انقلاب آرمانهاي و اهداف مردم ،
بايد ارتش:(ره)خميني امام
باشد مستقل
انقلاب آرمانهاي و اهداف مردم ،
فرخنده دهه و اسلامي شكوهمند انقلاب سالگرد مناسبت به
فجر
و احزاب بالندگي و رشد بستر در آزادي شدن نهادينه *
است امكانپذير قانون چارچوب در سياسي جمعيتهاي
يادآور ايران مردم براي سال ، هر بهمن تا 22 روزهاي 12
زندگي در ملتي كمتر را آن نظير كه است رخدادهايي و روزها
آستانه در ايران انقلاب اكنون.است ديده خود اجتماعي
اين خلال در و است خود تولد سال يكمين و بيست به ورود
فرهنگي و سياسي تمدنهاي از بسياري فروپاشي شاهد سالها ،
.بودهايم آن پيامدهاي و
خود مبارزات اوج در ما اسلامي ميهن ميليوني تودههاي
آرمانهاي و اهداف پهلوي ، وابسته و ديكتاتوري نظام عليه
استقلال ، " سراسري و مشترك شعار در را بزرگ انقلاب اين
تحت كه ملت شعار اين.كردند ثبت "اسلامي جمهوري آزادي
سالم ، نظامي تا شد پرداخته ،(ره)خميني امام رهبري
كشور در اسلامي اصيل ارزشهاي پايه بر پويا و عادلانه
كشيده بند به انديشهاي هيچ آن ، سايه در و شود مستقر
اجتماعي عدالت و آزادي از دفاع جرم به انساني هيچ و نشود
جانشين سالار مردم و ملي حاكميت و نگيرد قرار تعقيب تحت
گو و گفت در.گردد ما كشور در بيگانگان نفوذ و مداخلات
كه اسلامي انقلاب محوري شعار درباره را نظرشان مردم ، با
.شدهايم جويا است ، بوده ملت مشترك آرمان دربرگيرنده
ما سوءال به پاسخ در اجتماعي علوم رشته دانشجوي ،"شجاعي"
احياگري سير مديون تئوري لحاظ از ايران انقلاب":ميگويد
نهضت به ما معاصر تاريخ در آن آغاز كه است ديني انديشه
به نهايت در و ميگردد باز اسدآبادي سيدجمالالدين
امام نهضت به سياسي و اجتماعي ابعاد در چشمگير گونهاي
.ميخورد پيوند (ره)خميني
نقطه يك معاصر ، ديني انديشه تاريخ در برجسته تحول اين
بدست راحتي به بزرگ دستاورد اين اما ميشود ، محسوب عطف
جزمي ، برخوردهاي خطر درگير همواره بلكه است نيامده
آثار دقيق مطالعه با.است بوده انديشي جزم و تحجرگرايي
چشم به پيوسته نكته اين نور صحيفه در (ره)خميني امام
جزمانديشي انفعال و رخوت از (ره)امام نگراني كه ميآيد
نهادهاي بر حاكم مابي مقدس و عافيتجويي تحجرگرايي ، و
ساير از بيشتر مراتب به آن خطير پيامدهاي و سنتي تعليمي
كه گفت ميتوان باور اين بر.است بوده دلمشغوليها
و آزادي استقلال ، يعني آن محوري شعار و اسلامي انقلاب
براي را روشني چشمانداز ما ، كشور اسلامي نظام جمهوريت
سالار مردم و قانونمند آزاديهاي بر مبتني نظامي استقرار
راه موانع اما است ، گشوده اسلامي ارزشهاي اعتلاي و
گفته پيش دغدغههاي همان در ريشه هدفها اين به دستيابي
".دارند
روزهاي در كه دولتي شركت يك كارمند "صادقيان علياكبر"
حفظ":ميگويد است ، بوده دانشجو اسلامي انقلاب اوج
به كه بود انقلاب اهداف مقدسترين از يكي كشور استقلال
هيچكس و آمد دست به وايثارگر شهيد هزاران خون بركت
تلقيهاي آزادي ، مقوله در اما.باشد آن منكر نميتواند
بحثهاي انقلاب پيروزي ابتداي از كه دارد وجود گوناگوني
ادامه بحثها اين هم هنوز و داشته وجود آن به مربوط
انفعالي عملكرد نميتوانيم استقلال ، زمينه در.دارند
رويكرد يك ظواهر و شعارها اعتبار به تنها را خارجي سياست
حفظ فعال روند كه بگويم ميتوانم صراحت با.بدانيم موفق
اساس بر خارجي سياست بودن فعال عين در ما كشور استقلال
خاتمي ، آقاي دولت فعاليت زمان از كشورمان ، ملي منافع
در.است شده نزديكتر اسلامي انقلاب اهداف به و شفافتر
در بايد ايران اسلامي انقلاب كه بگويم بايد آزادي زمينه
هيچ تا بگيرد قرار جاذبهها و آمادگيها سطوح بالاترين
چنين به دستيابي و.سازد متزلزل را آن صلابت نتواند خطري
و بحثها تقديس و ترويج و فكري صحنههاي گشودن با هدفي
ممكن تكفير و فحاشي و اهانت شناختن مردود و مناظرهها
".بود خواهد
آزادي شعار و ايران بزرگ ملت ديرين آرزوهاي از يكي آزادي
اسلامي و ملي نهضتهاي تمامي پايهاي ضرورتهاي از
اسلامي انقلاب اوج در.است بوده معاصر تاريخ در كشورمان
اهرمهاي قويترين از يكي به شعار اين نيز سال 1357 در
پيش عناصر جذابترين از يكي و سلطنتي استبداد عليه فشار
انقلاب پيروزي با.شد تبديل اسلامي انقلاب و نهضت برنده
آن ، حدود تعيين و آزادي واژه سر بر گفتوگو و بحث اسلامي
جمهوري استقرار از سال گذشت 20 وجود با كه شد آغاز
سال گرانبهاي 20 تجارب.دارد ادامه همچنان ايران اسلامي
راه كه است رسانده اثبات به را واقعيتها اين اخير
جمهوري اساسي قانون چارچوب در قانونمند آزادي به دستيابي
به دادن بها بلكه فشار ، اعمال طريق از نه ايران اسلامي
اجتماعي و فرهنگي سطوح در كثرتگرايي و انديشهها تنوع
.ميشود حاصل
گذشت با:ميگويد تهران ساكن فرهنگي "باقري صميمي محمد"
روند يك در و ايران اسلامي انقلاب پيروزي از سال 20
به ما ملت خرداد 1376 ، حماسه 2 از پس نشيب ، و پرفراز
قانون كه همچنان است يافته دست آزادي از مشتركي مفهوم
و روشن چشمانداز ايران اسلامي جمهوري اساسي
.است كرده ارائه را مقوله اين از اميدواركنندهاي
و رشد ايجاد ، بستر در آزادي شدن نهادينه:ميافزايد وي
اساسي قانون چارچوب در سياسي جمعيتهاي و احزاب بالندگي
.است امكانپذير
مشاركت ايران ، اسلامي جمهوري اساسي قانون آنكه وجود با
و دانسته مشروع را سياسي فعاليتهاي امور در مردم فعال
راستا اين در سياسي جمعيتهاي و گروهها احزاب ، شكلگيري
مسلم حقوق اين به جريانات بعضي هنوز است ، قانوني عمل يك
به آن با علني صورت به يا و مينگرند باترديد جامعه
.برميخيزند مخالفت
شدن نهادينه:ميگويد اجتماعي ارتباطات علوم كارشناس يك
ايران اسلامي جمهوري اساسي قانون كه حيطهاي در آزادي
و سياسي نيروهاي به فرصت اعطاي طريق از است ، كرده تعيين
و ملي منافع از پاسداري رسالت عهدهداري براي اجتماعي
.ميشود حاصل قانون ، چارچوب در آنها فعاليت حوزه گسترش
يعني سياسي مشروع نهادهاي راه از مردم مشاركت وقتي زيرا
اجتماعي خواستههاي تمامي ميشود ، جلب جمعيتها و احزاب
.ميشود مطرح دولت توانمنديهاي و نظارت حيطه در
"دارد ادامه"
بايد ارتش:(ره)خميني امام
باشد مستقل
انقلاب رويدادهاي و روزها بر مروري
مردم بينظير استقبال و ايران به خميني امام ورود از پس
مردم بر وصفناپذيري حال و شور گرانقدرشان ، رهبر از كشور
عنوان به را علوي مدرسه ايشانميگردد حاكم كشور
عظيمي سيل ورود از بعد روز ازميگيرند نظر در اقامتگاه
سرازير خميني امام اقامت محل سوي به مسلمان مردم از
نزديك از ايشان ديدن به مايل خود نوبه به كس هر و ميشود
تندتري مسير در انقلاب جريان خميني امام ورود با.است
خود اهداف بيشتري انگيزه و هيجان با مردم و ميگيرد قرار
.ميكنند دنبال را
راديو با مصاحبهاي طي شاه ، وزير نخست بختيار شاپور
توهين ميتوانند خميني..آيتا طرفداران كه:گفت فرانسه
ثابت را چيزي كار اين.نمايند غوغا و بزنند فرياد كنند ،
ميليون چندين كه برآورد اين كه داشت وياظهار.نميكند
آمدند ، تهران به خميني...آيتا از استقبال براي نفر
ايران به..آيتا دارد حقيقت كه آنچه.است مبالغهآميز
از است مصمم كه كرد تاكيد بختيار !بس و است برگشته
نخواهد اجازه وي كه را آنچه.كند دفاع ايران دموكراسي
مورد در نخستوزير.است مولوتوف كوكتل كردن پرتاب داد ،
ايران به ديكتاتوري كه داد نخواهد اجازه وي كه گفت ارتش
وجود اظهار حق نيز ارتش دموكراسي يك در ولي بازگردد ،
.دارد
با تا است آماده آيا كه شد سوءال وزيرشاه نخست از
همچون وي كه:گفت بختيار خير؟ يا كند ملاقات...آيتا
چيز همه حاضر ، حال دراست ملاقاتي چنين مشتاق گذشته
موضعگيري ايشان چنانچه اگر.است ايشان نظر به وابسته
داشت نخواهد ارزشي ملاقات يك دادن ترتيب براي كوشش نمايند ،
خوبي دوستان يكديگر از دور همچنان ما صورت اين در و
.ماند خواهيم باقي همديگر براي
:كردند خاطرنشان سخناني طي ماه بهمن در 13 خميني امام
منصبي هر در كس هر است فعاليت روز نيست ، سكوت روز امروز
فريادي اينباشد ساكت نبايد هست كه مقامي هر در هست كه
زنند مي فرياد چه بينيد مي شما را ميزنند ، زنها اينها كه
.شمايند پشتوانه اينها ميزنند ، فرياد چه مردها ،
با مصاحبهاي طي خميني امام بهمن چهاردهم روز در
بيان را خودشان نظرهاي نقطه داخلي و خارجي خبرنگاران
رژيم.نميدانم قانوني را شاه سلطنت من:فرمودند و كردند
تاسيس زور به موءسسان مجلس.بود غيرقانوني اول از سلطنتي
.نداشت قانوني جنبه اول از شاه رژيم ترتيب اين به و شد
بر راي ايران ملت.بپذيريم نميتوانيم را دولت اين ما
قبول را مجلس نه ما اين بنابر.است داده سلطنت سقوط
كنار دولت بايد.ميدانيم قانوني را حكومت نه و داريم
موقت حكومت و شد خواهد تعيين حكومت انقلاب شوراي.برود
قانون.كند تهيه را رفراندوم مقدمات كه بود خواهد موظف
اگر كه ميشود گذاشته عمومي آراء به شده تدوين كه اساسي
.بود خواهد جمهوري قانون و جمهوري رژيم كردند قبول مردم
و است غيرقانوني و غاصب فعلي دولت كه ميكنم اعلام من
امام.بود خواهند مسئول كنند ، لجاجت اين از زيادتر اگر
در را بختيار:گفتند خبرنگاران سوءالات پاسخ در خميني
نتوانيم ديگر كه موقعي دردهد استعفا كه ميپذيرم صورتي
كه كنم نصيحت بايد من و كنيم پيدا مسالمتآميز حل راه
دعوت جهاد به را مردم شويم مجبور كه نكند كاري غاصب دولت
.شوند متصل ما به زودتر چه هر ميخواهيم ارتش از ما.كنيم
شود خارج اجانب قيد از و باشد مستقل ارتش ميخواهيم ما
محبت آنها به ما هستند ما فرزندان آنها.شود آزاد و
همديگر از ملت و ارتش.بيايند ملت دامن به بايد داريم
مردم تا برود كنار غاصب دولت از بايد ارتش.هستند
مذهبي اقليتهاي براي ماكنند معين او با را تكليفشان
طور به ايران در خارجي اتباع تمام.هستيم قائل احترام
تلويزيون و راديو به راجع من نظر.كرد خواهند زندگي آزاد
هيچ حق دولتهاباشند ملت خدمت در كه است اين مطبوعات و
يك در معدوم شاه كه بود روزها همين در ".ندارند نظارت
و هستم مذهبي "عميقا من:گفت فيگارو روزنامه با مصاحبه
هيچ من خدا بدون.بودهام چنين كودكي بسيار روزگار از
و سنتي "اصولا كه را ملت يك بنيادهاي من.بود نخواهم چيز
!!كردم دگرگون بود محافظهكار
مبارزات گيري اوج با شاهنشاهي منفور نظام اين رغم به
.داشت قرار سقوط آستانه در ايران انقلابي مردم
|