دادن دست از غم با چگونه
بيائيم؟ كنار عزيزان
به را نوجوانان چگونه
كنيد؟ علاقهمند كتابخواني
پرخاشگري با برخورد روش
نوجوانان
ارشاد وزارت مطبوعاتي معاون
شد حاضر دادگاه در
دادن دست از غم با چگونه
بيائيم؟ كنار عزيزان
رخ مرحله چهار در اندوه و غم تجربه پژوهشگران اعتقاد به
در و است ناباوري و روحي ضربه شدن وارد اول مرحلهميدهد
ميكنيم ، احساس را دادن دست از شديد درد دوم مرحله آن پي
مرحله در و است گناه احساس و خشم حالت شامل سوم مرحله
خود روحي تعادل و نهاده بهبود به رو فرد روحي حالت نهايي
ميآورد دست به را
آرامش و نااميدي ، عصبانيت ناباوري ، روحي ، شوك
عزيزان از يكي مرگ از بعد معمولا كه هستند عكسالعملهايي
شدت.بروزميكنند (احساسي) دوستي يكرابطه قطع حتي يا
از نحوه و رابطه ماهيت به بسته ميتواند آن مدت و غمگيني
يا و دوستي خاتمه طلاق ، مرگ ، مثال ، عنوان به آن ، رفتن ميان
ميتواندبراي كودك مرگ.باشد متفاوتديگر بسيار حالات
فرد مرگ عوض ، در اما سنگينيباشد غم خانوادهاش
كرده سپري را سلامتي و طولاني ، شاد زندگي كه سالخوردهاي
سبكخواهد دور فاميل و اقوامجوانتر براي احتمالا است ،
فرد همان همسر براي مسئله اين ممكناست كه حالي در بود ،
.باشد سخت بسيار و دهنده تكان
رخ مرحله چهار در اندوه و غم تجربه پژوهشگران اعتقاد به
در و است ناباوري و روحي ضربه شدن وارد اول مرحلهميدهد
ميكنيم ، احساس را دادن دست از شديد درد (دوم مرحله) آن پي
مرحله در و است گناه واحساس خشم حالت شامل مرحلهسوم
را خود روحي تعادل و نهاده بهبود روبه فرد روحي نهاييحالت
.ميآورد بهدست
قايل تمايز كامل طور به مراحلبعدي بين نتوان است ممكن
متفاوتي احساسات موارد دراين مختلف افراد همچنين شد ،
در را ما ميتواند غمگيني معمول روند درك چه ، اگر.دارند
هنگام به كه متضاد موارد بعضي در و شديد احساسات فهم
ترتيب اين به همچنين.دهد ياري مييابيم ، خود در سوگواري
حمايت مواردي چنين در خود ، نزديكان و دوستان از ميتوانيم
.دهيم ياري را آنها و كرده
!ندارد حقيقت
و ميرود دنيا از فردي است ، مثلا ناگهاني جدايي كه هنگامي
جدايي به تمايل اظهار (ياشوهر زن) طرفين از يكي ياحتي
حالت و شدن شوكه چيزيجز ما فوري عكسالعمل ميكند ،
(موقت) كوتاه كاملا مرحله اين البته.نميباشد ناباوري
هفته يك حداكثر يا روز چند براي معمول طور به و بوده
سردرد تهوع ، حالت نظير جسماني علائم معمولا.مييابد ادامه
حالت اين همراه به نيز نفس تنگي و قلب ضربان رفتن بالا و
جسماني علائم اين شدتبروزميكند (روحي ضربه) شدن شوكه
نيز افراد برخيميشود واقعه بودن غيرمنتظره به مربوط
كردهاند ، حالتتجربه اين همراه به را بيحسي و كرختي احساس
را ضايعه كهاين مينمايد كمك سوگوار بهافراد تدفين مراسم
.بروند بعد مرحله به و پذيرفته
!دادنفرد دست از حاصل عصبانيت
افتاده اتفاق آنچه وپذيرفتن روحي ضربه رفع دنبال به
عارض فرد به شديدي معمولاجسمي و روحي رنج و درد است ،
يك مرحله اين كه باورند اين بر روانشناسان بسياري.ميشود
تا.است اندوه و غم تجربه در موثر و ضروري بسيار بخش
دست از حقيقت ندهيم ، نشان را خود ناراحتي و رنج كه زماني
گريههاي بازماندگان از بسياري.نميكنيم باور را كسي دادن
راتجربه وزن كاهش و بيخوابي ، بياشتهايي بيتابي ، شديد ،
شديد حمايت به نياز (سوگوار)مصيبتزده فرد.ميكنند
مردم كه آنجايي از.دوراندارد اين در رواني روحي ،
شخص باشند ، سهيم فرد احساساتشديد اين در نميتوانند
سريعتر چه هر طي براي روحيلازم حمايت از معمولا سوگوار
هفته چند از ميتواند وضع اين و نميشود برخوردار دوران اين
خيلي را سوگوار فرد نبايد فقطيابد ادامه ماه چند تا
.گذاشت تنها
بيكسي احساس
هستند اصلي احساس دو گناه واحساس عصبانيت سوم ، مرحله در
فرد متوجه خشم اين موارد بعضي در.ميآيد سراغمان به كه
.است كرده ترك را كهما ميشود كسي يا و مرده
خصوص به ديگران ، سر رابه خود ناراحتي هم اوقات بعضي
قطع با نحوي به كسانيكه يا دوستان يا و افرادخانواده
اعتقادات كه كساني.ميكنيم خالي بودهاند ، مرتبط رابطه اين
نمايند خدا متوجه را خود ناراحتي است ممكن دارند ، مذهبي
عصبانيت و خشم.بيفتد اتفاقي چنين است داده كهاجازه
.ميآيد مختلف حالات در افراد بسياري سراغ كه است احساسي
احساسگناه متوفي فرد به خشمنسبت احساس از است ممكن
مينماييم ، شرمساري و احساسسردرگمي معمولا.بنمائيم
كه صورتي در خصوص به دوريكنيم ، جمع از شده ، افسرده
تصديق و نموده بيان راآزادانه خود احساسات اين نتوانيم
را مهمي نقش خود ميتوانند نزديكانمان كه حالي در.نمائيم
نكته اين بايد باشند ، داشته احساساتمان آزادانه بيان در
قرار ما خشم معرض در است ممكن كه باشند داشته مدنظر را
كه را كساني است ممكن سوگوار فرد مرحله ، اين در.بگيرند
افراد برخي.كند دور خود از دارد نياز آنان به همه از بيش
درمان تحت بايد و شده (مزمن) دايمي غمگيني حالت دچار
مرحله به و آمده بيرون مرحله اين از تا بگيرند قرار تخصصي
.بروند پيش است رواني و روحي تعادل بازيابي كه بعد
(روحي تعادل) بازيابي و بهبود
فرا زماني هم باز سنگينباشد ، اندوهمان و غم چقدر هر
روحي انرژي.بيدارميشود ما در زندگي به اميد ميرسدكه
قالب در نو بايداز كردهايم ذخيره خود گذشته روابط در كه
آسيب استبسيار ممكن.شود پيريزي جديد روابط و دوستيها
مجدد برقراريارتباط و شويم ناراحت بهسرعت و شده پذير
.باشد دشوار برايمان
و خانواده براي روحي اينحالت پذيرفتن است ممكن
تجربه را دادن ازدست نيز آنان.باشد دوستانسخت
رابطه برقراري كه باشد متوجه بايد بازمانده فرد.كردهاند
شود تعبير مرده فرد به نسبت وفاداري عدم به ميتواند جديد
بايد.شود بازماندگانمنجر ساير ميان درگيري به است ممكن و
.صحبتكرد آن درمورد و نموده راآشكار احساس اين
گذشته به لذت با سوگوارميتواند فرد زمان ، مرور به
ياد به را خويش گذشته روابط وجالب شاد بخشهاي و نگاهكند
و شادي احساس جديد روابط كه زماني در حتي است ممكن.آورد
باشيم ، دادن ازدست احساس دچار هم باز ميدهند ، ما به آرامش
مورد فرد مرگ با و است بيهمتا خود نوبه به كس هر زيرا
اما بيابيم ، او براي جايگزيني نميتوانيم ترك ، يا و علاقه
يكديگر با كه را خوشي اوقات از رضايت و شادماني احساس
.بود خواهند غالب نهايت در كردهايم ، سپري
Healthline: منبع
محمدي بهجت -پريسا:از ترجمه
به را نوجوانان چگونه
كنيد؟ علاقهمند كتابخواني
روزي فراوان كار باوجود من و همسرمهستيم كتابخوان ما
ماه هر صرفهجويي با ما.ميخوانيم كتاب سكوت در يكساعت
در زيادي كتابهاي منزل ، در و ميخريم مختلفي كتابهاي
از يكي كتابخانه به مراجعه.داريم گوناگون موضوعات
نيز سالهام دختر 12 آنيماست گردش برنامههاي
مورد در كتاب هر خواندن از پس ما.دارد دوست كتابخواندنرا
.ميكنيم بحث باهم آن
علاقه چون.بودم ناراحت خيلي من و نميخواند كتاب مدتها آني
من مانند نيز او ميخواست دلم و دارم كتابخواندن به زيادي
كتاب برايش شب هر سالگي تا 10.ببرد لذت كتاب مطالعه از
كتاب بايد ميگفتيمخودت او به آن از پس ولي.ميخواندم
او هرچه بخوان كتاب ميگفتبرام و ميكرد گريه اوبخواني
را سادهاي كتاب او بالاخره.نميپذيرفتيم ما ميكرد ، اصرار
مشكل برايش اما.داد ادامه را خواندن كتاب سپس و خواند
اجبار به او ميدانستم ولي ميشنيدم اتاقش از را صدايش.بود
.گذاشتم آزاد را او پس.نميبرد لذت آن از و ميخواند كتاب
.گذاشت كنار را خواندن كتاب او ولي
و نبود خوب رياضياش.مشكلبود برايش درسها ابتدا در
و بخواند بهراحتي جمعببندد ، را اعداد نميتوانست
كلمه 10 هر روي از روز اوهر.نداشت تعريفي هم ديكتهاش
پايان در و ميشد عوض كلمه آن صفحه وسط ولي.مينوشت بار
و ميكرد شروع دوباره بعد روز.ميخورد بهچشم جديدي كلمه
.ميآمد پيش مشكل همان
معجزه او ماندن زنده.مداراميكردم آني با اينحال با
معالجه از پزشكان و شد بيمار سختي به سالگي دو در.بود
سلامتياش او و كرد كمك ما به خداوند اما.شدند نااميد او
آنان با و كند پيدا دوستاني داشتيم آرزو سپس.بازيافت را
دلمان سپسدارد زيادي دوستان اكنون.كند برقرار ارتباط
و شوخ قوي ، بهتدريج اوبياموزد را خوب رفتارهاي ميخواست
برابر در و ببخشد را ديگران اشتباهات گرفت ياد و شد صبور
.بايستد ظلم
مثل آني روز يكشد خوب درساو نيز تلاش با و بهتدريج
ازموافقت پس ببينم؟ ميتوانمتلويزيون:گفت و آمد همه
دقيقه از 10 پس.خواندم كتاب هم من و كرد تماشا را آن من
برنامه تلويزيون:گفت و آمد من پيش او.داد رخ معجزهاي
چيزي.بودم نشنيده را حرفي چنين هرگز من.نداره خوبي
گفت و كرد سكوت لحظهاي.شدم او واكنش منتظر و نگفتم
ساعت خواند20 كتاب و نشست كنارم در بخوانم كتاب ميخواهم
.كرديم بحث هم با كتابها مطالب مورد در سپس خوانديم كتاب
.ميخواند كتاب يكساعت روزي او اكنون
مادرم.ميسازد را آيندهفرزندانمان پايه ما رفتارهاي
به هم و ميكرد خانهداري و ميداد درس هم او.بود كتابخوان
روز هر اما.ميكرد تماشا تلويزيون و ميكرد رسيدگي ما
كتاب به وادار را ما هرگز او.ميخواند كتاب بعدازظهر
دوست اگر و ميبرد كتابخانه به را ما او.نميكرد خواندن
برايم شب هر مادرم كودكي در.ميكرديم انتخاب كتابي داشتيم
.ميخواند جالبي داستان
شده علاقهمند كتابخواني مابه رفتار مشاهده از نيز آني
دارد دوست را خواندن كتاب استكه دريافته خودش او.است
.ميشود وارد جديدي وبهدنياي ميشود؟ زياد او دانش و
ميتواند كامپيوتر و تلويزيون ، ويدئو راديو ، كه اكنون
را آنان ميتوان چگونه راپركند ، فرزندان فراغت اوقات
كرد؟ علاقهمند كتابخواني به
.كتابخانهببريد به را فرزندان -1
با تا ببريد كتابخانه رابه فرزندان فراغت اوقات در
كتاب مطالعه سالن در كه كساني نيز و مختلف كتابهاي مشاهده
نيز كتاب بتوانند درضمن و شوند علاقهمند كتاب به ميخوانند
.بگيرند امانت كتابخانه از
.بخريد حدكافي به كتاب فرزندان براي -2
كتابفروشي به سري خريدميرويد به فرزندانتان با وقتي
فرزندتان تا بخريد مفيد خوبو كتابهاي او براي و بزنيد
كمي با.باشد داشته دردسترس كتاب كافي حد به هميشه
ماهانه غيرضروري ، برخيهزينههاي كاهش و صرفهجويي
.دهيد كتاباختصاص خريد براي را بودجهاي
كتابخواني حال در را شما فرزندانوقتي نكنيد فراموش اما
.ميشوند خواندنعلاقهمند كتاب به ببينند
.بخوانيد ميخواهدبرايش فرزندتان كه كتابي -3
برايش هميشه كه كتابيرا ميخواهد كودكتان اگر
دهيد اجازه.بپذيريد بخوانيد ، ديگر بار ميخوانيد ،
كتابخواني به را علاقهاش كه كند انتخاب را كتابي فرزندتان
دركش كه ميكند انتخاب را كتابي او اگر.ميدهد افزايش
ساده بهطور صفحات تمام خواندن بهجاي است ، مشكل برايش
.كنيد تعريف برايش را داستان
.يكنواختنخوانيد صداي با را كتاب -4
مادرو نظير آن مختلف صدايشخصيتهاي تقليد با را كتاب
.جالبترباشد برايش تا بخوانيد..و كودك پدربزرگ ،
.نكنيد كتابخوانيوادار به را فرزندتان -5
خواندن به شد ، خسته صفحهكودكتان دو خواندن از پس اگر
اينصورت در.خوابه وقت بگوييدحالا و ندهيد ادامه
.نميشود بيعلاقه خواندن كتاب به نسبت فرزندتان
.بخواند كتاب كنيدخودش تشويق را فرزندتان -6
كه ميدهيد نشان كتابميخوانيد كودك براي هميشه اگر
كمك او به.ببرد لذت كتاب مطالعه از تنهايي به نميتواند
.بخواند كتاب خودش تا كنيد
.كنيد پرورش را خلاقيتفرزندان كتابخواني با -7
كنيدكه تشويق را او كودك كتاببه عكسهاي دادن نشان با
خلاقيت تا كند تعريف شما براي كتابداستاني تصاوير براساس
.يابد پرورش او
SallieTisdale:نويسنده
Parents:از برگرفته
مودب الهام:مترجم
پرخاشگري با برخورد روش
نوجوانان
و مشكلات مهمترين از anger خشم و Aggression پرخاشگري
را عديدهاي مشكلات كه است اخير قرن در معضلاتخانوادهها
بدين نوجوان.ميآورد بهوجود وي اطرافيان و نوجوان همبراي
ابعاد تمام در اينبلوغ و شده واقع بلوغ سن در دليلكه
هر به مستقل هويت تكاپويداشتن در سخت است وعاطفي جسماني
ميبينم شهر كنار و درگوشه كه روزانهاي مثالهايدريميزند
از استفاده با جنس دو نوجوانانهر است ، مسئله اين نمودعيني
همه و همه كشيدن سيگار يا آنچناني لباسهاي يا لوازمآرايش
هستم ، من:است اين آن و دارند نكته يك دادن نشان بر سعي
.هستم مستقل هويتي و تصميمگيري حق داراي مستقل ، منموجودي
كه است وقت آن نشود نهاده ارجي نوجوان خواست اين به اگر
.كرد خواهد فوران امروز ديروز ، آرام نوجوان
چيست؟ پرخاشگري
آن از هدف كه ميشود رفتارياطلاق هر به اصولا پرخاشگري
.باشد ديگران جان و اموال و اشياء به رساندن آزار
و دارند هم با نزديكي رابطهبسيار خشم و پرخاشگري اما
.خشم تعريف اينك
همراه negative منفي حالتپديداري يك از است عبارت خشم
شناختي نارساييهاي و وفيزيولوژيكي داخلي هيجانات با
به نسبت نقشه و طرح يك عنوان به خشم:دو اين رابطه اما
در ساختماني نباشد نقشه تا كه طور همان ميباشد پرخاشگري
.بود نخواهد كار در نيز پرخاشگري نباشد خشم تا نيست ، كار
خشم انواع
ميدانند نوع به 3 را خشم
ترافيك در گيركردن
ميافتد اتفاق وكرارا طولاني زماني واحدهاي
انجام سازگاري استرسنميتواند ايجادكننده عامل با و
.دهد
تئوريها ديدگاه از خشم
ميباشد ، فرويد زيگموند اولينآن حامي غريزهاي ، تئوري -1
ميل و گرسنگي و مانندتشنگي پرخاشگري كه است ويمعتقد
در.ميگيرد مرگسرچشمه غريزه از كه است يكغريزه جنسي
طرف به مدتي از پس ولي است فرد خود متوجه غريزه اين ابتدا
به كند پيدا خروجي راه نتواند اگر و ميشود هدايت بيرون
.ميكند بروز خطرناك بيماريهاي صورت
تمام نظريه اين(behavioral theory)رفتاري ديدگاه -2
پرخاشگري كه است معتقد و شدهميداند آموخته را آدمي رفتار
آمده وجود به اطرافيان و محيط بيجاي غلطو تقويتهاي علت به
.است
(frustration-aggression)پرخاشگري -ناكامي ديدگاه -3
هدف يك به رسيدن درراه فرد وقتي كه است بدينمعني
و ميشود دچارناكامي كند برخورد مانعي مطلوببه
گروه به كهميخواهد نوجواني مثلا.بروزميكند پرخاشگري
پدر ولي هستندبپيوندد خاصي ويژگي كهداراي خود همسالان
به شروع و ناكامميشود نوجوان ميشوند آن مانعاز مادر و
از بيشتر پسران در پرخاشگري چرا اما.ميكند پرخاشگري
.ميشود ديده دختران
كه تستوسترون هورمون وجود علت به ميگويد فرضيهاي -1
به اگر چنانچه است زياد پرخاشگري است مردانه هورمونجنسي
.شد خواهد بيشتر پرخاشگري شود تزريق هورمون اين ماده جنس
قابل طور به ميتوان تئوريرفتاري به توجه با اما -2
هر از خانواده و كرد ، جامعه توصيه را امر اين قبولتري
پسر يك از.طلبميكند را خاصي نقشهاي ازجنسها كدام
خودرا خشم كندو عمل مرد يك عنوان به تا ميشود خواسته
مورد در اين اما نيست آنها راه سر بر مانعي و دهد بروز
سربه و ساكت كه ميشود خواسته دختر از نميكند صدق دختران
تنبيه دهد بروز اگر و ندهد بروز را خشمخود و باشد زير
.شد خواهد
است موثر امر اين در نيز الگوهايوالدين ديگر طرف از -3
ولي كند پرخاشگري ميتواند و است فراوان قدرت داراي پدر
فرو را خود خشم دائم و است پدر فرمان مطيع هميشه مادر
.ميبرد
ازپرخاشگري پيشگيري براي راهكارهايي
مستقيم الگوهاي مهمترين و عنواناولين به مادر ، و پدر (1
.حداقلبرسانند به را خود پرخاشگرانه رفتارهاي رفتار ،
آنها استعداد و ظرفيت بيشاز نوجوانان و كودكان از (2
پرخاشگري علل مهمترين يكياز زيرا باشيد نداشته انتظار
.ميباشد
همديگر با را آنها و نشويد قائل تمايز خود فرزندان بين (3
.نكنيد مقايسه
به و بدهيد وجود ابراز وحق بيان آزادي خود كودكان به (4
.احترامبگذاريد آنها آراي و عقايد
و خانوادگي مسائل حل رادر خود نوجوانان و كودكان (5
به خانوادگي شوراي ايجاد و كنيد درگير وتحصيلي شغلي
روش مسائل مورد در افكار تبادل و بحث براي هفتگي صورت
.است مناسبي
!استقلال ايجاد بهمنظور نوجوان به مسئوليت دادن (6
.ازتنبيه خودداري و الگوهايپرخاشگرانه تقويت عدم (7
از معقول حد تا چشمپوشي و سختگيري از خودداري (8
.نيستيد كامل خودتان حتي كس هيچ كه زيرا خطاهايشان
نوجوان با گفتگو براي وقتخود از قسمتي دادن اختصاص (9
نوجوان طرد بالعكس افراطيو حمايت از خودداري (10
:زير روش به نوجوان به مسئله حل شيوه آموزش (11
مختلفموضوع جوانب بررسي (الف
دسترس در جوابهاي بررسي (ب
ازجوابها كدام هر عواقب بررسي (ج
كردن انتخاب را حل راه بهترين (-ه
نظر مورد جواب اجراي (ي
از ميتوان معقولي حد تا بالا شيوههاي بستن كار به با
.كرد جلوگيري پرخاشگرينوجوان
كريمي امير
ارشاد وزارت مطبوعاتي معاون
شد حاضر دادگاه در
وزارت مطبوعاتي معاون بورقاني احمد - اجتماعي سرويس.
سئوالات به بسته درهاي پشت در ديروز اسلامي ارشاد و فرهنگ
.گفت پاسخ قاضي
نشر اتهام به صبح ساعت 9 بورقاني ما ، خبرنگار گزارش به
حجتالاسلام سئوالات به و رفت ويژه قضايي مجتمع به اكاذيب
و پرسش اين محتواي از.گفت پاسخ ويژه مجتمع رئيس محسني
بسته درهاي پشت در جلسه كه چرا نيست دست در خبري پاسخ
بهعمل جلوگيري جلسه به خبرنگاران ورود از و شد برگزار
.آمد
از بعد ميتوانيد شما:گفت ما خبرنگار به محسني قاضي
ضمن وي.كنيد سئوال آقايبورقاني از را مراتب بازجويي
تشنجدر ايجادجو عدم بر مبني خبرنگاران از درخواست
توجيهي جلسه يك بيشتر پاسخ و پرسش اين:گفت فعلي فضاي
احمد دفتر با ما خبرنگار بازجويي اتمامجلسه از بعد.است
وي اما كند اطلاع جلسهكسب جزئيات از تا گرفت تماس بورقاني
.نشد ما خبرنگار با زمينه اين در گو و گفت به حاضر
همچنان بورقاني پرونده در شاكي و جرم موضوع يادآورميشود
.دارد قرار ابهام پرده در
|