عامل ايران ، جوانان
اجتماعي تحولات در تعيينكننده
مشكلات به مسئولان چشمگير رويكرد و جوان روز انگيزه به
جوانان
جوان جمعيت همگان شگفتي ميان در خرداد 76 دوم از بعد
خود تعيينكننده ونقش سربركشيد جامعه تحولات عمق از ايران
كرد راآشكار
بازداشتن هدف با بار خشونت و ناآگاهانه برخوردهاي
جمعيت منش و حرمت شان ، با و است غرض نقض انحراف ، از
ندارد سازگاري ايران جوان
:اشاره
.است محافل همه بحث مورد موضوع ايران جوان جمعيت امروزه ،
و جوان سيماي و جوانان مشكلات جوان ، نشريات جوان ، هفته
همين دلايل از نيز ميشنويم روز هر كه مشابهي عنوان دهها
انگار خرداد 76 دوم تا.است جوانان پيرامون بحث و توجه
.نميآمدند حساب به چندان بودند هم اگر يا نبودند جوانان
مشكلات به رسيدگي و جوان جايگاه بررسي موضوع وقتي پس آن از
هر از گرفت قرار جمهور رئيس آتي طرحهاي و برنامهها در او
چه هر موقع آن تا وگرنه دريابيد را جوانان:صدابرآمد سو
فرهنگي تهاجم و منكر نهياز و معروف به امر حوش حولو بود
بيپشتوانهاي و عروسكهايشكلپذير جوانان گويي.دورميزد
اگر نيست بد ديگرند ، ملل فرهنگ جذب منتظر كهفقط هستند
و ايران تمدن و غنيفرهنگ ذخاير و فرهنگي پيشينه به نگاهي
آن بگيريم ياد را آن احياء و يادآوري راه و بيندازيم اسلام
.بود جوانانمانخواهيم غربزدگي نگران وقتكمتر
و متمادي سالهاي از پس استكه اين است مطرح كه سوالي
حاصل مثبتي نتيجه چه موردجوانان در ثابت روشهاي اعمال
به شده؟ رسيدگي آنان مشكلات از نيمي به حتي آيا است؟ شده
آنچه اما است جوان ما كشور جمعيتشناسي ، كارشناسان قول
درگير درشت و ريز مسائل با هنوز جوان جمعيت اين است مسلم
و.ميگيرد قرار بيتوجهي مورد زمينهها بسياري در و ميباشد
را قشر اين به ويژه توجه و عميق يكبرنامهريزي اينها همه
عنوان هر تحت كه گوناگوني اقدامات ميان در.ميسازد ضروري
از پس سالهاي خلال در جوان مشكلات و نيازها به رسيدگي براي
فرهنگ خانههاي و فرهنگسراها ايجاد است ، گرفته انجام انقلاب
پارك تفريحيو و ورزشي مكانهاي به باير زمينهاي تبديل و
جدي جهت در را تهران كه بود واقعتكانهايي در وكتابخانه
.متحولكرد جوانان گرفتن
مكانها اين از استقبالجوانان شدت آنكه ويژه به
به پرداختن و تازه موقعيتهاي براي نسل اين تشنگي نشانگر
اين به كردن تنهابسنده اما.بود آنها وعلايقفرهنگي فرهنگ
چون ديگري تاثيرگذار عناصر با جوانان كه چرا كافينيست امر
اجتماعي مختلف گروههاي و خانواده مدارس ، رسانههايگروهي ،
اجتماعي رشد در رانميتوان عوامل اين نقش و نيزدرگيرند
.گرفت آنانناديده
:ميگويد دبيرستان سوم سال دانشآموز محمدي مرضيه
تلويزيوني كردنكانالهاي عوض صرف را عيد تعطيلات تمام
را حوصلهام بقيهبرنامهها فيلمها بعضي جز امابه كردم
من.كند سرگرم مرا تلويزيون ميخواست دلم.سرميبردند
و من ميخواهمبراي.بخندم بچهگانه بهطنزهاي نميخواهم
.شود برنامهريزياساسي همسالانم
راضي را دخترش هيچچيز كه است معتقد مرضيه مادر
و رفته سر حوصلهاش دائما اما است عالي نمراتشنميكند
.است كرده كلافه را تمامخانواده
مثل هم من خانوادهامميخواهند:ميگويد مرضيه اما
انسان دو بگويمكهما آنها به چطور من.باشم برادرم
با و رادارم خودم خلقيات و روحيات متفاوتيم؟من
فرق او با روشزندگيام و اهداف من.خودمسرگرمم آرزوهاي
آنها كه كنم تفريح همانطور من ميخواهند آنها اما.ميكند
همانطور و ميگويند آنها كه بپوشم را لباس همان.ميخواهند
باري و بيبند طرفدار من.ميپسندند آنها كه كنم رفتار
از را خودشان جواني بزرگسالان بعضي ميكنم ، فكر اما نيستم
دوره اين نياز و زندگي از درستي درك هيچ و بردهاند ياد
با و آورد ، فهميد حساب به بايد را جوانان.ندارند سني
آنها سركمتجربگي از اشتباهات و كرد آنهابرخورد با احترام
به بحرانهايروحي در و داد نشان آنها عملبه زبان با را
.كرد كمك آنها
در او دادن وشركت خانواده در جوان با صميميت
اعتماد و جديت آنكه بر علاوه شخصي و تصميمگيريهايگروهي
نيز را محكمي پشتوانه ميكند ، تقويت او در را نفس به
مشكلات آمدن بوجود از مانع كه ميكند احساس خانواده در
.شد خواهد بعدي واخلاقي اجتماعي
به امروز شايد:ميگويد اجتماعي روانشناس نجفي احمد دكتر
اما باشد فرزندسالاري عصر خواص ، و عوام از بسياري تعبير
رها خود حال به را جوانان ميتوان كه نيست آن بر دليل اين ،
موجوديت بايد جوان.پرداخت مخالفت به آنها با فقط و كرد
آنها با جامعه و درخانواده كه افرادي تكتك عمل در را خود
تامين براي برنامهريزي نوع هر و ببيند ميكند برخورد
اگر ماباشد دقيق شناخت اساس بر بايد نسل اين نيازهاي
شده حل ازمشكلاتمان نيمي كنيم حل را جوانان بتوانيممشكل
.است
جامعه مشخصههاي مهمترين يكياز ديگران به گذاشتن احترام
كه ميگيرد شكل جامعه دريك زماني از و است قانونمدار
خود براي ديگران به بااحترام باشند آموخته آن فرزندان
اگرچه ميان اين دراحترامكنند و برتر موقعيت كسب
بزرگترهاست ، حرمت نگهداشتن بر تاكيدها و توصيهها هميشه
و آسيبپذيرند بسيار بيحرمتي برابري در نيز جوانان اما
.داشت دور نظر از نبايد كه است مسئلهاي آنها سني حساسيت
از بسياري مانعاز آنها حقوق رعايت و آوردنجوانان حساب به
.ميشود اجتماعي وناهنجاريهاي بزهكاريها
داشتن و شرع قوانين با من:ميگويد ساله معتضدي 19 مژگان
شاهد خيابان و كوچه در وقتي اما.موافقم بسيار مناسب حجاب
مسائل يا حجابشان علت به كه هستم بههمنوعانم توهين
من به ميكنم احساس اتفاقميافتد ، قبيل اين از ديگري
بايد آنها هدايت بهقصد حتي جوانان با رفتار.است توهينشده
توهينآميز برخوردهايي وگرنه باشد مهرباني و باعطوفت همراه
روابط در بايدداشت نخواهد همراه به عكسالعملدرستي
عضو يك عنوان به را جوانان ويژه به را ديگران اجتماعي ،
.ببينيم دارد حقوقي كه جامعه
قبل دانشگاه استاد و مجتبويروانشناس محسن دكتر عقيده به
هزار به بايد باشيم ، جوانان سطحي روابط فكر به آنكه از
و كنيم آنهاتوجه سني شرايط به وابسته نيازهاي و شخصيت توي
سازندهفرداي كه ميدهيم قرار توجه رامورد كساني كه بخصوص
.هستند ميهنمان
آگاهي آن تبع به و است ترقيكرده جامعه آگاهي سطح امروز
انتظارات نتيجه در و افزايشيافته نيز جوانان واطلاعات
.است رفته بالا هم جامعه و آنها وتوقعات
خود به را ورزشي و علمي المپيادهاي قهرماني امروز ما كشور
ملي سرمايه عنوان به جوانانش استعدادهاي و ميدهد اختصاص
عنوان به سرمايهها همين كه است شگفتي جاي اما.ميشود تلقي
ميشوند راه به ناوارد اتوبوسي بر سوار عادي مسافراني
از بايد جوانان ازاستعدادهاي پشتيباني.ميآيد ببار وفاجعه
.كند تجلي آنها خدماتبه واگذاري در و درآيد بهفعل قوه
و تهاجم به و رابشوئيم چشمهايمان باشد بهتر شايد
تلاشهايي همه وعليرغم.كنيم نظر ديگر گونهاي بياعتداليبه
عدم شدهاما قشر اين نيازهاي به راهرسيدگي در كه
ودشوار كند را جوانان شرايط روندبهبودي علمي برنامهريزي
شده انجام فعاليتهاي و شده گامهايبرداشته گرچه.است كرده
اين تكرار و جوانان طرح اما داشت ، دور نظر از نبايد را
گاه كه چرا شود مسئله صورت شدن محو موجب نبايد نيز طرح
.ميكند كمك آن شدن فراموش به موضوع تكرار
مراكز در را جوانان كههمه نباشيم قادر اگر حال هر به
ميتوانيم مراكز ، اين در كم دست كنيم فرهنگيجمع
رادارند لازم استعدادهاي و كهزمينهها را كساني و علاقهمندان
.دهيم پرورش
گروهي رسانههاي و جوانان
حال در است ، داده روي مطبوعات در كه تحولاتي به توجه با
شدهاند علاقهمند رسانه اين به جوانان ويژه به و مردم حاضر
بهخواندن تهراني جوانان تمايل درباب كه نظرسنجي در)
از درصد شد 75 انجام وماهانه هفتگي نشريات و روزنامه
اين (بودند نشريات اين مطالعه به متمايل بسيار جوانان
به هم و ارتقاءميدهد را جوان قشر آگاهي و شعور رويكرد
چگونگيانتقال اما.ميشود محسوب بهمطالعه ترغيب نوعي
.است مهم بسيار آنان موردعلاقه مطالب و اطلاعات
آنكه جاي به است خوب چه:ميگويد ادبيات دبير احمدي.م
نوارهاي و زننده لباسهاي خود دوستانه گروههاي در جوانان
مسائلروز مورد در بكشند يكديگر رخ به را مبتذل موسيقي
شدهتا موجب مطبوعات تنوع.اطلاعاتشانببالند بر و كنند صحبت
گرفته تعريف بدون و بيهدف سرگرميهاي از بسياري جاي
پيش است ، شده چشمهايشانباز.خوردهاند تكاني شود ، جوانان
.طلبميكند را جوانان صحيح هدايت وضعيتنوين آمدن
مطبوعات ويژه به جمعي وسايلارتباط مجموعه در آنچه اما
بدون نوعي به و هنوزمحدود مييابد اختصاص جوانان به
ميشوند منتشر اينمورد در كه اندكي نشريات.اعتباراست
و جار با و هستند مناسب محتواي و اطلاعات از عاري حدودي تا
جوانان موردعلاقه مسائل غيرواقعي وبزرگنمايي كاذب جنجالهاي
.راميپيمايند شدن تجاري پلههاي
ما مطبوعات كه حال:جامعهشناسميگويد محيطي مجيد دكتر
با نيز مطبوعات است بهتر شدهاند موفق جوان مخاطبان جذب در
به تفريحي ، برجذابيت علاوه و بنگرند آنها به واقعبين چشمان
مشاركت در نوعي وبه كنند توجه نيز مفيد جذابيتدانستههاي
.باشند دخيل تحولاتجامعه و اجتماعي مسائل حل جواناندر دادن
.دارند مهمتري تلويزيوننقش و راديو ميان اين در
و است گويا و قدرتمند رسانهاي معمول طور تلويزيونبه
برايجوانان را گوناگوني و مفيد برنامههايبسيار ميتواند
.كند پخش و تهيه
رسانهها:ميگويد ارتباطجمعي وسايل جامعهشناس يك
صورت اين در كه چرا بگيرند دستكم را خود مخاطبان نبايد
را آن و رسانهميكنند جانب از توهين پيام ، احساس گيرندگان
وسيلهاي تلويزيون.ميكنند حذف خود حوزهگيرندگي از مرور به
مراحل در لازم بستنتخصصهاي كار به و تعمق درصورت كه است
انجام را خود نحورسالت بهترين به ميتواند توليدبرنامهها
كه چرا است كميدشوارتر كار كه جوانان مورد ويژهدر به.دهد
زمره در بارغبت را پرانرژي و پرتكاپو بتواندجوانان بايد
نام كهميتوان است صورت اين در و قراردهد خود مخاطبان
.نهاد برآن را ملي فرهنگ و پيام درانتقال موفق رسانهاي
و گسترده مباحثي او مسائلپيرامون و جوان حال هر به
برداشتن دارد اهميت اماآنچه.ميخواهد ويژه تخصصهاي
مشكلات حل و رسيدگي درراه پشتوانه با و محكم گامهاي
كه جوانان براي بهره پر سالمو دورنماي طراحي و آنهاست
اگر حتي ميكنند و كرده تلاش كه كساني راه اين در البته
اغماض قابل نه تقديرند شايسته باشند برداشته كوچكي گامهاي
موضوعيت محور بر تحوليفرهنگي ايجاد صاحب آنكه به رسد چه
.باشند درايران جوان
پرداخت بايد بيشتر جوانان حضور پايبستخانه به آنكه خلاصه و
.برسد ايوان نگار و نقش به بعدنوبت تا
آلآقا شيخالاسلامي مرجان
بازتاب
|
ريشهها و تكدي چهرههاي
با پيدرپي روز سه طي نوري ، فضلالله شيخ بزرگراه مسير در
و پيادهرو در شده واژگون ظرف يك.شدم روبرو عجيب صحنه يك
با كه مردي و بود ريخته زمين بر كه باميه و زولبيا مقداري
بر گمانم نخست.ميكرد كمك جلب شكسته ، درهم و تكيده چهرهاي
مرد اين بساط معبر سد از پيشگيري ماموران كه بود اين
هم مرد اين كه شنيدم بعدها اما ريختهاند بهم را دستفروش
يافته وجه دريافت و رهگذران ترحم جلب براي را خاصي روش
مردم عواطف گرفتن بازي به و تكدي نوعي بهرحال كه است
.ميشود محسوب
اميري حسين - تهران
ممكن حل راه
تكدي درباره همشهري ماه ارديبهشت هفتم دوشنبه روز گزارش
بسي اجتماعي پديده اين كه كنم اشاره بايد خواندم ، را
فقر بوديد نوشته همانطوركه.بحثهاست قبيل اين از عميقتر
ميآيد وجود به اقتصادي و اجتماعي نابرابريهاي اثر بر
حداقل اگرميانجامد تكدي به ناگزير نيز فقر از وبخشي
از او و باشد فراهم هرانساني براي زندگي امكانات
معيشتي ، رفعنيازهاي براي نسبي صورت به اجتماعي پشتوانههاي
به نيازي گردد ، برخوردار افتادگي كار از و درماني
شناخت براي.باشد رواني بيمار دچار آنكه مگر گداييندارد ،
در اجتماعي عدالت اجراي براي نخستراهي بايد تكدي معضل
از كه دارد شرافتمنديدوست انسان هر.كرد جستجو جامعه
عنوان به تا بگيرد بهره سربلندي با خويش دسترنج
هنوز ما كشورباشد نداشته ديگران كمك به مستمندنياز
است برخوردار خوبي امكانات از جمعيتكنوني نياز تامين براي
منابع ، از اصولي بهرهبرداري و صحيح مديريت با ميتوان و
برقرار اينكشور در نسبي صورت به حتي را اجتماعي عدالت
.كرد
جهاني ابراهيم
قلابي نسخههاي
براي مردم از بدست نسخه مردي يا زن شهر خيابانهاي در گاهي
اين اغلب متاسفانه.ميكند كمك تقاضاي هزينهنسخهاش تامين
ترحم و عواطف جلب در سعي شيوهاي چنين به توسل با افراد
به من ، خود بار يك اينكه كما دارند سوءاستفاده و مردم
كه كردم پيشنهاد ميكرد ، كمك تقاضاي دست در نسخه كه فردي
او برويم ، آبان داروخانه 13 به نسخه پيچيدن براي اتفاق به
تقاضاي فقط و ورزيد امتناع كار اين از مختلف بهانههاي به
!داشت نقد وجه
يفاني -الف
خودرو با تكدي
جامعه در نيازمند و فقير انسانهاي وجود منكر آنكه بدون
پارهاي به را مردم توجه ذكرخاطرهاي با تنها باشم ،
فرعي ، خيابان از يكي در.كنم جلب حقهباز افراد شگردهاي
دستگاه يك كردن پارك سرگرم كه ديدم را فردي بهار خيابان
ديدم را شخص همان پايينتر ، متر صد چند.بود پيكان خودرو
و داده قرار رعشهآميز وضعيتي در را دستش ماهرانه بسيار كه
!ميكرد كمك تقاضاي
و فقير افراد وجود عدم براي دليلي را مورد اين ذكر البته
افراد مراقب مسئولان و مردم است بهتر اما نميدانم نيازمند
.نشود پايمال جامعه واقعي نيازمندان حقوق تا باشند شياد
جمشيدي اسكندر
؟... يا مسافر
مضطرب حالتي با كه ميخوريم بر افرادي به معابر در گاهي
اما هستند ، دوردست شهرستان يك عازم كه ميكنند وانمود
در سفري آنكه بدون اينترتيب به آنها.ندارند را سفر هزينه
قبيل اين از جلوگيري براي.ميگيرند پول مردم از باشد پيش
براي ويژهاي مراكز مردم و دولت همكاري بااست بهتر مشكلات
تا بيايد وجود به نيازمند افراد به اضطراري انجامكمكهاي
.باشد نداشته وجود شياد سوءاستفادهافراد براي زمينه
مجيدي - ع
|
|