سياسي احزاب شكلگيري موانع
ايران در
خصيصههاي عنوان به تا دارند تمايل بيشتر سياسي احزاب
شوند مطرح مدرن سياسي زندگي سازماني
با ما اكنون جهان سياسي نظامهاي بررسي در:اشاره
از هركدام كه مواجهيم متفاوت كاركردهاي مختلفبا نهادهاي
اين حيات ادامه در مهمي نقش خود درجايگاه نهادها آن
.است سياسي احزاب نهادها اين از يكيبرعهدهدارند نظامها
وجود و است معاصر سياسي زندگي ويژگيهاي از سياسي احزاب
در بيستم و نوزدهم قرنهاي تحولات مهمترين از آنها
دوران در حتي اگرچه.ميرود شمار به سياسي چارچوبسيستمهاي
اما داشتهاند ، وجود جوامع در مختلف گروههاي باستاننيز
نهادهاي ساير با مقايسه در آن نوين مفهوم به احزابسياسي
به ميلادي نوزدهم قرن از كه است جديد نسبتا سياسيپديدهاي
كمكم و گرفتند نضج شمالي امريكاي و اروپا در بعدابتدا
نسبت نهاد اين بودن نوظهور.يافتند راه مناطق بهساير
سياسي انديشمندان از گروهي كه است حدي به نهادها بهساير
به هركدام كه موجود سياسي نهادهاي تمامي سرسبد گل آنرا
.كردهاند معرفي هستند ، طولاني سابقه نحويداراي
استحكامي چنان از خود مهدظهور در نهاد اين حاضر حال در
وجود بدون غربي سياسي نظامهاي تصور كه است شده برخوردار
.ميرسد نظر به غيرممكن احزاب
از بسياري همچون نيز سياسي احزاب شد ، گفته كه همانطور
غربي جوامع در ظهور از پس جديد سياسي و مادي پديدههاي
مسئله.يافتند راه ايران ما كشور جمله من جوامع بهساير
انقلاب از پس دوران در ايران در جديد مفهوم به سياسي احزاب
در مختلفي احزاب غربي جوامع از تقليد به و شد مطرح مشروطه
به نزديك گذشت از پس اكنون.يافتند ظهور سياسي عمل ميدان
سياسي احزاب فعاليت تاريخ بررسي مشروطه انقلاب از قرن يك
جايگاه ما كشور در جديد پديده اين كه ميدهد نشان ايران در
است ، نشده برخوردار لازم مشروعيت از و نياورده بدست را خود
مفهوم به حزبي ميخورد رقم سطور اين كه اكنون كه بهطوري
.ندارد وجود ما كشور در آن دقيق
اصل اين بر زير مقاله بنمايه شده عنوان آنچه براساس لذا
همچون آن نوين مفهوم به سياسي احزاب كه است استوار
يا سازگاري كرده ، سعي مقاله نويسنده كه است محتوايي
و بسنجد عنوانقالب به ايران جامعه با را آن ناسازگاري
.دهد قرار بررسي مورد
مقالات سرويس
بدون و خلا در محتوايي حزبهيچ محتواي و جامعه قالب
به اگر زيرا نميشود يكقالبايجاد با ارتباطي كوچكترين
قالبهاي با مختلف درتطابقمحتواهاي ما ميشد عمل شكل اين
زمينه در اگرچه اين بنابر.اشكالنميشديم دچار متفاوت
توجه با را سياسي احزاب ايرانما سياسيدر احزاب شكلگيري
ايران جامعه و محتوا عنوان هستندبه پديدهغربي كه اين به
ما بحث محتواهاي همين اما فرضكرديم قالب بهعنوان را
شرايط يعني ديگري قالبهاي خودپرورده سياسي يعنياحزاب
بنابر.هستند غربي جوامع در شكلگيريآنها زمان در موجود
موجودجامعه شرايط با آن مقايسه و آنقالبها شناخت با اين
شرايط كهآيا برسيم نتيجه اين به راحتي به خودميتوانيم
در را احزابسياسي همچون محتوايي ميتواند نيز جامعهما
دو با مسئلهبايد اين شدن روشن با.خير يا خودبپروراند
ايران احزابدر ظهور درك و بررسي به روشمتفاوت
غربي شرايطجوامع كه شود ادعا اگر طرف يك ازبپردازيم
ازطريق نيز ما شدهاست آنجوامع در ظهوراحزاب باعث
كه يافت خواهيم در خود شرايطجامعه با آنشرايط مقايسه
جامعه در غرب در موجود بهمفهوم احزاب انتظارظهور آيا
اگر ديگر طرف از و.است يانابجايي جا به ايرانانتظار
اروپا جوامع در موجود شرايط ظهوراحزاب كه ادعاشود
كردهباز دگرگون و داده قرار تاثير تحت شماليرا وامريكاي
كهچرا كنيم درك را مسئله اين توانست بهترخواهيم ما
آن نتوانستهاست ما كشور در غرب از تقليد به حضوراحزاب
بررسيزمينههاي صورت هر در.گذارد برجا را تاثيرات
.ضرورياست آن ظهور مهد در سياسي احزاب شكلگيري
غربي جوامع در سياسي احزاب شكلگيري زمينههاي
اين به بايد سياسي احزاب شكلگيري زمينههاي بررسي براي
معاصرتا دنياي در احزاب چرا كه داد پاسخ مقدماتي پرسش
و نداشته وجود گذشته در كه حالي در يافتهاند گسترش حد اين
را سوال اين پاسخ كه است بديهي بودهاند؟ اندك بسيار يا
بسياري زيرا گرفت ، دمكراسي ليبرال گسترش از تنها نميتوان
در.گرفتهاند قرار احزاب برمبناي نيز اقتداري دولتهاي از
جوامع خصيصه سه معمولابه دانشمندان سوال اين به پاسخ
منازعات درك:از عبارتند ويژگي سه اين.ميكنند اشاره مدرن
با دولت ارتباط به نياز مردم ، توسط جامعه درون در موجود
.است قدرت مفهوم به كهاتحاد ايده اين طرح و مردم
يافتند ظهور زماني احزابسياسي ميشود گفته اول مورد در
آن با بايد كه مشكلاتي وجود درك به شروع سياسي جوامع كه
.كردند كنند ، اقدام آن حل راه در و شوند گريبان به دست
جوانب به يا جامعه كلي ساختار به بود ممكن مسائل اين
.باشد مربوط آن ياسياستهاي و آن سازماني
و حكومتها كه گرفت زمانيشكل سياسي احزاب:ثانيا
وديگر شدند مردم با بهارتباط مجبور سياسي سيستمهاي
خارجي منابع خودبه مشروعيت براي نميتوانستند
اين در.باشد قانونمتكي يا الهي حقوق همچون مشروعيت
لازم داشتند مردم به نياز خود تاييد براي حكومتها كه زمان
احزاب وجود به نياز.كنند برقرار آنها با ارتباطاتي بود
احزاب كه چرا شد ايجاد دوران اين در جوامع اين در سياسي
و منطقهاي شاخههاي ميتوانست گروهها ساير از بيش سياسي
قدرت هرم و قاعده بين وسيعي ارتباطات و كرده ايجاد محلي
خود كه حكومتها براي نيازي چنين كه است بديهي.كند برقرار
در زيرا است ، مدرن جهان ازويژگيهاي كنند مرتبط مردم به را
و نميآيند حساب اصلابه يا مردم نيز هنوز كشورها از بسياري
.ميشود آنهاداده به كمي بسيار اهميت كه اين يا
مفهوم به يكپارچگي و كهاتحاد ايده اين شيوع:ثالثا
.مهميداشت بسيار نقش ظهوراحزاب ابتداي در است قدرت
يك كوچك گروهبنديهاي به نسبت كهاگر ميشد تصور زيرا
بهتري نتايج به توانست خواهد جامعه شود ايجاد بزرگ سازمان
حقيقتدرجهان در نيز مفهوم اين شيوع البته.يابد دست
.گرفت شكل مدرن
تمايل بيشتر سياسي كهاحزاب ميدهد نشان فوق موارد بررسي
مدرن سياسي زندگي سازماني خصيصههاي عنوان به تا دارند
جوامع مشترك ويژگي احزاب كه وقتي اين بنابر شوند مطرح
كجا هر در آنها كه داشت را انتظار اين نبايد هستند مدرن
.باشند يكساني اهميت داراي
احزاب ظهور علت سوال به كه اساسي پاسخ سه اين از گذشته
و اروپا در تحزب زمينههاي بررسي در شد ، داده سياسي
دانشمندان احزاب ، اوليه ظهور مهد عنوان به شمالي امريكاي
با طبيعتا كه نگريستهاند مسئله به مختلفي ديد با سياسي
وظايف مشخصهها ، از مورد چند يا يك ديدگاهها اين به توجه
بيشتري يا كمتر اهميت از ميتواند احزاب وكاركردهاي
.شود برخوردار
و اند دانسته همزاددمكراسي را سياسي احزاب بعضي
.كردهاند برقرار وتحزب دمكراسي نظام ميان نزديكي رابطه
گفتهاند و گذاشته فراتر نيز اين از را قدم حتي اينگروه
پديدهاي و كرده فراهم را تحزب فرايند مساعد زمينه دمكراسي
احزاب:است گفته خصوص اين در وبر ماكس.است آن بر متقدم
.هستند فرزنداندمكراسي
احزاب فعاليت تاريخي شواهد ذكر با گروه اين ديگر سوي از
بستر يك در سياسي احزاب كه دادهاند نشان مختلف كشورهاي در
آنها فضايي درچنين و نيستند رشد به قادر غيردموكراتيك
.ميشوند تبديل ازاحزاب كاريكاتوري به صرفا
انتخاباتي نگرش با را احزابسياسي شكلگيري ديگر گروهي
تشكيل كه هستند اعتقاد اين بر و داده قرار بررسي مورد
امر نهايت در و انتخابات به مستلزم پارلماني نظامهاي
معرفي و انتخابات به دهي جهت براي تشكيلاتي نيازمند
شكل سياسي احزاب فرايند اين نتيجه در و بود كانديداها
اكثر سال 1900 تا كه معتقدند گروه اين البته.گرفتند
آغاز از ولي بودند پارلماني و انتخاباتي امور معلول احزاب
و انتخاباتي مسائل از غير اموري بعد به بيستم قرن
.گرفت سياسيقرار احزاب شكلگيري مبناي پارلماني
و توسعه نگرش با سياسي شكلگيرياحزاب به نسبت نيز تعدادي
حزب پيدايي گروه عقيدهاين به.كردهاند نگاه نوسازي
و افراد سياسي ومشاركت ونوسازي توسعه بافرايند سياسي
.گسترده ، دارد و عميق ارتباط گروههايمختلف
نگرش و داده قرار نظر مورد را ساختاري تحول نيز ديگر بعضي
از.ميكنند مطرح را احزاب شكلگيري درباره تاريخي موقعيت
يك در تاريخي فرايند يك نتيجه احزاب شكلگيري گروه اين نظر
جنبه غالبا كه مختلف دلايل به آن اعضاي كه است جامعه
هدف و مشترك ومنافع ميآيند در خدمت به غيرماديدارد
.ميشود افراد و ائتلافگروهها موجب برترافراد
سوي از كه طبقاتياست تضاد نگرش بالاخره و
.ميشود مطرح ماركسيستها
كداميك با ما كه ازاين نظر صرف فوق ، بررسيهاي با
بنگريم ، سياسي ظهوراحزاب موضوع به مذكور ازنگرشهاي
نيازهاي از يكي بهعنوان سياسي احزاب كه مشخصميشود
ايجاد البته.است شكلگرفته خود خاص بستر در جامعهمدرن
نتيجه نيز آن نگرفتهبلكه صورت شبه يك نيز ايننياز
اجتماعي اقتصادي ، تحولاتفرهنگي ، طولاني يكفرايندنسبتا
به.شدهبود آغاز غرب در دورانرنسانس از كه است وسياسي
شكلگيري دوران در مدرن جوامع شرايط حدودي تا اكنون حال هر
در را احزاب كه قالبي چارچوبهاي با ما و شد روشن احزاب
مختصر طور به چند هر بايد شديم ، آشنا دادند شكل خود درون
كنيم پيدا آشنايي نيز سياسي احزاب يعني قالب محتواي با
احزاب وظايف و كاركردها بيان و تعريف به اينجا در لذا
.ميشود پرداخته آن ظهور درمهد
سياسي احزاب تعريف
و معنوي مادي ، از اعم يكپديده به شود مشخص كه اين براي
.شناخت را آن اول خيربايد يا دارد وجود نيازي ياسياسي
نسبت ما اگر نيز آن مفهومجديد به سياسي احزاب درخصوص
دارند وجود خود مهدظهور در كه شيوهاي همان به بهآنها
آيا كه برسيم نتيجه اين به ميتوانيم سپس كنيم پيدا شناخت
احزاب شناخت راه در قدم اولين.خير يا داريم نياز آن به
.است آن تعريف سياسينيز
عمل به سياسي حزب از تعاريفمختلفي دانشمندان تاكنون
خاصي جوانب يا جنبه بر آنها از كدام هر كه آوردهاند
ووظايف تشكيلات ساختار ، ويژگيها ، اهداف ، كاركردها ، همچون
تنها اختصار رعايت جهت به اينجا در.است كرده تاكيد احزاب
ارائه سياسي حزب از بريتانيكا دائرهالمعارف كه تعريفي به
:بريتانيكا براساستعريف.است شده اكتفا ميدهد ،
سياسي نظام يك درون در سازمانيافته گروهي سياسي حزب
.ميشود تشكيل قدرت بهكارگيري و كسب هدف با كه است
شدهاز ارائه سياسي حزب تعاريفمختلف از آنچه كلي طور به
بايد سياسي حزب كه است اين ميشود استنباط دانشمندان سوي
آنها از يك هر فقدان البته كه باشد زير مولفههاي داراي
آن نميتوان ديگر كه طوري به ميشود احزاب ماهيت قلب باعث
عبارتند اينمولفهها.آورد حساب به سياسي احزاب جزء را
:از
سازمان -1
ايدئولوژي -2
بودن قانوني -3
قدرت كسب براي مبارزه -4
سياسي حزب به نسبت انتزاعي شناخت حدودي تا كه اكنون
ويژههاي كار بررسي به شناخت اين گسترش براي كرديم پيدا
.ميپردازيم احزاب
سياسي حزب تعريف در سياسي احزاب ويژههاي كار و وظايف
اما شود ، معرفي خوبي به نهاد اين تا است آن بر سعي اگرچه
شكلي مشخصههاي بيانگر بيشتر شده ارائه تعاريف نهايت در
سوي از.نميشود توجه قضيه ماهوي جنبه به و هستند احزاب
در نتوان شايد باشد مطرح شكلي جنبه صرفا چنانچه ديگر
كشورهاي ساير يا ايران در نهاد اين شكلگيري عدم علل خصوص
كشورها اين در كه چرا يافت دست صحيح نتيجه به سوم جهان
فرمايشي سياسي احزاب تشكيل براي مانعي تنها نه غالبا
موجه براي حاكم نظامهاي سوي از همواره بلكه نداشته وجود
به ميشدهاند ، ايجاد گونهاحزاب اين خود ، چهره دادن جلوه
براي آزمايشگاهي ازمشروطيت پس ما كشور تاريخ كه طوري
.است احزاب نوع اين بررسي
در سياسي احزاب ويژههاي كار و وظايف بررسي حال هر به
رهنمون ماهوي بحث به را ما زيادي حد تا آنها ظهور مهد
به نسبت دقيق شيوهاي به بتوانيم آن پرتو در كردتا خواهد
قضاوت ايراني جامعه در پديده اين وجود عدم ويا وجود ضرورت
.كنيم
و نقشها سياسي متشكل گروههاي عنوان به سياسي احزاب
ساير از را آنها وظايف ، و نقشها اين كه دارند وظايفي
نيست معنا بدان اين البته.ميكند متمايز گروههاياجتماعي
به بلكه ميگيرد انجام احزاب طريق از صرفا اينوظايف كه
را وظايف اين شدند تشكيل وقتي احزاب كه اينمعناست
.گرفت برعهدهخواهند
در سياسي احزاب براي كه ويژههايي كار و وظايف مهمترين
:از عبارتند است شده ذكر جوامعغربي
خواستهها تجميع -1
سياسي ارتباطات -2
سياسي جامعهپذيري -3
سياسي استخدام -4
خواستهها بيان -5
احزاب شكلگيري بر اجتماعي سياسي شرايط تاثير
در كه ميشود استنباط چنين فوق مختصر بررسيهاي از
فرهنگي ، تحولات اثر در شمالي امريكاي و اروپايي جوامع
وجود به جديدي نهاد به نياز اقتصادي و اجتماعي سياسي ،
نهاد اين و دهد انجام را نوظهور وظايف از سري يك تا آمده
پي در خود خاص تشكيلات و ساختارها با بودكه سياسي حزب
است وضعيت اين در و برآمد بالا در مذكور كارويژههاي انجام
غرب مدرن جامعه در شكلگرفته قالب يك صورت به را آن ما كه
خود جامعه در را آن ميخواهيم كه هنگامي اما مينگريم ،
و ظرف عنوان به را ايران جامعه بايد ناچار به كنيم بررسي
نكته اين درك به بتوانيم تا بگيريم نظر در آن براي قالبي
براي خود خاص مشخصههاي با ايران جامعه آيا كه شويم نايل
و خير؟ يا است مناسب آن غربي و نوين مفهوم به نهادي چنين
گيرد صورت تغييراتي درقالب بايد آيا نيست مناسب چنانچه
و تطبيق اين توانايي كه اين برايدرمحتوا كه اين يا و
بررسي به بايد مختصر هرچند ناچار به كنيم كسب را قضاوت
ويژه به ايران جامعه فرهنگي ساختار و سياسي اجتماعي ، نظام
.بپردازيم است ، بوده مطرح احزاب مسئله كه دوراني در
ايران اجتماعي ساختار -1
نتيجه اين به ايران اقتصادي اجتماعي ، ساختار بررسي در
و سنتي قواعد و اصول بر مبتني ساختار اين كه ميرسيم
:كه بوده جزمگرا
نظام اين و بوده حاكم آن بر رعيتي و ارباب نظام -11
توسعه عدم و آنها بيشتر ناآگاهي تودهها ، بهاستثمار
.ميانجاميد واقتصادي اجتماعي
تضاد براي مساعدي زمينه نيز متفاوت طبقاتي ساخت -21
پايين طبقات واقع در و است نبوده احزاب پيدايش و طبقاتي
فرهنگي بافت خاطر به و داشته وابستگي بالا طبقات به جامعه
اين در واقع در.نميآمد پيش طبقاتي ايرانتعارض جامعه
را آنها سيادت و بوده بالا طبقات به متكي طبقاتپايين ساخت ،
فرهنگي باورهاي بايد را پذيرش اين علت ميكردندكه قبول
.دانست جامعهايران بر حاكم
گونهداشته بيمار سير ايران تكوين حال در بورژوازي -31
تباينايدئولوژي كه مييافت تكوين ناموزوني صورت به و
.ميافزود مانع اين مقاومت بر نيز آن بر حاكم
مختلف طبقات ميان زيادي نقش و نفوذ روحانيون و مذهب -41
در و داشتند جامعه فرهنگي و اقتصادي اجتماعي ، ساختار و
و مردم بين ارتباط پل عنوان به روحانيون ازموارد ، بسياري
است سياسي احزاب مشخصههاي از كه ويژههايي ازكار بعضي دولت
از احزاب گرفتن شكل براي جايي بنابراينانجامميدادند را
.نميماند باقي ويژهها كار انجامآن لحاظ
برعهده عمدهاي نقش تحزب فرايند در كه آموزشي نظام -51
.است بوده غيرمفيد و سنتي شيوه به ايران در دارد
سياسي ساختار -2
لزومي كه بوده نحوي به نيز ايران جامعه سياسي ساختار
در دولت.است نگرديده مشاهده سياسي احزاب تاسيس براي
داشته قرار قدرت راس در شاه و نبوده تنوعي و ايرانتخصصي
كه است نبوده مطرح اصلا مردم مشاركت مسئله استبنابراين
بنابراين.شود مطرح مشاركت اين ابزار عنوان به وجوداحزاب
:ايران سياسي درساختار
خلاصه او در حكومت اقتدار و بوده استبداد محور شاه -12
مردم و بوده مطلقه سلطنتي كشور ، بر حاكم حكومت:است ميشده
قدرت در مشاركت و تصميمگيري قدرت كابينه وزراي حتي و
.نداشتند
كوچك شاهان عنوان به عشاير سركردگان و خانها وجود -22
مرج و هرج و ميانداختند مخاطره به را ملي همبستگي و وحدت
نقش ايران سياسي ساختار در هميشه اساسي عنوانمشكل به
.است داشته
فرهنگي ساختار -3
پذيرش آمادگي كه است آن بيانگر نيز ايران فرهنگي ساختار
:كه چوناست نداشته وجود جامعهايران در احزاب
و داشت مباينت عمومي باورهاي و فرهنگ با دمكراسي -13
داشتند ، ابا داشت رواج غرب در كه دمكراسي از نيز مردم
اين.اسلامميدانستند با مباين را آن و بودند گريزان
سياسي دستگاه سطح در بلكه مردم سطح در تنها نه مسئله
رژيم در كه طوري به است داشته عموميت نيز ايران جامعه
و بوده غيرممكن غربي اصولدمكراسي تحقق شاه ، نظر از گذشته
به كنندهآن ابداع كشورهاي براي حتي آن موثر كارآيي عدم
بود فرضيهاي دمكراسي وي نظر از اصولا.است رسيده اثبات
به معتقد او.ايران سياسي و فرهنگي تجارب غريببا و بيگانه
بود ، ايران تاريخي بهتجربه توجه با دمكراسي نظريه تكامل
دراين و ميكرد بالا از احزاب تشكيل به اقدام رو اين از
:ميگويد صفحه 322 وطنم براي ماموريت كتاب در خصوص
فرهنگ و توسعه و تربيت و تعليم امر در پدرم مساعي عليرغم
آمد عمل به من سلطنت دوران در امر اين كهدر پيشرفتهايي و
هنوز علاوه به.بيسوادهستند مردم افراد از بسياري هنوز
تازگي ما براي سياسي احزاب و پارلماني دمكراسي مفهوم
تفكر سنخ و زندگاني طرز در ملي سنن كه كشوري در داردو
شود تصور كه نيست سخيفتر ازاين فكري دارد عميق تاثير مردم
دست به مردمو ميان از يكباره ما سياسي احزاب است ممكن
.برسند كمال و روبهرشد و آيند بوجود مردم
دارد صباغيانادامه علي
|