معاصر مبارزات عطف نقطه
در باوري مردم انديشه احياگر
سياست
معاصر مبارزات عطف نقطه
خرداد پانزده خونين قيام علل و انگيزهها به نگاهي
در مرداد 1332 انگليسي 28-امريكايي كودتاي وقوع از پس
بهمدد داشت ، وجود كشور در كه آشفتهاي شرايط ايران ، بهرغم
رژيم ماهموقعيت چند درظرف امريكا ، سخاوتمندانهدولت همياري
بهمرحلهاي دهه ، يك به نزديك طي اينروند ، .شد تثبيت سلطنتي
به موسوم اجتماعي وسيع دگرگونيهاي براي شرايط كه رسيد
.گرديد مهيا سفيد انقلاب
براي چهل ، دهه اوايل در رژيم ، برنامهريزان و سياستمداران
به امريكاييها ، نظر مورد اصلاحي برنامههاي با هماهنگي
نيروي كه گرفتند قطعي نتيجه و پرداخته ايران جامعه تحليل
نظرگاهها با رويارويي و مخالفت توان كه ندارد وجود عمدهاي
.باشد داشته را نظام برنامههاي و
از پس (آبان 1339) نوامبر 1960 در كه دگرگونيها اين
درآمد بهاجرا امريكا متحده ايالات جمهوري رياست انتخابات
را كشور اين امور زمام جانكندي كه بود زماني با مقارن
مجددا ملي جبهه هنگام ، اين در.گرفت دست در رسما
سوي از و بود كرده آغاز صحنهكشور در را خود فعاليتهاي
نيز امريكا سياستمدارانطرفدار از گروهي و اميني ديگر ، علي
كشورآغاز اجرايي قدرت تسخير براي متمركزيرا فعاليتهاي
و ايران وقت حاكميت به شرايطويژهاي ظاهرا.بودند كرده
سياسي ، مختلف بهناچارگروههاي كه بود شده تحميل شخصشاه
اما.شوند سياسيكشور صحنه وارد ميبايست فوق دوگروه ازجمله
اهدافيمبهم با ضعيف تشكلي زمان اين كهدر ملي جبهه به شاه
نخستوزيري به را علياميني و كرد بياعتنايي بود ،
او به سياستمدارانمتمايل و تكنوكراتها نتيجه ، در.برگزيد
را اجتماعي -اقتصادي -دگرگونيسياسي ايجاد زمينههاي
.مساعدساختند
قدرت براي خطري دولت راس در را اميني حضور كه شاه
پاييز در واشنگتن به سفري طي ميديد ، خود استبدادي
ساير و ارضي اجراياصلاحات به نسبت كه تعهداتي 1341 ، با
سقوط داد ، شرايط آنان به امريكاييها ، برنامههايموردنظر
و استعفاكرد تير 1341 در 27 اميني.كرد فراهم را اميني
تشكيل به پهلوي مطيعمحمدرضا سياستمدار اسداللهعلم ،
.كابينهپرداخت
براي را ارسنجاني حسن يعني اميني كابينه كليدي عنصر علم ،
بهمن 1341 ، در 6 سرانجام و كرد حفظ ارضي اصلاحات طرح اجراي
تصويب فرمايشي و نمايشي همهپرسي يك در سفيد انقلاب اصل شش
و لايحهانجمنهايايالتي وي مهرماه ، در آن از پيش مدتي.شد
اعلام و پايمردي با اما بردهبود مجلس به را ولايتي
آن بهبازپسگيري مجبور آذرماه دهم در علما ، مخالفتگسترده
.بود شده
با ولايتي و ايالتي بهلايحهانجمنهاي مربوط ماجراهاي
درج مهر 1341 مورخ 16 -كيهان جمله از -جرايد در خبريكه
موجب ظاهرا كه روزنامهها اول تيتر.گرديد آغاز شد ،
.بود زنان به راي حق تفويض شد ، حساسيتهايي برانگيختهشدن
كه بود شده مطرح ديگري موضوع مسئله ، اين كنار در اما
را مذهبي نيروهاي و روحانيون مراجع ، شديد عكسالعمل
شرايط از اسلام قيد حذف موضوع ، اين.داشت بهدنبال
بهكتب سوگند اداي و انتخابكنندگان و انتخابشوندگان
.بود كريم قرآن بهجاي آسمانها
شد سبب زنان راي حق يعني اول ، موضوع روي بر رژيم تبليغات
تا را خارجي نظردولتهاي تبليغاتي ، نظر از شود رژيمموفق تا
در كيهان اطلاعاتو اينخصوص ، در.دهد جهت سودخود به حدودي
ايزوستيا ، روزنامه از خرداد 1342 ، بهنقل تاريخ 20
:كردند منتشر را چنينتحليلي
ديگر و قم مشهد ، در ،(تهران) ايران پايتخت در ديروز
مرتجع روحانيون از عدهاي تحريك به كشور ، مذهبي بزرگ مراكز
مبارزه براي آشوبطلبان.شد برپا بلوايي و آشوب مسلمان ،
كه مذهبي مرسوم سوگواري ايام از دولت ، ارضي اصلاحات عليه
بهعمل مسلمانان امامحسينپيشواي شهادت روز در سال درهر
مفيد بهعنواناتمامحجت تيراندازي.كردند ميآيد ، استفاده
مغازهرا چند عقبافتاده متعصب ازجوانان عدهاي.نشد واقع
اصلاحات اجراي.نمودند راواژگون اتومبيل چند و كردند غارت
زنان ، به راي حق دربارهدادن تصميم اتخاذ و ارضيضدفئودالي
مواجه روحانيون و مالكينبزرگ شديد مخالفت با همانابتدا از
دارند سعي اكنونمرتجعين.ميكردند پشتيباني ازملاكين كه شد
...شوند عمل مرحله تبليغوارد مرحله از
درآن واقعيات واژگوني از نمونهوار تحليل نوشته ، اين
و صورتتمام به را ايام آن رخدادهاي حقيقت.بود ايام
امام وخطابههاي تلگرافها فحواي از ميتوان اكنون كمال ،
واكنش حقيقت در كه اينخطابهها.دريافت ايام آن در خميني
بود ، ايام آن در مراجع بزرگترين از يكي وافشاگر خشمناك
و پايمردي و روحانيون از كثيري گروه مساعي با همراه
و ورق برگشتن موجب سرانجام مردمي ، گسترده اعتراضهاي
.شد دولت سوي از لايحه بازپسگيري
امام سرسختانه مواضع با ويژه به علما ، و مراجع عكسالعمل
در و درقم مهمي جلسه مهر 1341 ، در 16 تا شد سبب خميني ،
ساير و جلسه اين.شود تشكيل حائري آيتالله مرحوم بيت
به امام بيانيههاي و تلگرافها وسيع پخش با همراه مجالس ،
به وادار را رژيم مردم ، بالاخره بين در علم اسدالله و شاه
به خطاب مهر1341 ، در 24 تلگرامي طي شاه.كرد عقبنشيني
خميني ، امام و شريعتمداري نجفي ، گلپايگاني ، عظام آيات
كه كرد سعي علم اما.كرد احاله نخستوزير به را موضوع
به دست مجددا مراجع لذا.بگذراند سكوت به را موضوع
تاريخ 15 در تلگرافي طي خميني امام و زدند اقدام
آن به:گفت شاه به خطاب تندي لحن با آبان 1341
بگذارد اسلام در ميخواهد كه بدعتي اين در علم اسدالله
امر به نه ايشان كردم ، راگوشزد مفاسدش و دادم تنبه
قانون و اساسي قانون به نه و نهادند گردن قاهر خداوند
انتظارملت...اسلام علماي نصيحت به نه و نمودند مجلساعتنا
ملزمفرماييد را علم آقاي اكيد ، امر با كه است آن مسلمان
مقدس بهساحت كه جسارتي از و كند تبعيت اساسي قانون از
...نمايد استغفار نموده كريم قرآن
علم اسدالله به آميزي تهديد تلگرافهاي امام سپس
به آبان 1341 مورخ 15 تلگراف در جمله از و كرد مخابره
نصيحت نداريدبه بنا شما ميشود معلوم...:نوشت او
...كنيد توجه امتاند مشفق و ملت ناصح كه اسلام علماي
قانون مخالف و غلط نامه تصويب با كه كرديد گمان اگر
و ملت ضامن كه را اساسي قانون پايههاي اساسيميشود
خائن دشمنان براي را راه و كرد سست است استقلالمملكت
...هستيد خطا در بسيار كرد ، باز ايران و بهاسلام
شدتا موجب سرانجام واعتراضها ، پايداريها و مواضع اين
نخستوزير.بزند تاكتيكي عقبنشيني به دست حاكمهوقت ، هيات
شرطاسلام رعايت مطبوعاتي ، مصاحبه دريك آبان 1341 ، در 21
به سوگند قيد همچنين و منتخبين و دهندگان راي مورد در
مجلس به نيز را زنان راي حق موضوع و پذيرفت را كريم قرآن
.كرد موكول ملي شوراي
ولايتي ، و ايالتي انجمنهاي لايحه قانوني ، نظر از
نظامنامه ماده 9 برابر زيرا.بود اشكال واجد اساسا
و شوندگان انتخاب شرايط ولايتي ، و انجمنهايايالتي
.بود ملي شوراي مجلس انتخابات شرايط مشابه انتخابكنندگان
ملي ، انتخاب شوراي مجلس انتخابات قانون ماده 12 برابر
-ومسيحي كليمي زرتشتي ، مذهبي اقليتهاي منهاي -شوندگان
قانون اصل11 برابر.باشند اسلام مبين دين به متدين بايد
بهقرآن مليميبايست شوراي مجلس نمايندگان نيز ، اساسي
شرايط و وضعيت قانون ، تبعاين بهمينمودند ياد سوگند مجيد
هر و بود مشخص و محرز نيز وولايتي ايالتي انجمنهاي انتخاب
.ميشد محسوب مهمتر قوانين اصول آنخلاف در تغييري گونه
علم.خاموشنشد غائله هم باز نخستوزير ، نسبي عقبنشيني با
به تلگرافي طي آبان 1341 ، در 22 سكوت نيم و ماه يك از پس
موضوع شريعتمداري ، و گلپايگاني و نجفي عظام آيات
نمود ، مطرح را كريم قرآن به سوگند و اسلام قيد بازپسگيري
دست به خميني امام مواضع از كه شناختي به توجه با اما
.كرد خودداري ايشان نام به تلگراف فرستادن از بود ، آورده
كه پديدآمد تصور اين روحانيون از عدهاي براي ترتيب بدين
منظور غايت جزيياتو در امام اما است ، يافته پايان غائله
به نخستوزير پاسخ سراسرجملات كه داشت واعلام شد دقيق رژيم
بر امام استدلال.است نيرنگ سياستبازيو از آكنده مراجع ،
شده مطرح دولت هيات در كه لايحهاي:بودكه مبتني امر اين
با است ، گرديده اعلام نيز جرايد در و تصويبرسيده به و
دست از را خود رسميت علم ، تعارفي و پهلو عبارتهايدو
سنا و ملي شوراي مجلسين به مسئله نهايي حل ضمنا.نميدهد
مشغولبه مجلس دو از يك هيچ ايام آن در و بود شده احاله
.نبود مشخص هم آنها تشكيل زمان و نبودند كار
علما نظر با كه بود كرده اعلام دولت شرايطي ، چنين در
تلقينات ، و تبليغات نوع اين بااست موافق مراجع و
نيز مردم.دهند نمايش يافته پايان را موضوع سعيميشد
يافته خاتمه را موضوع تبليغات ، همين به باتوجه
مراجع ، راهي به تبريك عرض براي زيادي عده حتي.تلقيميكردند
عظامتشكيل آيات بيوت در اجتماعاتي و شدند آنان منازل
.دادند
تشكيل مناسبت همين به خميني امام منزل در كه اجتماعي در
و مطرحگرديد صريحا ايشان سوي از ماجرا حقيقت بود ، شده
با بود ، ظرافتآويخته با دولت كه موقتي آرامش پردههاي
در 2 كه مجلس دراين امام.شد دريده امام برنده اظهارات
فريب كه خواست مردم بود ، از شده منعقد منزلشان در آذر 1341
كارتان در پيش از بيش شما...:نخورند را دولت حيلههاي
كه خطري.هستيم ثابت هم ما پايدارينماييد ، و باشيد مستقيم
معني تمام به ولذا نيست اغماض قابل شدهاست ، دين متوجه
.شود رفع غائله اين تا نمايند جديت بايستيمسلمانها
و روحانيون شديد عكسالعمل موجب امام ، مجدد موضعگيريهاي
مشاركتي قم و تهران اصناف ويژه به.شد مذهبي مختلف طبقات
در تلگرافها و نامه سيل.ميدادند نشان اعتراضها در جدي
و سياسي وگروههاي احزاب و شد آغاز امام موضعگيري تاييد
فعاليتها ، اين مجموع.كردند صادر اعلاميههايي مذهبي هياتهاي
با نيز دولتفروبرد وناآرامي التهاب در را بزرگ شهرهاي
را مخالفت شعلههاي تا داشت فراوانسعي تبليغات و تلاش
امام اماكند پيدا موضوع اين حليبراي راه و فرونشاند
لغو اعلام به منوط ماجرا اين پايان كه كردهبود اعلام صريحا
بيانيهها خطبههاو در امام.است كشور درمطبوعات تصويبنامه
از نزديك ، و دور بلاد در خود نمايندگان طريق همچنيناز و
طرف از تصويبنامه لغو خبر تا كه كرد دعوت عمومروحانيون
ادامه مبارزه به است ، نشده اعلام جرايد در رسما دولت ،
.نپندارند يافته پايان را غائله و دهند
مردمي اعتراضهاي افشاگريها ، مخالفتها ، نهايي نتيجه
به تهران سيدعزيزالله مسجد در آذر 1341 اجتماع 8 در...و
.عقبنشستند ناچار به وي دولت و علم اسداللهرسيد خود اوج
مطبوعاتي ، يكمصاحبه طي نخستوزير آذر 1341 ، شنبه 10 روز در
غيرقابل نيز وروزنامهها كرد اعلام رسما را تصويبنامه لغو
.كردند اعلام علنا را لايحه بودن اجرا
به واكنش در كه موثري و مهم ماجراي از بود اجمالي اين
اهميت.آمد پديد ولايتي و ايالتي انجمنهاي انتخابات لايحه
آغاز نقطه را آن بتوان شايد كه است چنان واقعه اين تاريخي
زعامت به و روحانيت رهبري به مذهبي مبارزه منسجم حركتهاي
جبههاي در روحانيون و مذهبي نيروهاي.دانست خميني امام
.ايستادند دولت رودرروي هماهنگ ، و مشخص هدفي با و گسترده
نشده مطرح علنا سلطنتي نظام و شاه با مقابله مسئله هنوز
هيزم زودي به كه داشت را جرقهاي حكم مقدمه ، اين اما بود
زودي به كه آتشفروزان آن.ميساخت روشن را سلطنت بياعتباري
تا مذهبي بزرگتريننهضت و خرداد پانزده خيزش شد ، افروخته
...بود زمان آن
اصلاحي -انتقادي حركتهاي و مسالمتجويي پايان:خرداد 15
خميني امام چهره ولايتي ، و ايالتي انجمنهاي غائله جريان در
ممتاز كاملا روحانيت جامعه و ايران مسلمان مردم ميان در
و ديني ، مبارزات بلامنازع رهبر عنوان به اكنون ، ايشان.شد
شرايط اين.ميشد شناخته روحانيت انقلابيترينجناحهاي سخنگوي
براي تازهاي ديدگاههاي و مذهبيامكان نيروهاي به فقط نه
و روشنفكران از بلكهبسياري ميبخشيد ، سياسي موضعگيري
روحانيت اقتدارمردمي متوجه نيز را غيرمذهبي نيروهاي
.مينمود
نهفته انرژيهاي و صفبنديها به نسبت نيز رژيم ديگر ، سوي از
دليل همين به.بود شده واقعبينتر و هشيارتر جامعه دربطن
بعدي اصول و آن انتخاباتي نمايش و سفيد ماجرايانقلاب در
.انديشيدند بيشتري تمهيدات شد ، افزوده بدان كه
-ملت و شاه انقلاب اصطلاحا يا -سفيد انقلاب اوليه اصل شش
شده مطرح اميني زمان از كه) ارضي اصلاحات:از بود عبارت
اعطاي شامل) انتخابات قانون اصلاح ;جنگلها كردن ملي;(بود
دولتي انحصارات سهام عرضه ;(زنان به مجلس وكالت و راي حق
شدن سهيم ;ارضي اصلاحات مالي منابع تامين براي مردم به
يعني) دانش سپاه ايجاد و كارخانهها سود در كارگران
سوادآموزي براي روستاها به وظيفه ديپلمههاي فرستادن
.(عمومي
مشام به را مترقي رفرميسم نوعي بوي و رنگ اصول ، اين
اين.ميرساند خارجي ناظران و داخلي ازنيروهاي بسياري
زيادي اهميت شاه شخص براي ويژه اصلاحطلبانه ، به نمايش
كامل اعتماد ميتوانست هميناصلاحات بواسطه وي زيراداشت
بسيار حمايت ، دامنه اما.نمايد جلب خود به را امريكاييها
حتي.داد نشان را خود چهره ميشد ، تصور آنچه از فراتر
.كرد تمجيد جريان اين از حرارت با نيز شوروي جماهير اتحاد
حزب و ملي جبهه نظير بسياري نيروهاي تا شد سبب شرايط اين
ارائه از آنان.شوند سردرگمي و آشفتگي دچار..و توده
هنگام تا آشفتگي اين و بودند مانده عاجز هرگونهتحليلي
.يافت ادامه پانزدهخرداد نهضت وقوع
توسعه به متمايل و ترقيخواه چهرهاي كه سفيد انقلاب از پس
سياسي مختلف گروههاي ميكرد ، ارائه شاه رژيم صنعتياز
از يك هيچ اما.دادند دست به آن مختلفياز ارزيابيهاي
رشته به را آن حقيقي ماهيت نتوانستند سياسي عمده جريانات
اين در.كنند پيشنهاد را قابلتحققي مشي خط و كشيده تحليل
بودند روحانيت از وبخشي مذهبي نيروهاي از گروهي فقط ميان
بطلان اعلام بهمثابه را خود رسمي مواضع سال 1342 ، در كه
رژيماعلام برنامههاي مشروعيت عدم و فرمايشي رفراندوم
پس فترت شكستن واقع در كه عظيم حركت اين در.كردند
امام بازهم ميشد ، محسوب بروجردي آيتالله ازارتحال
قدرتمند مظهر عنوان به را خود چهرهحقيقي ،(ره)خميني
نشان ايران شيعي جامعه مرجعمعتبر و مردم سياسي تمايلات
تودههاي عصر ، آن در روشنامام استدلالهاي و صريح مواضع.داد
اركان در تازهاي وتحرك خواند فرا رژيم با چالش به را مردم
.نمود ايجاد سلطنت عليه سياسي مبارزه
رهبري به اسلامي نهضت و زد عكسالعمل به دست بلافاصله رژيم ،
اصلاحات عليه زمينداران توطئه و سياه امامراارتجاع
و سال 1342 خرداد پانزده كننده تعيين امابرخورد خواند ،
بر ماندگار و ژرف تاثيري تاريخي ، اينروز پرشمار شهيدان
تحليلهاي با نويني جريانهاي پس ، آن از.نهاد مبارزه چهره
تازهاي فصل قبل ، دورههاي متفاوتبا كاملا شرايطي در و تازه
.كردند راآغاز پهلوي سلطنت عليه سياسي مبارزه از
رضوي.م
در باوري مردم انديشه احياگر
سياست
با وگويي گفت - امام سياسي انديشهء در مردم
پاياني بخش - خميني سيدحسن حاج حجتالاسلاموالمسلمين
حاجسيدحسن والمسلمين حجتالاسلام با گو و گفت:جستارگشايي
والاي انديشههاي دريافت و فهم براي مغتنمي فرصت خميني ،
پرورده مختلف ، جنبههاي از وي زيرا است ، (ره) خميني امام
راس در بزرگوار امام كه خاندانياست تربيت و انديشه و مكتب
مناسبت به كه گفتگو اين از بخشنخست در.داشتهاند قرار آن
انجام خرداد پانزدهم يومالله و ارتحالامام غمانگيز سالگرد
به سياست ، در مردمگرايي درباره چند نكتههايي است ، گرفته
.شد مطرح راحل امام سياسي فكر مميزات مهمترين يكياز عنوان
امامخميني مردمگرايانه و مردمباورانه گرايش اجمالاايشان
وتجربه تعقل محصول نيز و عرفاني -ديني اعتقادات از رابخشي
همين ديگردر نكاتي بحث ، اين ادامه در.ميدانستند ايشان
.ميرسد عاليمقام خوانندگان نظر به موقف
معارف سرويس
هر از كه دارند چهرههايمتعددي امام ، حضرت:همشهري
بسيار آن درباره بحث شويم ، وارد آن به ما كه زاويهاي
يك عارف ، يك فقيه ، يك عنوان به امامبود خواهد گسترده
كه انقلابي و مجاهد يك عنوان به يا مصلح ، يك سياسي ، رهبر
و سلطنت ساله هزار چند عمر به دادن پايان در اصلي نقش
ميتوان بسيار وجوه اين از يك هر در داشتند ، را استبداد
درجه در نيز مردم و امام رابطه درباره.گفت سخن و كرد بحث
در كه بود خاص پيوند نوع يك رابطه ، اين كه گفت ميتوان اول
كه است محتمل آينده در نه و شده ديده گذشته در نه ما كشور
به مربوط خاص ، و ويژه پيوند اين شود ، ديده رابطهاي چنين
فكري ، ويژگيهاي جمله از بود ، ايشان بفرد منحصر ويژگيهاي
آن شيفته بسيار مردم كه امام اعتقادي و رفتاري و شخصي
ايشان مقابل در و بودند ايشان عاشق مردم اينكه با.بودند
حضرت اما بودند ، دستوراتشان اجراي آماده و منعطف كاملا
امام كه رابطهاي.ميپرداختند ازخود انتقاد به گاهي امام
همواره عاشقانه ، پيوند اين عليرغم داشتند ، مردم با خميني ،
كه فرمايشاتي نظير - بارها امام و بود جانبه دو رابطهاي
حكومت از انتقاد به - كردند بيان موقت دولت درباره
با مردم اينكه با.ميكردند اعتماد مردم به و ميپرداختند
نسبت را مردم داشتند سعي امام ولي نميپذيرفتند شيفتگي ، آن
به نسبت را آنان مسئوليت و كنند آگاه مسئوليتشان به
صرفا سياست ، عالم در مردم تا فرمايند بيان خودشان
فعال ، آگاه ، بلكه باشند ، دستورپذير نباشندكه محكوماني
است تصويري از جزئي خصائل ، اين.باشند حق صاحب و مسئول
ويژگيهاي و كردند اسلاميارائه جمهوري از خميني امام كه
تعليم نظام اين وبنيانگزار رهبر معمار ، عنوان رابه آن
امام ، حضرت ديدگاههاي اينكهتفسير به توجه با.ميدادند
مختلف جنبههاي به توجه فرموديد ، نيازمند شما كه همانطور
بخشي نيز جامعه برابر امامدر حضرت منش و رفتار و است
تفسير لذا است ، بوده عظيمالشان رهبر آن بزرگ ميراث از
ميتوانند امام نظرگاه از اسلام ، حكومتي نظام و مردم رابطه
.گيرد قرار توجه مورد نيز زاويه اين از
اندكي بحث ، اين زاويه:خميني سيدحسن والمسلمين حجتالاسلام.
در مردم دخالت ما موضوع بحث ، ابتداي در.كرد تغيير
اينجا كه نقشي اما.بود امام فكري سيستم در سرنوشتشان ،
تفسير يك اين امام ، عاشقان عنوان به مردم يعني شد ، بيان
بحث اين كه معتقدم من و است امام حضرت ديدگاههاي از ويژه
است مقدمات همان براساس تحليل و دوباره تامل نيازمند هم
رابطه آن ، و دارم ، كار شما بحث دوم قسمت به من.گفتم كه
را فرضي من.است امام با جامعه در مردم اثباتي و ثبوتي
امام ، از غير ديگري مقام در كسي است ممكنميكنم مطرح
را او هم ومردم نباشد قائل نقشي حكومت مردمدر براي
علاقه و احساساتكنند ابراز برايش داشتهباشند ، دوست
صرفابه را نكته اين.كنند اوابراز به نسبت شديدي
مهم بسيار نقشي مردم براي امام;كردم مطرح فرض يك عنوان
مهم بسيار بحث اين.هستند قائل هم حكومت اصل در حياتي و
از بيش.ميطلبد تبيين و تعريف اهميت ، همين دليل به و است
تبيين امام سياسي فقه و فقهي انديشه حوزه در هم جا همه
به و گيرد صورت زمينه اين در كارشناسي بحثي بايدميطلبد
و ابهامات تا كرد بحث آن مختلف زواياي درباره فني صورت
روشني ديدگاه يك به و شود برطرف موضوع اين به مربوط مشكلات
.كنيم پيدا دست
امام ، با جامعه در رابطهمردم تبيين مسئله ، اين عليرغم
شخصا من كه چرا.است تبيين و بيان قابل بهتر مردم سوي از
:معروف بقول كردهاند ، حس را امام مردم كه بودهام شاهد
ميكشم چه بداني كه تا بگير آتش
نميشود تماشا به سوختن ادراك
به نسبت بودهايم ، مقامسوختن در خودمان به نسبت اگر ما
شهدا بررسيوصيتنامههاي تنها.كردهايم مردمتماشا
امام منظر از را اسلام آنها كه كند واقف را ما ميتواند
جان اينشدهاند نائل مسير اين در شهادت فوز به و دريافته
.نيست متصور آن از برتر و است رابطه نوع بالاترين باختن ،
ما ميگفتند و ميآمدند امام نزد جوانان از بسياري
و شويم شهيد شما فرمان وبه شما اهداف خاطر به ميخواهيم
و نفوذي چه.آرزويمانبرسيم اين به ما كه كنيد شمادعا
رابطه تبيين وجهاز يك بنابراين.اين از حضوريقويتر چه
ازمردم كه ميگردد بر مسئله همين همبه مردم و امام
ما ، تماشاي.است مشخص و روشن آنها ديدگاههاي كنيد ، سئوال
دلايلي به ما بحث مقام.نميكند حل را مشكلي و است بيان صرف
را بالاتري بحث مقام نيست ، تئوريك بحث مقام گفتم كه
رابطه درباره فني بحث يك وارد بخواهيم اگر لذا.ميطلبد
را فني مستدلات و مقدمات بر مبتني بررسي شويم ، مردم و امام
.شود تبيين درستي به مطلب تا ميطلبد
كه است جنابعالياين درباره ما معقول فرض پيش يك:همشهري
مطالعات - علمي معنويو و نسبي نزديك رابطه دليل به شما
حضرت ديدگاههاي و انديشهها حيطه در... و - پژوهشها و
ديگري مورد هر از بيش ميتوان لذا و هستيد صاحبنظر امام ،
خميني امام ديدگاههاي و نظريات روشنگر كه داشت توقع
بسيار مجموعه يك چارچوب در امام نظريات بيترديد ، باشيد
و كتابها كوتاه ، نوشتههاي خطابهها ، از ارجمند و غني
به و علمي فعاليتهاي بالاخره و ديني ، و علمي مفصل تاليفات
حساسي بسيار تاريخ و زمان ظرف در ايشان ، عملي سيره اصطلاح
احكام مسئله مثال ، براي.است فهم قابل ميزيستند ، آن در كه
عليرغم ايشان ، نظراتبديع از ديگر بسياري و ثانويه
امام كه بود ضرورتهايي برآمدهاز شيعه ، فقه در ريشهداشتن
اين پس در كه عمدهترينخاستگاهي.ميدادند تشخيص
مربوط ضرورتهايي و مصالح داشت ، به وجود بديع نظرگاههاي
در مستمر حضور نهفقط امام ، .مردمبازميگشت و جامعه به
حاضر نيز را جامعه بلكه داشتند ، مردم زندگي و جامعه متن
را امر اين ميكردند ، حس خود نظرات نقطه و فعاليت صحنه در
ايشان حضرت فقهي و عملي فكري ، انعطاف در ميتوان وضوح به
بستر در ايشان.كرد مشاهده متفاوت شرايط و مختلف مقاطع در
رشد و فعالشدن ميكردند سعي استعلايافتهاي ، رابطه چنين
.كنند استوار جامعه در اصل يك عنوان به را مردم سياسي
حكومتي دستگاه حيطه در امام ، حضرت نظرگاه در مردم ، يعني
نافذي نظر و راي هيچ صاحب كه نظر فاقد محكوماني اسلام ،
فعال مشاركت سياست ، عرصه در ميبايد مردمنبودند نباشند ،
و دقيق نظارتي حداقل ، خويش ، سرنوشت بر و باشند داشته
در ساده بررسي يك با را موضوع اين.باشند داشته مسئولانه
عصر مهم اسناد عنوان به امام ، حضرت بيانيههاي و خطابهها
اين در شما نظر.فهميد ميتوان ايشان نظر مورد حكومت تحقق
چيست؟ زمينه
شما كه مثالهايي:خميني سيدحسن والمسلمين حجتالاسلام.
مردم جايگاه باب در امام نظرات درباره استنتاجهايي زديد ،
كه بود اين شد ، كه تعبيري بهترين نظرم به.است حكومت در
ديگر تعابير والا باشند دخيل خود سرنوشت در است لازم مردم
پذيرفته همكاملا عقلا ديدگاه ، اين.است منطقي اشكالات داراي
مناقشه كنديا مناقشه آن درباره كسي نميكنم تصور و است
كرد رافراموش موضوع اين نبايد حال هر به اما ;باشد كرده
داشته نافذ وحكم راي كه است حكومت جهت آن از حكومت ، كه
داشته را رهبريجامعه و اداره قدرت ميبايد حكومت.باشد
دخيل آن در و خودحساس سرنوشت به نسبت مردم اينكه ، .باشد
در دخالت ولينحوه نيست ، مناقشهاي نظر اين از باشند ،
ميآيد ، پيش قبلاگفتم كه مسئلهاي همان است؟ چگونه سرنوشت
تا بشويم واردمقدماتي ما كه است ديگر بحثي نيازمند يعني
امام حضرت نظرات وما نيايد پيش شبههاي و مشكل ناكرده خداي
فقط ماخودننمائيم تفسير و ديدگاهها به منحصر را
ما مخصوص اينكهبرداشتي عنوان به را انديشهاي يك ميتوانيم
آنكه شرط به اينجا دربياوريم ميان به است امام انديشه از
را مقبولي نظر شود ، ميتوان رعايت بحث اين در لازم مقدمات
برخي ما كه دارد هموجود مشكل اين حاضر حال در.كرد مطرح
به بنده مثلا علاقهبپذيريم ، و احساس حوزه در را مسائل از
يا كنم مطرح را استچيزهايي ممكن دارم كه علاقهاي دليل
امام علاقمندان از بسياريديگر مورد در مسئله اين.بپذيرم
احساس حوزه با حوزهانديشه كه حالي در.ميكند صدق نيز
و مطالعه و پژوهش و حوزهفكر انديشه ، حوزه.است متفاوت
محتاج حوزه ، ايناست قابلاعتماد و متقن منابع و مستندات
سخن عالمانه ميبايد عملي هر كهدر آنجا از و است مقدمات
پرهيز بايد علمي مقدمات وفاقد عاميانه بحثهاي از گفت ،
بايد است ، نظر مورد عملي بهصورت اگر مردم رابطه لذا ، .كرد
چه جامعه كه ديد و كرد رجوع ديدگاهمردم و قلب و جامعه به
نظر مد تئوريك ديدگاه از اينمسئله اگر اما.دارد نظري
به استناد با و كرد بررسي را منابعفراواني ميبايد است ،
.كرد فراهم را لازم مقدمات امام ، آثارمتعدد و دقيق منابع
كه است فني تئوريك بحث يك امام ، سياسي درانديشه مردم نقش
منقحا مقدمات به توجه با و صاحبنظران سوي از حتماميبايد
عنوان به مردم دخالت نظريهء از دفاع و شود مطرح ومفصلا
متمم عنوان به مردم دخالت نظريهء از دفاع يا مشروعيت مكمل
نيست هم خاصي اصطلاح كه ديگري تعابير يا و مشروع حاكم قدرت
بگذاريد فريبانه ، عوام و خام است بحثي مقدماتي طرح بدون
.شود بحث تخصصياش حوزهء در باشد شانس خوش علم اين
اينامكان - جهان همه و - ما تاريخي گذشتههاي در:همشهري
علوم عرصه در برجسته و ممحض قلههاي عنوان به كساني كه
.داشت وجود باشند مختلف علوم جامع و شوند پديدار مختلف
انصاريها شيخ و ملاصدراها فارابيها ، بيرونيها ، ابنسيناها ،
شايد.ميكردند ظهور بودند ، درخشان بس چهرههايي كه..و
و مردم تودههاي خاص وضعيت به برجستگي اين از مهمي بخش
در كه بودند بلندي قلههاي اينها.بازميگشت مختلف جوامع
و علم قلههاي كنار در امروزه اما ميكردند ، ظهور جامعه دشت
سطح بالارفتن و مردم عمومي رشد دليل به فضيلت ، و انديشه
- مردم از بسياري...و پرورش و آموزش شيوههاي و امكانات
خودشان - تحصيلكردگان و نخبگان از پرشماري تعداد لااقل يا
تميز و نقد قدرت و نظر و راي و هستند انديشه و صاحبنظر
و محلي امور فصل و حل يا معيشت تدبير لااقل امروزه.دارند
بدين مردم ، سوي از انسانها ، مدني وظايف از ديگر بسياري
و پويا پديده يك را جامعه خميني امام.است شده ميسر ترتيب
به بود لازم كه ميديدند پتانسيلهايي و امكانات برخي صاحب
از مهمي بخش و شود بالاكشيده كند ، رشد شود ، داده ميدان آن
.كشد دوش بر آگاهانه را وسياسي اجتماعي مسئوليتهاي
مردم به ويژه توجهي عمومي ، توجهمصلحت با امام اينكه
لمس قابل و سياسي معناي به را واقعجمهوريت در و داشتند
ديدهيچ از كه نيست مسئلهاي ميكردند ، مطرح وممكنالحصول
هم زمان همان در اينكه بويژهباشد پوشيده نظري اهل
سياست تفسير به نظر اين خلاف كه داشت وجود ديدگاههايي
تسري سياست از حوزههايي به را تقدس نوعي بعضا و ميپرداخت
خواص ، از بسياري حتي و مردم تودههاي ميشد باعث كه ميداد
در.باشند نداشته خود سياسي سرنوشت عرصه به ورود جرات
فعاليت دليل به كه داشت وجود نظر وحدت نوعي امام ، زمان
ايفاي و وظايف انجام به همگان امام ، خاص رهبري و مردم
كار عرصه در چه و اجتماع در چه سياست ، در خود خاص نقشهاي
وجود ديگري ديدگاههاي اما.ميپرداختند اقتصادي توليد و
آنجا تا ميكرد تعريف محدود سياست در را مردم نقش كه داشت
با مسلما اينمسئله.شود كمرنگ تا ميرفت جمهوريت اصل كه
.است تفاوت داراي امام حضرت نظرات
متضمن شما سئوال:خميني سيدحسن والمسلمين حجتالاسلام.
آن جزءجزء نقد به بخواهم اگر من و است نكاتمتعددي
حوصله از مسلما كه ميطلبد را طولاني بسيار بپردازم ، بحثي
بحث اوليه حوزه از هم قدري ميكنم فكر من و خارجاست ما بحث
چه كسي چه الان اينكه و نيست مصداقها در ما بحث.شديد خارج
بحثي بايد يا ماگرفت آنها خود از را پاسخ ميكند؟ميبايد
مصداقها درباره بحثي يا و بكنيم علمي مقدمات تئوريكبراساس
چه مردم كه بود اين در ما بحث.عيني و مشخص يكموضوع و
كه بحثهايي از مقدار يك دارند؟ امام ديدگاه جايگاهيدر
نظر به تئوريك اينكه عليرغم شد ، مطرح سئوالشما در نوعا
گروههاي كه ديدگاههايي و است جاري بهوقايع مربوط ميرسد ،
هم بخشي و ميكنند مطرح كمتر را بخشياسلاميت.دارند مختلف
و مصداقهاست به مربوط اينها سئوالميبرند ، زير را جمهوريت
مختلف ديدگاههاي چارچوب در هم اينمباحث از يك هر به ورود
اما.است روز جدلهاي اصطلاح به و مطرحميشود آنها مقدمات با
من شود ، مطرح مشترك درد يك عنوان مسائلبه نوع اين اينكه
به دامنزدن كه ميرسد نظرم به دارمو شك مسئله اين در
.باشد آفتي ميتواندخودش هم بحثها اينگونه
در فني بحثي.شود مطرح ديگري زاويه يك از بايد بحثها
مردم جايگاه امام ، مطلقه ولايت انديشه در واقعا اينكه
مفيد تشنجزا جدلهاي از دورشدن شرط به هم بحث اين چيست؟
و فني مقدمات به برگرديم بايد هم صورت آن در.است
سنجيده آن بر مترتب نتايج و بايدثمرات.علمي استدلالهاي
آزادانه هم متفاوت تفسيرهاي نقدشود ، مختلف حرفهاي و شود
.شود بيان
ودانش علم برجسته قلههاي و كرديد بحث گذشته دورههاي از
اعتبار قلههايبزرگ به زمان آن در كه آنچهزديد مثال را
همان در.بود تندبادهايخروشان همچون نقدهايي ميبخشيد ،
سنگين حد چه تا بوعلي و حكمتمشايي به غزالي حملات زمان ،
ولي براندازد ، بنياد از را آن بود؟ميتوانست سهمگين و
علوم و فلاسفه به رازي فخر شبهات و حملات نشد ، همچنين چنين
و نقدها نيز نصير خواجه و رشد ابن مقابل ، در.عقلي
كه كنم اضافه را همين و داشتند مثمرثمري و مهم دفاعهاي
.باشد داشتيه دكترا پنجاه كسي تخصصي مسائل حوزه در اگر
لذا ميبرد طبيب پيش را او ميشود مريض بچهاش وقتي باز
.كنند نظر اظهار متخصصين و باشند علمهاخوششانس بگذاريم
چه مقوله بگويم من فقيه ولايت در كه نيست اين به بحث
خبر چرا بپرسيد داريد حق شما اصلا دارد ، صحيحه با تفاوتي
امام فقيه ولايت بگويم بخواهم من اگر حال است ، حجت واحد
محدودهء از خارج شرطي يا است مردم نقش متممش جزء آيا
نميگويم من كنيم مرور هم با را مقدماتي بايد مشروعيت ،
بايد ميگويم بلكه باشد آخوند بايد ميكند را بحث اين هركس
بچهام بشوم هم مجتهد اگر من اينكه بداندكما را علم مقدمات
.طبيب پيش ميبرم شود مريض
.سپاسگزاريم صميمانه گفتگو اين در شما حضور از:همشهري
|