فلسفي انگيزههاي با قتلهايي
فرهنگ اشاعه و عكاسي
كتابخواني
در ايراني پيانيست موفقيت
كنكورپيرلانتيه
فلسفي انگيزههاي با قتلهايي
فيلمهفت از نمايي در برادپيپ
اشارهايداشته فيلم داستان خطكلي به است بهتر ابتدا در
است ، ديگريجوان و مسن يكي كه كارآگاهپليس دو:باشيم
كه ميشوند پيدرپي قتلهاي از مجموعهاي پرونده پيگيري مسئول
جريان در.است پيوسته بهوقوع امريكا شهرهاي از يكي در
ارتكاب براساس را قربانيانش قاتل ، كه ميشود مشخص بررسيها
طمع ، پرخوري ، يعني -مقدس كتاب كبيره گناه هفت به آنها
اين....و ميكند انتخاب -حسادت و شهوت غرور ، خشم ، تنبلي ،
با بارديگر كه مينماياند اينگونه اول نگاه در داستان خلاصه
.هستيم روبهرو هاليوود جنايي سينماي مشابه توليدات از يكي
تنها داستان جنايي روند كه ميشود مشخص لحظات گذر در اما
و تصاوير پشت انديشههاي و داده تشكيل را فيلم اسكلت
جامعه از اجتماعي نقد يك سوي و بهسمت آن در نهفته مضامين
اندازه بههمان فيلمهفت درواقع.ميكند حركت امريكا فعلي
جنايي كتاب يك داستايوفسكي مكافات و رمانجنايت كه است
شناسايي سرنخ كه شاهديم فيلم در نمونه محض.ميآيد بهحساب
FBI هويت تشخيص مركز از حاصله اطلاعات بهوسيله نه قاتل
همچون كتابهايي بررسي با و پليس اداره كتابخانه در بلكه
كه چراميآيد بهدست الهي ياكمدي كانتربوري افسانههاي
نيست سابقهدار جنايتكار يك نيز -داستان قاتل -جاندال
اين در حتي كه اينجاست جالب.است حرفهاي كتابخوان يك بلكه
با تا شده انتخاب باخ قطعات از نيز فيلم موسيقي لحظات
همانند اگرچه جاندال.باشد هماهنگ فيلم مضموني پيرنگ
را قربانيانش گوشت امريكايي آدمخوار قاتل همان جفريدامر
شكنجه را آنها بيشازدامر بهمراتب ولي نميگيرد دندان به
گناهكار به بايد گناه دارد عقيده چراكهجاندال.ميدهد
كبيره ، گناه هفت اين مجرمان او راي به و شود بازگردانده
گناهكار اجتماع رايج قوانين چهارچوب در كه هستند مجرميني
ميبينيمدال كه است تفكر طرز اين با.نميشوند شناخته
پليس -كشتنميلز فرصت گريز ، و تعقيب يك جريان در كه وقتي
كه چرا ميورزد اجتناب عمل اين ميكنداز پيدا را -فيلم جوان
نشده مرتكب را كبيره گناهان از هيچيك اوميلز ديدگاه از
.نيست مرگ شايسته ولذا
فيلم حادثهاي -جنايي ساختار فلسفي ، رويكردهاي اين كنار در
بازي كه بهگونهاي.ميدهد ادامه خود مسير به بيكموكاست هم
از نوع اين طرفدار تماشاگران درنزد بهواقع داستان معمايي
ژانر در اصولااست درآمده آب از راضيكننده نيز سينما
هيجان و تعليق ايجاد در داستاني جناييمجهولات سينماي
نيز درهفت منوال براين.ميزنند را اول حرف مخاطب براي
كه دارد وجود نامكشوفي نكات هنوز لحظات آخرين تا حتي
.نگهميدارد تصاوير به چسبيده انتها به تا را تماشاگران
متفاوت جنايي فيلمهاي ساير با هيجان اين پرداخت سبك اما
وجود گريز و تعقيب سكانس يك تنها فيلم كليت در مثلااست
همچنين.ميشود منتهي غيرمنتظره نتيجه يك به آنهم كه دارد
رويارويي يك به بيشتر هم كارآگاه و قاتل نهايي جدال
بهوسيله زورآزمايي يك تا ميدهد نشان شباهت انديشهها
تاثير يك به فيلم پاياني نتيجه كه اينجاست جالب.اسلحه
كارآگاه فيزيكي پيروزي با داستان يعنيميانجامد دوگانه
.ميرسد بهسرانجام قاتل معنوي برد با اما
كارآگاهقهرمان دو قويشخصيتهاي پرداخت حال همين در
را اثر جنبههاياجتماعي آندو تضادماهوي و داستان
نسل سمبل بهعنوان شاهديمميلز كه جايي.است كرده پررنگتر
و برونگرا احساساتي ، عصيانگر ، جسور ، امريكا ، امروز جوان
بازتابي هم او خانوادگي مشكلات حتي.ميرسد بهنظر بيتدبير
جامعه خانواده نهاد در كه است نابسامانيهايي دسته همين از
قضيه آنطرف در اما.ميخورد بهچشم كمابيش امروز امريكايي ،
را خود قبل ، نسل به متعلق فرد يك قالب در سامرست
در او موفقيت.ميدهد نشان بادرايت و صبور مسلط ، متفكرتر ،
پرونده ، اين با برخورد در ناتوانيميلز و معما اين حل
جوان نسل وضعيت به فيلمساز بدبينانه نگاه از حكايت خود
.دارد جامعهاش
نااميدانهفيلم و سياه مضمون نيزبا تصويريهفت ساختار
ايرانيالاصل خنجيفيلمبردار داريوش.هماهنگاست و همراه
.است كرده ايفا را مهمي نقش فيلم فضاي مقبوليت در فيلم ،
بالاي كنتراست با نورپردازي تصاوير ، بيروح و سرد رنگآميزي
است ، فيلمنامه غالب مايههاي منعكسكننده كه صحنه اجزاي
رخ آنها در فيلم ماجراهاي كه متروكهاي و كثيف محلات
چراغقوههاي بهوسيله كهتنها قتل تاريك ميدهند ، مكانهاي
فصول اغلب در باران حضورمكرر و ميشود روشن دستي
و سهيم حال و حس اين درايجاد همهوهمه فيلم ، بيروني
.رادارد خود خاص ظرائف نماهانيز كادربندي.شريكند
عمومي ازنماهاي پرهيز و بسته و نماهايدرشت از استفاده
افزوده فيلم ساختاري برهيجان خود تعقيب ، درصحنه مثلا
از كمتري اجزاي بسته هرنماي در اصولا كه چرا است ،
همينناشناختگي ، و است بينندهآشكار براي ماوقع و صحنه
.ميكند فراهم خودبهخود را بيشتر وهيجان تعليق اسباب
.امريكاست سينماي اخير چندساله شاخص فيلمهاي از يكي هفت
انديشههاي يكسري با جذاب جنايي داستان يك درهمتنيدهشدن
از توانسته آن با اجتماعي مضامين جمعشدن همچنين و فلسفي
عام مخاطب هم كه سينماييبسازد دلچسب تركيب يك فيلمهفت
گفتن براي حرفهايي خاص مخاطب براي هم و ميكند راراضي
نيز روز به و معاصر فيلم يك اينهاهفت همه كنار در.دارد
كشيده بهتصوير هم را پيرامونش جامعه هويت كه ميآيد بهشمار
حذف وجود با ما سينماهاي در درآمده بهنمايش نسخه.است
پخش كه زماني در و است جذاب و ديدني كماكان لحظات از برخي
بهحساب نادر اتفاق يك ما سينماهاي در خارجي فيلمهاي
سينما جدي علاقهمندان براي فيلمهفت مشاهده ميآيد ،
.است ارزشمند يكغنيمت
استواري نيما
فرهنگ اشاعه و عكاسي
كتابخواني
مهاجر مهران:از عكسها
نگاه از عكسكتاب نمايشگاه چهارمين برگزاري از گزارشي
عكاسان
بودند كرده نمايشگاهشركت در كه حرفهاي عكاسان تعداد
.بود كم
با همزمان عكاسان نگاه از عكسكتاب نمايشگاه چهارمين
سطح ارتقاء منظور به كتاب بينالمللي نمايشگاه يازدهمين
و جنبي مسابقه ، بخش سه در كتابخواني و كتاب و بصري فرهنگ
نمايشگاهها دائمي محل در خرداد تا 8 ارديبهشت از 29 ويژه
.شد برگزار
محمد عباسي ، اسماعيل توسط آن داوري كه نمايشگاه اين در
كريمي عليرضا و صادقزاده مهران راستاني ، محسن غفوري ،
عكاس از 176 رسيده عكس قطعه ميان 522 از شد انجام صارمي
.يافت راه مسابقه بخش به قطعه 49
مانند حرفهاي عكسهايعكاسان شامل نيز نمايشگاه ويژه بخش
...و امام كورش بهارناز ، محمدرضا فخرالديني ، فخرالدين
و بودند كتاب با ارتباط در همگي نيز بخش اين عكسهاي.بود
نويسندگان پرترههاي از قطعه ويژه 25 بخش در انتها در
.درآمد نمايش به بودند شده گرفته زندي مريم توسط كه معاصر
از غير به مسابقه دربخش درآمده نمايش به عكسهاي اغلب
شايداز البته كه بودند يكنواخت و خاص ، تكراري عكس چند
جهت وقت وكمبود نمايشگاه موضوع محدودبودن آن دلايل
.است بوده اطلاعرساني
ستاد توسط داوران قطعي راي و انتخاب از پس اول نفر عكس
جواديان اميرعلي گفته به.شد حذف كتاب نمايشگاه برگزاري
را آن اينكه لحاظ به برگزاري ستاد نمايشگاه ، عكس بخش دبير
آن حذف به تصميم همخواننديد نمايشگاه ضوابط و شرايط با
مهم اهداف از كه كتابخواني فرهنگ اشاعه زيرا.گرفت
.است نشده عكسديده اين در است نمايشگاه برگزاري
در است ، اغلبنمايشگاهها بحثانگيز مسائل از كه نيز داوري
.شد واقع عكاسان از عدهاي موردانتقاد نمايشگاه اين
شركت نمايشگاه جنبي بخش در عكس با 3 كه سربخشيان حسن
بزرگ معضلي را داوران انتخاب مورد در نظر اعمال است ، كرده
نشود حل معضل اين وقتي تا او گمان به.ميداند كشورمان در
عكاسان توسط عكس ارسال معيار او.كرد نخواهد رشد ما عكاسي
داور عكاسي كه زماني است معتقد و ميداند داوران شناخت را
نيستند ، قبولش مورد داوران جمع بطوركلي و نميشناسد را
در ما مثلا.نباشد نمايشگاه آن در عكسش ميدهد ترجيح
را مشكل همين عكاسي دوسالانه نمايشگاه مثل ديگر مسابقات
داوران انتخاب در يكانحصارطلبي ما اصلا.داريم
حدود ميان از كهمتاسفانه داريم نمايشگاهها وبرگزاركنندگان
مسئولچنين هميشه نفر يا 3 همين 2 فقط عكاس هزار تا 3 2
.هستند كاري
نمايشگاه در قابلتامل عكس با 4 كه نيز اسكويي مهرداد
:ميگويد و دارد انتقاد عكسها داوري بطوركليبه كرده شركت
اين ديدن با و بود بيشتر نمايشگاه كيفي سطح از انتظارم
ميتوانست عكسها ارائه نحوه همينطور نشد ، برآورده عكسها
.باشد بهتر خيلي
سطح در كرديم سعي:ميگويد موضوع اين درباره جواديان
عكاسان ، از كردم سعي من.باشيم داشته تنوع داوري
چون البته و بگيرم كمك رشته اين مدرسين حتي و تئوريسينها
خيلي اطلاعرساني امر در را ما جوان سينماي انجمن نيروهاي
در.گرفتهايم كمك قضاوت امر در نيز آنها از كردند كمك
.نكرد خاصي نظر اعمال هيچكس و بود خوب داوري مجموع
كه است بار اولين مسابقهبراي بخش دوم نفر قمي حجتي علي
موضوع از مطلعشدن از بعد و ميكند جديعكاسي بطور
.است گرفته همينمنظور به صرفا را خود عكس نمايشگاه ،
وجود تفكري نمايشگاه عكسهاي از كدام هر پشت:ميگويد وي
را تفسير و تعبير قابليت عكسها از بعضي من نظر به ودارد
آنقدر مهاجر مهران عكس مانند نيز عكسها از بعضي و دارند
استفاده ميتواند آن از عكاس خود فقط كه هستند مبهم
(!).كند
قطعهاي مجموعه 6 يك با مسابقه بخش سوم نفر مهاجر مهران
به عكسهايش از قطعه البته 3 كه كرده شركت نمايشگاه در
.يافتهاند راه مسابقه
چهارمين:گفتهاست نمايشگاه اين درباره جواديان
كه زماني محدوديت لحاظ به نگاهعكاسان از كتاب نمايشگاه
نبود ، داشتم انتظار من كه كيفيتي داراي مسلما داشت ، وجود
ميخواهد وقت ماه حداقل 6 نمايشگاهي چنين برگزاري كه چرا
.داشتيم وقت ماه يك فقط ما درحاليكه
سالهاي به نسبت نمايشگاهامسال است معتقد نيز سربخشيان
اضافه وي.است داشته محسوسي رشد كيفي و كمي نظر از قبل
مانند كشور كل نمايشگاههاي در ما اينكه جهت به:ميكند
برنامهريزي و خاص سياستهاي غيره و منطقهاي جشنوارههاي
.است مواجه بلاتكليفي يك با ما عكاسي نداريم ، طولانيمدت
نمايشگاه كتاب نمايشگاه ، همين در پيش سال دو مثال براي
استقبال خوب نرسيد ، عكاسان دست به دلايلي به ولي شد چاپ
.ميشود كمتر سال هر دلايل همين به هم عكاسان
تعداد ولي است عكاسانزياد تعداد ارقام و آمار در اگرچه
.است كم بسيار كردهاند شركت نمايشگاه در كه حرفهاي عكاسان
داشته ادامه نمايشگاهها اين است قرار اگر من نظر به
بگيرند درنظر عكاسان براي را تمهيداتي بايد مسئولان باشند ،
.كنند كار بلندمدت برنامهريزي با و
بالقوه نمايشگاهي چنين برگزاري:است گفته نيز اسكويي
به دقيقتر و حساستر عكاسان ميشود باعث كه چرا.است مثبت
وي.كنند نگاه ميافتد اتفاق پيرامونشان كه موضوعاتي
مثبت حركتي را شركتكنندگان به كتاب بن ارائه همچنين
جوايز اهداي جاي برگزاركنندگانبه ايكاش:ميگويد و ميداند
.ميكردند نمايشگاه كيفي بهتر ارائه صرف را آنها
در ايراني پيانيست موفقيت
كنكورپيرلانتيه
بابايان 26 ايرانيگاليگ پيانيست:هنر و ادب سرويس
كسب را دوم مقام لانتيه بينالملليپير دركنكور ارديبهشت
.كرد
لانتيه بينالملليپير كنكور سالگرد دهمين با مصادف امسال
رشتههايپيانو ، در و ميشود پاريسبرگزار در ساله همه كه بود
آنشركت در جهان سراسر از زهينوازندگان كوارتت و ويلون
.ميكنند
با بود كرده شركت مسابقه دراين كه نيز بابايان گاليگ
و روال اسكريابين ، شوپن ، بتهوون ، باخ ، از آثاري اجراي
دست به را مسابقه اين دوم مقام شد موفق مشايخي عليرضا
.آورد
كتاب معرفي
|
(ايران امروز شعر انتقادي بررسي) منفرد گزارههاي
باباچاهي علي:نوشته
نارنج:انتشارات
قيمت1400
شعر نيما ، شعر پيرامون و است بخش سه شامل حاضر كتاب
جنبههاي فرخزاد ، فروغ شعر در غريبهگرداني ايران ، امروز
.است كرده عنوان را مطالبي ثالث اخوان شعر معاصر و نو
از اثر و شعر چند بررسي و نقد به سوم بخش در همچنين
سپانلو ، محمدعلي براهني ، رضا رحماني ، نصرت چون شاعراني
.است شده پرداخته اوجي منصور و صفارزاده طاهره
(نمايش براي طرحي) آرش براي سفري
همتي اسماعيل:نوشته
هستي نقش:انتشارات
تومان قيمت300
نمايشنامهشبباراني دو نيز اين از پيش همتي اسماعيل از
نمايشي مجموعههفتداستان و (1372) ديگر روايتي(1367)
نمايشي هنرهاي كارشناس سالها او.است يافته انتشار (1375)
و ادبي متون تئاتري ويرايش و پژوهش بر علاوه اكنون و بوده
از يكي در دراماتيك ادبيات تدريس فارسي ، كهن حماسي
.دارد برعهده را كشور دانشگاههاي
اسطوره حماسيترين از كه است آرشنمايشنامهاي براي سفري
آزاد و ويژه نگاهي با و برداشت كمانگير ، آرش يعني ايراني
به و همسانسازي امروز نسل از پاك و ساده جواني با آن به
پرداخته -پندار و واقعيت مبناي بر -او عروج بالنده روند
.است شده
|
|