آسياي و خزر درياي ، ايران
مركزي
پر منطقه دو كه پلي عنوان به ايران جهاني ، سيستم اين در
هم به را فارس خليج و مركزي آسياي -خزر و جهان اهميت
است برخوردار ممتازي موقعيت از ميسازد ، مربوط
نظر از كه دارند وجود منطقهاي اقتصادي ترتيبات برخي
آينده در هدفها ، گستره و جغرافيايي ، برد ساختاري ،
از ميتوان ميان ، آن از.شد خواهند دگرگونيهايي دستخوش
برد نام (اكو) "اقتصادي همكاري سازمان"
مجتهدزاده پيروز دكتر:نوشته
دهكردي ناهيد:ترجمه
پيشگفتار
ژئوپوليتيك ساختار در شگرفي دگرگونيهاي با دهه 1990
ژئوپوليتيك ديد از سال 1991 ، دهه ، اين در.شد آغاز جهاني
دو شاهد سال اين.بود چشمگيري سال سياسي ، جغرافياي و
شتابان را جهاني نظام در دگرگوني آهنگ كه بود رويداد
با بود سياسي لرزه زمين دو شاهد سال 1991.ساخت
پهناوري منطقه در گذاريها اثر از آور سرسام جلوههايي
در.است شده واقع آرام اقيانوس با مركزي اروپاي ميان كه
.ميشود خوانده "خاورميانه" كه منطقهاي
جهاني روال دگرگونيها ، اين كه است توجه شايان همچنين ،
شتاب را ملتها همه "تقريبا ملي خواستهاي و منافع شدن
-سياسي رقابتهاي خود ، نوبه به پديده ، همين و داده بيشتري
مسائل حال ، اين با. است بخشيده فزوني را جهاني اقتصادي
خارجي سياستهاي در را برتر اولويت همچنان منطقهاي
هستند زمينههايي منطقهاي منافع و است كرده حفظ كشورها
چهرهنمايي آن روي كشورها منافع تدريجي شدن جهاني كه
.ميكنند
ثقل مركز دو از سال 1991 سخت بسيار سياسي لرزه زمين
واكنشهاي سلسله يك كه كويت بحران نخست ، ;بود برخوردار
مفهوم پيدايش سبب بحران اين.شد سبب را منطقهاي و جهاني
روزهاي در تا ، شد زمين باختر در "بينالمللي جامعه"
جهان" مفهوم جانشين بتواند كمونيست ، بلوك زندگي واپسين
پيمان" ژئواستراتژيك ساختار فروپاشيدن دوم ، ;گردد "آزاد
پيشين ، كمونيستي كشورهاي ابر شدن ويران تنها نه كه "ورشو
ساخت ، چشمگير را چكسلواكي و يوگسلاوي شوروي ، اتحاد همانند
فرداي از كه شد قطبي دو جهاني نظام شدن واژگون سبب بلكه
.بود نموده چهره و گرفته شكل دوم جهانگير جنگ گرفتن پايان
دهنده شكل نيروهاي موازنه ژئوپوليتيك نوين واقعيتهاي
- وجهاني ساخت گستردهاي دگرگونيهاي دچار را سياست جهان
شكل ساختار از تصويرهايي تا است كرده تشويق را انديشان
جهان ; اينكه كشند ، پيش را جهاني ژئوپوليتيك گيرنده
نوين نظام" كه ميرود پيش قطبي تك ساختاري سوي به سياسي
هرم بالاي بر امريكا متحده وايالات دارد نام (1)"جهاني
;داشت خواهد را "جهاني ژاندارم" نقش سياسي ، ساختار اين
متمدن بشر تاريخ گرفتن پايان سبب "تمدنها برخورد " يا ،
پيش قطبي چند ساختاري سوي به جهان اينكه ، يا و ;شد خواهد
ميان ساختار ، اين در جهاني اساسي رقابتهاي كه ميرود
مفهومي رابطههاي و يافت خواهد گسترش اقتصادي قطب چند
جنبه ساختار ، اين در ژئوپوليتيك افقي و عمودي
اين در واكنشها و كنشها و ، داشت خواهد سياسي - اقتصادي
.داشت خواهند ژئواكونوميك طبيعي ساختار
مطالعه به ميكوشند سياسي جغرافيادانان شرايطي چنين در
ژئوپوليتيك درپهنه آنچه.كنند تكيه شدني لمس واقعيتهاي
جهاني ساختار مرگ اينكه است شدني لمس دهه 1990 جهاني
نظام يك چهرهنمايي براي را راه ايدئولوژيك قطبي دو نظام
را زمينه پيشين نظام ريختن فرو.است كرده هموار قطبي چند
جهاني نظام شونده دگرگون چهره تا است ساخته آن آماده
را اقتصادي قطبي چند نظام يك آمدن پديدار از نشانههايي
.سازد نمايان
در بيسابقهاي گسترش با بود همزمان سرد ، جنگ پايان
اروپاي شمالي ، امريكاي ميان جهاني اقتصادي رقابتهاي
پيروزيهاي.آرام اقيانوس پيرامون آسياي و باختري
كرد تشويق را نيروها ديگر شده پارچه يك اروپاي اقتصادي
را خود ويژه اقتصادي گروهبنديهاي و آيند هم گرد تا
مكزيك و امريكاباكانادا متحده ايالات.آورند پديد
"شمالي امريكاي آزاد بازرگاني منطقه" و شده همداستان
جنوب آسياي شكوفنده اقتصاد هفت.آورد وجود به را (نفتا)
"خاوري جنوب آسياي ملتهاي اتحاديه" آمدن پديدار خاوري ،
به ژاپن ، چون اقتصادي ابرقدرت با همراه) خود ميان را
اقتصادي شريك و امروز ، آفرين هراس اقتصادي همسايه عنوان
.كردند اعلام (آينده در پيشتازش
اندكي ابهام منطقهاي اقتصادي غولهاي اين آمدن پديدار
شونده دگرگون جهاني نظام كه ميگذارد برجاي زمينه اين در
يكم و بيست قرن در آفريني نقش آماده را خود چگونه امروز
(سيس) "المنافع مشترك مستقل حكومتهاي" چه اگر.ميسازد
است ممكن است ، تشكيلشده اسلاو و اسلامي ملتهاي از كه
وجود آن امكان ولي نيابد ، دوام شكل اين به هميشه براي
سوي از آينده تشويقهاي و افزايش روبه رقابتهاي كه دارد
ديگر ژئواستراتژيك منطقههاي اقتصادي گروهبنديهاي ديگر
ميان گرايانه واقع گروهبندي يك تشكيل آماده را زمينه
برخي كنوني تلاش.سازد خاوري اروپاي ملتهاي و روسيه
اتلانتيك پيمان" به پيوستن براي خاوري اروپاي ملتهاي
كه نيست تلاشي ،"اروپا اتحاديه" يا و (ناتو) "شمالي
يك ايجاد و روسيه به ملتها اين دوباره پيوستن احتمال
ميان از كلي طور به را آنان ميان بزرگ اقتصادي گروهبندي
آن يكپارچگي و چين رشد حال در اقتصاد روال ، همين به.برد
آيندهاي در تايوان با "احتمالا و) كنگ هنگ با كشور
از برخي با اقتصادي جبهه يك تشكيل احتمال و (دورتر
منطقه يك آمدن پديدار به ميتواند منطقه ، كشورهاي
.انجامد ديگر اقتصادي غول يك و ژئواستراتژيك
نظام شدن اقتصادي با همراه اقتصاد ، شونده جهاني روند اين
كه ميكند ترسيم را ژئوپوليتيك ساختار يك دورنماي جهاني ،
نقش براي تلاش در "مثلا.است گمراهكننده و درهم هنوز
امريكا متحده ايالات جهاني نظام در "نفتا" ساختن آفرين
وجود به (نوامبر 1994) را اقتصادي همكاري نظام يك كوشيد
هنگ چين ، خلق جمهوري) كشور سه هر برگيرنده در كه آورد
كره و ژاپن و جنوبي امريكاي در شيلي و است (تايوان و كنگ
اندونزي ، ) خاوري جنوب آسياي كشور شش دور ، خاور در جنوبي
هر اضافه به (بروناي و تايلند سنگاپور ، فيليپين ، مالزي ،
در را (نو گينه و نو زلاند استراليا ، ) اقيانوسيه كشور سه
-آسيا اقتصادي همكاري" كه همكاري نظام اين.برميگيرد
سال 2020 تا است قرار دارد ، نام (آپك) "آرام اقيانوس
به را عضو كشورهاي ميان بازرگاني و سرمايه آزاد مبادله
در شده بيان بلندپروازيهاي حال ، همان درآورد در اجرا
يك ايجاد از حكايت دسامبر 1994 در امريكا قاره كنفرانس
كه داشت تازهاي (آفتا) آزاد بازرگاني منطقه
(2).خواهدگرفت بر همهكشورهايقارهامريكارادر
نظر از كه دارند وجود منطقهاي اقتصادي ترتيبات برخي
آينده در هدفها ، گستره و جغرافيايي ، برد ساختاري ،
از ميتوان ميان ، آن از.شد خواهند دگرگونيهايي دستخوش
گروهبندي اين.برد نام (اكو) "اقتصادي همكاري سازمان"
ازبكستان ، پاكستان ، تركيه ، ايران ، كشورهاي برگيرنده در
آذربايجان و قرقيزستان قزاقستان ، تركمنستان ، تاجيكستان ،
بدان آينده در است ممكن كه افغانستان بهاضافه است
.سي آر ، مقام در كه آن اصلي وهسته سازمان اين.بپيوندد
يك كننده بازي هرگز است ، داشته آفريني نقش سال دهها دي
نقش چنين كردن پيدا براي و است نبوده منطقهاي جدي نقش
برد ساختاري ، نماد در دگرگونيهايي نيازمند منطقهاي جدي
خود منطقهاي و جهاني هدفهاي وجهتگيري جغرافياييش
عهده از آينده جهاني نظام در بتواند تا ميباشد
اروپا ، اتحاديه چون گروهبنديهايي با كمرشكن رقابتهاي
اين در تركيه چون كشوري عضويتبرآيد آنسه.آ و نفتا
اتحاديه چون رقيبي تشكيلات در تلاشبرايعضويت و تشكيلات
خواهد اكو ژئوپوليتيك آفريني نقش شدن جدي از مانع اروپا
.بود
غيرقابل گونه به ديگر ، سوي از پيشرفته ، تكنولوژي دوران
حكومتها -ملت متقابل اقتصادي وابستگي گسترش سبب بازگشتي
رقابتهاي ،"سياسي خاور" مرگ با همراه.است شده
رقابتهاي به را خود جاي جهاني ، نظام در ايدئولوژيك
اقتصاد" زماني كه چيزي و داد يابنده فزوني اقتصادي
"جهاني اقتصادي نظام" شكل به ميشد ، خوانده "كاپيتاليستي
كه -گسترش حال در جهاني مبادلات سرانجام ، و.است درآمده
گمركي حقوق و بازرگاني عمومي پيمان كامل اجراي از پس
-گرفت خواهد بيشتري گسترش (جهاني بازرگاني سازمان)
از را حكومتها -ملت اقتصادي حاكميت از فراواني جنبههاي
.است برده ميان
ايران ژئوپوليتيك منطقههاي
پر منطقه دو كه پلي عنوان به ايران جهاني ، سيستم اين در
هم به را فارس خليج و مركزي آسياي -خزر و جهان اهميت
اين.است برخوردار ممتازي موقعيت از ميسازد ، مربوط
منطقهاي و خارجي سياستهاي بر ژرفي اثر نوين موقعيت
در ايران جغرافيايي حضور اين بر علاوه است ، نهاده ايران
آن در قدرتها ديگر سياستهاي شكلگيري بر منطقه دو هر
نظر به احوال ، اين همه باميگذارد اثر منطقه دو
را سياستهايي تهران در سياسي گيرندگان تصميم كه نميرسد
دو ميان ايران موقعيت بهرهگيري رساندن حداكثر به براي
استراتژي.باشند كرده پايهريزي شده ياد پراهميت مركز
ميگيرد شكل تدريج به كه برخورد ، اين در ايران تدريجي
پيام اين تا ميكوشد ولي است ابهامآميز حدودي تا هنوز
از ايران ، سرزمين كه كند جايگزين جهاني جامعه گوش در را
و سرزمين صرفهترين با و منطقيترين جغرافيايي ، ديد
گاز و نفت لولهاي نقل و حمل براي انتخاب خردمندانهترين
همانند گيتي ، آزاد آبهاي به مركزي آسياي -خزر منطقه
ويژه به است ، مديترانه درياي و عمان درياي فارس ، خليج
خاور بزرگ مصرفكنندگان و ژاپن به گاز و نفت صدور اگر
و موقعيت اين كامل دركشود داده قرار توجه مورد دور
به موقعيت ، اين از بهرهگيري براي گسترده و جدي تلاش
عمومي سياسي نماي در گستردهاي دگرگونيهاي سبب ناچار ،
بدان نسبت واكنش در ديگران سياسي برخورد در و ايران
.شد خواهد
ايران شمالي ژئوپوليتيك اهميت
و پيچيده طبيعتي از ايران شمالي ژئوپوليتيك نماي دور
ترسيم نيازمند جغرافياييش ابعاد و است برخوردار درهم
در ميتوان منطقه سه كم دستاست مشخصكنندهاي مرزهاي
.مركزي آسياي و خزر درياي قفقازيه ، ;داد تشخيص ژرفا اين
مسيحي و مسلمان ملتهاي از آميختهاي قفقازيه منطقه -1
گسترش.است محدود اقتصادي منابع داراي كه بردارد در را
در ديگران و آذربايجان و ارمنستان گرجستان ، با همكاري
حال ، اين با.دارد فراواني اهميت ايران براي منطقه اين
ژئوپوليتيك ديدگاه در را اولويت نميتواند منطقه اين
رقابتهاي كه مواردي در مگر نمايد ، جلب خود به ايران
همچنين.باشد اجتناب غيرقابل تركيه و روسيه با واقعي
توجه منطقه اين در آذربايجان جمهوري موقعيت دوگانه طبيعت
:كه چرا كند ، جلب بايد را ايران ويژه
استانهاي جغرافيايي ادامه آذربايجان جمهوري -الف
حساسيتهاي ميتواند وضع اين و است ايران آذربايجان
.سازد مطرح ايران براي را ويژهاي ژئواستراتژيك
خزر درياي پراهميت نفتي كشورهاي از آذربايجان جمهوري -ب
براي ايران به دادن ياري در مناسب زمينههايي از كه است
اين چه اگر.است برخوردار منطقه نفتي تلاشهاي در مشاركت
كارشكنيهاي كه است موثر هنگامي تا و است موقتي وضع
ادامه منطقه آن در ايران ملي منافع عليه متحده ايالات
در آذربايجان جمهوري كه ميشود سبب وضع همين اما يابد ،
مورد نيز مركزي آسياي به نسبت ايران ژئوپوليتيك ديدگاه
.گيرد قرار توجه
براي زيادي بسيار اهميت اقتصادي ديد از خزر درياي -2
اين كرانهاي ملتهاي ميان همكاري سيستم يك و دارد ايران
و باشد داشته فراواني بهره آنان همه براي ميتواند دريا
در قدرت مراتبي سلسله نظام در را پراهميتي مقام ميتواند
پنج از يكي ايران.آورد وجود به سيستمي چنين براي جهان
اين در اساسي منافعي با است خزر درياي كرانهاي كشور
از عبارتند خزر درياي در كرانه هم كشورهاي ديگر.منطقه
.آذربايجان و روسيه قزاقستان ، تركمنستان ،
اضافه به) مترمكعب تريليون گازي 1/57 ذخاير داشتن با
جهان در را نخست مقام منطقه اين ،(روسيه گاز ذخاير
در خزر منطقه نفتي ، ذخاير بشكه ميليارد با 2/59 و داراست
چهار كم ، دست منطقه ، اين در.دارد قرار جهان در سوم مقام
.باشد ايران ويژه توجه مورد بايد اقتصادي و محيطي مسئله
:از عبارتند موارد اين
بخش در آن زوايد و نفتي مواد تمركز از ناشي آلودگي -الف
تا ميان 4 (تركمنستان) خاوري و (قزاقستان و روسيه) شمالي
اين (آذربايجان) باختري بخش در و است مجاز حد برابر 6
يافتن.ميرسد نيز مجاز حد برابر تا 16 حتي آلودگي
ميزان كاهش و آلودگي اين گسترش از جلوگيري براي راههايي
فوريت دريا اين در زيست محيط سلامت حفظ براي آن كنوني
(3).است كرده پيدا زيادي
در فراواني خسارت سبب كه خزر درياي آب سطح رفتن بالا -ب
در پژوهشي اثر يك.است شده كشور پنج هر كرانهاي مناطق
كه ميكند پيشنهاد (4)است قديمي "نسبتا كه فارسي زبان
سال صد هر كه است دورهاي پديده يك خزر آب سطح رفتن بالا
زمستان چند پي در بار ، يك سال تا 35 هر 30 يا و بار يك
اسلامي ، نخستين قرون جغرافيانويسان.ميدهد روي پرآب ،
سال در خزر درياي سطح كه دارند اشاره مسعودي ، همانند
.بود اقيانوس سطح از پايينتر متر ميلادي 9/30 1135
سال 1300 در ميزان اين كه دارد آن از حكايت ديگر اطلاعات
سال 1600ميلادي در.رفت بالا متر منهاي 5/14 تا ميلادي
سال 1806 تا و بود دريا اين كنوني سطح با برابر خزر سطح
دهه سالهاي در.يافت كاهش متر منهاي 25/22 تا ميلادي
سال 1976 تا و رسيد متر منهاي 26 به خزر درياي سطح 1920
قرار اقيانوس سطح از پايينتر متر منهاي 5/29 سطح در
كرد آغاز را رفتن بالا دوباره خزر سطح سال 1978 از.گرفت
ديگر ، گفته به (5).است رسيده متر منهاي 27 به اكنون هم و
بالا متر دو از بيش گذشته سال گذر 17 در خزر درياي سطح
شدن دگرگون از حكايت كه نيست دست در دليلي هيچ ولي رفت ،
برف و باران افزايش و خزر آبگير منطقه هواي و آب چشمگير
ما كه است شرايط اين در.باشد داشته سال اين 17 در آن
كاري خزر آب بيشتر رفتن بالا از جلوگيري براي نميتوانيم
دريا سطح رفتنهاي پايين و بالا اين عامل آنكه مگر كنيم ،
.بشناسيم را
دارد ادامه
|