سامورايي يك از خاطرهاي
واژگون واژههاي
سامورايي يك از خاطرهاي
مولفههاي.نگريست ميتوان متفاوتي مناظر از بهكوروساوا
بر مولفهها اين از يك هر كه شگرفي تاثيرات و او كاري
كدام كههر است وسيع حد بدان تا گذاردهاند سينمايجهان
قصد نوشته اين.گيرد گستردهقرار بحث يك موضوع ميتواند
از خاص نسل بريك را آثارش و ويژهكوروساوا تاثير دارد ،
دوران كه است نسلي منظور.كند بررسي ما كشور افراد
يعني -انقلاب اوليه سالهاي محدوده در را خود نوجواني
طي كه خاصي شرايط به باتوجه.گذراندهاند -تا 63 سالهاي 59
حاكم تلويزيون در سينمايي فيلمهاي پخش و تهيه بر سالها آن
نبود ، امكانپذير غرب سينماي يك درجه فيلمهاي نمايش و بود
به آوردن روي با مساله اين از حاصل خلاء تا ميشد سعي
فيلمهاي جمله از و ژاپن بويژه كشورها ساير سينماي
مهم فيلمساز هيچ شايد كه گونهاي به.پرشود كوروساوا
برخوردار اقبال اين از اندازهكوروساوا به سينما تاريخ
سراسري شبكه در شاخصش فيلمهاي از بسياري كه نبوده
.كند پيدا عمومي پخش امكان كشور ، تلويزيون
تراژدي -يكحماسه شاهد راستي به ما سامورايي درهفت
در تا ميشوند حاضر فيلم ساموراييهاياين.هستيم واقعي
يكمنطقه روستاييان از ساده ، برنج وعده روزانهسه ازاي
اين واقع در اماكنند حمايت غارتگر گروهي هجوم برابر در
حساب به بيش بهانهاي سامورايي نفر هفت اين براي اجرت
سامورايي روحيه ارضاي براي اصل در آنها كه چرا نميآيد ،
وجود ابراز آن در كه روحيهاي.ميپردازند جنگ به خويش
و كهآرامش دارد نمود اندازه همان به شجاعت خشونتو فردي ،
روستاييان آن براي رهايي نبردنيز اين حاصل.دروني خونسردي
چهآنهايي.جنگاور ساموراييهاي براي رستگاري استو بند در
كه آنهايي چه و دادند خودادامه راه به تنها و زندهاند كه
.جانباختند رزم ميدان در و سامورايي يك اماهمانند مردند
دريوجيمبو.است سامورايي يك هميشگي همراه تنهايي ،
آكنده شهر يك وارد سرگردان ، يكسامورايي چگونه كه شاهديم
گروه دو درگيررقابت را خود او.ميشود ناامني و ازفساد
و سنگين نبردي از ونهايتاپس ميكند شهر درون متخاصم
باز شهر به امنيت گروه ، دو اين از كثيري جمع شدن كشته با
خارج شهر از تنها و يكه ديگر بار آنگاهيوجيمبو و ميگردد
يك فرديت اوج يوجيمبو.ميگيرد پي را خود راه و ميشود
نظر از چه و فردي قدرت نظر از چه او شخصيت.است سامورايي
.است شهر اين مردان مجموعه از برتر و مسلط هوش ، و درايت
دروني نفس به اعتماد نمايشگر خود نيز شخصيت اين آلودي طنز
.اوست
كوروساوا ، دكتر فيلمهاي شخصيت آرمانگرايانهترين شايد اما
گذاشته سن به پا مرد اين.باشد قرمز فيلمريش در نايدي
كمال از بهمرحلهاي است ، قديمي سامورايي يك كهاحتمالا
فقرا عمومي درمانگاه يك صرف خودرا وقت تمام كه رسيده
يك فيلم صحنهاياز در آرام ، و اخلاقگرا پزشك همين اما.ميكند
نشان تا ميكند زخمي و رامجروح معترضان از كثيري جمع تنه ،
وتدبير دانايي اندازه چه تا بايد خشن چهره وراياين در دهد
روزمره زندگي در خشونتدروني براين بتواند تا باشد نهفته
ساموراييدرونگرا يك از نمادين تصويري ريشقرمز.بزند لگام
.است مرشد و
اشتياق و علاقه با دوران آن در كه نوجواناني ديدگاه البته
نگاه يك از ناشي ساموراييمينگريستند فيلمهاي اين به
مجذوبصحنههاي ابتدا ، در طبعا بلكه تحليلگرانهنبوده
به سالها گذشت از پس وقتيكه حالا اما.ميشدند فيلم درگيري
يكسامورايي تصوير كه درمييابيم ميكنيم ، خودمراجعه خاطرات
ما اذهان در دلير جنگاور ازيك شكوهتر با و بيشتر مراتب به
ازيك است شمايلي سامورايي ، ما براي.گذاردهاست نقش
كه شمايلي.هست نيز ودلاور شجاع البته كه درايت با جوانمرد
است كسي آن سازنده و شد نخواهد محو اذهانما از هيچگاه
هماهنگ و تركيبيخوشآهنگ واجد فيلمهايش همچون نيز كهنامش
.آكيراكوروساوا يعني است
موهاي كه پشت ، ريشكم خشن ، و جدي چهرهاي با ميانسال مردي
برتن مشكي ردايي است بسته و كرده جمع پشت نيزاز را سرش
گوشهجامهاش از مورب طور به بلندش شمشير وانتهاي دارد
از تصوير اين ميكنيم خودجستجو حافظه در.است زده بيرون
ياخود... يوجيمبو ، نايدي ، سانجورو ، كيست؟كيكوچيو ،
كوروساوا؟
استواري نيما
واژگون واژههاي
دهههاي در كه دارد وجود اصطلاحاتي ادبي نقد در:اشاره
يكي است ، خواننده شده دگرگون كلي بهطور آنها معناي اخير ،
اين كه تحولاتي ميخوانيد كه مطلبي در.است اصطلاحات اين از
.ميشود بررسي گذرانيده سر از واژه
موجه ادبي اصطلاح واژهخوانندهبهعنوان به پرداختن آيا
بديهي عاملي ادبياتخواننده بررسي در برعكس ، است؟يا
درازي نميآورد؟زمان پديد دشواري مسئله كههيچ است
رارسانهاي ادبيات كلاسيك ادبي نظريه.بود غالب دوم ديدگاه
بود گذاشته اين بر را فرض سبب بههمين و ميدانست تاثيرگذار
همچون خواننده روي هرچند ميپذيرد ، تاثير تنها خواننده كه
كتاب در هوراس.نميكرد زيادي تاكيد هم تاثيرپذير عامل
سودي كه است اين شاعر هدف:مينويسد شاعري هنر مشهورش
اين به خوانندگان مورد در اما -ببخشد لذتي يا رساند
ترجيح را سود سالمندها كه ميكند اكتفا سرسري اظهارنظر
شاعر ، مسئلههدف كشيدن ميان به.را لذت جوانها و ميدهند
از توجه برگرفتن ميكند ، بهمعناي را كار اين هوراس چنانكه
نقد سمت به شاخصي كهحركت است ، نيت به توجه وعطف تاثير
پسند درباره دوراننئوكلاسيسيسم مباحث.است محور-مولف
كه است عاملي به عطفتوجه معناي به هم عمومي ياسليقه
.ميگيرد قرار بحث مورد خواننده توانايي امروزتحتنام
ديناميزم نوعي اعمال با هيجدهم سده داستاني ادبيات
نظرفيلدينگ مورد خواننده:برداشت پيش به گامي خواندن ،
و چالش زماني فرايند يك در كاركردي نحو به يااسترن
بهطور غالبا نوزدهم سده رماننويسان.ميشد درگير واكنش ،
ميگرفتند درنظر خوانندگانشان براي اجتماعي بعد يك تلويحي
يك در را آنها دادنشان ، قرار خطاب مورد شيوه با و
تعليمي ادبي نقد اما ;ميدادند جا تخيلي يا جامعهواقعي
كلي به را مسائل اين مولف نيت به بازگشت با معمولا معاصر ،
بصيرتي با كه بود جيمز اينهنري باز و.سپرد فراموشي به
از يكي.پرداخت نويسنده و خواننده تقابل بهمسئله عميق
به توازن كفه كه است اين از حاكي جيمز اوليه فرمولبنديهاي
ميسازد ، را مولفخواننده:ميكند سنگيني مولف نفع
خواندن فعاليت اماجيمز ميسازد را كهشخصيتهايش همانطور
بهنحو او تاكيد ميكرد ، و توصيف راهمچونبازسازي خودش
صرفا ونه است فعال عاملي همچون برخواننده فزايندهاي
.تعليم يا برايتجربه منفعل هدفي
شده انجام خواندن درباره بيستم سده در كه مطالعاتي از يكي
تجربي توصيفهاي از كه است ، ريچاردزا.عمليآي نقد
هم كاملا ريچاردز روش اما.ميگيرد بهره واقعي خوانندگان
شده انجام معيني انگيزه با كه چرا نيست ، تجربهگرايانه
حلشده تناقضات همه آن در كه خوانشيگانهاي توليد:است
يكاثر خود بهنوبه كليسازي اين كهنتيجه ميشود ادعا و باشند
خواندن كنش ترتيب ، اين به.هماهنگياست و تركيب روانشناختي
به آن سابقه كه سنتي ;ميشود ديده درماني پديدهاي همچون
نقد علاقه مورد موضوعهاي از واحد خوانش.ميگردد باز ارسطو
معروف مقاله مكتب ، اين در.بود هم امريكايي -نوآنگلو
كتاب) داريم را تاثيرگذاري بهناممغالطه بردزلي و ويمست
ادبي ، كار تاثير به توجه آن طي كه ،(كلامي ، 1954 آيكون
بهزعم.ميشود رد نتايجآن ، با ادبي اثر كردن بهعنواناشتباه
خودمختار بهعنوانچيزي ادبي اثر تلقي مقاله ، نويسندگاناين
.ميشود اثر بهخواننده خاص توجه از مانع
نقد گرايش كه خودمختارياي درقبال واكنش جديدتر ، سالهاي در
بررسي زمينه مطالعاتيدر به ميشد ، قائل ادبي اثر براي نو
كهسمتگيري است انجاميده آنان وواكنشهاي خوانندگان
نه اثراست ، -خواننده رابطه بهديناميزم توجه عموميشان
كه مهماست نكته اين يادآوري.تاثيرپذيريخواننده صرفا
نه و است گرايش يك تنها واكنشخوانندگان زمينه در مطالعات
توصيف هرگونه ميتوان آساني كهبه است اين راست.روش يك
از تعدادي كردن عوض صرفابا را منتقدي جانب از صورياثري
آن در كه كرد اثرتبديل از محور -شرحيخواننده اصطلاحاتبه
مشغول اثر صوري تمايزات كشف به منتقد بهجاي خوانندهاي
ميتوان ميروند ، فراتر حد اين از كه را نظريههايي.است
نكته اين به اما كرد ، طبقهبندي برميگزينند كه روشي برحسب
مشابه نتايج لزوما مشابه روش اتخاذ كه داشت توجه بايد هم
دو هر بلوم وهارولد هولاند مثلانورمان.نميآورد بهبار
بررسي روانكاوي يا روانشناسي راه از را خواندن كنش
به تا ميگيرد بهره خواننده تمهويت از هولاند اما ميكنند ،
تضادهاي به بلوم كه درحالي دهد ، شكل همگرا و يگانه خوانشي
خوانشهاياشتباهيميشوند باعث ميكندكه اشاره اوديپياي
واگرايي به ميل و ميگريزند خوانشهايپيشين اقتدار از كه
بين يا واگرايي ، همگراييو بين شكافي چنين.دارند
كمك به بررسيهاييكه در را جمعي و خوانشهايانفرادي
خواننده مثلايافت ميتوان نيز انجامشدهاند نشانهشناسي
نمونه متن ، يك اساسي تبديلماتريس با ريفاتر موردنظر
آثارامبرتواكو كه درحالي ;است همگرايانه فعاليت اعلاي
اكو ، واگرايي بر هم و ميكنند تاكيد همگرايي بر هم ظاهرا
اينباره در كند ، ارائه سيستماتيكي شرح ميكوشد كه آنجا تا
در ظاهرا ميدهند ، تعميم را خود كدهاي چگونه خوانندگان كه
طبيعت مورد در چون امااست كلي و مثبت بررسي يك كار
يك هر ميكند ، پيروي پيرس از نشانهشناختي فرايند نامحدود
بسيار خوانشهاي از يكي و موقتي بايد ناگزير شرحي چنين
از وامگيريهايي آن در واگرايي و چندگانگي.باشد
شدت به پذيرفتهاند ، تاثير شالودهشكني از كه نشانهشناسي
رولانبارت متاخر دوره نوشتههاي ;است گرفته قرار تاكيد مورد
رااز خواندن كنش (1970) زد/كتاباس.آثارند اينگونه از
ميكند ، اما بررسي شناختي كدهاينشانه متقابل بازي راه
كه درحالي.ميورزد امتناع بازيمتقابل اين خود كدبندي از
يك نامعين مدل بارت پيشنهادميكند ، را دياگرامهايي اكو
لذت در بارت پيشفرضهاي.ميدهد ترجيح را درهمتنيده بافته
آثار از (1975) متن كتابلذت عنوان.عيانند هم او باوري
از بارت موردنظر خواننده اما است ، هوراس يادآور بارت ،
و ناهماهنگي قواعد ، مانندنقض غيرهوراسي آشكارا كيفيتهاي
.ميآيد شوق زيادهرويبه
رشته يك اتخاد دانشگاهكونستانس در خواننده مطالعات
ياساز.آر.رويكرداچ.ميكشند پيش را جديتري روشهاي
زيباييشناسي.ميگيرد مايه هرمنوتيك و جامعهشناسي
فاصله منفرد واكنشخواننده ذاتي توصيفهاي از ياس دريافت
بر ادبي اثر كههر را جمعي انتظارات تاآنافق ميگيرد
اوبا.دهد قرار بررسي مورد دريافتميشود ، آن زمينه
اين علم ، تاريخ زمينه در كوهن كارتاماس از پيروي
ياس.ميدهد تعميم تحتعنوانپارادايم تاريخي بهلحاظ افقها
آثار و بود متمايل مدرنيسم نوعي به اوليهاش نوشتههاي در
آن زمينه بر كه انتظاراتي افق از آنها دوري برحسب را ادبي
اين در ياس و ارزشگزاريميكرد ميشدند ، ظاهر
موضوع اين امروز خود هرچند نبود ، تنها رويكردبههيچعنوان
بارت ، چون متفاوتي بسيار نظريهپردازان.ميكند انكار را
انتظارات نشدن برآورده يا تغيير مسئله به همه فيش و آيزر
چيزي همچون همواره تغيير اين و ميكنند توجه خواننده
ازسودمندي متفاوتي شكل همچون ميشود ، تلقي سودمند
پديدارشناسيرومان از آيزر ولفگانگ ياس ، همكار.هوراسي
رافعليت خواننده كار آيزر و ياس.ميگيرد بهره اينگاردن
بالقوه حالت به صرفا متن در كه ميدانند چيزي به بخشيدن
و متن بين توازن در آشتي نوعي ميكوشد آيزردارد وجود
جورساختار يك متن بهزعماو.آورد بهوجود خواننده
كهتلويحا است خواهانخوانندهاي كه مينهد پيش جذابيت
وجوه و خلاءها خلال از همچنانكهخواننده.است شده مشخص
راه از و ديد ، تغييراتنقطه راه از متن ، نامتعين
ميكند ، شيء را خود كار افقها و تمايزاتتمها
.زادهميشود خواننده و متن كنشمتقابل از زيباييشناختي
از كماكانيكي اما است ، شده هرچندآرماني فرايند ، اين
;بهعملآمده خواندن كنش از كه وصفهايياست دقيقترين
.ساختهاست وارد آن به جدي فيشايرادات استانلي معهذا
بهره سبكشناسي و زبانشناسي از حدودي تا فيش رويكرد
نظراتش هم و است التقاطي هم كه است محققي او اما ميگيرد ،
اينجا در او نظريات درباره كه شرحي.ميشوند دگرگون مرتب
قوا توازن آنها در كه هستند او ادعاهاي آخرين ميشود ارائه
متن ديگر نوشتهها اين در.ميكند سنگيني خواننده نفع به
مخلوق خود بلكه نميكند ، معين را خود خواننده تلويحا
بلكه نيستند ، شده داده آن مهم ساختارهاي چون است ، خواننده
كهتقريبا ميشوند درك پيشيني فرايندهايتاويلي واسطه به
دقيقصحبت بخواهيم اگر:فيش قول به.موجودند پيش از هميشه
شرمتن از شدن خلاص.نيست امكانپذير متن به برگشتن كنيم
بسيار خوانشهايي براي را خودمختارراه و مقتدر عاملي همچون
يا بارت با فيش فرق اما ميكند ، هموار ناهمانند و واگرا
خوانشهاي همگرايي نفع به عامل يك كماكان كه است اين بلوم
نيست ، خصوصي كنشي خود بنياد در خواندن.ميكند حفظ گوناگون
يا اجتماعي كه ميدهد روي تاويلگر درونجمعي همواره بلكه
دگرگون آنها اعضاي و اينجمعها هرچند.است دو هر يا نهادي
ازروندهاي مجموعهاي مفروض ، لحظه هر در ميشوند ، اما
به اينكه براي شده حتياگر -دارد وجود استاندارد
.شوند چالشخوانده
در سياست نقش مسئله طرح معناي به جمع فشارهاي از گفتن سخن
مثلا.نميگيرد را موضوع اين پي فيش خود اگرچه است ، خواندن
حك زبان درخود قدرت كه او ادعاي اين با آشكاربارت خودسري
نوعيعلم ترتيب اين به او.ميكند سياسيپيدا وجه است ، شده
در گوناگون شكلهاي كهدر ميآورد پديد مبارزهجو بيان
ميتوان را آن طنين مخالفگرا خواندن كنشهاي از طيفگستردهاي
فعل به قوه از را متن معناي تنها كه خوانشهايي ;كرد احساس
اينگونه.ميدهند قرار پرسش مورد را آن بلكه درنميآورند ،
روشن بهشكل و است نيرومند فمينيستي نقد در بخصوص فعاليت
(1979) مقاوم بهنامخواننده فترلي كتابجوديت عنوان در
.است كرده پيدا بازتاب
كراسناو المن:نويسنده
صافاريان روبرت:ترجمه
|