تئاتر به نمايش رونق بازگشت
شهر بزرگ
در نمايش وسالنهاي تئاتر كنوني موقعيت و پيشينه بر مروري
ايران
لبخندها و اشكها بازتاب نمايش ،
اجتماعي و سياسي ناگزير روشنهاي سايه در تئاتر هنر
و شور با كه تماشاگراني و است مردمبوده با اخير ، يكصدسال
و اشكها بازتاب بردهاند ، هجوم نمايش سالنهاي به شوق ،
و نقشها در را سرزمين اين تاريخ حضيض و اوج و لبخندها
تئاتر.كردهاند تجربه تئاتر ارزنده هنرمندان نقشآفرينيهاي
است ، آن مخاطبان با همنفس و زنده نمايش يك كه دليل اين به
گسترش و مردم فراغت اوقات كردن پر در مهمي نقش خود
مردم كه آنجا از اما.است داشته اجتماعي و سياسي آگاهيهاي
هر به و گاه هر داشتهاند ، برپا را مردمي ريشهدار هنر اين
نيز تئاتر سالنهاي است گرفته فاصله مردم از نمايش كه دليل
با موافق و خوب اجراي يك اما شدهاند ، كور و سوت و خلوت
انبوه دورافتاده ، و كوچك سالن يك در حتي مردم ، خواستهاي
كه شهر تئاتر روزها اين.خواندهاست خود به را تماشاگران
است ، بوده ايران در نمايش هنر تپنده قلب اخير دهه سه در
نمايشنامه چند اجراي خاطر به طولاني ركود دوره يك از پس
ديرين هنر اين به دوباره قفقازي ، گچي دايره جمله از موفق
براي تئاتر ، مشتاقان انبوه روز هر و است بخشيده رونق
بليت فروش گيشههاي به را خود نمايشنامهها ، اين تماشاي
در نمايش سالنهاي از بسياري حال اين در اماميرسانند
گفتن به نيازي بيآنكه.افتادهاند مهجور شهرستانها و تهران
و ارزش نمايش يك به كه نيستند سالنها اين واقع در باشد ،
در حتي مردمي اما ساده اجراي يك بلكه ميبخشند ، اهميت
.ميخواند فرا تماشا براي را بسياري مشتاقان نيز خيابان
را روشني چشمانداز شهر ، تئاتر نمايشهاي از عمومي اقبال
امكانات امااست گشوده مردمي هنر اين گسترش و تقويت براي
كنوني موقعيت و پيشينه بر مروري كدامند؟ كارها سازو و
.ميخوانيم حاضر گزارش در را كشور تئاتر و نمايش سالنهاي
گزارش گروه
گروههاي از لبريز دانشجو پارك آفتاب ، غروب از پيش شب هر
شهر تئاتر بليت دريافت براي كه ميشود مردم از گوناگوني
سالن وارد بليت دريافت از سرخوش برخي.ميكشند انتظار
و شور چنينميكنند ترك را پارك ناراضي برخي و ميشوند
به تا دارد وجود نمايش تماشاي براي حاضر حال در كه حالي
.است بوده بيسابقه اخير سالهاي در دستكم يا حال
سال در و هستند فعال شهر سالنهايتئاتر تمام حاضر حال در
.است بوده گذشته سال دوبرابر آن ، اجراهاي ميزان جاري
باره اين در شهر تئاتر عمومي روابط مدير بهرامي ، محمد
طول در صحنه روي نمايشهاي از مردم استقبال:ميگويد
روبهرو بليت كمبود با روز هر ما و است كمنظير اخير سالهاي
هفت روز ، هر در گذشته هفته تا:ميدهد ادامه ويميشويم
با نمايش هفت از نمايش دو البته كه ميرفت صحنه روي نمايش
.است بوده روبهرو بيشتري استقبال
نشان تئاتر از مردم ماهاخير چند در كه پرشوري استقبال
هنري كهتئاتر را كهنهارسطو باور اين بيشك دادهاند
كلي طور به كه را ديدگاه اين و ميكند رد.است برايخواص
.ميشمارد مردود كمعلاقهاند ، تئاتر به نسبت ايران مردم
سالهاي در:ميگويد آزاداست ، شغل داراي كه معيني جلال
يكي:بود وابسته اساسي دوعامل به صحنهها خاموشي گذشته ،
روي كه نمايشهايي ديگري و ميرفتند صحنه روي كه نمايشهايي
خوبي نمايشهاي وقتي كه ميبينيم اين بنابر.نميرفتند صحنه
.كرد خواهند استقبال هم مردم قطع طور به بروند صحنه روي
تئاتر به نمايش تماشاي روزبراي هر كه تماشاگراني انبوه
انواع و نمايشي هنرهاي رشته متقاضيان انبوه ميروند ، شهر
كه است حقيقت اين نشانگر همه و همه...و نمايشي كتابهاي
ميان در ويژهاي اجتماعي و فرهنگي جايگاه از هنوزتئاتر
ايران تئاتر:كه كرد ادعا ميتوان و است برخوردار مردم
...است زنده هنوز
...صحنه روي تا كتاب از
به نمايشي هنرهاي زمينه بسياريدر كتابهاي انقلاب ، از پس
ترجمه ، هنر ، اين ازنامآوران بسياري آثار.رسيد چاپ
هنرهاي زمينه در كتاب گونهفقر بدين.شد چاپ و تاليف
جبران اندازهاي تا انقلاب پيروزي از پس سالهاي در نمايشي
لغو با اخير سالهاي طي روشن چشمانداز اين اما.شد
سويمركز از نمايشي هنرهاي زمينه در كتاب قراردادهاي
.گرفت قرار ابهام از هالهاي در آرام آرام نمايشي هنرهاي
به ميل تئاتر ، كارگردانهاي از يكي گفته به اما
نكرد فروكش علاقهمندان و هنرجويان ميان در خواندننمايشنامه
بازار از خودرا نيازهاي مشتاقان از بسياري مقابل در و
.كردند تامين كتاب سياه
كه است درست و شد حفظ بهسينه سينه تئاتر ترتيب اين به
در اما خواندن براي نه نوشتهميشود اجرا براي نمايشنامه
درون از بلكه نرفت ميان نمايشياز خلاقيت سالها اين خلال
غني بار داشتن بهدليل تئاتر.كرد رشد و شد بارور
كتابها سطور درلابهلاي و صحنه از بيرون فرهنگيهمچنان
.شد تناور و روييد
مشكلات از يكي:تئاترميگويد دانشجوي اسماعيلي ايران
موازي نهادهاي ايران ، وجود تئاتر حركتي ساختار اساسيدر
در گوناگوني ظهورخطمشيهاي به منجر طبيعي بهطور كه بود
.بود شده هنرتئاتر عرصه
گذشته در نمايشي هنرهاي مركز خطمشيهاي:ميدهد ادامه وي
اين و ميشد خلاقيتها كردن محدود به منجر كه بود گونهاي به
البته و نميداد چنداني اهميت غيرايراني متون به مركز
.داشت مفصلي داستان ديگر كه هم مميزي
در نمايشي هنرهاي حاضرمركز حال در كه نويني سياستهاي با
هنري آفرينش راه كردن هموار جهت در همگي است گرفته پيش
مادي حمايت و تئاتري گروههاي و بازيگران كارگردانها ، براي
.است تئاتر از معنوي و
و فرهنگ وزارت هنري معاونامور كاظمي ، مرتضي مهندس
تشريح ضمن در و دولت هفته بزرگداشت مراسم در اسلامي ارشاد
زمينه در اجرايي كارهاي درباره آينده هنري برنامههاي
منظور تئاتر رونق براي كه برنامههايي رئوس:گفت هنرتئاتر
توجه تئاتري ، گروههاي تشكيل حمايتاز:از عبارتند است شده
از اعم آن ، انواع در تئاتر به توجه شهرستانها ، بهتئاتر
تئاتر نقد رونق..و عروسكي و آييني سنتي ، حرفهاي ، تجربي ،
تامين نقد ، جريان براي علمي معيارهاي و اصول كردن حاكم و
تشكلهاي ايجاد از حمايت نياز ، حداقل در نمايشي فضاهاي
،(تئاتر خانه) نمايشي فعاليتهاي گوناگون شاخههاي صنفي
متون ترجمه نيز و ايراني نمايش متون تدوين از حمايت
و عموم بين در تئاتر مخاطبان دامنه توسعه جهان ، نمايشهاي
عمومي ، برقراري نياز يك صورت به آن تبديل براي تلاش
اصلاح بينالملل ، عرصه در هدفمندتئاتر و منظم مبادلات
مطالعات از حمايت كشور ، تئاتردر اجرايي و اداري ساختار
وزارت با همكاري هنرهاينمايشي ، انتشارات و وتحقيقات
رونق براي عالي آموزش و وزارتفرهنگ و پرورش و آموزش
...و دانشگاهها و مدارس در تئاتر
راهاندازي خاموشي ، ازسالها پس نمايش مجله انتشار
تئاتر پيشكسوتان از بههمكاري دعوت تئاتر ، فصلنامه
بودند ، كرده ترك را سالصحنهها بيست حدود كه ايران
بودجه افزايش ملي ، و ايراني نمايشي متون به توجه
جهان نمايشي ادبيات اجراي از امتناع عدم نمايشي ، انجمنهاي
ارزشمندي دستاوردهاي واقع به...و مدرن و كلاسيك از اعم
تحولي كند ، پيدا اجرا براي لازم زمينه كه صورتي در و است
.ميآورد پديد تئاتر در چشمگير و بزرگ
صحنه روي آفرينش
و برود صحنه روي كه بود اثربخشخواهد هنگامي نمايشنامه
بيانتها تواناييهاي با كه صورتاست اين در.بيابد عينيت
زواياي ژرفترين و يابد انسانراه درون به است قادر خود
انديشهها به و كند منقلب را انسان بكشد ، بيرون را روح
خوشيها ، خواستهها ، نيازها ، دردها ، صحنه ، روي.بدهد پروبال
را عبارتيانسان به...و انتقامجوييها كينهها ، حسرتها ،
يعني نمايش ، سبك والاترين در و نشست تماشا به ميتوان
جهاني به انسان پاسخ.شنيد را انسان پاسخ ميتوان تراژدي
.ميشكند درهم را او بيرحمانه گونه اين كه
همواره كه است دليل همين وبه دارد بسياري قدرتهاي تئاتر
بوده همراه (سانسور و آزادي)تجربه دو با تاريخ طول در
.است
جامعه در را بيسوادي ميتواند كه دارد قدرت آنقدر تئاتر
ببرد بالا را جامعه فرهنگ و سواد سطح ميتواند كند ، ريشهكن
...و
هنري بايد را تئاتر كه ايناست مستلزم اينها همه البته و
...اداري شيوه به نه كرد اداره
...و تازه سياستهاي
به و ارشاد و فرهنگ كهوزارت تازهاي برنامههاي راستاي در
در كشور تئاتر درزمينه نمايشي هنرهاي مركز آن تبع
چشمگيري علاوهفعاليتهاي به و داده قرار كارخود دستور
بسياري ميخورد ، پرسشهاي چشم به شهر تئاتر اخيرادر كه
خرد استخوان راه اين در كه كساني آيا:است گرديده مطرح
گوشه حاضر حال در و كشيدهاند صحنه روي را خودشان كردهاند ،
به آيا آمد؟ خواهند صحنه روي دوباره گزيدهاند عزلت
غير به آيا شد؟ خواهد بيشتري توجه شهرستان تئاتر گروههاي
تهران كنار و گوشه در نمايش ديگر سالنهاي شهر تئاتر از
جمعيت نفر ميليون با 8 بزرگ تهران آيا شد؟ خواهند فعال
باشد؟ داشته نمايش اجراي براي سالن ده حدود بايد تنها
...ديگر پرسشهاي بسيار..و
حركتهاي باره در تئاتر منتقد و پژوهشگر عليآبادي ، همايون
اين حاضر ، حال در:ميگويد نمايشي هنرهاي مركز اخير
حركت يك اما است تقدير قابل نمايشي هنرهاي مركز حركتهاي
كششهاي و وسوسهها دليل به بيشتر البته و نيست الاطراف جامع
وي.است داشته جاذبه مطرح ، كارگردانهاي براي تئاتر اقتصاد
:ميگويد شهرستانها تئاتري گروههاي جايگاه و نقش درباره
به بايد حرفهايها به دادن بها بر علاوه كه معتقدم من
كساني يعني بشود شايستهاي توجه هم شهرستاني گروههاي تئاتر
نگه روشن را كشور تئاتر صحنههاي چراغ سال بيست حداقل كه
كل در موثري نقش كه گروههايي ديگر عبارتي به و داشتهاند
درصد كه 85 استوانهاي دارند ، كشور تئاتر استوانه و چارچوب
.ميدهند تشكيل شهرستان بچههاي را آن ستونهاي
برسرو شيراز از سفر غبار با تئاتر دانشجوي پورداور ، ايرج
حداقل و امكانات كمبود با تئاتري بچههاي:ميگويد روي
.نميايستند باز تلاش از هرگز شهرستانها در رفاهي شرايط
اخير سياستهاي با حاضر حال در:ميدهد ادامه دانشجو اين
تجربي ، آماتور ، شهرستان ، تئاتر نمايشي ، هنرهاي مركز
اين كه بودجهاي با و نميكنند پيدا رشد امكان...و دانشجويي
فعاليت ميتوانند هنر اين استادان فقط ميگيرد نظر در مركز
.كنند
در كه راهياست دانشجويي ، تئاتر جشنوارههاي برگزاري
...اما انگيزهميكند ايجاد تئاتر هنرمندان
اقدام يك برپاييجشنوارهها:ميگويد شهرستاني هنرجوي يك
استانها خود به را جشنوارهها اگرهزينه اما است فرهنگي
.است بهتر بدهندخيلي
كمبود با استانهايكشورمان در ما وقتي:ميدهد ادامه وي
رنگارنگ جشنوارههاي برگزاري هستيم ، روبهرو امكانات و سالن
دارد؟ فايدهاي چه
تئاتر:شهرستانيميگويد دوست هنر يك اعتمادي ، نسيم
گرفتار مادارد آموزش به ونياز است خودجوش شهرستان
بدونداشتن هنردوستان اما هستيم هنري كمبودكارشناس
.ميكنند فعاليت خودشان كارشناس و مناسب فضايي
اينباره در دانشگاهتهران زيبا هنرهاي دانشكده استاد يك
دانشجويان كه است مناسبي جشنوارههافرصت:ميگويد
اينها ، از پيش اما ، .ببرند صحنه روي كارهايشانرا
.باشد استعدادهايجوان شناخت براي مكاني بايد جشنواره
مورد آخر دست و شود ومعرفي شناخته بايد باذوق دانشجوي
.قرارگيرد حمايت
اخير زمينهسياستهاي در تئاتر دانشجوي شيبانيفر ، مازيار
روند يك نمايشي هنرهاي مركز:ميگويد نمايشي هنرهاي مركز
اين افتاده كه اتفاقي حداقل و ميكند دنبال را خوبي خيلي
.آوردهاند روي نمايش سالنهاي به تماشاگران كه است
كه است خيليخوبي روند اين:كه ميدهد ادامه شيبانيفر
روي نمايشهايي كردهاندكه تئاتردعوت قديمي استادان از
جذابيتهابيشتر به استادان حاضر حال در ببرنداما صحنه
نمايشي اثر محتواي بشودكه موجب نبايد اين و ميانديشند
تماشاگران حاضر حال در اينكه وديگر بشود جذابيت فداي
وبه نميآيد تئاتر به رهگذر و ميروند بهتئاتر خاص
تئاتر به همه كه باشد گونهاي به نمايشها بايد من عقيده
.نرسيم خاصي قشربندي نوع يك به و بيايند
كه باورند تئاتريبراين گروههاي و دانشجويان از بسياري
بوده فعال شهر تئاتر تنها كه ماهاست حدود 6 حاضر حال در
يك نيز اين.خاموشند و خالي شهر در ديگر اماسالنهاي
.بگيرد قرار توجه مورد بايد كه است اساسي مشكل
|