ايستگاه گورستانها ، سريال
!دوستي آژانس
اجازه نه ميكنند ، استخدام نه
!ميدهند استخدام
به مهندسي نظام قانون بيمهري
تكميلي تحصيلات
متشكريم ، رسيد شما عكسهاي
ايستگاه گورستانها ، سريال
!دوستي آژانس
سيما ، در سريالي تماشاي براي نيست لازم ديگر پس اين از
دهيد تغيير را خود شام برنامه شب هر و بگيريد نظر در وقت
و كيك و پفك انواع سريال يك شروع تا شويد مجبور يا و
آن يا و شكم كردن كوچك ابزار يا و ماكاروني و كلوچه
اينها از بعد تازه نماييد ، ملاحظه را فروش موكت اسبسوار
از اسامي ، مشت يك و را برنامه گوينده سخنراني هم
رهگذران و نظافتچيها تا گرفته بازيگران و كارگردانان
در فيلمبردار غفلت بخاطر سروكلهشان ، خوششانسي از كه
اين ديگر !هرگزباشيد نظارهگر بايد افتاده فيلم كادر
گورستان به سري است كافي فقط بلكه نيست ، احتياج چيزها
هم و باشيد اموات حال جوياي هم تا بزنيد منزلتان نزديك
بيبديل و بديع صحنههاي شاهد واسطه بدون و زنده بصورت
اجراي با را عاطفه اوج كه اينجاست شويد ، سريالها
خود گوش به كلمات جانسوزترين با و شيون اركستر جديدترين
اقدام اين "مسلماديد خواهيد خود چشم به و شنيد خواهيد
ديگر و بزنيد نشان صد تير يك با ميشود موجب صرفهجويانه
دستي يك ميتوانيد "اصلا نكنيد ، پيدا تلويزيون به نياز
بعد و برسانيد بفروش مناسب قيمت با و بكشيد آن سروروي به
پس نيست شما خانه در وسيلهاي چنين چون كه كنيد ادعا هم
!گردد حذف شما برق فيش از سيما و صدا آبونمان هزينه بايد
پيدا گورستان به گرايش كارگردانها همه ديگر روزها اين
پياز رسيدهاند نتيجه اين به هم طنزپردازان حتي كردهاند
فكر هيچ شما راستي !گورستانهاست در طنزشان واقعي داغ
باشد؟ داشته ايستگاه گورستان در هم دوستي آژانس ميكرديد
هرگز اما بپذيريم ميتوانستيم را غسالخانه تا حداكثر ما
بر را گورستان بقيه ، مانند هم جماعت اين نميكرديم تصور
و دارد هم حسني يك كار اين البتهدهند ترجيح ديگر جاهاي
دل به هراسي مردگان ذكر و قبرستان از كسي ديگر اينكه آن
حتي را به شكلات مانند را مرگ مقوله و داد نخواهد راه
.كرد خواهد هضم
همه اين خلايق دارند اعتقاد هنري سرويسهاي اين شايد
كشيده سبز كمربند اطرافشان بر و دارند ، تفريحگاه و پارك
و آنهاست استراحتگاه بستر طبيعت زيباي سينهكش و شده
هستند ، شادمان و خوشحال كافي اندازه اينكهبه بالاخره
مكانهاي اين در فيلمهايشان از ندارد لزومي ديگر پس
ملاحظه لذا.كنند صحنهبرداري تكراري البته و مسرتبخش
يك با كه داد حق آقايان اين به بايد كه ميفرماييد
كليشهاي سوژههاي دنبال به خرج بدون و ساده استدلال
و اسباب كند سريال ساخت هواي دلشان وقت هر و نروند
شوند گورستان نزديكترين راهي تا بردارند را اثاثيهشان
اقدام يك با آنجا در كردن بيتوته روز چند با هم بعد
خلق را عاطفي صحنههاي پراحساسترين مدرنيزم "كاملا
از را خنده واژه هميشه براي بيننده هر كه طوري نمايند ،
بر را اشك جويبار و ببيند شده فراموش خود لغتهاي قاموس
.سازد جاري زدهاش بهت گونههاي
روز هر كه كردهاند گناهي چه مردهها اين بگويد نيست كسي
اينها "اصلا انگاري دهند؟ پس تقاص همه اين بايد
آخر.ندارند استراحت به احتياج و نمردهاند
عرصه كافي اندازه به كه مردم حصر و بيحد خانهسازيهاي
همسايگي اكراه با و بود كرده تنگ اموات بر را گورستانها
چه دستها به دوربين اين ديگر حال بودند پذيرفته را آنها
نشان و خط آنها سنگفرشهاي بر روز هر كه ميخواهند
ميكنند؟ جاركشي بطرفشان آدم همه اين با و ميگذارند
از قريب عن آنها و ماند نخواهد بيجواب هجوم اين "مسلما
و برداشت خواهند را قبرهايشان سنگ و رفت خواهند در كوره
كه است موقع آن.گشت خواهند ديگر جاي دنبال به آسمان در
اين بايد و نميشود پيدا فيلم تهيه براي گورستاني ديگر
به مردم كردن سرگرم و خود نشدن بيكار براي سريالچيها
!كنند سفر ديگر كرات
قم -تيموري محسن
اجازه نه ميكنند ، استخدام نه
!ميدهند استخدام
و شدم پذيرفته سال 64 كنكور در فراوان تلاش و سعي از بعد
دو خدمتي تعهد ابتدا پرستاري ديپلم فوق مدرك اخذ براي
بند ترتيب اين به و شد گرفته من از تحصيل مدت برابر
رويم به ديگر مشاغل تمام راه تا شد زده برپاهايم محكمي
را انساني نيروي طرح سال يك مدرك اخذ از بعد.شود بسته
كارشناسي -كارداني كنكور در و داده انجام نيت خلوص با
.شدم قبول سال 1368 در كرده شركت
شدم ، پرستاري ليسانس مدرك گرفتن به موفق كه سال 1370 از
چون طرف يك از اما ، .بودم كار كردن پيدا دنبال دربهدر
سازماني هر به نميتوانستم داشتم پرستاري خدمت تعهد
تعهد من از كه وزارتخانهاي ديگر طرف از و كنم مراجعه
.نداشت مرا جذب توانايي بود گرفته خدمت
اولويت كه ميشود قيد استان استخدام اطلاعيههاي تمام در
از اينجانب سكونت محل شهرستان براي و است بومي افراد با
نشده صادر پرستاري استخدام مجوز هيچ حال به تا سال 1370
كار درخواست وجود با بودن ، غيربومي دليل به ما و است
.نداريم جايي شهرستانها ساير در محروم ، درمناطق
پرستاري امور به اينجانب مشكلات اين به توجه با
يك به خود خدمت تعهد انتقال متقاضي و مراجعه وزارتخانه
به" ذكر با كه شدم پرورش و آموزش مانند ديگر وزارتخانه
من تقاضاي با "پرستار به وزارتخانه شديد نياز دليل
مرا جذب شديدتوانايي نياز اين وجود با ولي نمودند مخالفت
.ندارند
دنبال به دربهدر من و نميرسد پايان به اينجا من دل درد
كردهام گم كارگزيني اتاقهاي در را جوانيام كه استخدام ،
با تناسبي هيچ كه قراردادي كاري شدم موفق سال 1375 در
آزاد دانشگاه واحدهاي از يكي در ندارد تحصيليام رشته
دو بودم چشيده سالها را بيكاري تلخ مزه چون و كنم پيدا
اعتراض گونه هر برابر در كه كاري ولي چسبيدم ، آن به دستي
"شفاها دستمزد بدون اجباري كار اضافه و حقوقي جدول به
هستم كنجكاو بسيارميشوم قرارداد لغو و اخراج به تهديد
اين از اطلاع با اسلامي آزاد دانشگاه محترم رياست بدانم
فرد ، استثمار از غير كه تابعه واحدهاي از يكي در كار نحوه
تدبيري چه گذاشت ، آن روي نميتوان اسمي هيچ
.ميانديشيدند
ساير و كشور اجرايي مقام بالاترين به نامه اين در من
ايران تمام در من ميگويم و ميبرم شكوه دلسوز مراجع
به پهناور كشور اين در الان و گشتم كار دنبال به دربهدر
نيست؟ فاجعه يك نتيجه اين به رسيدن آيا.رسيدهام خط آخر
محفوظ نام
به مهندسي نظام قانون بيمهري
تكميلي تحصيلات
نظام قانون اجرايي آييننامه بازنگري احتمال به توجه با
و بيتوجهي" عنوان تحت زير موارد ساختمان ، مهندسي
جهت "تكميلي تحصيلات به نسبت مهندسي نظام قانون بيمهري
يادآور شهرسازي و مسكن وزارت محترم مسئولان استحضار
.ميشود
آييننامه و مهندسي نظام قانون در گذرا مطالعهاي با
"قطعا كه قوتي نقاط و بركاستيها علاوه مربوطه اجرايي
نظر كه موردي نخستين پرداخت ، خواهند آن به نظران صاحب
مهندسين رتبهبندي غيرعادلانه رويه نمود جلب را اينجانب
و زحمات نه و كاري تجربه مبناي بر تنها كه است ساختمان
اندوخته فنون و علوم و دانشاندوزي جهت شده صرف اوقات
اتفاق به قريب اكثر در كه) تكميلي تحصيلات دوران طي شده
بر.است شده بنا (ميباشد نيز كاري تجربه با توام موارد
كار بازار وارد ليسانس مدرك با كه كسي قانون اين اساس
مدرك اخذ از پس را خود اوقات كه فردي به نسبت ميشود
است نموده تكميلي تحصيلات صرف بلاانقطاع ليسانس
ساختمانهاي طراحي يا و نظام قدرت واجد و تلقي حرفهايتر
!ميشود انگاشته مهمتري
انتهاي در.آوريد نظر در را همكلاسي دو مثال عنوان به
نظام قانون از اطلاع با "احتمالا) "الف" فرد ليسانس دوره
فرد ولي ميرود سربازي به گفته وداع را دانشگاه (!مهندسي
در است برخوردار بالاتري علمي قدرت از "احتمالا كه "ب"
از پسميشود فوقليسانس تحصيلات مشغول شده موفق كنكور
پايه اشتغال پروانه كرده تمام را سربازي "الف" فرد سال 3
بسيار "احتمالا كه "ب" فرد ولي ميدارد دريافت 3
مطالعه را مهندسي نظام قانون يا) است دانش به علاقهمند
پس.ميشود پذيرفته دكترا دوره در بلافاصله (!است نكرده
دريافت پايه 2 پروانه "الف" فرد سال چهار گذشت از
تازه تحصيل از فراغت از بعد "ب" فرد ولي ميدارد
و دهد انجام را سربازي خدمت سال مدت 2 به ميبايست
مدرك با "الف" فرد به نسبت تاخير سال حداقل 6 با سرانجام
كسب تحصيل حين كار و تحصيل از كه زيادي تجربيات و دكترا
اگر المثل في و ميگردد محسوب پايه 3 مهندس است نموده
آن امضا جهت بايد كند محاسبه را متر بالاي 600 ساختماني
!برساند "الف" فرد تاييد به را
نخبگان دلسردي از ممانعت منظور به ميگردد پيشنهاد لذا
محاسبه مبناي آنان ، حق احقاق و دانش و علم تحصيل از كشور
مبناي همانند و اصلاح مهندسين ، رتبهبندي جهت سابقه
سال به بودجه ، و برنامه سازمان رتبهبنديهاي در سابقه
ارتقاء جهت لازم سنوات نيز و يابد تغيير ليسانس مدرك اخذ
.شود تنظيم تحصيلي مدرك با متناسب بالاتر ، پايه به
معمار مهندس - فاطمي سيدابوالحسن
متشكريم ، رسيد شما عكسهاي
محسن (سلماس) قليپور جهانگير (بوشهر)مافي رضا سيد
يميني اميرمحمد (اهواز)سراج علي (قاين)زراعتكار
(بندرعباس) فدايي داريوش (لاهيجان) مرادي محمد (خرمآباد)
هوشنگ (اليگودرز) ياسيني محمود (تهران) كرمانينسب كاظم
پرويز (قزوين) عليخاني يوسف (كرمانشاه) زنگنه اختيار
كشاورز هديه (بابل) بارفروشان محمدتقي (تهران) كيمياگران
(مشهد) جنوبي شقايق (اروميه) ملاحسني عباس (تهران)
(هشتپر) فردوسيپور رامين (اهواز) نيستاني محمدعلي
(تهران) بيگي خواجه محمد (كرمان) نداف عزيزي فريدون
حامد و (خزرشهر) احمدي ماني (انديمشك) حشمتي كمالي مرتضي
(تهران) درويش
|