علمي توسعه و علمي مطبوعات
ايران
مذهبي مفاهيم تحول
علمي توسعه و علمي مطبوعات
ايران
ايران مطبوعات مسايل بررسي سمينار دومين از استقبال در
اقتصاد ، مانند علومي سمت به هرچه ما:عبدي عباس
مانند علومي مقابل طيف در كه روانشناسي و جامعهشناسي
مطبوعات نقش ميكنيم ، ميل دارند قرار شيمي و فيزيك رياضي ،
حياتيتر و محسوستر جامعه ، يك براي كارآمد علم يك ايجاد در
مانع يا فرهنگ عامل بدرستي ايراني انديشمندان:اشاره
اگر.دانستهاند كشور علمي توسعه مانع بزرگترين را فرهنگي
انساني نيروي منابع ، كمبود همچون توسعه ديگر موانع با
وزارتخانهها و نهادها قالب در بتوان..و ناكافي كارآمد
وسعت به عرصهاي فرهنگي مشكل حل براي نبرد كرد ، برخورد
تحول ايجاد مسير در نهادن گام براي.دارد جامعه تمامي
مهمي بخش يا جامعه كل كه كرد استفاده ازابزاري بايد علمي
كه پرسشي.گذارد تاثير آن بر و دهد قرار مخاطب را آن از
علمي ، توسعه براي ما كه است آن ميآيد ذهن به همزمان
پاسخ داريم؟ نياز چه همه از پيش جامعه ، صنعتي و فرهنگي
در اتفاقنظر.علمي رفتار و تفكر به:است اين انديشمندان
ايجاد مقوله سه در جمعي و گروهي رسانههاي كه اين مورد
اساسي نقش تحولات پيوسته ارزيابي و علمي رفتار علمي ، تفكر
كشور مطبوعات زيرمجموعه علمي مطبوعات.است آسان دارند ،
و علمي آگاهيهاي و اخبار انتقال مدعي خاص نحو به كه هستند
عمومي ضعف كنار در كه رسيد ما نظر به.علمياند تفكر نيز
در چه بايستهاي و شايسته جايگاه علمي مطبوعات مطبوعات ،
كاركردهاي و ندارند جامعه كل در چه و مطبوعات جامعه خود
بررسي سمينار دومين آستانه در.است كمثمر و ضعيف آنها
تحقيقات و مطالعات مركز توسط كه ايران مطبوعات مسايل
اين برگزارخواهدشد ، اسلامي ارشاد و فرهنگ وزارت رسانههاي
مطبوعات دستاندركاران و كارشناسان از تن پنج با را ديدگاه
شمارههاي و شماره اين طي آنها كهپاسخهاي گذاشتيم ميان در
.گذشت نظرتانخواهد از آينده
هيات عضو عبدي عباس فيزيك ، مجله سردبير منصوري رضا دكتر
كارشناس خانيكي هادي دكتر مطبوعات ، صنفي انجمن مديره
طباطبايي ، علامه دانشگاه علمي هيات عضو و روزنامهنگاري
قائم شهابصفري و رهيافت مجله سردبير لاريجاني فاضل دكتر
ما بهپرسشهاي كه هستند بزرگواراني نجوم ، مجله سردبير مقام
.گفتهاند پاسخ
مقالات سرويس
صحرايي فريبا
علمي توسعه روند از شما ارزيابي بفرماييد ، ابتدا
چه را علمي توسعه موانع مهمترين و است كشورچگونه
چيست؟ موانع اين رفع در مطبوعات نقش موانعيميدانيد؟
دنياي در علم با مدرن دنياي در علم:منصوري دكتر
مدرن اصطلاح بدهيد اجازه اينجا در.دارد زيادي تفاوت گذشته
كار به بوده آن از قبل كه سنتي با مقايسه در را ياجديد
ميكند ، ايجاد را سنت نوع يك هم جديد دنياي يعنيببرم
وقتي.صنعتي دوران و صنعتي پيش دوران بين هست فرق ولي
در كه است علمي منظور ميكنيم ، صحبت علم مقوله از ما
مثل علم بزرگان زمان از عملا و شده شروع مدرن دوران
همراه ميلادي و 19 قرن 18 در و ميشود شروع نيوتن گاليلهو
.ميشود فراگير اروپا در توسعهصنعتي با
قبلا كه ميآورد همراه به خود با را خاصي بينش يك اين و
كه دريافتيم ما مدرن دنياي اين در.نداشتيم را آن ما
مطرح پرسش يعني.كرد سوال طبيعت از روشتعديل با ميشود
به دوباره و كنيم حل و كرده تبديل سادهاي مساله به را شده
وجود قبلا تفكر اين.بگيريم را نهايي پاسخ و بدهيم طبيعت
نگاه علم به طور اين صنعتي پيش دوران در يعنينداشت
بفهميم ميخواهيم وقتي جديد ، تفكر با ما مثال بطور.نميشد
رياضي كاملا مدل يك ميآييم است ، آمده بوجود چطور عالم
دوباره مدل اين با و (داريم كه كاملي اطلاعات با) ميسازيم
عمل در تصنعي مدل اين از را توقعاتمان و طبيعت در ميرويم
بايد طبيعت ميگويد ما مدل ميگوييم مثلا.ميكنيم مشاوره
نتيجه و ميگيريم مثبت پاسخ پايان در و كند عمل گونه اين
.است درست ما مدل كه ميگيريم
تفكر اين نكردهاند ، طي را صنعتي دوران كه سنتي جوامع اما
علم ميكنند ، صحبت ازعلم وقتي و كنند هضم نميتوانند هم را
همه تقريبا ما كشور در الان.دارند نظر مورد را قديم
به علم بگويد كه را كسي نداريم ما و است خوب علم ميگويند
كسي كمتر و ميفهمد علم از چيزي يك هركس اما نميخورد ، درد
نميشود ، فهميده درست كه اين.ميشود علم مثبت تبعات متوجه
براي مشخصي اجرايي كار يك بايد كه ميشود مشاهده جايي آن
كاري و ميمانند وا همه كه ميبينيم بعد و شود انجام علم
.نميگيرد صورت
گذشته سال ده ظرف كه شنيديم ، تبليغات خيلي تاكنون ما
درست هم برداشت اين شده ، كار ايران در علم براي چقدر
ساختن ميكنند ، فكر كه آنها براي درست.غلط هم است ،
كه آنها.است علم براي كردن كار تنهايي به دانشگاه ،
هستند آنهايي است ، نشده كار كشور اين در علم براي ميگويند
آنها.ميفهمند كيفيت مفهوم در و جديدش معني به را علم كه
ميكنيم ، مقايسه گذشته با كه را امروز علمي نتايج ميگويند
بسيار اما شده ، زده جوانههايي.است نكرده تغيير چندان
كه است آن از ناشي و است درست حرف دو هر بنابراين.ضعيف
.دارد وجود علم از متفاوتي تصور
يك.دارد راه اين كرد؟ حل ميتوان چگونه را مشكل اين حال
يعني.دهند انجام پژوهشگران و دانشمندان بايد را كار بخش
تربيت را ديگر پژوهشگران و محققان و بكنند علمي كار
جا علمي فرهنگ بايد كه چرا نيست ، كافي اين البته.كنند
چه؟ يعني علم بفهمد وجامعه بيفتد
حل سال حدود 300 مدتي در را مشكل اين پيشرفته كشورهاي
در زيادي فرهنگي جنگهاي كه طرف اين به قرن 18 از.كردند
مردم و بگيرد پا مطلب اين كه شد باعث گرفت ، شكل اروپا
بهرهمند آن منفعت از و ببينند را جديد فكر طرز ثمرات
.شوند
توليد خارجيها كه ميبينيم را جديد علم محصولات واقع در ما
كار و نميكنيم توليد محصولي خودمان ما بنابراين.ميكنند
ما كه نيست معنا بدان اين.نميدهيم انجام هم علمي
علمي كار كه هستند دانشمنداني ما كشور در.نداريم دانشمند
.است نشده همهگير ما جامعه در علمي كار اما انفراديميكنند
علمي كلاهبرداريهاي ما جامعه در كه ميبينيم دليل بههمين
فرهنگ كه است آن شود انجام بايد كه كاري.زياداست
.چه يعني علم كه كنند درك ما مردم كه شود علميپرورده
منفي و غلط كاركردهاي برخي برشمردن با ميكنم سعي من
لحاظ به ما.بدهم نشان را مطبوعات نقش اهميت مطبوعات ،
بسيار زماني كه كشوري شهروند و ايراني عنوان به رواني
و يافته توسعه كه ميخواهد دلمان بوده ، يافته توسعه
و بودهايم علم صادركننده زماني كه چراپيشرفتهباشيم
.هستيم افتاده عقب كشوري الان كه نميخواهيمبپذيريم
كشف ايراني يك كه كند اعلام بيايد اگرروزنامهاي بنابراين
آرامش احساس كرده ، رو و زير را وعلم فوقالعادهايكرده
.بودهايم قبلا كه هستيم هماني و هستيم ماعالم كه ميكنيم
مطبوعات متاسفانه گذشته سال پنجاه در كه مسكنياست قرص اين
زياد هيچ ، كه نشده كم هم ازانقلاب بعد و مادادهاند خورد به
از و داده انجام فوقالعاده سياسي كار يك ما شده ، چون هم
در نشريات تمام متاسفانهكردهايم زيادي نظرپيشرفت اين
فقط نه و افتادهاند مردم درد به بخشيدن تسكين اينگودال
حساس مراكز از بسياري بلكه ميكنند ، را كار اين نشريات
را كار اين بهعمد هم مربوطه مسئولان حتي و تصميمگيري
نياز اخبار اين به مردم كه ميكنند استدلال طور اين ميكنندو
.ميكند ارضا را مردم خبرها اين دارندو
توسعه از تا ميخواهم اجازه ابتدا:لاريجاني فاضل دكتر.
پيرامونعلم متفاوتي ديدگاههاي.دهم ارائه تعريفي علمي
است بحث اين در همگان اجماع اما.دارد وجود تكنولوژي و
كه معنا بدين.دارد اجتماعي ماهيتي تكنولوژي و علم كه
به وابسته آن انحطاط و رشد تولد ، شكلگيري ، مختلف مراحل
نهاد يك هم تكنولوژي و علم مجموعه.است اجتماعي عوامل
اجتماعي كلان نظام از سيستم يكخرده و ميشود تلقي اجتماعي
اقتصاد و آموزش نظام مثل ديگر نظامهاي با كه ميآيد بهحساب
علمي توسعه عوامل تحليل در رويكرد دو لذا.است تعامل در
.برونگرا رويكرد يك و درونگرا رويكرد يك و دارد وجود
در و دارد توجه علمي نظام داخل عوامل به درونگرا رويكرد
داخلي عوامل جمله از.آن بيروني عوامل به ديگر رويكرد
كيفي و كمي بهلحاظ است پژوهشگران انساني نيروي علمي ، نظام
داشته را حداقلي بايد علمي بالندگي به رسيدن براي كه
روابط و علمي مديريت علمي ، تاسيسات و تجهيزات.باشد
.هستند علمي نظام دروني عوامل ديگر از دانشمندان متقابل
نظامهاي اجتماعي ، بهقشربندي ميتوان بيروني عوامل از
بينالمللي روابط و ديني ارزشيو نظام و سياسي اقتصادي ،
.كرد اشاره
سعي من كه دارد وجود نيز متفاوتي ديدگاههاي زمينه اين در
.باشم داشته اشارهاي آنها از برخي به ميكنم
(Hessen)هسن اينزمينهبوريس در سرشناس افراد از يكي
و اجتماعي ساختار را وضعيتعلمي است معتقد كه است
(Cole) كول ، بهنام ديگري انديشمند.ميكند تعيين اقتصادي
ويژهاي گونهشناسي توسعه و رشد بر موثر عوامل تبيين براي
دو در علم زمينه در مطالعه وي ديدگاه از.ميكند ارائه را
از متاثر علم نهاد كه اين اول بعد.است طرح قابل بعد
اين ديد بايد كه اين ديگر بعد و است خارجي و داخلي عوامل
است؟ ذهني يا دارد اجتماعي جنبه تاثيرپذيري و نفوذ
ظهور قبلي ، انديشههاي بهتاثير معتقد وي ذهني ، عوامل از
از شايد.است اعتقادات ونيز نوابغ و نخبگان انديشههاي
اعتقاد كه باشد نظرها ، نظرفاربر جامعترين و معتبرترين
معرفت عوامل مجموعهاي علومبه توسعه و رشد تبيين دارد
اقتصادي عامل بر وي.بستگيدارد جامعهشناختي و شناختي
و مذهبي و فكري عوامل داردو تاكيد مسلط عامل بهعنوان
را آنها و ميكند اقتصاديارزيابي عامل عرض در سياسيرا
دروني عوامل علم ، ازتوسعه بحث در فاربر.موثرميداند
و علم در جديددكارتي فلسفه ظهور عامل دو راشامل
تركيب با كه تجربيميداند فنون كاربرد وديگر تعقلگرايي
قرون برعكس يعني.جديديمييابد هويت علم دوعامل ، اين
انديشه وحدت ، بود جدا عمل از انديشه كه آن ماقبل و وسطا
دو به بيروني عوامل در او.است جديد علم مشخصه وجه عمل و
اجتماعي عوامل و جديد جوامع فرهنگي ارزشهاي به عوامل دسته
.ميكند اشاره اجتماعي فعاليت زمينهساز
نيست ، عقله شامل وي ديد جديداز جامعه فرهنگي ارزشهاي
و ترقي به اعتقاد و عامگرايي ، فردگرايي سودگرايي ، ارزش
.است اصلاح
بد كه دارد ديدگاهي زمينهتوسعه ، در هم عبدالسلام استاد
تحتعنوان خود نوشته در ايشان.كنم اشاره هم آن به نيست
به تا است كرده تلاش اسلامي ، و عربي كشورهاي در علمي رنسانس
هيجان از چرا اسلامي كشورهاي در علمي خلاقيت كه پرسش اين
اسلامي كشورهاي در علمي رنسانس يك شرايط و است بازمانده
الزامي اساسي شرط تامين5 ميگويد وي.دهد پاسخ چيست ،
تضمينشده ، امنيتي بخشنده ، حمايتي پرشور ، تعهدي:است
.تحقيق به دادن بينالمللي جنبه و علمي نهادهاي استقلال
علم گرفتن جدي با يادشده كه 5شرط ميدهد توضيح عبدالسلام
تكنولوژي و دانش بهحرفه فراوان احترام تكنولوژي ، و
امنيت واسطه به تكنولوژي و علم حرفه اعتبار علم ، بر مبتني
و علم به نسبت عميق تعهد وجود آن ، براي شده تضمين
وجود تكنولوژي ، و علم خوداتكايي به نسبت تعهد تكنولوژي ،
اجرايي روش گرفتن بهعهده قانوني ، و بنيادي چارچوب
و فعال دانشمندان و برجسته افراد توسط علمي فعاليتهاي
.مييابد تحقق علم از كليدي مقامهاي حمايت
ولي بود شخصي اقدام يك علمرفتن دنبال گذشته دوران در
برايجامعه آن كاربردي ازلحاظجنبههاي علم به امروزه
بر تسلط براي طبيعت رموز به كه است اين مهم و ميشود ديده
حقيقت يك به فرامدرن اعتقادات در حتي.شود برده پي طبيعت
چند حقيقت كه هستند باور اين بر و نيستند معتقد هم واحد
علم علم ، از تلقي ترتيب اين به.است بعدي چند و گانه
هم را خودش خاص ويژگيهاي كه است شده صنعتي و تكنولوژيك
زندگي جريان به آمدن فرود جديد علم خصيصههاي از.دارد
به يافتن دست آرزوي از علم.است آن با آميختن و روزمره
جهان در معيشت و زندگي بهبود و است شسته دست برين حقيقت
سرعت نوين علم خصيصههاي از لذا.است داده قرار خود هدف را
.است علمي ارتباط جنبه و خلاقيت و نوآوري و شتاب و
كردن ملاكقبول كه است مهمي نكته علمي نظريات رشدپذيري
.است علمي نظريات
اينكه يكي.ميشود ديده مطبوعات براي نقش دو خلاصه بهطور
كه اين ديگر و ميشود علمي اجتماع قوام و گرفتن نضج باعث
و دانشگاهي و علمي تحقيقات بين ميكند عمل پلي بهعنوان
.آنها كاربردي جنبههاي
نضج در اساسي نقش مجاريارتباطي بهعنوان علمي مطبوعات
در عام مطبوعات و دارند علمي اجتماع شدن بالنده و گرفتن
.دارند اساسي نقش مردم در علمي بينش گرفتن پا
براي مطلوب نقش برايايفاي راههايي چه شما نظر به
است؟ متصور مطبوعات
كه است اين من اجمالي برداشت:لاريجاني فاضل دكتر
را لازم جاذبه تازه كه هستند يكطرفه مارسانههايي مطبوعات
خود خوانندگان و باشند زندهتر اگر علمي مجلات.ندارند هم
موثرتري نقش ميتوانند كنند ، علمي مباحث درگير بيشتر را
برقرار ارتباط مختلف قشرهاي با بايد مطبوعاتباشند داشته
نادرستي ترجمههاي معمولا آنها.هستند منفعل ما مجلات.كنند
حاصلي هيچ كه ميكنند مطرح را خارجي علمي خبرهاي از
خوانندگان تا كنند برخورد زندهتر مسائل با بايد.ندارند
علم.ببينند خود زندگي در را علم كاربرد دورنماي بتوانند
.است نرفته مردم ميان در و است ايزوله ما كشور در
مطبوعاتي؟ انتقاد و علمي شك روحيه بين هست ارتباطي يعني
انتقادي ديدگاه.است همينطور قطعا:لاريجاني فاضل دكتر
وسطا قرون الانبرخلاف.است علوم رشد ترديدآميزعامل و
مسائل ميتوان و ندارد وجود مقدس علمي نظريات بدون علم در
بحث ابتداي در كه همانطور.داد قرار شك و نقد مورد را آن
علم در يگانهاي حقيقت كه معتقدند دانشمندان امروز گفتم
مجلات.باشد چندگانه و چندبعدي ميتواند حقيقت و ندارد وجود
گزارشگونه حالت يك بيشتر و ندارند علمي روش ما علمي
سوال خود مخاطبان بين در بايد ما مطبوعات حالآنكه.دارند
.كنند ايجاد
اجتماعياشراف علوم روي منبيشتر البته.:عبدي عباس.
.ميكند پيشرفت شرايطي چه در علم ديدكه بايد ابتدا.دارم
.نيست انتزاعامكانپذير و خلا در علم پيشرفت كه دانست بايد
بهوجود چگونه نياز كه اين و است نياز طرح آن مبناي اولين
به پاسخ براي دانشمند و ميشود ايجاد چگونه سوال و ميآيد
يك علم كه قديمي تصور ديگرآن.ميكند فعاليت كه است سوال
اين در را علم ما اگر.ندارد اعتبار است ، چيزخالص
و زندگي به استمربوط چيزي يك كه كنيم چارچوبدرك
نظامهاي اساسي يكركن بهعنوان مطبوعات واقعياتجامعه ،
طرح در را اوليننقش جمعي ، رسانههاي از وجزئي جديد
ايجاد به مربوطميشود هم آنها بعدي ونقش دارد مساله
علوم خاص درعرصه ولي.آن به دادن برايجواب انگيزه
علم كهپيشرفت است اين مهم بسيار دقيقه ، مساله و پايه
مثلا كه رابرشمرد مواردي ميتوان.فردينيست هم خيلي
اصولا ولي كرد ، كشف را زمين جاذبه قانون فردي بهطور نيوتن
قبلي علوم تراكم يعني است ، تراكمي عرضي و طولي بهلحاظ هم
هم اصل در.برسيم بالاتر پله يك به ما كه ميكند ايجاب
مساله مختلف دانشمندان بين ارتباط امروزاست همينطور
ايجاد گروههايي علم ، از بخش هر حقيقت در.است مهمي خيلي
را اينها كه چيزي آن و هستند مدني نهادهاي جزو كه ميكند
يعني مكتوب جمعي ارتباط مسائل و ميدهد ارتباط هم به
چون دارد اهميت خيلي قضيه اين دقيق علوم در.است نشريات
و ميكند حفظ و ايجاد گذشته با را علم اهل طولي ارتباط هم
نظامهاي ميان در چه و نظام يك داخل در چه عرضي ارتباط هم
.ميكند امكانپذير را عصر يك دانشمندان بين بيروني
از فراتر بسيار اساسا اجتماعي ، قضيه علوم مورد در ولي
دقيقه علوم با اجتماعي علوم كه اين بهخاطر.است موارد اين
اجتماعي كنشگر اجتماعي ، عالم خود كه دارند را تفاوت اين
درك باشد ، نداشته اجتماعي ارتباط وي اگر اساسا و هست هم
حل راه از چه و مساله از چه نميتواند هم چنداني اجتماعي
جوامع وسعت علت به گفت ميتوان كلي بهطور.باشد داشته
امكان مستقيم و چهره به چهره برخوردهاي طريق از جديد ،
محور مطبوعات و نشريات بنابراين.ندارد وجود جامعه شناخت
انتقال و اجتماعي عالم به اجتماعي مسائل انتقال اساسي
بازخورد و آنها آزمودن اجتماع ، به اجتماعي عالم راهحلهاي
.هستند اجتماعي عالم راهحلهاي نتايج و
نميگيرد شكل اجتماع علم مفهوم وسائلي چنين بدون اساسا و
نفي را ترجمه البته مناست ترجمه ميگيرد همشكل آنچه و
شده دروني اجتماعي علم آن ولي ندارد عيبي ترجمه و نميكنم
اقتصاد ، مانند علومي سمت به چه هر ما.نيست جامعه يك
مانند علومي مقابل طيف در كه روانشناسي و جامعهشناسي
مطبوعات نقشميكنيم ميل دارند قرار شيمي و فيزيك رياضي ،
حياتيتر و محسوستر جامعه ، يك براي كارامد علم يك ايجاد در
.ميشود
علوم دانشمند خيلي ما معنا يك به كه آن علل از يكي
نيست ، ما علم تقصيراهل همه اين كهالبته -نداريم اجتماعي
ارتباط ابزار و درامكانات كه است اين نشاندهنده بلكه
يا فقدان علت به -نيست قشر اين اختيار در جامعه با گرفتن
.است موثر مدني نهاد همين ضعف
هم و تاريخ طول در علم تراكم لحاظ به هم مطبوعات بنابراين
نظر از هم علمي ، كانونهاي و علم اهل تلاقيعرضي و ارتباط
در و آن به دادن پاسخ انگيزهبراي و ايجاد و مساله طرح
نقش قضايا اين شديد برگشت و رفت در اجتماعي ، علوم عرصه
.دارند اساسي و حياتي
دارد ادامه
مذهبي مفاهيم تحول
شبستري مجتهد محمد والمسلمين حجتالاسلام
اين از است بهتر گرچه.مذهبياست مفاهيم تحول بحث موضوع
زيرا ;ديني تعبيرات مفاهيمو:بشود تعبير اينطور موضوع
غرض.ميكند روشنتر را مطلب قدري تعبيرات اضافهشدنكلمه
يك اينجا ما بشود روشن كه است اين در مطلب اين بيان از
درد به بحث اين.بكنيم نميخواهيم تئولوژيك و كلامي بحث
مفاهيم تحول بررسي ولي ميخورد الهيات دانشكده چون محافلي
در امروز ، دنياي در عمدهاي نقش ديني تعبيرات و مذهبي
تلاش و بينالمللي تفاهم ايجاد كشور ، هر خارجي سياست تنظيم
همه طرف از امروز داردكه انساني برادري به رسيدن براي
.ميشود خيرانديشعنوان سياستمداران و متفكرانبشردوست
يكديگر ، از ملتها و انسانها جدايي عوامل از يكي
پيدا يكديگر مذهبي اعتقادات درباره كه است سوءتفاهمهايي
موجب ملت يك ديني اعتقادات از نداشتن صحيح درك.ميكنند
.ميشود او با خصومت بسا چه و او از ديگر ملت دورافتادگي
تنظيم منظور به جامعه يك ديني اعتقادات صحيح درك براي
در چه و بينالمللي روابط در چه جامعه آن با صحيح برخورد
آن.شود توجه بايد اساسي مطلب يك به خارجي ، سياستگذاريهاي
مختلف جامعههاي در مردم مذهبي اعتقادات كه است اين مطلب
در كه است تحولي آن ، وشاخص مييابد تغيير زمان مرور با
عصري هر در.ميشود مردمپيدا آن ديني تعبيرات و مفاهيم
چگونه با فلاندين تابع مردم معين جامعه فلان ديددر بايد
خودشانرا اعتقاد مورد ديني تعبيراتيحقيقت و مفاهيم
فعلا يعني ميانديشند ، درآنباره چگونه و ميكنند بيان
اينكه آنها فعلي وضعيت صحيح درك براي.ميانديشند چگونه
ما به آيا.نيست كافي ميانديشيدند چگونه قبل صدسال چند
در ميكند پيدا نقش كه اينهاستدورتر يا شدهاند نزديكتر
واقعيت يك ديني تغييرات تحول است اين بحث.روابط تنظيم
براي واقعيت اين به توجه و دارد وجود و ميشود حاصل كه است
توضيح بايد را نكته چند.است مهمي مسئله سياستگذاران
.بدهم
ديني حقيقت ميان گذاشت تفاوت بايد كه است اين اول نكته
آن پيروان تعبيراتيكه و مفاهيم و جماعتي يك بر شده وحي
.ميبرند بهكار حياتي و ديني حقيقت آن برايبيان ديني حقيقت
و وتعبيرات مفاهيم همين در هم ما وبحث است مسئله يك اين
.يكجامعه بر شده وحي ديني حقيقت درتحول نه آنهاست تحول
نگاه از من.است سامي عرفاديان در بيشتر سخن دوم نكته
را الهي وحي وآن هستند الهي وحي به معتقد كه اديانسامي
اسلامسخن دين و يهوديت ، مسيحيت ، ميداننديعني الهي كلام
.ميگويم
اديان متفكران و ميانعلما در كه است اين سوم نكته
.است شده پذيرفته ديني تعبيرات و مفاهيم اصلتحول وحيايي
را مطلب اين يهودي و مسيحي متفكران و مسلمان متفكران
فرهنگ و اسلامي فرهنگ تكون تاريخ ، طول در كه پذيرفتهاند
كسي.است كرده فرق تعبيرات و مفاهيم يهوديت ، و مسيحيت
به سطحي و عاميانه نگاه كه كساني مگر نيست مطلب اين منكر
دوگونه را پديده اين متفكران و علما اين وليدارند قضايا
را نظر دو اين مندارند دربارهاش نظر دو و ميكنند تفسير
و اسلام از مثالهايي بهسراغ بعد و ميدهم توضيح اينجا
كه نتيجهاي ميگيرم ، بحثنتيجه از بعدا و ميروم مسيحيت
.است محفل اين با مناسب
مساله با ارتباط در دونظر اين كه دهم تذكر بايد قبلا
عيسي كه ;معتقدهستند مسيحيها.است آمده خاتميتبهوجود
اسلام كهپيامبر هستند معتقد هم ومسلمانان بود وحي خاتم
در و است معني يك به وحي مسيحيت در گرچه.بود وحي خاتم
ميدانند وحي را مسيح عيسي خود آنها.ديگر معنايي به اسلام
آمده فرود پيامبر بر كه ميدانند ، وحي را قرآن مسلمانان و
خاتم نقطه مسيح عيسي كه معتقدند آنها حال هر به ولي.است
نقطه قرآن معتقدندكه نيز مسلمانها.است پايانيوحي و
عيسيآخرين اگر كه است اين سوال حالاست وحي پاياني
حقايق آخرين قرآن در اگر و الهياست ، حقايق مجسم بيان
اين در ديني تعبيرات و مفاهيم تحول است ، شده گفته وحيايي
دارد؟ معني چه اديان
اين از يكي ;دارد وجود نظريه دو سوال اين به پاسخ مقام در
وحي دين صاحب به حقايقيكپارچه همه كه است اين نظريهها
.دارد مضمر باطني و ظاهر صورتي حقايق اين ولي است ، شده
مردم است اقيانوس مانند است شده بيان كه حقايق اين
اين از سطحي قشر بايك اسلام پيامبر زمان مردم يا زمانعيسي
با كهدرمييافتند ، را آنچه و كردهاند پيدا اقيانوستماس
آيندهبا عصرهاي مردم.كردهاند تعبيراتيبيان و مفاهيم
را آنچه و ميكنند تماسپيدا اقيانوس اين از بطنهايي
بيان را آن تعبيراتديگري و مفاهيم با كهدرمييابند ،
در و شده ، يكبارهوحي ديني حقيقت همه بنابراين ، .ميكنند
وتعبير مفهوم بهصورت هرچه و است قرارگرفته انسان اختيار
يكباره آنچه از است تعبيرجديدي ميشود ، گفته تازهاي
علل به مختلف درعصرهاي ديني تعبيرات و مفاهيم.آمدهاست
يك متكلمان و متفكران مثلا ميپوشند ، جديد لباسهاي گوناگون
براي شده ، پيدا دين حقايق در سوءفهمهايي ميبينند دين
جديدي تعبيرات و مفاهيم سلسله يك سوءفهمها آن از جلوگيري
روشن كاملا و مرزدارتر بهاصطلاح و مشخصتر عصر آن در كه را
جديدي شبهههاي و سوالات مثلا اينكه يا ميبرند ، بهكار است
متفكران و ميشود مطرح ديني موجود مفاهيم و تعبيرات درباره
بهكار جديدي تعبيرات بدهند ، سوالات آن به پاسخي اينكه براي
متفكران ميان در هم نظريه ، اين.است نظريه يك اين ميبرند ،
.مسلمان متفكران ميان در هم و دارد طرفدار مسيحي
تحول نه است شكلي تحول ديني ، مفاهيم تحول نظريه بنابراين ،
بركسيمعلوم جديدي ديني حقايق دين تفسير روند در محتوائي ،
كسي بر جديدي وحي و است وتمام تام شده نازل وحي.نميشود
.نازلنميشود
مسلمانها وهمدرميان مسيحيان درميان هم كه دوم ، نظريه
حقايق.است مستمر امر يك وحي استكه اين دارد ، طرفدار
;ميگويند متفكرانمسيحي.ميشود مكشوف جديدي الهي ديني
رفته سخن آن از مقدس كتاب در كه عيسوي وحي با مقابله در
اين شرط منتها ميشود ، تازهاي اكتشافات كننده مراجعه براي
.است آن با رودررويي و عيسوي وحي آن به مراجعه اكتشافات
چيزي و است مستمر امر يك الهي وحي اصولا نظريه ، بنابراين
استمرار انساناست انسان ، تا و دارد تاريخي كههويت است
دارد ، طرفدار هم ميانمسلمانان در نظريه اين.دارد
بزرگي انسانهاي مسلمانان ميان در ايننظر طرفداران
اين طرفدار وغزالي عربي ابن محيالدين مثل آدمي ;هستند
مراجعه مجيد قرآن به كسي وقتي نظراينان به.نظريهاند
براي تازهاي حقايقديني بفهمد ، را آن ميخواهد و ميكند
نميشود ، كس هر نصيب سعادت البتهاين ميشود ، كشف او
اين ميخواهد ، كمالمعنوي و دروني صفاي روحي ، آمادگيهاي
يك مفسر خود واقع در نظريه بنابراين.دارد وجود شرايط
مراجعه قرآن ، به مراجعه با منتها ميكند ، وحي دريافت نوع
مفهوم با شد دريافت تازهاي وحي وقتي.است كشف و اشراق شرط
وارد جديدي مفهوم ترتيب بدين و ميشود بيان جديدي تعبير و
وحي كه نيست اين مطلب نظريه بنابراين ، .ميشود ديني عرف
اينان البته.فهميد را آن بايد عصري هر در و آمده يكبار
جنبه كه وحيي و تبليغي و تشريعي وحي ميان ميگذارند فرق
مختص را تبليغي و تشريعي وحيندارد تبليغي و تشريعي
.ميدانند اسلام پيامبر
مطلب اديان عرف در ديني مفاهيم و تعبيرات تحول حال هر به
اعتقادي حوزه در مفاهيم كه كرد توجه بايد حالا و است مسلمي
بايد مسلمانها ما مثلا.ميكند پيدا تغيير چگونه مختلف ملل
تحول يهوديت يا مسيحيت عالم در كه كنيم توجه مطلب اين به
آيا.ميپذيرد و پذيرفته صورت چگونه ديني تعبيرات و مفاهيم
ما ديني عرف از يا ميشود نزديك ما ديني عرف به تحول اين
مسيحيان ميان در اواخر دراين مثلا چيست؟ قضيه ميشود؟ دور
به است نزديك خيلي كه ميشود گفته مسيح عيسي درباره نظراتي
كه دارد عقيده قرآن.است آمده عيسي درباره قرآن در آنچه
هستند مسيحي ازآلهيون پارهاي الان.است نشده مصلوب عيسي
در كه است اين مساله آنها نظر به.ميگويند را سخن همين كه
حادثه اين اينكه نه.هست پيامي چه مسيح شدن مصلوب اعتقاد
نظراتي همينطور.است نشده يا شده واقع تاريخي صورت به
.است آمده وجود به مسيحيان ميان در خدا حقيقتكلام درباره
وحي باالفاظش را مقدس كتاب بخشهاي همه قديم در
علوم در تاريخي بررسي و نقد آنكهروش از پس.ميدانستند
عهد و قديم عهد كتب بررسي و نقد به و شد متداول تاريخي
كتاب الفاظ بودن وحي از سخن كس هيچ امروز كرد ، سرايت جديد
دادن شهادت نوعي كتابها اين ميگويند امروز.نميگويد مقدس
متون سخنانو اين وراي از بايد ما.است عيسوي حقيقت به
معصوم انساني هيچ چون) هماست خطا به آميخته كه انساني
خطابخداوند ببينيم و بياوريم دست به را سخنخدا (نيست
مكتوب جملات و الفاظ معناي خدابه كلام نظريه اين درچيست
ديد بايد حالا.دارد ديگري معناي و نيست اينمجموعهها در
اين درباره اسلام در آنچه به شده نزديك چقدر نظريه اين
ها مجموعه اين شده گفته اسلام در.است شده گفته مجموعهها
.انسانهااست خطاي به آميخته نوشتههاي نيستو الهي وحي
ميان به تازهايدربارهتشبث سخنان مسيحيت درعالم همچنين
كرده كم اسلامي توحيد راباعقيده عقيده اين فاصله كه آمده
درك موجب شود ، انجام بررسيها اگر كه است اين مطلب.است
درك اين وقتي و ميشود يكديگر از اديان پيروان و ملل صحيح
زمينه وقت آن گشت ، مشخص نزديكيها و دوريها و شد پيدا صحيح
وظيفه هم كه -بينالمللي تفاهم آن براي ميشود فراهم مناسبي
دردنياايجاد را آن امروز كه -ماست عقلي وظيفه هم و ديني
.بكنيم
ديگر جامعههاي بفهميمدر كه است ضروري مسلمانان ما براي
درجه در ميگذرد ، چه ديني تفكرات و ديني تحولات لحاظ به
كه همانطور داشتهباشيم ، شناسي يهوديت و شناسي اولمسيحيت
راه را شناسي اسلام و شناسي پيششرق قرن سه از غربيها
كه هستند خوببلد ميگيرند تماس ما با هم هروقت انداختندو
فكر چگونه ما كه بفهمند و بياورند دست به را ما افكار
چگونه ديگران بفهميم اينكه در هستيم ناشي ما اما.ميكنيم
بياوريمو دست به را آنها افكار نميتوانيم و ميكنند فكر
تحول با آشنايي.واردميشويم خصومت و نزاع شيوه با غالبا
براي لازم مقدمه يك ديگر جوامع در ديني تعبيرات و مفاهيم
.است بينالمللي تفاهم ايجاد
|