عوامل
;ايران در جامعهشناسي
كدامند؟ بحران
(پاياني بخش) - ايران در شناسي جامعه ناكارآمدي
كارشناسان و جامعهشناسي از كه تمجيدي و تعريف خلاف بر
از عملا متاسفانه ميشود توسعه مسائل زمينه در آن
سياسي ، توسعه زمينه در آن متخصصان و دانش اين راهكارهاي
استفاده اساسا غيره و علمي فرهنگي ، اجتماعي ، اقتصادي ،
نميشود
ريشههاي ايران جامعهشناسي بودن بيبنيه و فتور و ضعف
.پردازيم مي آن به كه دارد مختلفي
:ايران در جامعهشناسي ناكارآمدي علل -5
خويش فهم و توانايي و امكان حد در ميشود كوشش بخش اين در
اجمالي اشاره صورت به ولو علل اين به مشاهدات مجموعه از
ارجمند خانواده اين از فردي عنوان به است اميد و پرداخته
به احترام و دلسوزي و ارادت و عشق انگيزه با پاكدامن ، و
نظر بهشود دين اداء رشته اين متخصص وسروران اساتيد تمام
دو به ميتوان ايران در را جامعهشناسي عللناكارآمدي ميرسد
اين و اختصار حد در و كرد تقسيمبندي بيروني درونيو علت
.آنپرداخت به نوشتار
:دروني علل:الف
اين بطن در كه است محركاتي و مواد مجموع دروني علل
و مدرسان آموزههاو و منابع و مواد شامل كه است رشتهنهفته
پيشين بخشهاي در درسي مواد و منابع خصوص در.اساتيدميباشد
رشته اين مدرسان و اساتيد خصوص در ليكن شد ، مطالبيآورده
اين تحصيلكردههاي اتفاق به قريب اكثريت داشت ، ميتواناذغان
اقلي و ميباشند فرانسه و آمريكا كشورهاي رشتهفارغالتحصيل
شناخت بنابراين.شدهاند فارغالتحصيل انگليس نيزاز
آن در كه است منابعي و مواد از عبارت آنان وآموختههاي
و عزيز آنها تمام خود درجاي والبته كشورهافراگرفتهاند
حداقل است واقعيت يك اين ليكن ميباشد ، خور وبدرد ارجمند
وجود شناخت و نگاه و بينش نوع دو نگرشي لحاظتفاوت به
افكار تاثير تحت شدت به چنان اساتيد از چنانكهبعضي.دارد
مشاهده امكان كه هستند خود خارجي آراءاساتيد و عقايد و
را خويش اعتقادات در نظر تغيير نظرو تجديد و مستقيم
هست كه آنچنان واقعيت فهم قادربه سبب همين به و ندارند
.نيستند
اتوريته و حجيت نوع يك گرفتار ما اساتيد نظرميرسد به
و آراء و مستقل تفكر و مستقل بينش امكان كه هستند فكري
مهمتر نكته.است نموده سلب آنها از را غيرترجمهاي قضاوت
از رشته اين پرآوازه و تاليف صاحب استادان بعضياز اينكه
داخلي تاريخي و اجتماعي و فرهنگي و علمي ازمنابع بسياري
.بياطلاعهستند
در اساسي بسيار و شديد نظر اختلاف ديگر اشاره قابل نكته
تحت كتبي نشر به گاه كه است موضوعاتي و خصوصمفاهيم
"كاملا كه ميانجامد "جامعهشناسي نظريههاي درامديبر"عنوان
آن مقولات و جامعهشناسي شده شناخته ازاستانداردهاي خارج
حتي و !علوي جامعهشناسي بنيانگذار را خود موءلفآن و است
از هيچيك آنكه جالبتر نكته !مينامد درايران !عرفاني
و اساسي مقولات خصوص در را يكديگر ونظريات آراء حضرات ،
و نميداند دقيق و درست معتبر ، ، صحيح بنيادينجامعهشناسي ،
در آن از نامي "اساسا رجوع قابل ماخذ و عنوانمنابع به
اين اساتيد ميان در متاسفانه.نميآورد ميان درسبه كلاسهاي
و آراء نظريهها ، با اصولي و منطقي جايمخالفت به رشته
به و دارند تضاد يكديگر شخصيت با "يكديگر ، غالبا عقايد
يا و ندارند را يكديگر آثار نقد كارانهجرات محافظه شكلي
.ميگذارند مسكوت را آن بهاستهزاء يا و سكوت به
آن اساتيد بين رشته اين در جمعي وعلمي تحقيقي كار
مكتب هيچيك نيز و ميرود خويش صراط بر يك هر و ندارد وجود
قبول است شده فارغالتحصيل ديگر كشور از كه را ديگري آن
و آمريكا مكتب ميان در ايران ، مكتب اينكه خلاصه و ندارد
پيرامون است نام چه هر و نمييابد بروز و امكانظهور فرانسه
و سوروكين ماركس ، كنت ، پارك ، گورويچ ، مرتون ، پارسونز ،
داخلي متون بنابراين !ميباشد...و هابرماس ، دارندروف
نظرهاي اختلاف گروه ، انسجام عدم آموزهها ، ديدگاهها ،
نسبي ، فراغت امكان عدم مكفي ، درآمد و عدمرفاه غيراصولي ،
متخصصان ، محافظه روحيه بر حاكم انفعالي فكري ، جو بيانگيزگي
علل...و معين درچارچوب شدن محاط نبودن ، صنفي ، حرفهاي كاري
.ميباشند اينرشته درون
:بيروني علل:ب
جامعهشناسي بودن عقيم و ناكارآمدي بيروني علل خصوص در
عامل چند به اينجا در ليكن.نوشت ميتوان بسياري مطالب
.ميپردازيم مهمتر "نسبتا
:دانشكدهها:الف
ميپذيرد ، انجام دانشكدهها در كه انتصاباتي در "غالبا
ترجمه ، تدريس ، سوابق تاليفات ، علمي ، سوابق نظير عواملي به
.ميشود كمترتوجه...و شخصيتي و علمي وجهه سن ، توانايي ،
امثال و باندي و گروهي محورهاي حول انتصابات متاسفانهگاهي
با دانشجويان اساتيدو بين ودرگيري تضاد آن كهماحصل است آن
انتصاب علت به بخشها تمام در امور كليه افت و وضعف مديريت
است عقلايي و سازماني غير و شخصي و گروهي برملاكهاي مبتني
و ميشود ، دلزدگي و دلسردي انگيزه ، كاهش باعث عينحال در كه
صلاحيت نظرتخصص ، از "اساسا گروه مدير موارد ، درپارهاي يا
.ندارد تحصيلي رشته علت به گروه مديريت خصوص رادر لازم
جمعيت يا و !ميشود جامعهشناسي گروه مدير مردمشناس"مثلا
جامعهشناسي واحدهاي از كه ميشود جامعهشناسي گروه شناسرئيس
!است بيخبر بهكلي
:دانشجويان:ب
و ندارند را لازم تحرك نيز تحصيلي رشته اين دانشجويان
در.ميكنند مطالعه را خويش جزوات و مقالات و كتب بهزحمت
به "صرفا لازم توجهات عدم همان علت به نيز تحقيق زمينهامر
آنان تحقيقاتي فعاليتهاي غالب و نموده عمل تكليف عنوانرفع
و زحمت كمترين و منابع حداقل با ضعيف ، غيراستاندارد
.است دقيق بررسي و نتيجه تكراريفاقد موضوعات
شهريه ، از اعم دانشجويان متنوع ذهني مشغوليتهاي
كار براي را فرصتي غيره و جنبي مخارج نسبي ، رفاه امكانات ،
"عميقا تا نميگذارد باقي برايشان نقايص تكميل و تحقيقاتي
كتب ، گراني.يابند تسلط خويش رشته علوم بر "كاملا و
و همه غيره و تحقيقاتي هزينههاي گرانينوشتافزار ، نايابي ،
برخلاف ميشود ، دانشجويان فكري ترقي راه سد استكه عاملي همه
اين اهميت و غربي كشورهاي در رشته اين نسبيدانشجويان رفاه
.غرب اجتماعي نظام و علوم ميانساير در علم
و علوم ميان در جامعهشناسي علم جايگاه نبودن معلوم:ج
.آن كاركردهاي و جامعه
آن كارشناسان و شناسي ازجامعه كه تمجيدي و تعريف خلاف بر
راهكارهاي از "عملا متاسفانه ميشود توسعه مسائل زمينه در
سياسي ، توسعه زمينه در آن متخصصان از و دانش اين
استفاده "اساسا غيره و علمي فرهنگي ، اقتصادي ، اجتماعي ،
ميشود طلبيده توسعه برنامه كساني از درستبالعكس و نميشود
تجربي صلاحيتهاي "ثانيا و لازم تجربه و فاقداطلاعات "اولا كه
آن مانند درست اين.ميباشند تحقيقاتي عملي سوابق"ثالثا و
نمايد نظر اظهار اتمي فيزيك زمينه در يكموسيقيدان كه است
نمايد ، صادر دستورالعمل آن عملي و علمي برايكارهاي و
آمد؟ درخواهد آب از چه كهنتيجه است طبيعي
ويژگيهاي خاصه و عامه براي هنوز اينكه ديكر نكته
نيفتاده جا آن هاي حوزه و بشري دانش از رشته اين كاركردي
جامعه در اينكه صرف به كسان از بسياري ديگر ازسوي واست
عملي سوابق و علمي مجوزهاي گرفتن نظر در بدون زندگيميكنند
آن راهكارهاي و جامعه مسائل خصوص در ميدهند خوداجازه به
دانش اين كه اكنون حتي !نمايند نظر اظهار ويقين قطع با
نظر تجديد به حاضر كماكان ميرود ، شدن بهسيستماتيك رو بشري
.نميباشند خويش سطحي و عوامانه وعقايد آراء در
ضعفهاي از ديگر يكي:ارتباطي و رسانهاي نارساييهاي:د
و منطقي و واصولي درست طرح عدم ما ، كشور در جامعهشناسي
و تحقيقات اطلاعات ، دادهها ، ارائه بويژه و آن عوامانه غير
.است آن وكاربردهاي كاركردها و رشتهها ميان در آن معرفي
معرفي در تاكنونگامي راه اين در نيز صداوسيما متاسفانه
اين و است كشوربرنداشته در توسعه امر متخصصان و رشته اين
و صفحات از يكبخش كه است سيما و صدا و مطبوعات عهده بر
دامنه ، علمي ، ويژگيها ، رشتههاي معرفي به را خود برنامههاي
صاحب از و اختصاصدهند آن كاربردهاي و كاركردها قلمرو ،
در كشور اساسي زمينهمعضلات در كه بخواهند رشتهها اين نظران
راهحلهاي و نظر جامعهاظهار و سياست اجتماعي ، اقتصاد زمينه
.نمايند ارائه عملي
طرحها در جامعهشناس متخصصان جايگاه تعيين عدم:-ه
دستگاههاي در فني مشاورههاي و استراتژيك برنامههاي و
از بهينه استفادههاي نيز زمينه اين در متاسفانه:دولتي
در چه فن اين متخصصان و نميشود دولتي و سرمايهعظيم اين
گرفته كار به مشاورهاي چه و توسعه ارائهبرنامههاي راستاي
و بودجه دانشگاهها در دولت كه است حالي در واين نميشوند
در كه داشت اظهار ميتوان.ميدهد اختصاص اينعلوم به هزينه
سرمايه ، تمام كه است كشاورزي آن مانند دولت زمينه ، عمل اين
برداشت و درو هنگام ليكن.ميشود متحمل را ومشكلات انرژي
قصه اين "مسلما !ميكند رها شدن فسيل امان به آنرا محصول
و بالقوه استعدادهاي تمام از دولت است لازم استو دردناكي
.بجويد سود زمينهها تمام در موفقيت خودبراي بالفعل
كشور در جامعهشناسي كه است اين واقعيت:نتيجهگيري -6
نيفتاده جا شايد و بايد كه آنچنان و است مظلومي رشته ما
ممكن.نيست روشن ملت و دولت براي آن نفع و خصايص و است
نشده لحاظ مواردي برونرشته ، و رشته درون علل طرح در است
اين بر و شد خواهد ارجمندتكميل صاحبنظران همت به كه باشد
.بخشيد خواهند خانواده كوچك عضو
دوورژه موريس نغز سخن اين به را صاحبنظران نظر خاتمه در
:كه مينمايد جلب "اجتماعي علوم در تحقيق روشهاي" كتاب در
بويژه اجتماعي ، علوم اهميت در معاصر ، جهان در"
و است مهمتر هم اتمي فيزيك از كه بس همين جامعهشناسي
."اهميتتر با آن تاثيرات و كاربردها
:پينوشتها
ص 19 تضاد ، و توسعه -1
صص 4140 جامعهشناسي ، نظريههاي -2
:ماخذ و منابع
.سمت انتشارات جامعهشناسي ، نظريههاي توسلي ، غلامعباس -1
دوران در جامعهشناسي نظريههاي" جورج رتيزر -2
علمي نشر ثلاثي ، محسن ترجمه ،"معاصر
بهشتي شهيد دانشگاه نشر "تضاد و توسعه" فرامرز رفيعپور -3
ترجمه "اجتماعي علوم در تحقيق روشهاي" موريس دوورژه -4
اسدي
|