چهارم سده از عارفي
طوسي سراج ابن عبدالله ابونصر آثار و زندگي به نگاهي
(ق.-وفات 378ه)
سلوك و سير دستورهاي و عرفان و شرع بين توفيق *
اصول و قوانين و بپيمايد بايد سالك كه مقاماتي تعيين و
از حديث و قرآن به استناد و شرع اصول رعايت با آن
ميگردد محسوب شهير عارف اين ارزشمند اثر ويژگيهاي
لطافت و طراوت همهگاه ايران عرفاني عالم :جستارگشايي
جاري و ساري بوم و مرز اين فرهنگ به را بهجتانگيزي
و اعمال اخلاقيترين حامل همهگاه عارفان و است ساخته
متداول شاخههاي تمامي در عرفان حضور.بودهاند رفتار
بسياري غوامض و زمختي و خشكي توانسته ، گذشته زمان علوم
عرفان تاثير.بزدايد آنها از را فلسفي پيچيده مباحث از
انديشمند كمتر و است موسع و گسترده بسيار نيز مذهب بر
نوشتهها در عرفان خوشههاي از كه يافت ميتوان را مذهبي
از يكي درباره زير نوشته.باشد نبرده بهره آثارش و
شما تقديم كه است هجري چهارم سده نيكنفس و بزرگ عارفان
.ميشود گرامي خوانندگان
معارف گروه
جلالي مرتضي :نوشته
(ق.-ه 378) وفات طوسي ، سراج علي بن عبدالله ابونصر
چهارم قرن در ايراني ، مشهور محدث و فقيه و عارف و صوفي
را او و داشت شهرت پارسائي و زهد به ابونصراست هجري
"التصوف في اللمع" كتاب.ميخواندند "الفقراء طاووس"
و مقدمه با نيكلسن اهتمام به كه ميباشد او اثر تنها
مبادي بيان متضمن و است ، شده طبع انگليسي زبان به تلخيص
.است صوفيه اقوال و اشعار و مشايخ ، كلمات تفسير و صوفيه ،
خانوادهاي در برميآيد صوفيه روايات از چنانكه ابونصر
در -وي خود روايت به -پدرش گويند و آمد دنيا به منش زاهد
.يافت وفات نماز حال
خاصي توجه نيز شريعت و علم به زهد ، و تصوف از گذشته وي
به خويش ناحيه در بعلاوه.ميشد محسوب مشايخ فقيه و داشت
و كرد بسيار مسافرتهاي سراج ابونصر.بود مشهور هم فتوت
كه ديدارهايي و مسافرتها اين از "اللمع" كتاب در وي خود
انطاكيه ، رمله ، دمشق ، بغداد ، بصره ، مشايخ و زهاد با
ياد داشت ، ايران بلاد بعضي و قاهره ، دمياط صور ، طرابلس ،
و نبوده هم دستگيري و ارشاد اهل "ظاهرا ابونصر.ميكند
با.است ميگذرانيده عزلت يا سياحت در بيشتر را اوقاتش
رهنماي سرخسي ابوالفضل نام به وي ، پرورده دست يك اينهمه ،
.شد ابوالخير ، ابوسعيد خراسان ، بزرگ صوفي
مشايخ از كه احوالي تراجم در صوفيه قديم نويسندگان غالب
(-ه 470) هجومري.نبردهاند او از نامي نوشتهاند صوفيه ،
...":ميبرد را او نام مورد دو در "المحجوب كشف" كتاب در
ماه وي كه لمع صاحب الفقرا طاووس السراج ابونصر شيخ
خانهاي را وي شونيزيه مسجد اندر رسيد ، بغداد به رمضان
سخنان و حالات" موءلف روح ابن محمدبن."...دادند خلوت به
در "المهنهاي ابيالخير ابن فضلالله ابوسعيد شيخ
ابوالخير ، ابوسعيد طريقت شيخ":مينويسد ابوسعيد شيخ حالات
ابونصر شيخ مريد وي و بوده سرخسي حسين ابوالفضل شيخ
تصنيف صاحب و گفتهاند الفقرا طاووس را وي كه بود سراج
او و است بوده طوس به وي مسكن و حقيقت و طريقت درعلم
دكتر ".است بوده المرتعش محمد عبداللهابن ابومحمد مريد
ابو مريد را ابونصر بعضي اينكه كه است معتقد زرينكوب
"اللمع" كتاب از كه است ادعايي دانستهاند ، مرتعش محمد
در نيز "التوحيد اسرار" كتاب در.نميباشد تاييد قابل
خانقاه با":است شده نقل طابران به ابوسعيد ورود حكايت
".آمد فرود بود ، سراج بونصر شيخ قدمگاه كه ابواحمد استاد
السلمي ابوعبدالرحمن قول از "الاسلام تاريخ" در ذهبي
ابوبكر و خلدي جعفر شاگردان از وي كه ميكند نقل (-(412ه
عطار شيخ.بود السايح محمد احمدبن و الدقي داود محمدبن
و را سهل و سري":ميگويد الاولياء تذكر در نيشابوري
وفات تاريخ از آنچه ولي "...بود ديده را كبار مشايخ بسي
سهل و.-ه سقطي 253 سري) برميآيد بزرگان اين
ايشان بين را طولاني فاصلهاي (-ه تستري 283 ابنعبدالله
اساس بدون عطار كلام بنابراين و بردارد در ابونصرسراج با
در را نيشابوري عطار خود ذكر است مناسب اينجا در.است
سراج ابونصر از جالب و زيبا معرفي در الاولياء تذكر
زمره امين آن خايف ، حاكم آن عارف ، عالم آن":بياوريم
وقت ، شيخ امشاج ، زبده ، آن فقراء حلقه نگين آن كبرا ،
يگانه و بود حق به امامي عليه ، رحمتالله سراج ابونصر
و قلم در كه است چندان نه او نعت و صفت متمكن ، و مطلق
علم فنون در و گنجد ، زبان و عبارت در يا و آيد ، بيان
حال در و داشت عظيم شاني معاملات ، و رياضت ودر بود كامل
مورد در "بود آيتي نيز ، مشايخ كلمات دادن شرح و قال و
خانهاي خلوت شونيزيه مسجد در":ميگويد وي شخصي احوالات
جمع عيد تا.داشتند مسلم بدو درويشان امامت ودادند بدو
ختم قرآن بار پنج تراويج ، اندر و كرد امامت را ، اصحاب
بدو و بردي او خلوت خانه بدر [نان] قرص خادم ، شب هر كرد
قرصكها آن كرد نگاه خادم.برفت او و شد عيد روز تا دادي
نشسته جماعتي و بود زمستان شبي كه نقلست.بود برجاي
ميسوخت ، آتشدان در آتش و ميرفت سخن معرفت در و بودند
سجده را خداي نهاد ، آتش برآن روي و درآمد حالتي را شيخ
بيم از جمله كردند ، مشاهده حال آن كه مريدان آورد ،
باشد ، سوخته شيخ گفتند آمد ، باز ديگر روز چون بگريختند ،
ميتافت ، ماه چون او روي نشسته محراب در ديدند را شيخ
جمله كه دانستيم چنان ما كه حالتست چه اين شيخا گفتند
خود آبروي درگاه برين آنكه آري گفت باشد؟ سوخته تو روي
است آتش عشق ، :گفت و سوخت ، نتواند او روي آتش بود ، ريخته
الله مادون چه هر و گردد مشتعل عاشقان ، دل و سينه ، در
".كند خاكستري و بسوزاند را همه است
بسيار هاي تصنيف داراي را وي "الانس نفحات" در جامي
اثري "ظاهرا آنها از اكنون كه است اين مسلم ولي ميداند ،
آثار قديميترين از يكي سراج اللمع كتاب.نيست پيدا
مباني و اصول دادن منظورنشان به و است چهارم قرن صوفيه
شده نوشته حديث و قرآن موازين با عرفان موافقت و تصوف
اكتفا مشايخ احوال ترجمه به تنها موءلف كتاب اين در.است
شرح و كلمات تفسير و صوفيه ساري بيان در بلكه نكرده ،
نيز اولياء كرامات و اصحاب و نبي سيرت و آنها اصطلاحات
مشايخ از بسيار ، اقوال و اشعار و است ، نموده تحقيق و بحث
بين توفيق.است كرده نقل كتاب جاي جاي در نيز را صوفيه
كه مقاماتي تعيين و سلوك و سير دستورهاي و عرفان و شرع
شرع اصول رعايت با آن اصول و قوانين و بپيمايد بايد سالك
اين ارزشمند اثر ويژگيهاي از حديث و قرآن به استناد و
دويست "تقريبا خود كتاب در وي.ميگردد محسوب شهير عارف
خود زمان تا ميشدهاند شمرده بزرگان از كه را صوفي نفر
.است برده نام
روش":مينويسد وي اثر و سراج ابونصر مورد در نيكلسن
پنهان جانبداري موضوعات ، گسترده سلسله و او ، نويسي مختصر
و منظم تحليل و تجزيه اجازه او به اولياءاش ، به نويسنده
سراج اينكه وجود با.نميدهد را عرفاني نظريات كامل
مشتاق و ميداند مسلم را متعالي عرفان تجربيات واقعيت
صوفيان از بسياري توسط شده بيان آشكار ناسزاهاي كه است
به متوسل دائم بطور حال عين در كند توجيه را زمان آن
ابداعي اشكال و "حلول" از سراج.ميگردد سنت و قرآن
را افراطي زهد حاليكه در ميگيرد ، ايراد "فنا" نظريه
سفارش را [قرآن] مقدس كتاب از فرمانبرداري ميكند تقبيح
تاكيد در تنها معمولي مسلمان با صوفي ميگويد اوميكند
ظاهري اعمال مقابل درونيدر مذهبي تجربيات بر بيشتر
سراج ، عقيده به.دارد فرق هستند ، آن بيروني جنبه كه عبادت
كه است انبياء به متعلق اول ، مقام در "اولياء" لقب
برگزيدگان دارند ، كه رسالتي و وحي مقام و عصمت بواسطه
بواسطه كه است آنهايي به متعلق بعد ، درجه در و حقاند
به دلبستگي و خود ، از گذشتن و نفس ، ترويض و صادق ايمان
.محسوبند اوليا از ابدي ، حقايق
آوردهاند ميان به سراج ابونصر از ذكري كه آثاري تمام
نفحات در جامي.ميباشد طوس در قبروي كه كردهاند تصريح
كه جنازهاي هر":گفته كه آرند وي از":مينويسد الانس
بشارت اين حكم به و "بود مغفور بگذرانند ، من خاك پيش به
زماني و آوردندي وي خاك پيش را جنازهها طوس اهل
."ببردندي آنگاه بداشتندي
سراج مقبره مورد در "اسلام در تصوف تاريخ" در غني مرحوم
رضوي آستانه صحن به نزديك مشهد شرقي جنوب در":مينويسد
كوچه داخل در "خيابان پايين" به معروف خيابان اول در
كه "دوز پيرپالان" قبر به معروف است مقبرهاي باريكي
حدس اين وي البته "باشد سراج ابونصر شيخ مقبره است ممكن
به "پير" اينكه قبيل از ميداند سطحي قرائن به متكي را
ترجمه "دوز پالان" و ميشود گفته عرفا و صوفيه مشايخ
.است "سراج" فارسي
طوس ناحيه و نوشتهاند طوس در همه را سراج ابونصر مدفن
نام و نوغان ديگري و طابران يكي داشته ، معتبر محل دو
آن بيرون و نوغان ديه يعني مشهد ، فعلي محل به "طوس"
.است ميشده اطلاق
مطلب تاييد در "تصوف و عرفان مباني" در سجادي ، مرحوم
تاليف "بخارا مهماننامه" كتاب در كه مينويسد بالا
رايات":است آمده خنجي ، روزبهاني فضلاللهابن
عاليقدر ، عزم و...شد طوس صحراي متوجه مشهد طرف از همايون
بلده طيبه مزارات زيارت متوجه صفر ، هشتم شنبه ، روز صبح
مردم ميان مشهور ، كه فرمودند مزاري زيارت اول و گشت طوس
به مشهور علي ، محمدبن امام قبر آن ، كه است آن ولايت آن
در رضوي جبال در ايشان وفات چه اگر و است الحنيفه ابن
از بعد القصه...شده ثابت پيغامبر حضرت مدينه حوالي
از بعضي كه فرمودند طوس شرقي طرف به و مزار آن زيارت
سراج ابونصر شيخ و گرگاني ابوالقاسم شيخ مثل اكابر اعاظم
".هم اسرار الله قدس مدفونند آنجا در ايشان اقران و
:ماخذ
رينولدنيكلسن سراج ، تصحيح ابونصر فيالتصوف ، اللمع -1
ژوكوفسكي تصحيح هجويري ، عثمان بن علي المحجوب ، كشف -2
ابوروح ، جمالالدين ابوالخير ، ابوسعيد سخنان و حالات -3
كدكني شفيعي تصحيح
منور ، بن محمد سعيد ، شيخابي مقامات في التوحيد اسرار -4
صفا ذبيحالله
نيكلسن نيشابوري ، عطار الاولياء ، تذكر -5
عبدالحسين صوفيه ، ميراث ارزش و ايران تصوف در جستجو -6
زرينكوب
غني قاسم دوم ، ج اسلام ، در تصوف تاريخ -7
سجادي ضياءالدين سيد تصوف ، و عرفان مباني بر مقدمهاي -8
فيالتصوف اللمع بر نيكلسن انگليسي مقدمه -9
اول ج مصاحب غلامحسين فارسي ، دائرتالمعارف -10
فرهنگ عرصه اخبار
|
سوي از نشريه اين .شد منتشر "ميراث آينه" شماره نخستين *
"ايراني اكبر" مسئولي مدير به و مكتوب ميراث نشر دفتر
اطلاعرساني ، صبغه با نشريه اين.است شده بازار روانه
و تهيه اخلاقي و ادبي ديني ، كهن متون حوزه در كتابشناسي
.ميشود منتشر
:است رسيده چاپ به زير مطالب نشريه ، اين شماره نخستين در
و نقد ،(اذكايي پرويز دكتر) شهرستاني تفسير از چند نكاتي
خوارزم گمشده ،(سجادي دكترسيدجعفر) حكمت احياي بررسي
دكتر) دهلوي غالب ديوان در گلگشتي (صدقي حامد دكتر)
فرخ) باقر ميرمحمد روايت به انجيل ،(حامدي محمدحسن
نقد در علمي روش ،(شادان جبرئيل) قزويني علامه ،(اميريار
مجلههاي ،(زرينكوب عبدالحسين دكتر) ادبي متن تصحيح و
تاجيكستان و ازبكستان به سفر ،(افشار ايرج) خطي نسخه
...و (اكبرايراني)
به دلبستگان علاقه مورد گاه همه تبريزي شمس ديوان*
مولانا سترگ اثر اين.است بوده عرفاني ادبيات و فرهنگ
گستردهاي استقبال با نيز غرب در تازگي به جلالالدين
دوره ژاپن در اكنون هم كه كدكني شفيعي دكتر و شده روبرو
كه بود آورده درنوشتهاي ميگذراند ، را تدريس ساله يك
به امريكا در شمس ديوان ترجمه از نسخه هزار به 100 قريب
.است رفته فروش
ارزشمند اثر اين نشر به مختلف ناشران نيز كشور داخل در
و زيبا هياتي در اثر اين چاپ تازهترين كه مييازند دست
و ثالث انتشاراتي دو سوي از باروكش بار نخستين براي
زندهياد استاد توسط اثر ايناست رسيده چاپ به سنايي
نيز كدكني شفيعي دكتر و شده تصحيح فروزانفر بديعالزمان
.است ماندگار اثر اين از ديگري تصحيح حال در
و لينگز مارتين نوشته قرآني تذهيب و خط هنر حكمت كتاب *
گروس انتشارات سوي از بيدهندي قيومي مهرداد ترجمه با
.است شده منتشر
هنر صاحبنظران از و مسلمان خود كه كتاب اين نويسنده
كنار در تذهيب و خط آنكه با است معتقد و است اسلامي
آنكه با و است اسلامي تمدن دستاوردهاي مهمترين از معماري
بشر بر كلام صورت به كه اسلام پيام با تذهيب و خط پيوند
معماري قدر به هنر اين به است ، مستقيمتر شده نازل
شده كوشش كتاب اين در.است نشده التفات و اعتنا اسلامي
سرتاسر در تذهيب و خط نمونههاي بهترين بررسي با است
كه پيامي به و معنا و باطن به را آن ظاهر اسلام ، عالم
شده تدوين فصل در 8 كه كتابنمايد تاويل ميكند حمل
محتواي با قرآني خط مناسب تبيين در مفصل "نسبتا مقدمهاي
(آله و عليه صليالله) پيامبر الهي رسالت تداوم و قرآن ،
بر افزودن و اطلاعات عرضه از بيش موءلف.دارد قدسي هنر در
است بوده ماجرا حقيقت دنبال به خواننده دانستههاي انبان
سنگين وگاه) موجز مباحث لاي لابه از مقدس طلب اين عطر و
كتاب مباحث و مطالب.ميرسد مشام به كتاب (شرح محتاج و
موارد از بسياري در و دارد آن تصاوير با نزديكي پيوستگي
به.نميشود مفهوم تصاوير به توجه بدون نويسنده مراد
خود قرآني هنرهاي اين برجسته نمونههاي تصوير عرضه علاوه
لحاظ از تنها نه را كتاب لذا.است بوده موءلف اهداف از
.شمرد نفيس مجموعهاي بايد نيز تصاوير لحاظ از بلكه متن ،
مترجم تسلط جهت به هم آن كه است روان و پخته كتاب ترجمه
.است تذهيب و خط هنر با وي عمل آشنايي نيز و موضوع به
|
|