و تاويل مشروعيت عقلانيت ،
رشد ابن فلسفه در قدرت مفهوم
دمشق در رشد ابن بينالمللي سمينار برگزاري مناسبت به
شاهد دمشق ملي موزه شامي تالار قبل مدتي:جستارگشايي
هشتصدمين مناسبت به كه بود رشد ابن سميناربينالمللي
مركز سوي از (19981198) مسلمان فيلسوف اين درگذشت سالگرد
از تن سمينار 16 اين در.ميشد برگزار اسپانيا فرهنگي
اردن لبنان ، فلسطين ، سوريه ، اسپانيا ، كشورهاي انديشمندان
سمينار سخنرانيهاياين و بحثها.كردند سخنراني موريتاني و
مفهوماقتدار عقل ، حدود تاويل مشروعيت و زمان مسئله درباره
زير گزارش در.بود متمركز ابنرشد نزد در عقلي گرايش و
در شده مطرح بحثهاي از بخشي به شد ، چاپ مجلهالعالم كهدر
معارف گروه.است شده اشاره ايننشست
عنوان تحت مقالهاي سوريه كشور از خضره دكترمحمود
در اوكرد ارائه سمينار به تاويل مشروعيت عصرابنرشدو
به ضرورت بر رشد ابن اصرار كه تاكيدنمود مقاله اين
نشات او ذهن در مختلف ازدوامر دين در عقلي نگرش كارگيري
تعصب نوع هر به رشدنسبت ابن شديد انكار اول:است گرفته
ديگر و راميبندد ديگران برروي بازبودن و آزادي باب كه
به اعتقاداو با تعصب به نسبت رشد ابن انكار كه ، اين
كه معيارهايي و بنيانها زيرا دارد ، هماهنگي بشري عقل وحدت
اتكا آن به امور حقايق به نيل و واقعيت شناخت در عقل اين
حقيقت وحدت به منجر بشري عقل وحدت پس.است يكي ميكند ،
اعمال به ناچار كه دريافت عقلانيت تبيين با رشد ابن.ميشود
.است دين در عقلي نگرش
مشكل اما داشت ، قرار عقلانيت اوج در ارسطو فلسفه او براي
نظر در ظاهرا مشكل اين.بود شرع و عقل بين سازش در بزرگ
اين كه طوري به گرديد شرع و عقل بين جدائي منجربه رشد ابن
ملاقات است ، مطلق حقيقت كشف كه درغايت جز را يكديگر دو
نه است ، هدف در تساوي رابطه دو ، بيناين رابطه پسنميكنند
يا دو اين علماي بين نوعمشابهتي هيچ زيرا ادغام ، رابطه
.وجودندارد ميكند ، مطرح هريك كه مسائلي
از هركدام كه هستند جداگانه دوامر دين و فلسفه اين بنابر
اصول با دين اصول خلط پس.دارد را خود خاص اصول آنها
قلمرو چارچوب در را فلسفه دين ، اماعالم نيست ، جايز فلسفه
در را دين نيز فيلسوف و آنميفهمد اصول قبول از پس و فلسفه
بهرغم و...ميفهمد آن قبولاصول از پس و دين قلمرو چارچوب
خاص چارچوب در استدين لازم يكديگر از فلسفه و دين استقلال
با فلسفه كه روشياست همان اين و شود بررسي عقلي باروش خود
خود كتابهايچهارگانه در رشد ابن.ميشود بررسي و مطالعه آن
قاعدهثابت دو برمبناي را فلسفه و دين بين رابطه دارد سعي
نيست حق متناقض حق:از عبارتند دوقاعده اين.كند تنظيم
به وصول يعني هدف در دو اين و است شريعت تني خواهر وحكمت
تحريم رشد ابن نظر از اين بنابر.ميرسند هم به حقيقتمطلق
جايز فلسفه اسم به دين با مبارزه يا و اسمدين به فلسفه
بدعتي ميگويديا رشد ابن كه نظريآنطور چنين زيرا نيست ،
است فلسفه در اشتباه نظري ويا ندارد اساسي كه است دين در
.گرفتهاست نشات اشتباه تاويلي از كه
اسلام جهان بر رشد ابن انديشه تاثير
اسلام جهان در فلسفي انديشه بر رشد ابن عقلانيت تاثير اما
سخنراني در لبنان از حرب علي رادكتر مسئله چيست؟اين
.است كرده مطرح رشد ابن نزد در عقل عنوانحدود تحت خود
در كه دفاعالكندي به را رشد ابن دفاع اين حرب دكتر
دين ، از حمايت دليل به كه كلام ، علم علماي فقهاو مقابل
در حرب دكترميكند تشبيه فلسفهدادند ، تحريم به حكم
جواز به رشد ابن كه بيانداشت بالا سوال به پاسخ چارچوب
حكم امر ، اين بهبدعت معتقد ديدگاهي انكار و فلسفي نگرش
آشتي بهجهت تاويل كه بود معتقد همچنين اواست داده
از و است آمده حكمت به شريعت تسليم و عقل و دين بين دائمي
از فلسفه مقابل در شده مطرح ادعاهاي تمامي كه همينجاست
بر را موجودات بر حكم راه رشد ابن شكل اين به و ميرود بين
كه است شريعتي به مشروط او فتواهاي پس.ميبندد فلاسفه غير
او كلي طور به و نميشود بخشوده كند ، اشتباه آن در كسي اگر
.است كرده تفسير فلسفه با را دين و دين با را فلسفه
و برهان در محصور كه مگراين نيست جايز وجه هيچ به تاويل
باشد خطابه به محدود كه اين نه و باشد استدلالبرهاني
به.است فلسفه حقانيت به نسبت امرياشتباهي چنين زيرا
امور در جدل فلاسفه و حكما براي ابنرشد نزد در دليل همين
نشان رشد ابن فلسفه از دكترحرب برداشت.نيست جايز اديان
:كه داد
فرهنگي ميدان در بودن براي فلسفه حقانيت مدافع رشد ابن -
.است
.است كرده تلاش اسلام شرع و فلسفه بين آشتي براي او -
.نبود آگاه فلسفي جديد مفاهيم ايجاد از رشد ابن عقلانيت -
مطرح ابنسينا و فارابي توسط كه را جديدي شيوه رشد ابن -
كرده برخورد فلسفي مرتدان همچون باآنها و محكومكرده شد ،
.است
نه و شرع مجال در نه -انديشه آزادي و اختلاف حقيقت به او -
.نبود معتقد -فلسفه درمجال
و نپيمود را ارسطو خط از غير يوناني حكمت رشداز ابن -
.بود بياطلاع فلسفه در فكري ديدگاههاي بهتمامي نسبت
رشد ابن چون بزرگي فيلسوف مديون جهاني فرهنگ حال اين با
.است
رشد ابن نزد در عقلاني گرايش
ادبيات دانشكده رئيس فليل دكترحامد عنوان اين تحت
ابهام مفهوم خود مقاله در او.كرد سخنراني دانشگاهدمشق
ويژه به را او بودن ديني درباره يعنياختلاف رشد ابن نزد
-مذهبي فرد يك عنوان به عقلانيتاو به مربوط كه آنجايي
به اشاره براي دكترفليل.است كرده تشريح ميشود عقلاني
نظريه:تاكيدميكند اساسي نظريه دو بر رشد ابن عقلاني گرايش
نظريه استو رشد ابن نزد حقيقت ، در تحقيق روش به مربوط اول
.ميباشد آن با انسان رابطه و طبيعت نظام خصوص در دوم
رشد ابن كه نظريهاسپينوزا به همچنين خود سخنراني در او
اين.ميكند اشاره بود ، كرده ارائه او از قرنقبل پنج
بيداري و آگاهي آزادي ، وجود:كه اين استاز عبارت نظريه
عدم مفهوم به آزادي كه اينمعني به.است ضرورت يك
.است هستي قوانين طبق عمل آزادي بلكه نيست محدوديت
را فلسفهعربي انجمن رياست كه اردن از ماضي دكتراحمد
موضوع بهسمينار ، خود ارسالي مقاله در دارد ، عهده به نيز
.است داده قرار موردبررسي را روسي مطالعات در رشد ابن
كه را روسي مطالعات درباره خود ديدگاه مقاله اين در او
و ميكند مطرح درآمده تحرير رشته به اسلامي فلسفه درباره
فلسفه در سال 1941 در بار اولين روسها كه ميدهد توضيح
جلد انتشار با كه زماني هم آن برخوردند ، رشد ابن به اسلامي
بين در رشد ابن و اسلامي فلسفه به توجه فلسفه تاريخ از اول
فلسفه به روسها توجه اينيافت افزايش روسي انديشمندان
كتاب اولين كه سعدين كتابارنور انتشار با رشد ابن
.شد برخوردار زيادي گسترش از بود ، روسي زبان به او درباره
فيلسوف هيچ روسها كه است افزوده خود مقاله در ماضي دكتر
.نداشتهاند بزرگ رشد ابن اندازه به را عربي
رشد ابن نزد در فلسفه ضرورت
بهضرورت خود سخنراني در فلسطين از برناوي دكتراحمد
رشد ، ابن:گفت زمينه اين در او.پرداخت رشد ابن نزد فلسفه
مختلف مسائل زمينه در ارزشمند انديشههاي داراي فيلسوفي
مسائل اخلاقي ، مسائل متافيزيك ، مسائل جمله از خويش زمان
.است سياسي و اجتماعي
سهدسته به را رشد ابن نظر از مردم خود مقاله در برناوي
اهل كه گروهي نيستند ، تاويل اهل كه گروهي:كرد تقسيم
.ميباشند يقيني تاويل اهل كه گروهي و هستند جدلي تاويل
ازمشكلات بحث به فقط را فلسفه وظيفه رشد ابن او نظر از
بر راعلاوه فلسفه وظيفه بلكه نكرده محدود متافيزيكي
و اختلاف مورد علمي مسائل در بحث متافيزيك مسائل بررسي
رشد ابن نظر از كه طوري به ميداند ، نيز سياسي مسائل
.است تام ضرورت يك طبقاتي اختلافات
فلسفهاست در مكتبي صاحب رشد ابن برناوي دكتر عقيده به
هم عملبا و انديشه نقد و معرفت شناخت ، آن ويژگي كه
به گذاشتن قدم در فيلسوف آزادي به معتقد كه مكتبي ميباشد ،
طور به هم آن مردم وعموم قدرت توسط شده ايجاد دنياهاي
.ميباشد يكسان
بيگانهبوده ، عمومي آگاهي از رشد ابن:آمده مقاله اين در
خود از آنها نمودن رها خاطر به جز مردم از او بيگانگي اما
به فلسفه صورت ، اين غير در زيرا است نبوده بيگانگيشان
.نداشت معنايي اصلا است ، حقيقت طلب در كه آگاهياي مفهوم
عنوانمفهوم تحت مقالهاي فلسطين از سلامه دكتريوسف
كرده بيان اينمقاله در او.كرد ارائه رشد ابن نزد قدرت
فعاليت يا قدرت از نوعي به قدرت مفهوم رشد ابن نظر از كه
اشاره عقلي منشاء به منحصرا بلكه ندارد اشاره سياسي
مسئله يك چيز هر از قبل رشد ابن نزد قدرت بنابراين ، .دارد
.است شناختشناسي و فلسفي
شرايط در رشد ابن كه كرده تاكيد خود مقاله در سلامه دكتر
يا و كرده زندگي عرب معاصر فرهيختگان شرايط همچون سختي
زندگي شرايطي همان در امروزه عرب ، معاصر فرهيختگان برعكس
هر فلسفي ميراثاست داشته قرار آن در رشد ابن كه ميكنند
در آنها دوي هر.است تهي جدي بحثهايفلسفي از اينها دوي
سوالاتي به پاسخگويي از كه ميكنند مليزندگي فرهنگ سايه
.است ناتوان ميكنند ، مطرح خود ذهن در كهانديشمندان
پاسخ يافتن براي انديشمندان تا ميشود باعث امر همين
گذشته فرهنگي ميراث يا و كنوني ملي فرهنگ از خود سوالات
.بدوزند ديگر فرهنگهاي به چشم و گزيده دوري عربي
رشد ابن نظر از فرهنگها گفتوگوي
دكتررافائلارگيول اسپانيايي پژوهشگر زمينه اين در
كه اين براي;ميكند تاكيد خود درمقاله اوكرد صحبت
دست دوباره هستيم ناآگاه آن به نسبت كه نظراتي به بتوانيم
ثابت ظاهر در كه نظراتي به نسبت جزم از است لازم يابيم ،
هستند مناقشه مورد همچنان واقع در اما ميرسند نظر به شده
.بپرهيزيم
اكتشافاتجديد ، تمامي به نسبت را خود توجه است لازم
الگوهاي به منجر كه انساني و علمي فرهنگي ، يافتههاي
اكتشافات ، اين بين در و دهيم ، تغيير ميشود ، غيرصحيح
به آينده.است برخوردار خاصي ارزش از نزديك گذشته اكتشاف
نيز ما گذشته كه داد خواهد نشان زودي به ما آميخته هم
براي شرق تمدنهاي زودي به.است بوده آميخته هم به و مشترك
غربي تمدن را آن ما آنچه زمان هر در و ميشود شكوفا ما
.خواهدداد ما به ناميدهايم
احتياطكاري ، بين بدون رشد ابن:گفت خود سخنراني در او
استقلال از دفاع براي و كرد ، مي سفر تمدنها كرانههاي
پناه ارسطو ويژه به و يوناني فلاسفه به تفكر و انديشه
.آورد
خود تفسيري قدرت و آزاد روحيه با رشد ابن:افزود وي
انديشمندجديد براي اساسي تصويري كه كرد وضع را قواعدي
روش كهبا سينا ابن آشتي فلسفه مقابل در او.ميكند وضع
شديد تحليل به كرد ، تعمق ارسطو فلسفي ميراث در افلاطوني
حقيقتا انقلابي به كه طوري به آورد روي ارسطو انديشه
.شد منجر قديمي فلسفي متون تفسير در انتقادي
شناساييابن كرد تاكيد خود مقاله خاتمه در رافائل دكتر
مشترك آبشخور از كه نويسندهاي و فيلسوف عنوان به رشد
توانايي ديدي چنين زيرا است سودمندتر بسيار شده بهرهمند
.ميكند تقويت جهان به نگرش در را ما
عرب معاصر انديشه در رشد ابن
تحت سوريهمقالهاي از تيزيني دكترطيب كنفرانس پايان در
بر آن در و كرد ارائه عرب معاصر انديشه در رشد عنوانابن
تاكيد جديد و ميانه اروپاي انديشه بر رشد ابن زياد تاثير
حوزه بر رشد ابن انديشه تاثير:گفت خود سخنان در او.كرد
دوره آغاز با همزمان رشد ابن زيرا بوده اندك عربي انديشه
.است كرده زندگي عربي تمدن فروپاشي
بزرگبراي مسيري رشد ابن در ما كرد تاكيد تيزيني دكتر
بلكه ابنرشد ديدگاه از نه اما ميبينيم ، عربي بيداري طرح
تمدني متعدد ونيازهاي علمي شناختشناسي پيشرفت ديدگاه از
.ميدارد عرضه ما بر را خود كه
صباغيان علي:مترجم
|