باور بايد را عمومي افكار
!كرد
تامين سازمان مديرعامل
مخالف اجتماعي تامين
:اجتماعي
شاغلان موعد از بازنشستگيپيش
نيست وزيانآور سخت
كارهاي
ايرانيان
تهران در ديروز عصر
باكار مخالفت راهپيمايي از
كردند
استقبال كودكان
باور بايد را عمومي افكار
!كرد
به مختلف افراد و گروهها سوي از عمومي افكار به توسل
دليل به تنها اين و است شده مبدل ضروري و فراگير مانور يك
است امروز جهان در آن قدرت
قدرت داراي مراتب به سنتي رسانههاي اوقات برخي در
هستند پيشرفته فني رسانههاي به نسبت بيشتري
:اشاره
.جامعهدارد كل وسعت به ريشهاي عمومي افكار تنومند درخت
.مينوردد در را گسترده پهنهاي
اين و.ميشود سيراب انديشهها سيال جريان از آن ريشه
درخت اين برگ و شاخ اگرچه.نميخشكد هرگز كه است چشمهاي
اگرچه و كن ، بنيان طوفانهايي شود ، طوفانها دستخوش تنومند
در نيز را بهاري فصل همچنان ولي فرارسد ، خزاني فصل را آن
.داشت خواهد روي پيش
شخصيتهاي و رجال آن ، ميوههاي و عمومي افكار درخت ثمره
.برد خواهد آنان از را خود بهره جامعه كه هستند محبوبي
به بستن چشم آن ، گرفتن ناديده و عمومي افكار به بيتوجهي
جايي به راه كه است اجتنابناپذير و بزرگ واقعيتي روي
برد نخواهد
:بزرگ واقعيت يك ;عمومي افكار
.است يكواقعيت.است انكارناپذير حقيقت يك عمومي افكار
انتقال كه قرارگرفت توجه مورد زماني از عمومي افكار
عرصههاي در ويكبارهاي شگرف تحولات و سياسي قدرتهاي
نوزدهم قرن از.نمود دچاردگرگونيهايي را جوامع اجتماعي ،
كه امروز تا و گرفت قرار توجه مورد يكباره عمومي افكار
اين است نتوانسته جهان در قدرتي هيچ ميخوانيد را سطور اين
.بخشكاند را مشترك انديشههاي عظيم اقيانوس
مردمجامعه اكثريت باورهاي و نگرشها مجموع عمومي افكار
را عظيمي واحد عقيده كه است گوناگون موضوعات مورد در
.ميآورد بوجود
تماميفرايندهاي ميتواند كه است مخلوقات اشرف تنها اين
اختيار آندر موثر ابزارهاي وسيله به را علمي پيچيده
برحسب برساندو انسانها ساير به را خود پيام تا گيرد
.افكند آنان برسر سلطهاي ضرورت
عمومي افكار تا بوده آن براي همواره تلاشها اين تمامي
ترجيحابدون و تاثيرپذيرد نامرئي قدرت عظيمترين يعني
.شود همسو درگيري
ابزارهاي تمامي خويش اهتمام با انسان كه زماني از
با ارتباط ايجاد همچنين و فرهنگها اتصال براي را ارتباطي
رساندن اثبات به صدد در همواره بكاربست ، مرزها فراسوي
.است بوده خويش ماهيت
مختلفبه افراد و گروهها سوي از نيز عمومي افكار به توسل
اين و شدهاست مبدل ضروري نيز سويي از و فراگير مانور يك
.است امروز جهان در عمومي افكار قدرت دليل به تنها
كهافكار توجهي قابل آگاهيهاي به توجه با اخير سالهاي در
نظامهايحكومتي كرده ، كسب اطلاعات آزاد جريان از عمومي
.ساختهاست مواجه جدي معضلات با را مختلف كشورهاي
اصول و فراگير موضوعات به مردم عموم خاص علاقه و توجه
رسانهها عظيم قدرت همچنين و فردي حقوق بنيادين و اوليه
موجب ديگر عوامل برخي و صحيح تاحدي و سريع اطلاعرساني جهت
ايجاد سوي به اجبار سر از كشورها حاكمان از بسياري حركت
مقابل در كه است حاكم كدام واست شده دموكراسي نظامهاي
داشته مقاومت تاب عمومي افكار خردكننده و عظيم فشارهاي
باشد؟
:رسانهها و عمومي افكار
سياستمداران ، رسانهها و دولتمردان و مردم اتصال حلقه در
برخي در كه هرچند.ميكنند ايفا را مياني و رابط حلقه حكم
به نسبت بالاتري قدرت داراي مراتب به سنتي رسانههاي موارد
.ميكنند ايفا پيشرفته فني رسانههاي
بهوسيله را خود پنهان و آشكار حساسيت عمومي افكار هرچند
به دارد ، بخوبي وجود عقايد آن ابراز براي كه ابزارهايي
پيشرفت امروزه ولي ميرساند جامعه هر در قدرت هرم گوش
خاصي مهارتهاي و مهاركننده ابزارهاي شكلگيري سبب تكنولوژي
كه ابزارها اين از يكي.است شده عمومي افكار مهار خصوص در
و مقطعي نيازهاي برآوردن در دوگانه ماهيتي ميتواند
رسانهها كند ايفا مردم عموم همچنين و حاكمان بلندمدت
.هستند
افتخارمشروعيت عمومي افكار سوي از شرايطي چه در اينكه
و وتحقيقات فراوان بحثهاي جاي شود ، اعطا رسانهاي به
تعلق گفت كلميتوان بهطور ولي.است زيادي نظرسنجيهاي
چگونگي در سليقهاي و فكري جريانات از نوعي به رسانه خاطر
داشته شگرفي تاثير عمومي افكار نزد رسانه مشروعيت ميزان و
.دارد و
پيامالقايي نوعي رساندن تنها هدف نگرشرسانهمداري در
كه درحالي.است عمومي افكار قراردادن تاثير تحت براي
رواج بشدت دوم جهاني جنگ پاياني سالهاي در تلقي طرز اين
اطلاعرساني يعني مداري ديدگاهاجتماع آن از پس و يافت
جدي توجه مورد جوامع ضربي نيازهاي تامين و موقع به و سريع
ديدگاهاجتماع در.گرفت قرار شنيداري و ديداري رسانههاي
جامعه مردم آحاد و عمومي افكار رسانهها ، حركت مدار مداري
جرات خود عقايد بيان در عمومي افكار ترتيب بدين و بودند
نتيجه در و مردم عامه دغدغههاي تجلي موجب امر همين و يافت
.گرديد آغاز حاكمان سوي از صحيح سياستگذاري به توجه
به رسانهها وابستگي از ناشي امروز جهان در رسانهاي تفرعن
در عمده طور به اتفاق اين.كشورهاست در حاكم جريانات
آزار و تحريك موجب و مينمايد رخ توسعه حال در كشورهاي
معرض در اجتماعي اينتعادل بنابر.ميشود عمومي افكار
قانونمند نظام از عمومي افكار تطوع و ميگيرد قرار مخاطره
.ميشود تزلزل دچار حاكم
.دولتمدارانهاست مبلغمليگرايي عمدتا رسانهاي تفرعن
را وجوديوي علت و فرد وظيفه رسانهها كه معنا اين به
بر جريانحاكم مثال طور به.ميدانند دولت به مطلق خدمت
عملكرد نوع اين از بارزي نمونه عراق كشور در رسانهها
عراق رسانههاي حسين ، صدام داماد قتل جريان در.ميباشد
بود حسين صدام نظر مورد كه شكلي به را جريان اين بازتاب
مردم ، به همچونخيانت واژگاني بمباران و دادند انعكاس
عمومي افكار ديگر ، واژگان برخي و جمهوري رئيس به خيانت
.ميدادند قرار تاثير تحت را
و عمومي افكار به رسانهها شديد علاقه و توجه هرحال به
افكارعمومي نظرات موقع به و صحيح و واقعبينانه انعكاس
است اين و ميگردد رسانهها به عمومي افكار علاقمندي موجب
.رسانهها موفقيت رمز
ياالقاي و شستشو براي مناسبي ابزارهاي رسانهها كه هرچند
اين وليبنيان ميشوند محسوب عمومي افكار به عقايد برخي
عمومي كهافكار آگاهيهايي با و بوده سست و متزلزل حركت
.مينمايد ترميم را خود باور و نگرش بسرعت ميكند ، كسب
توسط مگر ميسرنيست عمومي افكار با گفتگو و ديالوگ
افكار با گفتن سخن.كلان صرفهزينههاي و خاص شيوههاي
ولي.دولتمردانميشود نصيب اغلب كه است عموميافتخاري
نوشتاري و ديداري رسانههاي تعدد و مدني جوامع شكلگيري با
درآمده به نيز قدرت صاحبان كف از گفتگو انحصار خصوصي ،
.است
بازتابهاي خوردهاو بهپس توجه عدم و يكسويه گفتگوي
نميدهد عمومي افكار به را تخليهرواني اجازه مردم ، نظرات
.ميشود آن رضايت عدم و ناخشنودي امرباعث همين و
است ، متصور افكارعمومي با گفتگو در كه زايدالوصفي فوايد
سرعت به تبليغ و گردد عكس منجربهنتيجه گاهي است ممكن
را مشروعيت بحران اينجا درشود تبليغ بهضد مبدل
.جست عمومي افكار بطن در ميتوان
:عمومي افكار حافظه در مشروعيت بحران
را معلولي علتو پيچيده روابط هوشمندي با عمومي افكار
برخي توسط عمومي افكار وتحقير تحميق.ميكند درك بخوبي
سويافكار از بخوبي كه است معادلهاي وگروهها افراد
.ميشود درك عمومي
افتخار تا ميدارد آن بر را عمومي افكار اتفاقي چنين بروز
كودكي مانند را عمومي افكار كه كساني از را مشروعيت
.كند سلب ميپندارند ، شيرخواره
حقوق ساير وهمچنين امنيت و آزادي در اختلال ديگر سوي از
صاحبان مشروعيت بحران سرآغاز آحادجامعه ، قانوني و شرعي
.است عمومي افكار نزد قدرت
ميتواند نيز بروزشايعات نتيجه در و صحيح اطلاعرساني عدم
تكثرگرايي و انديشهها آزاد جريان امروزه.باشد مشكلآفرين
و بازيافتهاست را خود ويژه جايگاه قبولي قابل درحد
روشنگري و عمومي آگاهيهاي سطح افزايش بر علاوه امر اين
جريانات برخي شرط و بيقيد و سهل دسترسي عمومي ، افكار
به را گوناگون سليقههاي صاحبان و علمي و فرهنگي و سياسي
.است داده كاهش ملاحظهاي قابل حد تا عمومي افكار
خصوص در مردم آحاد نظرات آوردن بدست و نظرسنجي طريق از
و افراد مشروعيت بحران بروز جمله از مختلف ، موضوعات
حركتهاي سوي و سمت ميتوان عمومي افكار نزد خاص گروههاي
.برداشت گام جهت آن در و كرد مشخص را مردمي و صحيح
چندان عمومي افكار سوي از آگاهانه قضاوت يك به دستيابي
و تعدد موازي ، اطلاعرساني مراكز تعدد زيرا نيست ، دشوار
از كثيري جمع عقيده ابراز و مختلف علوم پيشرفت عقايد تكثر
افكار تاثيرپذيري آن تبع به و مختلف مسايل مورد در نخبگان
و صحت ميتواند آمده ، بدست اطلاعات عظيم حجم تحليل و عمومي
و آورد بدست را مختلف باورهاي و نگرشها انواع نادرستي يا
كه كسي آن هر به و كند اعطا مشروعيت ميخواهد كه كسي هر به
.سازد مواجه مشروعيت بحران با را آن نميخواهد
:عمومي افكار نزد رجال محبوبيت
تيتو ، استالين ، مارشال ژوزف چرچيل ، وينستون كه وجودي با
ماهاتماگاندي ، هيتلر ، كاسترو ، آدولف فيدل حسين ، صدام
داراي قرنبيستم سياسي شخصيتهاي برخي و جمالعبدالناصر
ميزان در ولي خاصيبودهاند ، سياسي وجهه و معروفيت
وجود چشمگيري تفاوتهاي عمومي افكار نزد آنان محبوبيت
.دارد
كه بگوييد اساميمذكور ، از يك هر خواندن با ميتوانيد شما
.بودهاند كداميكمنفور و محبوب كداميك
و برجسته ازشخصيتهاي خوبي به عمومي افكار نيز سويي از
نشاندن با گاه حركت اين قدردانيميكند ، و تجليل محبوب
عمومي تكريم و احترام با گاه و حكومت برمسند آنان
از يكي (ره)خميني امام رهبري و شخصيت.است همراه
جهانرا عمومي افكار كه است گذشته دهه دو بارز نمونههاي
داده خويشقرار معنوي و روحاني ويژگيهاي تاثير تحت بشدت
منشا و دوعامل همواره محبوب رجال و عمومي افكار.است
عمومي افكار اگر.بود وخواهند بوده جوامع در اساسي تحولات
و محبوب رجال آن هدايتگر شود ، تشبيه عظيم ماشيني به
.بود خواهند تاريخساز شخصيتهاي
و مردان عمومي افكار.است اسطورهسازي تشنه عمومي افكار
و تحميد تجليل ، شايسته را شهامت آفرينندگان و دلاور زنان
در عدالتخواهي ظهور عرصه محبوب رجال اين.ميداند تكريم
.بودهاند جوامع
و مردان بسترزاينده نيز عمومي افكار بيكران اقيانوس
بوده آنان انديشههاي و آراء تموج عرصه و تاريخساز زنان
.بود نخواهد تهي محبوب شخصيتهاي اين از هيچگاه تاريخ.است
خطوط كه است نخبگانفراواني و خردمندان صاحب عمومي افكار
را ترقي و توسعه و عدالتخواهي بهسوي جوامع حركت كلي
.ميكنند تعيين
در نخبگان ازسوي آگاهيبخش رغبتآور و سيال حركت اين
بر خردكننده و كوبنده تحتفشارهاي حتي و گوناگون اعصار
.است افزوده افراد اين ميزانمحبوبيت
مختلف جوامع فرهنگيدر كهانباشت گفت ميتوان جرات به
.است بوده محبوب شخصيتهاي اين پايداريهاي و تلاشها حاصل
اين سرانجام:كه است آموخته را بزرگ درس اين تاريخ
مسند بر را خود كهمحبوبترين است مردم اراده و خواست
عمليرا درس اين سال 57 در همچنانكه.خواهدنشاند امور
.نشستند نظاره به همگان
!عمومي افكار محاكمه
كه نيست لطف خالياز تاريخي تلخ تجربه اين به افكندن نظر
محبوب شخصيتهاي محاكمه شكل به عموميامروزه افكار محاكمه
.است شده مبدل عمومي افكار
ميز بهپاي جهان از نقطه هر در محبوبي شخصيت هرگاه
كه است عمومي افكار اين حقيقت در شود ، كشانده محاكمه
نزد محبوب گروههاي و افراد با ستيزهجوييميشود محاكمه
و ميشود عمومي افكار واكنش موجب فوري خيلي عمومي افكار
.است عمومي افكار مقابل در صفآرايي منزله به امر اين
از يكي محبوب شخصيتهاي محاكمه تاريخي نگرشهاي براساس
به امر اين بسا چه.است بوده جوامع در تحولات ايجاد عوامل
.شود جلوهگر پيشرفت و توسعه عدالتخواهي ، محاكمه منزله
شعارهاي با عمدتا عمومي افكار نزد محبوب افراد محاكمه
اين ماهيت از بدرستي عمومي افكار و است همراه زيبايي
.است داشته اطلاع شعارها
يك به مختلف بهدلايل عمومي افكار به جستن توسل حقيقت در
اين.است شده تبديل مختلف بهاهداف دستيابي براي ابزار
و ضروري حركت يك ماندن و بقا براي امروز دردنياي امر
.است شده همهگير
سليماني رامين
تامين سازمان مديرعامل
مخالف اجتماعي تامين
:اجتماعي
شاغلان موعد از بازنشستگيپيش
نيست وزيانآور سخت
كارهاي
بازنشستگي مخالف تاميناجتماعي سازمان:اجتماعي سرويس
ميباشند شاغل زيانآور و سخت كارهاي در كه بيمهشدگاني
.نيست
با اجتماعي تامين مديرعاملسازمان ستاريفر محمد دكتر
به بنا موعد پيشاز بازنشستگي طرح:افزود اينمطلب اعلام
تا يكصدهزار بين ميخواهد آن ازطراحان بعضي اظهار
خارج توليد چرخه از كوتاه دوره دريك را نفر هزار پانصد
از نفر هزار يكصد بازنشستهشدن از ناشي مالي بار كه كند
با كه ميباشد تومان ميليارد بر 280 بالغ اول سال در آنها
بار است بوده دولت ياور كه را سازماني طرحي چنين تصويب
ماه چند مدت در طرح اين تصويب:گفت وي.كرد خواهد دولت
.كشاند خواهد تعطيلي به را اجتماعي تامين سازمان
درمان امر بر كميسيوننظارت اعضاء جمع در كه ستاريفر
گذشته سال در:افزود ميگفت ، سخن تهران بيمهشدگاناستان
مطالبات 29 پرداخت در اعتبارات علتكمبود به سازمان
:گفت وي.شد جدي مشكل دچار درماني بخش توماني ميليارد
با را سازمان طرح اين تصويب بدون حتي موجود روند ادامه
.كرد خواهد مواجه اعتبار كسري تومان ميليارد دهها
طرح جدي مخالفين اجتماعياز تامين سازمان:است گفتني
شاغلان شده پيشبيني آن در كه ميباشد موعد از پيش بازنشستگي
از پيش بيمهشدگان از ديگر برخي و زيانآور و سخت كارهاي در
.شوند بازنشسته موعد
مجلس به و تهيه كارمجلس كميسيون اعضاي توسط طرح اين
.شدهاست ارايه
تهرانايرانيان در ديروز عصر
باكار مخالفت راهپيمايي از
كردند استقبال كودكان
كشورهاي نوجوانان كودكانو از تن اجتماعي340 سرويس.
كودك كار عليه راهپيمايان گروه در آسياييشركتكننده مختلف
شعار كاركودك عليه كه حالي در تهران به ازورود پس ديروز
.شدند آمنه واردشيرخوارگاه ميدادند ، سر
بهزيستي سازمان انصاريرئيس دكتر ما خبرنگار گزارش به
مثبتاين فعاليتهاي به راهپيمايان خيرمقدمبه ضمن
نگاهي با:وگفت كرد اشاره كودكان باا ارتباط در سازمان
از وبعد قبل نوجوانان و كودكان كار اوضاع به مقايسهاي
در كودكي كمتر شايد امروز كه ميشويم متوجه انقلاب ،
و سخت كارهاي به توليدي - خدماتي واحدهاي و كارگاهها
.است مشغول زيانآور
كه راهپيمايان گروه رئيس و هندوستان كشور از كايلاش آقاي
سازمان هزار از 11 و داده پوشش را كشور راهپيمايي 107
اظهار است ، گرفته كمك نيز كودكان حقوق از دافع به مربوط
قربانيان توسط راهپيمايي يك كه است نخستينبار براي:داشت
آغاز راهپيمايي اين پايان و شده برپا خشونت ضد بر خشونت
.بود خواهد كودكان زندگي در جديد لحظهاي
سياسي اراده نداشتن دروجود را كودكان وضع نابساماني وي
به جهاني دينيو توجه و دانست كشورها ارادهجهاني و
.كرد بيان ضرورتها مهمترين از يكي عنوان به را كودكان
هرچه در ايران ومردم دولت موثر نقش به پايان در وي
شيرينعبادي.كرد اشاره راهپيمايي ساختناين موفقتر
وي بود بعدي سخنران كودكان ازحقوق حمايت ملي انجمن رئيس
و كودكان وضعيت تشريح به نوجوانان كار قانون به بااشاره
مصوب كار قانون مقررات طبق:گفت و پرداخت ايران نوجوانان
زير كارگر استخدام و است تمام سال كار 15 سن حداقل 1364
.ميشود محسوب جرم سال 15
از يكي.دارد استثناوجود دو قاعده براين:افزود وي
در ميدارد بيان كه است كار قانون ماده 188 به مربوط آنها
ميشود ، اداره خانواده يك اعضاي وسيله به كه كارگاههايي
.نميشود اعمال كار قانون
كارگاههاي اكثر كه مشكلاينجاست:گفت ادامه در عبادي
اما.ميشوند اداره خانواده اعضاي بوسيله فرشبافي ،
براي كار ، قانون طبق كه است مشاغلي درمورد دوم استثناء
پرسش امااست زيانآور نوجوان و كارآموز اخلاق و سلامت
كه باشد زيانآور اخلاق براي كه دارد وجود كاري آيا اينجاست
است؟ شده لحاظ قانون در استثنا اين نوجوانان بري
مورد در صراحت به قانون كه مواردي در:كرد تصريح عبادي
در كودكان از كه شاهديم هم هنوز دارد ، وجود كودكان كار
به... و كورهپزخانهها كارگاههايفرشبافي ،
بزرگسال كارگر نسبتبه آنان دستمزد دليلپايينبودن
.ميشود استفاده
بسيج به احتياج موجود معضل رفع كه كرد تصريح پايان در وي
مردم و وغيردولتي دولتي سازمانهاي هماهنگي با عمومي
.دارد
تشكيل ساله تا 15 كودكان 10 غالبا را راهپيمايان گروه
سر با شيرخوارگاهآمنه محيط به ورود از قبل آنان.ميدادند
راهپيمايي سازيد ، متوقف را كودك كار همچون ، شعارهايي دادن
مورد رانبايد بچهها ، بچهها كار بر مرگ آموزش ، براي جهاني
به برويد وبرويد ، قرارداد جنسي استفاده سوء
اين در.شيرخوارگاهشدند محيط وارد...راهپيماييجهاني
هماهنگكننده عنوان به خشونت قربانيان از دفاع سازمان تجمع
و كودكان حقوق از حمايت ملي انجمن راهپيمايي ، اين ملي
يادبود رسم به هدايايي پايانجلسه در.داشتند شركت يونيسف
به ونوجوان كودك كتاب ناشران فرهنگي سويانجمن از
.اهداشد خارجي راهپيمايان
|