;مدني جامعه و ايراني خانواده
همسويي؟ يا رويارويي
كه ميگيريم قرار اساسي سوال اين مقابل در اكنون o
تا شدهاست باعث عواملي سلسله يا عامل واقعاچه
حقوق به هم يافته توسعه و مدني جامعه يك در شهروندانسياسي
برآيند؟ آن احقاق صدد در مصرانه هم و گشته خودواقف
ارتباطي مدني جامعه شدن نهادينه و ظهور و فرهنگ:اشاره
ميسازد ، را فرهنگ آنچه اما.دارند يكديگر با تنگاتنگ
عنوان به خانواده.آنهاست از يكي خانواده كه است نهادهايي
است ، موثر فرد اخلاقيات رفتارو در كه اجتماعي نهاد نخستين
با فرد.ميدهد گسترش نيز عرصهرياست به را خود تاثير
است ، يافته رشد آن در كه ازخانوادهاي تاثيرپذيري
يا سلطهپذيري ;ميزند رقم نيز را خود آيندهسياسي
يا سياسي ، محافظهكار صحنه در فعال يا سلطهگري ، بيتفاوتي
حاضر مقاله.متاثرند خانوادگي تربيت از همگي...و تندرو
آنبر تاثير و ايراني خانواده ماهيت به فوق مطالب توضيح با
كه آنجا از نگارنده ، بهنظر.ميپردازد فرد سياسي رفتار
به لذا است ، پدرسالاربوده تاريخي ، لحاظ به خانوادهايراني
در.ميكند مدنيقدعلم جامعه راه سر بر مانعيبزرگ عنوان
خانواده شدهاست باعث جديد ، عصر به ورودايران حال همين
پيشينهتاريخي آن سوي يك كه شود پارادوكسيمواجه با ايراني
كه است مشاركت زمينههاي سويديگر در و پدرسالارياست و
.ميشود ناشي جديد ازعصر
مقالات سرويس
موضوع طرح و مقدمه
مبارزه شعار مدني تحققجامعه كه تاكنون پيش يكسال از
انديشمند جمهور رئيس برنامههايآينده بنيان و انتخاباتي
روزنامهها در كه روزياست كمتر ;گرفت قرار خاتمي جنابآقاي
اين با.باشد ذكرينشده آن از مختلف انحاء به نشرياتكشور و
به عموما آن مخالفتاز يا دفاع بيشتر روزها درآن كه تفاوت
ابراز محاوراتتودهاي در غالبا و بازار كوچهو مردم وسيله
اعم نخبگان بردوش آن توصيف و تبيين امروزهرسالت اما.ميشد
.است قرارگرفته تخصصي نوشتههاي در وموافق مخالف از
رئيسجمهور شعار نه مدني جامعه شعارتحقق امروزه بنابراين
كه است نوگرايي گروههاي افرادو از بسياري شعار بلكه
آن به وصول پناه در راصرفا گذشته معضلات از كشور راهنجات
نه مدني جامعه مخالفتبا شعار مقابل در و.جستجوميكنند
بلكه رايندادند او به خرداد دوم انتخابات كهدر طيفي شعار
تعارض در را مدني جامعه اساس كه است كساني شعار ظاهر در
.ميكنند تصور ديني حكومت با
شود ، توجه آن به استبيشتر لازم كه نكتهاي ميان اين در
تبيين ، در معمولا.است ايران در مدني جامعه موانعتحقق
علوم ازمفاهيم يك هر بررسي كلي بطور تحليلو توصيف ،
مورد موضوعاساسي چهار مدني جامعه همانندمفهوم اجتماعي
و منشا چيست؟ مدني جامعه.ميگيرد قرار توجه
سازو و اصول است؟ زماني چه از و كجا آن تاريخي پيشينه
استمرار و استقرار موانع و مانع است؟ كدام آن تحقق كارهاي
در كه است مسائلي مهمترين از باشد؟ ميتواند چه آن
حال زمان در چه گذشتهو در چه ايران در مدني خصوصجامعه
اهميت باوجود نخست موضوع سه ميان اين از.است بوده مطرح
آنچه.است خارج بحث اين حوزه از كلي بطور آن توجه قابل
موضوع اين كه است مدني جامعه تحقق موانع بررسي است مهم
عمده امااست شده بررسي مختلف زواياي از تاكنون
به مدني جامعه تحقق موانع بررسي بارويكرد كه نوشتههايي
موانع مهمترين از يكي متوجه عمدتا آمده در تحرير رشته
ايران استبداديدر حكومت ساختار و استبداد يعني تاريخي
بررسي جاي به تا است تلاش در نوشته اين بنابراين.است بوده
فرهنگياي بستر متوجه را سخن روي مدني جامعه تحقق موانع
جامعه استقرار و پيدايش ايران جامعه در همواره كه سازد
همه بررسي هم باز اما.است ساخته مواجه مشكل با را مدني
ايران در مدني جامعه تحقق عدم در تاثيرگذار فرهنگي عوامل
از ما مقصود مشخص بطور بلكه نميباشد نوشتار اين مقصود
يعني اجتماعي واحدهاي كوچكترين از يكي بررسي فرهنگي موانع
بهعنوان هم و فرهنگساز كانون عنوان به هم كه است خانواده
و دموكراتيك باورهاي شكلگيري همواره پذيري جامعه عامل
.است گذاشته عقيم را ايران در مدني جامعه پيدايش متعاقبا
تا است تلاش در نوشتار اين فرضيهسازي ، مقام در بنابراين
:كه نمايد اثبات
ارزشها ، با مدني جامعه استمرار و استقرار ايجاد ، -1
.است مرتبط ايران سياسي شهروندان سياسي باورهاي و نگرشها
كانون عنوان به ايراني درخانواده قدرت ساختار و الگو -2
و باورها ارزشها ، ;پذيري جامعه عامل و فرهنگسازي
.است كرده راتقويت مشاركتستيز و نگرشهايغيردموكراتيك
از يكي همواره ونگرشهايمشاركتستيز باورها ارزشها ، -3
ايران در مدني جامعه وشكست انسداد انقباض ، علل مهمترين
.بودهاست
موثر ايران در مدني تحققجامعه عدم در خانواده ساختار -4
.است بوده
مدني جامعه فراشدتحقق سياسي جامعهپذيري:الف
سياسي فرهنگ و مدني جامعه -1
يك ارائه كه صدامتفقالقولند يك مدني جامعه شارحان تمام
غيرممكن تنها مدنينه جامعه مفهوم از مانع و تعريفجامع
غيرعالمانه حتي و بيهوده راستا ، اين در تلاش اساسا بلكه
به ميگوييم سخن مدني جامعه از كه هنگامي بنابرايناست
واقع در كه داريم اشاره ويژگيهايي و شاخصهها از مجموعهاي
اين.است آورده فراهم را جوامع دودسته بين اساسي تمايزات
ارائهشده تعاريف گستردگي و تنوع به توجه با نيز ويژگيها
را جامعهاي اختصار به اما.بيشمارند نسبتا مدني جامعه از
طبيعي حقوق به مردم:آن در كه كرد تصور مدني جامعه ميتوان
همزيستي و همكاري -واقفند خوبي به خود موضوعه و
مشهود بهدرستي افراد بين اجتماعي مناسبات در مسالمتآميز
امور هدايت براي ومشترك مستمر همكاري و نظر تبادل -است
براي افراد -ميشود ديده شهروندان بين در اجتماعي مشترك
قوهجبريه يا دولت دخالت بدون همكاري اين و آزادند همكاري
ميزان به جمعي راهجويي و وهمگرايي مشاركت - بالاست از
-دارد برتري اجتماعي افتراق و واگرايي برگريز ، بالايي
گرفتن قرار نفع به سلايق تنوع و است قانون آن از حاكميت
و عقلانيت -است تعديلشده قانونمداري و قانون برمدار امور
و احساسي باورهايي و نگرشها عرصه ادراكي باورهاي
نهادهاي آن در بالاخره و است كرده تنگ را ايدئولوژيكي
ستيزي دولت جاي به مدني ثبات با و مستحكم ومشاركتي سياسي
اين.ميبرد سر به دولت با منطقي تعاطي و تعامل در همواره
و احزاب نظير كارهايي و ساز و ابزارها بوسيله شاخصهها
هنري ، ادبي ، و علمي فرهنگي مجامع كانونها ، سياسي ، تشكلهاي
و حرفهاي تشكلهاي انجمنها ، سنديكاها ، اتحاديهها ، ديني ،
و گشته اعمال نهادهاياجتماعي و شوراها بالاخره صنفيو
و ويژگيها با مدني مفهومجامعه ترتيب اين به.محققميگردد
تودهاي ، سنتي ، اعماز غيرمدني جوامع مقابل در شاخصههايفوق
(1).ميگيرد قرار.وغيره نيافته توسعه
واقعا كه ميگيريم اساسيقرار سوال اين مقابل در اكنون
سياسي شهروندان تا است شده باعث عواملي سلسله عامليا چه
و واقفگشته خود حقوق به هم يافته توسعه و مدني جامعه دريك
برآيند؟ آن احقاق درصدد مصرانه هم
توسعهنيافتهمردم و غيرمدني اصطلاحا جوامع برخي در چرا و
علاقهاي حداقل يا گريزانند اجتماعي ساماندهي خود ازاصل
مشابه سوالات و سوالات اين كه نيست شكي نميدهند؟ نشان بدان
سلسله به را استما ممكن مدني جامعه استقرار علل درخصوص
بر يافته توسعه تجاربجوامع كه سازد رهنمون مختلفي عوامل
عوامل همه ميان از بدونترديد اما.است گذاشته صحه آن
سياسي بينش و نگرش فرهنگ ، نقش نميتوان دستاندركار
مدني جامعه شكلگيري عدم يا درشكلگيري جامعه يك شهروندان
ناديده را اعم طور به اجتماعي توسعهسياسي و اخص بطور
و جامعه يك افراد سياسي باورهاي و كهنگرشها فرهنگي.گرفت
جامعه آن شهروندان سياسي موضعگيريهاي و كليجهتگيري بطور
حقوق بويژه و سياسي قدرت و حكومت سياست ، به رانسبت
(2).ترسيمميكند و تبيين حكومت و فرد بين متقابل وتكاليف
تحول ، در سياسي فرهنگ نقش مشخص بطور و فرهنگ نقش امروزه
سياسي مناسبات كليه در اساسا و كارآمدي دگرگوني ، ثبات ،
اكثر كه طوري به.است گشته فراگير و عام نظريهاي اجتماعي
سطح پذيرش از ناگزير درونزا توسعه نظريههاي به قائلين
مناسبات در حتي سياسي فرهنگ و فرهنگ تاثير از بالايي
هم را دموكراسي اگر حتي بنابراين.گرديدهاند اقتصادي
مبناي بر البته) مدني جامعه اجزاي شاخصههاو از يكي صرفا
ارتباط در آن كارآمدي و تحقق بدانيم(آن از خاصي تعريف
اين نقيبزاده احمد.ميگيرد قرار فرهنگسياسي با مستقيم
:او گفته به.است كرده بيان عالمانهتري بهشكلي را واقعيت
جان در ريشه كه است عميقتر شرايط دموكراسينيازمند
تحول كه مادام ديگر عبارت به و دارد جامعه وبطن انسانها
;نگيرد صورت اجتماعي شرايط در و مردم روحيه اساسيدر
جز كه بود خواهد بيروحي كالبد قوانين و ايننهادها
شرايطفرهنگي ترتيب اين به.ندارند ديگري نشان نامدموكراسي
واستمرار تحقق براي لازم زمينههاي پيش مهمترين از يكي
را شرايطفرهنگي اين مشخصا.ميآيد حساب به دموكراسي
نوع تطبيقي مباحثسياستهاي در رايج تعابير براساس ميتوان
مدرن سياسي فرهنگ نام يافتهبه توسعه سياسي فرهنگ از خاصي
با توجهي قابل حد تا اينفرهنگ مشخصات.ناميد مشاركتي و
.ميكند برابري برشمرديم كه مدني جامعه شاخصههاي و ويژگيها
و حقوق به افراد مشاركتي سياسي فرهنگ در:اختصار به
به دروني تمايل و گرايش -واقفند سياسي نظام در خود تكاليف
داراي -دارند مسالمتآميز راهجويي و همگرايي مشاركت ،
افكار با برخورد در -هستند ادراكي و عقلايي ايستارهايسياسي
تساهل ، تسامح مدارا ، رقابت ، از بالايي سطح به مخالف وعقايد
و احقاقخود براي بالاخره ودارند اعتقاد سياسي تحمل و
آنان باسرنوشت كه تصميمگيريهايي براي مشاركت براي بويژه
پس.ميكنند صنفيتاسيس و سياسي تشكلات و نهادها دارد پيوند
مشاركتي سياسي فرهنگ گرفتكه نتيجه ميتوان ترتيب اين به
به مدني جامعه استمرار و فرهنگياستقرار بستر مطلوبترين
غيرمشاركتي و مشاركتي از اعم سياسي فرهنگ(4).ميآيد حساب
شكل مرور به كه است فرهنگي مختلف عوامل تاثر تاثيرو محصول
گشته نهادينه درازمدت و مستمر فرايند يك در سپس گرفتهو
.ميگردد منتقل بعدي نسلهاي به آن از وانگارههايي
جامعهپذيري و جامعهپذيري اصطلاحا را اينفرايند
نخستين عنوان به خانواده مذكور فرايند در.سياسيميگويند
.ميآيد حساب به فرهنگپذيري كانونهاي مهمترين از ويكي
جامعهپذيري و فرهنگسازي كانون خانواده -2
عموما خانواده درون در اجتماعي روابط نوع كه آنجا از
و صميمانه رودررو ، مستقيم ، نزديك ، رابطهاي بر مبني
محوريترين و اساسيترين از يكي بنابراين است ، غيررسمي
از خانواده سويي از.ميشود شناخته جامعهپذيري عوامل
اجتماعي نهادهاي ديرپاترين و متنفذترين قديميترين ،
ساختاري نخستين همچنين اجتماعي نهاد اين.است فرارويشان
قبال در فرد سياسي ايستارهاي و نگرشها شكلدهي به كه است
و نوع بنابراين(5).ميپردازد حكومت و قدرت سياست ، پديده
تصميمات در آنها ميزانمشاركت خانواده ، اعضاي روابط كيفيت
مباحث نوع والدين ، دانش و آگاهي ، فرهنگ سطح و ميزان جمعي ،
در كه است عواملي از جملگي خانواده جاريدر اجتماعي -سياسي
كودك سياسي نگرشهاي به شكلدهي ضمن قدمميتواند نخستين
.زند رقم نيز را او سياسي وتفكر آينده
واطلاعرساني ارتباطي رسانههاي چشمگير گسترش مهمتر همه از
مقايسه در مدرن خانواده كاركرد و ساختار بر زيادي حد تا
كه جائي تا.است گذاشته تاثير سنتي جوامع در خانواده با
امر در نقشخانواده از اولا كه كرد عنوان ميتوان درستي به
نيز حاضر حال در وحتي شده كاسته گذشته به نسبت جامعهپذيري
پيشرفته و صنعتي جوامع متعلقبه گسترده ساختارخانواده دو
توسعه حال در و عقبمانده بهجوامع متعلق هستهاي وخانواده
عين در.ميباشند جامعهپذيري امر فاحشيدر تمايزات داراي
به شبيه نظرياتي طرح عليرغم هم جوامعصنعتي در حتي حال
هم هنوز (كوپر ديويد نظريه مثلا) مرگخانواده نظريه
جامعهپذيري و جامعهپذيري عوامل مهمترين يكياز خانواده
فرايند كه بپذيريم اگر معالوصف (7).قلمدادميشود سياسي
فرهنگ شدن نهادينه و كسب عوامل مهمترين از جامعهپذيرييكي
ارتباط مدني جامعه تحقق كه آنجا از بنابراين سياسيباشد
مشاركتو بر مبتني سياسي فرهنگ از خاصي نوع با مستقيمي
كاركردخانواده و ساختار كه كرد عنوان ميتوان دارد همكاري
انسداد يا شكلگيري بر مستقيمي تاثير سنتي جامعه يك در
ساختار بابررسي را فرضيه اين.دارد مدني جامعه تحقق مجاري
.ميگيريم پي ايران در خانواده كاركرد و
خرمي قاسم
دارد ادامه
|