و حجلهها سوگناك ديدار
تابوتها
فرهنگي كوتاه اخبار
خود شهر به مردم كه روزهايي
...بازميگردند
پرورش و آموزش وزير حضور با
معلمان ، از تقدير شد انجام
تهران نمونه مديران و مدرسان
تهران شهرستانهاي و
سامانههاي نمايشگاه برپايي
تهران در جغرافيايي اطلاعات
دانشگاه مشترك آزمون برگزاري
نيست
امكانپذير سراسري و آزاد
و حجلهها سوگناك ديدار
تابوتها
بندرعباس در حجله مراسمرقص بر مروري
بگرييد عزا اين در قوم اي
بگرييد كربلا كشته بر
چند تا خنده مرده دل اين با
بگرييد عزا اين در امروز
زيادي بسيار تاثير وقوع ، از پس كربلا حماسه و محرم
گونهاي به است ، داشته تشيع ويژه به و اسلام جهان فرهنگ بر
حماسه اين مخصوص ميتوان را اسلام فرهنگ از ويژهاي بخش كه
مفاهيم جذب و تاثير با هم ، ايران فرهنگدانست
خود غناي به توانستهاست كربلا ، واقعه بزرگانسانساز
ماندگار و مفهوماستوار يك به ايران فرهنگ محرمدر.بيفزايد
اسطورهاي و آييني باورهاي از بسياري وجايگزين است درآمده
مناطق محلي تنوعفرهنگهاي دليل به ديگر ازسوي و است شده
و ايران قومي محليفرهنگهاي فرمهاي با محرم مختلفايران ،
.دادهاست جلوه را خود مختلف ، باورهايآييني
آن ، مردم گفت بتوان وشايد است آييني دياري هرمزگان
حماسه با برخورد در نمودهاند ، عيان را آييني زندگي يك
كه كردهاند ايجاد را غني و زيبا بسيار آيينهاي نيز كربلا
.كرد اشاره حجله آيينرقص به ميتوان جمله ، آن از
حماسي حكايت خود ، درمحور كه است مراسمي حجله رقص
اوج در اما.رادربرميگيرد كربلا داماد (ع)حسن قاسمبن
به عاشورا حماسهسازان ساير با ادغام در و شده خودگسترده
زيبايرقص بسيار نكته.ميرسد -(ع)حسين امام -شهيدان سرور
نمادهاي با را عرفاني عظيم بسيار مفاهيم كه است آن حجله
اينك.ميگذارد تماشا به ساده باورهاي قالب در و آييني
:ميگوييم باز شمالبندرعباس محلههاي از را حجله روايترقص
حنايشادي خلق كف به گذارند چون
دامادآيد قاسم كف خون از يادم
انداختن راه به حسينيبا سوگواران محرم ، شروع با
رسمهايي با و شروعميكنند را خود سوگ حسينيههايمتعدد ،
و گرداني ، نوحهخواني ، تعزيه چونعلمگرداني ، جريده
.ميدهند شكل را خود عزاداري محلي ، شيوههاي به سينهزني
چوبي اسكلتهاي حسينيه هر متوليان حسيني ، تاسوعاي روز
و بهدرآورده حسينيه درون از سالي از پس را وحجله تابوت
قولي به و شسته آب با را آنها تن زمان ، غبار زدودن براي
غبار زدودن و پاكسازي از نشاني خود ، اين كه ميدهند غسل
حجله ساده اسكلت اينك است ، ذهن و دلها از فراموشي
حسينيه درون به مقدس ، آب از گذر از پس تا رابرميگيرند
.ميكنند خارج شهر از برداشته نيز را تابوت اسكلت و برده
چند در كه قدمگاهي تا و شهر از خارج به تابوت حمل درگذشته
شور دل در كه بود مرداني دوش بر شده ، واقع شهر كيلومتري
اين كردن آسان و زمان كاهش براي امروز اما.داشتند عزا
راههاي از گذر با.ميشود استفاده نقليه وسيله از مرحله ،
همه اينك رسيد ، بايد قدمگاه به گرما ، در بيابان و كوه سخت
استادي تا ميآيند قدمگاه به مختلف حسينيههاي از تابوتها
تابوت آمادهسازي به بوده ، كار اين به اندرنسل نسل كه
كرده قدمگاه فضاي وارد صلوات ، و سلام با را تابوت.بپردازد
.ميكند پوش كفن ابتداء را آن ديگران ، همراهي به استاد و
پارچههاي با را تابوت چوبي اسكلت كه مرحلهاي يعني كفنپوشي
صورت عمل همين نيز حسينيه در همزمان.ميپوشانند سفيدي
كفنپوش را حجله اسكلت ديگر ، عزاداراني يعني.ميگيرد
حضور مردان تنها قدمگاه در كه اينجاست تفاوت اما ميكنند ،
است آن بعد مرحله.هستند زنان عموم حسينيه در اما دارند ،
پارچههاي از لباسي لباسيبپوشانند ، را تابوت و حجله كه
گذشته سالهاي حاجت و هزارنيت به سوگواران كه گوناگوني
كه رنگارنگي آوردهاند ، پارچههاي امروز يا وامسال
و حجله تفاوتپولكدوزيشدهاند و زريدوزي گلابتوندوزي ،
و رنگينتر پارچههاي با را حجله كه است آن تابوتاينجا
گاه و سادهترميپوشانند پارچههاي با را تابوت و پرنگارهتر
!مذهبي بانقشهاي قاليچههايي
مزين لباسهايشان كه حجله ، بايد و تابوت پوشاندن از پس
و مثلثشكل وپارچههاي آينهها با تابوت آراستگي.شود
گلدان ، و گل با حجله زينت و است درختان برگ سبز شاخههاي
در زنان زينت براي نقرهاي حلقهاي -خلخال و آينه
!است-گذشته
بر مرد صلوات ، چهار و سلام وبا ميشود آماده ظهر تا تابوت
ابتداي تا و ميگيرند قدمگاهراه بلنداي از خويش دوش
انتظار به و تابوتسازميآورند خانهاستاد آباديو
و عصر تا آمادهسازيحجله اما ، ميگذارند ، درآنجا مراسم
شدن ، آماده پساز و ميانجامد طول به برگزاريتعزيه زمان
دود وگشته اسپند چون خوشبوكننده ومواد گلاب با را آن
.ميسازند معطر و خوشبو و ميدهند
خانه و آبادي شمال تا همهسوگواران شود ، تمام كه تعزيه
از بسياري جمع و شده آغاز شب آنك ميآيند ، استاد
آمدهاند ، گرد تن بر سياه لباسهاي و علمها با عزاداران ،
آغازميكنند را ناله و درميآيند صدا به ساز و دهلها ابتدا
آنگاه.مينمايند آغاز را وسوگخواني سينهزني سوگواران ، و
و آغازكرده را خود حركت و دوشگذاشته بر را تابوتها
سوي به و شده جاري محلهها در چونكارواني عزاداري هياتهاي
نزديكي به حاجتمندان راه ميانه ميروند ، در حسينيهها
دوش بر را تابوت كه مرداني ميطلبند ، حاجت و آمده تابوتها
هم و ميتكانند خاص شيوهاي به را تابوت راه ، در دارند ،
از آرزومندان تكان ، هنگام ودر ميشوند سازها و دهلها ريتم ،
جواناني ميريزند ، گل و نقل آنها ، بر و ميگذرند تابوت زير
رقصاندن و گرفتن دوش دربر دارند ، حسيني عشق به دل كه
است افتخار اين و عوضميكنند يكديگر با را خود تابوتها ، جاي
مقابل از را تابوتها !گيري دوش بر را حجله يا كهتابوت
برآورند ، را خود نذري دارندتا نيازي و نذر كه آنان خانه
.ميبرند خود حسينيه بهسوي را تابوت هر بعد ، و عبورميدهند
از را حسينيهحجله نزديكي در دهل و ساز آمدنصداي با
با.ميآورند حسينيهپيش درگاه تا و آورده اندرونيبيرون
و شده روبهرو هردو درميآيد ، رقص به نيز تابوت ، حجله ورود
ميسازند جمعي عزاداران ، همه اينك و ميچرخند هم گرد به
بگذرند تكانآنها زير از و بجويند تبرك تا دو اين برگرد
قرار ميانه در نيز علمها.برزنند آنها بر را خود نذورات و
مراسم ، انتهاي در شوند ، آسمان و رابطزمين تا ميگيرند
سوگ و بزنند سينه تا ميگيرند شكل مردم عزاداري دايرههاي
!بخوانند
حجله و ميشود اجرا (ع)تعزيهحنابندانقاسم شب ، انتهاي
شب نيمههاي در و قرارميگيرد (ع)حسن قاسمبن خيمهگاه در
را خود حناي سينيهاي حاجتمند ، زنان تعزيه ، اواخر ودر
قرار (ع)حسن شبيهقاسمبن و برابرحجله در و ميآورند پيش
.سازد متبرك را آنها خود ، دست با تا ميدهند
دبيرينژاد رضا
فرهنگي كوتاه اخبار
تا ششم تاريخ از كه است نمايشگاهي عنوان كربلا ، راويان
فكري كانونپرورش ، همت به جاري سال ماه ارديبهشت دوازدهم
هنري و آفرينشهايفرهنگي مركز محل در نوجوانان و كودكان
.شد برپا كانون
ارائه فعاليتهاي كيفيت و كميت لحاظ به كه نمايشگاه اين در
مختلفي برنامههاي ميرسيد ، نظر به نظير كم خود نوع در شده
معرفي سرزمين ، معرفي شخصيت ، معرفي كتاب ، معرفي همچون
نشريه عروسكي ، تئاتر و نمايش شعرخواني ، قصهگويي ، وقايع ،
كارهاي خوشنويسي ، نقاشي ، ادبي ، سفالگري ، آفرينشهاي ديواري ،
و عاشورا و موضوعمحرم و محوريت با مسابقه و تحقيقاتي
.شد گذاشته بهاجرا كربلا واقعه
ميليون نيم:استراليا در مسلمان نفر ميليون نيم
استراليا به جهان سراسر از مليت از 67 كه مسلمان
راديويي ايستگاههاي و مختلف نشريات داراي آمدهاند ،
معروف اسلامي مركز و مسجد هستند510 كشور اين در شبانهروزي
استراليا ، اسلامي شوراهاي فدراسيون زيرنظر استراليا ، در
انجمنهاي نيز ايالت هر و ميكنند فعاليت بهافيك موسوم
امور منتخب ، محلي شوراهاي زيرنظر كه شده تاسيس محلي اسلامي
.ميدهند انجام را خود
مناسبتدويستمين به:دهلوي غالب ولادت سالگرد دويستمين
ميرزا شبهقاره ، سراي پارسي بزرگ شاعر تولد سالگرد
جمهوري فرهنگ خانه سوي از سميناري دهلوي غالب اسدالله
ادبيات آكادمي همكاري و مشاركت و لاهور در ايران اسلامي
اقباليات بخش غربي ، پاكستان اردوي آكادمي غربي ، پاكستان
محل در لاهور دولتي دانشكده فارسي بخش و پنجاب دانشگاه
.شد برگزار لاهور در ايران فرهنگ خانه
موافقتنامهجديد:يونان و ايران بين فرهنگي مبادلات
در ويونان ، ايران اسلامي جمهوري بين فرهنگي مبادلات
امضاء به درآتن كشور ، دو نمايندگان حضور با مراسمي
.رسيد
در اسلامي ، ارتباطات و فرهنگ سازمان عمومي روابط گزارش به
اعتبار سال 1379 پايان تا امسال از كه موافقتنامه اين
و هنري علمي ، همكاريهاي بيشتر هرچه گسترش زمينههاي دارد ،
.است شده پيشبيني كشور دو بين فرهنگي
كشور شيعيان:فيليپين در ولايت و امامت هفته برگزاري
فرارسيدن مناسبت به را ولايت و امامت هفته فيليپين ،
در سمينار برپايي و سرور و جشن مراسم با غدير عيدسعيد
.كردند برگزار تاوي تاوي و زامبوانگا و مانيل شهرهاي
با فرهنگيمرواريد -علمي مجله:آلباني در مرواريد
آكادمي اعضاي و آلباني در كشورمان فرهنگي رايزني همكاري
منتشر كشور اين شرقشناسي علمي شخصيتهاي از برخي و علوم
.شد
و ايرانشناسي ، آلبانولوژي درباره مقالاتي فصلنامه اين در
عمده بخش پنج در وآلباني ، اسلامي ايران فرهنگي مشتركات
.ميرسد چاپ به
فارسي اشعار كتاب:لاهوري خليق فارسي اشعار كتاب انتشار
در ايران اسلامي جمهوري فرهنگ خانه همت به لاهوري خليق
عمومي روابط گزارش به.يافت انتشار پاكستان در لاهور
دكتر كوشش با كه كتاب اين اسلامي ، ارتباطات و فرهنگ سازمان
جمعآوري فارسي ادبيات و زبان گروه استاد اخترارشاد نسرين
لاهور پنجاب دانشگاه خاورشناسي دانشكده توسط شده تصحيح و
.است شده منتشر
به درسال 1997 است ، صفحه داراي 218 كه كتاب اين اول چاپ
.است شده عرضه بازار
خود شهر به مردم كه روزهايي
...بازميگردند
مردم فرهنگ
ماسوله در محرم ماه عزاداري مراسم بر گذري
عزاداري دستههاي مرحله درچند محرم ، نهم روز غروب در
شهدا مزار به نوبت به دستهها ميافتد راه به درماسوله
ميكنند سينهزني بينظير ، شوقي و شور با آنجا در و رفته
ازشهرستانهاي يكي فومن غربجنوبغربي در ماسوله:اشاره
از بهماسال ، غرب شمال ازطرف كه واقعشده گيلان استان
مشرق از و زنجان خمسه پشتكوه به جنوب خلخال ، از به غرب طرف
.ميشود محدود فومن به
از چهاربار ديلمستان و گيلان تاريخ كتاب در ميرظهيرالدين
نامقديمي و است امروز ماسوله كههمين.ميكند ياد موسله
با ماسوله.است بوده ماسالار و خاني ، بيشهالبقر خورتاب آن
درجه طولجغرافيايي 48 و دقيقه و 09 جغرافيايي 37درجه عرض
تند شيبي در سطحدريا ، از متر ارتفاع 1080 با دقيقه و 59
اهالي بيشتر.گرفتهاست فرا كوه را آن طرف سه و شده بنا
اوائل كه آهنگربودهاند يا و دوز چموش درگذشته ماسوله
در را سال از هفتماه و رفته فومن و شفت نواحي به پائيز
به گيلان راه در و قاطرداشته نيز عدهاي و آنجاميگذراندند
.ميكردهاند حمل زنجانبار
برپايي چگونگي پيرامون استكه مطلبي ميآيد پي در آنچه
در (ع)علي حسينبن شهيدان سالار عزاداري مردمي آئينهاي
.است شده تهيه ماسوله شهرستان
اهالي.نيست گذشته روزگار ماسوله آن ديگر امروز ماسوله
.كردهاند مهاجرت تهران و اطراف شهرهاي به زمان مرور به
ميبافتند ، ييلاق برايچادرهاي پشمين پارچه يا شال زنانيكه
كوچكو كاموايي عروسكهاي وساختن بابافتن امروز دخترانشان
ماسوله از ديدار براي كه مسافراني به آن فروختن
.ميگذرانند ميآيند ، روزگار
كمي اطراف با مردم ، لهجه استو تالشي ماسوله ، مردم زبان
داراي ماسوله.مذهبند شيعي ناحيه اين ساكنان دارد ، اختلاف
هر و اسدمحله و بر ، خانهبر ريحان كشسر ، ;است محله چهار
.دارد را خود خاص عزاداري هيات و مسجد محله
دوم روز ماسوله اهالي:آمدهاست رابينو گيلان كتاب در
كه است درحالي اين.خودهستند دهكده در مسلما را محرم
ديگري زمانهاي يا و اياممحرم در نوشتار ، اين خودنگارنده
بودهام ، ماسوله مردمشناسيدر تحقيق و عكاسي سالبهجهت از
كه هركجا مردمماسوله كه شنيدهام اهالي اززبان بارها
محرم ماه اول دهروز و رسانده بهماسوله را حتماخود باشند ،
ايام اين در مراجعهاهالي شاهد شخصا و ماسولههستند در
مهاجرت نقاطمختلف به كه ماسوله مردمان باآمدن.بودهام
آماده همهميشود ايجاد اهالي در شوروشوقي كردهاند ،
.دارند برپا را حسيني عاشوراي و مراسممحرم تا ميشوند
در كه ايناست آن و ميشود انجام طشتگرداني محرم پنجم روز
بيبضاعت و كمدرامد افراد به كمك بهمنظور شخصي قبل سالها
خانوادگي يكرسم بهصورت كه ميداده راانجام اينكار
طشت يك.است يافته ادامه وي توسطنوادگان و درآمده
آن كف بر را سياهي تكهپارچه كه خاصي مشخصه بدون معمولي
.ميافتند بهراه كشسر محله از و برداشته را گستردهاند ،
دارند ، كه درامدي به باتوجه هركدام ماسوله اهالي و افراد
در و مياندازند پول طشت داخل مستمندان نياز رفع براي
چند حضور در طشت ماسوله ، محلههاي از طشت عبور بعداز پايان
شمرده پولها و شده گذاشته زمين روي محلهها معتمدين از تن
تقسيم آنها بين محرومين نياز به توجه با سپس.ميشوند
.ميشود
محله هر عزاداري دستههاي (شبهفتم) محرم ششم روز غروب در
براي خاصي جاي مسجد داخل در.ميروند خود محله مسجد به
به بلند چوبي عبارتستاز علم.دارد وجود نگهداريعلم
فلزي پنجهاي آن ، بالاي قسمت در كه متر الي 5 ارتفاع 4
از و برداشته را علمها عزاداري ، دستههاي.است شده تعبيه
بهراه حنفيه محمد عونبن متبرك بقعه بهسوي ماسوله طرف چهار
.ميافتند
موجود شجرهنامه طبق عليهالسلام ، علي حنيفهبن محمدبن عونبن
قديمي بقعه بناي.است (ع)حضرتعلي پسر حنفيه محمد پسر
سقف و مرمر سنگ از آن داخل ديوارههاي و است هشتضلعي و
وسط.است شده سفيدكاري گچ با كه است مدور طاق بهصورت
از كه تاريخي قديميترين.دارد قرار مشبكي چوبي ضريح اتاق ،
كه.ق.-ه بهتاريخ 969 است سنگقبري به مربوط برميآيد ، بقعه
ص 573 ، اول ، جلد گيلان كتاب).است نصب بنا ديوار بدنه بر
(اصلاحعرباني ابراهيم
ميرسند ، بقعه كنار به عزاداري و نوحه خواندن ضمن مردم
صلواتهاي درميان سبزرنگ و سياه پارچههاي با علمها
ميشوند ، روحانيتپوشانده از سرشار فضايي و اهالي پيدرپي
از عزاداريبعد دستههاي.ميشود گفته دراصطلاحعلمبندي كه
بار هر و برميگردانند ، مساجد به مجددا را علمها علمبندي ،
به را خود مسجد علم ميآيد محلهبيرون مسجد از دستهاي كه
مختلف افراد عزاداري ، بهوسيله جلويدسته در علم.همراهدارد
خانهاي مقابل از علم كه زماني.ميشود حمل نوبت به و
دستدراز خانه پنجره يا و پشتبام روي از اهالي ميگذرد ،
اغلب كه ميبندند را خود نذورات علم بالاي قسمت به و كرده
روز درميشود ريخته مسجد صندوق به بعدا و است ، نقد وجه
خود محلههاي از پراكنده بهصورت عزاداري دستههاي هشتم ،
عزاداري ماسوله ديگر محلههاي و كوچهها در و شده خارج
محل مسجد به محله هر عزاداري دسته مراجعه بعداز.ميكنند
است درحالي اين و ميآيد بيرون ديگر محله دسته و رفته خود
.برپاست عزاداري همچنان حنفيه عونبنمحمد متبرك بقعه در كه
در عزاداري دستههاي مرحله چند در محرم ، نهم روز غروب در
بهطور دستهها ، از كدام هر ابتدا.ميافتد بهراه ماسوله
بهطرف همه نهايت در و كرده عزاداري محلهها در جداگانه
در و رفته شهدا مزار به نوبت ، به اينبار.ميآيند بقعه
بيت ، اهل به تمام محبت با و بينظير شوقي و شور با آنجا
و برگشته خود محله به سينهزني ، بعداز و ميكنند سينهزني
.ميمانند همانجا
آماده نذري شام اهاليكه از كدام هر فاصله ، اين در
ساعت تا و ميشوند زنجيرزنان و سينهزنان پذيراي كردهاند ،
.نميآيد بيرون دستهاي هيچ شب ، دوازده
ماسوله اهالي تمام كه حالي در شب ، دوازده ساعت از بعد
هر دستههاي و شده شروع عزاداري مجددا هستند ، بيدار
بهطور شوند ، ادغام دستهها ديگر در اينكه محله ، بدون
مساجد به ومجددا ميآيند ، بيرون مرحله دريك و جداگانه
اين با همزمان.ميكنند عزاداري آنجا و خودبرگشته محلههاي
تداركآشنذري ، در اهالي ماسوله نقاطمختلف در مراسم ،
صبح براي دارچين كردن آماده و شيريني و نان پختن شيربرنج ،
.هستند عاشورا روز
منزل جلوي محوطه در و كرده آماده قبلا را آش مواد
گذاشته اجاقها برروي بزرگ ، ديگهاي.ميكنند برپا را اجاقها
نيتي به هركدام و شده همهجمع جوان و پير و مرد و زن و شده
تاسوعا غروبروز از آش پختن.ميزنند رابههم آش نذري ، و
كنار اهاليدر.مييابد ادامه عاشورا صبحروز تا و شده شروع
نيمهشب ، ساعتدو.ميفرستند صلوات پيدرپي و ايستاده ديگها
هر اينبار ميآيندو بيرون مساجد از دستههايعزاداري مجددا
.ميكنند نوحهسرايي و گرفته بهدست شمعي كدام ،
ديگهاي كنار در كه اهالي عزاداري ، دستههاي آمدن بيرون با
بعداز.ميخوانند را دعايآش و شده جمع هستند ، نذري آش
يك حاضرين از كدام وهر شده گذاشته ديگها در دعا ، خواندن
عزاداري دستههاي.ميگذارند ديگ در روي و روشنكرده شمع
دست در كه را شمعهايي و برگشته خود محلههاي به مجددا
بر روشن شمعهاي.ميچينند پشتبامها لبه روي رديف به دارند ،
.ميدهد مجلس به خاصي هواي و حال نوحهخواني و پشتبامها لبه
پنج ساعت تا و رفته مساجد به مرحله ، اين بعداز عزاداران
بيرون دستهها دوباره صبح پنج ساعت.ميمانند آنجا در صبح
با محلهها تمام دستههاي قبل دفعات برخلاف اينبار و ميآيند
زنجيرزني ، و سينه مدتي بعداز عزاداران.ميآيند بيرون هم
كاسههاي در.ميرسند شده ، پخته آشنذري محله در كه جايي به
.ميشود داده شربت يا و شيربرنج نذري ، آش آنان به كوچكي
ديگر و ميرسد ، بهپايان عزاداري ماسوله در صبح هشت ساعت
ميماند آرام و حركت ماسوله.نميشود ديده عزاداري دسته هيچ
.آن فضاي تمام بر غمي با
برگزار تعزيه (بعدازظهر ساعت 4) عاشورا روز عصر
بهراه ماسوله بازار بهطرف اينبار عزاداري ، دستههايميشود
همه بازار جلوي محوطه به رسيدن از بعد و ميافتند
شروع تعزيه.ميشود برپا خيمههايي بازار مقابل در.ميايستند
بهنمايش را (ع)حسين خونين كربلاي تعزيهگردانهامصيبت و شده
و ميگريند زنان.هستند ناظر بامخانهها بر اهالي.ميگذارند
خيمهها تعزيه ، پايان درايستادهاند غمگين دلهاي با مردان
عزاداري خيمهها ، دستههاي گرفتن آتش با.ميشود كشيده آتش به
فرياد و خودميزنند روي و سر بر حاليوصفناپذير و شور با
.وامصيبتاسرميدهند
علمها دور سبزرنگ و سياه پارچههاي دسته هر مدتي ، از بعد
تا ميبرند ، خود محلههاي مساجد به را آنها و كرده باز را
...ديگر محرمي و ساليديگر
جواهري ابراهيم
پرورش و آموزش وزير حضور با
معلمان ، از شدتقدير انجام
تهران نمونه مديران و مدرسان
تهران شهرستانهاي و
پرورش و آموزش وزير مظفر حسين حضور با:علميفرهنگي سرويس
مدرسان معلمان ، از تهران ، شهر فرهنگيان و مسئولان از جمعي
.آمد بهعمل تجليل تهران شهر نمونه مديران و
بر تاكيد با مظفر ، مراسم اين در ما ، خبرنگار گزارش به
نظام تمام:گفت معلمان كار در وهدايتگري انبياء بعثت
و بدانند معلمان راخادم خود بايد پرورش و آموزش اداري
سپس و كنند تكريم معلمان از پرورش و آموزش خود در ابتدا
.دهد اشاعه جامعه در را بعد اين
:گفت فرهنگيان درخصوص جمهوري رياست سخنان به اشاره با وي ،
پرورش ، و آموزش مانند ارگاني هيچ نظامگذشته ، در حتي
كه شد باعث نيز موضوع همين و نداشت متعهد و سالم نيروي
.شود مطرح جامعه براي اسوه و نمونه بهعنوان
از تقديرنامههايي ، و هدايا اهداي با مراسم ، اين در
تجليل تهران مناطق 19گانه مديراننمونه و مدرسان معلمان ،
.شد
و حج سازمان سالن در ديگر مراسم يك ديروز ، صبح همچنين ،
معلمان ، از نفر از 274 پرورش ، و وزيرآموزش حضور با زيارت
كل اداره وبازنشستگان عالي آموزش مراكز استادان و مدرسان
اين در.شد برگزار تهران استانهاي پرورش و آموزش
تهران استان پرورش و آموزش مديركل و مظفر مراسم ، حسين
.كردند سخنراني
سامانههاي نمايشگاه برپايي
تهران در جغرافيايي اطلاعات
سالانه نمايشگاه و همايش پنجمين:علميفرهنگي سرويس
تاريخ 21 از سال 77 ، (GIS) جغرافيايي اطلاعات سامانههاي
كشور نقشهبرداري سازمان محل در ماه ، ارديبهشت تا 24
.ميشود برگزار
سه در مقالههايي همايش ، اين در ما ، خبرنگار گزارش به
و توسعه در GISكاربرد ،GISدر نوين روشهاي:گروه
.ارائهميشود طبيعي منابع در GISكاربرد و برنامهريزي
و پوستر بهصورت نيز مقالاتي همايش ، اين بهموازات همچنين
دولتي موسسات وزارتخانهها ، فعاليتهاي آخرين از نمايشگاهي
.ميشود برپا خصوصي بخش و
دانشگاه مشترك آزمون برگزاري
نيست امكانپذير سراسري و آزاد
آزاد رئيسدانشگاه جاسبي عبدالله:فرهنگي علمي سرويس
براي يكپارچه برگزاريآزمون كرد اعلام ديروز اسلامي
امكانپذير فني بهدليل دولتي ، ودانشگاههاي آزاد دانشگاه
.نيست
آزاد رئيسدانشگاه اسلامي ، جمهوري خبرگزاري گزارش به
فني دربارهموانع توضيحبيشتري ارائه به حاضر اسلامي
جمله اين به تنها و نشد كشور در آزمونيكپارچه برگزاري
اساس بر اسلامي آزاد دانشگاه آزمونهاي تمام كه كرد اكتفا
خواهد و گرفته صورت ذيصلاح مراجع مصوبات و قانوني موازين
.گرفت
به كه وصحبتي مصاحبه هرگونه از حاضر شرايط در:گفت وي
مسايل از را جامعه ذهنافراد و بزند صدمه جامعه آرامش
بايد كند ، اضطراب ايجاد جوانان درفكر و منحرف اساسي
كه كرد تاكيد همچنين اسلامي آزاد دانشگاه رئيس!شود پرهيز
و دولتي دانشگاههاي ورودي آزمونهاي ادغام طرح بررسي براي
عالي آموزش و فرهنگ وزارت از كارشناساني تا شده مقرر آزاد
عالي شوراي دبيرخانه هماهنگي با اسلامي آزاد دانشگاه و
گفتني.دهند انجام كارشناسي كار موضوع ، روي فرهنگي انقلاب
آموزش سنجش سازمان رئيس رحيمي حسين دكتر اين از پيش است
يك را كشور عالي آموزش نوع دو ميان جدايي سخناني طي كشور ،
برگزاري كه بود داده تذكر و كرده توصيف غيرمنطقي جدايي
.دارد سرشاري سود اسلامي آزاد دانشگاه براي آزمون
|