|
تشيع حيات روزگار دشوارترين
ولايت و امامت سپهر تابناك اختر دومين ولادت مناسبت به
در و دشوارترين از يكي ،(ع)مجتبي حسن امام حيات دوران
سياسي ، تاريخ در اوليه ادوار عبرتآموزترين حال عين
جهتگيريهاي دوران ، اين دراست اسلام فرهنگي و اجتماعي
و مشخص شكلي به مسلمانان بنيادين صفبنديهاي و نهايي
كه (ع)علي امام مظلومانه شهادت از پس.شد پديدار عيان
خصايص و جهانبيني دگرگوني در شگرف تغييراتي نمودار
خلفاي دوران پيچيده و دشوار وضعيت بود ، مردم اخلاقي
دسايس و نقشهها سايه در مستور و ظلماني عصري به راشدين
امام.شد تبديل اموي اشرافيت سردمداران ساير و معاويه
رجعت در اميد نقطه تنها (ص)پيامبر اهلبيت و (ع)مجتبي حسن
ايشان ، محور بر.بودند نبوي سنت بنيادهاي و قرآني اصول به
راستين موءمنان و تابعان و صحابيان از اندك بس گروهي
عظيم مخاطراتي با همراه و دشواري با كه بودند مانده باقي
.ميكردند سپري را روزگار
(ع)مجتبي امام تا بود شده سبب دشواريها همين مجموعه
انقلابي و قاطع اقدامي به دست پدر ، شهادت از پس بلافاصله
رهبري به دمشق حكومت يعني توطئهها ، عظيم كانون عليه بر
در عظيم انحطاطي كه آنجا از امابزند عمروعاص و معاويه
آمد پديد عرب مختلف قبايل اخلاقيات و انديشهها و روحيات
آماجهاي از كوچك بخشي عنوان به اشرافي وخيم خوي و
جنگهاي از آمده بهدست اموال و غنيمتها و ثروتاندوزانه
هيچ بود ، كرده رسوخ ايشان زندگي بخشهاي همه در مرزي برون
كه نبردي حيرتانگيز و غريب نتيجه.نگرديد متحقق آرماني
شورش و بازگشت داشتند ، قرار آن راس در (ع)مجتبي امام
و امام آن به ناجوانمردانه يورشي و هجمه حتي و سپاهيان
شده سبب نجابت فقدان و بيحيايي.بود بزرگوار سپاهسالار
ياد از نيز قبيلهاي عصبيتهاي و جاهلي عهدهاي حتي كه بود
دستهبنديهاي و مقام و پول به يكسره و بربسته رخت تازيان
سپاهيان دست به (ع)حسن امام شوند ، وارد ناجوانمردانه
پيكر بر را زخمي درد حتي و ديد آزارها و كشيد رنجها خويش
كه عظيم و بزرگ زخم آن راستي به اما.بود شاهد خويش مقدس
ايشان روان و روح بر زخمي آمد ، فرود نوراني وجود آن بر
و ظرفيت هرگونه فاقد و پليد و فرومايه مردماني كه بود
.بودند آن باني و باعث انساني ظرافت
تا دادند ناگزير صلحي به تن ،(ع)مجتبي امام آنكه نتيجه
مغتنم فرصتي و كنند دگرگون خويش ياران سود به را زمان
بقيتالسيف صيانت و نيروها ساماندهي و ارزشها احياي براي
عليرغم فرصت اين.آرند دست به اسلام ديانت راستين پيروان
ياران و خاندان و (ع)حسن امام شبانروزي عظيم تلاشهاي
اميدها و ارزشها فقر و عسرت علت به ايشان ، بزرگوار
امام ، بزرگوار برادر بعد ، سالها حتي نيامد ، دست به هيچگاه
و اهلبيت قليل فئه با همراه ،(ع)سيدالشهداء حضرت يعني
و سرخ فاجعه در خداوند دين راستين اصحاب بازمانده
و حماسه بزرگترين و تپيدند خون و خاك در نينوا جاودانه
نهايي پرده اين.زدند رقم را بشر تاريخ همه تراژدي
نورس نهال پيكر بر كه بود خنجرهايي و جنايتها دسيسهها ،
.آمد فرود (ص)محمدي اسلام سبز و
سختترين از يكي در خود ، نوبه به ،(ع)مجتبي امام
.گرفتند دوش بر را علويان رهبري سنگين بار روزگاران ،
خلاء كه (ع)علي امام شهادت از پس دوران در ايشان حضور
غريب اضطرابي در را امت همه همام ، امام آن وجود از ناشي
درك براي.بود طاقتفرسا و سنگين بسيار بود ، برده فرو
تا فقط نه دسيسهها سيل كه شود دانسته كافيست دشواري اين
منزل و سرا در بلكه امام ، ياران و دوستان نزديكترين ميان
ايشان ، بستگان از يكي دست به عاقبت و كرده نفوذ نيز ايشان
آتشي به را حضرت آن سينه و جگر توطئه ، غمالود شوكران
.نمود خاكستر كينتوزانه
و اسلام ، گرامي پيامبر به افراد ، شبيهترين(ع)حسن امام
.بودند نبوي خاندان ميان در سيرت و صورت زيباترين نمونه
دعوت معرفت و پرهيزگاري و صبر به را ياران همواره ايشان
و سياسي سخت لحظههاي در حضور بر علاوه و ميفرمودند
از بزرگ شاگردي همچون ،(ع)علي امام عصر مكرر جهادهاي
اين بر تكيه با (ع)مجتبي امام.ميآموختند درس پدر محضر
نصايح از كمنظير و ممتاز مجموعهاي گسترده ، و ژرف دانش
.مينهادند مسلمين و اصحاب اختيار در را شيعي آموزههاي و
برخورد و صلح مسئله درباره (ع)مجتبي امام اوصاف ، اين با
خلافت من كه خدا به":فرمودند چنين امويان با خود ويژه
اگر و نيافتم ياراني خود براي كه كردم تسليم آن براي را
خداوند تا ميجنگيدم او با روز و شب مييافتم ياراني
كه شناختم را كوفه مردم من وليميكرد حكم او و من ميان
ما به نيستند ، پيمان و عهد پايبند عمل در و سخن در
روي بر شمشيرهايشان استاما شما با ما دل كه ميگويند
".است آخته ما
پيچيدهترين از نمادي نيز و عصر ، آن دشواريهاي آيينه اين
و يكه (ع)حسن امام كه است اسلام صدر سياسي احوال و اوضاع
بر را امامت مقدس رداي ظلماني ، روزگار اين ميانه در تنها
.كشيد دوش به را مسئوليت سنگين بار و آويخت خويش تن
همه و حضرت آن پيروان بر ،(ع)مجتبي حسن امام خجسته ميلاد
.باد مبارك مسلمانان
|
|