!! ناپخته ارعاب
واكنشها تهران ، شهردار دادگاه دوم و اول جلسات
اماهنوز ، است زده دامن كشور در را وحساسيتهايبسياري
وجود اسلاميبا عدالت بر مبتني و شرايطمتعادل عليرغم
عملكرد نسبتبه اميدواريهايي فراوان ، ميتوان شبهههاي
و مدعيات اينكهقرارگرفتن جمله از.داشت كشور در قضائي
افكار داوري موجب سرانجام افكارعمومي ، معرض در مدافعات
از نميتواند هيچكس و شد ايرانخواهد جامعهمعظم و عمومي
.يابد دادگاهيرهايي چنين حكمسنگين بند
دادرسيبر اقامه براي آزموني ميتوانست كرباسچي دادگاه
به رانسبت همگان و گذارد نمايش به را اسلامي عدل موازين
.نمايد انسانيخوشبين حقوق سرنوشت و قضائيه قوه آينده
خود آن ، دخيلدر عناصر برخي و قضائي دستگاه اگر
لازم دريابند را ملياينپرونده اثرگذاري ابعاد نميتوانند
گوشزد خطير موضوع بازشدنفضاياين براي را نكاتي است
.كنيم
كهالبته جلسه ، دو اين طول در اسفانگيز نكات جمله از
طول در عملكردهايناعادلانه و غيرقانوني وقايع به توجه با
و تهديد بود ، قابلپيشبيني كاملا شهرداري ، تشكيلپرونده
.ميباشد متهم به نسبت مقاماتدادگستري ضمنيبرخي ارعاب
برايتعدادي موضعگيريها و رفتارها برخي ميرسد نظر به
كه شده عادتبدل و عرف به چنان كشور قضائي ازمسئولان
مخفيانه رعبانگيز وبازجوييهاي پرده پشت تفاوتعملكردهاي
آنان !بردهاند ياد از است عمومي معرضافكار در باآنچه را
كه لرزانند و هراسيده گروهي متهمان ، همه تصورميكنندكه
ناسزا و انفرادي سلولهاي و چشمها و دستها بستن ميتوانبا
كردو مرعوب را ايشان غيرانساني وخشونتهاي وبيخوابي
نظراند وهرگونه بصيرت فاقد جامعهاي نيزاعضاي ايران مردم
برنامههايي و پيشانديشيده از تمهيداتي نهايتتسليم در كه
تدارك شرايطي هماكنون از ياشايد.شد تنگنظرانهخواهند
را شرافتمندانه دفاع و ايستادگي خيال تاهيچكس ميشود ديده
دستگاه برابر در را خود همگان پس اين واز سرنپرورد در
آنچه.نپندارند راي و حق صاحب برابرو افرادي قضائي ،
تهران دادگاهشهردار ابتدايجلسات در دادگستري نماينده
كه - هشدار نه شد ، دومقرائت جلسه در آنچه بويژه كرد ، بيان
اين از كه بود كساني بههمه نسبت - ناپخته و صريح تهديدي
!خواهندداشت كار و سر قضائي دستگاه با پس
دادگاه ، وقت گرفتن ضمن تهران دادگستري رئيس و نماينده
يافته ، حضور باسابقهاي و بالغ و عاقل قاضي كه جايي در
اتمام از پيش را متهم ضمنا و كرده تكليف تعيين همگان براي
ميگويد كه آنجاست مدعا اين دليل.است نموده محكوم دادگاه
به و گفته سخن اذهان انحراف و پاسخگويي فراراز براي متهم
كه است وارد اتهامات دادگستري ، رئيس ازنظر لابد ترتيب اين
ظاهرا كه دادگاهي حريم به تعرض اين !آنميگريزد از متهم
به ناچار نيز قاضي كه ميرود پيش تاآنجا است مستقل
و حريم به نسبت را ضمني و ادعاهايبيمورد و شده پاسخگويي
.ميكند رد و پاسخگفته خود صلاحيت و عملكرد
دادگاهي هر در را آخر و اول حرف كه بديهي نكته اين
و بنيادين فرض محكمه استقلال و آورد زبان بر ميبايد قاضي
كه نيست امري است ، جهان دادگاههاي همه در خدشه غيرقابل
بازداشت هنگام از آنكه خاصه !باشد داشته بهاستدلال نياز
تبليغ با قضائيه قوه مسئولان نيز تهرانتاكنون شهردار
را وي و ميكنند تاكيد قاضي براستقلال رسانهها در فراوان
!مينمايند بيرونيقلمداد عامل هرگونه از بري
متناقض موارد اين چگونه كه است باقي سئوال اين جاي حال ،
از خارج سخن اگر حتي كه ميدانيم.ميشود جمع پرونده دراين
پرونده قاضي فقط لزوما شود ، بيان متهم سوي موضوعياز
پرونده ، اين شبهات لزوم بر اينك اما شود ، متذكرآن ميتواند
قضائي مقامات پيشداوريهاي و يكجانبه اينگونهدخالتهاي شبهه
از بيش را عمومي افكار و شده افزوده نيز ازدادگاه خارج
.است داده قرار ابهام و درترديد پيش
كيفرخواست در كه طولانياي و مشبع فصل اينكه ، آخر نكته
مشهودات برخي و اداري معمول نامههاي به استناد با متهم ،
موضوع ميتواند چگونه گرديد ، ذكر امثالهم و درنشريات مندرج
كه مسئولي مقامات اينكه نه مگر و شود اتهاماتقلمداد
سابق ، جمهوري رياست از اعم شد ، قرائت اداريآنها مكاتبات
سال هشت از بيش طول در جملگي شهرسازي ، و ومسكن كشور وزراي
بودهاند ، او مويد وي ، حمايت و حفظ با تهران مسئوليتشهردار
و گويد پاسخ ميبايد متهم را مكاتبات اين كه چگونهاست پس
اين به حتي.ميگيرد قرار اتهامات مبدا كلي جملگيبصورت نيز
يكجانبه صورت به كه كلي دعاوي اين زيرا بسندهنميشود ، هم
به ورود از را وي مرتبا متهم ، دفاع هنگام در شده ، ولي مطرح
دادگاه ، از خارج تهديدهاي ميدارند؟ برحذر اينگونهمباحث
كرده ، قرائت او قول از دادگستري رئيس آنچهنماينده نظير
ارائه عمومي افكار شفافيت و فراوان رفعشبهات براي اگر
دادگاه و متهم دورزدن نوعي فقط و رفتهاست خطا به شده ،
تازه ترديدهايي و پرسشها جز امامحتوايي ميشود ، محسوب
...نهاد نخواهد جريانبرجاي اين ماهيت درباره
|