|
|
پايان طلاق
بدانند شوهرها و زن
نيست چيز همه زمستاني روز يك صبح ده ساعت -قدس قضايي مجتمع جدايي به مشترك زندگي سال سيزده دادگاه حكم به اكنون .است انجاميده صحبت حوصله ميگويددارد رفتن قصد خشمگين و ناراحت مرد و اصرار با است ، اشكبار ديدگانش.ميلرزد دستانش.ندارد شوهر و زن رابطه ميپرسم او از.ميشود راضي من لجاجت باشد؟ بايد چگونه طلاق از بعد را طلاق معني "اصلا تو":ميگويد و ميشود خيره من به "ميداني؟ دارد؟ معنايي چه طلاق بگوييد شما - ميبرد ، بالا را دستش دو هر چيز ، همه يعني طلاق - كلاغ پر ، زندگي پر ، رابطه پر ، دوستي پر ، عشق پر ، آشنايي .پر تن بيشتري گفتگوي به بيآنكه ميرود و ميگيرد را راهش و وشوهر زن رابطه:ميپرسم را سئوال همين خانم از.دهد در باشد؟ بايد چگونه ازطلاق بعد و من روي و سر بر گلي چه حالا تا:ميگويد بغض با او و گريه و..بعد به اين از بخواهد كه است زده بچههايم .ميروند و ميخواهد مرا عذر مادرش.نميدهد امانش و پرسيدم دادگاه رئيس از را سئوال همين بعد دقايقي... :گفت او نامحرم هم به "شرعا مرد و زن طلاق ، صيغه شدن جاري از پس قانون در آنچه از غير مسئوليتي نيز قانوني نظر واز هستند هم با آنها رابطه نوع لذا ندارند ، هم به نسبت است آمده چيزي همان هم روابط وحدود است نامحرم دو رابطه مثل "عينا .است كرده تعيين قانون كه است است؟ رابطه پايان طلاق يعني - همه كه است اماواضح است زناشويي رابطه پايان طلاق - نوع از ميشوند ناشي مشترك زندگي يك از پس كه روابطي فرزند تولد از پس كه تعهداتي "مثلانيست زناشويي رابطه هرگز ميشود گذاشته پدر و مادر عنوان به مرد و زن دوش بر ساير يا ميشود ، هم بيشتر بلكه نميرود ، بين از طلاق با قانون در فرزندان حضانت مثل آنها از برخي كه تعهداتي قانون در كه طلاق از پس رفتار حسن مثل برخي و است آمده يك ضرورت اينها همه حال هر به.است نيامده مصرح بصورت نشان طلاق از بعد شوهر و زن بين را مثبت و سازنده رابطه .ميدهد :است معتقد جامعهشناس پژوهشگر عبايي رضا دكتر دو به باشد چگونه طلاق از بعد شوهر و زن رابطه اينكه" :ميگردد بر چيز چيست؟ آنها براي طلاق مفهوم و معنا -1 است؟ شده منتهي طلاق به چگونه ازدواج -2 اتمام مفهوم به فقط طلاق كه شوهري و زن براي است بديهي جدايي از پس سالم و صحيح رابطه داشتن باشد ازدواج قرار چيز همه پايان نقطه را طلاق كه كسي تا است سهلتر براي سازنده ارتباط يك پيريزي اين بر علاوه.ميداند از سهلتر خيلي ميشوند جدا هم از توافق با كه كساني نكته.ميشوند جدا هم از خصومت شدت دليل به كه است كساني و مشاورهاي مراكز وجود عدم است لازم ذكرش كه ديگري درست الگوي شكلدهي با رابطه در كه است تخصصي سازمانهاي ما كشور در طلاق آمار باشند ، فعال متاركه از بعد روابط و مسايل بتوان كه نيست كم آنقدرها تهران در بهويژه ساير و سيما و صدا.گرفت ناديده را آن از ناشي معضلات در خود براي را مسئوليتي هيچ گويا هم جمعي ارتباط وسايل پژوهشگر يك عنوان به من.نيستند قايل مسئله اين قبال بعد مخرب و ناسالم روابط خطر ميكنم اعلام اجتماعي مسايل به و ميكند درگير را شده جدا هم از مرد و زن كه طلاق از ".نيست كمتر طلاق خطر از ميكند سرايت نيز فرزندانشان مثبت و سازنده رابطه ويژگيهاي از پس مثبت و سازنده رابطه خانواده روانشناس مهدوي محسن مبتني كه رابطهاي هر":ميكند تعريف اينگونه را متاركه .است مثبت و سازنده باشد اصل سه اين بر ارتباط اين چه براي كه بدانند طرفين:باشد هدفدار (1 .شود حفظ بايد چرا و دارد وجود دو هر نياز از ناشي ارتباط:كنند درك را رابطه ضوابط (2 ارتباط.ببيند بينياز را خود يكي اينكه نه باشد طرف .بيشتر مشكلات ايجاد براي نه باشد موجود مشكلات حل براي .باشد تخريب يا كنترل دخالت ، جهت پوششي هرگز نبايد ارتباط شكوفايي و درحفظ و بپذيرند را ارتباط مسئولانه طرفين (3 پرداخت آن براي را لازم وبهاي كنند ادا را خود سهم آن .كنند درباره است ، شده جدا شوهرش از قبل سال يك كه "ش.م" خانم :ميگويد طلاق از پس وشوهرش او ارتباط چگونگي نگاه من صورت به حاضرنيست حتي داده طلاق مرا كه شوهرم" بدهم نشان خوش روي مادرتان به اگر است گفته پسرم به.كند زندگيام در نهي و امر و دخالت براي دستش فردا پس فردا ".ميشود باز از قبل سال هفت كه مادرش و پدر رابطه مورد در "د.محمد" :ميگويد شدهاند جدا هم مختلف مشاورههاي انجام از پس مادرم و پدر قبل سال هفت" تصميم بود آمده پيش كه توجهي قابل نظرهاي اختلاف دليل به ميان در من با نيز را خود تصميم و گرفتند جدايي به بود سخت خيلي برايم تصميم اين قبول ابتدا در.گذاشتند با آنها نهايت در و كنند قانع مرا توانستند سرانجام ولي .شدند جدا هم از توافق مادرم يا پدر كه ندارم بخاطر هيچگاه تاكنون زمان آن از مادرم.باشند برده بكار هم مورد در غيرمحترمانه كلمهاي .كرد ازدواج "مجددا قبل سال دو از كه بوديم كساني اولين پدرم و من كه بدانيد است جالب اختلافي و كدورت اگر.شديم آگاه ازدواج براي مادر تصميم منطقي وگفتگوي حوصله و صبر با هميشه است داده رخ نيز مادر و پدر و من چندگاهي از هر هم هنوز.است شده برطرف .ميكنيم صرف هم با را ناهار يا شام و شده جمع هم دور رابطه بر منفي تاثيري است نتوانسته جدايي كه آن خلاصه بابت اين از من و باشد داشته مادر و پدر احترام با توام ".سپاسگزارم راهميشه خدا كنيد غلبه خود منفي براحساسات را منفي براحساسات غلبه تهران دانشگاه استاد زينالي دكتر واظهار شمرده بر طلاق از پس زوجين خوب روابط ايجاد مقدمه و زن اشتراك نقاط كه ميدهد رخ وقتي ازدواج":ميدارد وقتي طلاق بالعكس و باشد بيشتر اختلافشان نقاط از مرد .شود همسانيها از بيشتر تفاوتها كه ميدهد نشان را خود و فهميدن كردن ، توجه طلاق از بعد كه است اين واقعيت بذل انگيزه و ميشود دشوارتر سابق همسر به گذاشتن احترام احساسات بلافاصله كه چرا ميشود كمتر همديگر به محبت در را ما ذهن و ميآيند روانمان و روح سراغ به منفي .ميآورند در خود تسخير بر غلبه متاركه از پس خوب و مثبت رابطه يك داشتن لازمه خراب را ما ذهنيت كه است منفي و غيرواقعي احساسات اين .كردهاند شكست را خود مرد و زن طلاق از پس:افسردگي و غم احساس -1 افسردگي و غمگيني حالت دچار و مييابند درمانده و خورده براي را كاري هيچ انجام حوصله و حال افسردگي.ميگردند .نميگذارد باقي آدمي احساس دچار طرفين "معمولا طلاق از بعد:گناه احساس -2 دليل به و ميشوند فرزندان و خود زندگي به نسبت گناه و سازنده ارتباطي ميتوانند كمتر خود دانستن گناهكار .كنند پايهريزي را پويا آمده پيش وضع از مرد يا زن:انتقام و خشم احساس -3 خود خشم است صدد در كينهجويي و انتقام با و است خشمگين .كند ابراز را و عاجز را خود متاركه دليل به:ناتواني و عجز احساس -4 خود در را بيخطر ارتباط يك ايجاد توانايي و ديده ناتوان .نميبيند تا ومرد زن ميشود باعث طلاق:اضطراب و تشويش احساس -5 لذا.بشوند خاطر آسودگي عدم و اضطراب گرفتار مديدي مدت رابطه نميتوانند مداوم نگراني و فكري تشويش دليل به .كنند برقرار تحقير را خود زوجين ميشود باعث متاركه:حقارت احساس -6 دليل به.شوند خودكمبيني كاذب حس ودچار كرده قلمداد شده خوب ارتباطي نميتوانند نفس به اعتماد عدم و حقارت احساس .باشند داشته مفيد و از پس است ممكن (زن بخصوص) شده جدا فرد:تنهايي احساس -7 از مانع بيكسي حس.بيابد بيكس و تنها فردي را خود طلاق چرا كند برقرار ارتباط كسي با بتواند او كه شد خواهد اين .نيست او ياور يارو كسي كه باورست اين بر كه است بديهي شود نااميد انسان وقتي:اميدي نا احساس -8 از چيز ، همه از و باشد داشته چيز هيچ به اميدي نميتواند .شد خواهد مايوس نيز خوب ارتباط يك سودمندي جمله ميدانيم؟ ارتباط از بينياز را خود چرا است شده جدا همسرش از ازدواج ماه هفت از پس كه "م.سياوش" ازدواج سابقم همسر با آرزو و اميد هزار با":ميگويد سوء و بدبيني دليل به مشترك زندگي آغاز همان از ولي كردم نداشت فايدهاي كردم چه هر.كرد سياه را روزگارم شديد ظن ".شوم جدا او از شدم مجبور آخر دست و طلاق از پس سابقتان همسر با رابطهتان":ميپرسم او از ".است چگونه فقط ندارم ايشان از خبري هيچ طلاق از بعد ":ميگويد بستري بيمارستان در عصبي ضعف خاطر به دوبار يكي ميدانم "؟!است شده واحوالش حال جوياي بخواهي است شده حالا تا":ميپرسم "بروي؟ عيادتش به بيمارستان در يا بشوي نداشتم ، تمايلي كارها اين به هيچوقت خودم "اولا":ميگويد اين علاوهبر.ميكند رد را مسايل اين جامعه عرف "ثانيا او براي هم و خودم براي هم بيمارستان در او عيادت "فرضا ".ميكند درست را بيشتري عصبي مشكلات براي نيازي هيچ جدايي از بعد است معتقد "ش.حسن سيد" را طلاق و ندارد وجود سابقش همسر با محترمانه رابطه نوع همه استحقاق او":ميگويد او.ميداند چيز همه پايان من زندگي سر به چه نميدانيددارد را سرزنش و تحقير من با بچهها مسايل براي است خواسته بار چند.است آورده كه شدهام عصبي آنقدر صحبت شروع با بار هر ولي كند صحبت اگر.نيست خودم دست حقيقتش.است شده خارج دستم از كنترلم بشنوم را صحبتش و حرف يا ببينم را او خيابان و كوچه توي ".ميشوم عصبي خيلي از:است معتقد حوزه محققين از قريشي سيدرضا الاسلام حجت چهره شده ، جدا هم از شوهر و زن بين رابطه ادامه عرف نظر كه ميكند ترغيب را آنها عرف همين چند هر ندارد ، مطلوبي مشترك زندگي ودوباره برگردند خود زندگي سر به ترتيب بدين است ، رايج خوبي سنت اصفهان در.باشند داشته زن و خانوادهها بين مدام محلي سفيدان ريش و معتمدين كه تشكيل امكان تا ميكنند رايزني شده جدا هم از شوهر و از بعد اينكه به نظر.كنند تقويت را مشترك زندگي مجدد اين ميبرند ، پي خود اشتباه به شوهرها و زن از خيلي طلاق هر به عاقلانه تصميم اتخاذ و بازگشت فرصت ميشود سبب كار كسي بزرگ شهرهاي ساير و تهران در اما شود داده طرف دو و خشم دليل به مرد و زن.نميكند مهيا را فرصت اين ناراحتي و خشم مدتي از پس.ميشوند جدا هم از ناراحتي طلاق از بعد سختيهاي به چشمشان دو هر و ميكند فروكش اول زندگي به تلنگري با تا آمادهاند آنها.ميشود آشنا قبل ديگر طرف از.نميشود قدم پيش كسي ولي برگردند خود اگر "بعدا كه ميكنند بياحترامي هم به آنقدر هم طلاق از ظريفي نكات اينها.ندارند را بازگشت روي شدند پشيمان هم سال يك در لااقل اينكه اول.داد قرار نظر مد بايد كه است رابطه محلي يا قومي معتمدين بهواسطه طلاق از بعد اول گوشزد بزرگترها "ثانيا بماند ، برقرار مرد و زن بين پايه و نكنند خراب را پلها همه طلاق از قبل جوانترها كه كنند رويي چه با شدند پشيمان اگر كه بكنند هم را روز آن فكر ".برگردند مشاوره كلينيك مدير و روانشناس تايبر ادوارد دكتر رابطه پايهريزي براي":است معتقد كاليفرنيا در خانواده از را خود آنها است لازم طلاق از بعد والدين مثبت و خوب كردهاند پيدا هم به نسبت كه عاطفي و روحي وابستگيهاي و دلبستگيها به طلاق از پس زوجين چنانچه.سازند رها باشند نداده پايان هم به نسبت وعاطفي رواني وابستگيهاي .باشند داشته هم با خوبي رابطه قادرند سختي به طلاق از پس چنين رابطه اين در "طلاق بچههاي" كتاب در تايبر دكتر :است كرده اظهار ولي كند طي را طلاق قانوني مراحل تمام نفر يك است ممكن" است ممكن كه طور همان.باشد نشده جدا همسرش از "واقعا ازدواج به "قانونا و كند طي را وازدواج عقد مراسم فردي او به وابستگي كمترين عاطفي نظر از كه بيآن آيد در كسي .باشد داشته لازم كند پيدا خاتمه واقعي طور به پيوندي كه آن براي آمده بوجود درمساله را خود سهم زوجين از كدام هر است .بپذيرند و ببينند هر پايان كه را رواني مسايل بتوانند شوهر و زن اگر عدم آن به كنند حل طلاق از قبل دارد بر در پيوندي خواهند دوستانه رابطه يك ايجاد براي لازم عاطفي وابستگي در و بيفتد اتفاق فوري كه نيست چيزي اين البته.رسيد و احساسي نظر از ازدواجي تا ميكشد طول سال دو يكي واقع ".پذيرد پايان عاطفي آخوندي لعيا آخوندي محمدهاشم |
|