رفاهي تسهيلات اعطاي آئيننامه
دولت
هيات تقديم شاغل جانبازي
ميشود
مجمع
اساسنامه اصلاح منظور به
صنفي انجمن عمومي
ميشود برگزار روزنامهنگاران
صحبت كمتر باشيد ، گوش بيشتر
!كنيد
رفاهي تسهيلات اعطاي آئيننامه
دولت
هيات تقديم شاغل جانبازي
ميشود
و استخدامي تسهيلات قانون آئيننامه بزودي:اجتماعي گروه.
مجلس مصوب دستگاهها در شاغل اسلامي انقلاب جانبازان اجتماعي
.ميشود دولت هيات تقديم اسلامي شوراي
اين اعلام با جانبازان بخش عمومي روابط مدير كرمي پرويز
دستگاههاي ميدارد ، اشعار قانون مصوباين متن:افزود مطلب
اجتماعي و تسهيلاترفاهي اعطاي در مكلفند قانون اين موضوع
.شوند قائل اولويت شاغل جانبازان براي
مانند جانبازان مسكن مشكل:گفت جانبازان مسكن مورد در وي
آن حل به قادر تنهايي به بنياد كه است جامعه اقشار ساير
به ويژهاي توجه جاري سال در بنياد كه هرچند بود نخواهد
.است برداشته زمينه اين در مهمي گامهاي و كرده امر اين
:گفت جانبازان بنياد جانبازان بخش عمومي روابط مدير
تسهيلات ارائه به موظف دولتي دستگاههاي قانون ، همين براساس
.شدند جانبازان به اولويت با
اين به كمك براي آمادگي اعلام ضمن بنياد:كرد تاكيد وي
آنها ، پوشش تحت جانبازان مسكن حلمشكل زمينه در دستگاهها
از خصوص اين در مشخص برنامه ارائه به مشروط را آن عمليشدن
دارند ، عهده به را امر اين توليت كه دستگاهها اين سوي
.ميداند
مجمع اساسنامه اصلاح منظور به
صنفي انجمن عمومي
ميشود برگزار روزنامهنگاران
صنفي انجمن فوقالعاده عمومي مجمع:اجتماعي گروه
به الي 17 ساعت 14 از پنجشنبه9/7/77 روزنامهنگاران
.ميشود برگزار اساسنامه اصلاح منظور
سالن محل در مراسم اين صنفي انجمن عمومي روابط گزارش به
.ميشود برپا آزادي خيابان در واقع وزارتكار شهريور 17
تلفنهاي توزيع چگونگي است شده اعلام همچنين اطلاعيه اين در
قرارگرفته مديره هيات كار دستور در روزنامهنگاران همراه
روزنامهنگاران كتبي درخواستميشود اعلام بزودي آن نتايج و
توزيع معيارهاي جمله از آنان شغلي عنوان و سابقهكار شامل
روزنامهنگاران تقاضاي به باتوجه ضمنا.ميباشد همراه تلفن
تقاضاي داوطلبانميتوانند و گرديده تمديد تقاضا قبول زمان
حداكثر كار سابقه و شغلي عنوان فردي ، مشخصات شامل را خود
ارسال 13145-پستي 1147 صندوق به شهريور تاتاريخ 25
.نمايند
صحبت كمتر باشيد ، گوش بيشتر
!كنيد
موفق مديران براي توصيههايي
و بازرگانان تجار ، مديران ، از بسياري براي
سخنوري به مجبور روز طول در كه كساني كليه
هستند ، ديگران مخاطبسخنوري يا و هستند
كمتر بگيرند ياد استكه بزرگاين مبارزه
حرف اين گفتن متاسفانه ولي صحبتكنند ،
اگر كه حالي در ، است آن به عمل از آسانتر
خواهند مقصد راه نيمه در صحبتكنند ، كمتر
صحبت عملا كه وقتي افراد از بسياري.بود
كه هستند حرفهايي مرور مشغول نميكنند ،
از مراتببدتر به اين و بزنند ميخواهند
بيان را نكتهاي نه زيرا ، است پرگويي
.گوشميدهند نكتههايي به نه و ميكنند ،
ميرسدو بزرگديگري مبارزه نوبتبه بعد
حرفديگران به بگيرند ياد استكه اين آن
به صرفا نيستكه اين مسالهگوشبدهند
استكه اين بلكه گوشكنيد ، حرفديگران
به.بسپاريد گوشجان به ميگويند آنچه هر
صحبتانتخاب در مردم كه قيدهايي و صفتها
در كه كوتاهي و بلند لحن به نيز و ميكنند
ميبرند خاصبكار موضوعاتي واكنشنسبتبه
توجه مردم بيان نحوه به اگر.كنيد توجه
را حرفها آن چرا دانستكه خواهيد كنيد ،
.زدهاند
مقابل افراد يا فرد بيشتر فهم براي اصولا
كه ميرسد نظر به چنين ، مخاطب عنوان به خود
گرفته شكل انسان در ميبايد مهارتعمده دو
.گيرد كار به ارتباطي فراگرد در را آنها و
و (Listening) گوشدادن مهارتيكي دو اين
دو اين با. است (Empathy) همدلي ديگري
تفاهم ديگران با ميتوان مهارتبهتدريج
آن پي از كه كرد ايجاد را موردنظر
. گرفت خواهد شكل موثر فردي ارتباطاتبين
درباره گفتگو و انديشيدن هنگام به
و گفتن به معمولا مردم بيشتر ، ارتباطات
نقش كه ميكنند تصور و دارند توجه سخنوري
پيام فرستنده ارتباطي ، فراگرد در را اصلي
تفكر اثر بر تصور اين شايدميكند بازي
يك را آن كه ، ارتباطات مورد در ارسطويي
آمده پديد ، ميگرفت درنظر فرستندهگرا سويه
اتفاق هم مديران از بسياري براي شايد.باشد
و سمينارها پساز كه باشد افتاده
روبهرو محبتمخاطبان با وقتي سخنرانيها
گفتهاند نباشيدآنها جوابخسته در و شده
با سخن اين با نباشيدو خسته هم كهشما
كاري كهما باشند شده مواجه تعجبآنها
وقتي صحبتكردهايدو شما نكردهايم ،
از موثر ، شنيدن يا گوشدادن گفتهاند
استفهام استبا مراتبدشوارتر به سخنگويي
بايد.شدهاند مواجه آنها استعجاببيشتر و
گفتن سخن از گوشدادن داشتاگر توجه
از ارتباطي ، يكفراگرد در نباشد ، دشوارتر
. است برابر آن جهتبا هر
و ميرود هدر و هرز به پيام گوشدادن ، بدون
پيدا دسترسي دارد كه هدفي ارتباطاتبه
پيشفرضعبارت اين با گوشدادن.نميكند
تفسير و تعبير دريافتو فراگرد استاز
.شفاهي محركهاي
ما جامعه در ازجمله جامعهها ، بيشتر در
دارد وجود گوشدادن مورد در تصوراتغلطي
مرسوم مردم بيشتر ، بين گفتاغلب ميتوان كه
ميكنند فكر چنين مردم بيشتر. است متداول و
:كه
.هستند خوبي دهندگان گوش آنان -
دهندگان گوش آموختكه آنها به نميتوان -
.شوند بهتري
.هستند يكي ساده ، شنيدن و موثر گوشدادن -
خوبگوش آيا بپرسيد خود پيرامون افراد از
، گفت خواهند اتفاق قريببه اكثر ميدهند؟
همه موفقم ، بسيار گوشدادن در من ، بلي
درك من ميگويد طرفمقابل كه را چيزي آن
عكس متعددي پژوهشهاي متاسفانه ، ميكنم
اين بر پژوهشها اين.ميدهند نشان را اين
ما اكثر كه استوارند واقعيتتلخ
ما بيشتر اصلا نيستيم ، خوبي دهندگان گوش
.نداريم گوششنوايي
زمينه ، اين در پيشگام پژوهشگران از نفر دو
استيونسدر رالفنيكولزولئونارد
هزاران دانشگاهمينهسوتاتوانايي
مورد حرفرا اهل و بازرگان صدها و دانشجو
از كه ببينند خواستهاند و داده قرار مطالعه
خاطر به را مقدار چه شنيدهاند آنچه
را آنها استو جالبتوجه پاسخها ميآورند ،
: است شده راهبر عمده نتيجهگيري دو به
شنيدهاند آنچه از نيمي افراد ، متوسط ، بهطور
بعد بلافاصله اگر هرچند ميآوردهاند ، خاطر به
بدون باشد ، شده شنيدن ، آزمايشانجام عمل از
عمل ، نيت و قصد با چقدر اينكه گرفتن درنظر
مدعي بعضا و دادهاند انجام را شنيدن
چيز همه كه كردهاند سعي بسيار كه بودهاند
خواهند آنها از كه ميدانستند و بشنوند را
فقط 25 آنها ماه ، دو پساز آنگاه ، پرسيد ،
خاطر به بودند شنيده آنچه از درصد
در ناتواني ، بيانگر آزمايشها اين ميآوردند ،
. پيامهاست نگهداري و موثر گوشدادن
است اين دارد وجود كه ديگري غلط استنباط
، آموزش و فراگيري با انسانها كه
عبارتديگر به نميشوند ، بهتري دهندگان گوش
بيتاثير پديده اين در نقشآموزشرا
پژوهشگران از ديگر ميدانندرانكينيكي
اين به مطالعهاي ارتباطاتدر علم پيشگام
از درصد درحدود 70 استكه رسيده نتيجه
در او آماري نمونههاي بيداري زمان
به بخشهايي زمان اين ارتباطاتميگذرد ،
ميگذرد نوشتن و خواندن گفتن ، سخن دادن ، گوش
قرار به درصد به آنها يكاز نسبتهر كه
: يكاست شماره جدول
يك شماره جدول
جمع صرفشده زمان ميزان فعاليتروزانه
%74%دادن42 گوش
%گفتن32 سخن
%26%خواندن15
%نوشتن11
%كل 100 جمع
زمان از بخشعمدهاي دريافتكه ميتوان بهسادگي فوق ارقام به توجه با
جرگه در جمعيتآن از زيادي گروه كه جامعهاي در هم آن انسانها ، ارتباطي
كشورهاي در رقم اين استكه بديهيميگذرد گوشدادن به هستند ، باسوادان
.بود خواهد بالاتري رقم ، است كمتر آن باسوادان ميزان كه توسعهيافته كمتر
خود با داشتكهرانكينارتباط توجه بايد
نيز موضوع اين اگر استو نگرفته درنظر را (Interapersonal Communication)
در انسانها بيداري زمان صددرصد كه ميرسيم نتيجه اين به شود گرفته درنظر
.ميگذرد ارتباطي فراگرد
در موفق نتيجهاي به حصول و كامل ارتباط برقراري منظور به نكاتذيل
:ميشود ارتباطاتپشنهاد
كنيد سكوتاختيار كنيد شماستسعي با صحبتكردن حال در كسي كه هنگامي -1
هاي صحبت حين در كه زماني.باشيد داشته فيزيكي حضور او گفتار جريان در و
اينكه علاوهبر مييابيد حضور او ، هاي صحبت تائيد نشانه به حركتسر با ، شخص
درككردهايد ، و دريافته را او صحبتهاي كه ميدهيد خاطر اطمينان گوينده به
كه چرا شدهايد نيز بياناتطرفمقابل بيمورد طولانيشدن از باعثجلوگيري
تاثير عدم يا و او صحبتهاي از دركشما عدم خيال به اينصورتگوينده غير در
. داشت صحبتهايشخواهد بيشتر توضيح و تكرار در سعي شما ، بر
زندگي از بخشمهمي كه چرا نكنيد تلقي عادي امري را گوشدادن هيچگاه -2
بلكه نميشود صرفنوشتن تنها شما وقتاداري بيشترميشود تلقي شما شغلي
تبديل براي آنها حرفهاي از ديگران ، هاي صحبت به خوبگوشدادن استبا لازم
.كنيد استفاده عمل و فكر به
بيانگر كه رفتاري هر شماستاز با صحبتكردن حال در فردي كه هنگامي -3
.كنيد شماستخودداري بيتوجهي
سعي نباشد علاقهشان مورد مطلوبو ديگري ، هاي صحبت كه زماني افراد ، معمولا
يا يادداشتو دفترچه تلفن ، گوشي خودكار ، ازجمله وسايلي با را خود ميكنند
داشته توجه.كنند سرگرم دارد قرار شان دسترس در يا و ميز روي كه آنچه هر
طرفمقابل هاي صحبت به اهميتدادن و توجه بيانگر دقتشما سكوتو باشيد
. است
. گفتههايش ساير تا بكنيد بيشتري توجه درستگوينده ، و حق به حرفهاي به -4
از منطقيتري و مهمتر هاي بخش متوجه گوينده ، باعثميشود شما رفتار اين
ها صحبت اينگونه بيان و ارايه در بيشتري اصرار و توجه و شده خود هاي صحبت
هدف درنتيجه ، كه نمايد ، مختصرتر و كوتاهتر گفتههايشرا ساير و كرده
.ميگردد محقق سريعتر و زودتر صورتگرفته ، ارتباط برقراري در موردنظر
.نكنيد قطع باشد هم ناحق به ولو را گوينده هاي صحبت هيچگاه -5
از كه را نادرستي و استمطالبغيرمنطقي ممكن صحبتكردن هنگام افراد گاهي
مواقعي چنين در كنند ، بيان ندارد ، وجود آنها طرح براي ضرورتي شما نظر
اين براي نيستبلكه مناسبي رفتار تائيد ، عدم نشانه به صحبتاو قطعكردن
كه همچونببخشيد عباراتي استاز بهتر گفتگو ادامه از جلوگيري براي و منظور
خاطر كنميابه بيان را نكته استاين ، لازم ميشوم وارد هايتان صحبت بين
.كنيد استفاده...ولي ميخواهم عذر كلامتان قطع
ميزند ، شما عقايد و افكار ، تمايلات برخلافخواستها ، حرفهايي گوينده اگر -6
گفتار جريان در حضور بر تاكيد نشانه به و دهيد نشان خود از شكيبايي و حوصله
.دهيد نشان العمل عكس كلامي و حركاتفيزيكي با او
گوشفرا دلسوزي با افراد ، گلايههاي انتقاداتو به. است يكنياز همدلي -7
بر علاوه رفتار اين با.شريكشويد صحبتاو در حركاتفيزيكي وبا دهيد
.برداشتهايد مشكلاتآنان جهترفع در گامي ديگران ، با همدردي و همدلي
طرف گفتههاي كه دهيد نشان كنيد سعي علاقهمندي با مناسبو پاسخهاي با -8
پسبهتر ميشود انجام بهتر چشم به چشم پيام انتقال.دركميكنيد را مقابل
.كنيد نگاه گوينده چشم به گفتگو حين استدر
و احترام القاء درشنونده مقبول ، كلماتي بيان با كنيد سعي گفتگو هنگام در -9
.كرد نفوذ انسانها روان و فكر در ادبميتوان با كه چرا.شخصيتكنيد
با ميگوييد آنچه كنيد وسعي صحبتكنيد افراد با رويي خوش و گرمي با -10
مقبول كه واقعياتي از بيشتر كنيد سعي بلكه نباشد ، همراه نااميدي ياسو
مطلوبيتو قبل استاز بهتر كار اين براي.استصحبتكنيد شنونده
.كنيد شناسايي را طرفمقابل خواستههاي
به مقابل در و كرده خودداري حرفي پر از كنيد سعي گفتگو ، هنگام در -11
احساس آنچه بيان با نيز او تا بدهيد فرصتصحبتكردن و اجازه نيز شنونده
.شود او باعثتقويتفكري و شده تخليه ضرورتدارد ، ميكند
محاوره مهم شرط آرامشصحبتكردن با نفسو به اعتماد با شمرده ، -12
. است
به پاسخگويي مقام در كه هنگامي. است كردن عجله مشكلاتحرفزدن ، از يكي
رد شنونده ، تصور كنيد ، بيان را خود هاي صحبت تند و سريع چنانچه هستيد ، فرد
. شماست توسط وتحقيق مطالعه بدون نظراتاو
سوالاتمطروحه به پاسخ در مقاماتكشورمان از يكي كه را استعبارتي لازم
داشتيد ، عيوبو فرصتبيشتري شما اگر:كنم يادآوري را كردهاند بيان
.ميكرديد پيدا من در را بيشتري نقصهاي
.اهميتدارد ميزان چه بيان در تعمق و تامل ، دقت ميدهد عبارتنشان اين
بحثخودداري با مرتبط غير هاي صحبت بيان از كنيد سعي گفتگو هنگام به -13
ديگر شاخههاي خوردن باعثگره شاخهپريدن آن شاخهبه اين از عبارتسادهتر به.كنيد
يكعبارت با ميرود بيراهه به نيز گوينده چنانچه بين اين در.ميشود
.بحثهدايتكنيد اصلي مسير به و خارج بيراهه از را او عذرخواهي ،
همدل شنونده با تا باشيد مهربان گفتار در و مصمم صحبتكردن ، هنگام -14
بحث مناسباز مطلوبو يكنتيجهگيري به باعثرسيدن كار اين.شويد
.شد خواهد
به اگر اشخاصاستو اساسارتباطاتبين گفتگوشدادن پسميتوان
خواهد مواجه دشواري با ناقصو ارتباط كرد ، ادعا ميتوان نگيرد انجام درستي
.شد
در متعددي دورههاي و كلاسها گفتن ، سخن وحتي ونوشتن خواندن براي حاضر درحال
گوش براي اما آموزشميدهند ، را علاقمندان و جوانان استكه شده گرفته نظر
وجود كمتر دهد ، ارائه يافتهاي آموزشنظام كه گفتجايي ميتوان موثر دادن
زمينهگوش در شده تحقيقاتانجام و پژوهشها آن بر علاوه ، است داشته
شدهاند ، شناخته ارتباطاتكمتر تحقيقاتدر انواع ديگر نسبتبه موثر ، دادن
اشخاص به ، است لازم موثر گوشدادن عدم از ناشي دشواريهاي غلبه پسبراي
مركز در نظراتخويشرا خود اينكه بجاي و باشيم داشته خودتوجه پيرامون
احساسو منبع عنوان به را وآنها آوريم نظر در را آنان دهيم ، قرار توجه
هيچ.شويم ارزشقايل برايشان و اطلاعاتبشناسيم و عقيده و تفكر و عاطفه
آنها كه آنچه دقتبه به كه آن نيستمگر شدني موارد اين يكاز
.دهيم گوشفرا ميگويند
بهجت جلالي معصومه
:منابع
فرهنگي اكبر علي دكتر -ارتباطاتانساني
همدانلو مهندساسماعيل - انساني مديريتمنابع
محمود:ترجمه)مككورمك اچ ، مارك -نميدهد ياد را چيزهايي چه هاروارد
(طلوعي
|