معماري آثار نمايشگاه
مردم اراده تجلي ;خرداد دوم
معماري آثار نمايشگاه
1900-ايلينويز در برادلي هارلي منزل
-گراميداشتفرانك منظور به نيويورك مدرن هنرهاي موزه
از نمايشگاهي آلماني ، معمار (19591869) رايت -للويد
كرده برگزار را وي بناهاي كليه ماكت و ترسيمات طرحها ،
.است
به خويش اجداد شديد وابستگي كاپيتال ، رايت مجله نوشته به
نيز بيستم قرن در حتي را آن روي بر زيستن آرزوي و خاك
مسطح ساختمانهاي اسكلتبندي ماهرانه تكنيك وي.ميكرد احساس
در و كرده تكميل نيز مرتفع بناهاي براي را طبيعي و
ضد هتل يا و لاركين اداري ساختمان مانند آسمانخراشهايي
.گذاشت اجرا به توكيو شهر امپريال زلزله
بهشهرت ميلادي سي دهه در بتون -دكو -سبكآرت مبتكر
موزه معمار ، بناي اين اثر معروفترين.يافت دست جهاني
شده ساخته شكل پلههايحلزوني با كه است نيويورك گوگنهايم
.است
مردم اراده تجلي ;خرداد دوم
(شاعر و زبانشناس) حقشناس محمد علي دكتر
بايد كنيم تعريف سرزمين يك مردم اراده تجلي را انقلاب اگر
ايران در انقلاب سه شاهد ما گذشته يكسال طي در كه بپذيريم
جديد جمهور رئيس انتخاب با كه سياسي انقلاب يكي:بودهايم
انقلاب اين در.گرفت صورت شگفتانگيز اكثريتي با
كه زباني با مردم كه بودهايم واقعيت اين (شاهد)نظارهگر
(رايگيري صندوقهاي كنار در حضور) بود سياست زبان صرفا
حياتي و هستي نوع چه خواهان عرصه اين در كه كردند تعيين
پيدا ادامه ديگر اقداماتي و اعمال چه مايلاند و هستند
ايران فوتبال ملي تيم پيروزي از پس كه انقلابي ديگري.نكند
چه خواهان ايران مردم كه ديديم ما انقلاب اين در.تحققيافت
نوع چه تداوم از و اجتماعياند و فرهنگي نوعحيات
در كه اداري انقلاب سوم ، .بيزار عرصه دو دراين فعاليتهائي
انقلاب اين در.شد جلوهگر مخالفانش و ميانشهردار درگيريهاي
كژرويهاي نوع چه تحمل تاب ديگر مردم ديديمكه آشكارا ما
.هستند زمينه اين در تغييراتي چه وخواهان ندارند را اداري
بيتوجهي و انقلاب سه اين از هريك گرفتن ناديده من ، گمان به
كه كساني براي ميتواند است نهفته سه آن در كه پيامي به
بلكه بسسنگين ، پيامدهائي ميشوند بيتوجهي چنين مرتكب
.باشد داشته همراه به جبرانناپذير
(نويس داستان) مخبر عباس
به خيلي نظرم به خرداد دوم واقعه يا حادثه چرا نميدانم
شباهت برگشت دور در استراليا و ايران فوتبال مسابقه
جمهور رئيس و روز آن كانديداي كه حالي در يعنيدارد
توپهاي شليك بيامان زيرفشار بازي آخر تادقايق امروز
و شد عوض غيرمنتظرهاي نحو به بازي نتيجه داشت ، قرار رقيب
استعفا و فرهنگي عمدتا سوابق با ملي ، كتابخانه از شخصيتي
روزهاي و روز آن فرهنگي برروندهاي درخشاني نقد كه نامهاي
با كه است بديهي.زد تكيه جمهوري رياست كرسي بر بود آينده
ايشان ، انتخاباتي شعارهاي و خاتمي آقاي سوابق به توجه
فرهنگي حوزههاي در تحولات و تغيير بيشترين كه ميرفت انتظار
هنگام.شد هم همينطور و بيفتد ، اتفاق سياسي آزاديهاي بسط و
ارشاداسلامي و فرهنگ وزاري كابينه براي اعتماد راي گرفتن
و روبروشدند رقيب جناح مخالفتهاي سنگينترين با كشور و
آماجشديدترين نيز امروز به تا اعتماد راي كسب از پس
كهديدگاهها نكنم اعتراف اگر است بيانصافيبودهاند حملات
قولبازاريها به جديد سياستگذاران فرهنگي سياستهاي و
ميان در و دارد فرق پيشينيانشان با هفتصنار تومني
ايجاد خوشبيني و اميد از موجي قلم و نشر دستاندركاران
تحول اين از شمايي گوياي دومثال يكي ذكر شايد.است كرده
عنوان قديم 51 ارشاد وزارت در كه ميشناسم را ناشريباشد
چاپ مجوز اخذ دنبال به كه داشت كتاب بررسي اداره در كتاب
كه باري آخرين جديد دوره در.ميكرد دوندگي روز شبانه آنها
به تعداد اين (جديد دوره) كردم سوال مورد اين در ايشان از
و چاپ كتابها آن از بسياري.بود يافته تقليل عنوان سه
حاوي يا اسلام مباني به مخل هم كدام هيچ و شدند بازار وارد
كتابها اين از بسياري خوانندگان ، نبود مقدسات به توهين
نظام اعتبار و وجهه بر و بهرهبردند و خواندند خريدندو را
به دوم مثال.شد افزوده مدني آزاديهاي گسترش زمينه در
دوم چاپ براي دوسال حداقل كه كتابي دو.ميشود مربوط خودم
هم جديد كتاب چهار و گرفتند چاپ اجازه بودند مانده معطل
دريافت چاپ مجوز شود سانسور آنها از كلمهاي آنكه بدون
عرضه بازار به آينده روزهاي ظرف آنها بيشتر و كردند
اين از يك هيچ كنم ادعا ميتوانم جرات به.شد خواهند
پديده مصداق نه و هستند مقدسات به اهانت حاوي نه كتابها
از اصطلاح اين موافقان كه تعريفي با فرهنگي تهاجم به موسوم
آنها از نيز خوانندگان كه است برآن گمانم.دارند آن
نمونه باشد مشتي شايد مثال دو اين.برد خواهند استفاده
اتفاق فرهنگ حوزه كتاباز حوزه زير در كه تحولي از خروار
اما؟.است افتاده
كه است اين دارد اهميت بسيار نظرم به كه نكتهاي
در آنچه نظرم به.نشدهاند نهادينه هنوز دستاوردها اين
قالبهاي در دستاوردها اين تثبيت دارد قرار اهميت اول درجه
.است وقانوني محكم
(شاعر) باباچاهي علي
براي همچنان بسياري گفتنيهاي نوشتن ، وقت اين تا وقت آن از
هوش حرمت به نيز گاه ;گاهي گفت نميتوان.است باقي نگفتن
اما نميگوييم;ميمانيم سفيد متن ، خواننده خلاق خواننده
.نيست سياسي گوييهاي پوشيده جنس از اين و ميشويم گفته
فرضا نيز تحكمآميز سنتهاي !نيست هم اين نه خودسانسوري؟
گاه كه ميكند اقتضا نوشتن ارتقاء نباشد ، ميان در كه
.باشيم نوشته ننويسيمتا
كيفي و كمي تغيير از باشيم ، نوشته تا مينويسيم نيز گاه
-خرداد دوم اين تا -گذشت كه يكسالي در شعر فرضا قضايا ،
كيفي؟ تغير
ميخواهد ، تاريخميكند طلب بيشتري زمان بيگمان
نيم گاه را ، قضايا بسنجيم اگر تاريخ حوصله با دهه؟ يك -
.نباشد بند در كلمهاي هيچ اگر حتي.است كمي زمان هم قرن
پيدا سرنوشت تعيين حق مفروض ، مولف از كلمات ، تمام اگر حتي
مقابل در معصوم كلمات تا ميخواهد زمان.باشند كرده
مامور حضور در و ورزند مقاومت متوهم ، و مقتدر خوانشهاي
قانون كلمات ، تا ندهند تكآوايي به تن معذور فرضا
ستيز به تا دهند قرار دعوي مورد را برخود حاكم مندرآوردي
و ابداعات از ما بگويند و برخيزند مدون مدلولهاي با
از تازه مدرنيتهايم ، كاشف ما نيستيم ، مدرنيته اكتشافات
و تكآوايي از رهايي.آمدهايم فغان به هم او تكآوايي
.دارد حياتي ضرورت ما براي شده ديكته معناهاي
چطور؟ كمي تغيير -
شعر كتابهاي ديدهام بيشتر و شنيده يا ديده كه آنجا تا
از.است شده كتاب بازار روانه بسياري (مولف -ناشر)
چاپ دوميها ، چاپ نيز شعر گزينههاي ويژه به جوان شاعران
دو يكي (دارند را خودشان خوانندگان كه) ندرت به چندميهاي
كتاب.است شده چاپ تجديد كتابهايشان نيز (؟)ممنوع اسم
چنين كه قضيه ظاهر صورت هر به:است گرفته رونق هم شعرسازي
كه است يكي مرد وحرف يكدنده و مشكوك و متوهم.است
يار ظاهر به نباشيم ، كه هم دارد پا يك ومرغ نباشيم
كه هم سادهانگار.در بر نه انتظار چشم برو در (شعر)
؟!بعد.شود باز بايد كه گرههاست خيلي نباشيم
شود ، باز اگر
شعر ، خوانندگان با عيني ارتباط گره كتاب ، خريد قدرت گره -
گره شعر ، خصوص در دانشگاه محيط در آزادانه بحث گره
گره شعر ، شبهاي گره غيردولتي ، كتابهاي از دولتي خريدهاي
.دانشگاهها و مدارس در امروز شعر جدي شعر و شعر جدي تدريس
!آري ديگري ، پنهان گرههاي و اينها همه -
|