والدين ميل مطابق فرزندان چرا
؟ نيستند
نوجوانانخيابانيرومانيدر
ميكنند فاضلابهازندگي
در بسازيد معجزه خود زندگي از
مشكل يك به واحدفقط آن
بپردازيم
والدين ميل مطابق فرزندان چرا
؟ نيستند
از را مسائل و باشند آشنا روز مسائل با بايد والدين*
.ديروز نه ببينند ، جامعه امروز ديدگاه
برخي بروز از نميتوانند نيز والدين داناترين حقيقت در*
.كنند جلوگيري فرزندان با اجتنابناپذير اختلافات
وجود با چرا ميپرسند خود از نسلي هر پدران و مادران
.نيستند ميلشان مطابق فرزندان زياد تلاشهاي
خواه خود جان چرا كردم؟ اشتباهي چه فرزندانم تربيت در من
نميخواند؟ درس مايكل چرا.ميكند اذيت اغلب ماري است؟
دوست كه طور آن را فرزندانتان نميتوانيد چرا بهراستي
كنيد؟ تربيت داريد
.دارند مختلفي نظريات درمانگران روان و روانشناسان البته
.دارند مشكل فرزندانشان با والدين ميپذيرند آنان همه اما
و نيستند كامل هرگز پدر و مادر بهترين حتي زيرا
.باشند نقص و عيب بدون نميتوانند
جواني دوران در.دارند ضعف نقاط انساني هر مانند والدين
او رو اين از.بود كرده حمله او به وحشيانه سگي مادرم ،
كند غلبه خود ترس بر نميتوانست و ميترسيد سگ از هميشه
نشده حل مشكلات برخي.ميترسيدند سگ از نيز فرزندانش و
تربيت در آنان رفتار بر والدين ، نوجواني و كودكي دوران
.ميگذارد تاثير فرزندان
رواني فشار دچار و دارند زياد مشكل و مشغله والدين گاهي
آنان به يا همفكري بافرزندان هميشه نميتوانند و هستند
بيحوصله و دارند مشكل فرزندان گاهي طرفي از.كنند كمك
.باشند والدين صحبتهاي پذيراي نميتوانند و هستند
و مادر رفتار.نيست والدين مانند فرزندان اخلاق و روحيه
.ميگذارد تاثير آنان بر دايي و خاله عمو ، عمه ، بزرگ ، پدر
هستند سفيدي لوح مانند كودكان بودند معتقد رفتارگرايان
و روانشناسان اكنوننوشت چيزي هر آن روي بر ميتوان كه
فرزندان روحيه و اخلاق دارند عقيده درمانگران روان
مو و چشم رنگ وزن ، قد ، تنها نه تولد زمان از.است ژنتيكي
نيز آنان واكنش بلكه ميباشند ، متفاوت فرزندان پوست و
گروهي و آرام بعضي جوش ، و پرجنب نوزادان برخيدارد فرق
.ميكنند گريه مرتب
تفاوت مايكل با مري رفتار.نيست مري مانند جان رفتار
.است بوده متفاوت فرزندان با والدين رفتار شايد.دارد
و ميكردند سختگيري فرزندان به نسبت والدين مثال ، براي
و منفعل او نتيجه در.نميدادند تصميمگيري اجازه او به
رفتارشان دريافتند والدين وقتي.است نفس به اعتماد فاقد
اجازه و بيشتر آزادي دوم فرزند به است بوده اشتباه
داراي و مستقل دوم فرزند بنابراين.دادند تصميمگيري
.ميباشد نفس به اعتماد
از را مسائل و باشند آشنا روز مسائل با بايد والدين
.ديروز نه ببينند ، جامعه امروز ديدگاه
درك را فرزندان رفتار و نظر سختي به والدين مواردي در
مانند فرزندان رفتار چرا كه ميكنند شكايت آنان.ميكنند
فرزندان امروز مانند جواني در ما شايدنيست آنان جواني
.كردهايم فراموش زمان گذشت با اما.ميكرديم رفتار
محدود خودشان و والدين كوچك دنياي به فقط فرزندان زندگي
اما.باشد درسخوان او دارند دوست جان والدين.نميشود
دوستانش ميگيرد خوب نمره و ميخواند درس زياد جان وقتي
جان والدين.ميدانند خرخوان را او و ميكنند مسخرهاش
شنو حرف جان اگر ولي.كند گوش را حرفشان او ميخواهند
.ميدانند بياراده را او دوستانش باشد
خشمگين پدرنيست بيتاثير فرزندان بر اجتماع فشار
نميتواند سالگي تا 18 بودم گفته پسرم به بارها":ميگفت
او رفتم مسافرت به كه باري اولين متاسفانه.كند رانندگي
رانندگي گواهينامه ، بدون و برداشت را سوئيچ اجازه بدون
پسرم.شد داغون هم ماشين و مجروح خودش تصادف در و كرد
گواهينامه بدون پدرشان ماشين با همكلاسيهايش ميگويد
باشم كمتر دوستانم از نميخواستم هم من ميكنند رانندگي
مطابق فرزندي والديننميتوانند ".بدانند بيعرضه مرا و
مستقل و بزرگ دارند حق فرزندان زيرا.كنند تربيت ميلشان
تربيت در ميكنند احساس والدين موارد بسياري در.شوند
.دارند خوبي فرزندان حاليكه در خوردهاند شكست فرزندان
براي او پيشنهادهاي با دخترش نورا كه بود ناراحت مادري
وي بود كرده مخالفت سالگياش سيزده تولد جشن برگزاري
ديگر نورا.كنم تربيت خوبي فرزند نميتوانم من":ميگفت
از بسياري ".ميكند مخالفت عقايدم با نيست ، سابق مثل
عوض رفتارشان ميشوند بزرگ وقتي نورا ، مانند فرزندان
.ميشود
دوران در ميكنند تاكيد درمانگران روان و روانشناسان
برخي و ميشود كمتر والدين به فرزندان وابستگي نوجواني
والدين براي.ميشود كودكي رفتارهاي جايگزين رفتارها
شود كم آنان به نسبت فرزندان محبت و وابستگي كه است مشكل
.باشد داشته فرق آنان با فرزندان خواسته و آرزو و
در را خشني رفتار استقلال به رسيدن براي نوجوانان برخي
و درست روشهاي با بايد نوجوان البتهميگيرند پيش
در كه كند متقاعد را والدين و برسد استقلال به سنجيده
امروز نوجوان اما.كند تصميمگيري ميتواند موارد بسياري
آن كمتر است بوده تجربه كم و خام كودك ، ديروز تا كه
رنجش باعث نادرست رفتارهاي با و ميشناسد را روشها
.ميشود والدين
برخي بروز از نميتوانند نيز والدين داناترين حقيقت در
.كنند جلوگيري فرزندان با اجتنابناپذير اختلافات
و خانواده محيط در هم ابتدا از كودك ، بپذيرند والدين اگر
راه بايد و ميآموزد را مختلفي مسائل اجتماع در هم
نميشوند ناراحت او رفتارهاي برخي از بپيمايد ، را طولاني
كودكان متخصص گسل ، آرنولد دكترنميكنند سرزنش را خود و
از قبل او.ميگيرد شكل تدريج به كودك شخصيت است معتقد
آنكه از قبل.ميرود راه دويدن از قبل مينشيند ، ايستادن
باشد ، مستقل آنكه از پيش است ، خودخواه باشد ، مهربان
والدين و ميباشد رشد نتيجه تواناييها ايناست وابسته
.كنند كمك آن روند به ميتوانند خوب
فرزندم دارم انتظار چگونه" بپرسند خود از بايد والدين
وشيرين تلخ مختلف تجارب سال نتيجه 2030 كه را حرفهايم
"بپذيرد؟ راحتي به است
از است آن ما هدف":ميگويد درمانگر روان ويكن فرنسيس
زندگي راه خودشان كه كنيم تربيت سالمي فرزندان رواني نظر
كنيم تحميلمي آنان بر ما كه آنچه نه كنند ، انتخاب را
تربيت را آنان بايد است نادرست فرزندان رفتار اگر اما
".دهيم تذكر را اشتباهاتشان و كنيم
فرزندان ، به حد از بيش محبت روانشناسان ، گفته به
ندهيد اجازه هرگز.است آنان حق در ظلم بزرگترين
كند ، تباه را آنان آينده فرزندان ، امروز بزرگ اشتباهات
و مدلباس فكر به فقط و نيست درسخوان "اصلا فرزندتان اگر
روشن را او منطقي و سنجيده روشهاي با بايد است ، مهماني
.دهيد نشان او به را زندگي درست راه و كنيد
و ميكنند محبت آنان به حد از بيش والدينشان كه فرزنداني
عابراني مانند نميدهند ، تذكر را اشتباهشان و رفتارها
قرمزي چراغ حاليكه در سرگردانند ، راهبندان در كه هستند
.ندارد وجود
محدود پاداش و بهتنبيه را فرزندان اصلاح و تربيت هرگز
.نكنيد
خود توانايي از تا بگذاريم آزاد را فرزندان بايد ما
و بگيرند تصميم تا دهيم فرصت آنان به كنند ، استفاده
اصلاح ضروري موارد در اما.بپذيرند را خود انتخاب نتيجه
.نكنيم فراموش را آنان
موءدب الهام:مترجم
نوجوانانخيابانيرومانيدر
ميكنند فاضلابهازندگي
عيد روماني در نوجوان صدها:همشهري خارجي رسانههاي واحد
بخارست فاضلاب آبراههاي در و زيرزمين در را مسيح ميلاد
حدود از بخشي آنان.گذراند خواهند كشور اين پايتخت
خانوادههايشان توسط يا كه هستند خياباني كودك هزارها
دولت.كردهاند فرار پرورشگاهها از يا شدهاند رها
كودكان اين تا است خيريه موءسسات با همكاري سرگرم روماني
راهي اين اما.بازگرداند كاشانهاي و خانه به دوباره را
.است دشوار بسيار
يخ و برف چنگال در بخارست سي ، .بيبي تلويزيون گزارش به
ميتوانند كجا ميدانند نوجوانان اين اما.است گرفتار
فاضلاب عظيم شبكه به سرما از آناننگهدارند گرم را خود
خود خانه را محل اين آنها.بردهاند پناه زيرزمين در شهر
بسيار راههاي از آن به رسيدن براي اغلب و ميخوانند
آبهاي و گرم آب داغ لولههاي آنها راه سر.ميگذرند سختي
وهمآور جيرجير اينها بر علاوهدارد قرار فاضلاب كثيف
ميكنند زندگي حاره منطقه دماهاي در كه محل اين سوسكهاي
آنها زندگي محل به كه اين برايميآزارد را آنها گوش
سرانجام و كرديم طي را فاضلاب آبراه كيلومتر نيم برسيم
اينجا هم ديگر بچه صدها براي.شديم موفق بچه ديدار 6 به
آنان عفوني ، بيماريهاي خطر رغم به.آنهاست زمستاني خانه
در زندگي زيرا.كنند بيتوته اينجا در ميدهند ترجيح
.است ناجوانمردانه و ستمگرانه آن بالاي خيابانهاي
در.است ايمنتر بسيار پائين اين":ميگويد نوجوان يك
در.ميكنند حمله شما به ديگران و پليس اينجا از خارج
در كه كارگراني حتي نميدهد ، آزار را ما هيچكس اينجا
".ميكنند كار فاضلاب
در خشونت خاطر به كه است "كريستي" نوجوان اين نام
فاصله اينجا با كيلومتر كه 300 خود شهر از خانوادهشان
.است كرده فرار دارد
كرده زندگي فاضلاب در يا و خيابان در يا كه است سال وي 8
خانوادهام سر به چه نيست مهم من براي":ميگويد وياست
و باشم داشته جديد زندگي يك ميخواهم منآمد خواهد
برخي كمك به.آورم وجود به خودم براي نو آيندهاي
تعلق كاشانهاي و خانه به آنان از شماري خيريه موءسسههاي
كه "نيكو" نام به است ساله پسري 15 اينجا در ".يافتهاند
موءسسه يك كمك بهاست برده سر به فاضلاب در را سال 5
.ميكنند زندگي خود ديگر برادر و 4 مادربزرگ با خيريه
دارد سعي و ميكند شركت ويژه كلاس يك در "نيكو" روز ، طي
خوشبخت چندان سايرينكند جبران را رفته دست از سالهاي
به بخار ديگهاي رنگ از كه است نوجواني اينجا در.نيستند
دليلي ميگويد و كرده استفاده گردان روان ماده عنوان
در بودجهاي جهاني بانك "اخيرا.بماند زنده كه نميبيند
حل را مساله اين تا است داده قرار روماني دولت اختيار
مددكاران شبكه يك به نياز ما":ميگويد كارشناس يك.كند
راهي ".كنيم كار نميتوانيم آنها بدون.داريم اجتماعي
باشيم داشته انتظار كه است دير خيلي.است پيش در دراز
زيرزمين در را ديگر مسيح ميلاد عيد شب يك نوجوانان اين
.نگذرانند
در
بسازيد معجزه خود زندگي از
مشكل يك به واحدفقط آن
بپردازيم
كه كردهايم احساس آن طي كه داشتهايم را اوقاتي ما همه
ديگر كه شده خم مشكلات و مسايل بار زير پشتمان چنان
ناخوشبختي احساس "عميقا درون از.دهيم ادامه نميتوانيم
.مييابيم خالي را خود زندگي و ميكنيم افسردگي و
كنيم ، حل يكباره را خود مسايل همه نميتوانيم هيچگاه
.بگشائيم تدريج به را آنها از يكي بار هر ميتوانيم اما
قدر هراست فرايند كه نهايي ، نتيجه نه درمان و رهايي
هر" عبارت در ميتوانيم همواره ما گردد ، دشوارتر زندگي
هنگامي.بيابيم آرامشي و تسكين خود براي "مسئله يك روز
كه وقتي ميگردند ، فرسا توان حد از بيش زندگي فشارهاي كه
مسئوليت احساس حد از بيش و ترديد و بيتصميمي خطرات ، با
ميتواند عبارت يك همين ميكنيم ، نرم پنجه و دست كردن ،
.برهاند عاطفي گردابهاي از دريايي ميان از را ما
يك برداشتن با و ديگر روز از بيش روز هر ميتوانيم ما
ما.كنيم احساس خوشبختتر و سالمتر را خود بار هر در گام
توجه مورد را ساعت وهمين لحظه ، همين ثانيه ، همين فقط
هر و حاضر حال همين در را خود زندگي ما.ميدهيم قرار
.ميگذرانيم ديگري از پس يكي را روز
طي كه ميشود سبب روز هر در مسئله يك با شدن روبهرو
امروز.شويم نايل بسياري دستاوردهاي به ماهها و هفتهها
.ميطلبند حل راه اكنون هم كه ميپردازيم اموري به تنها
.كنيم فردا فكر شود ، فردا چو
توجه مورد را ساعت همين و لحظه ، همين ثانيه ، همين فقط ما
.ميدهيم قرار
رابينسن ب دكتر
غيبي منوچهر دكتر ترجمه
|