فروش تازه بازار:ونك ميدان
كوپن و حيوانات
پرونده از ديگر برگي
وزارت در خاص كميتهبيماريهاي
شد تشكيل بهداشت
شهرداري دادگاه جلسه چهارمين
ميشود برگزار امروز تهران
در اسلامي مديريت استاد
تعارض شد ، فاش آنچه
:دانشگاه
نه بود ، قوانين و اتهامات در
شهردار جرم
بار سنگيني و كار دشواري
دادگاه در قاضي
7
اتومبيل با تصادف براثر
در سال هر پياده عابر هزار
ميشوند كشته اروپا جادههاي
است شده برآورد امسال براي
مصرف تومان ميليارد زيان 700
ايران در مخدر مواد
فروش تازه بازار:ونك ميدان
كوپن و حيوانات
محل روزگاري كه ميدانونك:اسلامي جمهوري خبرگزاري تهران
يكي عنوان به واكنون بود تهران مردم تفريحگاه و استراحت
اين ميرود بشمار تهران شهر بزرگ و مهم زيبا ، ميادين از
.است شده تبديل حيوانات انواع فروش براي محلي به روزها
و رفت پر و شلوغترين از يكي حاضر حال در كه ميدان اين
تجمع دليل به ميآيد حساب به تهران شهر ميادين آمدترين
و فروشندگانپرنده حضور اخيرا و دلالان فروشان ، كوپن
را آمدعابران و رفت گنجايش ديگر روهايش پياده خزنده ،
.ندارد
افراد از برخي آن غربي شمال ضلع بخصوص ونك ميدان اطراف در
اجتماعي چهره جملهمار از حيوانات بعضي فروش و تجمع با
.كردهاند مخدوش را مكان اين
با ميشود ، افزوده آنها تعداد بر روز هر كه افراد اين
سعي جديد حيوان يك عرضه نيز و مختلف ورفتار حركات انجام
.دارند مشتري جلب در
بر را كوچك مار حلقه دو كه جواني ميدان اين از گوشهاي در
ميكند هدايت عابران سوي به را آنها و كرده رها زمين روي
.ميكند جلب خود به رهگذرانرا توجه همه از بيش
سر روي بر را مارها عمل ، اين تكرار چندبار از پس جوان اين
ميان در درآمدن حركت به با و كرده آويزان خود گردن و
كودكان و بانوان ويژه به آنان وحشت و ترس باعث عابران
.ميشود
را جمله اين ميكنند عبور ميدان از كه عابراني به خطاب وي
دانهاي شجاع آدمهاي براي بالا و قد خوش مارهاي:تكرارميكند
!تومان 500
دو داشتن دست در با ديگر جواني ونك ميدان ديگر گوشه در
درصدد و كرده نزديك عابران صورت به را آنها كوچك خرگوش
.است مشتري جلب
وي كه است جملهاي اين ،!تومان شده 800 تربيت خرگوش
سوي به مردم بيشتر توجه جلب در سعي آن گفتن با هرازگاهي
.دارد خود
تعدادي نيز درختان لابهلاي در و جوان دو اين سر پشت فضاي در
ديده بزرگ و كوچك لاكپشت چند و مرغابي اردك ، مرغ ، جوجه
.ميشوند
نشسته پايش دو روي بر ونك ميدان جنوبي ضلع در كه پيرمردي
گرفته صداي با است كرده تكيه ميدان اطراف ميلههاي وبه
!بخريد ارزون جوجه مرغابي ، اردك ، :ميگويد عابرين به خطاب
و زده جديدي شگرد به دست حيوانات اين فروشندگان از برخي
حضور ونك ميدان در روز از مشخصي ساعات در سيارو صورت به
.مييابند
در را جانوران اين عصر و صبح نوبت دو در معمولا افراد اين
خودرو يا و موتور وسيله به و داده قرار كارتن و گوني داخل
.ميدهند انتقال مكان اين به فروش جهت
فروشندگان ميان در نيز "عقاب" مانند كمياب حيوانات عرضه
.دارد ديگري حكايت نوعحيوانات اين
اسلامي جمهوري خبرگزاري گزارش گروه خبرنگار مشاهده بر بنا
ميگردند ونك ميدان دور خالي دست فروشندگان اين از تعدادي
نوع اين خريدار افراد قصد از اطمينان كسب از پس و
و كرده موتورسوارمنتقل واسطه به را درخواست نوع حيوانات ،
پول برده ، گوشهاي به را خريدار فرد دقيقهاي چند از پس
.ميدهند وي تحويل را نظر مورد حيوان و كرده رادريافت
عبور ميدان اين از روز هر معمولا كه عابراني و شهروندان
ذيربط مسئولان از و هستند گلهمند آمده پيش ازوضعيت ميكنند
.ميباشند مردم مرور و عبور بهمحل بخشيدن نظم خواستار
در كه را بيكار افراد زننده حركات نيز مردم از ديگر گروهي
وفروش كوپن جملهخريد از مختلف بهانههاي به ميدان اين
.ميدانند شهروندان خاطر رنجش باعث اجتماعميكنند حيوانات
پرونده از ديگر برگي
بخشي را آن حتي پيش ساليان تا كه است دوردستي نقطه اينجا ،
خود ري دوردست روزگاران در اگرچه.نميدانستند تهران از
در بيشمار ، و بزرگ بس هرچيز مثال آن خراج كه بود ملكي
به تهران كه زمان آن از و نو روزگاران در اما ميآمد ، شمار
و دود و انزوا در كمكم ولايت اين رسيد ، پايتختي اورنگ
.رفت امور ، متوليان خاطر از و پيچيد خود به غبارش
دلهاي رهگذر آن ، دراز و دور راه اگرچه رو ، اين از هم
جوار در نياز و راز به را تمنا برآوردن كه بود سودازدهاي
حتي نه و ري ولايت نه اما ميكردند ، طلب آن نامدار امامزاده
خيال به قدرت مسند بر كه والياني اقبال از هرگز راه همين
.نگرفت قرار ميكردند ، كيميا نظر به را خاك خود
سردرگريبانياش با و تازه دوران در ري خاطر اين به نيز و
بينصيبي و عسرت مثال بار اين بزرگ ، تهران هياهوي جوار در
رها اينمادر كه نگذشت هم كسي گمان از ديگر آنچنانكه شد ،
از عنايت چشمي گوشه انتظار چشم شايد كوير حاشيه در شده
.باشد خيرهسر فرزند اين
راه رعنا فرزند و نماند يكسان دائما روزگار ري ، براي اما
و باغها ري كنار و برگوشه.پيشگرفت در مهرباني
آن جوار خانههايفرهنگدر بزرگترين شد ، نشانده درختستانها
از نقطه اين كه رسيد آنجا به كار و برافراشتند قامت
قرار مديترانه سوي اين سالم درشمارشهرهاي تهرانبزرگ
.گرفت
افق تا اينگونه كه آهن و سيمان غول اين حتي و همه ، اين و
كه مرداني جهد و جد حاصل از بود است ، اندكي گسترانده تن
ري از تهران ولايتبزرگ در را نو روزگار سنگپايه بيدريغ
اگرچه.گذاشتند بنا البرز دامنه ييلاقات تا كوير حاشيه
ديگر خشتي بر هم خشت يك هرگز خود زندگي در كه آناني شايد
!نديدهاند تازهاي چيز شهر اين در شوند مدعي نگذاشتهاند ،
!بيسو چشمان و گرفته غبار دلهاي زهي
وزارت در خاص كميتهبيماريهاي
شد تشكيل بهداشت
منظور به پزشكي آموزش و درمان بهداشت ، وزارت:شهري سرويس
خصوصي بخش مردمي حمايتهاي عمومي ، ازامكانات بهينه استفاده
ايجاد وزارتخانه دراين را بيماريهايخاص كميته خيريه بخش و
.كرد
اعلام اطلاعيهاي صدور با ديروز وزارتخانه اين عمومي روابط
درمان ، بهداشت ، معاونتهاي از متشكل اينكميته:كرد
به ساماندهي كار كه خوناست انتقال سازمان و پشتيباني
.خواهدداد انجام را خاص بيماريهاي امور
به مربوط امور تمامي درمورد تصميمگيري كميته دراين
دولت طرف از كه بودجهاي كردن هزينه ونحوه خاص بيماران
.شد بررسيخواهد منظورميشود ، بيماران اين براي
به مربوط كلان سياستهاي تعيين به كميته اين همچنين
هماهنگي ذيربط ، نهادهاي بهتمام آن وابلاغ خاص بيماريهاي
به ونهادهايغيروابسته متبوع وزارت مختلف بخشهاي بين
.خواهدكرد نهادهااقدام سالانه برنامههاي تصويب و وزارت
متخصص پزشكان براي همراه تلفن
شركت در معمول نوبت از خارج كشور سراسر در متخصص پزشكان
.ميكنند همراهدريافت تلفن مخابرات
اسلامي جمهوري پزشكي نظام سازمان عمومي روابط گزارش به
اين اجتماعي و رفاهي امور معاون مصطفيمحقق دكتر ايران
اين واگذاري مرحلهنخست در است گفته همچنين سازمان
كه - دانشگاهها علمي هيات عضو غير متخصص پزشكان تلفنها
مراجعه طريق از ميتوانند - ميباشند همراه تلفن فيش داراي
به نسبت شهرستانها و تهران در خود خدمت محل پزشكي نظام به
.كنند اقدام معرفينامه دريافت و لازم هماهنگيهاي
دانشگاههاي علمي هيات عضو متخصص پزشكان:است افزوده وي
و درمان بهداشت ، وزارت طريق از نيزميتوانند پزشكي علوم
مراجعه از و اقدام دانشگاههايمربوطه و پزشكي آموزش
.كنند خودداري پزشكي نظام سازمان به حضوري
پزشكان به همراه تلفن واگذاري نحوه مورد در محقق دكتر
:گفت نخريدهاند همراه تلفن فيش هنوز كه پزشكاني و عمومي
مذاكراتي تلفن و وتلگراف پست وزارت با نيز مورد اين در
.شد خواهد اعلام آن نتايج آينده در كه گرفته صورت
شهرداري دادگاه جلسه چهارمين
ميشود برگزار امروز تهران
صبح نه ساعت راس تهران ، شهرداري دادگاه جلسه چهارمين
ميدان در (ره)امامخميني مجتمع تالار در (سهشنبه) امروز
.ميشود تشكيل تهران خرداد پانزده
نيز كشور اسبق وزير بشارتي محمد علي جلسه ، اين در احتمالا
دوم جلسه در.يافت خواهد حضور توضيحات پارهاي اداي براي
را بشارتي آقاي كه بود كرده اعلام محسنياژهاي قاضي دادگاه
.خواند فراخواهد دادگاه به نكات برخي روشنشدن براي
دادگاه در خارجي و داخلي خبرنگار دهها گذشته مثل هم امروز
.كنند مخابره جهان سراسر به را خود گزارش تا مييابند حضور
در اسلامي مديريت استاد
تعارض شد ، فاش آنچه
:دانشگاه
نه بود ، قوانين و اتهامات در
شهردار
جرم
تهران شهردار محاكمه جلسه چهارمين فردا حالي در:اشاره.
سومين از روز ده به نزديك گذشت وجود با كه ميشود ، برگزار
بهويژه آن ، در شده مطرح مسائل هنوز محاكمه ، اين جلسه
آنچه با دادگاه در شده اعلام اتهامات تناقض به مربوط موارد
موضوع بودند ، گفته كرات به هوچيگران گذشته سال يك در كه
دادگاه اين كه مباحثاتي جمله از.است بسيار بحثهاي
و همگان روي پيش در كشور قضائي سامانه شدن شفاف برانگيخت ،
ادامه در.بود سامانه اين واقعي شرايط از مردم عامه آگاهي
يافتههاي و نكتهها باره در صاحبنظران گفتههاي انعكاس
علي دكتر با داريم گويي و گفت امروز شهرداري ، محاكمه
مولف و دانشگاه در اسلامي مديريت استاد و محقق فياضي
اعمال مديريت ، نظام در نظارت و همچونبازرسي كتابهايي
اسلامي ، ولايت جهتگيري با مديريت اسلامي ، اصول تربيت در
و گفت اين از فشردهاي.جامعه مديريت در متيقن قدر و فقيه
:ميگذرد محترم خوانندگان نظر از پي در گو
شهردار دادگاه جلسه سومين درباره شما ديدگاه كلي بهطور
چيست؟ تهران
ميدانم لازم شخصي ، موضعگيري هيچگونه بدون چيز ، هر از قبل
كه است روحانيزاده و روحاني شخصيتي شهردار آقاي بگويم كه
وي.است موفقبوده داشته ، بهعهده كه مسئوليتهايي تمام در
تا و است دقيقي و حسابگر بسيار مدير اتفاقا من بهنظر
پيش در كه آنچه است ، شده انجام دادگاه جلسه سه كه اينجا
و ابهامات بلكه و ايشان بودن مجرم نه شده ، فاش مردم روي
به قوانين ، و شده اعلام پيش از اتهامات در بسيار تعارضات
نتوانسته هنوز جلسه سه از بعد دادگاه.است مالي امور ويژه
اين و كند رو شهردار شخص به مربوط اختلاس بر دال مدركي است
را شهردار كه هم فرض بر و است قوانين نقص بيانگر شواهد
هم من اگر و باقيست خود بهقوت مسئله باز كنند محكوم
كرد خواهم استفاده نحو همين به اختياراتم از بشوم شهردار
شخص نه ميكنيم محكوم را قوانين داريم ما است روشن آنچه و
وجود با كه است شده مشخص من براي اينجا تا آنچه و.را
هنوز است ، داشته وجود شهرداري سيستم در كه پولي گردش عظمت
كرده برداشت شخصي نفع به ريال يك ايشان كه نشده ثابت
.باشد
ميدانيد؟ سياسي را پرونده اين حد چه تا شما
نقشي خاتمي آقاي رسيدن قدرت به در كرباسچي كه آنجا از
سياستمدار يك محاكمه شهردار محاكمه كل در و داشت ، موثر
هم را سياسي دادگاهجهتگيري اين حال هر در هست ، هم بزرگ
هستند ايشان مخالف جبهه در كه كساني و دارد بهدنبال
حداكثر دادگاه اين از و مسئله اين از ميكنند سعي بهطورقطع
برداشتن ميان از در سعي انحاءمختلف به و برده را استفاده
باتاثير يا هياهو و تبليغات با يا حالا.ميكنند ايشان
.نهايي راي صدور و دادگاه مراحل در غيرمستقيم و مستقيم
نظري چنين پرونده اين به ورسيدگيكنندگان قضائيه قوه گرچه
مثال براي من.قضائيميدانند صرفا را دادگاه و ندارند
ايشان دادگاه ، رئيس آقاي حركات از يكي به ميكنم اشاره
كردهاند دريافت ماشين شهرداري توسط كه را كساني اسم وقتي
پيام يك حركت اين و كرد ذكر را خانم چند اسم فقط ميبرد
اسلامي دادگاه و اسلام در ميدانيم كه همانطور و دارد رواني
از گذشته و.كند القا را چيزي نبايد عنوان هيچ به قاضي
در كه است اين موضوع اين از شخصيام برداشت من مسائل تمام
.دارد وجود سياسي دخالت پرونده اين
ميكنيد؟ پيشبيني چگونه را پرونده روند شما
ميشود ، استناد آن به مدارك همه از بيش كه چيزي پرونده در
در كه همانطور و است مناطق مديرانشهرداران اقارير و گفته
در متاسفانه وما (جايز انفسهم علي عقلا اقرار) داريم اسلام
موضوع اين به اشاره ميخواست قبه آقاي وقتي ديديم دادگاه
وي نشستن به دستور سريعا بكند است ، اتهامات كهتكيهگاه
به را ايشان توهين از آكنده تهديدآميزو لحن با و كردند
.واداشتند سكوت
تحتشكنجه اقرار هم اساسي قانون در كه است حالي در اين
قرار استناد مورد نميتواند را قاضيآن و ندارد مشروعيت
و است دقيقابرعكس شهرداري دادگاه در متاسفانه ولي دهد
قضيه ظاهر از آنچه كل در.دارد اصرار اقارير صحت بر قاضي
از هيچكدام بار زير شهردار آقاي كه است اين برميآيد
ايشان كردن محكوم جهت هم خاصي مورد و است نرفته اتهامات
با برخورد شيوه مورد در شما نظر.است نشده ذكر حالا تا
نه برخورد شيوه اين من نظر به چيست؟ دادگاه جلسه در متهم
طبق موردي هر در.قضائيه قوه نه و دولت نه است ملت نفع به
و هستند افراد حيثيت و آبرو حفظ به موظف دادگاهها قانون
وي با احترام كمال با بايد باز شد ثابت هم جرم اگر حتي
اين و باشد نشده ثابت چيزي اينكه به برسد چه كنند برخورد
بايد هم قاضي آن در كه است دادگاه اين نحوه خاطر به بيشتر
كند متقاعد هم بگذارد احترام هم كند ، تبرئه هم كند محكوم
همگان تعجب باعث مسئله اين.ميآورد بوجود را تضاد اينها و
در سالها كه نيست شخصي همان امروز متهم اين مگر كه شده
بارها و بارها رئيسجمهور و رهبر سوي از و بوده نظام خدمت
مورد بهيكباره كه است شده چه پس گرفته قرار تقدير مورد
باور كه است سليم عقل كدام و ميشود آنچناني بياحتراميهاي
ميكند؟ بررسي را مسئله دارد بيطرفي با دادگاه كند
ميدانيد؟ چه را پرونده اين نهايي نتيجه شما
دادگاه نهايي راي صدور انتظار در بايد باره اين در
بشود منتهي خير به مسئله اميدوارماين كل در من.ايستاد
اشتباه اگر و بشود تجليل او از كرده كار خوب كسي اگر و
اشتباهش به جهتگيري بدون و روشن مدرك و دليل طبق داشته
كار خوب مديري اگر اسلامي اصول طبق همچنين و.بشود رسيدگي
چيزي اين و بشود برخورد او با اسلامي رافت با بايد كرده
.داشتهاند اشاره آن به هم محسني آقاي خود كه است
بار سنگيني و كار دشواري
دادگاه در قاضي
مشغول قضاوت شريف شغل به كه دوستانم از يكي پيش روز چند
من و زد تلفن منزلم به !بود مشغول بگويم بايد اكنون و است
و دشوار بس است كاري قضاوت ميدانم:گفتم احوالپرسي از پس
خسته بدينطريق ميخواستم و.دشوارتر ويژه ايام اين در
چند:داشت اظهار بلافاصله او كه باشم گفته او به نباشيدي
راستي ، :داد ادامه و.كردهام رها را قضاوت كه است ماه
قيمت به سال چند از پس ميتواند فعلي قضائي سيستم در قضاوت
وارد بيماري كنيد تصور:افزود و شود تمام قاضي جان
به مراجعه از اعم معمول مراحل طي بدون و ميشود بيمارستاني
سرانجام و مربوطه ، متخصص پيش رفتن بيماري ، تشخيص اورژانس ،
جراحي اتاق طرف به يكراست وغيره ، جراحي از اعم مداواشدن
كه شود معلوم بعد و ميشود آغاز او روي هم كار و برود قلب
دندانپزشك به ميبايست هم بيمار و است عمومي پزشك يك طبيب
!است ميكرده مراجعه
معانيش كه دارد بيتي چند پيش سال هزار حدود شعرا از يكي
و خوبي و ميآيند ما از پس كه كساني برحال كهواي اينست
كه:ميگويم اكنون و !ميزنند مثال ما دوران به را صفا
اگر كه ميبينم خالي را گذشته دادرسي آئين جاي اينجانب
كه بود وارد اشكالي آن عاملين و قوانين محتواي به بعضا
.بود ممارست و تامل تجربه ، سالها حاصل آن شكل بود ،
تخصصيتر هرروز علمي رشتههاي و فنون كه دوراني در آخر
و گستردهتر الزاما هم فندادرسي و حقوق علم و ميشود
تجارت ، اموال ، خانواده ، مسائل به مربوط دعاوي و پيچيدهتر
انواع و ثبتي اداري ، هوايي ، و دريائي حقوق به مربوط دعاوي
...و خصوصي بينالملل حقوق به مربوط ودعاوي كيفري دعاوي
مستمر علمي مطالعات نيازبه هررشته متخصصان كه است آنچنان
همهبار اين ميتوان چگونه دارند...و تجربه كسب و ممارست و
و نهاد عمومي دادگاه قاضي نام به يكنفر دوش بر را عظيم
جانش يا و سلامت و نكند خم كمر شغل ازاين او كه داشت توقع
نيفتد؟ خطر به
اخلاص آفت هميشه را بازي ربط و خط و كاري سياسي اينجانب
كه ميكنم عرض صادقانه لذا.كردهام خفيتلقي شرك و دانسته
رسيد بنظرم كرباسچي غلامحسين محاكمه جلسه سه ديدن از بعد
بر علاوه كيفري دادرسي آئين درهمريختن علت به ايشان كه
آن مستحق وجه هيچ به كه ميكشد بردوش را مضاعف باري دفاع
و صبر با ميخواهد كه نيز دادگاه قاضي ديگر طرف از.نيست
باطل و حق و آبروبخرد اسلام و انقلاب براي خلقي خوش و حوصله
نيز وي بردوش درهمريختگي اين ثقل كند ، تفكيك هم از را
يا ميشود كمرنگ يا ايشان معموله تلاشهاي لذا.سنگينيميكند
.بياثر
و باشد بازپرس يعني تحقيق قاضي هم شخص يك ميشود چگونه آخر
فوق موارد كه دادستان نماينده يا و ياداديار دادستان هم
و قاضي دادرس ، هم حال عين در و است متهم مقابل در ضرورتا
رشتههاي در متخصص نيز و !بيطرف نهايت در و دادگاه حاكم
حقوق؟ مختلف
آقاي پرونده در آنچه مانند عمومي جزائي جرائم يا دعاوي در
عليه و مقابل در دادستاني كرسي مشاهدهميكنيم ، كرباسچي
وكلاي و متهم و طرف يك در جامعه طرف از نمايندگي به و متهم
در هم دادگاه دادرس و دارند قرار دعوي ديگر طرف در او
دفاع در را وي نماينده يا دادستان مستندات و دلايل كه حالي
اصغاء موضوعه قوانين بر متكي و منجز مستدل ، كيفرخواستي از
بيطرفانه و نظر دقت با نيز را مقابل طرف مدافعات ميكند ،
نگرش و فكر زيربناي آنچه نيز دادرسي حين در.ميكند استماع
است ، قاضي وشان كلمهديدگاه يك در و استنباط و
و دنيا حقوقي مترقي نظامهاي همه در كه است اصولي محوربودن
:مانند است جاري و ساري نيز اصول و فقه و قضاء در
با حدود درء البرائه ، اصاله الطهاره ، اصاله اصالهالصحه ،
جواز و متهم عليه لومضيق و قانون تفسير جواز عدم شبهات ،
عدم بلابيان ، عقاب جواز عدم و وي له موسع و مضيق تفسير
صورت در فرجامي و پژوهش مراحل در مجازات تشديد جواز
بينه ارائه ضرورت اصل بدوي ، حكم به عليه محكوم صرف اعتراض
.اصول ديگر و مدعيالعموم يا خصوصي مدعي از اعم مدعي توسط
فوق اشكالات وجود دليل به محاكمه اين در:كه بگويم بايستي
شاهد نيز و بودم كرباسچي آقاي مظلوميت شاهد دادرسي شكل در
.دادگاه محترم قاضي بار سنگيني و كار دشواري
اختياري در وجوه يا حساب باب در خود از دفاع در متهم وقتي
بالاتر مقام از صادره يا و قانونيمعموله مجوزهاي به
رسيده شرعي و وجداني اقناع به خود درون در و ميكند اشاره
و است؟ اختلاس اين آيا:ميپرسد دادگاه محترم حاكم از و
راي انشاء واقع در و بله؟:ميدهد پاسخ دادگاه قاضي
به ميل يا و متهم با ضديت حاصل نه گفتن بله اين.ميكند
.دارد را راي اعلام و انشاء قصد قاضي نه اوست محكومكردن
كه است ، دادگاه و دادستاني كرسي وظايف شدن مخلوط اين
.ميآورد بوجود را وسطائي قرون صحنه اين ناخواسته
اشاره كرباسچي آقاي به خطاب در بار چند دادگاه حاكم
همين هم حق نداريم بحث هم اينجابا در كه ، ما داشتند
و دادگاه ناخواسته موجود ، دادرسي شكل در مشكلات ولي است
دفاع به را دادگاه حاكم بعضا و ميكشاند بحث به را متهم
كه ديديم همه جاري محاكمات خلال در و وادارميكند خود از
.افتاد اتفاق اين
آقاي مدافع وكلاي از يكي تذكر قبال در دادگاه قاضي وقتي
در تئوريك تحصيلات و اطلاعات داشتن ضرورت باب در كرباسچي
سخن خود سوابق و تجربه از ميشود مجبور اختلاس جرم مورد
بزرگ پرونده شش در حال به تا من كند ، كه اظهار و بگويد
شدم رويارو قديمي اول طراز قضات با و كردهام قضاوت اختلاس
سطور ، اين نويسنده نظر به نياوردم ، كم هيچيك برابر در و
واقع در ايشاننيست خود از تعريف يا و دفاع در سخنان اين
از خود ، علمي صلاحيت و قضائي تجارب يادآوري با ميخواهند
كرده منصوب سمت براين را او كه ما اسلامي نظام و انقلاب
.كند دفاع
!ميكشاند جا بدين را كار كيفري دادرسي آئين بلاتكليفي ولي
:ميبرم پايان به نكته دو با را سخن
هرچه اجانب.ماست افتخار ما اسلامي قوانين آنكه اول -
مقصودم بيشتر كه ما قضائي وليسيستم بگويند ميخواهند
شايستهجمهوري نه است مدني و كيفري از اعم دادرسي آئين
- عليه رحمهالله - خميني امام بدست شده بنيانگذاري اسلامي
-.دارد را اسلام قضائي احكام كردن پياده نهتوانايي.است
:فرمودهاند كه است (ع)اميرالمومنينعلي فرمايش ديگر ، سخن
هنگام يعني.فيالباطل تماريك من خير الحق الي عودك
و.ناصحيح در پافشاري از است بهتر حق به بازگشت اشتباه
برشمردن ضمن چندبار كرباسچي آقاي محترمدادگاه حاكم
ايشان اختيارات يكياز اينكه ذكر با خود قانوني اختيارات
:داشتند اظهار است محاكمه حين در استنطاق و سوال طرح
ميتوان و است ديگري بحث اين دارد ، اشكال قانون كهاگر
.كرد اصلاح را قانون
در وقتي كه ميشود مطرح پرسش اين خود به خود اكنون
محترم رئيس صراحتنامه بنابه كه حساس و ملي پروندهاي
آقاي چندروزه بازداشت ادامه انقلاب معظم رهبر به جمهوري
جريان و ميكند ايجاد مملكت اداره در جدي مشكلات كرباسچي
همه مشاهده و قضاوت معرض در سنگين مخارجي با هم دادرسي
و دادگاه اداره ميگيردو قرار جهانيان همه و ملت آحاد
است ، شده سپرده (عادل) قاضيكظيم يك به آن قضاوت
ازدحام در كه:پرسيد بايستي ميشود ، مشاهده چنان اشكالاتيآن
ميگذرد؟ چه نشان و متهمينبينام و محاكم روزافزون
دادگاه قاضي عهده به بيشك حاضر متشكله پرونده نهايي قضاوت
نميتوان كه را عينيتي اما.ماست سليممردم وجدانهاي و
به و تهران شهر كه ميبينيم و ديديم كه است اين شد منكر
و شدند تحسينآباد قابل سرعتي با كشور ديگر شهرهاي آن تبع
مكرر را اين البته.آفريدند آبرو انقلاب و اسلام براي
از يكبار و قيمتي؟ چه به:ميگويند عدهاي كه شنيدهايم
بينالمللي نمايشگاههاي از يكي افتتاحيه در كرباسچي آقاي
بوستانها ، پلها ، ساختن براي ما:گفتند كه شنيدم تهران
رفاه و مردم سلامت آن حاصل شهركه نظافت و بزرگراهها
مهم موضوعآنقدر يعني.نيستيم قائل قيمتي است ، شهروندان
.دارد جا كنيم ، خرج فوق مقاصد در هرچهقدر كه است
اشكالات مبرهنشدن و پرونده اين مشكل كه است اميد نيز اينك
دادرسي آئين سامانيافتن براي باشد اسبابخيري شده ، گفته
اعم پرونده ، دستاندركاران آخرت براي ذخيرهاي نتيجه در ما ،
.ديگران و متهم قاضي ، از
ميرمهدي والسلاممجتبي
اتومبيل7 با تصادف براثر
در سال هر پياده عابر هزار
ميشوند كشته اروپا جادههاي
در اروپايي كارشناسان:همشهري خارجي رسانههاي واحد.
تا هستند آزمايشهايي سرگرم نقل و حمل آزمايشگاههاي
.باشد كمخطرتر افراد با برخورد هنگام كه بسازند خودروهايي
(كاپوت) موتور روي آهني پوشش خودرو نوع يك در مثال ، براي
و باشد بيشتري فضاي آن زير تا بلندترگرفتهاند اندكي را
موتور آهن تيز لبه به وي سر بچه يك با برخورد هنگام در
احتمال تا است شده ساخته نرمتر خودرو سپر نيز و.نخورد
هزينه ميگويند پژوهشگران.باشد كمتر انسان ساقپاي شكستن
اما.باشد دلار فقط20 حد در ميتواند تغييرات اين
خواهد بيشتر خيلي آن هزينه ميگويند خودرو توليدكنندگان
.شد
.است دلار هزار حدود 2 برآوردها آخرين ميگويند آنان
براي نرمتر مادهاي بخواهيد شما اگر:ميگويد كارشناس يك
كوچك ، تصادف يك در اينكه احتمال كاربريد ، به خودرو سپر
وارد صدمه سپر آن اتومبيلبه هنگامپارككردن مثال ، براي
بيمه شركتهاي باره در ما كه همانطور و ميشود زيادتر كنيد
البته و برد خواهد بالا را بيمه نرخ خودروها اين ميدانيم ،
.بپردازند مصرفكنندگان بايد را اضافي هزينه
صرف بايد پولها ميگويند خودرو توليدكنندگان عوض ، در
در برجستگيهايي ميتوان مثال ، برايشود جادهها شدن ايمنتر
.كرد ايجاد دستانداز عنوان به جادهها
در پياده عابر هزار از 7 بيش سالانه:ميگويد كارشناس يك
مجروح سختي به نفر هزاران و كشتهميشوند اروپا جادههاي
كمي مقدار باصرف باشند حاضر آنان ميكنيم فكر ما.ميشوند
ايمنتر تااندازهاي را اروپا اتحاديه تمام خودروهاي پول
ما و.دارد را آن پرداخت ارزش كه است بهايي اين.بسازند
خواهد اندك خيلي خودروسازي صنعت براي آن هزينه ميكنيم فكر
.بود
است شده برآورد امسال براي
مصرف تومان ميليارد زيان 700
ايران در مخدر مواد
به امسال ايران ، در مخدر مواد مصرف از ناشي زيان و ضرر
پژوهشهاي و مطالعات مديركل.خواهدرسيد تومان ميليارد 700
تنها رقم اين:گفت رياستجمهوري مخدر مواد با مبارزه ستاد
.است مخدر مواد مصرف جانبي عوارض دربرگيرنده
ميليارد حدود 480 در سال 1373 در شده ياد رقم:گفت وي
.بود تومان
مخدر مواد توليدات براي ايران كه كرد تاكيد صرامي رضا.
و ارزانترين است ، تن حدود 4500 در كه افغانستان و پاكستان
را كشور مخدرپارسال مواد كشفيات وياست مسير كوتاهترين
حشيش تن ترياك ، 11 تن مرفين ، 161 تن 22) تن از 197 فراتر
.كرد ذكر (هرويين و 3تن
|