صهيونيسم بنيانگذار اسطورههاي
(2) شريف قدس روز رسيدن فرا مناسبت به
با شهبازي آقاي با گفتگو پيشين بخش در :جستارگشايي
از برخي شكلگيري و يهود آيين آنگاه و يهود قوم تاريخچه
بيگمان.قوميآشناگرديديم برگزيدگي اساطير و آرمانها
اسطوره به قوم اين نشيني وزندگيكوچ امن زيستگاه نبود
.است زده دامن آن در قومي برگزيدگي آرمان و
اساطير از ديگر برخي به جستار ، اين بخش دومين در اينك
برخي و صهيونيستي سياسي (ايدئولوژي) باورگان موجد قومي
برجسته نقش و شده اشاره قوم اين روانشناختي ويژگيهاي
جريانهاي از بسياري گرفتن بدست در را يهودي زرسالاران
از پس بويژه امروز جهان و باستان جهان اقتصادي و اجتماعي
چيرگي و اروپا و آمريكا به از 1881 يهوديان گسترده كوچ
نگاه از را غرب تجاري و اقتصادي بنگاههاي از بسياري بر
.ميگذرانيم
جلب گفتگو اين دنباله به را گرامي خوانندگان توجه
.مينماييم
"معارف گروه"
صهيونيسم با آن ارتباط و مسيحايي آرمانهاي اين درباره *
.دهيد توضيح بيشتر
مسيحايي پيام يك بر آن ، عام معناي به صهيونيسم ، :شهبازي
كه است اين مسيحايي پيام.است مبتني تاريخي اسطوره شش و
يعني خداوند ، برگزيده قوم همان موجود يهوديان گويا
ايشان به خداوند كه سرزميني از ;هستند بنياسرائيل ،
پراكنده جهان سراسر در و اخراج زور و عنف به بخشيده ،
ميكند ظهور مسيح خداوند ، وعده طبق روزي ، سرانجام و شدند
باز (فلسطين) اجداديشان و آباء سرزمين به را آنها و
مسيح جهاني امپراتوري دولت اين مركزيت با و ميگرداند
.ميشود تاسيس
گمشده سبط ده اسطوره اول ، از عبارتند اسطوره شش اين
تخريب اسطوره سوم ، ;بابل تبعيد اسطوره دوم ، ;بنياسرائيل
آوارگي دوران آغاز و ميلادي هفتاد سال در سليمان معبد
;است معروف "دياسپورا دوران" به كه جهان در يهوديان
كشتار يعني پرتغال و اسپانيا انگيزيسيون اسطوره چهارم ،
به منجر كه عقايد تفتيش مسيحي محاكم وسيله به يهوديان
قرن اوايل و پانزدهم قرن اواخر در آنها بزرگ مهاجرت
اسطوره پنجم ، ;شد ايبري جزيره شبه از ميلادي شانزدهم
"پوگرومها" به كه اروپا شرق و روسيه در يهوديان قتلعام
قرن اواخر در يهوديان بزرگ مهاجرت به منجر و است معروف
آمريكا ، متحده ايالات به بيستم قرن اوايل و نوزدهم
و شد فلسطين به نيز تعدادي و جنوبي آمريكاي غربي ، اروپاي
آخرين و ششمينآفريد را "جديد صهيونيسم" ايدئولوژي
اروپا بر فاشيسم سلطه دوران در يهوديان قتلعام اسطوره ،
و آمريكا متحده ايالات به را آنها جدي مهاجرت موج كه است
.انجاميد اسرائيل دولت تاسيس به و شد سبب فلسطين به بعضا
قوم آوارگي و مظلوميت" القاء اسطورهها اين تمامي روح
"يهود قوم" محور بر گويا كه وعده اين اثبات و است "يهود
چنانكه.شد خواهد تاسيس مسيح جهاني امپراتوري سرانجام
تعلق باستان دوران به فقط اسطورهسازيها اين ميبينيم
.است يافته ادامه بيستم قرن تا و ندارد
غربي محققين ميان در جدي بسيار موج اخير سالهاي در
رسانههاي بيش و كم گارودي روژه ماجراي در كه شده ايجاد
برخي مستدل طور به محققين اين.كردند منعكس را آن ما
فيلمهاي طريق از بهويژه سال ساليان كه را ، ادعاهايي
جنگ زمان در يهوديان قتلعام درباره رمانها و سينمايي
مثلا دادهاند ، قرار ترديد مورد ميشد ، عنوان دومجهاني
بنيانگذار اسطورههاي خود ، معروف كتاب در گارودي آقاي
آدمسوزي كورههاي معروف ماجراي كه ميدهد نشان اسرائيل ،
اين.است تاريخي بزرگ دروغ يك هيتلري اردوگاههاي در
رواج علت به كه بوده كساني اجساد سوزانيدن براي كورهها
زدن آتش و ميمردند جهاني دوم جنگ زمان در تيفوس بيماري
كورههايي چنينبود الزامي بهداشتي نظر از ايشان اجساد
زمان آن اروپاي مهم شهرهاي همه در و لندن در پاريس ، در
.نداشت آلمان اشغال تحت مناطق به اختصاص و داشت وجود
اسطوره پنج بلكه اخير ، اسطوره نهتنها كه ميكنم اضافه
ضرب به و هستند تاريخي بزرگ جعليات بن و بيخ از نيز ديگر
نهادهاي بر آنها تسلط و يهودي اليگارشي گسترده تبليغات
عرصه در ايشان موءثر و فعال حضور و تبليغاتي و دانشگاهي
كه ميدهد نشان امر اين.جاافتادهاند تاريخنگاري
داشته سياسي عميق تاثيرات ميتواند حد چه تا تاريخنگاري
.باشد
حربه يك عنوان به تاريخنگاري از يهودي اليگارشي يعني *
ميكند؟ استفاده خود اهداف تحقق براي مهم
مانند ملتي هيچ كه كرد ادعا ميتوان "قطعا !آري:شهبازي
از آنان مانند هيچكس ندارد ، توجه تاريخنگاري به يهوديان
مانند هيچكس و نكرده استفاده خود سود به تاريخنگاري
تاريخنگاري.است نگذاشته تاثير جهان تاريخنگاري بر آنان
عجيبي سلطه نيز معاصر غرب رسمي تاريخنگاري بر يهود رسمي
عنوان به را يهوديان تاريخنگاري ، نوع اين.است يافته
اين رواج و ميدهد جلوه ستم زير و مظلوم هميشه قومي
و وسيع تبليغات و سرمايهگذاريها دليل به هم تصوير
غريب استعداد و عجيب توانايي بهدليل هم و است پرهزينه
بزرگ دروغهاي جعل و اسطورهسازي در يهودي اليگارشي
آن يعني تيپيك ، و نوعي يهودي كه كنيم توجه بايد تاريخي ،
را خود شده ، معرفي اسلامي و مسيحي فرهنگهاي در كه يهودي
و خداوند حمايت تحت و خداوند برگزيده موجود يك "واقعا
بهرغم و ميداند خداوند دردانه عزيز و نورچشمي خلاصه
از نوع اين.ميكند مظلومنمايي هميشه احساس اين
مشابه ديگر ملت و قوم هيچ در و است منحصربفرد روانشناسي
.ندارد
جمله از ملتها ، و اقوام از بسياري تاريخ ، طول در
در ولي بودهاند خونين تهاجمهاي مورد ايرانيان ،
و جزع از اندكي اثر آنها ملي و قومي روانشناسي
ما روانشناسي در ،"مثلا.يافت ميتوان مظلومنمايي
تهاجمهاي از كه داشته وجود تفاخر اين هميشه ايرانيان
از اعم ملتها ، ساير.آمدهايم بيرون سربلند خارجي سخت
شدت به برعكس ، يهوديان ، ولي.چنيناند نيز شرقي ، و غربي
.ميسازند كوه كاه از و ميكنند برجسته را مظلوميت عنصر
گرفته شكل روانشناسي همين براساس گفتم كه اسطورهاي شش
رسمي تاريخنگاري بنيان در اسطورهها اين درواقع و است
رسمي تاريخنگاري بر كه داريد توجه البته.دارد قرار يهود
منظورم يعني ميكنم تاكيد غرب رسمي تاريخنگاري و يهود
منظورم ;نيست غربي يا يهودي مستقل محققين و مورخين
.است غربي يا يهودي تاريخنگاري رسمي قالبهاي و الگوها
آمد؟ بهوجود چگونه يهوديان در خاص روانشناسي اين *
كه گرفت شكل طولاني فرآيند يك در روانشناسي اين:شهبازي
نكته اين به بايد.ميشود شروع ميلادي اوليه قرون از
ساير برخلاف يهوديان ، كه باشيم داشته توجه مهم بسيار
از و نيستند مقيد معين و خاص سرزمين يك به انساني ، جوامع
در كوچنشيني زندگي نوعي امروز تابه ميلادي اوليه قرون
"كاملا معيشت و زيست الگوي اين.داشتهاند جهاني پهنه
آنها يعني.است نبوده كار در اجبار و بوده انتخابي
و كردند رها را فلسطين سرزمين اوليهشان ، موطن داوطلبانه
درحالي بازنگشتند سرزمين اين به قرنها طول در داوطلبانه
كامل بهطور كه بود آنها دراختيار فراواني فرصتهاي كه
.شوند ساكن فلسطين در
در ناسي يوسف نفوذ دوران در و شانزدهم قرن در "مثلا
مقتدر بسيار ناسي يوسف اين.عثماني سلطان دوم سليم دربار
جزيره كه داشت ارادت او به آنقدر سليم سلطان و بود
را اژه درياي جزاير بزرگترين از ديگر جزيره و 12 ناكسوس
يوسف آيانداشت اهميتي فلسطين زمان آن در.بخشيد وي به
فلسطين فوق ، پردرآمد و غني جزاير بهجاي نميتوانست ناسي
"قطعا دهد؟ سكني سرزمين اين در را يهوديان و بخواهد را
زمان آن يهوديان كه است اين واقعيت ولي.ميتوانست
بنادر هيچگاه و نداشتند فلسطين در سكونت به علاقهاي
و آمستردام و ليسبون و آنتورپ مانند زرخيزي و پررونق
رها را غيره و هرمز و فارس و قسطنطنيه و ازمير و سالونيك
امروزه امر اين.نميرفتند "موعود ارض" به و نميكردند
يهودي ، زرسالار و ثروتمند خاندانهاي و است صادق نيز
و سياسي پايگاه يك بهعنوان تنها را اسرائيل دولت
جهاني و منطقهاي تشنج ايجاد كانون يك بهعنوان
و تسليحاتي صنايع بازار هميشه آن ازطريق تا ميخواهند
زندگي و اقامت محل نهبهعنوان باشد ، پرمشتري آنها نظامي
جزاير در افسانهايشان و مجلل كاخهاي هيچگاه آنها.خود
فلسطين به و نميكنند رها را آرام اقيانوس خصوصي
بزرگترين روچيلد ادموند بارون كه ميدانيدنميروند
و كرد فلسطين در يهوديان استقرار براي را سرمايهگذاري
ارض پدر" به كه است زياد آنقدر ماجرا اين در او سهم
تنها طولانياش عمر طول در او ولي.دارد شهرت "اسرائيل
از كمتر هم سفرها اين در و كرد سفر فلسطين به بار سه
.شد خارج بود ، كمال و تمام كاخ يك كه مجللش ، كشتي عرشه
را فلسطين ساكن يهوديان با او ملاقات سفرها ، اين در
.كردهاند توصيف رعايايش با پادشاه يك ملاقات مانند
را فلسطين يهوديان سران روچيلد بارون كه زماني ميگويند
ديدن از آنها كرد ، دعوت خصوصياش كشتي عرشه به شام براي
ميان در "جوك" اين و شدند حيرتزده دريايي مجلل كاخ اين
نميخواهي:ميگويد روچيلد به يهودي يك.يافت رواج آنها
ارض" به تو:ميدهد جواب روچيلد بروي؟ "موعود ارض" به
آقاي اينميمانم "موعود كشتي" در من برو ، "موعود
يك صهيونيست":ميگويد.دارد گويايي و معروف جمله روچيلد
ميدهد پول انگليسي يهودي يك به كه است امريكايي يهودي
".برود فلسطين به لهستاني يهودي يك تا
ايجاد قوم اين ساختار در خلاء يك سرزمين فقدان "طبعا
كه خاصي اساطيري و ديني مفاهيم با خلاء اين و ميكرد
ساختار با و است مسيحيايي رسالت و برگزيدگي اصل بر مبتني
عناصر اين و شد مرتفع معيني فرقهگونه و متمركز سياسي
اخير ، سال هزار دو به نزديك طول در "يهود قوم" كه شد سبب
خود تداوم و موجوديت شد ، تبديل وطن جهان جامعهاي به كه
.كند حفظ را
مهم اركان از يكي مظلوميت افسانه ترويج و تاريخسازي
ميشده سبب را يهوديان بقاي كه است منحصربفرد فرهنگ اين
از تازه مهاجرين اين به نسبت را ميزبان جوامع همدلي و
عدم كه كنيم توجه بايد البته.است ميكرده جلب رسيده راه
پهنه در آنها كوچنشيني و واحد سرزمين به يهوديان تعلق
دليل همين به و داشته آنها براي چشمگيري مزاياي جهاني
ادامه و كردند انتخاب را معيشت و زيست شيوه اين آنها
.دادند
طول در شايد ميماندند فلسطين سرزمين در يهوديان اگر
ديگر ، كوچك اقوام از بسياري مانند طولاني ، تاريخ اين
اهميت و وزن هيچگاه ميماندند اگر "قطعا و ميشدند مضمحل
ماندند فلسطين در (كنعانيها) فنيقيها.نمييافتند جدي
.نيست آنها از اثري و دارند تعلق تاريخ به امروز و
زمان بزرگ صرافان و بينالمللي تجار فنيقيها درحاليكه
را صرافي و بينالمللي تجارت يهوديان "واصولا بودند خود
عناصر بنابراين ، .گرفتند ياد فنيقيشان همسايگان از
و ديني روانشناسي و اسطورهها يعني فوق ، سياسي و فرهنگي
انواع و فرقهگونه و متمركز سياسي ساختار و تاريخي
و سياسي رشد و ثروت تكاثر و كسب براي آنها خاص شگردهاي
جامعه تنها اين و بود نيرومندي بسيار عناصر اقتصادي ،
جهاني متنفذ نيروي يك به قرنها طول در را وطن جهان بشري
.كرد تبديل
بهعنوان يهوديان كه است خصوصيت همين دليل به
زيرا ميشوند شناخته بينالمللي بانكداري بنيانگذاران
يك مختلف اعضاي حضور دليل به كه بودند جماعتي تنها
و داشتند جهاني مالي اعتبار جهان مختلف مراكز در خاندان
يك در عظيمي مبالغ برات و حواله يك صدور با ميتوانستند
اين بابت و دهند قرار تاجر فلان دراختيار دنيا ديگر گوشه
نبود ، ساخته يهوديان جز ديگر هيچكس از كه اقدام ،
قرن از قبل تا درحاليكه.كنند دريافت كلاني حقالعمل
كه نبود ممكن نيز انگليسي مقتدر لرد يك براي حتي نوزدهم
اصفهان ، در "مثلا او ، حواله و بنويسد يادداشتي لندن در
.شود تبديل پول به
مهم مراكز محدوده در معيني دوران در مسلمان تجار البته
.داشتند مالي مبادلات چنين اسلام دنياي و شرق تجاري
فرهنگي ، و اطلاعاتي و سياسي مسايل زمينه در است همينطور
منحصربفردي نقش بودنشان وطني جهان دليل به يهوديان كه
فرهنگي و اقتصادي و رفتارهايسياسي اين.ميكردند ايفا
رفتارها يهود ، جهاني جامعه زندگي منحصربفرد شيوه دليل به
ملتها ساير نظر در گاه كه بود آنها طبيعي كنشهاي و
.ميكرد جلوه عجيب و غيرطبيعي
دارد ادامه
|