|
سالگرد بيستمين جشنهاي استقبال در
(2)انقلاب پيروزي
ايران ، اسلامي انقلاب درك و فهم در كه اصلي مهمترين
.است انقلاب فرهنگ گيرد ، قرار نظر ميبايدمد همواره
اين نامبود آن تحقق ظرف و انقلاب اين جوهر فرهنگ ،
يعني قرون ، و اعصار همه فرهنگ برترين با پيوند در انقلاب
و دعوت با تاروپودش و يافته ، هويت اسلام ، خجسته آيين
از كه درمييابيم پس.است گرفته نضج انساني پيامي ابلاغ
در درستي به تا بنگريم انقلاب به ميبايد روزني چه
اساس فرهنگ ، .دهيم قرار بازفهمي مورد را آن شكل عميقترين
و گريزان فرهنگاست آن تماميت و آن هدف و انقلاب
تحت را خشونت و چماق كه ستيزاني فرهنگ
هيچ ميبندند ، آذين انقلاب نام به بيهوده فريادهايي
همه پيوند.ندارند اصيلي و معنوي موجوديت چنين با نسبتي
گفتگوي شوراها ، قانونگرايي ، نظير - ما كنوني آرزوهاي
و نظم اطلاعات ، و رسانهها افزودن فرهنگ ، گسترش تمدنها ،
از جزئي يك هر -...و همزمان توسعه و عدالت دولت ، اقتدار
بياني فقط آرمانها ، اين.است بوده انقلاب نخستين آرزوهاي
كلي آرزوهاي و شعارها همان اجزاي وگرنه يافته ، تازه
انقلاب ، دهه سومين آغاز جشن در اينك و بوده آغازين وبزرگ
.افكند خواهيم متعالي استمرار و تداوم اين بر فشرده مروري
آنچه كه درمييابيم كنيم ، نظر انقلاب تاريخ در نيك چون
و آن حيثيت و عظمت گسترش براي انقلاب راستين پيشروان
تازه اموري ميكنند ، تمهيد آن متكامل و پويا ذات صيانت
روزهاي همان در آن نطفه اما دارد ، تازه بيانينيست
و ميزنند وارونه نعل امروزه كه كساني.شد بسته آغازين
امتيازات و برخورداريها وارث تنها را خود خوارانه ميراث
گرفته فاصله را ديگران همه ، از بدتر و - ميكنند قلمداد
بر كه تنبيه و تذكر نيازمند گروهي را مردم و ارزشها از
تهاجمهاي معرض در و مادي زندگي غفلتهاي سفره سر
كه ميزنند نهيب مدام - ميپندارند بيگانگان گناهآلود
جنگ روزگار همچون و بازگشت انقلاب اوليه دوران به بايد
.زيست
ايجاد انقلاب ، نجات راه تنها گفت مي حضرات همين از يكي
مثال اين..است و 59 و 58 سالهاي 57 همچون صفبنديهايي
نيز ما كه كنيم تاكيد نكته اين بر تا زديم را غمانگيز
و سازيم متحقق را انقلاب بزرگ آرمانهاي ميبايد معتقديم
كه سرشاخهايست آنيم ، طلب در امروز آنچه گفتيم چنانكه
به تناسبش و تازه بيانش اما دارد ، اصل همان در ريشه
!سالهاست و ايام اين اقتضاي
به فرومايگان برخي و ميرود سخن قانونگرايي از كه امروز
ميگيرند ، سخره به را آن صراحت به حتي يا كنايه و طعن
و تدوين بر (ره)امامخميني صريح و وثيق تاكيد جز چيزي
بودجه وضع كه ايامي در.نميشود درخواست قوانين اجراي
تشكيل و اساسي قانون تدوين بر امام نبود ، معلوم هم كشور
را علتش نميتوانست هيچكس كه ميفشرد پاي چنان شورا مجلس
همين نزديكان و باقيماندهها آنكه عجيب.بداند
امام كه كردند چنان هم ايام آن در امروزي قانونستيزان
تعرض از را دستشان و كند صادر مادهاي پيام 8 شد ناچار
گريز براي نيز و !نمايد كوتاه مردم حيثيت و مال و جان به
مشايخ كه بود قانون اجراي و حفظ بر امام موءكدات همين از
مفري تا ميخواندند ارشادي را امام احكام گروهها ، همين
و شرايط چنينباشند داشته فراقانوني رفتارهاي براي
خويشتن به بايد كه ميآموزد ما همه به مجموع در مسائلي
كه ساحلي در نمانيم تا كنيم نظر خويشتن در بنگريم ،
است ممكن آن رسوبهاي و است خروشان رودخانهاي سويههاي
كس چه شويم ماندگار و سازد مشتغل خويش به را ما همه
را ما كس چه و نرانيم ، قايق رودخانه اين مادر ميخواهد
.فردا تا ميخواهد؟ آلوده ساحلي لاي و گل به چسبيده
|
|