محدوديتهاي و محدودهها
قانونگرايي
3- بحرانزا تقابلهاي و مردمي دولت
متوقع ، جناح گريز قانون و شبههانگيز عملكردهاي مقابل در
امحاء و خاتمي دولت اقتدار تخدير و هدفتضعيف با كه
شخص و مردمي دولت ;صورتميگيرد ملت سرشار آراء اعتبار
.پيشگرفتهاند در متفاوتي سلوك و سيره رئيسجمهوري
كوشيده قانون به اتكاء و مردم به اعتماد با رئيسجمهوري
فضاي و سياسي توسعه براي لازم هزينههاي و امكانات است
تنشهاي از پيشگيري با همچنينسازد فراهم را فرهنگي مطلوب
با و بكاهد روند اين ضايعات از جناحي ، تقابلهاي و بيدليل
خود از - سياستمدارانه نه و - آموزگارانه نجابتي و صبوري
بر استواري عين در سعهصدر ، و گذشت درس تا گذارد مايه
روشي ، و منش چنين.بدهد همگان به را انساني اصول و آزادي
آنكه خاصه ;است مغتنم ملت آحاد و جريانها همه براي البته
اخلاقي تند شعارهاي پوشش در مردم به بياعتمادي و بياعتنايي
ملت اخير حافظه كه است نامبارك رسمي دين ، حقيقت با مغاير
با نيز مردم عرصه ، دراين !است آزرده سخت و انباشته را
عرصه در نيروهايفعال همه و دولت دست بيدريغ ، آرامش و حضور
صحنهاي.نهادهاند باز اوضاع بهبود اميد به را سياست
آرزوها ، گسترش براي تاريخي بسيار فرصتي و بسيارزلال
فراهم ما جامعه در قانوني وحقوق انساني شرايط آزاديها ،
از نتوانند وفرهنگ ، سياست ميدان بازيگران اگر.است آمده
و تكامل روند در مجددا و كنند بهرهبرداري آمده بدست فرصت
ديده ناموجه وقفههاي فرهنگي ، - اجتماعي - سياسي توسعه
كيست؟ متوجه آن مسئوليت شود ،
تا ميرود و زده جوانه آگاهان اذهان در اينك هم كه مسئلهاي
در عدالت و برابري فقدان شود ، بدل لاعلاج دردي و معضل به
و سو ، يك از سياسي مختلف جريانهاي عملكردهاي و تقابلها
نامحرم و جامعه افراد اكثريت تاثير تعطيل و مردم حضور رفع
به.است سياسي فعال جريانهاي اغلب سوي از آنها شدن تلقي
سياسي شرايط بيدريغ ، و بخشنده ملتي كه هنگامي راستي ،
به را دولتمردان و بخشيده جهاني اعتباري را كشور در موجود
چشم و داده ارتقا مردمي اعتبار از تصور قابل غير مرزهايي
خيره خود بخش آرامش و مشاركتآگاهانه به نسبت را جهان
پشت به را آنها زمانياندك ، در ميتوان چگونه است ، ساخته
و مجموعهحاكميت به مردم اگر.انگاشت ناديده و راند صحنه
اين كه ميرود تصور آيا ميكنند ، اعتماد سياسي بازيگران
از ميتوانند همگان و است ابدي برنده برگ اعتماد ، يك
شوند؟ بهرهور اعتماد اين اوليه شرايط همچون آن مزاياي
حضور وامدار كشور در سياسي جناحهاي همه كه است اين حقيقت
و جهتگيري از بازنده ، جناح ;مردماند حماسي مشاركت و
ورود از و كرده حاصل اطلاع هزينه كمترين با مردم خواستهاي
نداشته را لازم مشروعيت و صلاحيت كه عرصهاي به ناشيانه
اكثريتي پشتوانه با نيز غالب جريان و شده داشته برحذر
اعتبار و مشروعيت عرصههاي بلندترين به بيمانند ، و عظيم
جناح آشكار ، واقعيت اين مقابل در.است كرده صعود ملي
ظرافت و موجود شرايط درك قابليت كه است داده نشان متوقع
در نهادن گام جاي به و ندارد را آن در نهفته وحساسيت
دنبال به بينجامد ، مردمي مشروعيت و وجهه كسب به كه مسيري
و يكپارچه قدرت سريع كسب و مردمي تمايلات شكستن درهم
نيز ، انتخابات در غالب جريان مقابل ، در.است رفته انحصاري
حضور از اخلاقي ، متانت و جاري قوانين به سويه يك اتكاي با
به را لازم بهاي و ميكاهد سرنوشتساز تقابلهاي صحنه در مردم
در مثال شاهد.است نداده آن در نهفته قدرت و عمومي افكار
عدم انتخاباتي ، تقلبهاي و جرائم افشاي عدم ;زمينه اين
كشور ، در كارشكني و تخريب خط و كارشكنان به مستقيم اشاره
موضعگيري عدم شهرداري ، مديران شكنجههاي پرونده انتشار عدم
سپر را جاري قوانين كه كارشكن نيروهاي با فعال برخورد و
و حقايق باب در بيپرده و صريح گفتگوهاي عدم حتي و كردهاند
اين از سريعتر حقيقتا.مردم با جاري سياستهاي و مشكلات
كنند باز چنان بياعتبار بربازيگران را جاي كه نبود ممكن
گردهماييهاي سانسورشود ، صداوسيما در دولتيان سخنان كه
بندو به سازندگي مديران شود ، شكسته درهم دانشجويي كوچك
معرض در و هراس در نشريات شوند ، خارج ميدان از شكنجه
با دولت پرقدرت و محوري وزير گيرند ، تعطيلقرار و تهديد
حيثيت و آرامش و شود ، تنشزدايي بركنار مخدوش آرايي
با ميآيد بهدست فراوان ظرافت و دل خون با كه بينالمللي
كانديداهاو شود ، تبديل آن ضد به قبيح حركت چند و كلمه چند
شوند ، صلاحيت رد رفراندومي هر در باسابقه و مستقل نيروهاي
هدفهاي تحتالشعاع بزرگ اجتماعي هدفهاي و برنامههاياقتصادي
سياسي و ديني اعتبار با تريبونهايي قرارگيرد ، سياسي كوچك
هر يابد ، اختصاص وكمسواد كمصلاحيت افراد عقدهگشائي به
كساني شود ، خفه تهديد و ارعاب با سازندهاي تحليل و انتقاد
انديشهها قلعوقمع و بريدن از شرايط اين و عصر اين در
....و سخنبگويند
توسعه آرمان كه نيروهايي و رئيسجمهوري و مردم مقابل ، در
را اجتماعي شرايط بهبود و فرهنگي تكثر و تعالي و سياسي
اين با كه صبورند و ونجيب خموش ناظراني كردهاند ، دنبال
تحت آرامي لبهبه دو شمشيرهاي.ميشوند رانده عقب به عناوين
و ميآيند فرود..و نشريات تعطيل استيضاح ، محاكمات ، عنوان
.آمدهاند گرفتار نجيبانه قانون عرصه در صبور ناظران اين
تدوين ملت حقوق احقاق و زندگي شرايط بهبود قانونبراي اگر
روح كرد؟ حل ميبايد چگونه را اينتناقض پس است ، گرديده
شما مقابل در آياهنگاميكه نهايت در و كجاست قانون
امكان حضوردارند ، ملي منافع و قانون به بياعتقاد نيروهايي
معلمان.ميماند باقي حد چه تا بودن قانونگرا و قانونمند
به سياستمداران ميگويند ، پاسخ سئوال اين به بهگونهاي
....و متفاوت بهشيوهاي نيز مردم و ديگر گونهاي
|