كيستند؟ خياباني كودكان
گزارشروز روزنامه مسئول مدير
شد بازداشت
كيستند؟ خياباني كودكان
كه ميشود مشاهده كشور بزرگ شهرهاي صحنه در:اشاره
ميگيرند شكل بهتدريج ازكودكان ناشناختهاي نسبتا گروههاي
كودكان ، كودكان از گروه ايناست نگرانكنندهاي مسئله كه
كلي بهطور را خياباني كودكان.ميشوند خوانده خياباني
را خود وقت عمده كه كودكاني:كرد اينچنينتعريف ميتوان
وضعيت تعيين.خيابانهاميگذرانند در بزرگسالان سرپرستي بدون
اين با مقابله روش خياباني ، كودكان اين احتياجات و فعلي
لازم رهنمودهاي و سمتگيريها ميتواند و داده نشان را پديده
.آورد فراهم كودكان اين براي موثر طرحريزيبرنامههاي در را
خياباني كودكان درمورد تحقيقي از است خلاصهاي زير مقاله
يونيسف متحد ملل سازمان كودكان صندوق توسط كه تهران
:ميخوانيم هم با.است انجامگرفته
ساله بابك 7
اما كنم ، بازي فوتبال دارم دوست.ندارم دوست اسباببازي من
.باشم كرده تمام اينجا كارمدر كه وقتي
خواهرهايم از يكي.دارم خواهر پنج و هستم پسر تنها من
حدود و گذاشت كابل در را او خواهرم شوهر ولي كرده ازدواج
خواهرم براي خيليدلم من.آمد اينجا به ما با پيش سال يك
.ببينم را او دوباره ميتوانم كي نميدانم و ميسوزه
با ماهستند خانه در خواهرهايم و است سنگتراش پدرم
.ميكنيم زندگي اتاقه سه خانه يك در عمويم خانواده
ساعت تا و ميآيم تجريش به پسرعمويم با ساعت 9 صبح روز هر
.درميآورم هزارتومان روزي حدودا.ميفروشم شكلات عصر 6
مدرسهمان به ساعت دو برميگردم ، خانه به آنكه از بعد
دلم واقعا.ميخواندم افغانستاندرس در من.ميروم
و خوب ، كتاب ساختمان با حسابي و درست مدرسه يك در ميخواهد
شناسنامه من ميتوانم؟ چطور ولي بخوانم ، درس خوب معلمهاي
.نميكند قبول مرا هيچمدرسهاي و ندارم
سعي وقت هر چون بخورم غذا نميتوانم.نيست خوب حالم امروز
خوب زود اميدوارم.ميگيرد درد دندانم بخورم غذا ميكنم
نميتوانم و كنم كار نميتوانمخوب نباشد خوب حالم اگر.بشود
.دربياورم كافي پول
يك و خانه يك بتوانم كه دربياورم پول آنقدر ميخواهد دلم
دلم.هستم فوتبال عاشق و ماشين عاشق من.بخرم ماشين
اين به.داشتهباشم ماشين يك و لباس خوب ، غذاي ميخواهد
...ترتيب
را شكلاتهايم و پول آنهاكرد دستگير مرا پليس يكبار
.كردند ولم اما گرفتند
.هستم كوچك اينكه دليل به شايد.نزدند كتك مرا آنها
كه ميدهد نشان تهران خيابانهاي در آمده بهعمل مطالعه
و پاركها در پايين خيلي سنين از خياباني كودكان
اين اكثر.ميشوند ديده آمد و پررفت و چهارراههايشلوغ
همچنين و ايران ديگر نقاط از همراهخانوادههايشان كودكان
مهاجرت تهران به پاكستان و افغانستان همسايهمانند كشورهاي
مخروبه ساختمانهاي در يا مهاجر اينخانوادههايكردهاند
تهران به ورود بدو در ميتوانند حداكثر يا و سكنيميگزينند
معمولا كه) خانواده افراد همه اقامت براي يكاتاق
والدين اكثر.كنند اجاره (است نفر تا 8 تعدادشانبين 6
مهارتهاي فاقد يا و بيكارند يا بوده بيسواد اينكودكان
بسيار درامد كه ميشوند مشغول كارهايي به ودرنتيجه حرفهاي
براي ميشوند مجبور هم كودكان ترتيب بهاين.ناچيزيدارند
مشاغل به كرده رها را رسمي تحصيلات خانواده بهاقتصاد كمك
هم آنها زيرا.شوند متوسل گدايي و دستفروشي خيابانيمانند
.هستند حرفهاي فاقدمهارتهاي
معلوليت يا مرگ و خانواده پاشيدن هم از مانند ديگري مسائل
هر از كودكاني.ميكشد خيابانها به را كودكان نيز والدين
برخي و ميكنند كار خيابانها در كه ديد ميتوان را جنسيت دو
خطرات با اينكودكان.ندارند سال پنج از بيش آنها از
و اتومبيل با ازتصادف ;مواجهند ناشناختهاي گاه و گوناگون
و رانندگان غضب و خشم تا مسمومكنندهگرفته دودهاي استنشاق
جرم به ماموران توسط شدن همچنيندستگير و شهري مسافران
معرض در همچنين بچهها اين.وسدمعبر خيابانها در پرسهزدن
آنان از كه هستند سازمانيافتهاي بزرگسالو تبهكاران خطر
يا و ميكنند استفاده مخدر مواد وفروش دزدي جيببري ، براي
استفاده سوء مورد را آنان پليدشان بههدفهاي رسيدن براي
محروميت بهعلت معمولا كودكان اينقرارميدهند جنسي و بدني
بودن محروم درنتيجه و بوده تغذيه سوء دچار غذايمناسب از
پوستي بيماريهاي از بهداشتي آموزشهاي و پزشكي ازامكانات
اين.نيستند سالم كلي بهطور و ميبرند رنج وگوارشي
شكل به فراواني رواني استفادههاي سوء با روز كودكانهر
خود همقطاران و والدين بزرگترها ، (فحاشي)شفاهي حملات
.روبهرويند
از ديگري گروه كردهاند ، فرار خانه از كه كودكاني
و بدني استفادههاي سوء بهدليل آنان هستند كودكان اين
و كردهاند فرار خانه از نامادري و ناپدري يا و پدر رواني
ازدواجمجدد يا و خانواده ترك مرگ ، طلاق ، پيامد فرارآنان
خودارتباطي خانواده با كودكان اين.است والدين از يكي
آن به ازكار پس كه ندارند هم خانهاي درنتيجه و ندارند
حتي و پاركشده اتوبوسهاي مساجد ، در اغلب و ببرند پناه
زمستان در.ميخوابند قناديها و ادارهها تهويه كانالهاي
از تعدادبسياري.ميشوند ديده خيابانها در كمتري بچههاي
حال هر به.سفرميكنند بندرعباس مانند گرمتر مناطق به آنها
پلها زير و پاركها بچههادر كه ميشود ديده اغلب تابستان در
.ميخوابند
بزرگسال تبهكاران براي كودكان از دسته اين
حرفهايها اين وسيله به زود خيلي و هستند آمادهاي لقمههاي
اين بهدست كه كودكاني.ميشوند آشنا تبهكاري دنياي با
سوء مورد چنان كارآموزي ، دوره طي در ميافتند ، تبهكاران
آينده زندگي چشمانداز كه ميگيرند قرار وجنسي بدني استفاده
تبهكاري روشهاي زود خيلي آنها.ميشود نگرفتهكور شكل آنان
كارهاي به كه مييابند بهتدريجتمايل و فراميگيرند را
تا ماشيندزدي و جيببري از ;دستزنند جسورانهتري ضداجتماعي
كودكان اين از ازتعدادي حرفهاي تبهكاران.منازل از سرقت
تبهكاري دنياي در آنان نتيجه ، حضور در و ميكنند نگهداري
بهاين.مييابد تداوم و تثبيتميشود بيش و كم يافته سازمان
از اطلاعات كسب براي كودكان از گروه بهاين دستيابي ترتيب
سر در آينده براي كه سوداهايي وهمچنين كنوني وضعيت
.مشكلاست ميپرورانند
روي پيش سختي بسيار زندگي خياباني كودكان تمامي هرچند
و ميگيرند فرا زود خيلي را بقا تنازع فن و فوت اما دارند ،
آرزو آنان از برخي حتي.خوشبينند آينده به كه ميرسد بهنظر
;شوند ياتاجر و مغازهدار دكتر ، معلم ، آينده در دارند
از ونگهداري معاش امرار بار زير آنها كودكي كه هرچند
و تحصيلات دنبالكردن براي مجالي و شده مدفون خانواده افراد
با كهكودكان مواردي در.ندارند كودكانه بازيهاي حتي يا
است خانواده همانپدر ميكنند ، كارفرما زندگي خود خانواده
خانواده درامد تا كارميفرستد سر زور به را خود فرزندان كه
كار يكصاحبكار براي خاصيبچهها موارد در.شود تقويت
را كودكان از گروه يك كه است كاربزرگسالي صاحب.ميكنند
را اجناسي و ميكند جلوگيري آنها ازدستگيري.ميكند نگهداري
.ميگذارد آنها اختيار در بفروشند بايد كهكودكان
معين را كودكان روزانه درامد و فروش مقدار اينصاحبكار
معيني درصد بايد نخست بچهها روز هر پايان ودر ميكند
بقيه ميتوانند آنگاه و بدهند صاحبكار به را ازدرامدشان
.نگهدارند خانوادهشان و خود براي آنرا
امنيت رشد ، بقا ، حقوق كليه از خياباني كودكان بنابراين
سوء برابر در حفاظت بهداشتي ، مراقبتهاي اجتماعي ،
و محرومند سالم خانوادگي محيط و روحي و جسمي استفادههاي
محتاج ميدهندكه تشكيل را آسيبپذيري بسيار گروه نتيجه در
.است فوري رسيدگي و توجه
محل و آمار
نشدهاند سرشماري رسمي بهطور تاكنون خياباني كودكان
.شود تائيد و تعيين بايد آنها دقيق تعداد بنابراين و
چهارراههاي و مهم ميدانهاي همه در تقريبا اين ، باوجود
فصل در.ميشوند ديده كودكانخياباني از آمد ، پررفتو
زمستان از تهرانبيشتر خيابانهاي در آنها تعداد تابستان
به خياباني كودكان از بسياري زمستان ماههاي طي در.است
.ميكنند مهاجرت بندرعباس مانند شهرهايگرمتري
عصردر تا صبح ساعت نخستين از روز هر تقريبا كودكان اين
يا گدايي مشغول خود تعيينشده و ثابت محلهاي
والدينشان با يا شب طول در معمولا آنها.دستفروشيهستند
پلها ، زير شده ، پارك اتوبوسهاي در يا و بهسرميبرند
حتيبيرون و نيمهساز خانههاي مخروبه ، درساختمانهاي
بعضياز.ميكنند بيتوته قناديها و شركتها تهويه كانالهاي
دوربمانند ، مساجد خادمان چشم از بتوانند اگر كودكان ، اين
.صبحبرسانند به مسجد درون در را شب شوند موفق است ممكن
با ندارند مادر و پدر كه كودكان اين از تعدادي
كودكان از بزرگسال افراد اين.ميكنند زندگي بزرگسالانديگري
سوء آنها وجود از ميتوانند حال درعين ولي مراقبتميكنند
.كنند استفاده
خانوادگي زمينه
و پدر كودكان شده ، بررسي موارد از درصد نود در تقريبا
آنان از اندكي تعداد.ميكنند زندگي آنها با و دارند مادري
والدين موارد ، اكثر درهستند فراري يا و يتيم نيز
نوشتن و خواندن به قادر زحمت به نيز بقيه و بيسوادند
هستند حرفهاي مهارت فاقد و بيسواد اغلب كه پدران.هستند
گاهي و گدايي پينهدوزي ، دستفروشي ، قبيل از كارهايي به
مشاغل اينگونه از حاصل درامد دارندو اشتغال سنگتراشي
عمدتا كودكان اين مادران.نيست كافي خانواده معيشت براي
خانوادهها.ندارند خانواده درامد در وسهمي بوده خانهدار
نفر تا 10 از 5 اعضايخانواده تعداد.پرجمعيتند غالبا
از درصد حدود 80 در.است نفر آن 8 ميانگين و بوده متغير
شهرهاي و روستاها از درصد هستند440 مهاجر خانوادهها اين
و شهر مشكين بومهن ، اردبيل ، مشهد ، تبريز ، مانند ديگر
مهاجران درصد حدود 36 و كردهاند مهاجرت تهران به سبزوار
اين.شدهاند پناهنده ايران به جنگ از پس كه هستند افغاني
و شوش ميدان تهران ، جنوب در ورامين منطقه در خانوادهها
اتاق يك در خانوادهها اكثر.سكنيدارند افسريه منطقه
سكونت جايميدهد خود در را خانواده افراد كليه كه اجارهاي
برخوردارند برق و آب امكانات از معمولا اتاقها اين.دارند
كه افغاني مهاجران از بعضي.ندارند (مستقل)توالت و اماگاز
سكونت محل در بودهاند برخوردار رفاهنسبي از خود كشور در
از حتيگروههائي و خانوادههادارند هم تلويزيون خود
متروكه ساختمانهاي و خرابهها در كه هستند نيز كودكان
بسيار گروه افغانيها مهاجران ، ميان در.ميكنند زندگي
و فارسي بهزبان ناآشنايي دليل به آنهاهستند بستهاي
اجتناب مصاحبه از كشور ، از اخراج و دستگيري از ترس همچنين
از يكي سرپرستي تحت معمولا كودكان از گروه اين.ميكنند
كه آنجايي از همچنين.دارند قرار جماعتخود بزرگسال اعضاي
آنها فرزندان شناساييندارند ، كارت افغاني پناهندگان اكثر
اعضاي.محرومند بهداشتي مراقبتهاي و آموزش اوليه ازامكانات
خانوادههاي.ندارند آيندهاي شغلي نظر از خانوادهها اين
به آنها كوچكتر فرزندان از بعضي و شناسنامهدارند ايراني
از بسياري محدوديتهاياقتصادي ، دليل به اما ميروند مدرسه
خانواده مسئوليت و كنند تركتحصيل مجبورند بزرگتر فرزندان
نزديكي در هم نفري هزار تقريبا گروه يك.گيرند دوش به را
خانههاي در و بوده كولي كهظاهرا زندگيميكنند شوش ميدان
گروه اين از اينمنطقه ساكنين ساير.دارند سكني متروكه
مواد و فحشاء ترويج به مشكوك را آنها چون بيزارند
.مخدرميدانند
ميدهد نشان كردهاند فرار خود ازخانه كه بچههايي با مصاحبه
آزارهاي و استفادهها سوء دليل به اغلب كودكان اين فرار كه
پدر مجدد ازدواج و مادر مرگ از پس پدرانشان ، روحي و جسمي
را خانواده والدين از يكي موارد از برخي در و است بوده
و است شده خانواده در ناسالم محيطي بروز باعث و گفته ترك
و شده كشته زلزله يا و حادثه در ديگرپدر بعضي در
شده كودكان فرار به منجر برادران و خواهران برخوردبين
.است
جنسيت و سن
مشاهدات.هستند مذكر جنس از خياباني كودكان از درصد 95
ديده خيابانها در تنهايي به دختران معمولا كه ميدهند نشان
به و ميمانند خانه در اغلب دختران سنتي طور به نميشوند
.ميپردازند خانه به مربوط امور
كودكان كاراست سال تا 18 بين 5 خياباني كودكان سن
ظاهرا و ميشود واگذار آنها بهخود غالبا درخيابانها
ميرسيد نظر به مواردي در.ندارد نظارت آنها بر بزرگسالي
بتوانند آنكه از وپيش ميترسند كودكان اين از برخي كه
.بگيرند اجازه بزرگسالان از كه است لازم كنند صحبت آزادانه
كه چند هر (مراقبين يا كارها صاحب)بزرگسالان اين ظاهرا
تسلط كاملا خود كودكان گروه بر نميآيند ، چشم به هيچگاه
هر بزرگسال يك كه داشتند اظهار كودكان اين از برخي.دارند
خانه به روز آخر در و كارميآورد سر به را آنها صبح روز
.برميگرداند
شناسنامه كودكان درصد تقريبا 55 كه شد مشاهده همچنين
از معمولا ندارند شناسايي كارت كه آنهايي.دارند
شناسايي كارت صدور كه آنجايي از.هستند افغاني خانوادههاي
نميتوانند بخواهند هم اگر افغانيها است ، شده متوقف اخيرا
.باشند داشته شناسايي كارت
گزارشروز روزنامه مسئول مدير
شد بازداشت
با تهران استان كل دادگستري عمومي روابط - اجتماعي سرويس.
اعلام خرمي ، مهدوي بازداشت خبر تاييد ضمن اطلاعيهاي انتشار
گزارش روزنامه مديرمسئول عليه شكايت وصول دنبال به كرد ،
نسبت حضور ، عدم دليل به اما شد احضار دادگاه به متهم روز ،
قرار با مقدماتي ، تحقيقات انجام از بعد و اقدام وي جلب به
.گرديد بازداشت قانوني
|