بايد كه گذرگاهي قلم ،
بازبماند
(دوم بخش) مطبوعات جشنواره پنجمين برگزاري انگيزه به
اسلامي جمهوري اساسي قانون چارچوب در مطبوعات آزادي به
عصبيتهاو پارهاي خردمندانه ، بردباري با و نهيم ارج ايران
كنيم تبديل سياسي توسعهپايدار به را منفي هيجانات
نمايشگاههاي هميشگي درمحل مطبوعات جشنواره روزها اين
كمنظير استقبال.دارد حالديگري و شور تهران ، بينالمللي
با گفتوگو براي ديداركنندگان رغبت و غرفهها از مردم
نشاندهنده ، وپرشور ، آرام فضايي در مطبوعات ، دستاندركاران
.است قلم بهاهل مردم رويكرد و مطالعه رونق تازهاياز دور
هر در را خود پرسشهاي هوشمند و جوانانجستجوگر غرفهها ، در
جهتگيريهاي از فارغ روزنامهها.ميكنند مطرح زمينهاي
مردم روي بر دست ، اين از مرزبنديهايي و وجناحي گوناگون
علاقه از نشان جشنوارهمطبوعات ، پنجمين فضاي.بالگشودهاند
گفت فضاي سالماطلاعرساني ، جريان تداوم به بيپايانمردم
را عصبيتها جرياناتناشكيبا ، اگر.است آراء وتضارب وشنود
عرصه به شنودرا و گفت و نقد سالم فضاي نزنندو دامن
و سالم قطعمطبوعات بهطور ندهند ، سوق وبيهدف كور كشمكشهاي
وسربلندي استقلال حفظ ملي ، منافع درراستاي كه محتوا با
برخورداري با ميكنند حركت ايران اسلامي جمهوري نظام و كشور
ميدهند ادامه خود مفيد خدمات به ملي بزرگ پشتيباني از
رانده حاشيه به مطبوعات بزرگ خانواده از وهتكنگاران ،
گزارش مطبوعات ، جشنواره پنجمين برگزاري انگيزه به.ميشوند
نظرتان از است شده تهيه مناسبت همين به كه را ديگري
خود نشيب و پرفراز تاريخ طول در ايران مطبوعات.ميگذرانيم
حكومت دوران در.بودهاند روبرو گوناگوني موقعيتهاي با
نخستين انتشار براي زمينه كه قاجار ناصرالدينشاه استبدادي
تنهايي به كار اين بود ، شده فراهم ايران در روزنامه
نخستين دليل همين به و ميشد ، تلقي حكومت عليه توطئهاي
خاطرات روزنامه جمله از دوران آن روزنامههاي
به مربوط رخدادهاي و وقايع شرح به بيشتر اعتمادالسلطنه
يك و ميپرداختند شاه ، پيرامون رجال و درباريان شد و آمد
سالها.ميرساندند انجام به دربار براي را خصوصي اطلاعرساني
و استبدادي شيوههاي به كه حاكماني و رجال كشيدتا طول
و محض اطاعت سو آن از و ملت بر چرا و بيچون حكمراندن
را روزنامه يك انتشار بودند ، كرده خو مردم چراي و بيچون
عصر تا روزگار آن از.بپذيرند مردم به اطلاعرساني قالب در
با حكومت برخورد چگونگي و حكومتها نوع تناسب به حاضر
اطلاعرساني نظام و نشر موقعيت وروزنامهنگاران ، مطبوعات
از طباطبايي محيط استاد مرحوم.است بوده متفاوت مطبوعات
به كه مجموعهاي در ايران مطبوعات تاريخ بنام پژوهشگران
چگونگي و موقعيت است مانده يادگار به وي از نام همين
كنترل اهرم يك كه را ايران مطبوعات در سانسور شكلگيري
.ميكند بازگو است ، ميشده محسوب كننده
نشيب و پرفراز تاريخ همچون نيز مطبوعات كنترل چگونگي
و ابزار و سياستگزاري نوع تناسب به ايران در روزنامهها
نوع برجستهترين اما.است بوده متفاوت حكومتها ، امكانات
پهلوي خاندان حكومت دوره در يافته سازمان صورت به سانسور
سال در اسلامي انقلاب پيروزي زمان تا مرداد 1332 مقطع 28 از
بودند موظف مطبوعات دوره ، اين در.است داشته وجود 1357 ،
ميشد ، ابلاغ روزنامهها به كه تاكيدهايي و توصيهها براساس
اعمال.كنند منعكس را حكومت به مربوط رويدادهاي و اخبار
و روزنامهها از بعضي مقاومت و سو يك از سانسور اداره فشار
دامن را متعددي برخوردهاي ديگر ، سوي از روزنامهنگاران
حضور صورت به سال 1357 در حكومتي مداخلات اين اوج ميزد ،
مقاومت به منجر كه كرد بروز مطبوعات در نظاميان مستقيم
كاوشي.شد روزنامهنگاران روزه اعتصاب 61 و مطبوعات شديد
را مطبوعات يافته سازمان كنترل شكلگيري روند گذشتهها ، در
.ميكند آشكار بيشتر
مطبوعات تحليلي كتابتاريخ در طباطبايي محيط استاد
نامي موجود هر شده ثابت تجربه به چنانكه:مينويسد ايران
كه هم نميماند ، روزنامه امان در زحمت و آفت از جانداري و
كاروان روانواماندگان و تن در جنبش و پيكرخفتگان در جان
رقابت كه دچارميشده آفتي به خود رشد آغاز ميدميدهاز مدنيت
اجراي عامل نخستين شايد صاحب برجيس..باشد سانسور يا
رسما خان ابوالحسن ميرزا بعدها... و شود شناخته رقابت
ملاحظه كوچكصنيعالملك مهر و شد ماموريت اين اجراي مامور
.يافت ميتوان هم فقهي كتابهاي كنار در راحتي به را شد
از مانده يادگار به وسند نكته صدها و قول نقل اين
مرحلهاي در كه ميدهد نشان مطبوعات ، تاريخ و گذشته روزگار
روزنامهنگاران قلم بركت از مردم مطبوعات ، رشد و آزادي از
زمينهساز آگاهي همين بردهاند پي حكومتي مظالم به شجاع ،
.است شده روزنامهنگاران و مطبوعات سركوب و سانسور
زيرزميني مطبوعات
به دخترش دو همراه به بازنشستهكه فرهنگي ميرسعيدي
كشور در مطبوعات تاريخ:ميگويد آمدهاست جشنوارهمطبوعات
با.ميگويد سخن سالاخير يكصد واقعيتهاي و ازوقايع ما
كه ميرسد بهاثبات واقعيت اين تاريخي بهاسناد مراجعه
مطبوعات شديد سانسور و كنترل درصدد حكومتها هرگاه
وي.آوردهاند روي زيرزميني مطبوعات به مردم برآمدهاند ،
نقل شايعات ، انبوه زيرزميني ، مطبوعات از منظور:ميافزايد
كه است دستنوشتههايي يا زيراكسي و چاپي اوراق و قولها
بدست دست مردم ميان در سانسور و اختناق حاكميت هنگام
زيرزميني مطبوعات براساس عمومي افكار مرور به و ميگردد
بياعتنا حكومت رسمي تبليغات به نسبت مردم و ميگيرد شكل
از را اطلاعات و اخبار به خود نياز ميكنند ، سعي و شده
.كنند تامين غيرمجاز و غيررسمي مجاري
اساسي شرط چند
براي مهمي پايه اساسي ، چارچوبقانون در مطبوعات استقلال
شمار به جامعه آزادي درنهايت و مطبوعات آزادي تامين
.ميآيد
ارتباطات علوم واستاد معتمدنژادروزنامهنگار دكتركاظم
حرفه هويت و استقلال حفظ براي را اساسي شرط چند اجتماعي
ميداند ، لازم مطبوعات آزادي حفظ آن تبع وبه روزنامهنگاري
به روزنامهنگاران ، حرفهاي تشكل شامل شرطها اين
تشكيل و قانون وسيله به روزنامهنگاري شغل شدن رسميتشناخته
يك عنوان به روزنامهنگاري هويت حفظ زمينه در كميسيوني
.است وتخصصي حرفهاي هويت
آزادي نام به
رجال و قاجار شاهان ازكوشش تاريخي شواهد پارهاي وجود
روزنامههايايران نخستين تحتكنترلدرآوردن براي درباري
براي مشروطه ، انقلاب از پس تحولات كه است آن بيانگر
.است بوده ناگوار و تلخ بسيار ظاهري پذيرش بهرغم درباريان
يا و پسوند واژهها ، سر بر حتي حكومتي عمال جدل و بحث
:است توجه درخور نيز روزنامه يك نام پيشوند
در ايران سياسي كتابمطبوعات در حسين ذاكر عبدالرحيم
-مشروطيت اول مرحله از نخست نيمه:مينويسد مشروطيت عصر
مديران -مطبوعات سانسور -پ بند -قانونگذاري اول مجلس
از كه را دولت تفتيش و نظارت كه بودند شده مصمم جرايد
ملغي ميشد اعمال انطباعات اداره بهوسيله و معمول گذشته
تقريبا كه را كلمهآزاد خود امتيازنامه در و سازند
ولي.كنند قيد مينمود ، آنها در دولت بازرسي عدم از حكايت
نسبت حتي و نگرفت انجام مظفرالدينشاه سلطنت طول در اينكار
انطباعات وزارت رسمي عضو آن مدير كه روزنامهتربيت به
مظفرالدينشاه زمان در كه روزنامهاي تنها.نشد عملي بود
به كه بود مجلس روزنامه گرفت ، خود به آزاد روزنامه عنوان
سبب همينمزيت و ميشد اداره طباطبائي آقامحمدصادق مديريت
بهعلت مجلس روزنامه به آزاد ، روزنامه عنوان كه گرديد
سيدمحمد آقا يعني بزرگ علماي از يكي فرزند به وابستگيآن
از نتوانستهاند درباريان و بود معروف آزاديخواه طباطبائي
.كنند جلوگيري وي روزنامه به عنوان اين دادن
كار روزنامه مديرمسئول ربيعي تكثرگراييعلي و مطبوعات
و مطبوعات از درستي تبيين به بايد كه است معتقد كارگر ، و
بهمناسبت كه وشنودي گفت جريان در وي.دستيابيم آزادي
برپا اجتماعي علوم دردانشكده مطبوعات آزادي روزجهاني
و آزادي ندهيم اجازه اگر امروز:كردهاست خاطرنشان بود ، شده
حفظ و ايجاد كه ميرسد فرا روزي شوند ، نهادينه تكثرگرايي
.بود نخواهد ممكن اجتماعي روابط در ثباتي هيچ
آزادي براي گذشتههرگاهفضايي در:ميافزايد ربيعي
با تفريطگر و افراطگر دسته دو است ، شده ايجاد مطبوعات
و استبداد برگشت موجب درنهايت دادند ، انجام كه اقداماتي
.شدند آزاديها نقض
غرفه درمقابل زنوزيان -م خوببابانو مطبوعات تقويت
درباره را او نظر و ميپردازيم گفتوگو به همشهري روزنامه
:ميگويد او.ميشويم جويا ايران در مطبوعات كنوني موقعيت
يك در.ميخوانم را عصر و صبح روزنامههاي اغلب هفته طول در
قابلملاحظهاي بهبود تنوعو ما كشور مطبوعات اخير ، در سال
در البته.گرفت نيك فال به بايد را تحول اين.ميشود ديده
جامعه نيازهاي و خواستها مبين كه روزنامههايي كنار
جنجالي كمارزش ، مطالب كه دارند وجود هم نشرياتي ميباشند ،
فكر به نبايد حال اين با.ميكنند عرضه را مبتذل حتي و
معظم مقام كه همانطور بلكه بود ، نشريات و روزنامهها بستن
فرمودند ، تهران دانشگاه دانشجويان با شنود و گفت در رهبري
بيمحتوا ، و مبتذل مطبوعات با مقابله و برخورد راه بهترين
و زمينه روزنامه و نشريات بايد.است مطلوب مطبوعات تقويت
مردم اين نهايت در و باشند داشته وتوسعه نشر براي امكان
و مبتذل نشريات خود ، انتخاب و آگاهي براساس كه هستند
.ميزنند كنار را بيمحتوا
واقعا مطبوعات امسال:ميافزايد خردمندانهوي و قانوني
مردم استقبال ميزان از ميتوان و دارند ديگري وهواي حال
من.برد پي مطبوعات آزادي ارزش به امسال ازجشنواره
دهه 30بود ، توفاني سالهاي با همزمان كه نوجواني ازسالهاي
دارم كه تجربهاي ميتوانمبراساس و ميخوانم را روزنامهها
ارزش سانسور ، برقراري و مطبوعات از آزادي سلب بگويم ،
آزادي به بايد ما ديگر ازطرف و ميبرد ازبين را روزنامهها
افراد به و بدهيم خردمندانه و قانوني وجههاي مطبوعات
.نشود داده آزادي از سوءاستفاده سودجواجازه و سطحينگر
جهاني دعوت
جهانيآزادي روز بهمناسبت يونسكو كل مدير مايور فدريكو
حقوق جهاني اعلاميه بند 19 به اشاره با مطبوعات
:ميكند خاطرنشان بشر
و دولتها حرفهاي ، روزنامهنگاران ، سازمانهاي كليه..
در متحد جبههاي ايجاد به را گيتي اقصينقاط در عادي افراد
و شتم و ضرب به تهديد خودسرانه ، و غيرقانوني حبسهاي مقابل
ميگردد مطبوعات آزادي از مانع كه اقداماتي ديگر
.فراميخوانم
|