معاونالملك تكيه
كمنظيردر اثري
كرمانشاه
نقاشي و كاشيكاري معماري ،
هنرمند بدري ، هاشم با گفتگو
شكلي به را طبيعت خوزستاني
ميبينم ديگر
معاونالملك تكيه
كمنظيردر كرمانشاهاثري
نقاشي و كاشيكاري معماري ،
و معماري كمنظير آثار از يكي معاونالملك تكيه
كنار در و كرمانشاه شهر مركز در كه است ايران كاشيكاري
واقع عادل حداد شهيد خيابان شرقي قسمت در و قديم آبشوران
وسعت 2000 در قمري هجري سال 1315 در تكيهاست شده
معاونالملك به ملقب معينالرعايا حسينخان توسط مترمربع
و زياد هزينه صرف با تكيه حسينيه بخش ابتدا در.شد تاسيس
هنرمندان و استادكاران توسط بسيار پشتكار و علاقه با
در كه شد ساخته مذهبي مراسم برگزاري منظور به چيرهدست
را بنا تمامي و بود بينظير ايران در خود زمان
داشته وجود بلورييني گويهاي بنا داخل و شده آئينهكاري
.است ميداده حسينيه به خاصي جلوه كه
آسيبهاي و حوادث دستخوش ساليان طول در معاونالملك تكيه
مشروطه ، مبارزات گرماگرم در سال 1327 در.است شده فراواني
همه آن از و شد ويران مشروطهخواهان توسط توپ شليك با
.نماند برجاي چيزي عظمت
عشق مذهبي ، مراسم و آئينها اجراي به مسلمان مردم علاقه
مراسم در شركت براي شوق و شور و طهارت و عصمت خاندان به
شود ساخته بارديگر تكيه تا شد باعث حسيني عاشوراي و محرم
زيبا بسيار گچبريهاي و كاشيكاري از استفاده با بار اين و
.يابد تزئين
كه مجزاست بخش سه داراي معاونالملك تكيه حاضر حال در
عباسيه سوم قسمت و زينبيه مياني بخش حسينيه ، اول قسمت
.است حياط دو داراي همچنين تكيه.ميشود ناميده
است ، ايراني هنرمندان آثار از گنجينهاي بنا اين سراسر
سو هر از غيره و معماري شيوه طاقنماها ، كاشيها ، تصوير
فضاي مهمتر ، همه از.ميكند جلب خود به را بيننده نظر
بيش آن عظمت و ارزش به كه است مكان اين مذهبي و روحاني
با بنا ورودي سردر و مدخل نماي سراسر.ميافزايد پيش از
ابتداي در.است يافته تزئين ارزشمند و نفيس كاشيهاي
سقاخانهاي تكيه ، چوبي بزرگ در از كمي فاصله با و ورودي
نذورات براي گاهي و شمع افروختن منظور به كه دارد وجود
با سقاخانه خارجي نماي.ميگيرد قرار استفاده مورد مردم
حوادث از صحنهاي و يافته آذين نفيس و الوان كاشيهاي
.است بسته نقش آن بر عاشورا
پوشيده سراسر آن اطراف كه است كوچكي حياط داراي حسينيه
بوده مسقف حياط قديم در "ظاهرا است ، رنگارنگ كاشيهاي از
با حياط اطراف.است بوده پوشيده شيرواني وسيله به و
طاقنماهاي با ايوانهايي و حجرهها و بلند ديوارهاي
به تكيه از قسمت اين در كاشيسازان است گشته محصور زيبا
عاشورا واقعه از صحنههايي آنچنان و پرداخته هنرنمايي
و غم به بياختيار بيننده كه كردهاند خلق كاشي روي
عاشوراي با رابطه در زيادي اشعار همچنين.مينشيند اندوه
اشعار پاياني قسمت در و بسته نقش كاشيها روي بر حسيني
.است شده ذكر بنا احداث تاريخ
طاقنماهاي با زيبا بسيار حجرههاي حسينيه ، داخل در
دوره خاص معماري شيوه بيانگر كه دارد وجود شگفتانگيز
.است قاجار
ايام در محل اشراف و سران استقرار محل حجرهها اين گويا
.است بوده سوگواري
قرار آن روي تكيه گنبد كه است زينبيه تكيه مياني بخش
به آن خارجي نماي روكش و است گلدسته فاقد گنبد.دارد
نقطه گفت ميتوان واقع در.است پوشيده شيرواني وسيله
و ميدهد تشكيل زينبيه قسمت را تكيه اصلي فضاي و مركزي
از آن وسيله به كه است خاصي امتيازات و مشخصات داراي
.ميشود مشخص و مجزا تكيه قسمتهاي ساير
"نسبتا دالانهايي توسط غربي و شرقي قسمت دو از زينبيه
.ميكند پيدا ارتباط عباسيه و حسينيه محوطه به باريك
زنهاي استقرار محل زينبيه فوقاني طبقه بالكنهاي
صحن اطراف حجرههاي.سوگواريست مراسم در شركتكننده
وقايع كه است رنگين كاشيهاي از پوشيده "تماما زينبيه
.است كشيده تصوير به را عاشورا خونبار
پادشاهان از تصاويري نيز صحنه اين پايين حاشيه در
.است درآمده تصوير به تاريخي مختلف دورههاي و اساطيري
و عزاداري برپايي محل هم هنوز تكيه از قسمت اين
در كه نيز تكيه باني معاونالملك ، مدفن.است روضهخواني
در كوچك اطاق يك در است گفته حيات بدرود شمسي سال 1327
بناي.است آئينهكاري "تماما كه دارد قرار زينبيه صحن
حياط داراي و ميدهد تشكيل را تكيه شرق قسمت عباسيه
طبقه دو ساختمان كه است مرتفع ديوارهاي با وسيع "نسبتا
.است شده ساخته حياط جنوب سمت در آن
از پوشيده قسمتها ساير مانند نيز عباسيه محوطه دورتادور
صحنههايي كاشيها اين روي است ، الوان و نفيس كاشيهاي
مجلس يوسف ، حضرت داستان نظير تاريخي مهم مجالس از
روي زيادي بسيار نظم با را (ع)علي حضرت بارگاه و درويشان
آن پائين حاشيه در و افزودهاند عباسيه محوطه ستونهاي
دوره شخصيتهاي همچنين و اسلامي علماي از تصاويري نيز
.است بسته نقش قاجار
حسينيه ، از مختلفي قسمتهاي بازسازي اخير ، سال چند طي
انجام به فرهنگي ميراث سازمان توسط عباسيه و زينبيه
داده اختصاص مردمشناسي موزه به عباسيه دوم طبقه و رسيده
قرار علاقهمندان بازديد مورد روز هر و است شده
مختلف ، كاشيها وسايل به ناآگاه اشخاص گاهي ميگيرداما
مراقبت دارد جا كه ميرسانند آسيب آن روي بر تصاوير و
.آيد عمل به هنري و تاريخي بناي اين از بيشتري
از است آميزهاي و فرد به منحصر تكيه معماري حال ، هر به
نقوش از زيبا تابلوهاي همراه به آرام و لطيف رنگهاي
و گواه همگي كه گلها و پرندگان طبيعي ، مناظر اسليمي ،
ديار هنرمندان ذكاوت و هوش و زيباشناختي حس گوياي
.است كرمانشاه
همشهري خبرنگار - كرمانشاه
هنرمند بدري ، هاشم با گفتگو
شكلي به را طبيعت
خوزستاني
ميبينم ديگر
نقاشان انجمن عضو خوزستاني ، سرشناس نقاش بدري هاشم:اشاره
نقاشي مسابقه در وي.است فرانسه شهركان نورماندي استان
اين در.كند كسب را اول مقام توانست انجمن اين سالانه
برگزار جهان نقاش از 40 برگزيده اثر بين 200 كه مسابقه
و اول رتبه ايراني هنرمند اين "زندگي صبح" تابلوي شد ،
مناسبت همين به.آورد دست به را مسابقه اين افتخار ديپلم
.ميآيد پي در كه شده انجام هنرمند اين با كوتاهي گفتگوي
.بگوييد خودتان از *
.نقاشي به مند علاقه و ارتش بازنشسته هستم بدري هاشم *
مركزي استان توابع از چشمه چهار ده در و دارم سال 48
.شدهام بزرگ ماهشهر پسكوچههاي كوچه در و شده متولد
اين به چگونه اينكه و بگوئيد خود نقاشي تجربه اولين از *
پرداختيد؟ هنر
خواستهام وقتها خيلي.است من حسي و ذاتي احساس نقاشي *
با مناست نكرده رها مرا نقاشي ولي كنم رها آنرا كه
اينكه از اوقات گاهي.ميكنم آرامش احساس كردن نقاشي
آنقدر و ميشوم عصباني سخت نميآيد در مطلوب شكل به كارم
در.ميشوم راحت وقت آن برسم نتيجه به تا ميدهم ادامه
ساده حركت يك با چيز همه بگويم بايد تجربه اولين مورد
بوم روي عمود خط يك و زدم رنگ در را مو قلم.شد شروع
لكه چند سپس.نمودم رسم مورب خط چند آن براساس و كشيدم
كه كاري از.نشستم تماشايش به و دادم قرار آن روي رنگي
را ذهنيتم كه رسيدم نتيجه اين به و بودم راضي بودم كرده
قسمتها از بعضي دادن تغيير با و برده دورترها به
كه شدم متوجه تدريج به و بكشم را سوم و دوم تابلوهاي
مرا درون ، از چيزي و ندارم ارادهاي هيچ نقاشي موقع
.ميكند هدايت
چيست؟ شما نقاشي سبك و ويژگيها *
آن در اگر باشم تنها مايلم هستم نقاشي مشغول وقتي *
ميگذارد اثر كارم در حضورش باشد ، من كنار در كسي لحظات
چيزي من نقاشيهاي.كنم نقاشي خوبي به نميتوانم و
در بلكه باشم گرفته كشيدنشان به تصميم قبل از كه نيستند
حساسيت قرمز رنگ به.ميشوند تداعي برايم كار حين
ديدن با و ميكند مسحور مرا كه گونهاي به دارم ويژهاي
چشمانم از اشك توسط كه ميشود ايجاد درونم در آشوبي آن
احساسي محيط در وقتي كه است جهت همين به.ميشود خارج
آورم وجود به را فيگورهايي ميتوانم ميگيرم قرار رنگها
.نيست امكانپذير هوشياري حالت در آنها ترسيم كه
و ناتوراليسم البته است من علاقه مورد سبك اكسپرسيونيسم
گرفتم ياد دخترم از را آبستره.ميكنم كار نيز آبستره
و بود ريخته كاغذ روي را رنگهايم روزي بود ، ساله سه وقتي
چند از پس ولي شدم عصباني خيلي ابتدا در ميكشيد نقاشي
كشيده راحت چون شدم خوشحال خيلي ديدم را طرح همان كه روز
بودند ، گرفته قرار هم كنار سادگي به رنگها و بود شده
اگر منهم گرفتم نتيجه كه بود شده ايجاد خاصي هارموني
.رسيد خواهم نتيجه به بكشم ، ساده
كشور از خارج يا داخل در نمايشگاههايي چه حال به تا *
داشتهايد؟
نمايشگاههايي و تهران و خوزستان در متعددي نمايشگاههاي *
نقاشان انجمن عضو "ضمنا.داشتهام فرانسه و سوئيس در نيز
فصل هر شروع در انجمن اين و هستم فرانسه نورماندي
شركت نيز من كه ميكند برگزار اعضاء آثار از نمايشگاهي
.ميكنم
است؟ چگونه شما هنر با آنها برخورد *
.دارند هنر با بينانهاي خوش و مثبت برخورد آنها *
ميكنند برخورد مقدس مقوله يك عنوان به باهنر فرانسويان
.نميشود اعطا كس همه به كه است هنري هنر ، كه معتقدند و
درك آنرا و واقفند خوبي به هنرمند يك مشكلات به آنها
.ميكنند
چيست؟ كارتان در شما مشكل عمدهترين *
من.است طبيعت با انسانها برخورد من عمده ناراحتي *
شكل به آنرا ديگران و ميبينم شكلي به را طبيعت هميشه
.ديگر
راحتي به ميتوان بوته يك با درخت يك با ميبينم وقتي
قرار تعرض و تخريب مورد آن جاي به اما كرد برقرار ارتباط
مرغ زندگي در وقتي يا.ميشوم آزرده "عميقا ميشود گرفته
با را كارهايش تمام چگونه كه ميروم فكر به ميشوم دقيق
با و ميكند آرايش را پرهايش و داده انجام دوپا و نوك
و ميانديشيم شكارش به آسان چه ما و دارد آميزشي چه خاك
.است خشن چقدر بقا براي طبيعت اينكه
است؟ داشته شما هنر در تاثيري چه خوزستان استان *
و نخل درختان كارون ، رودخانه جمله از آن ويژگيهاي *
هم دست به دست همگي خونگرم مردم و هموار دشت اكاليپتوس ،
راحتي به ميتوانم كه كرده ايجاد آرامشي من در و داده
اينكار به موفق بودم ديگري جاي اگر شايد و كنم نقاشي
غرور احساس خوزستان شرجي و گرما تحمل با من.نميشدم
.ميگيرم الهام آن غروب از و ميكنم
كهزادي پروين از گفتگو
|