اسلامي انقلاب فرهنگي ابعاد
ايران
شكوهمند انقلاب پيروزي سالگرد بيستمين مناسبت به
دكتر حجتالاسلام با گو و ايراندرگفت اسلامي
(1)ثقفي سيدمحمد
اسلامي انقلاب سياسي ثمره عنوان به اسلامي حكومت*
دارد فرهنگي حيات وتجديد تجدد يك در ريشه ايران ،
:جستارگشايي
بود معاصر تاريخ در عظيم رخدادي ايران ، اسلامي انقلاب
تاثيري ما عصر اجتماعي انديشههاي و سياست و فرهنگ در كه
بيدارگر ، انقلاب اين امواج بيترديد.نهاد انكار غيرقابل
سوم جهان ملل نيز و اسلامي سرزمينهاي در عرصه ، هر از بيش
تحولات و افزونتر تاثير اين دامنه روز هر و بود موءثر
فهم عرصههاي مهمترين از يكي.ميگردد عميقتر آن از منتج
.است بوده آن فرهنگي وجه بيترديد اسلامي ، انقلاب درك و
و ديني اصالتهاي بر مبتني انقلابي ايران ، اسلامي انقلاب
و نهادها صورت به "عمدتا را خود پيامهاي كه بود فرهنگي
اين.ميكرد عرضه خود مخاطبان به فرهنگي جهتگيريهاي
نيز سياسي عظيم اثرات فرهنگي ، انقلاب و انقلابي فرهنگ
هر از وسيعتر بيترديد آن فرهنگي دامنه اما داشت ،
و انقلاب دهه دومين نهادن سر پشت مناسبت به.بود عرصهاي
درباره وگويي گفت مبارك ، فجر اين دهه سومين آغاز
استاد با ايران اسلامي انقلاب تاثير و تكوين عرصههاي
حضور به ايشان از تشكر ضمن كه دادهايم انجام ثقفي
.ميشود تقديم عزيز خوانندگان
معارف گروه
ايران ، اسلامي انقلاب سالگرد بيستمين آستانه در :همشهري
و دورانساز واقعه اين عناصر و ماهيت در تدبر و تامل هنوز
كه مسائلي از يكيدارد ادامه معاصر تاريخ فرد به منحصر
را متداوم و گسترده صورت به طرح قابليت ميرسد نظر به
سوءال ;است انقلاب اين فرهنگي مباني در بحث دارد ، و داشته
عظيم ابعاد به توجه با اسلامي انقلاب "اساسا كه است اين
چه در فرهنگ اين و است تفسير و فهم قابل چگونه آن فرهنگي
تاريخ ، مسائل تحليلگر يك براي و يافته تحول و تكوين بستري
ميباشد؟ طرح قابل ايران فرهنگ و سياست
انقلاب يك "ماهيتا ايران ، اسلامي انقلاب من ، نظر به &
.داشت خود دنبال به را سياسي عظيم نتايج اما ;بود فرهنگي
آن بر نيز سياسي مهم دستاوردهاي طبيعي صورت به يعني
كه شود داده توضيح است لازم اينجا در اما.بود مترتب
بودن فرهنگي از منظور بود؟ چه فرهنگي انقلاب از منظور
"عمدتا -و 50 دهههاي 40 در كه بود اين اسلامي انقلاب
اسلامي متفكران از برجستهاي گروه ،-از 1342 پس سالهاي
اين به دانشگاه ، در چه و علميه حوزههاي در چه ايران ،
مورد ميبايد ايران در اسلامي تفكر كه رسيدند دستاورد
بود جرياني آغازگر امر ، همين.شود داده قرار مجدد تامل
.كنيم تعبير اسلامي نوين تفكر به آن از ميتوانيم ما كه
مسئوليت نظير بحثهايي در آن موءلفههاي از برخي كه تفكري
به مربوط مباحث مجدد طرح خويشتن ، به بازگشت انسان ،
زبان تجديد و دگرگوني اسلامي ، ايدئولوژي و جهانبيني
.بود گرديده متجلي..و ديني
از بخشي در ما سو ، يك از را ، تفكر اين مشخص نمونههاي
حضرت زعامت محور بر "عمدتا كه نوانديش و فعال روحانيون
وجه ديگر ، نمونه سوي از.ميبينيم داشتند فعاليت (ره)امام
ارشاد حسينيه تاسيس در را تحولآفرين جريان اين از ديگري
نمونه ، عنوان به.ميكنيم مشاهده آن ويژه فرهنگي مجموعه و
(ص)نبوي بعثت قرن چهاردهمين آستانه در كه معروفي اثر
ديدگاه يا رسيد ، چاپ به "پيامبران خاتم محمد" عنوان تحت
هاشمي آقاي توسط بعثت عصر درباره كه جالبي تاريخي
نشاندهنده گرديد ، تاليف باهنر شهيد مرحوم و رفسنجاني
سنتي ديدگاههاي از متفاوت بسيار و جديد نظرگاه يك تحقق
انديشه كه بود مفهوم اين بيانگر تحولات اين مجموع.بود
گرفته قرار فرهنگي و فكري رستاخيز يك آستانه در اسلامي
و وظايف شناخت و موءمن و مسلمان انسان به بازنگري كه
از نويني شناخت مستلزم او ، انديشه محدودههاي تعيين
تكويني سير در فرهنگي ، تحول اين و شناخت ايناست اسلام
تا شد متراكم تدريج به ايران ، اسلامي فرهنگ و تاريخ
و فرهنگي و سياسي وجوه در توامان ، صورت به كه آنگاه
سال 1357 در را ايران اسلامي انقلاب و شد متبلور اجتماعي
.آورد پديد
اگر داشت؟ ويژگيهايي چه و امتيازات چه فرهنگي تحول اين
برخي فعاليتهاي از بايد كنم ، ذكر را نمونههايي بخواهم
شهيد مرحوم.كنم ياد مسلمان روشنفكران و روحاني روشنگران
بودن زنده او.بود زمينه اين در بارز نمونه يك مطهري
مطرح ماركسيسم بخصوص غربيها ، برابر در را اسلام مكتب
مادي ، انسان برابر در را الهي يا ديندار انسان و ميكرد
در.مينمود مطرح سرنوشتساز و مسئول انسان يك عنوان به
و اطلاعات سعه آن با شريعتي دكتر مرحوم نيز ، ديگر جهت
اومانيسم انديشه كه داشت حضور فكر و قلم و بيان وسعت
اين.كرد عرضه و صورتبندي را خويشتن به بازگشت و اسلامي
و داشت ايران ديني تفكر و فرهنگ بر مهم اثري انديشهها
جهان همه در خويشتن ، به بازگشت نظريه نظير آنها ، از برخي
هزارها عربي زبان در كه گونهاي به گرديد ، مطرح اسلام
همه و رسيد چاپ به متعدد و مكرر صورت به آن از نسخه
حوزه در را اسلامي سرزمينهاي سراسر در مسلمان انديشمندان
در شريعتي دكتر معروف اثر همين.داد قرار خود تاثير
ترجمه و شد چاپ غربي كشورهاي حتي و تركيه افغانستان ،
منتشر امريكا و انگلستان در حامدانگار قلم به آن انگليسي
فراتر انديشهها اين تاثير كه ميبينيم ترتيب اين به شد ،
.داشت بازتاب جهان سراسر در و بود ما مرزهاي از
در فكري تحول نوع آمد ، يك دست به تحول اين خلال از آنچه
جنبههاي و ضرورتها به توجه و اسلام به مجدد بازنگري
به انديشهها اين نتيجه و محصول.بود اسلامي فرهنگ نوين
ديني حيات تجديد ضرورت و اسلامي انقلاب در مختلف شكلهاي
اسلامي حكومت يك پايه طرح حقيقت در و.بود هويدا اسلام
.دارد ادامه امروز تا كه گرفت شكل مسلمانان انديشه در
(ره)خميني امام حضرت توسط چهل دهه دوم نيمه در انديشه اين
قلم در سپس شد ، آشكار "اسلامي حكومت" كتاب صورت به
از برخي حتي و شد تجديد "امامت و امت" صورت به شريعتي
از برخي و داشتند اقامت غرب در كه مسلماني نويسندگان
نتايج به بازگشتند ايران به اسلامي انقلاب وقوع با آنها
يعني.كردند عرضه زمينه همين در آثاري و رسيده مشابهي
مهم و محوري نتيجه و غالب بحث مثابه به اسلامي حكومت بحث
كه ميبينيم پس.گرديد آشكار و عيان فكري تحولات اين
ايران ، اسلامي انقلاب سياسي ثمره عنوان به اسلامي حكومت
در پديده اين.دارد فرهنگي حيات تجديد و تجدد يك در ريشه
.رسيد تاسيس مرحله به اسلامي فرهنگ نوين خيزش اثر
امام رهبري به دانشگاهيها و حوزويها همه سرانجام
در و نمودند واقعيت اين آماده را عمومي افكار ،(ره)خميني
بخشيدن عينيت به اقدام معاصر تاريخ و اسلام عالم گستره
اسلامي انقلاب تحقق.نمودند نظريههايشان و انديشهها به
پاي روندي چنين پي در است فعلي حكومت آن سياسي نمونه كه
در و ريشهدار و عميق تحولات هنوز و گذاشت حيات عرصه به
و صورت در بينالمللي ، و دامنهدار تاثيرات حال عين
.ميشود ملاحظه آن محتواي
به ايران ، اسلامي انقلاب در مندرج فرهنگ استاد ، جناب *
بود غرب تمدن و فرهنگ به نسبت انتقادي نگرش نوعي معنا يك
روندهاي اين طول دريافت اجتماعي و سياسي عينيت كه
مسئله همواره كرديد ، ذكر را آن از بخشي شما كه فرهنگي
غرب ، و اسلامي تمدن وگوي گفت نيز و تقابل و نسبت و غرب
.بود مهم و فعال بسيار ما روحانيون و انديشمندان براي
تعامل يا تقابل نسبت ، اين از ارزيابياي و تحليل چه شما
داريد؟ نظري و تاريخي لحاظ به
واقعيت اين با نسبت در كه فكر اين و غرب تمدن به نگرش *
داريم ، وضعيتي و موضع چه ما تاثيرگذار ، و آشكار
در ما بزرگ متفكران فرهنگي و انديشگي موضوع عمدهترين
سياسي و اقتصادي بهلحاظ.است بوده اخير سال يكصدوپنجاه
سيدجمالالدين زمان از.است بوده چنين نيز اجتماعي و
با مواجهه قاجاريه ، حكومت نيمههاي از حتي و اسدآبادي
يك بهعنوان بلكه جغرافيايي ، واحد يك بهعنوان نه غرب ،
به را ما متفكران ذهن ما ، سرنوشت بر موءثر و فعال واقعيت
تمام در معنا يك به مسئله ، اين.داشت مشغول و معطوف خود
صورتهاي به شرقي متفكران مجموعه و داشت بازتاب شرق
آنها از برخيميدادند نشان واكنش آن مقابل در مختلفي
را غربي فرهنگ و زندگي ديگر كيفيات و تكنيك و روش و علم
جديد عصر در كاميابي علتالعلل و پذيرفته "مطلقا
مسائل همين و كرده عمل عكس به ديگر گروهي و ميدانستند
سرزمينهايشان مردم و فرهنگ بيچارگي و بدبختي اساس را
.ميكردند قلمداد
ديگر عدهاي اسلامي ، كشورهاي در گروه ، دو اين مقابل در
علم كه شدند پيدا بيدارگر و خودآگاه و مسلمان متفكران از
مورد "كاملا را غربي تمدن و تكنولوژي و پيشرفت و فلسفه و
را پديده اين حقيقت و كنه به كردند سعي و داده قرار توجه
آن با تضاد يعني غرب ، ديگر وجه حال همين در.كنند درك
دور نظر از نيز را استثمارگر و استعمارگر بهعنوان
مواجهه حائري ، دكترعبدالهادي مرحوم تعبير به.نميداشتند
غرب ، كه ميديدند متفكران اين.غربي تمدن سويه دو با
با و بوده مثبت خود ماهيت و حيات از وجه يك در اگرچه
دگرگون را بشريت اجتماعي و فردي زندگي كيفيت پيشرفتهايش
نشان خود از ديگري ماهيت و چهره ديگر وجه در اما نموده ،
ديد هست كه همانگونه را آن مثبت وجوه بايد پساست داد
و روشها پيشرفته ، علوم به نيز اسلام عالم كه است لازم و
دست زندگي در بهبود و اقتدار ابزارهاي و تجهيزات و فنون
.باشد مطلع "كاملا نيز آن به دستيابي روشهاي از و يابد
و استعمار جهاني مجموعه بهعنوان غرب از نبايد حال درعين
غارتگر و مسلط سرمايهداري بهصورت كه استثمار
جهان بهويژه -سوم جهان كشورهاي با تعارض در بينالمللي
يعني اخير ، فكر اينكرد غفلت ميكند عمل -اسلام
وجه در سيدجمال دوره در اگر استعمارگر ، غرب با رويارويي
و معارض و تخريبگر بهعنوان "عمدتا و بود مطرح استعماريش
پيچيدهتر بهصورت بعدها ميشد ، شناخته مسلمانان غارتگر
بخشي كه شد دانسته يعني.گرفت قرار موردتوجه كاملتري و
و نقصها و ضعفها به مربوط نيز پديدآمده دشواريهاي از
.ماست خود انحطاط و عقبماندگي
و متعهدترين از يكي بهعنوان لاهوري ، اقبال بعد ، سالها
همين در مهم مباحثي بهطرح مسلمان ، انديشمندان ژرفترين
و فلسفي اعماق شناخت اقبال ، انديشه در.زد دست زمينه
اقتدار به توجه كنار در غرب ، ديني و هنري و روشي و علمي
كه بود فهميده او.بود مهم بسيار آن دنيايي و تكنيكي
يا رقابت و معاصر جهان در مسلمانان و اسلام حضور براي
علاوهبر.شناخت بهدرستي را آن ميبايد غرب ، با تعارض
خود جايگاه مستقل ، امت يك بهعنوان اسلام جهان بايد آن ،
و سيدجمال كه ديد ميتوان پس.كند مشخص حاضر عصر در را
غرب برابر در مسلمان عالمان انديشه از وجه دو اقبال
داشت سعي ديگري و مينگريست غرب به بيرون از يكي.بودند
اين متفكر دو هر متعالي دغدغه اما بنگرد ، درون از را آن
براي عزتمند و آبرومند حيات از خاص كيفيتي كه بود
را اسلامي اعتقادات و انديشهها و بيابند مسلمانان
.نمايند بازپردازي و بازگويي حاضر عصر ضرورتهاي با متناسب
را فرهنگي جدي تحول يك زمينههاي بزرگ ، انديشمندان اين
جهان در فرهنگي بازسازي سنگبناي آنها.آوردند پديد
اسلامي نوين تفكر بناي تجديد معمار و گذاشتند را اسلام
اين به نيز ديگر انديشمندان تحولات ، اين پرتو در.بودند
را غربي تفكر شناخت مطهري شهيد مرحوم.پيوستند روند
انديشههاي فهم در وافري سعي نيز خود و ميدانست ضرورت
با ميكوشيد او.غربداشت اجتماعي حتي و فلسفي بنيادي
معاصران نيازهاي و شبهات پاسخگوي اسلامي ، فلسفه بازسازي
اصالت به تمام اعتقادي نيز صدر محمدباقر شهيد.باشند
رفع براي را آن در موجود قابليتهاي و داشت اسلامي فرهنگ
و فلسفه زمينههاي در وي.ميكرد بازسازي معاصر نيازهاي
بهصورت اغلب و ميكرد تلاش جهد و جد به سياست و اقتصاد
مقايسه با ايشانميشد وارد مباحث اين در تطبيقي
اسلامي انديشههاي در بحث به سرمايهداري و ماركسيسم
، اقتصاد گستردگي به "اقتصادنا" در "مثلا ;ميشود وارد
در يا داده قرار توجه مورد را كاپيتاليستي و ماركسيستي
تحليل و تجزيه فلسفي بعد در را مكاتب همين "فلسفتنا"
.است كرده
دارد ادامه
|