اجتماعي تحولات و مدني جامعه
ايران
قرار تاريخي حساس مقطع يك در حاضر حال در ما:باوند دكتر
و بهزيستن جهت در كوشش و تلاش امكان كه مقطعي.گرفتهايم
آمد فراهم برايمان امروز دنياي در سرافراز جامعهاي كسب
اشاره
دانشكده در خرداد 1376 ، انتخابات 2 از بعد تحولات ميزگرد
اين در.شد برگزار تهران دانشگاه سياسي علوم و حقوق
جامعه بحث نحوي به داشتند سعي اساتيد از يك هر ميزگرد
شفافسازي اين.كنند شفاف را خرداد از 2 بعد وتحولات مدني
اقتصاد با مدني جامعه جملهملازمت از اساسي محور چند حول
آزادي به پرداختن تاريخي نظر از وهمچنين عمومي عرصه آزاد ،
ميزگرد اين متن گرفت ، صورت ايران ملت درگذشته آباداني و
.ميگذرد ازنظرتان
مقالات سرويس
آن و ميكنم شروع اساسي سوال يك با را بحثم:پيران دكتر
در قانونمند رخداد يك يا است اتفاق يك خرداد دوم اينكه
كه است اين بر من اعتقاد كشور؟ اين تاريخي تحولات ادامه
رياست انتخاب مراسم در مردم چشمگير حضور و خرداد دوم
ساليان از ايران در كه است تغييراتي و تحولات ادامه جمهوري
از نميتوانيم خردادرا دوم من نظر به.است شده شروع قبل
تفاوت.بدانيم مجزا شده ، شروع مشروطيت انقلاب از كه تحولاتي
بيش واقعا داده رخ امروز تا مشروطيت انقلاب از كه وقايعي
جمعي خرد يك شكلگيري و مردم عامه شدن درگير در چيز هر از
پديده يك را خرداد دوم ما اگر لذا و است توصيف قابل
آن تحليل به بايد جامعهشناسي ديدگاه از بدانيم ، قانونمند
.بپردازيم
جامعه كه بدانيم تحقيقبايد اين شروع براي من نظر به
اين و ميدهد نشان را الگويي چه خود تاريخي گذشته در ايران
.است بوده خودش تاريخ در تغييراتي چه ارائه درصدد الگو
جهتو تاريخي تلاش يك دوردر گذشتههاي از ايران جامعه
و قانونمند جامعه يك به جامعهزورمندمداري يك از دگرگوني
.ميبرد سر به قانونگرا
زمينه بيشتر كه شهر درزمينه بزنم برايتان مثالي يك فقط
تاثير تحت ايران به آمدناسكندر با هست من كار و تخصصي
خود امر اين كه خودفرمانايجادميشود شهرهاي هلني تمدن
در شهروندي بر مبتني جامعهاي سمت به حركت نطفههاي اولين
.است ايران
شد ، سركوب شديدا اينگرايشات ساساني دوره در بعدها
آن جانشين شاهي شهرهاي رفتندو ميان از خودفرمان شهرهاي
شهرهاي مقابل زورفرماندر شهرهاي شهرها ، شدنداين
جامعه يك از برايحركت تلاش اسلامي دوران در هستند ، خودفرمان
شكل قوانين و سنتها براساس جامعهاي يك به زورمندمدار
تداوم ايران تاريخي الگوي هم باز خلافت ، زور با كه ميگيرد
بر مبني عرب متفكر مهدي محسن گفته به كه واينجاست مييابد
صاحب شهروند روياي.برميخوريم تاريخي دوروياي شكلگيري
ايران جامعه در كه الگويي و العادل السلطان روياي و حقوق
نظام برپايه و زورمندمداري الگوي ميكند پيدا تداوم
معين مشخص نهادهاي در قدرت تمركز با خردمدار شاهنشاهي ،
از قانونگرا جامعه يك به گرايش از بحث لذا.است رسمي
تاريخي گذشته به و ميرود فراتر مشروطيت انقلاب محدوده
تمايل ايران ملت مبارزات تاريخ طول در و برميگردد ايران
قابل كاملا زورمندمداري از عبور و جامعه شدن قانونمند به
تحقيق به كنم صحبت مستند اينكه براي.است رديابي و مشاهده
علامه دانشگاه دانشجويان كمك به پيش سال ده از شده انجام
الگوهاي ديگري و ايران در شرقشناسي مورد در يكي طباطبايي
براساس تحقيق دو هر كه ميكنم اشاره ايران در حكومت تداوم
كه نهايي اطلاعاتاست شده انجام تاريخي متون محتواي تحليل
وجوه از يكي ميدهد نشان گرفته قرار تحليل و تجزيه مورد
زورمندمداري عليه مبارزه ايران ، ملت مبارزات تمام مشترك
مراحلي در ايران اجتماعي نظام كه آنجا از ولياست بوده
تاريخي الگوي لذا ميشده ، دچار ساختاري تعادل يك به
ايران در خارجي و داخلي دائمي كشاكشهاي خلاف بر زورمندمدار
.ميكند پيدا ادامه قرنها براي
مجددا الگو اين پيروزي از ايران ، پس ملت مبارزات عليرغم
براي تلاش پس.است وادامهيافته شده احيا جديدي شيوه به
تاريخي حركت بهقانونگرايي ، زورمندمداري از جامعه حركت
اجتماعي تحولات دارد اهميتبنيادين امروز كه آنچهاست
.ميشود مطرح مجددا تحولاتتاريخي آنها بستر در كه است
اين شده ، ساختاري دستخوشتحولات ايران جامعه اكنون
اجتماعي قرارداد دوره يك بهشروع گرايش ساختاري تحولات
جامعه يافتن اهميت درك منبراي نظر به و دارد ايران در
نكات اين و شود توجه ايننكات به بايد ايران در مدني
در مدني جامعه سابقه بگيرد ، قرار تحليل و تجزيه مورد
.است شده متولد اروپا كه ميرسد و 18 قرون 16 ، 17 به متون
آغاز در مدني جامعه بحث كه هنگامي به اروپايي متفكران
:كردند صحبت وضع دو از شد مطرح مجددا سرمايهداري شكلگيري
هر جامعهاي هر لذابا.تمدني و وضعمدني -طبيعي 2 وضع 1ـ
جامعه بحث ميرسدوارد سياسي بهسامان والگويي شكل
جهت در يا مدني جامعه در حاكميت الگوهاي منتها مدنيميشود ،
مدني جامعه سركوب جهت در يا حركت آن با ديالوگ و توافق
مدني جامعه خود تاريخي ضرورتهاي براساس آنان.ميكند حركت
مدني جامعه شكلگيري روند بايد نيز ما امروز و كردند ايجاد
كشف ايران تاريخ در آن به مربوط نهادهاي به توجه با را
و امروز ضرورات و تاريخي زمينه پايه بر بتوانيم تا كنيم
تحليل حاضر شرايط در را مدني جامعه مسئله جهاني تحولات
رخداد يك عنوان به را خرداد دوم زاويه اين از و كنيم
تفسير بوم و مرز اين تاريخي تحولات جريان در قانونمند
.كنيم
ايران جامعه.شود بررسي چندمقطع از بايد تحولات اين
ايران جامعه در شهري جامعه سازوكارهاي و است شهري يكجامعه
با مواجه حاضر حال در ايران جامعه.است شدن پياده حال در
و دانشآموز ميليون امروزه 20 است ، جديد مرجع گروه يك ظهور
اقصي در مرجع گروه زندگي شروع اين داريم ، دانشجو ميليون 2
به را اساسي تحولات ايران جامعهروستايي است ، كشور نقاط
در بار اولين براي و سرگذراند از اسلامي انقلاب از بعد خصوص
برخلاف شهري ، جامعه راي با روستايي جامعه براي ايران جامعه
دوم انتخابات در ميرفت ، روستايي جامعه از كه انتظاراتي
.است شده يكدست خرداد
قرار تاريخي حساس مقطع يك در حاضر حال در ما:باوند دكتر
كسب و بهزيستن درجهت كوشش و تلاش امكان كه مقطعي.گرفتهايم
اگر آمده ، فراهم برايمان امروز دنياي در سرافراز جامعهاي
كنيم ، استفاده مطلوب نحو به فرصتتاريخي اين از بشويم موفق
اين اگر اما بود ، خواهد موفقيت قرين پيشاست در كه راهي
يك در بدهيم ، دست از ديگر گذشته فرصتهاي راهمانند فرصت
اگردر ديگر عبارت به ميگيريم قرار نسبي تاريخي نوعتوقف
در موفقشويم داده ، رخ ما جامعه در كه تحولي با برهه اين
و فرهنگي مردم ، اعتلاي عمومي رفاه تامين اقتصادي ، توسعه جهت
از حاكي بكنيم ، بينالملليپيدا صحنه در مطلوب جايگاه كسب
كنيم استفاده تاريخي فرصت ازاين توانستهايم كه است اين
اخير تاريخ بر ديگري ضعف نقطه يك بايد نشود چنين اگر ولي
وتحولات خرداد دوم حركت مطالعه اساس براين خودمانبيفزاييم ،
دوم انتخابات اعلاماهداف يا شعارها در است ، ضروري آن از پس
ايران ديگري و آباد ايران يكي شد مطرح نكته دو خرداد
در دوواژه اين ايران اخير تاريخ در كه است عجيب.آزاد
همواره و شده عجين مردم ، آرمانهاي اميالو افكار ، تاروپود
روبهرو ناكاميهايي با ولي بودند طلبش در تاريخ طول در
تهاجم از بعديعنيبعد به قرن 13 از واژه اين 2 بخصوص شدند ،
به كه شومي ارثيه همچنين و معنوي و مادي ويرانيهاي و مغول
بود گذاشته جا به ما جامعه در سياسي خشونت و خشونت نام
آباداني ، آبادي ، مسئلهكرد پيدا استمرار و تداوم نوعي
صورت حدودي تا داوطلبانه و فردي بصورت انساني تلاشهاي
و شده ويران قراء احياي براي حسننيت با انسانهايي گرفت ،
افراد اين نام به محلها همان و كردند تلاش شده مخروب قنوات
اكبرآباد و حسينآباد حسنآباد ، مانند دورانديش گمنام
ساختار يك براي تلاش اما.است شده نامگذاري...و امروزي
زمان در توجه قابل بصورت شايد كه گسترده و يافته توسعه
صفويه سقوط از پس بود ، گرفته صورت شاهعباس ويژه به صفويه
برخورد از بعد شد ، متوقف روند اين مجددا داخلي جنگهاي و
و ميرزا عباس زمان در آباداني جهت كه تلاشهايي غرب با
.گرديد روبهرو نسبي نافرجاميهاي با گرفت صورت اميركبير
جامعه در كه پديدهاي تحقق 2 براي بود تلاشي مشروطيت ، جنبش
و آزادي احياي دوم و آباداني براي تلاش يكي.بود مطرح ما
ساختار در مغول زمان از بخصوص كه خشونت به دادن پايان
.بود شده نهادينه حدودي تا و گرفته جاي ما حكومتي نظام
ملي نهضت.شد روبهرو نسبي ناكامي نوعي با هم تلاش اين ولي
و سياسي ايجادرنسانس براي مردمي جنبش يك عنوان به نيز
اعتلاي و اقتصادي وتوسعه رشد براي زمينهاي نمودن فراهم
عليرغم ايران مطلوببراي جايگاه احراز و فرهنگي
گفته به و شد نافرجاميهاييروبهرو با اوليه موفقيتهاي
هرچند ملي نهضت بود ، دولتمستعجل ولي درخشيد خوش:حافظ
بعد در بلكه داخلي بعد در فقط نه وليارزشهايش خورد شكست
جديد حركتهاي ايجاد با را خود مثبت آثار جهاني منطقهايو
ترديد بدون داد روي ايران در كه انقلابي و تحول.گذاشت بجا
و بود ايران مردم نشده ارضا درخواست و حركت اين استقرار
و آبادي بحث است مطرح ما براي امروز كه انتظاري اين بنابر
بعد چند از امروز به خرداد 76 دوم بازنگري لذا.است آزادي
فيالبداهه امري اقتصادي توسعه مسئله ابتدا:است تامل قابل
قرين يا بوده نافرجام اينكه از اعم تلاشهايگذشته.نيست
ميتوانسته بوده مثبت اگر كه است زمينهاي هرحال در موفقيت
اگر ولي باشد اقتصادي توسعه امر در كارساز و موثر
به اما گذاشته برجا را خودش منفي آثار بوده نافرجاميهايي
معضلات حل و حركت ادامه براي را بيشتري تلاش و كوشش هرحال
در كشورهاي زمره در هنوز توسعه لحاظ از ما زيراميطلبد
وجود بدون اقتصادي توسعه مسئله اما هستيم جهان توسعه حال
و مسايل بررسي براي جامعه در آزاد تعاملات بدون و آزادي
و اقتصادي توسعه و آزادي مسئله.بود نخواهد عملي مشكلات
اقتصادي بعد در البته.هستند پديده يك دوبال آباداني
شايد وقت كوتاهي دليل به شايد و بايد كه آنچنان
وجود و آزاد و باز فضاي دليل به ولي نشده انتظاراتبرآورده
اين سوال اكنون.است شده باز برايش جديدي افق عقايد تضارب
ترجمان ميتوانيم چگونه سياسي بعد در را آزادي همين كه است
مبتني تصميمات امروز دنياي نظام در ببخشيم؟ آن به خارجي
.ميشود اتخاذ تخصص و كار تقسيم اصل دو بر
خودشمسئول نوبه به جامعه فرد هر مسئولند ، انسانها همه
انساني مسئولند ، هر خود رفتار برابر در هم مسئولان است ،
در.باشد بايدپاسخگو باشد داشته تصميمگيري صلاحيت كه
دنياي نظام در.ندارد مسئوليتوجود از مبرا مسئوليت واژه
همين منظور به حقيقت در تفكيكقوا و تقسيم مسئله امروز
يكديگر با موازنه حال در اينكه ضمن قوه سه يعني است نكته
كافي هم اين ولي كنند ، كنترل را يكديگر ميبايد هستند
چرايي و چون و كنترل و نظارت مظان در قوا سه اين نيست ،
تحقق وقتي سياسي جامعه بگيرند ، قرار بايد سياسي جامعه
و فشار گروههاي و انجمنها جمعيتها ، احزاب ، كه ميكند پيدا
منافع بين منصفانه موازنه نوعي خود نوبه به كه غيره
نوعي ميكنند ، ايجاد جامعه در موجود متنوع و متفاوت
بايد.كنند مطرح مسئولين قبال در را چرا و چون و چالشگري
است مدني جامعه از برخاسته خود سياسي جامعه كه كنم اضافه
اگر.باشند مردم پاسخگوي بايد قوا سه مسئولين با همراه و
تصميمگيري و است مردم آن از حاكميت كه باوريم براين ما
لازمهاشمشاركت اين بنابر برميگردد ، مردم آراي به نهايي
زمينههاي درتمام خود مربوطه جامعه امور اداره در مردم
دوم انتخابات اينميان در.است سياسي و اقتصادي فرهنگي ،
و سياسي لحاظ از جديد وپويايي ديناميك عرصه يك خرداد
.آورد بوجود ما جامعه نفع به خارج در و داخل در اجتماعي
سياست كه كنم اذعان را نكته اين بايد خارجي سياست حوزه در
از برخي در نبود ، پيش يكسال پرداخته و ساخته خارجي
بوده ، روبرو نسبي نافرجامي نوعي با خارجيما سياست زمينهها
مصالح و منافع حفظ براي تلاش نيز زمينهها بعضي در البته
براي مثبتي گامهاي فارس خليج مورد دراست گرفته صورت ملي
از بعد بخصوص شده ، برداشته همسايه كشورهاي با روابط بهبود
رهگذر اين در جدي تلاشهاي اسلامي كنفرانس سازمان برگزاري
.است گرفته صورت
دارد ادامه
|