افغانستان طالبان ، ايران ،
چه افغانستان قبالتحولات در ايران راهبردي سياستهاي
باشد؟ ميتواند
و راهكار سه با بحرانافغانستان با مقابله براي ايران
از فراگير دولت تشكيليك بر پافشاري (الف:روبهروست سياست
سياست (ج هرات در مستقل حكومت اعلام (ب جناحهايدرگير همه
...وانتظار صبر و بيطرفي
روسيه نظامي سريع ميلاديپيشرويهاي نوزدهم قرن دوم درنيمه
از آسيايمركزي ، بلاصاحب و وسيع نواحي سراسر در تزاري
و نگراني از موجي خزر ، كنارههايدرياي تا چين مرزهاي
لندن ، در انگليسي افسران و سياستمداران ميان وحشتدر
كرده اروپاييايجاد كشورهاي ساير حتيپايتختهاي و هندوستان
متوقف جهت چارهجويي پي مخصوصا ، در انگليسيها ، بود
جلوگيري و افغانستان و ايران مرزهاي ماوراء در ساختنروسها
هندوستان انگلستان ، مستعمرات قلب به آنها شدن نزديك از
اواخر در كه انگليسي سياستمدار كرزن ، جورج لرد.برآمدند
رياست مهم پستهاي ترتيب به بيستم قرن اوايل و نوزدهم قرن
انگلستان خارجه امور وزارت مسئوليت و بريتانيا هند حكومت
و روسيه بين ايران تقسيم اصلي طراح و داشت ، عهده به را
تحتالحمايگي نافرجام قرارداد انعقاد و سال 1907 در انگليس
دقيق شناخت و وسيع دانش از و ميباشد سال 1919 در ايران
در بود ، برخوردار افغانستان و ايران مركزي ، آسياي منطقه
آن در را منطقه استراتژيك موقعيت خود ، مركزي آسياي كتاب
:است كرده توصيه اينگونه روزها
اينها -ايران و ماوراءخزر و افغانستان و تركستان
دورافتادگي مفهوم مردم از بسياري براي كه كلماتياست
شگفتانگيز تغييرات خاطره يا دارد دربر را مطلق
ميكنم اقرار اما افسانهايخيالانگيز ، و شگرف ودگرگونيهاي
با كه است مهرههايشطرنجي معني به من نظر در اينكلمات كه
(1).ميكنند بازي بردنيا تسلطيافتن براي آنها
و انگلستان فعال تهاجماتديپلماتيك و تهديدات عليرغم
نوزدهم ، قرن دوم نيمه سراسر در روسيه ، دولت با توافقات
مركزي ، آسياي در قدم به قدم روسها ارضي توسعهطلبي
ولي داشت قرار ارضيايران حاكميت دايره در ظاهرا كه
اين وحشي نيمه طوايف روساي و خانات كه بود مدتها عملا
بودند ، برتافته ايران مركزي حكومت اطاعت از سر منطقه
.درآورد روسيه تزار سيطره تحت را وسيع منطقه اين سراسر
احتمالي ائتلاف و غربيها عكسالعمل نگران كه روسيه دولت
تهاجم از قبل بود ، نظامياش پيشروي با مقابله براي آنان
منظور به ديپلماتيك تهاجم يك به منطقه ، تصرف جهت نهايي
ميلادي سال 1864 دسامبر در منظور همين به.زد دست آن توجيه
كليه به دستورالعملي طي روسيه خارجه امور وزير گورچاكف
آن بر كه داد دستور جهان سراسر در روسي ديپلماتهاي
را جهان از اينبخش در روسيه امپرياليستي اساسسياستهاي
:است قرارزير به دستورالعمل اين از بخشهايي.كنند توجيه
متمدني دولتهاي تمام وضع شبيه مركزي آسياي در روسيه وضع
سازمان هيچنوع فاقد بيابانگرد وحشي نيمه بامردمان كه است
چنين پيوسته موارد گونه اين در.ميكنند برخورد اجتماعي
مربوط مصالح برايحفظ ناگزير متمدنتر دولت كه اتفاقميافتد
طبع كسانيكه به نسبت خود بازرگاني وروابط مرزها امنيت به
نامطبوع سخت همسايگاني صورت به را آنان بيقرارشان و سركش
چنين در.ميكنند حاصل برتري و تسلط نوعي است ، درآورده
را غارتگريها و تازها و تاخت آتش بايد نخست شرايطي
به را ايشان بايد سرحدي عشاير كردن مهار براي و فرونشاند
و عشاير اين.درآورد كامل انقياد و اطاعت بيش و كم حالت
همسايگان مقابل در كه دارند حق شدند ، آرام كه همين طوايف
نميتواند خرد و معنويعقل امانيروي شوند ، حراست حفظو خود
خصوصياتاقوام زيرااز رساند انجام رابه مهم اين كه
ملموس و مرئي قدرت و زور جز چيز هيچ به كه است اين آسيايي
يا:ميرسد بنبست به متمدن دولت گونه بدين.نگذارند احترام
از يابيش پوشد چشم تمدن راه در كوششي و كار هر از بايد
.رود پيش وحشي مردمان كشورهاي نقاط اقصي تا پيش
يافته مشابه وضعي در را خود كه ملتي هر سرنوشت است اين
الجزاير ، در فرانسه آمريكا ، در امريكا متحده ايالات.است
همه -هندوستان در انگلستان مستعمراتش ، در هلند
حكم به بيشتر و جاهطلبي جهت به كمتر يعني ناخواه خواه
ومشكلترين كنند حركت پيش به كه شدهاند مجبور قطعي ضرورت
(2).كرد توقف بايد نقطه دركدام بدانيم كه است آن كار
خارجه امور وزير تفكراتگورچاكف آوردن كه است بديهي
آن در روسيه وضعيت قياس قصد به جا اين در تزاري روسيه
.نيست افغانستان تحولات مقابل در امروز ايران با زمان
در را خود حالحاضر در اسلامي ايران كه ميرسد نظر معهذابه
درهمسايگي متمدن دولتهاي همه كهمعمولا ميبيند بنبستي
ميبينند مواجه آن با را جنگافروزخود و نامطبوع دولتهاي
لرد توصيف علاوه به.برخيزند مقابله به آنها با وميبايست
هنوز استراتژيكمنطقه وضعيت و سياسي موردجغرافياي در كرزن
بازيهاي در بارزي نحو وبه است باقي خود قوت به
.تشخيصميباشد قابل منطقهاي و جهاني سياسيقدرتهاي
روشن پيش سال بيست درحدود كه افغانستان بحران جرقههاي
زجر ملت تنها نه كه گشته مبدل مهيبي آتش به امروز شد ،
به سرايت بيم بلكه ميسوزاند را افغانستان فقير و كشيده
اخير تحولات كه آنچه.دربردارد نيز را همسايه كشورهاي
آشكار و روزافزون دخالت مينمايد تاملتر قابل را افغانستان
آمريكا دولت آن راس در و عربستان پاكستان ، كشورهاي
طرف از راهبردي سياستهاي انتخاب سبب همين به.ميباشد
تام ضرورتي شرقي مرزهاي در تحولات اين مقابل در ايران
هر رد با طالبان گروه كه است بديهيات از پيشفرض اين.دارد
در حق صاحب گروههاي ساير با سازش و گونهمذاكره
مخدر مواد بيپرواي و آزاد تجارت و كشت با افغانستان ،
غارتگري و تاز و تاخت آتش از شومتر بسيار كه كشور آن در
قرون خشونتهاي اعمال با و بود ، خواهد همسايه كشورهاي در
اگربر كه است كرده ثابت داخلي جنگهاي و برخوردها در وسطي
متشكل دولتي با شرقياش درمرزهاي ايران شود مسلط افغانستان
سياسي و ديپلماتيك هرگونهمنطق فاقد و وحشي نيمه گروهي از
با نميتوان وخرد عقل نيرويمعنوي با كه شد خواهد روبهرو
و قدرتملموس و زور كاربرد زود يا دير ولذا كرد معامله آن
اين بنابر.گردد اعمال طرفايران از ميبايست مرئي
و مصالح حفظ و بحرانافغانستان با مقابله براي دولتايران
سه با شرقيميباشد مرزهاي امنيت همانا كه مليخود منافع
داراي ازآنها كدام هر انتخاب كه روبهروست سياست و راهكار
.بود خودخواهد خاص منافع و عواقب
جناحهاي همه از دولتفراگير يك تشكيل بر پافشاري -1
داراي كه ايران طرفدار گروههاي يا گروه رهبري به درگير
سياست اين پيشبرد در.ميباشند معقولتر عملكرد و منطق
ضمن بلكه بود ، كافينخواهد ديپلماتيك حمايتهاي بر صرفتكيه
افغانستان ، قبيلهاي جنگهاي باتلاق در فرورفتن از پرهيز
بينالملل سطوح در و منطقه سطح در فعال ديپلماسي با بايد
نظر از و كرد وادار انفعال به را طالبان گروه حاميان
.نمود اعطا كافي نظامي كمك گروههايطرفدار به نيز تسليحات
موجب ايران طرفدار گروههاي به آشكار نظامي كمكهاي اعطاء
با مذاكره به را آنان حاميان و طالبان گروه تا ميشود
فراگير سياسي حل راه و نمايد وادار رقيب گروههاي
اسلامي دولتجمهوري فعلي سياست اگرچهامكانپذيرگردد
ولي روشننيست كاملا افغانستان قبالبحران در ايران
كهبايد ميشود ديده آن در نوععملكرد اين از رگههايي
قدرت با ديگران سياستهاي با مقابله در و گرديده شفافتر
.درآيد عمل مرحله به بيشتري
بينالمللي و منطقهاي انعكاس كه ديگر راهبردي سياست -2
نسلكشي طالبان گروه كه اكنون كه اينست داشت خواهد بيشتري
آمريكا بيدريغ و مستقيم كمكهاي با افغانستان در را
افغانستان كه نموده اعلام آشكارا و است كرده آغاز اذنابش و
ترك را اينسرزمين بايد ديگران و بوده ژپره بهقوم متعلق
طالبانكمك گروه مخالف اقوام به ايرانبايد دولت نمايند ،
ايران شرقي مرزهاي درامتداد هرات ايالت در تا كند
آن سياست اين مزاياي.دهند تشكيل را افغانستان حكومتمستقل
نظر از شرقيايران مرزهاي امنيت حداقل مدت دركوتاه كه است
قابل خرابكار گروههاي رخنهاحتمالي و مخدر مواد ورود
با كه دارد اميدوجود اين اين ، بر علاوهبود كنترلخواهد
براي هراتراه مستقل ايالت در طالبان گروههايمخالف تقويت
اين مهمتر همه از.هموارشود افغانستان كل به تسلط
افغاني وپناهجويان شيعيان براي بود خواهد منطقهپناهگاهي
ايران بهخاك ورود از و نموده اقامت خاكافغانستان در كه
هزينههايي با سياست اين استاجراي بديهي.شود ممانعت
سوئي تبليغات ومنطقهاي بينالمللي نظر از و بود همراهخواهد
.انگيخت ايرانبرخواهد عليه را
بحران قبال در انتظار و صبر و بيطرفي سياست نهايتا -3
فعاليتهاي بر صرفا و هزينهترين كم سياست اين ;افغانستان
.كرد خواهد تكيه عملي اقدامات پشتوانه بدون ديپلماتيك
ايران درون به مرزهايشرقي در شده برافروخته آتش وليچنانچه
بدو همان از زيرا.است زيانبار و بسيارپرمخاطره كشد زبانه
كه بود روشن آشكارا پاكستان مرزهاي در طالبان گروه ظهور
.هستند خارجي قدرتهاي توپ و تانك بر سوار گروه اين
و استراتژيك منافع پي در بازي اين در نوعي به كه قدرتهايي
آشكار خصم يا و رقيب همگي مجموع در و.بوده خود درازمدت
حضور منتظر و لبمرزنشستن بر اين بنابر.هستند ايراناسلامي
به بودهو واقعگرايي از دور به ميرسد بهنظر بودن دشمن
خطر زنگ اين مركزي آسياي روسهادر.نيست ايران ملي مصلحت
واقع در.انديشيدهاند شديدي تدابير و شنيدند رازودتر
همسايه روابطبا در تلخي عواقب و نتايج اينسياست از پيروي
از مختلف كشورهاي از وبسياري آورد ببار ايران غربي
.آموختهاند سودمندي آنتجربههاي
و كتابروس -زرگرزيرنويس1 علياصغر دكتر
كاظمزاده ، فيروز دكتر نوشته ايران 18641914 در انگليس
(1) صفحه تهران 1371 ، اميري منوچهر دكتر ترجمه
(7)ص منبع همان -2
|