فرهنگ استاد كنسرت حاشيه در
ماجرا باقي و شريف
همشهري به تلفن
غيربهداشتي بيمارستان
رونق براي مفيد پيشنهادي
توليدي كوچك كارگاههاي
مردم نباش ، دلگير شهردار آقاي
را تو زحمات قدر تهران
ميدانند
است بيعدالتي چه اين
فرهنگ استاد كنسرت حاشيه در
ماجرا باقي و شريف
تار وبداههپردازي تكنوازي ماه ، بهمن چهارشنبه 15 روز
درتالار را ايران موسيقي هنر انبوهدوستداران شريف ، فرهنگ
.آورد هم گرد حركت
حتي جمعيت انبوه كه حديبود به تالار ، داخل در جمعيت كثرت
حلقهوار استاد ، سانتيمتري ده فاصله در درست و سن داخل در
.بودند نشسته زمين روي
بر واستاد ، خوبيپيشميرفت به همهچيز تالار ، داخل در ظاهرا
.بود مشغول گوشهها گسترش و بهبسط شور ، دستگاه محور
.نبود پاياني را جوانان اشتياق و شور اما تالار ، بيرون
در و داشتند دست در كنسرت در حضور كهبليت افرادي شمار
نبود كم بودند ، نيافته راه سالن داخل به جمعيت تراكم اثر
.بود شده آنها خشم و اعتراض باعث عامل ، همين و
كه نامعلومي علت به برنامه ، شروع از پس ساعت نيم درست
حركت يك در حركت تالار شد ، عنوان (فيوز پريدن) سوختن بعدها
فني مسئولان وتلاشهاي گرديد مطلق تاريكي در غرق !بيسابقه
.نرسيد جايي به مشكل رفع و حل براي تالار
پاسخگويي رابه مسئولان اعتراض ، و خشم با جمعيت ،
ياراي را كسي شب ، ظلمت آن در اما فراميخواندند ،
.نبود حضار پاسخگويي و پذيرشمسئوليت
آورده هجوم تالار درون به نيز تالار بيرون جمعيت اكنون
كبريت افروختن با ميكوشيدند خشم سر از گروهي و بودند
از كه آن از غافل !نشاندهند را خود اشتياق شعله وفندك ،
دل ته از كردن سرفه تنها همسرايان ، اركستر موكتها ، سوختن
.ميسرودند را
ميانه 1/0 حاشيه 0:شعرموازي-:311
ميكرد ما سوختن هوس دائم آنكه
ميكرد تماشا دور از و ميآمد كاش
(محزون) موزون كلامي با جمعيت درون از حضار ، از يكي
:ميخواند
.ميگرفتند دم او با ديگران و !پريده ديگه پريد ، كه فيوزي
خواهان كه كساني اعتراض فرياد و نبود انداختن سوزن جاي
.نداشت بازتابي مسئولانبودند ، پاسخگويي
مهر و امضاء را سوخته بليتهاي معمولا مواقعي ، چنين در
قابل نحوي ، به آن مادي كمبهاي دست تا ميكنند ،
نميرسيد ، جايي به البته آنچه افسوس ، اما.باشد دريافت
.بود فرياد
وي كه مردم كردن آرام استاد ، براي تلاشهاي ميان ، اين در
.نشست ثمر به ميخواند ، خود آرماني مخاطبان را آنها
سخنگويان توسط ، حجر ، عصر بهشيوه استاد خطابه اينكه جالب
فراز هر گونه ، بدين و واگوميشد !غيرحرفهاي و حرفهاي
طول دقيقه يك كم دست تالارميرسيد ، ته به تا استاد ، كلام
.ميكشيد
مردم بود ، متاثر بهشدت رويداد ، اين از كه شريف ، استاد
برگزاري كه كرد تعهد شخصا و داد نويد كنسرت تجديد به را
.شد خواهد خواستار وحدت ، تالار مسئولان از را برنامهاي چنين
و گفتند ترك را تالار بهتدريج ، شريف ، استاد سخنان با جمعيت
باامكانات تالاري چرا كه ماند باقي همچنانبيپاسخ پرسش اين
از ناچيز ، فني اشكال يك دربرابر تخصصي ، و فني قابليتهاي و
تا بليت فروش اندركاران ، در دست چرا ، نيز و كارآييميافتد
ناخنخشك آن ، بهاي بازپرداخت برابر در و دست گشاده حد بدين
بودهاند؟
موسيقي به علاقهمند شهروند
همشهري به تلفن
نيست جايز اصفهان الغدير پل احداث در تاخير o
در اصفهان الغدير پل احداث و ساز و ساخت عمليات ادامه
با و است درآمده تعطيل حال به و سوممتوقف آبشار خيابان
نظر مورد محدوده در پل اين وجودي علت و اهميت به توجه
به مردم براي را زيادي گرفتاريهاي ساختماني عمليات توقف
است خياباني پل اين از بعد ميشود يادآور.است آورده وجود
پيادهرو فاقد حال عين در كه سنگين ترافيك و كم عرض با
مردم شد و آمد امر در نابساماني موجب امر همين و ميباشد
پل اين احداث اگر ميپرسند خود از مردم اينك.است شده
اگر و كردهاند آغاز را آن ساخت چرا است ، نبوده ضروري
بنابراين كردهاند؟ رها نيمهكاره را آن چگونه است ضروري
اتمام در تسريع اصفهان آبشار خيابان محدوده ساكنان تقاضاي
.است الغدير پل افتتاح و ساختماني عمليات
ابراهيمي -اهالي طرف از
سعيدي...آيتا بزرگراه احداث o
در زمين قيمت شد گفته منتشره آمار اساس بر گذشته سال
ارزش كمترين تهران شهر گانه بهمناطق 20 نسبت منطقه 18
كه اين به توجه با زيرا است درستي ارزيابي اين و دارد را
در ناگوار حوادث و است منطقه 18 به ورودي تنها ساوه جاده
وساز ساخت كار چون متاسفانه نيست ، پوشيده بركسي جاده اين
بزرگراه احداث و ميرود پيش كندي به سعيدي..آيتا بزرگراه
ظاهرا كه شده واگذار و 19 منطقه 9 ، 18 شهرداري عهده به
تهران محترم شهردار از بنابراين ندارند را لازم هماهنگي
قاطع اقدام بزرگراه اين ساخت در تسريع براي دارد تقاضا
.دارند مبذول
كابلي
!خيابان دو براي نام يك o
وجود خيابان دو غرب شهرك منطقه در واقع پونك چهارراه در
تابلو (باختري پونك خيابان) نام يك با دو هر براي كه دارد
دادن امكان خيابان دو در تابلو اين نصب و است شده نصب
نيز پست ماموران حتي.است كرده روبهرو مشكل با را آدرس
انتظار.ميشوند مشكل دچار پستي مرسولههاي تحويل براي
و خيابان دو اين از يكي نام تغيير شهرداري از محل ساكنان
.است جديد نام با تابلو نصب
كامكار خانم
كنيد زياد را بازرسان تعداد o
سبزوار و شاهرود بين نوري شهيد بازرسي و ايست ايستگاه در
منتظر ساعت نيم و يك الي يك بازرسي براي بايد اتوبوس هر
كوفته و خسته كه است مسافراني رنجش موجب امر اين و بماند
بنابراين برسند مقصد به زودتر ميخواهند طولاني سفر يك از
ايستگاه اين در را اتوبوسها بازرسان تعداد دارد تقاضا
.شوند اذيت كمتر مسافران تا كنند زياد
ديواندري حسين
قانون به بيحرمتي o
مانده معطل بزرگ تهران خيابانهاي از يكي كور ترافيك در
دنبال به شهروندان از ديگر كهبسياري من نه بودم ،
ممتد آژير صداي ، بوديم معطلي اين از فرار براي روزنهاي
راننده كه بخصوص آورد خود به را ديگران و من آمبولانس يك
را راه كه ميخواست مردم از دريچهآمبولانس از نيز آمبولانس
باز را راه بود زحمتي هر با وظيفه حكم به.كنند باز
ما كنار از آمبولانس كه هنگامي.رفتيم كناري به.كرديم
و خنده با آمبولانس ديگر سرنشين دو و راننده ديدم ميگذشت
خشنود بودند برده كار به كه ترفندي از ظاهرا تمسخر
افراد اينگونه كه نيست تاسف جاي واقعا اما !مينمودند
ميتوان هم بار ديگر آيا و ديگرانميشوند اعتماد سلب موجب
به بيحرمتي اينرفتار آيا و زد؟ گول را مردم حيله اين با
!نيست؟ آژير وجودي علت شكستن و قانون
ف -ستاره
غيربهداشتي بيمارستان
درسطح بهداشتي نظر از بوكان خوابي تخت هفتاد بيمارستان
جاي به بيمارستان اين بيماران و دارد قرار پاييني خيلي
.شد خواهند مبتلا هم ديگري امراض به دردخود مداواي
اين وضع به رسيدگي تقاضاي درماني و بهداشتي مسئولان از
.دارم را بيمارستان
آرياپور
رونق براي مفيد پيشنهادي
توليدي كوچك كارگاههاي
سوي از اجتماعي تامين قانون يا كار قانون تنظيم هنگام
شامل صنف معافيت 35 بر مبني قانوني مادهاي وقت مسئولين
نفر تا 5 بيمه حق پرداخت از توليدي مختلف واحدهاي انواع
واحدهاي به بزرگي كمك كه شد گنجانده قانون در كارگر
بازار جذب بيكاران از بسياري حال عين در و شد كوچك توليدي
.گرديدند كار
واحدهاي در چنانچه اطلاعميرسانم به پيشنهاد عنوان به
گردد معافيت اين مشمول نفر يك فقط نيز توزيعي خدماتي
اكنون هم كه چرا گذاشت ، خواهد جاي بر مثبتي بسيار اثرات
به مشغول توزيعي خدماتي واحد ميليون حدود 5/3 كشورمان در
كارگر گرفتن به بيمهايقادر مشكلات علت به كه فعاليتاست
استفاده پيشنهادي ازمعافيت واحدها از نيمي نميباشندچنانچه
كار بازار جذب بيكارانكشور از نفر ميليون دو كنندحدود
و داشت دولتنخواهد براي مالي بار هيچگونه شدكه خواهند
كاذب شغلهاي در كه بيكاران از ملاحظهاي قابل رقم ضمنا
دزدي ، قاچاق ، مثل شغلي انحرافات دچار هستند فعاليت مشغول
.شد نخواهند غيره و دلالي و كوپنفروشي
خدماتي واحدهاي از تاميناجتماعي سازمان كه ميشود يادآور
امسال كار قانون طبق راكه ماه در حقوق درصد توزيعي 30
صنفي واحد هر از ميشود ، ماه هر براي تومان حدود 8هزار
شود 30 تاخير ماه دو آن پرداخت در چنانچه كه ميكند مطالبه
.گرفت خواهد تعلق آن به نيز جريمه درصد
محترم مسئولين كه فوقاميدواريم موارد به توجه با حال
از قبل كه را مجرد نفركارگر يك معافيت پيشنهادي طرح
.كنند اجرا كند كار دوسالي يك ميخواهد سربازي به رفتن
محفوظ نام
مردم نباش ، دلگير شهردار آقاي
را تو زحمات قدر تهران
ميدانند
صد با روزي ولي بيايد بنظر عادي غير نامهام عنوان شايد
شيراز شهر حافظ ، شهر عشق ، و شعر شهر راهي اشتياق و اميد
شماري لحظه آن ديدن آسمانبراي فراز بر راه در و بودم
و خورشيد طلوع با خداوند زيباكه بامدادي در.ميكردم
را خود زيبائيهاي از شمهاي افق ، در رنگهايدلفريب نمايش
بهلحظههاي و رسيدم شيراز فضاي به ميكرد ، حافظ نثارشهر
نامطبوع بوئي احساس كه ميشدم نزديك وعشق گل شهر در فرود
آورد بيرون سفر اين شيرين روياي از مرا هواپيما ، فضاي در
گذاشتم ، قدم هواپيما پلههاي برروي اشتياق با كه وقتي و
.كردم احساس بيشتر فرودگاه فضاي در را آيند ناخوش بوي اين
بطرف كه سطحي فاضلابهاي كه دريافتم سئوالم به پاسخ در
را ناشايست و نامناسب فضاي اين ميشود ، روان فرودگاه منطقه
.است آورده بوجود شيراز شهر براي
اين ومشتاقان مسافران شايسته آمدي ، خوش چنين واقعا آيا
از يكي ديدارش كه آياشهري است؟ شيراز شهر شايسته و شهر
وضعي چنين با بايد است ، جهان مردم از بسياري بزرگ آرزوهاي
باشد؟ مشتاقانش پذيراي
زحماتشبانهروزي بياد ناخودآگاه سئوالاتم ، اين كنار در
و گلزار تهران ، رادر خرابهها چه كه افتادم تهران شهردار
آقاي:كه گفتم دل در.كردهاست گلستان كه را ويرانهها چه
مردي همت شيراز شهر درياب ، را شهرشيراز تهران ، شهردار
آبهاي اين تصفيه و جمعآوري از كه راميطلبد تو چون
خداوندي ، رفته هدر نعمت اين با محيط زيباسازي سرگردانو
شيراز شهر شايسته كه آنگونه تا كند دگرگون را شهر اين
آنان پذيراي و بزند لبخند زيارتكنندگانش و مشتاقان به است
.باشد
عناد ، ببينندو را تو شايسته خدمات نميتوانند كساني اگر
و است كرده راكور چشمانشان آنان دل سياهي و نظري تنگ
نباش ، دلگير هستند ، كردنتو خراب و شكستن پي در دائم
تو كار در هم اگر و ميدانند را تو زحمات قدر تهران مردم
واقعبيني ، ديده با آنرا باشد داشته وجود اشتباهي
تصميمي هيچ كه كسي تنها ، زيرا.اجتنابناپذيرميپندارند
اشتباه و خطا از عاري ندهد ، انجام كاري وهيچ نگيرد
.است مطلق تواناي و متعال قادر كه خداوند مگر.است
چون ميخواهندخدمتگزاراني كه نظراني تنگ آن روزها ، اين
خرابي شاهد لحظه به لحظه كنند ، خراب مردم ذهن در را تو
را رسوائيشان آنها ، خود زبان و بدست خداوند و هستند خود
ندارند ، باور اگر.ميدهد نشان بهمردم بيشتر و بيشتر
كنند واگذار شهر مردم راي به را تهران انتخابشهردار
و راميدانند كسي چه زحمات قدر تهران مردم كه شود تامعلوم
پيش تصور اين خدايناكرده.كرد خواهند انتخاب را كسي چه
من كه ميگويم بهصداقت.راميگويم شهردار تملق من كه نيايد
و خدمات شاهد ولي نديدهام را همشهردار يكبار حتي هنوز
تهرانيهستم شهروند يك تنها من.بودهام او زحماتشبانهروزي
...بس و
شيراز شهر دوستدار و تهراني شهروند يك
است بيعدالتي چه اين
اساس بر كه هستم بيرجند پرورش و آموزش در شاغل اينجانب
ادامه كشاورزي كارشناسي رشته به متبوع وزارت نياز اعلام
مدرك سال 72 در و كارداني مدرك سال 68 در.دادهام تحصيل
سال هشت از پس اينك.گرفتم را رشته اين در كارشناسي
هيچ بدون تحصيلي ، مدرك مزاياي از برخورداري عدم بلاتكليفيو
و دادهاند شغل تغيير آموزشي به دفتري رشته از مرا دليلي
گروه 8 به گروه 11 از دفتري خدمتي سنوات سال وجود 25 با
گروه و ديپلم فوق مدرك با قبلا كه طوري به و يافتهام تنزل
مدرك داشتن با ترتيب اين به اكنون اما ميشدند بازنشسته 12
به كه شد خواهم بازنشسته گروه 10 با سال از 5 بعد ليسانس
.ميباشد انصاف از دور به من حق در اقدام اين ميرسد نظر
بيرجند -گيو محمدبخش مهندس
|