اسلامي انقلاب معظم رهبر ديدار
مناسبت به جوانان از گروهي با
(سوم بخش) جوان روز
كاهش را خلاقيت عواملي چه
ميدهد؟
كودك و مدرسه تلويزيون ،
مسايل بررسي همايش دومين
ميشود برگزار ايران مطبوعات
اسلامي انقلاب معظم رهبر ديدار
مناسبت به جوانان از گروهي با
(سوم بخش) جوان روز
رهبري معظم مقام صميمي ديدار از سوم بخش ذيل مطلب:اشاره
جوان روز مناسبت به كه ميباشد كشورمان جوانان از گروهي يا
.ميخوانيم هم با است گرفته صورت
يكي.كند برخورد قضيه اين با ميتواند گونه دو انسان
دارد ، اقسام و انواع هم مسئولانه.بيتفاوت يكي مسئولانه ،
اين بايد آدم.آينده به نگرشي نوع چه با روحيهاي ، چه با
ميتواند او الگوي ميكند فكر كه شخصي آن رادر اصلي خطوط
.نمايد پيروي آنها از و كند جستجو باشد
اين در.گفتهام هم سخنراني در وقت يك را موضوع اين من
هست ، كنار گوشه در خوبي حرفهاي همگاهي ما سخنرانيهاي
ببينيد ، ميشود طورگم همين و نميشود دقت غالبا منتها
هفت سالگي شش درسنين (عليها سلامالله)زهرا مثلاحضرت
حضرت آن ولادت تاريخ در چون دارد وجود اختلاف.بودند سالگي
ابي شعبآمد پيش ابيطالب شعب قضيه كه.است مختلف روايات
دعوت يعني است ، اسلام صدر تاريخ در سختي بسيار دوران طالب
بتدريج بودند كرده علني را دعوت بود ، شده شروع پيامبر
گرويدند ، حضرت به بردهها بخصوص جوانان بخصوص مكه مردم
كه ديدند ديگران و ابوجهل و ابولهب همان مثل طاغوت بزرگان
دوروبرش مجموعه همه و پيامبر اينكه جز ندارند چارهاي هيچ
تعداد كردند هم را كار همين كنند ، اخراج مدينه از را
و پيامبر شامل و ميشدند خانوار دهها كه را اينها از زيادي
جزو ابيطالب كه اين با.ابيطالب خود و پيامبر خويشاوندان
مكه از را همه ميشدند ، كوچك و بزرگ و بچه و.بود بزرگان
بروند؟ كجا اما رفتند بيرون ازمكه اينهاكردند بيرون
چند فرضا.مكه ازنزديكي گوشهاي در جنابابيطالب تصادفا
شعبابيطالب اسمش داشت ملكي كوهي شكاف درمكه كيلومتري
مشهديها ماكوچك درهاي يك كوه ، شكاف همين يعني شعب بود
لغتهاي آن از اين اتفاقا.ميگوييم بازه چيزي طور بهاين
به روستاييها محلي لهجه به كه هست هم سره فارسي دقيق صحيح
ابيطالب جناب.است اصلشبازه همان اما ميگويند ، آنبزه
شما حالا برويم جا آن به گفتند داشت ، شعبي يك يا بازه يك
بود سرد شبهابينهايت گرم هواي روزها مكه در بكنيد را فكرش
بيابانها اين در سال سه اينها.تحمل غيرقابل وضعيتي يعني
كشيدند ، سختي قدر چه كشيدند ، گرسنگي قدر چهكردند زندگي
پيامبر سخت دورههاي از يكي.ميداند خدا بردند محنت قدر چه
مسئوليت فقط مسئوليتش دوران اين در اكرم پيامبربود آنجا
از ميتوانست بايد نبود ، جمعيت يك اداره معناي به رهبري
.كند دفاع شدند محنت دچار كه اينهايي پيش خودش كار
يك محور دور كه كساني است خوب اوضاع كه وقتي ميدانيد
پدرش خدا ميگويند راضيند ، اوضاع از همه شدهاند جمع رهبري
پيدا سختي وقتي.آورد خوب وضع اين به را ما بيامرزد ، را
آوردند را ما ايشان ميگويند ميشوند ، ترديد دچار همه ميشود
.دچاربشويم وضع اين به نميخواستيم كه ما
به سختيها همه بالاخره اما ميايستند ، قوي ايمانهاي البته
شدت نهايت كه وقتي اثنا همين درميآورد فشار پيامبر دوش
و پيامبر پشتيبان كه ابيطالب بودجناب پيامبر براي روحي
روحي كمك بزرگترين هم او كه كبري خديجه و بود او اميد
حادثه رفتند ، دنيا از هفته يك ظرف در بود پيامبر براي
.شد تنها تنهاي پيامبر يعني است عجيبي خيلي
تا بودهايد كاري مجموعه يك رئيس وقت هيچ شما نميدانم من
شرايطي چنين در چيست؟ مجموعه يك بدانيدمعنايمسئوليت
زهرا فاطمه نقش شرايط دراين.ميشود بيچاره واقعا انسان
را موارد گونه اين ميكند نگاه كه را تاريخ آدم.ببينيد را
براي فصلي هيچ متاسفانه بكند پيدا بايد هم كنارها گوشه در
.نكردهاند باز چيزها طور اين
پرستار يك مثل مشاور ، يك مثل مادر ، يك مثل زهرا فاطمه
فاطمهام گفتند كه بوده آنجابودهاست پيامبر براي
وقتي يعني است وقت آن به مربوط اين.است پدرش مادر ابيها
در البته.است بوده اينطور ساله ساله ، هفت شش دختر يك كه
و جسمي رشد زودتر دختران گرم ، محيطهاي در عربي محيطهاي
ساله دوازده ده دختر يك رشد اندازه به مثلا ميكنند روحي
براي نميتواند اين آيا.است مسئوليت احساس اين.ما حالاي
زودتر خودش پيراموني مسايل به نسبت كه باشد الگو جوان يك
او وجود در كه نشاطي عظيم سرمايه آن كند؟ نشاط احساس
را غم و كدورت غبار كه اين براي كند ، خرج را اينها هست ،
ميگذشته سنش از سال پنجاه مثلا حدود حالا كه پدري چهره از
نميتواند اين آيا.كند پاك است ، شده پيرمردي تقريبا و
.است مهم خيلي اين باشد؟ الگو جوان يك براي
انسان وقت يك.است وشوهرداري همسرداري مساله بعد نمونه
ودرآشپزخانه خانه در انسان يعني كهشوهرداري ، فكرميكند
كند پهن را پتو و كند تروتميز را اتاق و كند مرتب را غذا
از يا اداره از آقا كه بگذارد را تشكچه قديميها مثل و
شوهر ببينيد شما.نيست اين فقط كه شوهرداري.بيايد دكان
پيامبردر كه سالي ده طول در.بود چگونه زهرا فاطمه داري
اميرالمومنين حضرت و زهرا حضرت سالش نه حدود بودند ، مدينه
و كوچك جنگهاي سال نه اين در.بودند شوهر و زن همديگر با
.كردهاند ذكر بزرگي
اميرالمومنين هم آنها دراغلب.افتاده اتفاق جنگ شصت حدود
نشسته خانه در كه است خانمي او ببينيد شما حالااست بوده
لنگ جبهه نباشد جبهه در اگر و است ، جبهه در مرتب شوهرش و
وضع هم زندگي لحاظ از اوست ، به وابسته جبهه در اين ميماند
شنيدهايمويطعمون كه چيزهايي همان ندارند ، راهي روبه
لوجه نطعمك انما اسيرا و يتيما و مسكينا حبه علي الطعام
كه حالي در داشتند ، محض فقيرانه زندگي حقيقتا يعني الله
احساس نوع يك هست هم پيامبر دختر هست ، هم رهبري دختر
ميخواهد قوي روحيه قدر چه انسان ببينيد.ميكند هم مسئوليت
از را او دل كند ، تجهيز را شوهر اين بتواند باشدتا داشته
او به كند خالي زندگي گرفتاريهاي و عيال و اهل وسوسههاي
تربيت كرده تربيت او كه خوبي آن به را بچهها بدهد ، دلگرمي
و بودند امام حسين امام و حسن امام بگوييد شما حالا.كند
را او زهرا فاطمه.نبود امام كه زينب داشتند ، امامت طينت
كه هم پيامبر از بعد.بود كرده تربيت سال نه مدت همين در
طور اين خانهداري ، طور اين.نماندند زنده زيادي مدت ايشان
زندگي محور طور اين و كردند كدبانويي اينطور و شوهرداري
نميتواند اينها آيا.گرفتند قرار تاريخ در ماندگار فاميل
خانهداري به مشرف يا خانهدار خانم يك جوان دختر يك براي
باشد؟ الگو
.است مهم خيلي اينها
عجيب خطبه آن و مسجد به آمدن پيامبر وفات قضيه از بعد حالا
اهل كه اصلاماها.است شگفتانگيز خواندنخيلي را
ين ا چقدر كه ميفهميم هستيم ارتجالي زدن حرف و سخنراني
حداكثر و ساله بيست ساله ، هجده دختر يكاست عظيم سخنان
چون نيست ، مسلم حضرت آن دقيق سن البته كه چهارساله و بيست
آن.است اختلاف آن در و نيست مسلم بزرگوار آن ولادت تاريخ
انبوه مقابل در ميآيد مسجد به سختيها و مصيبتها آن با هم
به كلمه سخنراني ، آن كه ميكند سخنراني حجاب با جمعيت ،
معروف حافظهگري خوش به عربها.ميماند تاريخ در كلمهاش
ميخواند را بيتي هشتاد قصيدهاي يك ميآمد نفر يك.بودند
را آن ميگرفتند نفر ده ميشد تمام جلسه كه اين از بعد
مانده طوري اين غالبا مانده كه قصايدي اين.مينوشتند
.است
و ميشد خوانده اجتماعي ، مراكز آن يعني نوادي ، در اشعار
اينگونه غالبا حديثها اين و اينخطبهها.ميگرديد ضبط
امروز تا خطبهها واين كردند حفظ و نوشتند نشستند ، .بود
نميماند حرفي هر نميماند تاريخ در مفت كلمات.است مانده
مطلب قدر اين شده ، سخنراني قدر اين شده زده حرفها قدر اين
به كسي و است نمانده اما شده ، گفته شعر قدر اين شده ، گفته
نگه خودش دل در تاريخ كه چيزي آن.نميكند اعتنا آنها
ميكند نگاه كه انسان هر چهارصدسال و هزار از بعد و ميدارد
من نظر به ميدهد نشان را عظمت يك اين ميكند ، خضوع احساس
.الگوست جوان دختر يك براي اين
البته.است امور اين متصديان ما تقصر ميگوييد راست شما
است ديني و معنوي امور منظورم نيست ، دولتي امور آن منظورم
مقابل در درست شايد و بايد كه چنان آن را جوانب اين كه
در ميتوانيد هم شماخودتان اما ندادهايم ، قرار جوان نسل
قبيل اين از ائمه زندگي همه كنيد كار زمينهها اين
آن با امامي جواد امام.الگوست هم جواد امام زندگي.دارد
دنيا از سالگي پنج و بيست در.عظمت همه آن با مقامات همه
غير كه تاريخي ميگويد ، تاريخ بگوييم ما كه نيست اين رفتند
در جواني دوران در بزرگوار آناست نوشته را آن شيعه
پيدا عظمتي همه چشم در و مامون چشم در نوجواني و خردسالي
براي ميتواند اينها است ، مهمي خيلي چيزهاي اينها.كرد
.باشد الگو ماها
اين.الگوست اما داريم ، الگو هم خودمان زمان در البته
هم و شدند شهيد كه كساني هم هستند ، ماالگو بسيجي جوانان
گونه اين انسان طبيعت البته.هستند زنده امروز كه كساني
راحتتر شدهاند شهيد و رفتهاند كه كساني درباره كه است
در ماكرد پيدا ميشود الگوهايي چه ببينيد.زد ميشودحرف
روستاي از يا شهر از اينها كه ديدهايم را كساني جنگ
معمولي كاملا آدم يك كه حالي در بودند ، آمده بيرون خودشان
نميتوانست رژيم آن كه كرديم اشاره.ميرسيدند نظر به
آن در اينهابياورد بروز به يا بدهد رشد را استعدادها
جنگ ميدان به نظام اين در اما بودند معمولي آدم يك رژيم
يك و كرد بروز استعدادشان ناگهان آمدند ، بود كار ميدان كه
زياد قبيل اين از شدند شهيد هم بعد شدند ، بزرگ سردار
نام به جزوههايي در را اينها حال شرح پيش سال چند.داريم
در فرماندههايشان از جوانان خاطرات مينوشتند ، من فرمانده
داستان يك.نه يا كرد پيدا ادامه اينها نميدانم.بود جبهه
اين عظمت خاطره آن كردند ، نقل را كوچك خاطره يك كوتاه ،
الگو ميتوانند اينهاميدهد نشان انسان به را شخصيت
ورزشي شخصيتهاي در خودمان ، علمي شخصيتهاي البته.باشند
خودمان ، شخصيتهايهنري در خودمان ، ادبي شخصيتهاي در خودمان
انصافا كه شخصيتهايي كرد پيدا الگوهايي ميشود
.برجستگيهاييدارند
كاهش را خلاقيت عواملي چه
ميدهد؟
:اشاره
آدميان تمامي نصيب خوشبختانه كه است صفاتي جمله از خلاقيت
رفتار به نسبت وصفناپذيري بطور خصيصه اين اما.شدهاست
او نامربوط رفتارهاي بهدليل گاهي و است آدميانحساس خود
تا است كرده تلاش زير مقاله.ميگرايد خاموشي به و شده ضعيف
تحقيقي رويكردي با ميانجامد خلاقيت تضعيف به كه را عواملي
اشاره عوامل اين خنثيسازي بهراههاي سپس و كند معرفي
صاحبنظران از دوتن كهتوسط نوشتار اين است اميد.ميكند
والدين و استفادهمعلمان ، مربيان مورد شده تدوين خلاقيت
دارند سروكار نوجوانان و كودكان تربيت با همواره كه گرامي
.گيرد قرار
آنچنان مدرسه در او.بود كمرو و كند كودكي اينشتين آلبرت
حرفهاي چه براي او پرسيد ، مدير از پدرش وقتي كه ضعيفبود
موفق كاري در هرگز آلبرت داد ، جواب مدير است ، مناسب
.نميشود
روحيهاي و بود منضبط كاملا كه آلماني مدرسهاي در آلبرت
ميبرد رنج آنچنان محيط اين از او.ميخواند درس خشكداشت
:است كرده ياد چنين يادداشتهايش از يكي آندر از كه
هنوز آموزش جديد روشهاي وجود با كه است معجزه يك بيترديد
.است نرفته بين از بازرسي به افراد از بعضي ميل و علاقه
.دارد نياز آزادي به تحرك بر علاوه ظريف ، و گياهكوچك اين
پژمرده گياه اين باشد نداشته وجود وآزادي تحرك اگر
واقعا.مرد خواهد باشد خورده شكست حتي بيآنكه و شد خواهد
و ديدن لذت ميتوان كنيم فكر كه است عظيم بس اشتباهي اين
بنا وظيفهشناسي حس -تلقين و اجبار با را كردن جستجو
پس كه هولانگيزيگذاشت تاثير چنان من در اجبار اين..كرد
درطول هرگز ديگر كردم فكر نهاييام ، امتحانات پايان از
.پرداخت نخواهم علمي مسائل به عمرم
شديدا آموزشي موقعيت چنين يك سالگي سن 15 در اينشتين
ترك زوريخ پليتكنيك انستيتو در ثبتنام قصد به منضبطيرا
و بود باقي او در كماكان هنوز امتحان از البته ، ترس.كرد
ترميمي برنامههاي او براي بايد كه ميشد احساس مدرسه در
بيانگر سفر اين رواني ، تحليل يك برمبناي حقيقت در.گذاشت
علمي تفكر شايد يا و رفتن مدرسه راه برسر دوراهي نقطه يك
.بود اينشتين
داشت ، انسانگرايانه جهتي مدرسه اين اينشتين ، انتظار برخلاف
آنهم علمي كنجكاوي و كاوش براي افراد نياز به بويژه و
.مينمود توجه مزاحمتي هيچگونه بدون
در اينشتين مستقل سبك مناسب تحصيلي جو چنين يك دقيقا ،
كمتر مطالب كردن برحفظ زوريخ مدرسه در.بود وتفكر كار
با آشنايي آزمايشگاهي ، و عملي بركار بيشتر و ميشد تاكيد
معلمين و دانشآموزان بين مباحثه و عضلاني ، آرامش تحقيق ،
.ميگرديد تاكيد
در كه را سالهايي علاقهمندانه زندگياش ، پايان در اينشتين
:است آورده بياد گذرانده اينمدرسه
آن از من نهاد ، برمن شكي غيرقابل تاثير پليتكنيك مدرسه
را خود كه آنها ساده دلگرميهاي و معلمين روحآزادمنشانه
.ممنونم نميدانستند اقتداربيروني يك
نسبيت نظريه بسوي را اينشتين كه بود زوريخ مدرسه حقيقت در
در.نيست بفرد منحصر اينشتين تجربيات يقيناكرد هدايت
كار به آنها علاقه كه كردهاند گزارش زيادي عده راستا ، اين
بوده بيشتر نبودهاند ديگران نظارت تحت كه آنگاه خلاقيت و
و انگيزه دانشآموزان ، شخصيت تخريب كه معتقدند آنها.است
پيام اين به تحقيقات براساس هم ما ميكاهد را آنان خلاقيت
.داريم ايمان عميقا
خلاقيت دروني انگيزه اصل
-تكليف يا وظيفه يك به نسبت فرد نگرش بين كه معتقديم ما
وجود مستقيم ارتباط يك خلاقه عملكرد و -او انگيزه يعني
انگيزه اصل همان خلاقيت و انگيزه بين اينارتباط.دارد
خلاقيت دروني انگيزه كه ميگويد اصل اين.است خلاقيت دروني
.ميرساند آسيب خلاقيت به بيروني انگيزه و ميافزايد را
.ميكند تعيين محيط از خاصي جنبههاي يا محيط را انگيزه جهت
قبول را تكليفي دروني انگيزه بخاطر كه مثلاافرادي
مورد كه دليل آن به را تكليف كه هستند افرادي ميكنند ،
داراي افراد برعكس ، .ميكنند انتخاب آنهاست هدف و علاقه
فكر كه ميكنند قبول دليل اين به را تكليف بيروني ، انگيزه
رويكرد بيانگر تعبير اين.ميرسند بيروني هدفهاي به ميكنند
را خلاقيت كه محيطي بندهاي و قيد ميگويد يعني.است بيروني
.ميدهند جهت تكليف به ميكاهند ،
خلاقيت تعريف
خلاقيت تعريف در روانشناسان دارد؟ معنايي چه خلاقيت
گوناگوني زواياي از خلاقيت به و متفقالقولنيستند
خلاقيتشخص از روانشناسان بحث محور گذشته ، درمينگرند
از بسياري اگرچه نيز امروزه.بود خلاق فرايند يا خلاق
تعريف اما مينگرند فرايند يك بعنوان خلاقيت به انديشمندان
بعنوان.است بودن ويژگيمولد بر مبتني خلاقيت از آنان
كه ميماند چيزي مثل خلاقه توليد است معتقد برونر مثال ،
توليد ، اگر و ميشود بيننده در تعجبآور تاثير يك باعث
.ميشود آن بازشناسي در شوك يك موجب باشد مناسب و ابتكاري
اكثر مورد اين در.گرفت اندازه را خلاقيت ميتوان چطور اما
به احترام ضمن ماميكنند تاكيد خلاقيت برآزمونهاي محققان
تاثيرات خلاقيت ارزيابي در است نياز كه معتقديم موضوع اين
.گيرد قرار توجه مورد نيز محيطي متغيرهاي پايدار غير
.ميكنيم پيشنهاد را خلاقيت همخوان ارزيابي تكنيك اينرو ، از
بود خواهد خلاق انديشهاي يا توليدي كه ميگويد اينتكنيك
مثال ، بعنوان.است خلاق باشند معتقد متخصص گران مشاهده كه
اشعار ميتوان باشند علاقهمند گفتن شعر به كودكان چنانچه
به كه خواست آنها از و داد نشان شاعران به را آنها
مبادرت درجهاي هفت مقياس يك برحسب آنها خلاقيت درجهبندي
بسيار تفاوت كه ميكند فكر مربي اگر اينحال ، با.كنند
كه ميخواهد و دارد وجود كودكان خلاقيت توانايي در زيادي
مشخص اعتماد قابل و دقيق برآورد يك با را توانايي اين
اگر ولي كند رجوع شده استاندارد آزمونهاي به ميتواند سازد
خلاقه عملكرد روز به روز خيز و افت بخواهد مربي همين
ميتواند نمايد ، برآورد كلاس واقعي فعاليتهاي در را كودكان
اگر رابطه اين در.كند استفاده همخوان ارزيابي تكنيك از
ميكند فعاليت كودك يا دانشآموز كه زمينهاي در معلم خود
.برد خواهد پي اثر بودن خلاقه به فوريت به باشد متخصص
ميرود؟ بين از چگونه خلاقيت
درشرايط كه اشخاصي بوديم ، معتقد تحقيقات اكثر در ما
انگيزه ميگيرندداراي قرار اجتماعي بند و قيد از مملو
بيرون كه كساني به نسبت آنان توليد و آثار و شده بيروني
در خوشبختانه.بود خواهد خلاق كمتر هستند محيطي چنين از
گردآوريم را معتبري شواهد توانستهايم گذشته ، سال طول 10
در را معتبر شواهد اين ما.ميكند حمايت موضوع اين از كه
.ميكنيم ارائه ميگردد خلاقيت زوال منجربه كه روش قالب 5
باشند پاداش منتظر كودكان
رابراي پاداشي كودكان به مربيان همانند ما ، از يك هر
كه زيرامعتقديم ميكنيم ، پيشنهاد تكاليف از برخي انجام
تحريك توانايي درحداعلي كار براي را دانشآموزان پاداش
بعنوان دانشآموز يا كودك يك كه چيزي حال ، اين با.ميكند
شيريني باتلاق همانند (...و پول نظير) ميدارد دريافت پاداش
خلاقه عملكرد بالتبع و دروني انگيزه كاهش منجربه كه ميماند
كاوشگري و كردن خطر تقبل از ناشي حدي تا خلاقيت.ميشود
كاوشگري و خطر تقبل كاهش موجب ميان اين در پاداش.است
هنسي و (1971) كراگلانسكي مطالعه مطلب اين تاييد درميشود
پاداش كه كودكاني خلاقيت كه ميدهد نشان (1986) آمابيل و
كرده دريافت پاداش كه كودكاني به نسبت بودند نكرده دريافت
.است بوده بيشتر بودند
رقابتآميز موقعيتهاي
رابكاهيد ، دانشآموزان خلاقيت و انگيزه ميخواهيد اگر
دستيابي براي بينخود آنان تا دهيد ترتيب طوري را موقعيت
آمابيل و هنسي مطالعه.بزنند رقابت به دست پاداش به
رقابت بدون محيطي در كه دختراني خلاقيت ميدهد نشان (1984)
قول كه دختراني به نسبت بودند كرده كاردستي ساخت به اقدام
معنيداري بطور بودند گرفته را دلخواه جايزههاي دريافت
.است بوده بيشتر
باشند ارزشيابي منتظر كودكان
انتظار كه ميدهد را اخطار اين ما به تحقيقي يافتههاي مرور
اگر نمونه ، بعنوان.دارد برخلاقيت زيانآوري تاثير ارزشيابي
احتمالا شود ، ارزشيابي عالي سطح در دانشآموزان عملكرد
بنابراين گرفت ، خواهند قرار بيروني انگيزه جهت در آنها
برميگردانند روي تكليف دروني لذتآور جلوههاي از آنان چون
.مييابد كاهش آنها خلاقه عملكرد بالتبع
تاثيرارزشيابي (1979) هاندل و آمابيل برگلاس ، مطالعه
آنها.كردهاست بررسي كودكان بعدي خلاقيت بر را قبلي
تكليف يك خيليعالي ارزشيابي كه بودند كرده پيشبيني
همان را بعدي تكليف باشند منتظر تا واميدارد را كودكان
تكليف در آنها خلاقيت آن پي در و كند ارزشيابي آزمايشگر
وقتي حتي كه ميدهد نشان مطالعه اين.ميشود كمتر بعدي
عملكرد بر منفي تاثير قبلي ارزشيابي است ، مثبت ارزشيابي
.ميگذارد خلاقه
فراوان نظارت
درونيو علايق ميشود باعث مراقبين وجود ما اعتقاد به
را شمالحظاتي كه است قرار اگر.برود بين از خلاقه عملكرد
خلاق راهحلهاي شانسرخداد اينكار كنيد سر دانشآموزان با
لحظات تمامي در شما زيراحضور گرفت ، خواهد آنها از را
توجهاشان كانون و مينگرند را حركتي هر آنها.ميشود احساس
پيشرفت از شما ارزشيابي بسوي ميدهند انجام كه تكليفي از
.مييابد تغيير كارشان
انتظار كه ميدهد نشان (1983) آمابيل و هنسي مطالعه
بدين شايد بكاهد ، را خلاقيت است قادر ناظر و ارزشيابي
.است ارزشيابي بهمعناي ناظر وجود ميشود تصور كه دليل
انتخاب كردن محدود
در تاثيرمحدوديت تحت كودكان ، خلاقيت چگونه اينكه مورد در
اصل اما است ، دردست كمي تحقيقات ميگيرد قرار انتخاب
كاهش به لاجرم محدوديتي چنين كه ميگويد خلاقيت دروني انگيزه
.ميانجامد خلاقيت
كه قراردادند موقعيتي در را كودكان (1984) مطالعه يك در
در و بزنند موادبازي انتخاب به دست آزادانه ميتوانستند
كه دادند موقعيتيقرار در را كودكان ديگر موقعيت
نشان مطالعه نتايج.ميكردند انتخاب آنها براي بزرگسالان
.بودند خلاقتر بازي در اول گروه كودكان كه داد
احتياط واژه
برانگيزه عميقي تاثير ميتوانند اجتماعي و محيطي عوامل
و قيد اما.بگذارند جاي بر دانشآموزان عملكرد و دروني
ما اگر.ندارد برعملكرد منفي تاثير هميشه بيروني بندهاي
ميكنيم تاكيد محيطي پيامدقيدوبندهاي بر اينجا در
تكاليف بر قيدوبندها اينگونه كه تاثيرياست منظورمان
يكراهحل از بيش معمولا خلاقيت تكاليف.خلاقيتميگذارند
خلاقيت تكاليف از غير تكاليفي ما منظور اگر اما.دارند
پاداش ، يا ارزشيابي انتظار نظير بيروني قيدوبندهاي باشد
اينرو از باشند ، داشته نيز اصلاحي نقش كه قادرند واقع به
.كرد احتياط عوامل اين كاربرد در بايد
انگيزه با برتري هميشه آموزشي ، كلاسي در كه معتقديم ما
ميدهد نشان كه است دست در نيز فراواني شواهداست دروني
.ميشود منجر عميقتر درك و مساله بهتر حل به دروني انگيزه
تكاليف) آشنا تكاليف مورد در بيروني انگيزه اينحال با
واقع موثر هستند طوطيوار حفظ مستلزم كه تكاليفي و (تكراري
.ميشود
خلاقيت دروني انگيزه آموزش
درتحقيقات منفي اصطلاحرويكرد به كه را آنچه اينجا ، تا
اينكه اثبات محققينمعتقدند اما ، .كرديم بررسي بود خلاقيت
از آسانتر بسيار ميرود ازبين خلاقيت دروني انگيزه چگونه
ايجاد خلاقيت دروني انگيزه چگونه كنند اثبات كه است اين
است اين بر اعتقاد.است تشويق قابل كلاسي زمينه در و ميشود
در يعني دارد ، وجود قطعي ارتباط يك انگيزه و خلاقيت بين كه
وجود نيز خلاقيت دارد وجود دروني انگيزه كه جا هر واقع
كاهش نيز خلاقيت مييابد كاهش دروني انگيزه كه جا هر و دارد
تحقيقي به ما نكته اين اهميت دليل به اينجا در.مييابد
و است شده انجام گروسمن خانم همكاري با كه ميكنيم اشاره
از قطعاتي زير نمونه.ميباشد دروني انگيزه آموزش آن هدف
دو و بزرگسال فرد يك بين مكالمه يك شامل كه را آموزش اين
.ميدهد نشان است دانشآموز
بعنوانتكليف شما آموزگار آنچه ميكنم فكر وحيد:بزرگسال
دوست كهشما باشد چيزهايي درباره ميكند بيان مدرسه در
.كنيد صحبت آن راجعبه و دهيد انجام آنرا داريد
راخيلي اجتماعي مطالعات من.است همينطور البته:وحيد
مردم دارمدرباره دوست كه خاطر اين به شايد دارم ، دوست
روي منميتوانم وقتي.باشم داشته اطلاعاتي نيز ديگر
.دارم خوبي احساس بپردازم ، افكارم به و كنم كار طرحهايم
برايم ميكنم ، كار است خودم فكر كه چيزهاي روي من وقتي
.است جالب خيلي
شما كه است دلايلي از يكي اين مسلما بله ، :بزرگسال
كارباعث اين البته.ميدهيد ترجيح را اجتماعي مطالعات
اين و بگيريد ياد چيزهايي نيز خودتان درباره شما كه ميشود
خودتان براي آنرا زيرا ميدهد شما به خوبي احساس نكته
.ميدهيد انجام
فعاليت مدرسه در داريد دوست شما كه ميرسد بنظر:بزرگسال
نمره بحال تا آيا ولي داريد دوست را كردن كار چون كنيد
انجام خوبيكه كارهاي بخاطر والدينتان يا معلمان از خوبي
ميكنيد؟ فكر اينچيزها درباره آيا كردهايد؟ دريافت دادهايد
ولي بگيرم خوبي نمره كه دارم دوست من بله ، :وحيد
يادگيري شانس دارم دوست من.نيست مهم برايم واقعا
نياز چون دارم ، علاقه كه چيزهايي آموختن شانس.باشم داشته
دوست را كردن كار سخت من بياموزم ، آنها درباره دارمكه
.ميبرم لذت آن از دارمزيرا
من به چيزها بعضي بخاطر معلمم كه گاهي هم من:نسرين
به راجع كه وقتي اما.ميكنم فكر آن به راجع ميدهد نمرهاي
اهميت برايم آن انجام ميكنم فكر دادهام انجام آنچه
.نميكنم فكر نمره درباره دليل همين بهمييابد
خوبي نمرات به داريد دوست شما دوي هر است ، خوب:بزرگسال
باشد مي مهم واقعا آنچه ميدانيد نيز دو هر اما برسيد ،
از وچگونه داريد كارتان درباره احساسي چه شما كه است اين
.ميبريد لذت آن
تحت كه كودكاني ميدهد ، نشان مطالعه اين نتايج
در عالي نمرات بودند ، گرفته قرار دروني انگيزه تعليمات
كه همانطور نيز پاداش مورد در.داشتند كنجكاوي مقياس
.بود يافته كاهش نديده تعليم كودكان خلاقيت ميرفت ، انتظار
درآموزش شركت بدليل كه ديده تعليم گروه خلاقيت عوض ، امادر
شايد اينمساله علت.بود يافته افزايش بودند گرفته پاداش
ديده كودكانتعليم واقع دربود آنها آموزش از ناشي
كلي كهسطح عنصري عنوان به پاداش از كه بودند دريافته
كه گرفتهبودند ياد آنان.كنند استفاده ميافزايد را انگيزش
.كنند غلبه پاداش زيانآور براثرات
دارد ادامه
كودك و مدرسه تلويزيون ،
(پاياني بخش)
سريع حل برروي تاكيد به منجر تلويزيون زياد تقاضاي -5
اين آمدن وجود به موجب امر اين و است گرديده مشكلات
حل قابل سريعا و راحتي به مسائل همه كه است شده احساس
كه ميشود گفته.تجاريست واقعا خاص بطور موضوع اين.هستند
و ميگردد ناكاميها مقابل در كمصبري پديدآمدن باعث امر اين
آني خشنودي كه فعاليتهايي دسته آن انجام در را كودكان
مجرب ، معلمان از بسياري.سازد مي بيميل و سست دارند كمتري
با برخورد در امروزي كودكان كه مورد اين در را خود نگراني
از بيطاقتي و صبري كم بسيار كامروايي انداختن تاخير به
مقايسه در امر اين و داشتهاند ابراز را ميدهند نشان خود
كه هستند متوقع كودكان و است يافته افزايش بسيار گذشته با
همين به و آورند بدست زحمت بدون و سريع ميخواهند را آنچه
و صبر مقاومت ، ارزشهاي كودكان كه دارد كمتري احتمال دليل
و تعليم در بحث اين مضامين كاربردبياموزند را پشتكار
تدريسي روشهاي و فنون ميتوانند معلمان.است فراوان تربيت
و مسئله حل استدلال ، منطقي ، قياس مستلزم كه گيرند بكار را
چنين در.باشند مباحث در دانشآموزان درگيري كردن طولاني
ورزشكاران ، مانند هوشيار و مستعد بزرگسالان ميتوان موارد
داستان تا آورد كلاس به را پرتلاش مشاغل ساير و پيشهوران
رشد باعث كه را خودشان تمرينات و شدن آماده سالهاي
زندگينامههاي.نمايند بازگو است شده آنان مختلف مهارتهاي
و صبر از بعد تنها را موقعيتشان كه را موفق و مشهور افراد
ارائه كلاس در و تهيه دانشآموزان آوردهاند ، بدست مقاومت
مدرسه واقعي مسائل حل در دانشآموزان خود بالاخره و نمايند
.شوند درگير ندارند سادهاي راهحلهاي كه مسائلي و خانه و
:نتيجهگيري و بحث خلاصه
كهظاهرا ارتباطات زمينه در قدرتمنديست وسيله تلويزيون
بطور كه ارزشهاييست ساختن ماندگار و بخشيدن تحكيم حال در
اين در چون و شدهاند شناخته ناشايسته و نامطلوب سنتي
سهيم دو هر تلويزيون هم و مدرسه هم ارزشهاي اضمحلال جريان
نيز مدرسه ميكند ، القاء را انفعال تلويزيون اگر.هستند
بيارزش را فعال نوع از يادگيري تلويزيون.ميكند چنين
تلويزيوني برنامههاي.ميكنند ترويج را آن مدارس و ميسازد
و سريع پاسخهاي و ميكند مقايسه را سهلالهضم و متوسط امور
كه داشت توجه بايد دليل همين به.ميپسندد را آسان
يك اجتماعي واحد ارزشهاي از تربيتي موسسات و تلويزيون
تلويزيون ترتيب بدين.آمدهاند بيرون و كرده رشد جامعه
كه اوست هم و ميسازد منعكس خود در را ما كه آئينهايست
عهده به كودكان در را ارزشها تدريجي رفتن ميان از مسئوليت
تربيت و تعليم نظام به رشد ، حال در پوياي جامعه يك.دارد
در را لازم و اساسي مهارتهاي كه دارد نياز تلويزيوني و
تغييرات با متناسب بتوانند آنان تا دهد رشد خود شهروندان
فرهنگي ، روزافزون و سريع تغييرات و سريع تكنولوژيكي
نموده ، حل را آنها از ناشي مشكلات خلاق بطور اخلاقي ، اجتماعي
تحليل را روزانه آمده بدست اطلاعات نمايند ، فكر مستقل بطور
در.دهند شكل خود در را صحيح نظرات نقطه و ارزشها و نموده
گسترده دامنه اين با تلويزيون نظير جمعي رسانه صورت اين
جامعه انساني سرمايههاي اين كودكان ، ميتواند نفوذ و تاثير
فرهنگي ، اخلاقي ، اصيل ارزشهاي از افتادن دور خطر از را
.بخشد نجات خود اجتماعي
منتظرالظهور اكرم دكتر
:منابع
چاپ رواني فشارهاي و مهديكودك قرچهداغي ، سولا ، ولف ، -1
.رشد اول ، 1369 ، انتشارات
- Marshall Mcluhan,
A.N.Oppenheim, and P.vince Television and The
effects of television on the young.- H.Himmelweit,
and Harry F.Harlow, "Monkeys at play", Natural History
).(December,): P:-.- S.J. Suomi
- Hass, Clen,
- Education
مسايل بررسي همايش دومين
ميشود برگزار ايران مطبوعات
ايران مطبوعات مسايل همايشبررسي دومين:اجتماعي سرويس
و مطالعات مركز ازسوي جاري سال ماه خرداد ازتاريخ 4
سه مدت به اسلامي ارشاد و فرهنگ وزارت تحقيقاترسانههاي
.برپاميشود تهران دانشگاه اجتماعي دانشكدهعلوم در روز
تعيين مقالهها ارائه كليبراي محور چهار سمينار ، اين در
بر در را عناوينفرعيتري آنها از كدام هر شدهكه
:ميگيرد
مطبوعات مديريتي و اقتصادي ساختاري ، مسايل (1
دولت و حاكميتقانون مطبوعات ، آزادي (2
حرفهايروزنامهنگاران استقلال (3
عمومي وفرهنگ عمومي افكار مطبوعات ، (4
سمينار دومين برگزاري هدفاز سمينار دبيرخانه گزارش به
مجموعهاي گونهبندي و اكتشاف ايران مطبوعات بررسيمسايل
به.است جاري اولويتهاي برحسب مطبوعات مشكلات و مسايل از
ارائه امكان و تخصصي دانش توليد براي زمينهاي ترتيب اين
متخصصان توسط ايران مطبوعات مشكلات حل چشماندازهاي
برنامهريزان و مطبوعات مسئولان و روزنامهنگاران دانشگاهي ،
.ميشود فراهم اجرايي
خود سمينار اين استدر شده تلاش گزارش بنابراين
بيشتر مشاركت مطبوعات اندركاران دست و روزنامهنگاران
بررسي وواقعگرايانه عملي منظري از مسايل و باشند داشته
شده سعي سمينار مقالات داوران انتخاب در همچنين.شود
نظر صاحب روزنامهنگاران و دانشگاهي متخصصان ميان توازن
ارسال داوران براي نويسنده نام بدون مقالات.گردد برقرار
انجام علمي و حرفهاي ملاكهاي پايه بر صرفا داوري و ميشود
بالاي نسبتا تعداد به توجه با گزارش بنابراين.ميگيرد
انتخاب جلسات ، امكان محدود زمان به توجه با رسيدهو مقالات
تا احتمالا مقالات ارزيابي كار و است نسبتامطلوب حد در
.رسيد خواهد سرانجام به هفتهآينده پايان
|