زيستگاهي بهادران ، و كالمند
كوير عروس در امن
ارادت سر سخني‌از
هدف را ولشت درياچه سودجويان ،
!داده‌اند قرار
زيستگاهي بهادران ، و كالمند
كوير عروس در امن
وسيع دشتهاي پهنه بر خورشيد اشعه كه صبحدم هر در
غروب هر در و مي‌گستراند دامن و تابيده بهادران و كالمند
مسافران مي‌كند جمع كوير سفره روي از را زرينش بساط كه
تا اگر مي‌كنند عبور كرمان -يزد جاده از كه كوير
نگاهشان عمق كنجكاوانه و باشند آشنا طبيعت با اندازه‌اي
حيات تبلور مي‌توانند بخوبي بدوزند دشت دوردستهاي به را
و بامداد هر روشن و تاريك در كه غزالاني خرامش در را
.باشند نظاره‌گر هستند ، خيز و جست در شامگاه
و شده مزين خوشي خط با كه زردرنگي تابلوهاي وجود همچنين
گرديده نصب جاده طول در هشدارگونه و مناسب شعارهايي با
.مي‌دهند خواننده به را شده حفاظت و امن منطقه از خبر
حدود وسعتي با سال 1370 از كه بهادران و كالمند منطقه
در 50 است ، گرديده اعلام شده حفاظت "رسما هكتار 255000
به مهريز شهرستان مجاورت در و يزد استان مركز كيلومتري
آهوان براي كم‌نظير و امن پناهگاهي و زيستگاه منزله
غناي متاسفانه كه است ايران كوير عروس در ايراني
كه آن بامسماي نام و منحصربفرد ، خصوصيات و زيستگاهها
براي حتي است كوير دل در آباداني و كوه از برگرفته
.است مانده ناآشنا و غريب كوير حاشيه ساكنين
"بهادران و كالمند" حفاظت از سال چهار گذشت با هم‌اكنون
هر با مي‌توان آن آهوخيز دشتهاي در گذاري و گشت و يزد
و موزون مجذوبكننده ، حركات كنارش و گوشه در نگاه
و زيبايي‌ها اندازه‌اي تا كه را آهو صد چند رقص‌انگيز
...ديد چشم با مي‌كشند رخ به را كوير طبيعت شگفتي‌هاي
دل در را آهو هزاران زيست امكان منطقه اين حاضر حال در
و كالمند اغراق بدون و بي‌شك كه است نموده فراهم خود
كم‌نظير و عمده و مهم زيستگاههاي از يكي بايد را بهادران
...ناميد ايران در آهو
اسلامي شكوهمند انقلاب اوائل و دور گذشته‌هاي در گرچه
آهوخيز و رنگين دشتهاي بر حاكم اندوه از غزالان سرخ خون
اعمال با اكنون هم ولي مي‌داد خبر بهاران در بهادران
زندگي خوش عطر بوي مي‌توان اسلامي حكومت مقررات و قوانين
شگفتي و بوته‌زارها و دشت و صحرا در صبح ، نسيم در را
پرواز و آهوان خراميدن و كوير طبيعت شوره‌زار در گلهايي
آسمان در كه وحشي كل و قوچ باشكوه پيكر تماشاي و پرندگان
ايفا را جلودار نقش و ايستاده استوار كوه يال و گدار
.كرد حس مي‌كند ،
اين ارزش...و آهوبره‌ها و آهوان بره مشاهده بالاخره و
...است كرده دوچندان را كويري اكوسيستم
شكارچيان تهاجم معرض در منطقه ديگرغزالان اينكه خلاصه
مامورهاي مجهزشدن با كه چرا نيستند بي‌رحم و سنگدل
موتوسيكلت‌هاي به يزد زيست محيط گمنام سربازان و فداكار
و مراقبت پستهاي متعدد ساخت و خودرو و بيسيم و تندرو
تخلفات از منطقه بر مشرف ماهورهاي تپه روي بر ديده‌باني
و درآرامش آهوان اكنون هماست شده جلوگيري صيد و شكار
شبانه‌روزي تلاشهاي و دائمي حضور از ناشي كامل امنيت
.هستند مشغول چرا به كالمند و بهادران دشتهاي در مامورين
بازگردانيدن در تلاشهايمان اميدواريم اينكه آخر كلام
جبير ، چون كميابي و نادر گونه‌هاي براي مساعد زيست محيط
انقراض لبه در كه يوز چون خطر درمعرض گونه‌هاي و هوبره
رويش و احياء به منجر و گرديده واقع مثمرثمر است
.باشد شده يزد استان كوير خطه طبيعت در حيات جوانه‌هاي
كه است اين عزيز هم‌ميهنان از زيست محيط مسئولين انتظار
ذخائر از نگهداري و حفاظت در خود امكانات و توان درحد
مردم و جامعه عمومي ثروتهاي منزله به كه جانوري و گياهي
اين سپردن در تا گمارند همت است كشور سراسر در ايران
موفق آينده نسل به فرهنگي و ملي ميراث و الهي وديعه
.گرديم
حسيني سيدحسام
ارادت سر سخني‌از
در اسلامي جمهوري محبوب و محترم رياست خاتمي آقاي جناب
تاريخ 22/9/77 در مساجد خدمتگزاران از تجليل همايش مراسم
و تصوف اسم به جرياني اسلام در":فرمودند سخنانشان ضمن
و دنيا هيچگاه اسلام در كه حالي در شد ، پيدا دنياگريزي
".نبوده‌اند هم مقابل آخرت
است خطايا همه راس كه دنيا ، حب تصوف تعاليم در البته
چنانكه.چيست دنيا از منظور بدانيم بايد ولي است مردود
:مي‌فرمايد مولوي
شدن غافل خدا از دنيا چيست
زن و فرزند و نقره و قماش ني
دنيا ترك كه بوده‌اند متصوفه بعضي تصوف تاريخ در البته
و است استثناء و نيست ملاك آنها رفتار ولي كرده‌اند
"بعضا و مي‌باشد خودشان شخصي حالات به مربوط بيشتر
بعضي نيز فقها ميان در چنانكه.است حقيقي تصوف از انحراف
و فقه" هيچگاه‌تعبير ولي بوده‌اند گوشه‌نشين و دنيا تارك
نيز تصوف مورد در.برد نمي‌توان كار به را "دنياگريزي
امور به كه تصوف ارادتمندان از يكي عنوان به.است چنين
جزو و است علاقه‌مند خويش كشور اجتماعي و فرهنگي
كه ايشان حضور از مي‌باشم نيز ايشان به راي‌دهندگان
هستند نيز دانشمندي و شخص‌فاضل سياسي وجهه بر علاوه
كه بياناتي در "خصوصا مسائل قبيل اين طرح در دارم تقاضا
ناكرده خداي كه بفرمايند بيشتري دقت دارد عمومي جنبه
تعاليم تحقق راه در اميدوارم.نكنند سوءاستفاده مغرضين
.باشند موفق ايران كشور در اسلامي عدل و اسلام
ايران اسلامي جمهوري رياست خيرخواهان از يكي
هدف را ولشت درياچه سودجويان ،
!داده‌اند قرار
درياچه كنار در فروش آگهي متري تابلوي 10 كه آن بعداز
براي مسافرت خوانديم ، صادقيه دوم ميدان كنار در را ولشت
بسوي و كلاردشت به دوستي اتفاق به.شد واجب درياچه ديدن
از پسميباريد باران نم‌نم.كرديم حركت ولشت درياچه
.شديم خاكي جاده وارد آسفالته جاده در حركت كمي
دوكيلومتري به تا كرديم حركت گل‌آلود جاده در نيم‌ساعتي
به‌نحوي بود باريك و لغزنده بسيار جاده.رسيديم درياچه
.نبود عبور امكان ديگر اتومبيل يك با مواجهه درصورت كه
:كرد روشن را نكات اين محلي افراد با مذاكرات و مشاهدات
ارتباطي راه نامناسب وضعيت با موصوف خاكي جاده دو -1
.است درياچه
توالت يك و پدالي قايق تعدادي و آلاچيق يك حاضر درحال -2
درياچه اين حاشيه تاسيسات تمام (است ناگفتني آن وصف كه)
.!است
كه ماهورهايي تپه روي و اطراف در موجود درختان تعداد -3
منطقه و نمي‌رسيد اصله به 50 كرده‌اند احاطه را درياچه
.است مرتعي و تپه صورت به
قبل چندي همين و مي‌افتد به‌راه سيل ارتفاعات از گاهي -4
.برد درياچه قعر به را اتومبيل دو
زمين حركت و است رانشي درياچه غربي تپه‌هاي و زمين‌ها -5
.مي‌شود ديده گهگاه
تمام كه مي‌گفتند تعجب و اصرار با مطلع و محلي افراد -6
و طبيعي منابع به متعلق درياچه اطراف تپه‌هاي و زمين‌ها
اطراف در است ممكن.ندارد وجود شخصي زمين و است جنگلداري
وجود فروش براي كشاورزي زمين‌هاي اطراف ، روستاهاي برخي
.باشد داشته
و جاده بهسازي براي تصويبشده‌اي و مشخص طرح هيچ -7
و ندارد وجود درياچه اطراف در تاسيسات و تسهيلات ايجاد
از حفاظت مراقب بيشتر دست‌اندركار سازمان‌هاي "فعلا
.هستند درياچه طبيعت
اشخاص به مربوط كه محلي "واقعا درياچه اطراف كه نيست شك
ندارد ، وجود باشد ثبتي و واقعي فروش و خريد امكان و باشد
سازمان بخصوص مسئول سازماني چرا كه است اين سوءال اما
مردم به مورد اين در را لازم هشدارهاي زيست محيط حفاظت
درپي فقط كه سودجويان و كاغذفروشان كار واز نمي‌دهد
ديگر ازسوي.نمي‌كند جلوگيري هستند خود جيب پركردن
و ساخت براي مناسبي محل جزيره اطراف كه نمي‌رسد به‌نظر
به‌كلي را كلاردشت اي‌مانند منطقه طبيعت زيرا باشد ساز
كار ، بهترين شايد.خواهدكرد تغييرات دستخوش و نازيبا
ضروري تاسيسات با همراه چوبي آلاچيق زيادي تعداد ايجاد
قايق ازقبيل تفريحي امكانات و سرويس‌هاي‌بهداشتي قبيل از
بدون آرامش و طبيعت به علاقه‌مندان تا باشد ماهيگيري و
استفاده طبيعي منابع از بتوانند ميليوني هزينه‌هاي صرف
لازم اقدام اولين شايد و آن كنار درببرند را لازم
و نامناسب بسيار فعلي جاده‌هاي زيرا است جاده بازسازي
.است حادثه‌آفرين و خطرناك
هاشمي سيدمسيح
|
