|
...رسوا نشوي خواهي
در برمهاي مهاجر كارگران
تايلند
...رسوا نشوي خواهي
جماعت با همرنگي روانشناختي تحليل
خود رفتار براي رهنمودهائي ديگران رفتار در دقت با
اشتباهشويم مرتكب غيرعمد طور به مبادا تا ميكنيم فراهم
كه است واقعيت اين اجتماعي زندگي موضوعات مهمترين از يكي
اين با.دارند فاحشي تفاوتهاي اساسا مردم از كثيري جمع
يكديگر با جوامع و اجتماعات گروهها ، در موفقي بطور وجود
.ميكنند زندگي
امكانپذير امر اين چگونه كه ميگردد مطرح سوال اين حال
واحدها در شركت بخاطر تا ميدارد وا را مردم چيز چه است؟
و تمايلات از برخي از وسيعتر اجتماعي گروهبنديهاي يا و
كه ميرسد نظر به بشويند؟ دست شخصي و فرد به منحصر عادات
منتخب عرفهاي اكثر تقريبا با همرنگي و پذيرش توانائي
تعامل اساس دقيقا داريم تعلق آنها به كه اجتماعي گروههاي
.است
شيوههايمناسب درباره جمعي توافق كه اجتماعي هنجارهاي
و بوده جامعهمتفاوت هر در است معين موقعيتهاي در رفتار
معمولا كه هنجارهاياجتماعي از دسته آن پيرو معمولا ما
قبول قابل غير رفتار و قبول همگاني رفتار مرز عنوان به
.هستيم ميشود شناخته
ديگرانرهنمودهائي رفتار در دقت با ما ديگر عبارت به
عمد غير بهطور مبادا تا ميكنيم فراهم خود رفتار براي
هر دركند بيشترشرمسار را ما كه شويم اشتباه مرتكب
اجتماعي هنجارهاي پذيرش به گروهها اعضاء انساني تعامل
ديگران گرايشهاي و انتخاب براي تمايل افراد و پرداخته
را موافقي و مشترك شيوههاي خودكار بطور تقريبا تا دارند
هيچ اگر حتي.بپرورانند دنيا به نگريستن و رفتار براي
.باشد نداشته وجود كار اين براي عيني دليل
بردريافت مبتني رفتار و عقايد تغيير نتيجه در افراد لذا
و تغييركنشها به ديگران با همخوئي يا جديد اطلاعات
درست اينكار ميبرند گمان گاه كه ميپردازند تفكراتشان
.است
رفتار يكديگر مثل تا ميسازند وادار را ما فرآيندهايي چه
كنيم؟
مربوط همرنگي زمينه در پژوهشهايي به فوق موضوعات
مطالعه به كه روانشناساني نخستين از يكي.ميباشند
يككشور از مهاجري شريف مظفر پرداخت اجتماعي هنجارهاي
مشاهده از دكترا دوره دانشجوي عنوان به شريفبود خارجي
تركيه زادگاهش كشور هنجارهاي با امريكا هنجارهاي تفاوت
سرانجام كلمبيا دانشگاه در نامهاش پايان و خورد يكه سخت
.(1936) اجتماعي هنجارهاي روانشناسي عنوان با شد كتابي
بود علاقهمند هنجارها شكلگيري فرايند مطالعه به كه شريف
ادراكي خطاي وي.داد نشان زمينه اين در مبتكرانهاي روش
كاملا اتاق در نور ثابت منبع نامنظم حركت ادراك يعني رايج
.داد قرار توجه مورد را تاريك
يك تنها آن در كه ميگرفتند قرار اطاقي در آزمودنيها يعني
نور كه ميرسيد نظر به چنان و بود رويت قابل نوراني نقطه
و ميآمد نظر به نورانيغيرمتحرك نقطه آنكه حال ميكند ، حركت
براي داوري درآنهيچگونهچهارچوب كه بود محيطي در اين
.نداشت وجود نوراني بودننقطه متحرك غير تعيين
در البته كه ديگراني حضور در تا خواست افراد از شريف
را ظاهري حركت ميزان داشتند متفاوتي كاملا قضاوتهاي ابتدا
ميزان بود ، متفاوت كاملا افراد قضاوتهاي.بزنند تخمين
ديگر برخي نظر در متر سانتي چند حدود در برخي نظر از حركت
.بود بيشتر يا متر يك تا حتي و سانتيمتر دهها
از آوردو گردهم كوچك گروههاي در را آزمودني چندين شريف
حضور كهدر افرادي.كنند تكرار را كار همان خواست آنان
متفاوتداشتند ، كاملا قضاوتهاي ابتدا در كه ديگراني
كوشش چند از پس آزمودنيها دادند ، ارائه را خود تخمينهاي
ديگران تخمينهاي به را خود تخمينهاي تا داشتند گرايش
گروهي هنجار يك بسوي قضاوتها نهايتا و سازند ، شبيهتر
تاثير تحت گروه ، اعضاي ترتيب بدين.شد داده سوق مشترك
حركت از را خود تخمين وقتي و گرفتند قرار ديگران قضاوتهاي
همرنگ افراد اين با ميكردند ، ابراز بودند ديده كه ظاهري
.ميشدند
هنجارهايگروهي كه داد نشان زمينه اين در ديگري تحقيقات
و روهرز).بماند پايدار همچنان يكسال مدت تا ميتواند
.(همكاران ، 1954
نمايش به را همرنگي از ناب شكلي تقريبا آزمايش اين
پيروي ديگران از پايا اطلاعات غياب در ما ظاهرا.ميگذارد
ديگران نظر با تا داريم گرايش خودكار بطور گويي ميكنيم ،
تفسير و تعريف هنگام مردم ديگر عبارت بهورزيم موافقت
هنجارهاي زيربناي اين و ميكنند تاسي يكديگر به موقعيتها
.است جامعه در اجتماعي
گروههاي به آزمودنيها وقتي كه داد نشان ديگر تحقيقات
درجهت را جديد گروه كنند سعي است ممكن ميروند ديگري
.دهند تاثيرقرار تحت اصلي گروه داوري هنجارهاي پذيرش
گروهي هنجار يك حتي مردم آيا اينكه مورد در كمپپل و جاكوب
داد انجام كه تحقيقي در ميكنند؟ حفظ نيز را مصنوعي كاملا
همچنان تازهواردها از نسل شش تا ساختگي هنجارهاي كه پيبرد
و هنجارها كار محافظه بسيار گروههاي يعني بود پابرجا
دلايل رفتن بين از از ، پس مديدي مدت تا حتي را خود روالهاي
.ميكنند حفظ آنها اتخاذ اوليه
مورديك در بلكه مبهم محركي مورد در نه قضاوتها اگر حال
ميدهد؟ روي چه باشند ، مشهود كاملا هدف
استنيز اشتباه آشكارا قضاوتهاشان كه كساني با ما آيا
منفي سوالپاسخ اين به احتمالا مردم اكثر ميكنيم؟ همكاري
انسانها تحقيقاتشريف ، در كه ميكنند تصور و ميدهند
حال).ميدهند همرنگينشان كوركورانه كه هستند موجوداتي
كه ميكردند تصور شريفواقعا مطالعه آزمودنيهاي كه آن
براي (.آنهاست خود قضاوتهاي از دقيقتر ديگران قضاوتهاي
گرفت ، صورت شريف تحقيقات از كه تعبيري در اتهام اين رفع
طرح آزمايشهايي سالوموناش نام به ديگري اجتماعي روانشناس
آنها در ابهامي اما بودند ادراكي قضاوتهاي مستلزم كه كرد
آن از يافت دست غيرمنتظرهاي بسيار نتايج به و نداشت وجود
سوالاتي پي در علاقهمندبود اجتماعي نفوذهاي به كهاش جائي
:بود قبيل اين از
استافراد درست و واضح امور از بسياري اينكه وجود با چرا
چرا و باشند؟ داشته راي استقلال آن مقابل در نميتوانند
ساده قضاوتهاي انجام در فرد توانائي به شخص اطمينان احساس
همرنگي برابر در نيرومندي عامل صورت به نميتواند حسي
شد؟اش خواهد اجتماعي فشارهاي تسليم فردي چگونه درآيد؟
هفت از مركب گروهي كه داد ترتيب طوري را خود آزمايش وضعيت
پشت بودند ششم نفر بجز آزمايشگر دستياران همه كه آزمودني
در عمودي خط سه شامل تصويري بعد و ميگرفتند قرار ميزي
تفاوت كه (D) استاندارد خط يك و (A,B,C) مختلف اندازههاي
ميشد تعيين استاندارد خط با بزرگ يا كوچك خطهاي اندازه
.ميداد نشان
ازاين يك كدام اندازه بگويند ميشد خواسته افراد از سپس
(الف)تصوير در استاندارد خط با (ب تصوير) در خط سه
.است برابر
آخرين از قبل را خود قضاوتهاي آزمايشگر ، دستياران همه
.دادند ارائه بود آزمودنيواقعي كه (ششم نفر) شخص
همه آزمايشها بيشتر در و بود مشخص كاملا صحيح قضاوتهاي
الف تصوير تماشاي از پس افراد داشتند ، واحدي پاسخ افراد
تصوير خط با برابر آن طول كه خطي ب تصوير خطهاي بين از
كه بود شده گفته دستيارانآزمايشگر به پنهاني آزمايشها ،
را C خط سوژهها از يكي مثلا.رخداد غيرمنتظرهاي حوادث
كه حالي در كرد تصور (D)خطاستاندارد اندازه و شبيه
شش ميگردد ملاحظه چنانكه نيست چنين وضوح به و عملا ميدانست
بودند ديده آموزش معين حكمي ارائه جهت آزمودنيها از نفر
آزمودني) ميگرفت قرار بررسي مورد ششم نفر تنها واقع در
(واقعي
كه شدند مدعي (ششم نفر از غير) همه متفقا آزمايشها در
وقتي حكم اين از پس است استاندارد خط اندازه كاملا خط فلان
دروني تعارض از علائمي معمولا او ميرسيد ششم نفر به نوبت
به بايستي زيرا ميداد نشان (كردن مكث و خود به فشار)
ديگر عبارت به ميپرداخت گروهي احكام با همرنگي و انتخاب
كه پاسخي دادن و گروه با مخالفت با اول داشت وجود راه دو
پاسخ دادن و گروه با موافقت دوم است ، صحيح ميپنداشت
.نادرست آشكارا
بسيار و توجه خور در خوداش براي آزمايش نتايج
اين با بود واضح هميشه درست پاسخ زيرا.بود شگفتانگيزي
راي با بار يك حداقل آزمودنيها درصد تقريبا 74 حال
تقريبا 32 متوسط طور به آزمودنيها و كردند موافقت اكثريت
برخي همچنين اش.دادند نشان همرنگي شاخص ، كوششهاي درصد
مثلا داد ، قرار توجه مورد را همرنگي بر موثر خاص متغيرهاي
بيشتر همرنگي باشد وسيعتر گروه چه هر كه دارد صحت آيا
است؟
تغييرداد نفر تا 16 از 2 را گروه افراد تعداد وقتياش
درست همدستآزمايشگر چهار يا سه از مركب گروهي كه دريافت
.است موثر همرنگي ايجاد در وسيع گروه يك اندازه به
و ببينيم اقليت در را خود است ممكن گروهي هر در بنابراين
عادت آن به كه است اجتماعي زندگي واقعيتهاي از يكي اين
كه برسيم نتيجه اين به ما اگر مواقعي چنين در كردهايم
اعتبار از ما تجاربخود با مقايسه در اكثريت اطلاعات
و دهيم تغيير را خود نظر است ممكن.است برخوردار بيشتري
اين كران روش درصدد واشنهيم گردن اكثريت عقيده به
نظر اينكه گرفتن نظر در با چگونه برآمد همرنگي از مفهوم
نفوذ و فشارها تسليم فرد غلط گروه نظر اما است درست فرد
.ميشود اجتماعي
اين دستميدهد به آزمايشها اين نتايج از كهاش توجيهي
دو يعني وضعيتدشوار دو برابر در وقتي آزمودنيها كه است
و خودشان حس يكي)ميگيرند قرار اعتماد قابل غير منبع
زيرا ميشوند ، عميق سردرگمي دچار (ديگران قضاوت ديگر
ميپذيرد انجام نفس به اعتماد حداقل براساس فرد عمل عموما
ديگران قضاوت و درك به اعتماد حداقل پايه بر جمع عمل و
.ميگيرد شكل
بر بههمرنگي افراد كه است اين (اش)تحقيقات اصلي نكته دو
از و ميپردازند عيني فشار هرگونه بدون تعقل و دقت حسب
است سودمند كار اين ميكنند گمان زيرا ميكنند تبعيت ديگران
را (عمومي وجهه كسب مانند) منافع برخي همرنگي با يا و
(دارد مزيتي جديدي احساسات يا افكار پذيرش) ميآورند بدست
اميد و بدورند (ديگران بياعتنايي مانند) زيانها برخي از و
ميدارد ، وا همرنگي به را آنها زيان به دفع و سودمندي به
تلقي صحيح آنها عاملين سوي از همرنگيها از برخي اينكه يا
گمان كه ميدهند انجام دليل اين به آنرا افراد بلكه نشده
.ميكنند ارزيابي صحيح را آن ديگران ميبرند
ازخيابانهاي يكي در يعني روزمره موقعيت يك در ميلگرام
تعليم بهدستيارانش وي كرد بررسي را همرنگي نيويورك شلوغ
خيره اداري ساختمان ششميك طبقه پنجره به عمدا تا داد
بود كم همرنگي ميكرد بالانگاه به نفر يك فقط وقتي شوند
با همرنگي.ميكردند پيروي او از بخوبي عابران درصد فقط 4
به كننده نگاه نفر با 10 درصد به 16 كننده نگاه نفر پنج
.يافت افزايش درصد به 40 كننده نگاه نفر با 15 و درصد 22
ميشود همرنگي افزايش موجب گروهي حجم افزايش ديگر عبارت به
متفاوت واش ميلگرام آزمايشات در همرنگي فشارهاي گرچه
.است
نتيجهرسيد اين به خود بررسيهاي براساس همچنينميلگرام
شوال.بستگيدارد آزمودني خاص فرهنگ به همرنگي ميزان كه
دادند نشان را فرهنگي تفاوتهاي از جالبتري موارد ديگران و
فلسطين در اكنون كه كودكاني بين كه شدند متوجه آنها
بودند شده بزرگ شوروي در كه آنهايي ميكنند زندگي اشغالي
همرنگي اشغالي فلسطين در يافته تولد كودكاني از بيش بسيار
و مقررات.است ساده امر اين دلايل يافتنميدهند نشان
در بيشتر را افراد شوروي چون جامعهاي در زندگي براي اطاعت
.مينمايد تقويت زمينه اين
ايستگاههاياتوبوس صف در همرنگي مطالعه در (1977) مان
تازه اكثر تا لازمبود نفره هشت تا شش صف يك كه شد متوجه
.شوند صف انتهاي به رفتن به وادار واردان
ميدهد؟چرا روي چه همرنگي گوناگون وضعيتهاي در واقعا
فقط راميدانند ، صحيح پاسخ انفرادي بطور كه عادي افراد
اشتباه آنهاپاسخ از نيمي از بيش ديگران خاطر به
بسيار نيروهايهمرنگي مطالعات ، بنابرايندادهاند
زندگي در اعمالميشود ما همگي بر دارد وجود قدرتمندي
يا دشوار موردقضاوتهاي در معمولا ما نظر اختلاف روزانه
كدام اينكه قبيل قضاوتهايياز مثلا.ميآيد پيش ذهني
كه يا ميدهد؟ كاهش تورمرا همه از بيش اقتصادي سياست
ما موارد اين در است؟ زيباتر نقاشي تابلوي دو از يك كدام
داشته ديگران سواي نظري وقتها بعضي كه داريم انتظار
مانند تا هستيم ملزم عميقا ما كه ميآيد نظر به.باشيم
.باشيم ديگران پذيرش مورد و كنيم فكر ديگران
رواني رخداد و اجتماعي زندگي كه بود اين اصلياش پندار
قادرند افراد كه است اين ميافتد اتفاق چرا و بيچون كه
و دهند پاسخ آن به و بفهمند را يكديگر عمليات و تجربيات
به متقابل پيوندهاي با ميدهد امكان افراد به رخدادها اين
اساس و اجتماعي فرآيند هر پايه اين و بخورند گره هم
موجب و ميآيد پديد افراد خود در كه است تغييراتي قطعيترين
دنياي و كند رسوخ فرد در ديگران هيجانات و افكار ميگردد
.دهد گسترش ميكرد ايفا تنهايي به خود كه آنچه وراي را او
از وسيعي بسيار ارتباطي شبكه در را او موضوع همين و
شكوفائي شرط كه.ميدهد قرار انسانها آيين متقابل وابستگي
همانا جامعه در زندگي زيرا ميشود ، او اجتماعي شخصيت
.است اجتماعي تجربه و شخص تجربه بين ملموس رابطه برقراري
قدم دايرهاي به مينهيم قدم جامعه به وقتي بنابراين
كه رابطهاي است برقرار متقابل رابطهاي آن در كه نهادهايم
.نميشود قطع هرگز
پيدا خودآگاهي به نسبت جمع در انسان اعتقاداش به
آينده به چشم ميكند زندگي حال در كه همانگونه ميكند ،
كار و پيوند توجه ، به انسانميانديشد گذشته به و دارد
با بلكه نيست زيستن تنها زندگي هدف و دارد نياز ديگران با
كه ميكند زندگي ساختاري كمك به انسان و است زيستن معنا
در بيشتري استعدادهاي با و اجتماعي شرايط با است قادر
دستكم بايد لذا كند ، حاصل مطابقت ديگران با رابطه برقراري
كردن پياده در را او قدرت و انسان برتر فكري توانائيهاي
ايدهآلها اين در اگر حتي بد و خوب ايدهآلهاي و افكار
خود انسان وي بنابراين گرفت ، نظر در باشد ، كرده دستكاري
بردوش ميتواند جامعه كه را تز اين و ندارد قبول را محور
برابر در ميخواهند كه افرادي يعني شود بنا محور خود افراد
.ميكند رد برسانند را بهره حداقل بهره حداكثر دريافت
تحميل ما به را چيز دو اجتماعي زندگي او ديدگاه از
اثبات و فرديت حفظ ديگر و ديگران به اعتماد يكي:ميكند
در ديگران با سازش و توافق به دستيابي ما ، خود واقعيت
وجود در كه مولدي فرآيند كه است آن نشانه اجتماعي زندگي
اين چگونگي.دهيم ادامه ديگران وجود در را آن شده پيدا ما
جديدي ومسائل گشوده ما چشم پيش در تازهاي افقهاي آگاهيها
روانشناسي به نسبت را ما ديدگاه كه ميشود مطرح ما براي
.ميسازد روشنتر و بازتر امروز علمي اجتماعي
واحد اسلامي آزاد دانشگاه علمي هيات عضو -مهديزادگان ايران
(اصفهان) خوراسگان
منابع
.هيلگارد و اتكنيون تاليف.دوم جلد روانشناسي زمينه -1
.رشد 1368 انتشارات.مترجمان گروه ترجمه
مهدي ترجمه اسپرلينگ ، آبراهام تاليف روانشناسي -2
.روز نشر.بناب محيالدين
ترجمه.خرگاس پي جوزف تاليفاجتماعي تعامل روانشناسي -3
ابجد13730 انتشارات.بخت فيروز مهرداد بيكي ، خشايار
-دوچ مورتون تاليف اجتماعي ، روانشناسي در نظريههايي -4
انتشارات.كتبي مرتضي دكتر ترجمه -كراوسم روبرت
تهران 1374 دانشگاه
گوردن تاكنون ، تاليف آغاز از اجتماعي روانشناسي -5
.طوسي منشي تقي محمد ترجمه.جوتر ادوارداي -آلپورت
قدس 1371 انتشارات
ترجمه.بركوويتز لئونارد تاليف اجتماعي ، روانشناسي -6
اساطير اصل ، انتشارات محمدي عباس فرجاد ، حسين محمد دكتر
1372
ترجمهدكتر ارونسون ، اليوت تاليف اجتماعي ، روانشناسي -7
.چمران شهيد دانشگاه انتشارات شكركن ، حسين
and conformlty Scicmtlflc Amcrlcan,,,,.
- Mllgram, S. Natiomallty
and charzactcr, American P ycholiogl t,,,,
- Crutchficld, R.S. Conformlty
در برمهاي مهاجر كارگران
تايلند
به ميگويد تايلند دولت:همشهري خارجي رسانههاي واحد
كارگر ميليون حدوديك كشور اقتصادي مسايل منظورحل
كار اينكشور در غيرقانوني بهطور كه مهاجررا خارجي
انتظار جاري ميلادي سال آخر تا.كرد خواهد اخراج ميكنند ،
.شود بالغ تن ميليون دو به تايلند در بيكاران شمار ميرود
براي را مشاغل مهاجران اخراج است اميدوار كشور اين دولت
كارگر دوميليون حدود ميشود برآورد.نمايد آزاد تايلنديها
كشور از تعداد اين دوسوم.هستند تايلند در غيرقانوني
خودكامه حكومت يك داراي كه آمدهاند ، برمه ، همسايه ،
.است نظامي (ديكتاتوري)
-تايلند پايتخت -بانكوك سي ، از.بي.بي تلويزيون گزارش به
به تا ميكنند سواراتوبوسها كه را مهاجري كارگران
آسيا مالي بحران انساني قربانيان ميتوان بازگردند كشورشان
را آنان نگهداري ديگرتوان:ميگويد تايلند دولت زيرا.دانست
ياري با آسيا معجزهاقتصادي كه ، حالي در ندارد ، اينكشور در
كه قارهاي در.شدهاست ساخته خارجي كارگر كمكميليونها و
را ارزانتريندستمزدها آنان است ، كارگرارزان هزينه
برايگردشگران تايلند رستورانهاي كهغذاي خرچنگ.ميگيرند
همه با.ميشود كنده پوست پوند يك روزي كارگر با است
بازگشت از كه ميبريم خانوادهاي ديدن به را شما اينها ،
خانواده اين رييس.دارند وحشت برمه ، كشورشان ، به شدن داده
در كه پولي و هستيم ، اينجا كه است سال دو ما:ميگويد
در كه است درآمدي از بيشتر خيلي ميآوريم ، دست به اينجا
.داريم كشورمان
دستمزدهاي مهاجر كارگران به منطقه ، همين كارخانههاي در
انجام را كار همان درست كه تايلنديشان همتايان از كمتري
شديدي بهطور هم افراد همين اما.ميشود داده ميدهند ،
من:ميگويد مهاجر زن يك.كنند كار و بمانند ميخواهند
كنيد ، كار وقتي اينجا در زيرا.بمانم تايلند در ميخواهم
.كنيد كار رايگان بايد شما برمه در.ميپردازند پول شما به
.بازگردم آنجا به نميخواهمميترسم من
هستند تقاضا بر اضافه كارگرانخارجي ميگويد تايلند دولت
خوشامد آنها به داشت رونقشديد كار و كسب كه زماني گرچه
قوي بسيار انگيزهاي:ميگويد تايلندي مقام يك.ميشد گفته
كه داشت ، وجود بودند همسايه كشورهاي در كه مردمي براي
قانون براساس اين و بيايند اينجا به مناسب فرصتهاي براي
.داشت وجود مراكز برخي در هم كارگر كمبود امابود ما
.باشد منطق براساس بايد ما سياست بنابراين
تايلند اقتصاد به بحرانمالي فاجعه اينكه از پيش حتي
شده دستگير مهاجرانغيرقانوني از كمي شمار ضربهبزند ،
برنامه روي از مرتبو بهطور را آنان اكنون اما.بودند
.ميكنند اخراج و ميگيرند
بلاي سپر درواقع اينكارگران ميگويند بشر حقوق مبارزان
كه چيزي:ميگويد زنمبارز يك.شدهاند كشور مسايلمالي
مردم از عظيمي شمار پسفرستادن بهزور يافت مادرخواهيم
را آنان جذب كشورشانظرفيت كه اين و است بهكشورشان
بزرگ مقياس بشردر ضدحقوق تخلفات برمه ، درمورد.ندارد
نگاهي اساس در ما.ميدهد روي هميشه آنو جاي همه در
اجباري كار براي تا نفر هزار فرستادنصدها پس به داريم
از.شود استفاده ايشان از برمه نظامي رژيم سوي از
انتظار ميتوان درتايلند اقتصادي شديد ركود تا رونقشديد
از است پيش در ساليكه در تنها نفر ميليون دو كهتا داشت
ديد ميتوان كهبهراحتي است توجه جالب اما.اخراجشوند كار
.دارد كشوروجود اين در هم غيرقانوني دوميليونمهاجر
اينكارگران اخراج با كه است تايلندياين مقامهاي نظريه
شبه رايك بيكارياش مساله كشورميتواند اين غيرقانوني ،
.پيچيدهتراست احتمالا عمل ، موضوعات در اما.كند حل
كه هست ماهيگيري مانند برخيمشاغل اينجا در زيرا
اين هم دليلش.دهند انجام آنرا ميخواهند كمتر تايلنديها
خطرناك و سخت ، كثيف ، شغلبسيار يك بهعنوان ماهيگيري كه است
كارگرآسيا مهاجران از كمي شمار امروزه اما.است شده تلقي
براي و باشند داشته اطمينان خود آينده چگونگي از ميتوانند
اينبحران ميشوند ، داده بازگشت ديكتاتوريبرمه به كه بسياري
داشت خواهد اهميت آن بازار و ازسهام بيش احتمالا اقتصادي
.باشد زندگي و مرگ موضوع واقع در ميتواند و
|
|