تاريخي محاكمه‌ء
نوزدهم قرن هنري آثار حراج
تاريخي محاكمه‌ء
جلسه چند اين در كرباسچي آقاي:باطني محمدرضا دكتر
تلويحا را مردم از بسياري و شده ظاهر خوب بسيار دادگاه
ملي يك‌پرونده به جهت اين از او پرونده كه است كرده قانع
است سياسي انگيزه‌هاي آن وجودي علت كه شده تبديل
و است مهم مردم ما براي كه نكته‌اي:دريابندري نجف
اين بگيرد ناديده كلي به را مي‌تواندآن دادگاه متاسفانه
و اوچيست دستاوردهاي و است آدمي جور چه متهم كه است
در اندازه چه تا باشد ، شده واقع حقيقت در اگر جرم ، آياد
بوده‌است موثر دستاوردها آن حصول
:دريابندري نجف
است تاريخي محاكمه يك كرباسچي آقاي دادگاه
مي‌كنيد؟ دنبال را تهران شهردار كرباسچي آقاي محاكمه آيا
كرباسچي آقاي كه روزهايي آن در.البته بله ، :دريابندري
خطاب نامه‌اي هنرمندان و نويسندگان از جمعي شده‌بود بازداشت
امضاكنندگان از يكي هم من و كردند منتشر جمهوري رياست به
محاكمه‌اي اگر كه بود شده تقاضا نامه آن در.بودم نامه آن
علني صورت به محاكمه اين باشد ، پيش در كرباسچي آقاي براي
اين.بگيرد صورت ايران مردم عموم شنيد و ديد معرض در و
اين.خوشحالم جهت اين از من و مي‌شود دارد الان كه است كاري
سرنوشت به كه كساني همه دارم يقين و است تاريخي محاكمه يك
.مي‌كنند دنبال را آن جريان هستند علاقه‌مند جامعه
به اتهامات نوع آيا چيست؟ محاكمه جريان درباره شما نظر
كرباسچي دفاع است؟ وارد يا سنگين اندازه چه تا شما نظر
است؟ چگونه اتهامات اين درقبال
نوع.بدهم را پرسش اين دوم بخش پاسخ اول بدهيد اجازه
فهميده‌ام ، من كه آنجا تا.نيست سنگين من نظر به اتهامات
چيزي ملت و دولت خزانه از كه است نشده متهم كرباسچي آقاي
ايشان شخصي حيثيت لحاظ اين از.است كرده برداشت خودش براي
من كه آنجا تا.بماند محفوظ اميدوارم و است مانده محفوظ
جريان در كه است اين كرباسچي آقاي اتهام فهميده‌ام ،
و قوانين موارد بعضي در ايشان نظر زير تهران شهر بازسازي
.است نشده رعايت دولتي وجوه كردن هزينه به مربوط مقررات
ايشان كه وجوهي كه است اين اساسا هم كرباسچي آقاي دفاع
لذا و بود شده خارج دولتي وجوه عنوان ذيل از كرده هزينه
عبارت به.است نبوده عمومي محاسبات به مربوط قوانين تابع
نظر با و است بوده تهران شهردار اختيار در وجوه اين ديگر ،
اساسا را دفاع اين دادگاه اگراست مي‌شده هزينه ايشان
دوره در تهران شهرداري عملكرد از زيادي مقدار نپذيرد ،
آن جزئيات ديگر و مي‌شود شناخته جرم كرباسچي آقاي تصدي
دادن صورت به جرم اين كه اين يعني -بود نخواهد مهم زياد
با معامله نحوه يا است بوده شهرداري مديران به پاداش
.اين‌ها امثال يا كاران مقاطعه
همان اين است ، وارد اندازه چه تا اتهام موارد كه اين اما
فقط كه من امثال و من كه نيست مطلبي و است دادرسي موضوع
كه همان‌طور.كنيم حكم آن درباره بتوانيم هستيم صحنه ناظر
وجه هيچ به مسائل اين است ، گفته مكرر هم كرباسچي آقاي خود
هر بهبشود روشن كارشناسان كمك به بايد و ساده‌نيست
مي‌شود باشد اجرايي و مالي امور توي دستش دولتي‌كه مدير
و قوانين مورد بهمان يا فلان در كردكه اتهام ايراد
دادگاه به را او هم بعد و گذاشته‌است پا زير را مقررات
اثبات آن در جرم و باشد دادگاهي جور چه دادگاه حالا ;كشيد
.است ديگري مطلب نشود ، يا بشود
دادگاه متاسفانه و است مهم مردم ما براي كه نكته‌اي
چه متهم كه است اين بگيرد ناديده كلي به را مي‌تواندآن
در اگر جرم ، آيا و چيست او دستاوردهاي و آدمي‌است جور
دستاوردها آن حصول در اندازه چه تا باشد ، شده واقع حقيقت
اين به كاري من بگويد است ممكن دادگاه.است بوده موثر
جرم مرتكب صورتي هر و دليل هر به را مجرم من ;ندارم كارها
در است مسلم آنچه حاضر ، مورد در.مي‌كنم محكوم باشد ، شده
دست به شهر اين در بزرگي بسيار كارهاي گذشته سال چند
نمونه هميشه كه تهران ، شهرداري.است گرفته انجام شهرداري
ابزار به كرباسچي آقاي دست در بود مديريت سوء و بي‌كفايتي
را تهران شهر زشت بسيار چهره و شده مبدل موثري بسيار كار
شخصا من كه كنم اضافه بايد البته.است كرده عوض حدي تا
مثل -نفهميده‌ام هرگز را شهرداري سياست‌هاي از بعضي معني
كشيدن از غرض كه تنگ ، كوچه‌هاي در برج ساختن پروانه دادن
وارد من ايراد اگر وليميكند نقض را پهن جاده‌هاي همه آن
سوء حتي نه و جرم نه است ، سياست سوء كار اين باشد ،
فقط هم آن مسئوليت.بود شده عنوان وقت يك گويا كه مديريت ،
نظارت شهردار كار بر كه كساني ;نيست شهردار شخص برعهده
اين مي‌توانسته‌اند چون سهيم‌اند ، مسئوليت اين در داشته‌اند
كار از را او يا بدهند تذكر خودشان منصوب به را معني
و نيست مطرح فعلي دادگاه در موضوع اين البته.كنند بركنار
به شخصي درباره دادگاه راي اما.ماست بحث از بيرون طبعا
هم تاريخ مي‌كنم گمان من باشد ، هرچه كرباسچي غلامحسين نام
.است داده واقع در هم شايد يا داد ، خواهد را خودش راي
نظر در را ملاحظات انواع هميشه تاريخ دادگاه درهرحال ،
.مي‌گيرد
بگويم بايد چيست ، محاكمه جريان درباره من نظر كه اين اما
در كه چون است ، تاسف‌آور بسيار جريان اين من نظر كه‌به
يك عهده بر قضاوت و دعوي طرح متعارض امر دو اين‌دادگاه
دادگاه در لحظه به لحظه تعارض اين و است شده گذاشته نفر
از يكي در قاضي جناب كه همان‌طور البته.مي‌خورد چشم به
صورت قانوني خلاف هيچ خصوص اين در دادند ، تذكر جلسات
اسلامي شوراي مجلس از دادرسي اين‌گونه قانون.است نگرفته
.است كرده تنفيذ و تصويب را آن هم نگهبان شوراي و گذشته
در اساسي قانون كه چنان باشد ، معيوب است ممكن قانون اما
معيوب نخست‌وزير و جمهوري رياست مقام دو وظائف تداخل مورد
اين قانون.مي‌شود معلوم عمل در قانون عيب.شد اصلاح و بود
مورد در روستايي يك اتهام به رسيدگي براي شايد محاكم نوع
نياورد ، پيش مهمي اشكال شتر نفر يك يا گوسفند راس دو سرقت
هزينه نحوه اتهام موضوع و است تهران شهردار متهم وقتي ولي
هزاران اجراي براي سال چندين ظرف در تومان ميلياردها كردن
كردن دائر و پارك احداث و پل ساختن و جاده كشيدن طرح
و مي‌شود پيچيده مساله كه است روشن غيره ، و فرهنگي موسسات
بتواند مدعي هم كه بگيرد قرار رسيدگي مورد نحوي به بايد
خط از انحراف شائبه از پروا بدون و دقيقا را اتهام موضوع
بتواند متهم هم و كند مطرح -قضا يعني -انصاف و عدل باريك
اين.كند دفاع خودش از مدعي لحظه به لحظه معارضه بدون
جريان جامعه در حادي سياسي كشمكش‌هاي كه حاضر حال در موضوع
در كه نيست تاكيد به نيازي.مي‌كند پيدا بيشتري اهميت دارد
بشود ، ضايع حقي يا بگيرد صورت غفلتي هرگاه مورد دو هر
من نظر به.بود خواهد دردناكي فاجعه جامعه براي نتيجه‌اش
براي است مغتنمي فرصت تهران شهردار محاكمه جريان
با عام محاكم قانون كنند ملاحظه العين راي به كه مسئولان‌امر
حل براي و ندارد مطابقت امروزي زندگي پيچيده بسيار شرايط
.نيست مقصود به وافي زمانه اين مسائل
عدم راي نهايت در و استيضاح و كرباسچي محاكمه ميان آيا
ارشاد وزارت از شديد انتقادهاي و كشور وزير اعتماد
مي‌بينيد؟ رابطه‌اي
حمله و كشور وزير استيضاح و محاكمه اين ميان حقيقت در اگر
كه گفت بايد باشد ، نداشته وجود رابطه‌اي وزيرارشاد به
ارشاد وزير به كنندگان حمله و كشور وزير كنندگان استيضاح
انتخاب خود منظور براي را نامساعدي بسيار وقت
قضايا اين كه است مشكل بسيار صحنه ناظر براي چون كرده‌اند ،
.ببيند بي‌ارتباط را آنها كندو جدا هم از خود ذهن در را
:باطني محمدرضا دكتر
دارد اطمينان خودش حساب بودن پاك از كرباسچي آقاي
مي‌كنيد؟ دنبال را تهران شهردار كرباسچي آقاي محاكمه آيا
تمام علاقه با را كرباسچي آقاي محاكمه من بله ، :باطني دكتر
كودتاي 28 از پس محمدمصدق دكتر بعدازمحاكمه.مي‌كنم دنبال
در كه است مهم‌ترين‌محاكمه‌اي كرباسچي آقاي محاكمه مرداد ،
جريان ديدن براي مرا كنجكاوي آنچه.مي‌شود برگزار ايران
آقاي شدن آزاد سپس و بازداشت برمي‌انگيزد ، اين‌محاكمه
اين در ببينم مي‌خواهم من.محاكمه‌است شروع از قبل كرباسچي
در حتما آن تحقيقات‌درباره كرد پيدا ضرورت كه چيست پرونده
باعث‌آن و بيانجامد شهردار بازداشت به و بگيرد صورت زندان
.گردد كشور سرتاسر هياهودر
چيست؟ محاكمه جريان درباره شما نظر
آمده كشور قضايي نظام سر بر كه مصيبتي بزرگترين من نظر به
.است سابق دادگاههاي جاي به عام ايجاددادگاههاي است ،
شكايات ، گونه اين مورد در عام ، دادگاههاي تشكيل از پيش
مي‌شد ، بازپرس تشكيل دادسرا در پرونده كه بود اين كار روال
مي‌داد ، انجام اتهام موارد و پرونده درباره را لازم تحقيقات
مي‌كرد تنظيم دادخواستي پرونده محتويات اساس بر سپس‌دادستان
طرف يك دادستان دادگاه ، در.مي‌شد دادگاه‌احاله به پرونده و
اين بدون قاضي و طرف‌ديگر در او مدافع وكلاي و متهم و بود
مي‌كردو نظارت محاكمه جريان بر باشد دعوا در درگير خود كه
يقين نوعي به بود شنيده و ديده آنچه اساس بر سرانجام
.مي‌كرد راصادر خود حكم و مي‌رسيد
وضع كرباسچي ، آقاي دادگاه جمله از عام ، دردادگاههاي اما
يك قاضي و دادستان بازپرس ، دادگاه ، درايننيست گونه بدين
جريان شاهد فقط كه كسي‌نيست قاضي ديگر بيان به.است نفر
ووكلاي متهم رودرروي و است دعوا طرف خود كه باشد ، دادرسي
تند لفظي مشاجرات وارد آنها با گاه و مي‌ايستد او مدافع
قول به يا مي‌كند صادر حكم كه است او سرانجام‌هم و مي‌شود
.مي‌كند راي خودشان‌انشاء
قدر هر قاضي كه است طوري عام دادگاههاي ماهيت من نظر به
دعوا قاطي قاضي وقتي.بماند بي‌طرف باشدنمي‌تواند عادل هم
يا مي‌گيرند او به كه ايرادهايي از نخواهي خواهي باشد
اين و مي‌شود رنجيده مي‌كنند او با كه برخوردي نحوه
آقاي وقتي مثلا.مي‌گذارد اثر او راي و قضاوت بر رنجيدگي
اژه‌اي ، محسني آقاي به كرباسچي ، آقاي مدافع وكيل حائري ،
اطلاعات كيفري مسائل زمينه در است لازم كه گفت دادگاه ، قاضي
برآشفته حالتي با دادگاه رييس باشد ، داشته بيشتري تئوريك
محاكمات گونه اين اداره در خود مهارت و اطلاعات از دفاع به
كرده پنهان را او خشم كه جدي قيافه‌اي با هم آخر و پرداخت
.نكند دنبال را بحث اين كه كرد اخطار حائري آقاي به بود
را مطلب من بار چند:گفت قاضي به كرباسچي آقاي وقتي يا
به چيزي شما نيست لازم:گفت و برآشفت قاضي بدهم ياد شما به
بدهيد ياد من
ابداعات از كه عام ، دادگاههاي در مي‌كنم عرض دليل همين به
در ناچار و است دعوا در داخل قاضي است ، ما قضاييه قوه
او قضاوت و مي‌شود تحقير گاه و آزرده خشمگين ، دادرسي جريان
عام دادگاههاي چون بنده.بود نخواهد مبرا تاثرات اين از
يكي كه هم را كرباسچي آقاي دادگاه مي‌دانم ، مردود كلا را
اعتبار فاقد بي‌طرفي و عدالت رعايت نظر از است آنها از
.مي‌دانم
است؟ وارد يا سنگين اندازه چه تا اتهامات شما نظر به
پرونده سر بر محاكمه ازشروع قبل كه بياوريم ياد به
قضاييه قوه رييس.افتاد راه به بي‌سابقه‌اي هياهوي شهرداري
از بعضي.كرد اعلام ملي يك‌پرونده را شهرداري پرونده
تبهكاران مانند را شهرداري مديران و تهران مناطق شهرداران
.بردند انفرادي زندان‌هاي به و كشيدند بيرون پشت‌ميزشان از
و كردند توقيف سال كاري اولين‌روز در را تهران شهردار
مي‌كردم من‌فكر هياهو ، اين به توجه با.نمودند زندان روانه
ركورد 123 بايد مي‌دهند نسبت شهردار به كه رقم‌اختلاسي
دادگاه در تاكنون آنچه ولي باشد ، شكسته را ميلياردي‌رفقا
جزئي ارقامي شده كرباسچي‌برشمرده آقاي اتهامات عنوان به
اين‌گذشته از.كند جلوه بزرگ تا زده‌اند جمع را آنها كه است
-را آنها از بعضي.نيست مقوله‌اختلاس از ازآنها كدام هيچ
آورد شمار به اداري تخلفات جزو بتوان شايد -ثابت‌شود اگر
.است گرفته صورت مقامات‌بالاتر اجازه با ظاهرا كه
است؟ چگونه اتهامات اين قبال در كرباسچي آقاي دفاع
حتي ;است قدرت موضع از كاملا دادگاه در كرباسچي آقاي دفاع
مي‌كند برخورد تهاجمي بيشتر دادگاه در ايشان گفت مي‌توان
كه است اين نفس به اعتماد اين علت من نظر بهتادفاعي
.دارد اطمينان خودش حساب بودن پاك از كرباسچي آقاي
نكرده ، مال‌اندوزي خود نفع به شهرداري درامد از مي‌داندكه
در كرباسچي آقاي.است نكرده فهم ، دزدي كس همه بيان به يا
مردم از وبسياري شده ظاهر خوب بسيار دادگاه جلسه چند اين
به جهت اين از او پرونده كه است كرده قانع تلويحا را
سياسي انگيزه‌هاي آن وجودي علت كه شده تبديل ملي پرونده يك
.است
و كشور وزير به اعتماد عدم راي و كرباسچي محاكمه ميان آيا
مي‌بينيد؟ رابطه‌اي مطبوعات محدوديت براي فشار
آقاي محاكمه واقع در.دارند رابطه هم با اين‌ها همه بله ،
محدود براي فشار و نوري آقاي‌عبدالله استيضاح و كرباسچي
كودتاي‌ظاهرا يك مي‌توان را همه مطبوعات ، آزادي كردن
جناح.آورد حساب به خاتمي آقاي دولت عليه قانوني
را جامعه سياسي فضاي بازشدن روند حكومت‌نمي‌تواند انحصارطلب
اهل است ، انديشه خاتمي‌اهل.كند تحمل است خاتمي هدف كه
است ، گفت‌وگو و مدارا و تساهل اهل است ، تعقل
سخن انساني احترام و كرامت از است ، طرفدارتنش‌زدايي
آن با را خاتمي چون‌نمي‌توانند متاسفانه ولي مي‌گويد ،
زيربكشند ، به جمهوري رياست مسند از مردمي عظيم پشتوانه
و كرباسچي يعني او ، اجرايي بازوان كردن قطع با را كار
جامعه روزنامه امتياز لغو با و شروع‌كرده‌اند عبدالله‌نوري ،
آقاي فراخواندن به‌دادگاه و روز روزنامه‌گزارش توقيف و
مهاجراني‌هم آقاي به ارشاد ، وزارت مطبوعاتي معاون بورقاني ،
.داده‌اند نشان را خود تيز دندانهاي
به تاختن و روزنامه‌اطلاعات در مهاجراني آقاي مقاله
مي‌توانست كه مبهمي تصوير كردن چاپ خاطر به روزنامه‌جامعه
روزنامه‌جامعه به باشد داشته بني‌صدر تصوير به شباهتي
صاحب عليه دادگاه غيرعادلانه حكم در و زد لطمه
آقاي كه كساني حال ، هر به.نبود جامعه‌بي‌تاثير امتياز
از دارند دوست آزادي‌مطبوعات قهرمان عنوان به را مهاجراني
نوعي‌عقبنشيني به را آن و هستند دلتنگ ايشان جديد موضع‌گيري
.مي‌كنند تعبير مطبوعات آزادي دشمنان مقابل در
است النفسي سليم انسان كه قدر همان خاتمي آقاي خوشبختانه
راه سر در كه مشكلاتي به او.هست محكمي‌نيز و قرص انسان
او.بلرزد بادها بااين كه نيست بيدي او.است واقف اوست
را بها آن و دارد بهايي آزادي كه است گفته كرارا
صحنه‌هاي پشت در او سياست‌هاي مخالفان اگر.بايدپرداخت
را او كابينه وزير و اومي‌روند نبرد به فوتبال تبآلود
در او مي‌كنند ، محاكمه را تهران شهردار يا مي‌كنند استيضاح
سر بر مردم با كه ميثاقي به كه مي‌كند اعلام دانشگاه صحن
از كه زماني و.است وفادار است بسته وقانونگرايي آزادي
اطمينان ما به كه است كافي گذشته‌است جمهوري رياست دوره
.مي‌گويد راست او بدهد
بال‌افكن فرج از گفت‌وگوها
نوزدهم قرن هنري آثار حراج
صومعه آشپزخانه تابلوي
نقاشي آثار فروش به (ساتبي) انگلستان هنري آثار حراج مركز
.است پرداخته آلمان و اتريش كشورهاي نوزدهم قرن
مركز حراج جديدترين در اقتصاد ، هفته‌نامه مجله نوشته به
خالص درآمد ميليون‌مارك كه 9/2 مونيخ شهر در ساتبي
.نپيوست حقيقت حراج‌به از قبل تخمينهاي و داشته ، تصورات
سوي از شده قيمت‌گذارده نازل‌ترين به ازتابلوها بعضي
مثال ، براي.به‌فروش‌رسيدند آن از بالاتر ديگر وبرخي متخصصين
اتريش سابق‌كشور سلطنت خاندان ازمجموعه تابلويي
-گئورگ -فرديناند اثر پير و معلول مردي ، تصوير(هابسبورگ)
كه بود شده قيمت‌گذاري مارك تا 500هزار بين 400 والدمولر
فرزند پرتره‌سه تابلوي و رسيد فروش به مارك هزار به 350
از.شد خريداري قيمت ، از پايين‌تر شنكل -فردريش -كارل
-الكساندر اثر آبگير در اردك تابلوي‌چهار طرفي ،
تابلوي و مارك به 135هزار مارك هزار كوئستر ، به‌جاي 90
هزار به‌جاي 80 گروتزنر-فن -اثرادوارد آشپزخانه‌صومعه
.رسيدند مارك‌به‌فروش هزار قيمت 125 مارك‌به
|
