آفريقايي بنفشه نوستالژي
شهردار به نامهاي
بهترين
خبره يك نگاه از
گرفتنعكس براي حرفهاي توصيههاي
كودكان از
آفريقايي بنفشه نوستالژي
(اسپيلبرگ استيون ساخته آخرين)آميستاد فيلم بر يادداشتي
تاريخ در ناگفته فصلي آميستاد داستان حال هر به
نت شورش كنار در را آن كهميتوان واقعهاي.آمريكاست
.داد جاي (داخلي جنگهاي از قبل آزاديخواه برده)ترنر
است كشتي يك نام اسپيلبرگ ، استيون ساخته آخرين آميستاد
آفريقايي برده كوبا ، 53 سواحل نزديكي در و سال 1839 در كه
.كردند شورش آن در
(هونسو جايمون بازي با ) Cinqueسينك رهبري به آنها
كشتي با سفر از چون و ميكشند را دريانوردان و بردهداران
و ميكنند اعتماد شورش از بازمانده ملوان به نميدانند چيزي
.ميبرد آمريكا سمت به را كشتي و زده حقه آفريقاييها به او
بازداشت با و ميشود دولتي ضبط كشتي آمريكا ، درسواحل
مالكيت مسئله حل براي دوساله دادگاه يك شورشي آفريقائيان
.ميشود آغاز سياه بردگان اين روي
بر زيادي تاثير كه است تاريخي رويداد يك از برگرفته فيلم
كه مسئله اين.است داشته آمريكا در نظامبردهداري تغيير
بحث اين نهايت در و هستند كساني چه آفريقائيها اين صاحبان
چگونه پوستشان رنگ از جداي آزاد انسانهاي حقوق و حق كه
دو دراست فيلم دادگاه بحثهاي اصلي محور شود ، تامين بايد
آزادي به راي قاضي اول مرحله درميشود تشكيل دادگاه نوبت
در آزادي انسانهاي آنها چراكه.ميدهد آفريقاييها
ازمستعمرات را آنها اسپانياييها و بودند سيرالئون
به ورود هنگام طور همين و بودند دزديده زور به انگليسها
صاحب را خود آفريقاييها بازداشت با بردهدار آمريكاعدهاي
مالكيت قانون نتوانستند كههيچكدام.ميكردند معرفي آنها
نظر با دادگاه راي اماكنند ثابت انسانها اين بر را
با كه چرا ميشود مواجه بورن وقتون جمهور رئيس مخالف
جنوب مردمان نزد را خود محبوبيت دارد امكان بردگان آزادي
كوئينسي جان وكالت با دوم دادگاه.بدهد دست از آمريكا
اين براي اسكار جايزه نامزد آنتونيهاپكينز بازي با)آدامز
نهايت در و ميشود آغاز حقوقدان و پيشين جمهور رئيس ،(نقش
كه دفاعيهاي و ميكند برقرار سينك با كه ارتباطي با او
و ميگيرد دادگاهها از را آفريقائيان آزادي راي ميخواند ،
.برميگردند مادريشان سرزمين به قبيلههايش هم و سينك
درونمايه با و آزادي محور حول اسپيلبرگ جديد فيلم آميستاد
محسوب اسپيلبرگ جدي فيلمهاي دسته از انسانها بين ارتباط
شده باعث فيلم در كمدي و طنز صحنههاي وجود اما ميشود
اما.شود محسوب اسپيلبرگ فيلمهاي در ميانهاي راه آميستاد
.باشد نداشته شيندلر فهرست تاثيرگذاري
نقد گوناگون نشريات در كه نام صاحب منتقد راجرابرت ،
در كه آميستادي دارد ، موضوعيبهآميستاد نگاهي مينويسد
منتقدان نظر به اما ماند ناديده طوفانتايتانيك برابر
.ميشود ديده بعدها آميستاد تصويري -روايي ساختار ديگر ،
آفريقايي بنفشه نوستالژي
دانست ، مالكيت و قانون از حاصل پديدهاي ميتوان را بردگي
از.است چنين ذينفعاند مقوله اين در كه آنان براي لااقل
يكي ميشود ، آميستادبرملا فيلم در كه حيرتآوري حقايق جمله
در آمريكا عالي دادگاه نه از دادگاه هفت كه است اين هم
!است بوده جنوبي ايالتهاي بردهداران به متعلق سال1839
قد خود بردگي عليه كه است يي آفريقاييها رنجنامه فيلم ،
مناطق از يكي) درنيوانگلند دادگاهي به ولي ميكنند ، علم
وضعيتكنوني اصلي ، مساله.ميشوند كشيده (بردهداري طرفدار
اين آيا كه كند تعيين بايد دادگاه بلكه نيست ، بردگان
قتل به متهم صورت اين در كه)آمدهاند بهدنيا برده افراد
و دزدانه يا (آميستادهستند كشتي ناخداي و ملوانان
صورت اين در كه)شدهاند ربوده آفريقا از غيرقانوني
شورش و بايستند خود ربايندگان برابر در تا محقبودهاند
كه چنان قانون حكم (است فيلممشهود از كه آنچنان) (.كنند
اساس بردهبر بينالمللي تجارت ;نيست واضح شايد و بايد
همان در درست يعني ) شده اعلام غيرقانوني سال 1839 پيمان
از قبل كه آنان اما (ميدهد روي آميستاد كشتي كهوقايع سالي
اموال جزو فرزندانشان و خود بودهاند ، برده تاريخ اين
.ميشوند محسوب ارباب
ستايش در اعلاميهاي تنها شيندلر فهرست همچون نيز آميستاد
شريفياند انسانهاي فيلم ، دو هر مركزي هسته.نيست جاودانگي
قرباني چند كمال ، و وتمام واقعگرايانه تلاشي با ميكوشند كه
درفهرست ترفندها.بخشند رهايي فاسد نظام يك چنگال از را
از كه آميستاد به نسبت و است دلهرهآور و استادانه شيندلر ،
در.است قويتري فيلم ميشود ، عمل وارد قانوني مجاري
سر به با كه ميشود متوسل وكلايي به اسپيلبرگ آميستاد ،
نسب و اصل دارند سعي خود ، پودرزده گيسهاي كلاه كشيدن
زبانشان حتي كه كنند مشخص را (شورشي آفريقائيان) افرادي
فهرست اخلاقگرايانه ، گرايشهاي از جداي.نميدانند نيز را
مخاطره پر تصميمي درباره زيرا دارد ، بهتري روايت شيندلر
صورت در كه است حقيقتي جستوجوي در آميستاد كه آن حال ;است
و حي و معاصر برده ميليونها دلگرمي مايه كمي اثبات ،
.ندارد را يكي آن اثر فيلم اين نتيجه ، در.شد حاضرخواهد
در كه مينهند بنا را ساختاري آميستاد احساس پر لحظههاي
به كشتي در كه است صحنهاي يكي.اصلينيست داستان پيكره
زنجير هم كهبه را ضعيفترها و ميدهند غذا بردگان
كناري به (نيست ماندنشان زنده به اميدي و)شدهاند
زماني ديگر ، صحنهبماند ديگران براي غذا تا مياندازند
ميگيرند اسارت به را دشمن قبيله افراد آفريقاييها كه است
و فوت اينصحنهها با كه ميفروشند برده تاجران به را آنان و
كهسينك صحنهاي ديگر ، و.مينمايد رخ برده تجارت فن
دچار و ميبيند آفريقايي بنفشه آدامز كويينسي جان درگلخانه
آفريقا در كه همسرش از سينكا خاطرات ونيز.ميشود غربت غم
.است مانده
و كارگيريچهرهها به شيوه آميستاد ، خصلت ارزشمندترين
يك تنها مشابه فيلمهاي در كه است آفريقاييهايي براي نامها
ميشود ناميده كهسينك بردهاي.بينشانند قربانيان مشت
اينك و آزادبوده كشاورز يك زماني كه است قدرتمندي انسان
و همسر فيلم ، در.است داده دست رااز خانوادهاش و همسر
زندگي نيز صحنهها بعضي در و ميبينيم را او دهكدهزادگاه
شقاوت و بيرحمي با چگونه كه درمييابيم سپس و ;را گذشتهاش
جدا دلبستگيهايش خواستههاو از زندگياش ، از تمامتر ، چه هر
ايجابميكرد بردهداري سياست كه دليل اين به تنها.است شده
صحنهها اينشود پاشيده هم از آفريقايي خانوادههاي كه
.دردناكاست فوقالعاده
ارائه چشمگيري بازي (هونسو جايمون) نقشسينك بازيگر
تعجب ، كمال در.است نااميدكننده بازيها بعضي اما ميكند
شده ، داده اختصاص فريمن مورگان شخصيتپردازي به كمي زمان
بهشخصيت.داشت را اين از بيش گنجايش شخصيت اين كه حالي در
چنداني توجه مدافع ، وكيل عنوان به نيز كوناهي متيومك
به اخلاقي غير وضعيت يك از ضمناستحالهاي ، او.نميشود
.نميشود كسي تعجب مسالهباعث اين اما ميرسد ، رفيع مرتبهاي
است ، اما خوشحال او اخلاقي تغيير از كه اين با تماشاگر
ون مارتين جمهور رئيس نقش هاوثرن نايجل.است نشده هم متعجب
تا بزند كاري هر به دست است حاضر كه ميكند رابازي بورن
فيلم در سوم جرج شخصيت همچون شخصيتاو.كند كسب محبوبيت
تاملي زمانيكه خصوص به است ، بار رقت جرج شاه جنون
قوي بازي فيلم ، قوت نقطه اما.شود احوالش در هوشمندانه
يازده كه است پير آدامز كوينسي جان نقش در آنتونيهاپكينز
نيز و) دادگاه و ميگويد سياهانسخن از دفاع در دقيقه
بهترينسخنرانيهاي از يكي اينميكند افسون (را بيننده
باشد ، هم فيلم ضعف نقطه ميتواند ضمن در اما است ، دادگاهي
را قانون كند ، توجه قربانيان حال به كه آن از اوبيش چون
.ميكشد رخ به
تاريخ در ناگفته فصلي آميستاد داستان حال هر به
نت شورش كنار در را آن ميتوان كه واقعهاي.آمريكاست
داستان.داد جاي (داخلي جنگهاي از قبل آزاديخواه برده)ترنر
.نيست ايدهآل فيلمشدن براي اما دارد بيشتري جذابيت سينك
.ميشد اسپيلبرگ براي بهتري مايه دست ترنر نت شايدداستان
و است بزرگي دستاورد او براي ميشود ، پيروز آدامز كه اين
تاريخ در اما.دوباره زندگي بردههايديگر و سينك براي
.موفقيتتوخالي يك بجز نيست چيزي آمريكا ، بردهداري
تايمز ساندي شيكاگو:منبع
راجرابرت:نويسنده ،
فربد فرزاد:ترجمه
شهردار به نامهاي
افتخار و احترام با كرباسچي آقاي به تقديم
بخش هستي نام به
بود امروز اهالي از و بود بزرگ
ميفهميد خوب چه را زمين و آب لحن و
سبد چقدر با كه ديديم بارها و
رفت بشارت خوشه يك چيدن براي
كشيد دراز نورها حوصله پشت و هيچ تالب رفت و
درها تلفظ پريشاني ميان ما كه نكرد فكر هيچ و
مانديم تنها چقدر سيب يك خوردن براي
كه رهوار اسبي سفيد ، اسبي پاي صداي.ميآمد اسب پاي صداي
و ميگذاشت پشتسر آسان چه را ويراني و خرابي سنگلاخهاي
طراوت و زيبايي سبد سبد ويرانهها ، از عبور هر در سوارش
عبور در را خود راه سالها كه را فراري كبوترانميكاشت
انگار كه را پرستوهايي و بودند كرده كج تهران ازآسمان
به شهر اين براي باز نداشت ، آسماني تهران ، برايآنها ،
جايش به و برد بين از را سياهيها آرام ، آرام.ارمغانآورد
نسيمي شهر ، ويرانههاي بست برپاي آرام آرام.روشنيكاشت
بر كه ساخت شهري سرانجام و كرد روان را ازسازندگي
و غرور موج كه افتخار بلنداي با شهري.درخشيد تاركايران
در شد باعث و كرد جاري ايرانيان تك تك جان در را سربلندي
كه ايران ، ساله هزار تاريخ 2 رويدادهاي مهمترين از يكي
بين در نگيني همچون بود ، اسلامي سران كنفرانس برگزاري
ما براي غرور و افتخار موج موج و بدرخشد اسلامي كشورهاي
يك او ، ساختههاي تمام انگار اما.آورد بار به ايرانيان
كه ميديدند را او سالها كه چشمهايي انگار و شده ويران شبه
ساخت ايران براي دگرگون تهراني جانگذشتگي ، از با چطور
كه ما ، ايران نميخواهند چرا نميدانم.شدهاند نابينا
شده ، جهانيان به آن شناسايي باعث آباد ، و تهرانبزرگ
ستارهاي ميخواهند چرا شود؟ قبل سالهاي از وزيباتر آبادتر
نورش ، با و گرفت درخشيدن تهران و ايران درآسمان كه را
ديوارها ، قطورترين پشت در ساخت ، روشن را خرابيهايتهران
.ميشود خاموش عشق اين و نور اين ميكنند گمان.زندگيكنند
.سازندگياست نماينده او.نيست فرد يك كرباسچي حالاديگر
ميهن ، به عشق از عدالت محكمه در كه است اوخودافتخار
و 60 ميكند دفاع ايران سربلندي از و سازندگي اززيبايي
را واقعيتها خود ، چشمان با كه دارد ايراني ميليونقاضي
تمام با او حال و كردهاند باور را ايمان خود باقلب و ديده
هم و همگام تا نشستهاند انتظار به را آزادياش روز وجود ،
دل و جان با را بازگشتش و بخوانند را زندگي سرود بااو صدا
.جشنبگيرند
شيراز از ص.سارا
بهترين خبره يك نگاه از
گرفتنعكس براي حرفهاي توصيههاي
كودكان از
زمينه در حرفهاي عكاسان برجستهترين از يكي ويلسون كوين
و برده بيشماري جوايز اواست كودكان و پرتره از عكاسي
كه مطلبي.است داشته عكاسي درباره متعددي سخنرانيهاي
زبان انگليسي نشريه از نقل به او با است گفتگويي ميخوانيد
.فتو
نظر در بايد ازكودكان عكاسي هنگام كه نكتهاي مهمترين
چيست؟ داشت ،
وقتي كه داشتهباشيد انتظار نبايد.كافي حوصله و صبر
و شود مهيا چيز همه نشانداديد ، كودكان به را دوربين
.توجهكنيد آنها واكنشهاي به بايد.بگيريد عكسرا بهترين
بايد.آنهاست سطح به رساندنخودتان چيزها مهمترين از يكي
و دست چهار حتي يا و بزنيد چمباتمه.شويد آنهاهمزبان با
خم آنها برروي گرفتن عكس براي هيچوقت.برويد راه پا
.نشويد
يك هم بار هر و.دوستدارم را دلقكها كردن تماشا خيلي من
دختر از مثال براي.گرفتهام ياد آنهاچيز از خروار
به من.اما:ميگويد او كه وقتي چيه؟ اسمت:ميپرسم بچهاي
خودش با ناخودآگاه او.همينه هم من اسم:ميگويم او
با.ميخندد و.است پسر او.نيست او اسم اين كه فكرميكند
بين از را بودن غريبه كه شدهايد موفق شما كوچك كار همين
بچه با اگر.كنيد باز را آشنايي و دوستي باب و ببريد
نگهداري در كه ميخواهم او از بشوم ، روبرو زبلي و باهوش
.كند كمكم دوربين لوازم
چيست؟ آنها آوردن بدست راز
.ميشوند خسته چونبسرعت كرد ، عمل سريع بايد كودكان با
قرار خوب دستهايش كه باشيد جزئيات بند در نبايد اصلا
را لحظه.نيست ميخواهم من كه جايي در پاهايش يا نگرفته ،
خوب ژست يك از مهمتر بسيار داشتن احساس.كنيد شكار بايد
.است
لبخند كه آنهابخواهيم از گرفتن عكس زمان موافقيد آيا
بزنند؟
عكس موقع اصلا گفتهامكه مادرها و پدر به هميشه من.هرگز
طبيعي ، اثر حالت.بزنند لبخند كه بچههانخواهيد از گرفتن
.ميگذارد ماستي لبخندهاي از بهتري
احمقانه حركات عكسمياندازم بچهها از كه مواقع بيشتر من
لبخندزدن ، به ميكنند شروع آنها و برايشاندرميآورم ،
.ميگيرم را خود عكس مخفيانه
آنها براي.نگاهكنند دوربين به كه نميآيد خوششان بچهها
يا حلقهاي و بنشينند چمن برروي مثلا.كنيد ايجاد سرگرمي
حالتهاي ميتوانيد كه است وقت آن.بسازند گل از گردنبندي
.كنيد شكار را گوناگون بينهايت و طبيعي بسيار
ترجيح را مكانبخصوصي كودكان از گرفتن عكس زمان آيا
ميدهيد؟
اگر بخصوص.هستند راحتتر خانه از بيرون فضاي در بچهها كلا
با پارك يك.باشند داشته هم بازي فرصت گرفتن عكس از پيش
عكس براي فضا زيبامطلوبترين درختهاي و فلك و چرخ و تاب
يا و.مناسبياست بسيار مكانهاي همچنين سواحل.است گرفتن
.قديم انبارهاي باكاراكتري ، مثل فضاهاي هرگونه
است؟ مناسب نوري نوع چه
چون.كنيد دوري درخشاندارد ، آفتاب كه روزهايي از مطلقا
كه حالتي بهترينميافتد چشمها و زيربيني بدي سايه
بهترين من براي.ميباشد سايه در كنيد پيدا ميتوانيد
صورت به كه است طبيعي بانوري دار درخت جايي نوري احتمال
عكسهاي براي حالت مناسبترين اين.ميافتد پشت از مورب
كنيد ، پيدا سايهدار مناسب مكان نميتوانيد اگر.است كودكان
كودكان سر برفراز تا كنيد مامور را يكنفر ناچاريد
.دارد نگه را نوريي بازتابنده
گرفتن عكس زمانبراي بهترين كه ميكنند فكر مردم بيشتر
بهترين از تعدادي حاليكه در است ، اما خورشيد نور زير
كه زماني است ، شده گرفته ابري روزهاي در كودكان عكسهاي
.است خوشايند و ملايم بينهايت نور
است؟ نياز وسايلي بهچه ساختمان داخل در گرفتن عكس براي
در عكاسي براي كه ميكنند تصور حرفهاي غير عكاسهاي بيشتر
.دارند فلاش مثل خاصي لوازم احتياجبه ساختمان داخل
اكثر آنرا كه كافياست ، پنجره يكنيست اينطور درحاليكه
حساسيت با فيلمي و پايه سه يك شما تنهانياز.دارد خانهها
از استفاده و نوري كمبود جبران براي ISO مانند بالا
پس كردن محو به ميكند كمك كه f/ حدود در بازي ديافراگم
.ميكند متمركز كودك بر بيشتر را توجه و زمينه
بهتراست؟ بپوشند كودكان پوشاكي نوع چه
.نباشند افتاده مد از كه است لباسهايي انتخاب چيز مهمترين
هم نمكي دخترهاي تيشرتهاي لباسهاييهمچون از ولي
بسيار پيشسينهدار شلوارهاي در پسرها بيشترپرهيزكنيد
.خانه چهار يا سفيد تيشرتهاي بخصوصبا ميشوند ، جذاب
براق رنگهاي از ولياست مناسب روشن رنگهاي نيز برايدخترها
.كنيد پرهيز غريب و عجيب و وبرقدار زرق لباسهاي و
اگر و عكسبرداريد ، بيرون فضاي در كه داريد خيال اگر
.ميگذارد مناسب تاثير هميشه رنگقرمز بود ، ابري روزي
عكس ميخواهيد هم با بيشتري بچههاي يا دوو از كه زماني
با ناسازگار پوشيدهاند كه باشيدرنگهايي مراقب بگيريد ،
.نباشد يكديگر
آنها اينكه دادبدون كودكان به را ژستي ميتوان چگونه
بشوند؟ متوجه
تغيير را ژست وقتي تنها.باشد طبيعي چيز همه كنيد سعي
اين به كودكان عكسالعمل چون.شويد ناچار كه بدهيد
ديگر و كسلميشوند بلافاصله آنها.نيست موافق زياد تغييرات
.نميكنند همكاري
بچهاي از است ممكن مياندازم ، عكس بيرون فضاي در كه زماني
درختي به يا.بنشيند درختي كنده روي كه كنم خواهش
تمام تصوير كه وقتي.دهد قرار جيب در را دستش و بدهد تكيه
جورابهايش و كفشها اگر كه فكرميكنم خودم با ميگيرم ، قد
.ميشد قشنگتر خيلي رادرميآورد ،
بر را آنها ميگيرم ، معمولا عكس هم با بچه دو از كه وقتي
ديگر سر پشت را آنها دوستان از يكي مينشانمو پلهاي روي
پاي روي بر را دستش كه ميخواهم هم يكي آن از.ميدهم قرار
يكديكر به و ميشود زيبايي باعث اين.بدهد تكيه يكي اين
.ميكند نزديكترشان
ميكنيد؟ پيشنهاد را لنزهايي چه
mmحدودتا -تلهفوتر لنز قد ، تمام عكسهاي براي
يك.است مناسب بسيار هم زوم تله-mيك و- mاز
از است بهتر نزديكتربرويد اگر ميكنيد احساس كه وقتيهست
.استفادهكنيد زوم لنزهاي
است؟ بهتر سرعتي و فيلم نوع چه
فيلم از عموما فيلمميگيرم ، پرينت روي را تصاويرم بيشتر
خيلي شرايط اگر اما.ميكنم استفاده حرفهاي ISO
ISO با را بروم ، آن پردرخت منطقهاي داخل به يا ابريباشد
البته.ميگيرم بهكار ISO فيلم شرايطشديدتر ، در.ميكنم عوض
نتايج براي قرمز مادون سفيديا و سياه فيلمهاي از استفاده
.است مناسب جالبنيز خيلي
كتاب معرفي
|
تئاتر در اسطوره و آيين
اول چاپ / توس انتشارات:ناشر / ستاري جلال:تاليف و ترجمه
صفحه تومان ، 262 قيمت 780 / زمستان 1376
پيش كه است نمايش و نماد كتاب دوم جلد... اسطوره و آيين
وهمانند بود شده نشر بازار روانه ناشر همين توسط اين از
ستاري جلال دكتر ترجمههاي و مقالهها از مجموعهاي آنكتاب
براي ديگر تعدادي و نمايش مجله در آنها از كهبعضي است
بخش سه در كتاب اينميرسد چاپ به كتاب اين در بار نخستين
ويليه ، آندره آرتور ، آنتونن از بانوشتههايي ;شرق تئاتر
با درام پسيكو دوم بخش و لوييماسينيون ، ژاكو ، ژان
و سوم بخش و..و استروس -لوي كلود-گيپالماد از نوشتههايي
ژرژ ميرچاالياده ، از ميپردازد واسطوره آيين به كه انتهايي
.است شده آورده مقالاتي نيز اينبخش در ستاري و دومزيل
به ميتواند تئاتر حوزه تخصصي كتابهاي قحطي در حاضر كتاب
.آيد علاقهمندان و آشنايان و كاردانشجويان
|
|