پرهزينه كه حقي وكيل ، انتخاب
است
مردم حقوقي مشكلات در كاوشي
مردم قضايي و حقوقي وآگاهيهاي اطلاعات افزايش به كمك
است عمومي حقوق حفظ مساعدتبه نوعي ممكن ، راههاي از
مشاوره رشتههاي در تخصصحقوق نيفتادن جا دلايل از يكي
ميباشد درايران حقوق نيافتگي توسعه ووكالت ،
...بداند كه كس آن
دادسرا به پايشان دليل هر به بار نخستين براي كه كساني
آشنا.ميشوند روبرو بيپاسخ پرسش صدها با ميشود ، باز
پروندههاي كار گردش حقوقيو مباني با ما مردم نبودناكثريت
مسايل سادهترين با دربرخورد حتي افراد كه ميشود قضاييموجب
آن خود ، حق از ونتوانند شوند دستپاچگي و دلشوره قضاييدچار
حوزه در كه عرصهايآن چنين در.كنند دفاع بايد كه گونه
است ، بيشتريبرخوردار وتجربه دانش از قضا حقوقو دانستنيهاي
به او ، طرفمقابل كه چرا بگذارد ، تاثير روندكار بر ميتواند
خويشتن از تواندفاع آگاهيها ، اين از برخورداري عدم دليل
در بلكه مانيست ، جامعه به منحصر مسئله اين.ندارد نيز را
قضايي و حقوقي بهمباني آگاهي عدم دليل به جهانافراد سراسر
مدد ورزيده وكلاي از دادخواهي مراكز در خود حق اثبات براي
ايران در پردرآمد ، اقشار براي جز كار اين چراميجويند
كارشناسان.ميدهد تشكيل را حاضر گزارش موضوع نيست ، مقدور
وكيل انتخاب خوديخود ، به وكالت حق بودن بالا گفتهاندكه
مسايل اينزمينه در البته است كرده رادشوار مردم براي
:ميخوانيم را گزارش.وجوددارد نيز ديگري
ميلههاي پشت دادگستري ، ... شعبه ونك ، ميدان:اول برداشت
قهر حالت با كه مردجوان ، و زن يك سبز دودگرفته
جنون زن ، ادعاي و خانوادگي شديد دعواي مسئله ، .ايستادهاند
نگاه فقط مبهوت و ساكت مرد ، .است مرد رواني بيماري و آني
خوبي حوادث از خبر زن ، صورت روي كبودي جاي و ميكند
و است شكسته بار يك زن بيني كابل ، سيم ضرب ، آلت.نميدهد
پشت هنوز اما ميبارند ، مدام كه است سال سه چشمهايش
روشن را تكليفم:ميگويد.است ايستاده سبز ميلههاي
...شعبه ، رسالت:دوم برداشت -.نميكنند
.تازه نزاع يك براي آماده.درهم چهرههاي اخمو ، مرد دو
دنبال به ذهن ، كاويدن معني دو آن بين حاكم سكوت گويا
چك ميليون ده شاكي.ميدهد تازهايرا زهرآگين كلمات و الفاظ
درصدد ديگري آن و ميگويد ناسزا و ميخورد حرص.دارد برگشتي
مدام بينتيجه كه سالاست دو.ميگيرد بالا دعوا.توجيهاست
پر فرم.توجيهبافتهاند و كردهاند شكايت فريادزدهاند ،
... اما.پايينرفتهاند و بالا را دادسرا وپلههاي كردهاند
شوش ميدان...قضايي مجتمع:سوم برداشت -
راخيس دادسرا پلههاي اشكهايش با.سال ميان و خسته زني
راشماره قلبش كند ضربان كه ودستي سست پاهاي:است كرده
بايدنفقهاي پدرشان كه دختر دو شدهبا جدا شوهرش از.ميكند
بود ، بيحرمتشكرده بود ، زده كتكش مرد.بپردازد بودنشان بابت
نااميد امازن ، .بود كرده ازدواج وبيخيال راحت سرانجام و
منطقي مشخصاتيغير او از.ميدويد دنبالنفقهاش به هنوز
چرا:بود گفته سابقش شوهر ليستاموال.بودند خواسته
اگر بود گفتهنداريم گفتهبودندوقت نميكنيد تهيه خودتان
.توست مشكل:بودند گفته جانبودم اين الان كه ميدانستم
تكيه ديوار به را سرش خيس پلههاي روي هنوز او و
.سال سه سال ، دو سال ، يك..دادهبود
سو اين قضايي مجتمع و راهروهايدادسراها در كه مردمي از
حقوقيتان مشكلات حل براي كهآيا پرسيديم ميرفتند سو آن و
هم بعضي.دادند جوابمنفي اكثرا گرفتهايد؟ وكيل
ديگر كره حرفياز كه انگارميكردند مبهوتنگاهمان
.شنيدهاند
آنها از درصد چند كه تحقيقكرديم و گرفتيم آمار پرسيديم ،
رفع براي بگويمبايد بهتر يا و ميتوانند كه ميدانند
نشان را پاييني بسيار درصد نتيجهبگيرند وكيل مشكلاتشان
اهل ما است ، ظاهرسازي وكيلفقط:ميگفت جواني مرد.ميداد
.كند درمان را دردش بايدخودش كسي ، هر.نيستيم اينحرفها
ساده مباحث چرا.نميگيرند وكيل ما مردم چرا چرا؟ راستي
غولهاي به قضايي مراكز خم و پرپيچ راهروهاي در حقوقي
از ريشهدارتر شايدمسئله ميشوند؟ تبديل لاينحل و ودم بيشاخ
وكالت حرفه وميپرسيم ميرويم عمق به پس.است سوالساده يك
شد؟ كجاآغاز از
قانون كه آنجا از:ميگويد حقوقدان اميرفضلي ، مهدي دكتر
و حق كردند ، رشد قانون با معارضين و شد تدوين درجامعه
دادگستري زمان اين دررفت سوال زير جمعي و حقوقفردي
قانون به متجاوزين بستاندو را حقوق و حق اين كه شد تاسيس
علمي تحليل بررسيو و حق به سرعت سپس.تنبيهكند را
.بوجودبيايد وكالت تا شد حقوقيموجب پروندههاي
را وكالت حرف كه بود پيدايشقانون ابتدا در بنابراين
كه ميشود مطرح زماني وكالت حقوقيو مشاوره پس.كشيد پيش
جاست اينكند حركت مناسباتقانوني برمدار خودش جامعه
درجهاي به جامعه در حقوق اجتماعي ، كار تقسيم فرايند در كه
كاملا تخصص يك عنوان به كه ميرسد يافتگي توسعه و رشد از
ميگيرد برعهده را جامعه حيات نظم از بخشي پيچيده و مستقل
هم تخصص باشداين مفصلتر و دقيقتر قانوني نظام چه هر و
.دقيقميشود و پيچيده
ديگر جامعه افراد كه ايناست اتفاقي چنين قطعي نتيجه و
روزمرهشان زندگي حقوقي ، ازدانش استفاده بدون نميتوانند
به دانش اين از براياستفاده ناچارند و.بگذرانند را
.بروند آن سراغمتخصصين
پويا و فعال معنايي ووكالت حقوق كه است مقطع اين در
مشاوره و وكالت درجهتوسعهيافتگي واقع در.ميكند پيدا
توسعهيافتگي متغير استاز تابعي جامعه يك در حقوقي
.جامعه همان قانوني و حقوقي
ضرورت خانواده هر كه همانطور صنعتي و پيشرفته جوامع در
مشاور يك به نياز حسميكنند را مخصوص پزشك يك داشتن
مشاور بدون و ضروريميدانند ، نيز را مخصوص وكيل حقوقييا
معامله ، از اعم.نميدهند انجام جدي اقدام هيچ خود حقوقي
و فرد حقوق و قانون كشورها اين در... و قضايي مسايل
و قانون از دفاع و دارند مشخصي وجايگاه روشن تفسير جامعه
اعمال تمامي كه چرااست منطقي و شدني امري افراد حق
.دارد محك براي معيارمشخصي افراد
شفاف و كامل بطور ساختارهايقانوني ايران كشور در
قانوني مناسبات از خارج و غيررسمي عوامل و است جانيفتاده
از ميدهند ترجيح مردم از بسياري و ميكنند نقش ايفاي نيز
.كنند حل را خود مشكلات غيررسمي روابط طريق
خود شكايت دنبال به كه كسانياست از يكي سلطاني ، زهره
است ، داده بيمحل اوچك به زيادي مبلغ كه مردي از
مردم به وقت هيچ:ميگويد او.است سرگرداندادگستري
حقوقيشان برايرفعمشكلات كه است نشده جدي ايرانتوصيه
نشنيدهايم هيچرسانهاي از بگيرند حقوقي يامشاوره وكيل
خوب مردمبگذارند ، پاي پيش را راه اين نديدهايمكه يا
به هم جناييكمي و پليسي سريالهاي جاي تلويزيونبه بود
كه بالاست آنقدر وكيل هزينه طرفي از.ميپرداخت مسئله اين
به عاقلي هيچ خوب ميزند ، بالا من طلب مبلغ رقم از
كه هستم آشنايي و دنبالدوست به من.نميرود راهي چنين سراغ
راه اينبكند دادگستري دستاندركاران به مرا فقطسفارش
!مقصدميرساند به زودتر و است ميانبر اما.است فرعي
بلكه نميدهد ، شكل بهتنهايي قانوني نظم را ايران جامعه
منشا واقع در هستكه نيز غيررسمي قدرتهاي وجود از ناشي نظم
روابطفرديشان اصولا مردم.نيست رفتاريشانقانوني الگوي و
حقوقيشان روابط نيز عرف وبراساس ميدهند ترجيح قانون به را
.ميپذيرد آنرا هم اجتماعي حيات.ميكنند راتنظيم
:ميگويد مورد اين در مشاورحقوقي و حقوقدان نوروزي ، كامبيز
با حقوقمواجهيم ، نيافتگي توسعه پديده با ما زمانيكه
به.شد خواهيم مواجه قهرا قانوننيز پديده كماعتباري
از اجتماعي روابط تنظيم در را خود ارزش قانون كه اينمعني
شركتها و سازمانها يا افرادجامعه بنابراين.ميدهد دست
نياز احساس مواجهميشوند ، حقوقي خاص مشكل با هرگاه
.ميكنند قانون بهسراغ رفتن و قانوني بهپيگيري كمتري
در.ميروند... و پارتي رسميمثل غير مجاري دنبال به و
اجتماعي روابط تنظيم در درجهاول اهميت قانون چون نهايت
به نياز طبعا و ميشود كمتر نيز آن به نياز احساس ندارد
وجود ضرورت آنكه آخر نتيجه و مييابد كاهش نيز حقوقي دانش
جا پسميشود كم يا ميرود بين از نيز رشته اين متخصصان
وكالت و مشاوره رشتههاي در حقوق تخصص نيافتادن
.است ايران در توسعهنيافتگيحقوق بحث همان دليلساختارياش
ايرانيان آوري روي عدم معتقدندمشكل حقوق علم كارشناسان
سطح سه در بايد را وكلا حقوقيو مشاوران از استفاده به
حقوقي ومشاوران سطحوكلا دوم جامعه ، سطح اول:بررسيكرد
عنوان به اول سطح.قضايي مراجع و دادگستري سطح سوم و
دوم سطح حقوقي ، خدمات از كنندگان استفاده
عنوان به سطحدادگاهها و خدمات اين بهعنوانارائهكنندگان
.حقوقي اعمالخدمات كانون
به اخلاقي چهره به چهره - روابطعرفي گسترش جامعه سطح در
قانوني روابط از موثرتر موارد از بسياري در كه ميرسد نظر
وكالت و مشاوره خدمات از استفاده هزينه طرفي از.است
از بسياري.نيست پردرآمدي جامعه ما جامعه.است بالا بسيار
بتوان اگر و ندارند را هزينهها اين پرداخت توانايي مردم
ايران جمعيت از نيمي از بيش كرد استناد شده ارائه آمار بر
به رويآوري هزينه شرايط اين با و ميكنند زندگي فقر خط زير
.ميرسد نظر به بعيد بسيار مشاور و وكيل
وكالت هزينههاي:دادگستريميگويد وكيل ايماني ، مسعود
استاندارد وكالت ، فعاليت كه چرا است غيراستاندارد تقريبا
قرارداد صفحه ده مشاوري است ممكن مثال بهطور.نيست شده
باشد داشته ارزش تومان ميليونها كه كند تنظيم بينالمللي
هزينهبسيار با را صفحه ده همان سادهتري موارد در اما
وكالتبسيار فعاليت زمينه كه آنجا از.كند تنظيم كمتري
تعيين آن براي نميتوان هزينهثابتي اصولا است متنوع
راي الوكاله حق دادگاههابه چون هم دعاوي در.كرد
مردم ميرود ، موكل جيب از واقع در نميدهندوحقالوكاله
.ندارند آن به رغبتي
به متعلق تنها گرفتهكهوكيل جاي ما عمومي فرهنگ در
مسائل مورد در پيشگيرياصولا و.است ونزاع زماندعوا
.نميدهد حقوقيمعني
عرف در:ميگويد امورحقوقي متخصص باقربيگي ، دكترمحمود
.است همصحيح حدودي تا و.است نشده باور وكيل داشتن ايران
مشكلي تا ثانيا و وكلابياعتماد به مردم اولا كه چرا
.نميكنند رااحساس وكيل با مشاوره به نياز نداشتهباشند
آموزشي مشكلات مثل مطرحميشود وكلا سطح در نيز موانعي
و اجتماعي دانش با حقوقدانان آشنايي عدم و حقوق دانشگاهي
دروس تدريس ايران حقوق دانشگاههاي در.اجتماعي روابط
به وكيلها اكثر نتيجه در است ناچيز بسيار غيرحقوقي
.آشنانيستند مردم توده نياز مورد واقعياتعملياتي
اخذ جهت در ديگري مانع وكلانيز نقش از عمومي غلط تصور
محض به ميكنند فكر مردم اغلب است جامعه در مشاور يا وكيل
مشاورحقوقي يا.شود برنده بايد بيايد ، ميدان به وكيل آنكه
.كند حل را مشكلات همه بايد جادوگر يك مثل
به مردم تمايل و اعتماد تحليلعدم در كه آخري سطح اما و
.است قضايي مراجع و دادگاهها.ميشود گرفته نظر در وكلا
به واسطهها ميدهد اجازه كه شده گونهاي به دادگستري سيستم
.باشند موثر و بيايند ميدان
همين وتوسط بدهند پولكمتري ميدهند ترجيح هم مردم
.شود فصل و حل حقوقيشان مشكل واسطهها
بيشتر شاكي يك مطالبه مبلغمورد از وكيل يك هزينه وقتي
سويه دو ارتباط اين برايشاكي نه و وكيل براي نه است ،
عامه دعاوي عمده اينترتيب به و.نميدهد معني مجاز ،
.ميشود حل عملي غير روشهاي مردماز
فعاليت راه سر بر موجود موانع چه اگر ترتيب اين به
جامعه نبودن قانونمند اما است بسيار وكلا و حقوقي مشاوران
مردم تمايل عدم اساسي مشكل شايد مطلوب حد در قضائيه قوه و
آن علاوه به است ، مشاورانحقوقي و وكلا از استفاده به
امر اين بر جدي تاكيد و تبليغ معتقدند افراد كهبيشتر
.است نداشته وجود هيچگاه
آقا آل الاسلامي شيخ مرجان
|