گلهاي نهاني رازهاي
آفتابگردان
نقاشي شور
گلهاي نهاني رازهاي
آفتابگردان
آريا نگارخانه در "شهلاپور سعيد" آثار نمايشگاه به نگاهي
نقاشي آثار از نمايشگاهي برپايي شاهد گذشت كه هفتهاي در
.بوديم آريا نگارخانه در "شهلاپور سعيد" مجسمههاي و
هنرهاي دانشكده از مجسمهسازي رشته فارغالتحصيل شهلاپور
در مجسمهسازي و هنر تاريخ تدريس به سالها و زيباست
و پرداخته تزييني هنرهاي دانشكده و زيبا هنرهاي هنرستان
و تهران در گروهي و انفرادي نمايشگاه در 19 تاكنون
گذارده نمايش به را خود مجسمه و نقاشي آثار ديگر شهرهاي
كرده تهيه گزارشي نمايشگاه اين از "گيس سام بنفشه".است
:ميخوانيد كه است
كه است كاري دشوارترين ممكن شيوه هر به بصري تصورات بيان
مقصود به و شود موفق آن بر توانسته بيگاه و گاه انسان
گاه و كابوس گاه كه داريم خيال عالم در آنچهبرسد
يابد عينيت بگيرد ، جان كه ميخواهيم "غالبا است ، رويايي
لذتبخش ذهنيات يافتن عينيت.باشيم افكارمان بيننده ما و
كه شده موفق هنرمند.است آمده پديد رو اين از هنر و است
روءياها و كند نقد كند ، لمس بشنود ، ببيند ، را خود افكار
...دهد قرار منتقدان نگاه پيش را خود كابوسهاي و
رنگهاي كه بزرگ بومهاي ميگذريم ، كه نمايشگاه ورودي از
به را نگاهمان شده كشيده آنها بر پارچههايي تكه چون تند
هالهاي كه حالي در تيره خطوط با چهرههايي.ميگيرد خود
در بزرگ ، قابي ميان از و كرده احاطه را آنها سفيد رنگ از
آنان گويي ميكنند ، نگاه ما به تند آبي رنگ ميان برگرفته
در.شدهاند خيره جهانيان ما به و ديگرند دنيايي در
كه سطحي بر.برداشتهاند ستايش سربه اجسامي ديگر قابهاي
تكههاي رنگي ، گوي چند شده ، يكي بوم انتهاي با آن انتهاي
حتي يا درختي يا نهالي نظر به كه استوانههايي و پارچه
زمينه روبه و بيننده به پشت آينه و ايستاده انساني مايه
از بيش آبي تند فضاي اين آثار غالب در.دارند آبي تند
رنگ كه حالي در و است داده اختصاص خود به را بوم از نيمي
دوران از چشمها واميدارد حركت به ناخودآگاه را چشم آبي
مينگرد پايين به تابلو بالاي خالي نيمه فضاي در آبي رنگ
نيمه به دوباره و ميرسد بيانتها سطح روي اجسام به و
.ميگردد باز رنگ آبي
را تعادلي آثار در مكمل رنگهاي از ناخودآگاه استفاده
به را اثر پايين و بالا نيمه توازن و است شده موجد
"شهلاپور".است بخشيده جان وملايم تند رنگهاي كارگيري
و حسي كه چرا ميبيند اثر متشكله عناصر ديگر چون را رنگ
كارگيري به خود ، اذعان به و ميكند كار فيالبداهه
را نقاشي او.است ارتباط در او روح تلاطم با رنگها
را خود دريافت مستقيم غير نقاشي كه ميداند بازي گونهاي
ميداند بيان عامل را رنگ اوميكند منعكس پيرامون ، از
از پس و است مرتبط اثر مضمون با رنگ هر بردن كار به كه
خود مفهوم آكادميك اصول طبق رنگها انتخاب كار ، ساليان
حس بنابر و شده شرطي نقاش.ميدهد دست از نقاشي براي را
ميدهد قرار كاغذ يا بوم بر جابهجا را رنگها خود درك و
قانونمندي بيهيچ ميشود پديدار رنگها ميان كه كنتراستي
.است شده ايجاد شدهاي تعيين پيش از اصول و
پررنگ خطوط ، تند رنگهاي كارگيري به شهلاپور آثار در
بازي و ميبخشد ، قوت را وجودش دوام كه موجود هر پيرامون
به را ما ناپيداست بيننده چشم در آن تابش منشاء كه نوري
در.است امپرسيون مكتب پيرو وي كه مياندازد تصور اين
.دريافت را نقاش مقصود نميتوان نگاه نخستين با آنكه عين
اين "مثلا كه دريابيم و ببينيم كه نيست گويا چنان نقشها
داده قرار دختركي دست در را آن نقاش كه است چاي فنجان يك
آسماني هم اين و است رودخانه هم اين و است دشتي هم اين و
.ابرآلوده
روز شرايط تابع كه ميداند مدرن نقاش يك را خود شهلاپور ،
نقاش يك عنوان به كه است معتقد وي.است زمان هواي و وحال
سر پشت را هنري مكاتب تمام قرن 21 ، به ورود آستانه در
خواست چه هر آن از ميتواند كه گنجينهاي بهسان دارد
است نقاشي او كه ميگويند وي ودوستان نقاشان.كند برداشت
.ميرود پيش هم آبستره مرز تا اوقات گاهي كه فيگوراتيو
بد و خوب خاطرات نگاشتن مثابه به را نقاشي فرايند او
و نقاشي -آثارش فيگورهاي كه ميخواهد.ميداند زندگي
و مستنداند هم كه ببينيم چهرههايي سان به را -مجسمهها
تعداد يك داشتن واسطه به كه رنگي لكههاينيستند هم
.ميكنند تداعي را انساني چهره ما براي عناصر
باور اين بر اوميكند تاكيد صحيح بصري شناخت بر نقاش
ظاهر به كه آن واسطه به و 17 قرن 16 نقاشي اثر كه است
كه مييافتيم در سريع آن بر نگاهي با و بوده فهم ساده
تنبل را تخيل كه دارد را آن خطر هستيم چيز چه تماشاگر
اكنون كه قرن 20 تجسمي آثار خصيصه كه حالي در كند
وادار تخيل كه است آن ميكنيم سپري را آن واپسين سالهاي
قوي بصري شناخت از اگر ديگر سوي از.ميشود فعاليت به
گلهاي نهاني رازهاي به ميتوانيم حتي باشيم برخوردار
.يابيم آگاهي "گوگ ون" آفتابگردان
پازل قطعه اولين كه ميبيند پازل يك سان به را نقاشي او
جستوجوي به ناخودآگاه ميگذاريم تخته بر كه را
نيز نقاشي.برميآييم آن به قطعه شبيهترين و نزديكترين
رنگي لكه كاغذ ، صفحه يا بوم بر رنگ لكه هر كه است چنين
.ميكند تداعي را ديگر حجمي حجم هر ميكند ، تداعي را ديگر
..
.گرفتهاند جان گونه همين به نيز وي برنز و چوب مجسمههاي
ياد به را ما كه بزرگ و كوچك حجمهاي مشترك خصيصه
اين كردن برجسته با شايد.مياندازد انساني چهرههاي
و نقاش يك را او بتوان شهلاپور آثار مشخص ويژگي
.كرد معرفي مكتبسمبوليسم از مجسمهساز
كبوتري ميبايد درابتدا "صلح جاي به كبوتر" معروف مثال
نيز شهلاپور آثار كند ، تداعي ما براي را صلح كه باشد
از سال ميليون چند از بيش كه انساني وجود.است گونه همين
.است شده ما براي تداعي اين ساز سبب ميگذرد عمرش
نقاشي شور
ايراني محمدرضا برگزيده آثار و زندگي
حمايت بهرام مهندس:كوشش به
تهران 1376:اول چاپ
منتخب آثار و زندگي از ماهه تكاپوي 18 يك حاصل نقاشي شور
است كشورمان معاصر نقاش ايراني ، محمدرضا شادروان نقاشي
مرحوم.شتافت باقي ديار به سال 1373 در متاسفانه كه
را خود دين تمام شايستگي با كوتاهش ، عمر وجود با ايراني
وزش از نشان تابلويش هر كه نقاشينمود ادا كشورش هنر به
جلوههاي تبلور و دارد زيبايي و احساس نسيم روحافزاي
سالهاي در ايراني.است كننده مجذوب آثارش ، در شرقي هنر
معاصر نقاشان آثار از نظيرهنگاري به زيادي گرايش آخر ،
ازنقاشان اثر چند او و بود كرده پيدا جهان "روشنگر"
نورمن نيز و فرزتا فرانك وايت ، آندرو امريكايي ، روشنگر
نظيرهنگاري از و كرد انتخاب خود تمرين براي را راكول
تصوير به و طبيعت در پژوهش و جستجو.ميبرد لذت آنها
زندگي و تلاش و كار از دلنشين و زيبا صحنههاي كشيدن
انساني حالات نمايش نحوه و چهرهسازي در مطالعه و روستا
آثار در ديدن تجربه.است ايراني ماندگار كارهاي از
به.است طبيعت در ديدن تجربه از يافتهتر پالايش ايراني
با ميتوان كه اوست چون نقاشاني تجربه با دليل همين
.كرد نگاه طبيعت به حساستر و آموختهتر نگاهي
اختصاص آبرنگ و روغن رنگ برگزيده آثار به كتاب اول بخش
را كتاب دوم بخش مدادي طرحهاي برگزيده آثار و يافته
و دوستان از برخي نوشتههاي و آثار زندگي ، .ميدهد تشكيل
آخر در فرانسه و آلماني انگليسي ، زبان سه به صاحبنظران
.است آمده مفصل طور به كتاب
روانه صفحه در 334 درخور آرايشي و گلاسه كاغذ با كتاب
.است شده نشر بازار
كتاب معرفي
|
ايران كوههاي
كسرائيان قدرتالله:از عكسهايي مجموعه
تومان قيمت 7000 /زمستان 1376 اول چاپ /چشمه نشر:ناشر
طبيعت و زيبا و متنوع كوههاي داشتن به ايران ما سرزمين
صداي مجموعه ، اين عكسهاي مشاهده هنگام.است شهره دلنشين
پهنه بردوش ، كولهباري با كه ميشنويد را عكاس نفس
.است درنورديده را كوهها قله و دشتها
هر كوهستان چهره كه وجودي با -مناسب ديد زاويه انتخاب
شكارچي بسان عكاس كه دشوار است كاري -ميشود دگرگون لحظه
همدلي بگيرد ، انس آن با بنشيند ، لحظهها كمين در بايد
.كشد تصوير رابه لحظهها تا بپويد و بفهمد و كند
شناساندن جهت در است تلاشي كتاب اين تصويرهاي مجموعه
انگيزه آن بوسيله كه كشورمان كوههاي شكوه و زيبائيها
كوهها.است شده زده دامن طبيعت با دوستي و كوه به رفتن
شهرها سيماي تغيير عليرغم كه منطقهاند هر ثبات با بخش
شرايط و ميمانند برجا پا صورت همان به هميشه روستاها ، و
.ميبخشند تداوم را اقليمي
ديار و شهر هر كوههاي رشته و قلهها كه است چنين اين
دماوند تصوير و هستند سرزمين آن شناخت براي نشانه بهترين
زنده را ايران ياد جهان ، هرجاي در ايران ، پرچم همچون
آغاز دماوند آفرين غرور قله با نيز كتاب اين.ميكند
.ميشود
(تاجاسك بوشهر از) جنوب
نشرچشمه ، :ناشر /عرشي زيبا:متن /كسرائيان نصرالله:عكس
تومان قيمت7000 /پائيز 1376:اول چاپ
درباره كشورمان آشناي و پرسابقه عكاس كسرائيان ، نصرالله
مديحهاي نه "جنوب":ميگويد جنوب در عكسهايش مجموعه
دسته آن براي دلتنگي احساس نه و نفتكشهاست جنگ درباره
و است آفتاب جنوب.نميدارم دوست كه چيزهايي و سنتها از
اين دلبسته مرا كه است عاملي ازسه يكي آفتاب و گرما
معماري آفتاب ، جز البته من براي جنوباست كرده جغرافيا
هست ، هم بوشهر كوچههاي پس و كوچه در رفته دست از شگفت
چربشان و پهن برگهاي با است زنگي گارم غريب درختان جنوب
درياي موج دارد ، خود جاي كه هم دريا.تيره سبز رنگ به
همه و هند اقيانوس آن در كه است امواجي طنين حاصل جنوب
همه و دريا اين قلب تپش جنوب ميآيد ، پديد درياها امواج
...مرتبطند آن با كه است درياهايي
و معماري نيز و تلاش و كار چشماندازي ، چنين با عكاس
به را كشورمان جنوب زيبائيهاي و زندگي در جاري سنتهاي
تركمنهاي كسرائيان ، از اين از پيش.است كشيده تصوير
شمال و تهران نيز و ايران عشاير ايران ، كردهاي ايران ،
.است منتشرشده و چاپ
|
|