و فلسفه كننده تجديد ;ابنرشد
تفكراسلامي در خردگرايي
تا 3 27)تونس در ابنرشد بينالمللي علمي مجمع از گزارشي
(اسفند 1376
كه است برخوردار شهرت همان از اسلامي عالم غرب در ابنرشد
فقيهي ابنرشد كه تفاوت اين با شرق ، در ابنسينا و فارابي
.بود هم والامقام قاضي و عاليقدر
:گشايي جستار
از اندلسي ابنرشدفقيه به معروف احمد محمدبن ابوالوليد
شهر در سال 520 در اسلامي فرهنگ و علم درخشان چهرههاي
چشم مراكش در سال 595 در و دنياآمد به اندلس بلاد از قرطبه
پس ماه سه و گرديد دفن آنجا در موقتا و بست فرو جهان از
در و شد تشييع خاصي تجليل با قرطبه در جنازهاش ازدرگذشت ،
همان از اسلامي غربعالم در ابنرشد.شد سپرده خاك به همانجا
اين با شرق ، در ابنسينا فارابيو كه است برخوردار شهرت
او.بود هم والامقام قاضي و فقيهيعاليقدر ابنرشد كه تفاوت
تفسير خود معروف اثر با ميانمسلمانان در
كتاب با و فيلسوف عنوان به مابعدالطبيعهارسطو
ولي يافته شهرت فقيه عنوان به ونهايهالمقتصد بدايهالمجتهد
و فيالطب الكليات همچون او طبي كتابهاي كه اخيرا
دركتابخانههاي والزروع البذور همچون او كتابهايكشاورزي
براي نيز او جنبهناشناخته دو اين است شده پيدا دنيا معتبر
شفا تاليف با ابنسينا همچنانكه.است گرديده آشكار علم اهل
را جالينوس و ارسطو بود توانسته طب در قانون و فلسفه در
بر كه تفاسيري و باشروح هم ابنرشد.سازد متحد خود دروجود
در كه را دو علمياين چهره نگاشت جالينوس و ارسطو كتابهاي
.ساخت آشكار بود گشته پنهان ابهام و اغماض پردههاي
صورت اروپا در ابنرشد آثار از كه عبري و لاتيني ترجمههاي
و اللاتينيه عنوانالرشديه تحت علمي مكتب دو گرفت
مستقيم و عرضهداشت دانش و علم جهان به را الرشديهالعبريه
در كلامي و فلسفي اعتلايانديشههاي و رشد موجب غيرمستقيم و
.گرديد اروپا
سازمانملل به وابسته فرهنگي و علمي و تربيتي سازمان
پيشنهاد به خود عمومي مجمع هفتمين و سي در (يونسكو) متحد
بهنام را سال 1998 تونس جمهور رئيس بنعلي زينالعابدين
كه سفارشنمود مختلف كشورهاي به و ساخت ممتاز ابنرشد سال
آن در كه دارند برپا بزرگ آنحكيم براي علمي مجالسي
درباره گفتگو و بحث به عالم مختلف اقطار از دانشمندان
كه ازآنچه و بپردازند بزرگ دانشمند آن افكار ارزش و اصالت
وسازنده وارزنده مفيد امروز دنياي براي او انديشههاي از
فرهنگستان آن دنبال وبه كنند بهرهبرداري و استفاده است
الاداب و للعلوم التونسي المجمع)تونس هنر و ادبيات و علوم
علمي مجمع برگزاري مقدمات پيش سال ازدو (والفنون
ايران از.آورد فراهم تونس در را دربارهابنرشد
اينگردهمايي به سخنراني براي محقق مهدي دكتر استادارجمند
مباحث از مختصر معارف ، گزارشي سرويس پيشنهاد به كه شد دعوت
با كه آوردهاند در نگارش به زيبايخود خامه با را مطروحه
به را گرامي خوانندگان شما توجه ايشان اظهارلطف از سپاس
.ميكنيم جلب اينمطلب
معارف سرويس
محقق مهدي دكتر استاد
و يونسكو و تونس همكاريفرهنگستان با ابنرشد علمي مجلس
و ،(فرهنگي و علمي و اسلاميتربيتي سازمان) ايسسكو
به وابسته علمي و وفرهنگي تربيتي سازمان) السكو
از (كارتاژ) قرطاج شهر در روز شش مدت به (عرب اتحاديه
هنر و ادبيات و علوم فرهنگستان محل در ديار آن كهن شهرهاي
برگزار مديترانه درياي كرانه در واقع كهن عمارتي در تونس
را شركتكنندگان اقامت و سفر هزينه موسسات اين و شد
بيست دوشنبه صبحروز در مجمع افتتاحشدهبودند عهدهدار
جمهوري رياست دركاخ (فوريه 1998 16) بهمن1376 هفتم و
به هنرمندان دانشمندانو از جمعي آن در گرفتكه صورت
دريافت موفقبه و داشتند حضور مليفرهنگ مناسبتروز
جمهور رئيس.شدند جمهوري رياست از وجايزه تقديرنامه
و كرد ايراد روزخطابهاي آن در علي بن تونسزينالعابدين
و قيروان خاصهبيتالحكمه كشور آن علمي ازگذشته آن در
در كه گفت ، برخاستهاندسخن سرزمين آن از بزرگانيكه
انگليسي و فرانسه و عربي زبانهاي به سخنان مجلسآن همان
جلسه كه روز همان عصر در.گرديد توزيع حضار ميان در
ايراد زير پيامهاي و افتتاحيه سخنرانيهاي بود مجمع نخستين
:گرديد
علوم فرهنگستان رئيس عبدالوهاببوحديبه دكتر سخنراني -1
محمد دكتر سخنراني -تونسبيتالحكمه ، 2 هنر و وادبيات
علمي و فرهنگي و تربيتي عربي ، سازمان كل مدير ميلي
كل دبير نماينده نراقي احسان دكتر سخنراني -، 3(السكو)
،(يونسكو) متحد ملل سازمان فرهنگي و علمي و تربيتي سازمان
اسلامي سازمان كل مدير تويجري عبدالعزيز دكتر سخنراني -4
دكتر سخنراني -، 5(ايسسكو) فرهنگي و علمي و تربيتي
اين از يك هر در.تونس فرهنگ وزير هرماسي عبدالباقي
كه ابنرشد برجسته انديشههاي به گوناگوني اشارههاي پيامها
گيرد قرار امروزي مسلمانان اقتباس و توجه مورد ميبايد
در كه بود دربارهزن ابنرشد نظر جمله آن از گرفت صورت
:بود آمده زير بشرح يونسكو كل دبير پيام
هم زن ميدهد انجام كهمرد را چه هر كه است بديهي
از برخي ميبينيم ما وقتي.بشود آن انجام ميتواندعهدهدار
را خود درخشان استعداد و برخوردارند بالايي فرهنگ از زنان
يا و متفكر فيلسوفي ميتوانند مسلما ميدهند ، نشان خوبي به
ما اجتماع در بدبختانه ولي بشوند توانا فرمانروايي
خدمت براي فقط آنان از ماندهو ناشناخته زن تواناييهاي
فرصت چون و ميشود كودكاناستفاده تربيت و شوهران
همچون كه بسا چه رانمييابند ، بشري فضائل اكتساب
امر همين و ميگردند برمردان تحميل و ميشوند گياهان
تلخيص كتاب از منقول شدهاست ما اجتماعي فقر سبب
.ابنرشد افلاطون جمهوريت
ماجد دكتر بوسيله سخنرانيافتتاحيه پيامها اين از پس
وسنت ابنرشد نظر از عالم مسالهقدم:عنوان تحت فخري
بايد.گرديد ايراد (الاكويني قديستوما) اكويناس توماس
بودن آغاز بدون و ازلي يعني قدمعالم مساله كه داشت توجه
الفلاسفه تهافت در غزالي كه است مسائلي مهمترين از آن
رد به التهافت تهافت در ابنرشد و كرده تكفير را فيلسوفان
همچون دانشمنداني غزالي از پس و است پرداخته غزالي گفته
از جانبداري به العالم حدوث كتاب در غيلاني الدين افضل
جز به بعد روزهاي در.كردند دنبال را مساله آن غزالي
بود يافته اختصاص قيروان شهر به گردش برنامه كه پنجشنبه
كشورهاي از كه ميهماناني بوسيله سخنراني پنجاه از متجاوز
بودند يافته حضور وامريكا اروپا و آفريقا و آسيا مختلف
بودند سرشناسي چهرههاي شركتكنندگان ميان در.گرديد ايراد
و تصحيح را ابنرشد طبي و فلسفي آثار اخير دهسالههاي در كه
آثار خطي نسخههاي از آنان بيشتر و ساختهاند منتشر و ترجمه
در ملك ملي و اسلامي شوراي مجلس كتابخانههاي در كه ابنرشد
.كردهاند بهرهبرداري و استفاده مانده محفوظ ما كشور
عبارتبود آن متعاقب هاوبحثهاي سخنراني مختلف محورهاي
درفلسفه منطقي انديشههاي فلسفهيوناني ، و ابنرشد:از
فلسفي ، و علمي مسائل ابنرشد ، نزد تاويل و حقيقت ابنرشد ،
ابنرشد مقام جديد ، انديشه در ابنرشد سياست ، و واخلاق تربيت
و ديني فكر تطبيقي ، و عقلي علوم انديشه ، و فكر تاريخ در
و شد ايراد مجمع در كه مهمي سخنرانيهاي.اسلامي علوم
شرح -از1 بود عبارت داشت حضور آنها از برخي در نگارنده
آثار بر ابنرشد شروح -افلاطون 2 جمهوريت كتاب بر ابنرشد
ابنرشد شرح -اصطلاحات 3 نقد تطور در آن سهم و ارسطو
كتاب بر شروحخود در ابنرشد روش -ارسطو 4 برمابعدالطبيعه
تطور -افلاطون 6 ازجمهوريت ابنرشد قرائت ارسطو 5ـ خطابه
-ارسطو 7 النفس كتاب از خود تلخيص در نزدابنرشد عقل نظريه
از مسلمانان فهم و ارسطويي نص ميان ابنرشد نزد مقولات منطق
در حركت نسبت -ابنرشد 9 و ارسطو ميان خطابه و جدل آن 8ـ
بين و دو اين ميان ارتباطات و ابنرشد و ابنسينا نزد مقولات
انديشه نشانههاي -آنان 10 لاتيني آيندگان و يوناني گذشتگان
منطق مطالعات -ابنرشد 11 اصطلاحات خلال از اسلامي مشائي
الادله مناهج و المقال فصل كتاب دو در ابنرشد -ابنرشد 12
نزد فلسفه و دين ميان جمع -نبوت 14 در ابنرشد نظريه 13ـ
چشم در ابنرشد سهم -ابنرشد 16 اصول و فقه ابنرشد 15ـ
حضور -ابنرشد 18 پزشكي در قلبي بيماريهاي پزشكي 17ـ
آيا -درغرب 20 ابنرشد مكتب اثر فلسفهاسلامي 19ـ در ابنرشد
ميفهميدند؟ را ابنرشد زبان و ابنرشد آثار يهودي مترجمان
انديشههاي انعكاس -بود؟ 22 ارسطو شارح فقط ابنرشد آيا 21ـ
دانشگاههاي از برخي موضع -وسطي 23 قرون اروپاي در ابنرشد
عقل ارزش -وسطي 24 قرون در ابنرشد فلسفه برابر در اروپا
كبير شرح براساس طبيعي علم و ابنرشد -ابنرشد 25 نزد علمي
ميتوانيمامروز استفادهاي چه -ارسطو 26 النفس كتاب بر او
-سياست 28 فضاي در انديشهابنرشد بكنيم؟ 27ـ ابنرشد از
-ابنرشد30 نزد اخلاق فلسفه نزدابنرشد 29ـ تربيتي انديشه
.رياضي علوم و ابنرشد
نهمبهمن و بيست چهارشنبه صبحروز در جانب اين سخنراني
الوجوه معالاشارهببعض الطبيه مكانهابنرشد:عنوان تحت
در و شد انجام بنزكريايالرازي محمد بين و المشتركهبينه
شده واگذار من عهده به ازجلسات يكي رياست روز همان عصر
طبي آثار به مختصر ازاشاره پس سخنراني اين در.بود
الارجوزهالطيبهلابن شرح و الكلياتفيالطب مانند جالينوس
الاسطقسات ، :مانند جالينوس آثار اواز تلخيصهاي و سينا
الاعراض ، و العلل الحميات ، القويالطبيعيه ، المزاج ،
فلسفي انديشه مورد در آثار آن علمي ارزش و حيلهالبرء
بحث به دارد رازي فلسفي انديشههاي با مشابهت كه ابنرشد
:بود محور چهار پيرامون در بخش اين كه پرداخت
در قياسعقلي به توسل و توجه و خردگرائي نخستين ، محور
دو هر ابنرشد و رازي كه بود جهانشناسي و انسانشناسي مسائل
حكم و خدا فرمان به مستند عقل ، اعتبار و ارزش كه معتقدند
و باشد روا فرمان و حاكم هميشه بايد عقل و است شرع
شئون همه در را عقل چگونه كه ميآموزد ما به حكمت كتابهاي
كتابهاي در نظر از را مردم كه هر و بريم بكار خود زندگي
خواندن با فرومايگان از برخي آنكه جهت از كند ، منع حكمت
از را تشنهاي كه است كسي مانند شدهاند ، گمراه كتابها آن
.بميرد تشنگي از او تا دارد باز گوارا آب آشاميدن
گرايشهاي:است گفته رشد ابن كه بود مساله اين در دوم ، محور
ديگر گروهي گروهي كه نيستند دور هم از چندان مذهبي مختلف
است مجبور خود عقائد به نسبت گروه هر زيرا كند ، تكفير را
استوار نفس در كه برهاني با مسالهاي وقتي يعني.مختار نه
ازآدمي آن ضد اختيار ديگر گرفت ، قرار تصديق گشتهمورد
كه باشد وبرخاستن نشستن مانند نميتواند و ميگردد سلب
همچنانكه نميكنم ، وتصديق ميكنم تصديق بگويد بتواند آدمي
عالم مسائل گونه اين در و وبرنميخيزم برميخيزم ميگويد
كه همانطور و است ماجور و مشكور مصيب عالم و معذور مخطي
خطا اگر و دارد پاداش دو باشد صواب اگر مجتهد حاكم حكم
ميكند انسان و جهان در نظر كه فيلسوف يك پاداش ، يك باشد
صادر مجتهد يك از كه حكمي از ميشود صادر او از كه حكمي
مخطي مجتهد كه است انصاف از دور اين و نيست كمتر ميشود
و تحقير و تكفير معرض در مخطي فيلسوف و باشد پاداش داراي
نظير فصلالمقال در ابنرشد گفته اين.گيرد قرار نابودي
.است الروحاني آخرالطب در رازي گفته
و رازي كه است پيشينيان گفته به احترام و توجه سوم ، محور
نظر كه است معتقد ابنرشد.دارند تكيه آن بر دو هر رشد ابن
آنان كه را هدفي زيرا است ، واجب شرعا قدما كتابهاي در
است كرده تشويق آن بر را ما شرع كه است همان ميكنند دنبال
يعني خود پيشينيان از تن دو از جالينوس كه هنگامي و
رشد ابن كرده ياد استحفاف با اسقليبيادس و ارسسطراطس
و والا مقامي داراي علم در كه تو جالينوس اي:ميگويد
خطاب اينگونه دو اين با كه نيست شايسته هستي حق دوستدار
وجود متاخري نميبود متقدم اگر كه نگفته ارسطو مگر كني ،
تو نميبودند پيشين پزشكان اگر بداني بايد را اين و نداشت
مورث پسينيان و مكتسب پيشينيان ميگويد هم رازي.نبودي
استخراج دراز زماني در گذشتگان كه را آنچه ;هستند
و ميسازند استوار را آن كوتاه زماني در آيندگان كردهاند ،
.است همين در صناعات و علوم پيشرفت سر
ازآثار دو هر رشد ابن و رازي كه بود اين چهارم محور
حفظ خودرا فكري استقلال ولي كردند استفاده جالينوس
صريحا رازي.پرداختند نيز او آراء نقد به و نمودند
برابر در بندهاي جالينوسهمچون برابر در من كه ميگويد
برابر در عليه منعم و خود استاد برابر در شاگرد و خواجه
كوركورانه پذيرفتن دانش ، و علم ولي هستم ، خود نعمت ولي
بر فراواني اعتراضات او روي اين از ندارد ، قبول را بزرگان
ساخته وارد جالينوس علي الشكوك بهنام كتابي در خود استاد
خرده جالينوس بر خود كتابهاي مطاوي در رشد ابن همچنين و
جالينوس روش چون اينكه به ميكند تصريح چنانكه.است گرفته
خود براي را تازهاي روش من نبوده علمي و صناعي روش
سخن كه ميدهد ترجيح موارد از بسياري در و كردهام استنباط
بحث مورد مساله درباره مستقلا خود و حذف را جالينوس
در است عربي زبان به كه گفتار اين تفضيل.كند اظهارنظر
جلسه در.شد خواهد منتشر و چاپ مجمع سخنرانيهاي مجموعه
فرهنگهاي در او تاثير و رشد ابن اهميت از سخن مجمع ، نهائي
پيشنهاد و آمد ميان به اروپا فكري مختلف جريانهاي و مختلف
همچون اسلامي كشورهاي در كه ديگري علمي مجامع در كه شد
اسپانيا و ايتاليا مانند اروپائي كشورهاي و عراق و مراكش
او افكار بررسي و تحليل به پيش از بيش شد ، خواهد برگزار
به اختصاص را روز يك ژانويه ماه در يونسكو و شود پرداخته
مجامع اين در كه مقالاتي و سخنرانيها از نتيجهگيري و بحث
آن در شده ياد مطالب فشرده و نتيجه از و بدهد شده ارائه
ثمربخش و ضروري و مهم امروزي جوامع براي كه را آنچه مجامع
رئيس و شود رسانده جهانيان سمع به ميشود داده تشخيص
مجلسهاي منوال همين بر كه كرد پيشنهاد تونس فرهنگستان
مجامع مكمل تا گردد برگزار فارابي ابونصر براي متعددي
زندگي و كشورداري مباحث و مسائل آنكه چه باشد ، ابنرشد
از بايد ملتي هر سياسي فلسفه و مدني حيات و اجتماعي
پيش از بيش مسلمانان و گردد اقتباس ملت همان گذشته سنتهاي
ابنخلدون و فارابي همچون دانشمنداني به را خود توجه بايد
نماينده بهعنوان كه نراقي احسان دكتر آقاي.دارند معطوف
مجمع در فعالي حضور -مايور فدريكو آقاي -يونسكو دبيركل
پيشنهادهاي و نتايج و مذاكرات نتيجه كه شدند متعهد داشتند
مقدمات تا برسانند دبيركل اطلاع به گزارشي طي را مجمع اين
يونسكو سازمان عضو كشورهاي در فارابي ابونصر مجمع برگزاري
.گردد فراهم
دارد ادامه
معارف كتابخانه
|
ديني كهن متن يك
ونديداد
پهلوي ، بابرگردانهاي سنجش ديباچه ، اوستايي ، از برگردان
و گسترده وپژوهشهاي گزارش فارسي ، آوانگاري
انتشارات /رضي هاشم:از وپژوهش گزارش /واژهنامهسنجشي
چهارجلدي دوره /روكش با زركوب /نخست 1376 چاپ /روز فكر
.ريال 125000
گاهان -است1 بهره پنج داراي ايرانيان ديني نامه ;اوستا
;گاهان.اوستا خرده -ونديداد 5 -ويسپرد 4 -يشتها 3 -2
زدوده سراسراسطوره است جهاني زردشت ، سرودههاي
انديشه سمت به را ما كه است متني ،(demythologizied)
و آرمانها از است پر فراميافكندگاهان (abstree) انتزاعي
با اوستا ، پسين بخشهاي در كه ايزداني.اخلاقي انديشههاي
گونه به آن در ميگردند وصف انساني وخويهاي ويژگيها
در كه آنچه ميگردند ، آشكار انديشهاي و مينوهاياخلاقي
بهآيينهاي بازگشت گونهاي مييابيم ، زردشتي ، آيين روندبررسي
در پژوهش با و مغانهاست دين ويژه به زردشت از پيش ايراني
شده كاسته بتدريج زردشت تاثيراصلاحات از كه ميبينيم اوستا
.است نهاده روي ديگر باورهاي و سويتعبيرها به دين و
مرحله همين در است ، شده ياد كتاب موضوع كه ونديداد ،
شكل vidaev-data بخش ، سه از ونديداد ، واژهجايميگيرد
بخش پادوبي ، معنايضد ، به است پيشوند نخست ، بخش.است گرفته
كه است داد و قانون بهمعناي سوم بخش و ديو معناي در دوم
از ونديداد ، .ميدهد معنا ديو ضد قانون رفته ، هم روي
و مغانه آيينهاي تاثير آن در كه است گفتهاي پيش بخشهاي
.است نمايان بهخوبي آريايي
به استكه ،magu باستان پارسي و اوستا در مغ ، واژه ستاك
واژههاي.است رفته كار به تركيبهايي در يا و شكل همين
در magi و درانگليسي (جادويي magic) فرانسه ، در mage
.است ريشه همين از آلماني
بر وگونهگون ، است بسيار مغان ، جايگاه و نژاد درباره سخن
از يكي زبانشناختي ، مغان و تاريخي پژوهشهاي بنياد
و اداري ردههايسازمان و بوده مادها ششگانه تيرههاي
جادو ، پزشكي ، از اينان.داشتهاند دست در را مادها سياسي
داراي و داشتند آگاهي وپيشگويي ، كفشناسي ستارهشناسي ،
.بودند ديني پيچيده سامانههاي
دوگانگي به باور اينان ، باورداشتهاي برجستهترين از
گونه فقطبه گاهان در چنانچه بود ، اهورامزدا و اهريمن
يزدانشناسي وحوزه شده آشكار بد منش و نيك منش تقابل
كه ساسانيان دوره مغاندر.برنميگيرد در را (الهيات)
فراواني نفوذ دربار در است ، زردشتي آيين رسميت زمان
هدفهايي به رسيدن براي ابزاري چونان زردشتي آيين و داشتند
و گزارشها پس اين از و گرفت جاي مغان دست در ويژه
راه زردشتيان ديني ادبيات در مغانه و غيرزردشتي تعبيرهاي
وامها ، گونه اين از پراست ونديداد بنياد ، اين بر.يافت
در و است متفاوت آن ، زردشتي اصطلاح با ونديداد ، در ديو
گروه گروه پريان و جن اين.ميگردد نمايان پري و جن مفهوم
گزندشان ، از رهايي براي بايد انسان و ميتازند انسانها به
است جهاني ونديداد ، جهان.بخواند را وردهايي و دعاها
كوشش ، كار ، جهان گاهان ويشتها ، گاهان از گونهگون يكسره
اهورامزد پرستش فرجام به و زيستن خوش و شادماني خداپرستي ،
ونديداد ، برابر ، در ولي است نيك كردار و گفتار انديشه ، و
ديوان از پر است جهاني.است هراس و بيم ترس ، تاريكي ، سراسر
از و ميشورند باورمند انسانهاي هستي بر كه غولان و پريان و
وسواسي پر و پيچيده و سخت كارهاي بيان به جهت ، اين
(انسانها) آنها هستي از را زشتي و پليدي كه فراميخواند
بهره جزو اوستا ، سنتي موضوعي بخشبندي در ونديداد.براند
.است شرعي احكام و قانونها بردارنده در كه است داتيك
به كه اوستاست نسك يك و بيست از نوزدهم نسك ونديداد
دو و بيست داراي و رسيده ما به كاست و بيكم اندازهاي
.است بخش يا فصل دو و بيست يعني ;پرگرد يا فرگرد
واوستاشناسان خاورشناسان توجه خور در بسيار ونديداد ،
اين در.است بوده وپژوهش بررسي مورد همواره و.بود نامي
گيگر هارله ، چون واوستاشناساني دينشناسان راستا ،
،(spiegel) اشپيگل سنجانا ، پشوتن دارابدستور ،(geiger)
بارتولومه ،(Justi) يوستي ،(darmesteter) دارمستتر
گلدنر ،(Nyberg) نيبرگ ،(Reichelt) رايخلت ،(Bartholomae)
به آن در...و (Benveniste) بنونيست هارتل ، ،(geldner)
.پژوهشپرداختهاند و ژرفكاوي
اسطورهشناختي شرح و واژهنامه گزارش ، برگردان ، اينك ،
براي وراهگشا ، كامل درونهاي و گران حجمي با ونديداد
اين از پيش البته نگاشتهآمد ، پارسي ، زبان به بار نخستين
و مقدم محمد دكتر شادروان دانشمندانيچون و پژوهشگران
كرده گزارش برگردانده را ونديداد از بخشهايي ديگران ،
سي به نزديك روزي شبانه كوششي با رضي ، هاشم استادبودند
زبانهاي در گسترده آگاهي و دانش از برخورداري با سال ،
براي كه بيگانه زبان چندين دانستن و ايران باستاني
رنجاين ميآيد ، كار به اروپايي دستمايههاي از بهرهوري
ويژگيهاي برجستهترين از نموده هموار خود بر را كارسترگ
مغان ، سرچشمه درباره كه است دانشورانهاي ديباچه كتاب ، اين
آيين شكلگيري روند پيرامون آموزنده نكتههاي بسياري و
در رضي ، هاشم استاد آنكه ديگر و آمدهاست ، نگاشته زردشتي ،
بسنده آن معناي به تنها متن ، درون ازواژههاي هريك شرح
با سنجش و گوناگون معناهاي ريشه ، بلستاك ، نكرده
را آن دستوري كاركرد مهمتر همه از و ديگر زبانهايايراني
از وتاريخي شناختي اسطوره شرح پي ، در سپس و شناسانده نيز
.است كاملداده گونهاي به اسطورهاي و ديني واژههاي
آنكهكتاب ، اميد آورده ، پيشگفتار در نويسنده همچنانكه
آينده پژوهشگران و نبوده زمينه اين در كار فرجامين
پيش در شكليگستردهتر به را بررسي و پژوهش دنباله بتوانند
.گيرند
|
معارف پيك
|
معارف خوانندگان با سخني
همشهري ، روزنامه بزرگوار و ارجمند خوانندگان كه آنجا از
و پيشنهادها با همواره معارف ، صفحه مخاطبان ويژه به
دفتر اين رونق موجب ميدهند ما به كه دلگرميهايي و تشويقها
تضمين نيز ما كار تداوم گرمشان ، انفاس بركت از و شده
را فكري بازتابهاي و نظرات از برخي كه آمد حيفمان ميشود ،
لازم امكانات فقدان دليل به اينرو از.نسازيم مطرح و منعكس
عرض ضمن عزيز ، خوانندگان تكتك مراحم به پاسخگويي جهت
از گزيدههايي پس اين از ايشان ، خدمت فراوان سپاس و تواضع
منتشر بادصبا عنوانخبر با ستوني در را ايشان نامههاي
دستگيريهاي و باشد باز باب اين كه داريم طمع چشم.ميسازيم
نوازشهاي و مشفقانه انتقادهاي و فرهنگي ارمغانهاي و فكري
نيز اين و شما اينگردد ما حال شامل همچنان كريمانه
...شما نوراني و عزيز نامههاي
معارف سرويس
معنوي و اصيل خاطرات يادواره راشد ، ياد
پنجشنبه روز همشهري روزنامه محترم گردانندگان به سلام با
به چشمم همشهري روزنامه از گوشهاي در ماه 76 ، 29آبان
نوشته آن زير در كه افتاد راشد آقاي فقيد دانشمند تصوير
عكس ديدن از راستش (راشد حسينعلي استاد يادواره) بود شده
از دهه دو به نزديك زيرا شدم بهتزده و خوردم جا راشد آقاي
صفحه 9 بالاي در و رفتم خانه به بلافاصله نبود خبري ايشان
مطلب صفحه يك با همراه (مجسم فضيلت راشد استاد) عنوان
خاطرات با ايشان كلي حال شرح مزبور صفحه كرد جلب را نظرم
تنظيم استادي و زيبايي به كه بود ايشان از چند استاداني
مندرج مطلب خواندن با.بودند برگزيده را آن عكسهاي و شده
دوباره رنگ اندكاندك گذشته كمرنگ خاطرات فوقالذكر صفحه در
شكل و پيچيده گوشم در بار ديگر استاد صداي وپژواك گرفتند
گذشته روزگاران ياد.گرفت جان نظرم در ايشان هيات و
بازار انتهاي در واقع آذربايجانيها مسجد در كه افتادم
براي پدرم اتفاق به من و ميرفتند منبر مسجد صحن در تهران
پرمغزشان سخنان از و رفته آنجا ايشان سخنراني استماع
مسجد در حضور امكان زمانيكه در نيز بعدهاميشديم مستفيد
.ميسپرديم مطالبشان به جان گوش ايران راديو طريق از نبود ،
از بعد و ميكرديم روشن را سماور برنامه شروع به دقيقه چند
سكوت در و دقت كمال در خانواده افراد تمام چاي كردن دم
.ميشديم سراپاگوش باشيم نشسته مسجد در اينكه مانند كامل
بعدها و ساعت 8 اوايل جمعه شبهاي تمام در سخنرانيها اين
پخش مجيد كلامالله دقيقه ابتدا 3 و ميشد شروع شب ساعت 9
به كه ميكرد دعوت شنوندگان از راديو گوينده بعد و شده
برنامه اينكنند توجه راشد آقاي محترم دانشمند سخنراني
مبارك ماه و صفر و محرم ماههاي متبرك شبهاي و روزها تمام
آغاز نيز و ميشد پخش عزاداري ايام ديگر همچنين و رمضان
و ميخواندند را نو سال تحويل دعاي و نوروز عيد و جديد سال
فيروزي و بهروزي براي شفيق رفيق مثل به ملايم بسيار لحن با
.ميكردند دعا ايران و اسلام
خوش خاطرات روزنامه ، خوانندگان ما از هيچيك كه دارم يقين
پندهاي و نصايح و نكرده فراموش را ايشان صحبت استماع
سال هفده گذشت از بعد.داشت خواهيم گوش آويزه را ايشان
علوم پژوهشگاه محل در مراسمي وي باردوستان نخستين براي
همشهري روزنامه و كردند برقرار فرهنگي مطالعات و انساني
اينجا در كه كرد زنده را استاد خاطره يادنامهاي انتشار با
.هستيم سپاسگزار پرور فرهنگ نشريه اين از
تبريزي شعار ابوالحسن:مجدد سلام و سپاس با
مساجد كتابخانههاي
قرار هركسي دست در ميتواند كه است ميوهاي باغ تنها كتاب
.مينمايد همراهي را خود صاحب كه است باغي تنها و گيرد
شمار به تربيت و تعليم مراكز اصلي هسته اسلام در مساجد
مساجد با آموزش تاكنون ابتدا از اسلام درآئين و ميروند
يادگيري مشوق اسلام كه انجامتحصيلاتي و بوده ارتباط در
در مساجد كتابخانههاي و است بوده مساجد عهده به بوده آنها
تاريخي شواهد كه دارد عميق ريشههاي آن تمدن و اسلام دين
و اولين از اسلامي مساجدكشورهاي.است آن از حاكي فراوان
.است بوده مسلمانان آموزشي مراكز مهمترين
و دانشكدهها مدارس ، همانند مساجد اسلام تاريخ ابتداي در
بودند ديني و علمي مذاكره براي مركزي تعلم ، و تعليم مراكز
گفت بايد نيز كتابخانهها بررسي مطالعه و اهميت درباره و
و تمدن در كتابخانهها اولين از مساجد كتابخانههاي كه
در خصوص به اسلام از پس كه بودند مسلمان ملتهاي تاريخ
كتابخانههاي نخستين از كتابخانهها اين.گرفتند شكل ايران
تنها مساجد كتابخانههاي.ميروند شمار به اسلام جهان عمومي
آنها اغلب در بلكه نبودند حديث و قرآن دعا ، كتابهاي داراي
و داشت وجود نيز احكام و فلسفي و علمي كتابهاي
رسم اين و شده ساخته آن جوار در معتبري كتابخانههاي
.دارد ادامه نيز ما عصر تا فرهنگي
ميتواند ميگيرد انجام آن در كه فعاليتهائي كنار در مساجد
معهذا كتابخواني فرهنگ گسترش و سازندگي باشدبراي محلي
نيز كاستيهائي داراي كه بود غافل نكته اين از نبايد
:نميباشد فايده از خالي آن از نمونه چند ذكر كه ميباشد
:مساجد كتابخانههاي از درست شناخت و معرفي عدم -1
به نزديك تهران شهر در فقط امروزه كه است حالي در اين
داراي مساجد اين از زيادي تعداد و دارد مسجدوجود 1400
ولي ميگيرد صورت آن در فرهنگي فعاليتهاي و بوده كتابخانه
آن علت و ميكنند استفاده ازآن مردم عامه كمتر متاسفانه
.ميباشد جامعه مختلف اقشار به آن معرفي و درست شناخت عدم
كتابهاي وحتي مفيد ، و علمي كتابهاي فقدان حتي و كمبود -2
:متنوع ديني
بودن محدود و مختلف موضوعي زمينههاي در كتابهائي نبودن
يكي اعضا نسبت به كتاب نداشتن يا و موضوعيخاص زمينه
مناسب بهرهگيري در را مردم كهعموم است عواملي از ديگر
بيرغبتميسازد كتابخانهها اين كتابهاي از
در نياز مورد امكانات و مطالعه جهت مناسب فضاي نبودن -3
.امر اين
افراد نبودن مساجد كتابخانههاي در ديگر عمده مسائل از -4
كه چرا ميباشد مكانها اين در كتابداري درزمينه متخصص
كه شده باعث كتابخانهها باكار مهارت و آشنائي عدم
يافته تغيير كتابخانهها گونه اين مورد در مراجعين برداشت
.پذيرد صورت كتابخانهها اينگونه به كمتري مراجعه و
علت به امروزه كه چرا:كتابخانهها اين نبودن روزآمد -5
تغيير گوناگون ، كتب انتشار و چاپ فعاليت گسترشروزافزون
كه ميطلبد را اين علمي كتابهاي بخصوص كتاب مطالب تحول و
باخبر يافته انتشار تازه كتابهاي از هم مساجد كتابخانههاي
.نمايند دريافت را آنها و بوده
كه هستيم اقشاري و افراد از عظيمي خيل شاهد امروزه ما
با خصوصا.ميكنند مراجعه بهكتابخانهها مطالعه براي
گشايش و تاسيس به اقدام شهرداري كه كتابخانههائي برپائي
به را عظيمي قشر توانسته حقيقتا و است نموده آن
.نمايد دعوت كتابخواني
در جديد سياستگذاريهاي و مشي خط بكارگيري با كه است اميد
رونق و كيفي و كمي و محتوايي تحول شاهد مساجد كتابخانههاي
اسلامي جامعه سطح در اينكتابخانهها بيشتر هرچه برپائي و
.باشيم خود
كتابداري ارشد كارشناسي دانشجو
غفاري سعيد
|
|