قومي يادگار ;مردم فرهنگ
شوراهاي وظايف و اعضا تركيب
شد تعيين پرورش و آموزش
سال برگزيده فرهنگي پژوهشهاي
شد معرفي
زراعت دكتراي دانشجوي اولين
مدرس تربيت دانشگاه از كشور
شد فارغالتحصيل
اماكن دانشآموز ميليون يك
ميكنند غبارروبي را مذهبي
شد منتشر پوينده محمد كتاب
نمونه پژوهشگري " مختاري"
قومي يادگار ;مردم فرهنگ
پژوهش هفته مناسبت به سمناني پناهي استاد با گفتگو
ماه آذر تا 28 21- فرهنگي هاي وپژوهش
:اشاره
بيآلايش و ساده زندگي از عامه فرهنگ يا توده ادبيات
خواستها ، دهنده بازتاب واقع در و گرفته سرچشمه عادي مردم
از آنان آشكار و روشن برداشتهاي و آرزوها آرمانها ،
سويههاي ادبيات اين.آنهاست روزانه زندگي واقعيات
داستانها ، نواها ، آوازها ، سرودهها ، از گوناگوني
به برخي شايد.دربرميگيرد را...و متلها چيستانها ،
درخوري توجه از توده ، ادبيات كه ميپندارند چنين نادرست
در بايد.نيست بدان پرداختن شايسته و نبوده برخوردار
ويژه منطق مردمي ادبيات و فرهنگ كه شد يادآور اينان پاسخ
ميتوان آن ، از يافتن آگاهي و شناخت با كه داراست را خود
رسيد ، ملت يك درباره تاريخي و معرفتي بنيانهاي از برخي به
و نخورده دست عامه فرهنگ در مفاهيم از بسياري كه چرا
از را ويژهاي اجتماعي و تاريخي تحولات و مانده باقي بكر
.است نگذرانده سر
پناهي استاد با است گفتگويي ميآيد ، پي در كه مطلبي
;توده فرهنگ جنبههاي از يكي در كه ارتباط همين در سمناني
به سمناني پناهي.است شده انجام عاميانه ترانههاي يعني
بيان با عاميانه ترانههاي بويژه قومي ، ادبيات بررسي
آن تفاوتهاي آنگاه و پرداخته ايران فرهنگ از نمونههايي
نزديك سمناني پناهي استاد.است برشمرده رسمي ادب با را
و تاريخ و پارسي ادب زمينههاي در كتاب عنوان به 27
به وي اخير كتاب.است رسانده چاپ به ايران مردم فرهنگ
امسال ، بهار در نيز "ايران در سرايي ترانه و ترانه" نام
اين به را گرامي خوانندگان توجه.آمد بيرون چاپ زير از
شده انجام پژوهش هفته با همزمان كه ميكنيم جلب گفتگو
. است
ترانههاي مضامين در كوتاه مروري ما ، گفتگوي موضوع *
شايد كه سوءال اين به "لطفا آن ، از پيش اما ;است عاميانه
جهان در:كه دهيد پاسخ نباشد ، هم موضوع با بيتناسب
سادهتر ، زبان به و دارد كاربردي چه عامه فرهنگ امروز ،
است؟ مترتب آن بر فوايدي يا و فايده چه
عاميانه پاسخي ميتوانم من است ، عامه فرهنگ از سخن چون *
يا مادر:بپرسند شما از اگر.است سوءال يك خود كه بدهم
پاسخ دارند ، امروزتان زندگي در كاربردي چه پدربزرگتان
بود؟ خواهد چه شما
را پدربزرگمان و مادر يعني دو ، آن چيزي كه است اين حقيقت
كلمه هر نيست ، آسان چندان تعريفش كه ميسازد مربوط ما به
هم باز كنيم ، ادا توجيه و تعريف قصد به كه جملهاي و
خودمان وابستگي در را رازگونه "رابطه" آن نتوانيم شايد
.كنيم بيان مادربزرگ و پدر با
ديروزمان به امروز اتصال حلقه و ما گذشته ما ، هويت آنها ،
بيش خيلي كه هست معنايي عناصر ، و مفاهيم اين بينهستند
.است معنوي باشد ، مادي آنكه از
در عامه فرهنگ كاربرد باب در بگذريم ، كه كلي پاسخ اين از
بخش عمده هدف و غايي علت "تصادفا كه گفت بايد ما ، دوران
اين پديدههاي سودبخش و عملي جنبههاي ;عامه فرهنگ مثبت
.است فرهنگ
جذابيت و گيرايي ذهنيتي آن عامه ، نظر در ميدانيم چنانكه
;عملي فايده "اساساكرد حاصل سودي آن از بشود كه دارد
فرهنگ درخشان و متعالي جنبههاي از ارزش ، يك عنوان به
ناصر.نيست امروزي و خلقالساعه مدعا ، اين.است عوام
:كه ميكند قول نقل كه آنجا ،"الحكمئين جامع" در خسرو
و است فايدهپذيرنده زمين ، و فايدهدهنده آسمان ، :گفتند
مواليد و است زني چون ;زمين و مرديست چون مثل به آسمان
.زنند و مرد اين فرزندان حيوان ، و نبات از
:ميسرايد معني ، همين تكرار در كه ;مولانا و
خود در زن ، زمين و مرد آسمان
ميپرورد اين انداخت ، آن چه هر
او بفرستد گرمياش ، نباشد گر
او بدهد نم ، و تري نماند چون
كه ميبينم و - نميكنند بيان را خود ساخته بر انديشهاي
"ظاهرا دو ، هر قول مرجع و ميكنند قول نقل دو هر
و گرايشها حقيقت در بزرگ دو آن بلكه -است عامه آگاهيهاي
.ميدهند بازتاب را عامه پندارهاي
است عامه فرهنگ ذهني حركت بستر جاودانه ، و ژرف مفهوم اين
.داد تعميم آن پديدههاي تمام در را آن ميتوان و
و اثرات ميتوان بگذريم ، كه جهانشمول و عام ثمره اين از
برشمرد ، معاصر ملل براي عامه ، فرهنگ از را متعددي فوايد
كنم؟ اشاره آنها تاي چند به من ميخواهيد
.بود خواهد مفيد مردم از خيلي براي ميكنم فكربله *
تحليل مورد روشمند و درست در اگر عامه فرهنگ يادگارهاي *
عرضه را انكارناپذيري ارزشهاي گيرند ، قرار بررسي و
:ميكنم اشاره فهرستوار آنها از پارهاي به من.ميكنند
گرانبار تجربههاي از هستند ، ملي و قومي هويت عمده ، عامل
:عملي حيات در هم و ذهني زندگي در هم سرشارند ، زندگي
عدالتخواهي و ستيزي ظلم عناصر برانگيزانندهاند ، و محرك
فعال و قوي بسيار آنها در بهتر زندگي حصول براي تلاش و
از عمده طور به كه افسانهها ، و قصهها قهرمانان است ،
مردمي و بزرگ هدفهايي و سربرميآورند محروم طبقات ميان
-باشند ميتوانند دربند و اسير ملل حركتهاي الگوي دارند ،
قوي فوقالعاده آنها در تربيت و آموزش عنصر -بودهاند و
.آموزندهاست و ثمربخش وپرورش آموزش متوليان براي و است
طراحان است ، كودكان تربيت به مربوط آنچه در ويژه به
بارور و ذهن وحدت هوش ، پرورش براي فولكلوريك پديدههاي
خود از شگرفي قابليت و استعداد كودكان ، خلاقيتهاي ساختن
.دادهاند بروز
از بازيهايش ، و افسانهها ترانهها ، ضربالمثلها ،
تاريخي ، تحقيقات براي باارزش بسيار و ناپذير زوال منابع
دين ، عملكردهاي و تاثيرات هنر ، زبانشناسي ، پژوهي ، جامعه
و اجتماعي روابط پزشكي ، ملل ، ميان مناسبات اقتصاد ،
براي ديگر زمينههاي بسياري و اجتماعي و سياسي رخدادهاي
.ملتهاست راستين تاريخ تدوين
پيشرفت راه سد را مردم فرهنگ كه عده آن نظر با من *
حداقل كه ميپندارم اما نيستم ، موافق ميدانند ، جامعه
.است بازدارنده و خنثي منفي ، عامه ، فرهنگ عناصر از بخشي
طور همين.است قوي آنها در موهوم و خرافه عنصر ويژه به
است؟
اين و ندارد مطلق و ايجابي بافت شما سوءال كه ميبينم *
آن عامه ، فرهنگ از بخشي.است طور همين.است خوشبختي جاي
بار اين.دارد كرديد ، اشاره شما كه را منفي ويژگيهاي
به هم -...و تاريخ نثر ، شعر ، -رسمي ادبيات را منفي
-مثبت عناصر با مقايسه در منفي عناصر اما.دارد فراواني
اين از.ناچيزند بسيار -عامه ادب و رسمي ادب دو ، هر در
گاهي بخش ، اين پديدههاي از بسياري پنداشتن منفي گذشته ،
بنابر و است مطلقگرايانه و ناآگاهانه شتابزده ، واكنشي
.است علمي ارزش فاقد اين ،
مردم فرهنگ براي را خرافه نظير اصطلاحهايي مردم از برخي
هنوز ، كه حالي در ميبرند كار به غيرمسئولانه و راحت خيلي
داده دست به خرافه براي دقيقي تعريف آكادميك سطح در حتي
به علمي معيارهاي با مجهز ذهني با اگر واقع به.است نشده
عناصر همان از بسياري ميان از شود ، پرداخته مردم فرهنگ
درست.داد نشان را مثبت ارزشهاي ميتوان منفي ، ظاهر به
منفي ، و مثبت از -عامه فرهنگ پديدههاي همه كه است اين
و ضبط و ثبت -اخلاقي دستكاريهاي و افزودن و كاستن بيهيچ
آنچه.گردد تحليل و بررسي علمي مختلف جنبههاي از سپس
تعميم است ، مثبت آنچه و شود حفظ تاريخ موزه در است منفي
كه كنم عرض بدهيد اجازه هم را نكته اين -گردد تقويت و
كه است ميراثي گرانبهاترين و عزيزترين مردم ، فرهنگ
پند بايد ما.است واداشته حسرت و حيرت به را جهانيان
نامدار آشناي ايران و قصهشناس "مارزلف اولريش" پروفسور
جمع در تهران ، در پيش هفته چند همين كه را آلماني
خودتان ملي فرهنگ ارزش و قدر:گفت ايران فولكلورشناسان
كرد ، آن صرف بسياري زحمات بايد كه بدانيد و بدانيد را
.بشماريم غنيمت
فرهنگ در آن قلمرو و مضمون ما ، گفتگوي اصلي موضوع گويا *
بود؟ عامه
به پس است ، زندگي فرهنگ مردم ، فرهنگ كه آنجا از ببينيد *
عوام ، هنري و ذوقي آفرينشهاي در ميتوان زندگي گستردگي
قصه ، افسانه ، قالب در كه آنچه درون در.يافت دست مضمون به
رسوم و آداب فنون ، و حرف نمايش ، بازي ، متل ، مثل ، ترانه ،
تمامي در زندگي درميآيد ، جلوه به مردم فرهنگ از
.دارد جريان خود واقعيتهاي
و معنا و ميشوند تركيب هم با گستره اين در عمل و پندار
.ميسازند را زندگي هدف
مضمونها بررسي در سهولت براي عامه فرهنگ پژوهشگران اما
هر و اصلي مقوله چند به را فولكلور موضوعي ، زمينههاي و
تقسيم متعدد فرعي شاخههاي به را مقولات از كدام
اين اجزاي ،(Burn S. C) برن.اس.سي:مثلا.كردهاند
عرف و باورها:الف:يعني ;اصلي مدخل سه در را تقسيمبندي
و ترانهها و داستانها:ج رسوم ، و آداب:ب ،..عادات و
متعدد موضوعات به را مدخل هر و داده قرار...و متلها
گونههاي ميتوان كه است روشن.است كرده تقسيم فرعي
كدام هر محورها اين.داد صورت را تقسيمبندي از متعددي
.هستند مضمون صدها حامل
بايد "الزاما ميرود ، مردم فرهنگ سراغ به كه كسي *
باشد؟ داشته نظر در را مشخصي الزامات و چارچوبها
در مادي فرهنگ و معنوي فرهنگ يعني ;اصلي مقوله دو *
حيات جلوههاي.است آميخته درهم عامه ، آفرينشهاي ساختار
پيدا معنا معتقدات و رسوم و آداب صورت به كه ;مردم معنوي
مصرف ، و توليد كار ، كه ;آنها عملي زندگي با ميكند ،
هنريشان ثمرات در و است خورده پيوند هستند ، آن مصاديق
.است شده مترنم عاطفيشان واكنشهاي در و يافته تبلور
كه آنجا از.داشت نظر در بايد كه است مهمي نكته اين
دربرشماري است ، تجربه زاده ملل ، تمام فولكلوريك نمودهاي
غالب عنصر كه سنتها ، بر بايد عامه فرهنگ موضوعي وجوه
.گردد مبذول ويژهاي توجه هستند ،
كه جامعهاي سيماي از عوام ، آثار در نفوذشان و سنتها
واقعيتر و روشنتر تصوير شد ، زاده آن در فولكلوريك اثر
.ميدهند دست به
و كار.مييابد بازتاب عملي زندگي شيوه مادي ، فرهنگ در
آن ، ابزار و توليد روابط آن ، جاذبههاي و دشواريها
و زندگي ناهمواريهاي از ناشي انفعالات و تاثرات
:ميدهد نشان رخ گزندهاي صراحت با نابرابر ، رابطههاي
زوره و جبر مو ، رفتن بو بيا
شوره آب مو ، خوردن چايي كه
اومد خواهم دلبر ، تو ، ديدار به
سموره باد شب و است گرم روز كه
***
عشق ، از رنگارنگي برجلوههاي مضمون معنوي ، فرهنگ در
مذهبي معتقدات و باورها.است متكي وحدت و آرزو اميد ،
:است پاك و صاف دلهاي و بينشها زيربناي
ناشماره خطش كه قرآني به
ذوالفقاره تيغش كه مولايي به
برندارم عشقت سوداي از سر
پايداره (ص)محمد دين تا كه
اخلاقيات ، بر عوام ، هنر نمونههاي از بسياري در معنويت
:مييابد تعميم منشها و جهتگيريها
بست دل و داد دل كسي با كه كسي
دست كشه نميتونه آسوني به
ببندن ره را شدن آمد اگر
بست توان كي محبت راه همون
است ممتازي وجوه از عامه فرهنگ آثار مضامين در معنويات
.ندارد پاياني كه
سخن عامه ادب و رسمي ادب گذاريهاي اثر و رابطهها از *
بگوييد؟
درهم.است عوام فرهنگ و گنجينه رسمي ، ادب اساسي آبشخور *
قابل مقولهاي رسمي ادب با عامه ، فرهنگ مضامين آميختگي
.مينمايد دشوار امر ، بادي در آنها كردن جدا و است تامل
و افسانهها و داستانها مبناهاي و اشارات با آشنايي بدون
و نشانهها از بسياري مفاهيم درك فولكلوريك ، آگاهيهاي
به مربوط داستانهاي.است دشوار ادبي كنايههاي و مثالها
از بسياري زايش مباني و پيامبران قصص ملي ، حماسههاي
و بازسازي حقيقت در يا.است عامه فرهنگ ادب ، منظومههاي
ادب قالب در كه است ، فولكلوريك افسانههاي بازآفريني
.است درآمده رسمي
خود اشارات در رسمي ادب.است متقابل البته رابطهها اين
متجلي را عوام رسوم و آداب به مربوط آگاهيهاي از بسياري
شده فراموش يادگارهاي بازجستن راه فرا چراغي و ميسازد
.برميافروزد
نظامي ، فردوسي ، :مشخص بطور و ;ايران ادب بزرگان از بسياري
از گستردگي به خود آثار در مولوي و سعدي خاقاني ،
معنوي ، و مادي فرهنگ پهنه در عوام هنري و ذوقي آفريدههاي
مايه در شاهنامه داستانهاي از شماري.جستهاند بهره
از گرتهاي فردوسي و شدهاند پايهريزي عاميانه روايات
.است ساخته داستانها آن مضامين چاشني را عاميانه باورهاي
اردشير اردشير ، و گلنار رودابه ، گشتاسب ، :داستانهاي مثل)
ويژه به و مهركنوشزاد دخترك و شاپور اردوان ، دختر و
گنجهاي در نظامي (.بهرام به مربوط داستانهاي از بسياري
-اسلام از بعد و قبل -ملي روايات گنجينه از خود ، پنجگانه
الاسرار ، مخزن بيستگانه مقالتهاي دراست جسته بسيار سود
پير ، دشمن با جوان ملكزاده ظالم ، پادشاه:حكايتهاي
ماجراي باز ، و بلبل مريد ، و پير مجروح ، كودك ماجراي
فرهنگ منابع از...و محرم با جمشيد حلاق ، و الرشيد هارون
.شدهاند چين دست عامه
شوراهاي وظايف و اعضا تركيب
شد تعيين پرورش و آموزش
پرورش و آموزش عالي شوراي تصويب با
و آموزش شوراهاي وظايف و اعضا تركيب:فرهنگي - علمي گروه
تصويب به تهران شهر پرورش و آموزش شوراي و مناطق پرورش
.رسيد پرورش و آموزش عالي شوراي
اين براساس ;پرورش و آموزش وزارت عمومي روابط گزارش به
شهر از غير) كشور مناطق پرورش و آموزش شوراي اعضاي مصوبه
و آموزش كل مدير حكم با كه است نفر تا 15 13(تهران
پرورش و آموزش مناطق در و ميگردند منصوب استان پرورش
مجلس تصويب با كه دارند را اختياراتي و وظايف همان كشور
محول شهرستان پرورش و آموزش شوراي عهده به اسلامي شوراي
.است شده
و تركيب تهران ، شهر خاص ماهيت دليل به گزارش ، اين برپايه
.است نفر تهران 19 شهر پرورش و آموزش شوراي اعضاي تعداد
و وظايف عهدهدار خود خاص تركيب با شورا اين همچنين
اسلامي شوراي مجلس مصوب شهرستان و استان شوراي اختيارات
.بود خواهد
سال برگزيده فرهنگي پژوهشهاي
شد معرفي
;پژوهش هفته از روز نخستين با همزمان
فرهنگي پژوهش معرفي دوره سومين مراسم:فرهنگي علمي گروه
بينالمللي ، برگزيده فرهنگي پژوهش دوره نخستين و برگزيده
از شماري و اسلامي ارشاد و فرهنگ وزير حضور با ديروز
.شد برگزار وحدت تالار در كشور محققان و پژوهشگران
و فرهنگ وزير پژوهشي معاون و مقام قائم جامعي مسجد احمد
پژوهشهاي بخش شدن افزوده مراسم ، اين در اسلامي ارشاد
از را اسلام و ايران حوزه در بينالمللي برگزيده
.دانست دوره اين ويژگيهاي
يك را دوره اين در فرهنگي پژوهشهاي ارزيابي كار:گفت وي
.است داده انجام مرحله سه در نفره هيات 60
حقوق و موقعيت تثبيت پژوهش ، فرهنگ توسعه جامعي ، مسجد
و سياستگزاري در پژوهشها نتايج بكارگيري پژوهشگران ،
مهمترين از را پژوهش بخش اطلاعرساني كردن متمركز
پژوهشهاي معرفي دوره برگزاري باعث كه دانست محورهايي
.است شده سال فرهنگي
و فرهنگ وزير مهاجراني ، عطاءالله سيد دكتر مراسم اين در
اهداء آنان به را برگزيده پژوهشگران جوايز اسلامي ارشاد
.كرد
محسنيان مهدي دكتر كار اسلامي ، كشورهاي در جمعي ارتباط
محمدي ، هادي محمد كار كودكان ، ادبيات نقد شناسي روش راد ،
كار ايران ، براي قمري هجري ماههاي هلال روءيت سراسري طرح
پژوهشهاي راد طارمي حسن و باقري محمد صياد ، محمدرضا
سال برگزيده فرهنگي پژوهش معرفي دوره سومين برگزيده
.بودند
سه بينالمللي برگزيده فرهنگي پژوهش دوره نخستين بخش در
اثر ايران ، در قومگرايي و قوميت" عنوانهاي با پژوهش
مزديسناي مذهب در سياسي انديشه تكوين احمدي ، حميد دكتر
الاسرار مخزن در تحقيقي و فكوري ناصر دكتر اثر ساساني ،
.شدند برگزيده وورش ، رناته دكتر خانم كار نظامي
زراعت دكتراي دانشجوي اولين
مدرس تربيت دانشگاه از كشور
شد فارغالتحصيل
كشور زراعت رشته دكتراي دانشجوي اولين:فرهنگي علمي گروه
شبانه حرارت درجه اثرات" عنوان تحت خود رساله از دفاع با
در قند چغندر فيزيولوژي و كيفي كمي ، خواص بر نور شدت و
.شد فارغالتحصيل مدرس تربيت دانشگاه از "مغان دشت
پايينبودن معضل حل هدف با خود تحقيق در يداللهي عباسعلي
اقليمي عوامل بررسي به مغان دشت قند چغندر عيار درصد
شدت كاهش و شبانه دماي بالابودن كه ساخت مشخص و پرداخت
ابري روزهاي تعداد فراواني دليل به مغان دشت روز در نور
دشت قند عيار درصد پايينبودن باعث محيط بودن شرجي و
.است مغان
دو مساحت به مزرعهاي در و 73 زراعي 72 سال دو طول در وي
كنترل سيستم داراي گلخانه عدد احداث 24 به اقدام هكتار ،
نور شدت و شبانه حرارت درجه اثرات بررسي به و نمود شده
و كولرهايگازي از استفاده با شبانه برودت ايجاد طريق از
فلورسنت لامپهاي از استفاده با روز در نور شدت افزايش
.نمود بودند ، خودكار سيستم به مجهز كه
قند چغندر فيزيولوژيكي و كيفي كمي ، بررسيهاي از پس محقق
آن رابطه و رشد شاخصهاي محاسبه براي فرمول دو مغان دشت
اقليم در شهريور و مرداد تير ، ماههاي در قند عيار با
قند چغندر عيار افزايش به نيل براي مغان دشت مديترانهاي
.آورد بدست
اماكن دانشآموز ميليون يك
ميكنند غبارروبي را مذهبي
يك شعبان ، ماه آخر دهه ايام با همزمان:فرهنگي علمي گروه
دانشآموزي تشكيلات عضو پسر و دختر دانشآموز ميليون
تربيتي -فرهنگي كانونهاي و انجمنها و فرزانگان پيشتازان ،
شركت مذهبي اماكن و مساجد عطرافشاني و غبارروبي طرح در
و مسئوليتپذيري روحيه تقويت هدف طرحبا اين.ميكنند
نيز و دانشآموزان اجتماعي مشاركت و تعاون روحيه ايجاد
.ميشود اجرا مذهبي اماكن و مساجد با آنان پيوند تقويت
شد منتشر پوينده محمد كتاب
و بشر حقوق جهاني اعلاميه" كتاب گذشته روز كه حالي در
شده نشر بازار روانه "پوينده محمد" ترجمه با "آن تاريخچه
.نيست دست در نشاني هنوز اثر اين مترجم از است ،
نمونه پژوهشگري " مختاري"
ادبيات رشته اول سال دانشجوي كه هنگامي سال 65 ، اواخر
از مايهاي - شاد روحش كه - استادان از يكي بودم فارسي
سبب بدين و بود ديده - دوستان از يكي و من - ما در علاقه
در - هست و - بود سالها كه استادي به كرد معرفيمان
.ميكرد پژوهش فارسي زبان متون ساير و شاهنامه زمينه
اهل من.شدم آشنا مختاري محمد با كه بود بار نخستين آنجا
آشنا مختاري محمد شخصيت از وجه اين با و نيستم سياست
را مختاري پژوهش و متون در علاقه عرصه در اما.نبودهام
نيز و اسطوره از او عميق دانش.يافتم عالي نمونه يك
ما ، متعارف و معمولي پرسشهاي به تا ميشد باعث شاهنامه
در اوبدهد غيرمتعارف و برانگيز تامل پاسخهاي همواره
خود ، كار ميز پشت ساعتها و بود صبور تحقيق امر
زيرورو را مختلف متون به مربوط فيشهاي و يادداشتها
.كند روشن را نكتهاي تا ميكرد
جامعه كه است ستمي كنم اشاره بدان ميخواهم اينجا ، آنچه ،
بعدها.ميدارد روا اصيل پژوهشگران بر ما فرهنگي - علمي
اساتيد محضر از تا آمد پيش من براي بسياري موقعيتهاي
نشستهاي و همايشها همه ثابت پاي كه آنان نيز و سرشناس
.كنم استفاده هستند ، كشور خارج و داخل
درس شاهنامه دانشگاه در كه آمد پيش موقعيتهايي همچنين
اين از بسياري كه بگويم ، ميتوانم ترديد بدون.بدهم
.بودند مختاري محمد نزد تلمذ شايسته سرشناس اساتيد
همه ميان در كه - بيوجه فرصتطلبي و نامراد روزگار
اجتماعي و سياسي مسائل برخي نيز و - است جاري ما اقشار
را خود اول درجه پژوهشگران قدر ما تا است شده باعث
.ندانيم
سياسي لحاظ به اتفاقا كه - پژوهشگر اين مرگ چون و چند از
.نيست دست در دقيقي اطلاعات هنوز - ميشد محسوب دگرانديش
مهم را اينچنين حوادث برخي تكرار كه آنان برخلاف اما
ميدهند قرار بررسي مورد منفردا را آنها و نميكنند تلقي
ميدانند ، تضعيفخود مايه ديگر اشكال به را مساله طرح و
است لازماست نگران بسيار كشور ، علمي و فرهنگي جامعه
بر وعلاوه شود گذاشته مردم عموم اختيار در كافي اطلاعات
.شود داده مردم به لازم هشدارهاي لازم ، امنيتي اقدامات
خوانساري علي
|