محمد آل عالم
كتاب نشر بحران
محمد آل عالم
(ع)صادق جعفر امام شهادت انگيزه به
:جستارگشايي
جعفر امام مظلومانه شهادت با برابر پنجشنبه 22/11/77 روز
بود مصادف دانشور بزرگمرد اين زندگي دوران.بود (ع)صادق
(ع)صادق جعفر امام.عباسي و اموي حاكمان ظالمانه حكومت با
قرآن و اسلامي بنيانهاي از بسياري كه ميزيست زماني در
تاسيس به همام امام آن و بود شده سپرده فراموشي دست به
شاگردان پرورش به طريق اين از و پرداخت شيعي فقه دانشگاه
انگيزه به كه زير جستارگمارد همت دانشمندي و زبده
خوانندگان شما تقديم شده ، تنظيم بزرگوار امام اين شهادت
.ميشود گرامي
معارف گروه
رضويان ارشاد :نوشته
والدين احوال و لقب اسم ، ولادت ،
با مصادف ولايت و امامت آسمان ششم اختر سعادت با ولادت
سال ربيعالاول هفدهم يعني (ص)اكرم پيامبر ولادت سالروز
شريفش كنيه و جعفر حضرت مبارك اسم.ميباشد هجري 83
و "طاهر" و "فاضل" و "صابر" حضرت آن القاب و ابوعبدالله
.است صادق جناب آن القاب مشهورترين و بود "صادق"
تربيت
بزرگوارش ، جد محضر در را عمر ابتداي سال دوازده جناب آن
پدر نزد در سال نوزده سپس و (ع)زينالعابدين امام
از كودكي در حضرت آنيافت پرورش باقرالعلوم ، دانشمندش ،
در قدرش و بود عاليتر نبوغش و فاضلتر خود برادران تمام
زمان آن در.مينمود ديگران از برتر پدرش و جد نزد
(ع)باقر امام تدريس محل به دانشپژوهان از كثير عدهاي
آن تمامي از حضرت كه ميكردند آمد و رفت مدينه مسجد در
هنگامي.بود افزونتر دانشش حال عين در و كمتر سنش افراد
كلاس و كوفه مسجد از اموي ، خليفه ،"عبدالملك وليدبن" كه
افراد ميان در نوجواني و ميكرد ديدن باقر امام درس
نوجوان آن كه فهميد چون و كرد تعجب ديد مدرسه آن بزرگسال
كه زماني و پرسيد سئوالاتي او از است باقرالعلوم فرزند
:گفت باقر امام به وليد گفت ، پاسخ سئوالات تمام به حضرت
".شد خواهد دنيا دانشمندان بزرگترين از تو فرزند"
حضرت اخلاق مكارم از پارهاي ذكر
حضرت آن":ميگويد سنت ، اهل امام و فقيه ،"انس مالكبن"
عبادت به قائم يا بود روزهدار يا خصلت ، سه از نبود خالي
.است زبانزد حضرت طولاني ركوعهاي."ذكر به مشغول يا و
جان بيم وجود با و داشت ابيطالب عليبن بمانند شجاعتي
تمام با.ميپرداخت "عباسي منصور" نصيحت و پند به آشكارا
و معاندان برابر در اما داشت خدا از كه خشيتي و خوف
برخورد منطقي و مستدل كلام و نيك خوي با جز مخالفان
پرهيز مخالف عقيده با خشونت و جدل از همواره و نميكرد
بسياري داستانهاي امام زايدالوصف گذشت و عفو.ميداد
هيچ از و گشود حضرت دشنام به زبان فردي كه است نقل.دارد
آن براي امام رسيد امام به خبر وقتي.نكرد دريغ ناسزايي
را او خدا تا كرد دعا او حق در و گزارد نماز ركعت دو فرد
"ساعده بني ظله" خانه در به نان مخفيانه شبها.بيامرزد
اعتقادي حضرت امامت به آنان كه بود حالي در اين و ميبرد
.بودند مخالف او با و نداشتند
علمي فرضيههاي و امام
كه ميكند نقل عباسي ، دوره تاريخنويس ،"ابيالحديد ابن"
كتب درنميرسيد حضرت آن پاي به كسي علمي مقام و دانش
احاطه مختلف علوم پانصد از بيش بر حضرت آن كه آمده شيعه
بسي جاي زمان آن محدود دانش براي رقم اين و داشت كامل
ادب و علوم فراگيري به حضرت كه فراواني اهميتدارد تعجب
يتيم":ميفرمايد حضرت.نميداد عرفان فراگيري به ميداد
و علم از كه است كسي بلكه ندارد مادر و پدر كه نيست آن
.بود شيعه جهان متفكر مغز خود امام ".ندارد بهرهاي ادب
زمانهاش دانش بر مختلف علوم در حضرت بزرگ فرضيههاي
.نداشت راه او علوم به بشري دانش نقص و داشت پيشي
خصوص اين در "استراسبورگ اسلامي مطالعات مركز" تحقيقات
فرضيههاي از.واميدارد اعجاب با توام تحسين به را ما
به اختصار به آمده موسسه اين تحقيقات نتيجه در كه متعددي
به نظريه اين ميپردازيم حضرت شده اثبات نظريه يك ذكر
اما.نشد پذيرفته حضرت زمان محدود دانش با مغايرت علت
.گشود حضرت الهي علم از پرده بشري دانش پيشرفت
و ميآيد ما چشم سوي به اشياء طرف از نور":نور تئوري
فقط ميآيد ما چشم سوي به شيء هر طرف از كه نور آن از
را دور اشياء ما جهت همين به و ميتابد ما چشم به قسمتي
آن وسيله به كه ساخت چيزي بتوان اگر.نميبينيم خوبي به
ما بتابد ، ما چشم به ميآيد دور شيء از كه نوري تمام
و امام عصر در نظريه اين ".ميبينيم نزديك را دور شيء
تلسكوپهاي اختراع با حالا ولي نگشت درك آن از بعد سالها
جالب حد چه تا امام نظريه كه ميبينيم ما آن اساس و فلكي
از نور كرد بيان كه بود فردي اولين امام.است بوده توجه
تصور آن برخلاف دانشمندان ديگر و ميرسد ما چشم به شيء
است انرژي نور اينكه در نظريهاي امام همچنين.ميكردند
با كه داد شود ، سنگين اجسام حركت سبب ميتواند حتي و
.دارد مطابقت "كاملا امروز ليزر دانش
برابر در امام واكنش
زمان عقيده فساد
دوران از بهمراتب شيعه تاريخ در امام دوران حساسيت
و عقيده جان مغز در فساد كه چرا.است بيشتر (ع)امامحسين
چاره مسلحانه مبارزه ديگر و بود كرده رخنه افراد ايمان
احياي فرصت امام به حكومتي دستگاه شديد مراقبت.نبود كار
و كفرآميز امواج.نميداد را مسلمانان فكر و انديشه
يوناني ، افكار نفوذ و ترجمه از ناشي كننده گمراه شبهههاي
،"زنديقان":چون انحراف گروههاي برپايي و ايراني و هندي
عميق رخنهاي ،"حديث جاعلان" و "متصوفه راي اهل" ،"غلات"
دست چاره تنها.بود كرده ايجاد مسلمانان ايمان و قلب در
براي استوار مكتبي برپايي و فرهنگي و عقيدتي جهاد به زدن
و شد امام نصيب بزرگي قدرت ميان اين در.بود زمانها همه
و بنياميه زوال.برد بهره آن از وجود تمام با امام
به مسلمانان رويآوردن نيز و شديد مراقبتهاي ازبينرفتن
حل در اسلامي قوانين آموختن براي دانشمندان و فقيهان
ساخت مهيا امام براي بزرگ مجالي اجتماعي و فردي مشكلات
كه دهد مسلمانان عقيده به ثباتي و سازد استوار سدي تا
مدينه در تدريس با امام.نشود ايجاد آن در رخنهاي هيچ
.پرداخت شريعت احكام و عقيدتي مفاهيم انتشار و احيا به
آموزش داشتن برپا منظم به را دانشمندان عظيم تودههاي
رياضيات كلام ، فلسفه ، در را علم باب.كرد تربيت مسلمانان
تا كرد وضع فقهقواعدي و اصول براي و گشود...و شيمي و
تربيت و آشنا استنباط و اجتهاد ملكه با را خود شاگردان
.نمايد
شهادت
و شيعه متفكر مغز زندگاني پرفروغ آفتاب سرانجام
هجري سال 148 شوال بيستوپنجم در تشيع ، مكتب پايهگذار
هدايت و امامت آسمان در درخشش سال شصتوپنج از پس قمري
زهرآگيني انگور را حضرت شهادت علت.گراييد افول به
خورانده امام به "دوانيقي منصور" عمال توسط كه گفتهاند
بستر در امام كه ميكند نقل امام گرامي همسر "حميده".شد
سفارش از پس و ميطلبيد را خويشان و نزديكان تمامي شهادت
به نخواهد ما شفاعت همانا":فرمود رحم صله امر به موءكد
".كند كوتاهي رحم صله از و شمارد سبك را نماز كه كسي
كتاب نشر بحران
ونشر كتاب وكارشناس محقق آذرنگ عبدالحسين با گو و گفت
(بخش واپسين) انقلاب از بعد در كتاب و نشر وضعيت درباره
نشر چرا ايران ، انقلاب فرهنگي ماهيت و داعيهها عليرغم *
است؟ روبهرو خواننده و خريدار بحران با جدي بهصورت هنوز
ميخواهيد مدام كه روزنامهنگار ، دوست شما از:آذرنگ -
سوءال بگذاريد ، انگشت آنها بر و كنيد راپيدا جامعه مشكلات
روستاهايمان به ميكنيم منتشر كه كتابهايي:ميكنم
در ما بچههاي ميكند؟ پيدا راه مدارسمان به ميرود؟
به امتحاني ورقه در دارند حق دانشگاه ، در حتي و مدارس
بنويسند؟ جواب ديگري كتاب از درسي كتاب از جواب درج جاي
درون به كارگران ، ميان به خانهدار ، زنان ميان به كتاب
به مهدكودكها ، و كودكستانها به بيمارستانها ، زندانها ،
است ، نرفته اگر است؟ رفته غيره و غيره و سالمندان مراكز
كل از چهقدر عده ، همين جمعيت ارقام تخميني احتساب با
سروكار باكتاب -كنار به بيسوادها -كشور باسواد جمعيت
را خودمان و ندهيم فريب را خودمان كه است خوب ندارد؟
جامعه ، اعماق به بايد كتاب.نكشانيم گمراهي به دستي دستي
سني ردههاي گروهها ، دستهها ، صنفها ، قشرها ، همه ميان به
توان كتاب ، خريدن قدرت جامعه افراد و بيابد راه غيره و
كتابخانههاي از كتاب گرفتن امانت امكان و كتاب خواندن
در كتاب نشر سياست كه زماني تا.باشند داشته را مختلف
و كتاب نكند ، حركت اساسي جنبههاي اين تامين سمت به كشور
تكمتني نظام كه زماني تا.روبهروست بحران با كتاب نشر
و نيابد راه آموزشي مراكز به كتابها انواع و نرود ازبين
تا نگيرد ، را درسي واحد متن و معلم حجيت جاي مختلف منابع
راهحلها انديشهها ، نظريات ، عقايد ، از آگاهي كه آنگاه
يك مفاد به تسلط از فراتر بس ارزشي به متفاوت تلقيهاي و
هيچ بدون كشور ، ناشران همه كه روزي تا نشود ، تبديل متن
نوع همه توزيع و توليد و تهيه روند در تفاوتي و تبعيض
كمكدرسي ، و نيمهدرسي و درسي كتابهاي ازجمله و كتاب ،
در كتاب نشر نشوند ، سهيم متساويانه و عادلانه منصفانه ،
.خواهدبود گريبان به دست خريدار و خواننده بحران با ايران
ارزيابي چگونه ايران در را كتاب نشر كنوني وضعيت *
ميكنيد؟
بايد.منفي جنبههاي هم دارد ، مثبت جنبههاي هم:آذرنگ -
كاستيها ، تنگناها ، مشكلات ، با و راستگو و باشيم شجاع
.شويم روبهرو مجامله و تعارف بدون نقصهايمان و عيبها
اگر.كنيم كهتري و كمتري احساس مشكل طرح هنگام به نبايد
جدي تلاش بگذاريم ، انگشت دشواريها بر بيپرده و صريح
.شد خواهد شروع راهحلها يافتن براي
سمت به كتاب نشر منحني كه ميدهد گواهي ارقام و آمار
جدي تغيير اقتصادي عمومي وضع در كه مگر نميرود ، سودآوري
در بود متوقع نميتوان "اصلا حالتي چنين در و.شود حادث
بنابراين.شود ايجاد توليد و كار و سرمايه نشر ، عرصه
سرمايه ، اگر نشر.رفت نخواهد تقويت طرف به ما فرهنگي بنيه
وضعيت كند ، جذب كار نيروي و انديشه مهارت ، تخصص ، سود ،
دفع را اينها اگر و ميگذارد اصلاح و پيشرفت روبه فعلي
.نيست معلوم جواب ديگر كند ، كم يا
برنامهريزان ، -كتاب دستاندركاران براي پيشنهادهايي چه *
و مولفان ناشران ، و سرمايهگذاران دولتي متوليان
داريد؟ -خوانندگان و خريداران مترجمان ،
ميكنم ، عرض خدمتتان مشخص طور به را پيشنهاد چند:آذرنگ -
ناشري به.بگيريد نظر در خاصي تاخر و تقدم بدون "لطفا
اتحاديه كه داد انتشاراتي موسسه تاسيس و نشر جواز بايد
بر او تسلط به و بپذيرد عضويت به "رسما را او ناشران
بايد اتحاديه خود اين از پيش اما بگذارد ، صحه نشر تخصص
"اصولا.است معمول جا همه در كه كند كسب استانداردهايي
خاص دورههاي كه كسي به را حرفهاي و شغل هيچ جواز
خودش صنف و اتحاديه در رسمي عضويت و نگذرانده را آموزشي
.داد نبايد است ، نپذيرفته را
بد طرز به قاعده اين ما جامعه در و است كلي قاعده يك اين
استانداردها درست كردن مراعات.است شده نقض جاهلانهاي و
اتحاديه.است وظيفهاي و كار هر دادن انجام نخست شرط
كه كساني از باشد مجموعهاي بايد همه از نخست ناشران ،
پزشكي ، به پزشكان انجمن كه دارند تسلط نشر به قدر همان
بايد دولت هم بعد.غيره و حسابداري به حسابداران اتحاديه
و دارد لطف خيلي اگر.بيرون بگذارد گليم اين از را پايش
حمايتي برنامههاي و سياستها با و بايستد كناري مهرباني ،
و دولت براي مكن بكن.باشد نشر پشتيبان و مشوق مالياش
حمايت اگر كه نباشد هم نگران.است خطرناك دو ، هر نشر ،
كشور اعتبار به و ميآيد پايين عناوين تعداد نكند ، مالي
.نميخورد لطمه "اصلا و نيست طور اين خير ، .ميخورد لطمه
و سرمايهگذاري درست است ضروري كه زمينههايي در اگر
بعد باشد ، آمده پايين كه هم منحني هر كند ، برنامهريزي
اين جاي به دولت.ميرود بالا و ميگيرد خيز مدتي از
توليد و تكنولوژي زمينه در برود است بهتر كارها
سرمايهگذاري صحافي عكاسي ، مركب ، كاغذ ، چاپ ، ماشينآلات
نيروي تربيت و مختلف سطوح در نشر آموزشهاي روي برود ;كند
به ;كند سرمايهگذاري ماهر نيمه و ماهر متخصص ، انساني
چاپ آموزش و بيانديشد حرفهاي و فني آموزش نظام در تحول
نظام در دگرگوني به ;كند جدي نظام اين در را نشر و
همه در را كشور مدارس همه كتابخانههاي ;بپردازد آموزشي
كارخانهها ، بيمارستانها ، كتابخانههاي ;كند فعال سطوح
روستايي ، كتابخانههاي شبكه مختلف ، كانونهاي زندانها ،
را ملي كتابخانه ;كند زنده و فعال را عمومي كتابخانههاي
ندهد اجازه ;دهد نجات حقير و فلاكتزده وضع اين از
بدون و مجهز كتابخانههاي بدون دانشكدهها و دانشگاهها
;سرطانوار هم شايد برويد ، قارچوار لازم استانداردهاي
يا بيايد پايين تخصصي كتابخانههاي سطح ندهد اجازه
تبديل عمومي كتابخانههاي به تخصصي كتابخانههاي "احيانا
توزيع و جاذب و ساده مجلههاي و روزنامهها نشر به ;شود
كمك نوسوادان ميان كارگري ، محيطهاي روستاها ، ميان آنها
بر را نشر در سياستگزاري و برنامهريزي تصميمگيري ، ;كند
مبناي را پژوهشي يافتههاي و سازد ، مبتني تحقيق و مطالعه
بزند ، كارها جور اين به دست اگر دولت ;دهد قرار تصميم
.ساخت خواهد متحول آينده در را كتابخواني و كتاب نشر
را خودش دورانديشي دولت هيچ كه -دادن جايزه خريدن ، كتاب
نمايشگاه برگزاري -نميكند ارزشيابي و مقايسه معركه وارد
ويترينهاي دادن قرار ناكارآمد ، و ضعيف مديريتهاي با
ويژه به مثبت تاثير جاي به كه خيابانها در تازه كتابهاي
و منفي تاثير بخرند كتاب نميتوانند كه كساني بر
كمك كارها جور اين امثال و است گذاشته عصبانيكننده
مثبت اقدامي مدت كوتاه در آنكه ولو نيست ، نشر به اساسي
.برسد نظر به
يك حتي و اطلاعاتي ، بانك يك هنوز نشرش صنعت كه كشوري در
ارقام و اطلاعات و ندارد سند و تخصصي كتاب ساده مجموعه
دولتش براي كتاب نشر آورد ، دست به نميتوان را نشر پايه
.نيست سرافرازي اسباب
آموزش خودش به نخست و كند شروع هم خودش از ميتواند دولت
عصر در نشر مسائل از را خودش تحليل و اطلاعات و بدهد
و علمي امور اگر.كند روزآمد و نو ارتباطات و اطلاعات
مسائل اين به كه بيافتد ديوانياني دست به جامعه فرهنگي
نقض انقلاب فرهنگي هدفهاي بيانديشند ، اداري امور صورت به
طريق از نشر زمينه در دولتي مسئولان اگر.است شده
به نكنند ، نوسازي را خود دانش مستمر ، و مداوم آموزشهاي
.شد خواهند تبديل فرهنگي -علمي تحول بازدارنده عوامل
و ناشران اتحاديه در ميتواند نيز نشر آموزش در تحول
.باشد همسو و همپا دولت
|