موزه در فرعوني مصر گنجينه
پاريس لوور
مغز در انديشه يك ظهور از
شد عكسبرداري
موزه در فرعوني مصر گنجينه
پاريس لوور
سال در كه بود كسي نخستين فرانسوي دانشمند شامبليون
كرد لوور موزه وارد را فرعوني آثار 1826
را قطعه هزار حدود 150 لوور ، موزه فرعوني بخش هماكنون
دربرميگيرد
خود مفتون را ما قدمتش ، هنوز رغم به فرعوني تمدن
ميسازد
مشهور موزه ميلادي ، بازديدكنندگان گذشته دسامبر روز 21 از
فرعوني مصر تمدن بخشويژه از توانستند پاريس لووردر
هدف با و طاقتفرسا كار سالها از پس بخش اين.كنند بازديد
اكنون كه طوري به.شد بازگشايي دوباره آن ، گسترش و ترميم
كه است سالن و 18 مترمربع هزار ده حدود مساحتي داراي
گذاشته بهنمايش آن در فراعنه دوران در مختلفزندگي جنبههاي
.است شده
تاريخ شدن روشن
تاريخ در كه بود كسي فرانسوي ، نخستين دانشمند شامبليون ،
لوور موزه وارد را فرعوني آثار و قطعهها مه 1826 15
كنسول سالت ، هنري مجموعه سال ، همان در شامبليونكرد
قطعه هزار دربرگيرندهچهار كه كرد كشف را مصر در بريتانيا
.بود سوم رمسيس و تانيس جملهسفنيكس از فراعنهو دوران از
خريد براي را پادشاهفرانسه پنجم ، شارل موافق توانستنظر وي
را ديگر فرعوني قطعه فرانسه 500 بعد ، سال.كند جلب آنها
از وشماري دوم رمسيس بزرگ نقاشي ميانآنها ، در كه خريد
.داشت دورهوجود آن زنبيلهاي و گلدانها ، ظروفها جواهرات ،
تمدن از غني و زنده توانست ، چهرهاي لوور موزه سان بدين
عظيم مجموعه اين درمعرفي شامبليون.دهد ارائه فرعوني
هنر تاريخ فراعنه ، دوره آثار از مجموعه اين:چنيننوشت
كهن ملت تاريخ حالپايههاي درعين.ميسازد روشن برايما را
.ميدهد نيزنشان را زندگي گوناگون وجنبههاي مصر
شامبليون ، اهتمام درگذشت از زندگيپس مختلف جنبههاي
و يافت كاهش فراعنه دوره گنجينههاي به فرانسويان
بار فرانسه ، تا نوزدهمميشديم قرن موزه منتظر ماميبايستي
آن از.يابد بيشتريدست فرعوني قطعههاي و برآثار ديگر
گنجينههاي به-انگليسيها همانند -اهتمامفرانسويان هنگام ،
بخش هماكنون كه طوري به.يافت روزافزايش به روز فرعوني
دربرميگيرد ، را قطعه هزار حدود 150 كه لوور موزه فرعوني
ديني ، كشاورزي زندگي مختلف جنبههاي درك براي اساسي مرجع
.است كهن مصر سياسي و فرهنگي
شكوهمند دورههاي
595589) ويكتورهاب از فرعوني ، تنديسي مصر بخش مدخل در
آثار ديگر ميان در.است نشسته چمباتمه كه دارد قرار (م.ق
مصري منشي از تنديسي دارند ، جاي سالن در 13 كه بخش اين
اين.است ميزيسته م.ق تا 2350 سالهاي 2500 در كه است
گستردهاي جهاني شهرت از تنديسجوكاسترا همانند تنديس
قرار نيز بزرگ تنديسسفنيكس بخش ، اين دراست برخوردار
تاكنون.دارد بلندي متر و 4 شده ساخته گرانيت از كه دارد
سفنيكس اين كه نميدانند باستانشناسان تاريخنگارانو
.فرعوناست كدام نمايانگر
ديداركنندگان چشمان
مصر بخش سرپرستي سال 1993تاكنون از كه زيگلر جان
:ميگويد بخش اين جديد وضعيت درباره دارد برعهده را فرعوني
مورد لوور موزه بخشهاي ساير از بيش فراعنه دوران بخش
آثار ارائه اينبخش ، هدف.ميگيرد قرار مردم بازديد
جنبههاي درك براي بازديدكنندگان به كمك و هنري برجسته
رغم به فرعوني تمدن:افزود وي.است فرعوني تمدن مختلف
كه گونه همان درست ميسازد؟ خود مفتون را ما همچنان قدمتش
تمدن.بود كرده خود مفتون اين از پيش را ملتها ديگر
در حكمت و هنر بيانگر يونانيان نظر از مصريان فرعوني
اهرام با تمدن اين همچنين.است آن معاني ژرفاترين
مصر آن ، بر افزون.است انسان هوش عظمت بر گواهي سهگانهاش ،
مبهم و بغرنج مديد مدتهاي براي كه اسطورههايش با باستان
به كه رسمالخطش نيز و ناشناختهاش فلسفه و سنتها و مينمود
مرگ كه ارادهاش و بود ، داده رمزش و راز گشايش به تن سختي
.ميرود شمار شگفتيهابه خاستگاه ميطلبيد ، چالش به را
تحفهها و گنجها
دوستان:ميگويد فرانس دي افتخاريكالج استاد يويوت ، جان
فرعونيانجام مصر مورد در كارهايابتكاري لوور موزه در ما
نويندانش دستاوردهاي كه دادند بهخرج فراواني تلاش و دادند
صحبت ايندانش درباره بايد ما.نظرميگرفت در را مصريان كهن
مليتها دانشمندانياز تلاش اثر بر و بهتدريج دانش اينكنيم
آثار پراكندگي من نظر به.است شده مختلفنمايان تخصصهاي و
بلكه نميسازد ، وارد مصر به زياني مختلف موزههاي در فرعوني
به تا برميانگيزد را جهان مردم از بسياري كه است عاملي
.كنند كشف را گنجينهها اين جغرافيايي خاستگاه و بروند مصر
فرعونيان تاريخ درباره كتاب بهترين را قاهره موزه من
در ديگري آثار آيا:كه پرسش اين به پاسخ در وميدانم
:گفت يويوت جان استاد باشند؟ نشده كشف هنوز كه هست مصر
اما يافت ، دست گورهايجديدي يا اهرام به موكداميتوان
كه ميدانم همه ، اين با.نميداند را اينها كسشمار هيچ
هنوز فرعوني تمدن.نشدهاند كشف هنوز كه هست ديگري چيزهاي
ما فرهنگي سنتهاي زيرا نميآيد ، نظر به ناآشنا ما نظر از
وقتي ما.است كرده محافظت آن بنيادهاي و ازكتابخانهها
مصر از را خود سخن پيوسته ميكنيم ، صحبت اروپا تاريخ از
نزديكي كنار در تخيلي نزديكي اينميكنيم آغاز كهن
نوين ، ارتباطي ابزارهاي وجود با.ميگيرد جاي جغرافيايي
از مصر ، اكنون.است نيرومند ديگري هرزمان از نزديكي اين
نظرميآيد به شگفتانگيزي مكان ما ازنظر و مختلف ديدگاههاي
در وشگفتانگيز فضا در شگفتانگيز ;نزديكاست بسيار ما به كه
.زمان
المجله:منبع
خارجي رسانههاي واحد:ترجمه
مغز در انديشه يك ظهور از
شد عكسبرداري
تهيه تصوير مغز در انديشه يك ظهور از زياد ، سرعتبسيار با
.كنند
صورت به كه فرد يك مغز در انديشه ظهور از تحقيقات ، اين در
در و ساعت در كيلومتر سرعت 400 با الكتريكي علائم پيدايش
.است شده تهيه تصاويري است ، مغزي سلولهاي مسير
واسطه به كه مغز مختلف نقاط در ولتاژ نامحسوس بسيار تغيير
بسيار ميكروسكوپ يك كمك با بود آمده پديد انديشه اين حركت
شده ثبت پتانسيومتري كاوش به موسوم روشي استفادهاز و قوي
.است
سلول هزار تصاوير اين در تلگراف ساندي نامه هفته نوشته به
.ميرسانند مدد ظهورانديشه به هماهنگ فعاليت يك در عصبي
وجود (عصبي سلول) نرون ميليارد از 100 متجاوز آدمي مغز در
ناحيه در موجود كهكشانهاي شماره با تعداد اين كه دارد
قادرند نرون تعداد اين.است مقايسه قابل كيهان رويت قابل
توليد برقانرژي چراغ يك كردن روشن براي كافي ميزان به
.كنند
نيز مغز فعاليت روي بر الكل تاثير همچنين تصاوير ، اين در
سرعت از ماده اين چگونه كه ميشود آشكار و شده داده نشان
.ميكاهد مغزي پيام انتقال
نيز ذهن عمل نحوه در تغييرات ايجاد بر نيز موسيقي تاثير
گرفته قرار توجه مورد آزمايشها اين در كه ديگرنكاتياست از
.است
فروشيها كتاب پيشخوان روي
|
باران همين پشت
هنري حوزه:ناشر / (منصور) ميرباذل سيدعلي:سراينده
:جلد طرح / (شعر گروه) كارشناسي تبليغاتاسلامي سازمان
شمارگان3300 / تهران -اول ، 1376 چاپ / ميرفتاح علي سيد
.تومان رقعي ، 170 صفحه ، 55/ نسخه
سروده (گزينه قطعه 44) شعر مجموعه عنوان باران همين پشت
.است معاصر جوان شاعر (منصور) سيدعليميرباذل
گونه به و غيرنيمايي و عروضي غير شيوه به سرودهها ، كليه
درحوالي و كلمهباران با بيشتر و گرفته شكل سپيد ، شعر
.است شده آفريده شاعر ، انديشه در باران
و جلگه در معاني ، جوان آهوان گويي كه است چنان سرودهها
رغبت و ميخرامند سرخوش ، و طراوت با واژگانپارسي ، دشت
!بازايستند وپويايي ، پوييدن از دمي ندارند
ناپيدا مرزهاي
چاپ / تهران يزدان انتشارات / ندوشن اسلامي محمدعلي دكتر
/ رقعي صفحه ، 210/ نسخه شمارگان3300/ اول ، 1376
تومان بهاء750
كنار در كه است مقالههايي تازهترين مجموعه ناپيدا ، مرزهاي
و فرهنگ نبريم ، ياد از را ايران:نويسنده كتابديگر شش
جهان در بشر حقوق مناقب ذكر وناگفتهها ، گفتهها فرهنگ ، شبه
و ميگيرد قرار تنهاييش ، و ايران و بشنويم را سخنها سوم ،
و فرهنگي اخير ساله چهل مسايل به ناظر آنها ، همه محتواي
اين كتاب ، اين در شده طرح اصلي سوال.است ايران اجتماعي
در و تاب ، و پرتب و پرشتاب دنياي يك بطن در ايران كه بوده
پيش در را راهي چه بايد صنعتي ، و سنتي فرهنگ دو ميان
بيابد آن براي پاسخي كوشيدهاست مولف توان ، حد در و گيرد؟
:است دستيافته مقالات كليه در پاسخ دو به نهايت در و
هزار چند تجربه حاصل كه خود فرهنگ مثبت جنبههاي به (1
.بماند پايبند است ، گذشتگان چكيدهخردوري و ساله
نشان آگاهانه وفاداري امروز ، جهان اقتضاي و علم به (2
.دهد
خواندني ندوشن ، اسلامي دكتر آثار ساير همچون نيز كتاب اين
.است
مدرسه و خانه در نوجوان و كودك انضباطي خود
انتشارات موسسه / زندي احمد دكتر:ترجمه / گوردون توماس
صفحه 312/ جلد دوهزار:شمارگان / اول 1377 چاپ /بعثت
.ريال بهاء9500 / وزيري
نشان كتاب اين در آمريكايي روانشناس گوردون ، توماس دكتر
كارآيي درس كلاسهاي و خانه در سنتي انضباط چرا كه ميدهد
كارگيري به قالب در را موثر شيوههاي ميتوان چگونه و ندارد
به را انضباطي نوين شيوههاي و كرد آن جانشين گروهي روشهاي
ساله چند تجربيات وي ، .داد آموزش معلمان و خانوادهها
عليه اعتراض صورت به باليني روانشناس يك عنوان به خودرا
داشته اعلام قدرت بر مبتني انضباط و كودكان بدني تنبيه
مشكلات موجد تنها موجود ، انضباطي شيوههاي كه است ومعتقد
را رفتارها اصلاح و تغيير نقش و ميشوند كودكان براي جديدي
نيز را پاداش و جايزه بخشي اثر افسانه همچنين وي.ندارند
.است برده سوال زير كودكان مورد در
فصل يازده شامل نويسنده ، و مترجم پيشگفتار از غير به كتاب
سنتي روشهاي انضباط ، :قبيل از مفاهيمي درآن كه است
در كودكان آن ، خطرات و تنبيه كارآيي عدم تنبيه ، و پاداش
روان كتاب ، ترجمه.ميگيرد قرار بحث مورد..و كنترل برابر
ازلحاظ مترجم ، علمي تسلط به توجه با و است مناسب بسيار و
.نميشود ديده آن در خاصي اشكال نيز تخصصي
|
فرهنگي كوتاه اخبار
|
فرهنگي اخبار
ملي كميسيون يونسكو سوي از ويژه آموزشي جايزه اعطاي
سازمان:داشت اعلام اطلاعيهاي صدور با ايران ، در يونسكو
و تشويق منظور به يونسكو متحد ملل فرهنگي و علمي تربيتي ،
به پژوهشي و آموزشي نهادهاي و سازمانها افراد ، ترغيب
در بشر حقوق آموزش زمينه در خلاقه مبتكرانهو اقدامات انجام
فعاليتهاي به ،(20041995)بشر حقوق آموزش بينالمللي دهه
گرفته انجام حقوقبشر آموزش زمينه در كه برجستهاي و شاخص
دلارتعيين هزار جايزه 10 اين مبلغ.ميكند اعطا جايزه است ،
:است زير شرايط تابع آن احراز و شده
محلي ، ملي ، سطوح در بشر حقوق آموزش برنامههاي اجراي
;وبينالمللي منطقهاي
و پيشبرد براي ويژه كمكهاي ارائه يا آموزشي دادههاي توليد
;بشر حقوق توسعهآموزش
آموزشي ، روشهاي بهبود منظور به كاربردي پژوهشهاي اجراي
آموزش به مربوط مشكلات و مسائل شناخت و روشهايارزيابي
;بينالمللي و منطقهاي سطوحملي ، در بشر حقوق
افكار بين در بشر حقوق ترويج جهت خاص تسهيلات ساختن فراهم
;آموزشي ابزارهاي ازطريق عمومي
بشر حقوق آموزش زمينه در كه مراكزي يا تشكيلات ايجاد
تاريخ 3 تا ميشود دعوت متقاضيان ازفعاليتميكنند
نام نام ، ) مشخصات ذكر با را خود درخواست فرم تيرماه 1377 ،
به فعاليت شرح از خلاصهاي و (..و تحصيلات ميزان خانوادگي ،
شهيد فلسطين ، ساختمان چهارراه انقلاب ، خيابان تهران ، آدرس
صندوق يا درايران يونسكو ملي كميسيون اسلاميه ،
نيز تلفن 6462708 شمارهدارند ارسال پستي449811365
.بود خواهد علاقهمندان بهسوالات پاسخگويي آماده
فوتبال و فراغت اوقات ارتباط درباره ديدگاه دو
پزشكي علوم دانشگاه علمي هيات عضو:عشايري حسن دكتر
نيست كاذب فوتبال هيجان
دانشگاه علمي هيات عضو عشايري ، حسن استدكتر غيرواقعي
رابطه هيجان:ميكند چنينتعريف را هيجان ايران ، پزشكي علوم
محركي يعني.دارد محرك پديده به نسبت ما شناخت با مستقيمي
شده ، به انجام آن روي فيزيولوژيكي تغييرات ميشودو مغز وارد
به آدمي ميشود سبب تجربه اين.ميشود ظاهر هيجان صورت
.بگريزد منفي هيجانات از و برود هيجاناتمثبت دنبال
ازمسابقات حاصل هيجانات آيا كه سوال اين به پاسخ در وي
مسابقههاي اطلاعرسانيفرهنگي ستاد به است ، كاذب فوتبال
.ندارم قبول را كاذب منهيجانات:داد پاسخ چنين جامجهاني
وجود كه ميناميم كاذب را ماپديدهاي زماني ، كه چرا
.است غيرواقعي ولي دارد ، وجود هيجان اين ولي باشد ، نداشته
.است غيرواقعي هيجان يك هيجان ، اين يعني
بهترين كه عشق مثل مركب ، يا هستند ساده يا هيجانات
هيجانات.ميآيد بوجود انسان در فقط و است ، مركب هيجانات
شكل ذهن تكوين با و ناآگاهانه ، يا هستند آگاهانه يا
هيجانات هم و است آگاهانه هم هيجان فوتبال ، در.ميگيرند
اينجا كنند ، ظهور نتوانستهاند كه هيجاناتيشده سركوب
هيجاني شرايط بازي ، كلي طور به و فوتبال.ميشود ظاهر
هيجانانگيز بازي ، اصولا.ميكنند ايجاد تشديدكننده و متنوع
اين سوال هميشه هيجان ، درنيست پيشبيني قابل چون است ،
بيروني يا دروني ميتواند انگيزه اين كجاست؟ انگيزه كه است
دو هر يا جمعي يا فردي.باشد بيروني هم و دروني هم يا
در ميتوانند نيستند ، معطوف كه سرگردان هيجاناتباشد
.بگيرند شكل ملي و جمعي بازيهاي
يك و دستهجمعي هوش يك داريم ، هوش يك ما:داد ادامه وي
كاذببگوئيم ، بيسوادي هيجان جاي به اگرعاطفي هوش
گستردهتر حماقت ميگويداگر دانشمندي.است بهتر عاطفي
به و عصبشناس يك عنوان به مننميشود محسوس ديگر باشد ،
جديد ، قرن صنعتي بيگانه خود از جامعه يك بازتاب عنوان
.است فئوداليستي جامعه يك به متعلق فوتبال ميگويم ،
وثمره محصول برداشت شادي ، بزرگترين كشاورزي دوره در
رشد و زد ، هم به را اين آمد صنعت.بود زندگي شور و زندگي
شدن صنعتي اين زائيده را فوتبال من و شد حاكم صنعت
كردهايم قبول را فوتبال آنقدر ما.دارم هم منبع ميبينم ،
زندگي شور طوري صنعتي ، زندگي.نميپردازيم آن ريشه به كه
اوقات براي ميگردد چيزهايي عقب انسان كه كرده مختل را
اين.تعقل تا است هيجاني تخيل بيشتر امروزه.فراغت
تشديد رسانهها وسيله به كه هيجاني و ذهني سرمايهگذاري
اين در من را عامل مهمترين.نيست عقلاني اصلا ميشود ،
واقعيت ميتوانستند رسانهها هيجانات ، تعديل براي كه ميبينم
دروغ از برتر بلكه نميگويند ، دروغ رسانههانكنند گريزي
را پررنگ حقيقت در.ميگفتند دروغ كاش اي.ميكنند عمل
كه است تحليلي بدترين واقعيت ، كردن پررنگ.ميكنند كمرنگ
تحريف اين ولي كرد ، كشف ميشود را دروغ.ميدهد روي ذهن در
.كرد كشف نميشود راحتي به را واقعيت
بهنفع مردمي هيجانات از بهرهبرداري چگونگي مورد در وي ،
جهان در اينپديده از مثبت بهرهبرداري فعلا:گفت خودشان
.ميشود اقتصادي يكبهرهبرداري بيشتر گرفته ، صورت كمتر
در سعي بينالمللي و پيچيده بسيار سازمانهاي مسلما
آن مانع عاطفي ، بيسوادي اماميكنند آن كردن قانونمند
.است
الگوي قديم.ساختهاند هنرپيشه ورزشكاران از رسانهها
انقلاب ، از بعد ما ، كشور در.بودند هنرپيشهها مردم ،
.پركردهاند را هنرپيشهها جاي فوتباليستها
فراغت اوقات براي برنامهريزي نداشتن:فردي اميرحسين
است ملي مصيبت كودكان
فوتبالهستند ، جنجالهاي تاثير تحت بقيه از بيش بچهها
مواقعي درچنين تحليل و تجزيه قدرت نداشتن خاطر به آنها
.ديد خواهند آسيب
با درگفتوگويي نوجوان ، و كودك نويسنده فردي ، اميرحسين
برنامهريزي نداشتن:جامجهانيگفت اطلاعرساني ستاد خبرنگار
ملي مصيبت يك نوجوانان ، و فراغتكودكان اوقات براي مناسب
هر خانوادهها كه است شده سبب عدمبرنامهريزي ، اين.است
اكنون هم.باشند گريبان به دست معضل اين با تابستان سال
در درست بچهها فوتبال ، جامجهاني مسابقات برگزاري با
.هستند فوتبال شعف و شور اختيار
فوتبال:افزود ورزش ، اين جذابيتهاي به اشاره ضمن وي
خلاقيت ، تحرك ، .است مختلفي قابليتهاي داراي كه است ورزشي
بازي اين ميشود نيز امكانات حداقل با اينكه و جوش و جنب
جهاني ورزشي به فوتبال شده باعث امر همين داد ، انجام را
.ميزند دامن را فوتبال به علاقه مشترك ، حس و شود تبديل
و عمومي افكار ميتوان چگونه كه سوال اين به پاسخ در او
:گفت ساخت ، واقعنگر فوتبال بهپديده نسبت را جامعه كلا
رسانههاي از رسانههااعم.دارد بستگي رسانهها به اين
اگر.است مطبوعات و سيما و صدا و نوشتاري و شنيداري
احساسات دچار و نباشند واقعبين ما ، ورزشي مسئولانبخش
مسابقات در.ميكند سرايت بهجامعه حس اين باشند ، زودگذر
سرود سريعا ميشدند ، تلويزيون پيروز ايرانيان وقتي مقدماتي
وسيما صدا سياست زمينه ، اين در من نظر به.ميكرد پخش ملي
و برد هيجانات بر اين ، از بيش هم مطبوعات و نبوده معقول
.دامنميزدند باخت
مطالعه در كه است عمومي فرهنگ شوراي وظيفه اين:افزود وي
.بپردازد قضايا اين ريشههاي و گذشته به
ارتقاء نفع به ميتوان جريان اين از چطور اينكه درباره وي ،
به توجه نفس:گفت كرد ، استفاده جامعه عمومي فرهنگي
ورزش به شوق بازيهاميتواند اين هيجانات و شور و جامجهاني
.دهد افزايش جامعه افراد در را
|
|