ايران فرهنگ درخشان چراعرصه
!است؟
افتاده غريب چنين اسلامي
؟!شده فراموش ديار ;امره
در پزشك عاطفي رفتارهاي تاثير
بيمار بهبود
ايران فرهنگ درخشان چراعرصه
!افتادهاست؟ غريب چنين اسلامي
درباره "اطلاع جهت" مطلبي روزنامهها از يكي در "اخيرا
دايره از چنان نويسنده و بود نصرآورده حسين سيد دكتر
نه آن مقابل در سكوت كه بود رفته دور به انصاف و تقوا
.مينمود حرام منكر ، از نهي باب از بلكه بيانصافي تنها
سخنراني پخش از بعضي كه كيست نصر حسين سيد اين راستي به
ناروا تهمتهاي به را قلم و افتاده وحشت به راديو در او
كه نصر دكتر مانند كسي با اگر ميكنند؟ آلوده او حق در
و فكري مكاتب با كامل آشنايي و غرب در تحصيل وجود با
سالها و نكرده عدول تشيع حقه عقايد از هرگز غربي ، فلسفي
آنان محضر از و داشته نشر و حشر حوزه علمايبزرگ با
و نشر راه در نوشته ، مقاله و كتاب چه هر و نموده استفاضه
چنين اين بوده ، ايراني و اسلامي فلسفه و تشيع معرفي
يكي.خواند را انديشه و فرهنگ فاتحه بايد شودپس معامله
تقواي و نفساني فضايل و اخلاقي سجاياي از بزرگ ازعلماي
كه كسي از "واقعا كه ميكرد نقل قضايايي نصر دكتر
براي.بود حيرتآور گذرانده ، غرب محيط در را دورانجواني
از يكي دست به كه شيعه معرفي در كتاب يك اولينبار ،
"اسلام در شيعه" كتاب يعني -باشد شده نوشته شيعه علماي
دنياي به و ترجمه نصر بوسيلهآقاي -طباطبايي علامه مرحوم
در كه عرفاني و فلسفي ازآثار بسياري در.شد عرضه غرب
در غرب در كه تحقيقاتي نيز و رسيده چاپ به اخير سالهاي
ارزشمند مقدمههاي ميتوان رسيده انجام به شيعه زمينه
انگليسي زبان به آثار آن معرفي به كه را ايشان
و المبدا:كتابهاي بر مقدمه جمله از.ديد پرداختهاند ،
سبزواري ، حكيم رسائل لاهيجي ، مشاعر شرح ملاصدرا ، المعاد
انگليسي ترجمه قيصري ، مقدمه شرح ابنتركه ، القواعد تمهيد
مفيد ، شيخ الارشاد انگليسي ترجمه صدر ، شهيد فلسفتنا
.غيره و سجاديه صحيفه انگليسي ترجمه
روزنامهچيهاي از برخي كه زماني از يعني -پيش سال از 37
نشده يامتولد "اطلاع جهت" نويسنده "احتمالا و امروز
نصر آقاي نبودند ، بيش بازيگري طفل كوچهها در يا بودند
سخنراني يا درس جلسات ايراد با و ناپذير خستگي تلاش با
خاورميانه ، ژاپن ، استراليا ، اروپا ، آمريكا ، دانشگاههاي در
بوده مشغول اسلامي فلسفه و تشيع ترويج به پاكستان و هند
"پهلوي رژيم فرهنگي مهره" نارواي نسبت با نويسندهاست
.باشد نداشته دفاع جرات كسي كه كند كاري خواسته نصر به
دنياي و مسلمان جوان" كتاب كه است گفته ادامه در وي
جماعت اين از البته كه !است عقيدتي انحرافات حاوي "متجدد
در و مطلعند دنيا اوضاع از نه و دارند علمي بهره نه كه
و ميدانند اسلام معارف عين را خود سطحي معلومات حال عين
نميكنند ، رحم كبير و صغير به مخالف نظر رد مقام در
انبئكم هل"نيست انتظار از دور به تهمتها اينگونه
هم و الدنيا الحياه في سعيهم ضل الذين "اعمالا بالاخسرين
كشف اين در نويسنده بود خوب "صنعا يحسنون انهم يحسبون
اين كجاي كه ميكرد معلوم "صريحا را انحراف مورد !مهم
زماني در !انحراف اين اينكه جالب و است انحراف حاوي كتاب
در انديشمندمان رئيسجمهوري داريم ياد به همه كه شد كشف
كردند تاكيد آذر در 16 دانشجويان سوءالات از يكي به پاسخ
متفكران از يكي وي و خواندهاند را نصر دكتر آثار كه
معاصر بزرگ حكيم و فيلسوف همچنين.است معاصر اسلامي بزرگ
از مكرر خود آثار در كه آشتياني جلالالدين سيد استاد
نصر آقاي بزرگوار استاد" :مينويسند كرده ياد نصر دكتر
عرفاي و فلاسفه عقايد و افكار شناساندن و ترويج در
چون و برداشتهاند موءثر قدمهاي شيعي دانشمندان و اسلامي
حاصل توفيق برداشتهاند ، قدم ايمان و علاقه و عشق روي از
را اعتدال و حق جانب عقايد ، به راجع نصر آقاينمودهاند
از و نشدهاند افكار از برخي تسليم و نمودهاند رعايت
مصون شدهاند مرتكب معاصران از بعضي كه انحرافاتي
حق از ديگران جنجال و مخالفت از واهمه بدون و ماندهاند
حقير اين مشوق هميشه نصر آقاي.كردهاند دفاع حقيقت و
...نوشتهاند مقدمه نگارنده ناقابل آثار بر و بودهاند
زبان به محققان ، افكار و عقايد تحرير به نصر آقاي تسلط
همهگونه قابل ايشان خاص ورزيدگي و خبرگي و ذوق و خارجي
محسوب بزرگ نعمت اسلامي معارف براي و تمجيداست و تقدير
".ميشود
موسوي.س
؟!شده فراموش ديار ;امره
پس ميكنند ، ترك آن جنوب طرف به را ساري شهر كه آنهايي
ازآن كه مازندران كاغذ و چوب صنايع ازكارخانه گذشتن از
ياد خاورميانه كاغذسازي كارخانه بزرگترين عنوان به
به شهرساري كيلومتري حدود 20 روستا ، چند طي نيز و ميشود
رنگ تابلوي بر كه ميرسند اصلي جاده كنار در باريكي جاده
آن سروروي از نيز گردوغبار سالها كه رفتهاي رو و
.است شده حك "امره" نام به روستايي نام نشده ، برگرفته
و بزرگترين عنوان به آن از كه است روستايي امره
مردم كه روستايي.ميشود ياد منطقه روستاي پرجمعيتترين
تپه و دستاندازها ندارند ، بهداشتي حمامي هنوز آن ،
جدي و مسئولان پيگيري عدم براثر آن اصلي جاده چالههاي
خودروها پيچ در پيچ مسابقه مسير به محل ، شوراي نبودن
محله درمانگاه است ، شده تبديل دستاندازها از فرار براي
از پيش در روستا ، سختكوش افراد از يكي مساعي با كه
تا و داشت اختيار در مناسبي تجهيزات و امكانات انقلاب ،
در آن به بيماران مراجعات اكثر قبل سال چهار سه ، قريب
صدور براي محلي به تبديل اكنون ميماند ، متوقف محل همان
بدون را آن راديولوژي دستگاه و است شده دارو نسخه
بردند بابل بيمارستانهاي از يكي به محل مردم با هماهنگي
...و
ميكنند ، تحمل مردم را تنگناها و مضايق اين تمامي چه اگر
.كنند چشمپوشي منطقه آبرساني طرح از نميتوانند اما
آب آوردن پي در نفري هزار روستاي5 اين مردم است سالها
مسئولان كمك نيز و يكديگر كمك با آنها هستند ، بهداشتي
و احداث را آب مخزن قبل سال حدود 10 در سازندگي جهاد
كمبود دليل به دادند ، انتقال محل به را اصلي لولههاي
"عملا كه است سالي چند طرح اين مالي امكانات و بودجه
.است شده متوقف
حدودي تا رانيز امره روستاي مردم بايد ميان اين در البته
نكردن پرداخت و مشاركت عدم و همتي كم با كه مقصردانست
بعد سالهاي به را ضروري طرح اين آب ، ازهزينه بخشهايي
نيز دولتي وزارتخانههاي و موءسسات از.ميدهند حواله
و بودجه ميكنند عنوان روز هر گرچه كه بود گلهمند بايد
با روستاهاي به عمل در اما ندارند را كار اين هزينه
.ميدهند اين از بيش بهاي كمتر استحقاق و جمعيت
به خانوار تا 150 به 100 قريب گذشته سال طي 5 متاسفانه
شهر به ما روستاي از بهداشتي آب فقدان و كمبود دليل
و روستا به توجه كه مسئولاني دارد جا و كردهاند مهاجرت
و درمصاحبهها روز هر را روستائيان مهاجرت از جلوگيري
كه روستا اين معضلات به باتوجه ميآورند ، خود گفتههاي
روستائيان مهاجرت از هم است بهداشتي آب تامين آن مهمترين
همت وجه روستا در را درونزا توسعه هم و نمايند جلوگيري
.دهند قرار خود
امره روستاي -اصغري اسدالله
در پزشك عاطفي رفتارهاي تاثير
بيمار بهبود
عواطف و علائق خود پنهاني ضمير در شرايط هر در بيمار يك
و نفس به اعتماد اين و ميكند احساس طبيب به نسبت خاصي
كه هم زيبا گل شاخه چند ارائه با اغلب انساني رابطه اين
تفكر در هميشه طبيب كه مينمايد آگاه را طبيب شود ، ميسر
پذيرفته را او وجودش تمام با كه است ، اتكا نقطه يك بيمار
چه بيمار راستياست گرفته سويش به را نيازمندش دستان و
ميكند؟ طلب طبيب از را چيزي
دارد برعهده كه خطيري وظايف در را طبيب دارد قصد آيا -1
به نموده ، ياد آسماني كتاب مقدسترين به كه سوگندي به و
بگذارد؟ آزمايش
واقعياتي پذيرش يا و شناخت در را پزشك ميخواهد آيا -2
و كمك همانا كه انساني اعلاي اهداف در را عمليش تكليف كه
كنند؟ ياري است همنوعش به ياري
با را بهبوديم كه ميكرد تعريف اش بيماري وضع از دوستي
و گشاده روي و بيدريغ محبتهاي مديون خداوند به توكل
درمان و دارو ميگفت او.ميدانم طبيبم شفابخش دست
مهم ابزارهاي ولي بيمار شفاي در ضروري است وسيلهاي
آنها مهمترين كه است موءثر بيمار بهبودي در هم ديگري
.است طبيب عاطفي رفتارهاي
توتيائي سيروس -كرمانشاه
|