فرهنگي مقررات آسيبپذيري
آخر بخش - فرهنگي هاي فعاليت قانونمندي
كه موجود ، فرهنگي مقررات و قوانين معتنابه حجم بر علاوه
اسلامي مجازات قانون از بخشي حتي شده ، شامل را وسيعي طيف
دولتي دستگاههاي و سازمانها.دربرميگيرد نيز را
امور از بخشي عهدهدار مختلفي انحاي به يك هر نيز متعددي
اهميت از ديگر نشاني خود كه هستند كشور سطح در فرهنگي
كه است آن از حاكي امر شواهد حال ، اين با.است مقوله اين
و مطلوب وضعيت فرهنگي امور در موجود حقوقي نظام هنوز
و مقررات مجموعه ديگر عبارتي به و است نيافته كارآمدي
امور تنظيم به قادر فرهنگي ، امور زمينه در موجود قوانين
در كه نحوي به فرهنگي ، كالاهاي و ابزارها جريان و فرهنگي
از و نبوده است ، شده پيشبيني مقررات و قوانين همين متن
دست شده پيشبيني اهداف از بخشي به حداقل رو اين
ويژگي و ايران اسلامي انقلاب فرهنگي خصلت.نيافتهاند
و گروهي رسانههاي شگرف پيشرفتهاي ويژه به و آن ديني
به نقيصه ، اين رفع براي تلاش جهاني ، ارتباطات توسعه
را ملي فرهنگ هويت حفظ براي ملي برنامه يك از بخشي عنوان
.است ساخته مبرم و ضروري پيش از بيش
موجود حقوقي نظام كارآمدي كاهش موجب كه را عواملي اينك ،
شدهاند ، عمومي باورهاي در آن ضعف و فرهنگي امور زمينه در
.ميگذاريم بحث به اجمال طور به
و باورها و است منتشر و متكثر مقولهاي فرهنگ ، -6
اقشار ميان در و ميدهد شكل را جامعه افراد اعتقادات
.مييابد بيروني تظاهر متفاوت شكلهاي به جامعه مختلف
از است برايندي فرهنگ ، ميگويند جامعهشناسان كه چنان
...و سياسي تاريخي ، اقليمي ، قومي ، ديني ، مختلف عناصر
از.است طولاني زماني مستلزم خود فرهنگ پيدايش اين بنابر
بر علاوه.است زمان گذشت مستلزم نيز آن تغيير رو ، اين
شود ، خوانده فرهنگي بيماري است ممكن آنچه درمان براي اين ،
به ميبايد پيشاپيش ديگر ، اجتماعي مساله هر همانند
با فرهنگ ارتباط.پرداخت آن عوامل و علل و بيماري شناخت
.مينماياند مبرمتر را شناختي چنين ضرورت عامه ، اعتقادات
موجود وضع بايد فرهنگي ، امور براي قوانيني تصويب از پيش
موضوع عنوان به و مختلف ابعاد و جوانب از جامعه در فرهنگ
صورت به حاضر ، حال در اگرچه ، .گيرد قرار ارزيابي مورد
تجربههاي اما است ، گرفته انجام مطالعاتي چنين پراكنده
با.دارد حكايت مطالعات اين نبودن بسنده از اخير سال چند
با اجرا ، در فرهنگ ، متنوع ابعاد كه آنجا از حال ، اين
نتايج بايد مييابد ، ارتباط اجرايي مختلف دستگاههاي
و فرهنگ درباره كارشناسانه و علمي بنيادين تحقيقات
مبناي علمي منشور عنوان به فرهنگي ، فعاليتهاي
.شود قلمداد كشور اجرايي دستگاههاي كليه سياستگذاري
موقعيت ، فراخور به و هرحال ، به جامعه ، هم و فرد هم -7
آگاهي سوادو سطح عمومي ارتقاي.است فرهنگي تغذيه نيازمند
ميخواهد كه فردي.ميدهد افزايش را نياز اين جامعه ، در
كالاهاي يا و كند انتخاب را خويش نياز مورد فرهنگي خوراك
است معيارهايي داراي دهد ، قرار استفاده مورد را فرهنگي
و اجتماعي شرايط از نادرست ، يا درست را معيارها اين كه
تغيير رو ، اين ازاست كرده كسب خود جامعه تاريخي سوابق
با سو دو از فرهنگي مطلوب نظام به نيل جهت در فرهنگي
:است مواجه محدوديت
تغيير اجتماعي شرايط كه معني اين به ;پذيرش محدوديت -الف
.رابرنميتابد جامعه و فرد سطح در فرهنگي
بستر در يافته پرورش فرد كه طوري به ;سرعت محدوديت -ب
الگوهاي يا فرهنگي ابزارهاي يا كالاها با كه خاصي فرهنگي
الفت (باشند ناموجه و مردود است ممكن كه) معيني فرهنگي
را جانبه همه سريع تغيير پذيرش توان است ، يافته
استفاده با كه دارد وجود امكان اين "مسلما.نخواهندداشت
فردي چنين (مجازاتها انواع) كيفري اجرايي ضمانتهاي از
داشت ، باز مردود و ناشايست فرهنگي الگوهاي به تظاهر از را
عواطف ، و احساسات و باورها با فرهنگ ذاتي ارتباط اما
پنهان ، صورت به و خفا در فردي چنين كه ميشود موجب
وميپسندد ، ميخواهد خود كه گونه آن را ، خود نيازهاي
زيانبار عارضه دو بروز موجب پديدهاي چنين.كند تامين
در:فرهنگي نفاق و شخصيت دوگانگي ترويج نخست ، :شد خواهد
رفتار احتمالي ، خطرهاي از گريز براي فرد عارضه ، اين
با ظاهر در كه ميبخشد سامان صورتي به را خود بيروني
در اما.باشد نداشته تعارضي حقوقي نظام و قانوني دستورات
رجعت خويش اعتقاد مورد الگوهاي به مناسب ، موقعيت هر
بروز موجب وضعيتي چنين پيشرفته ، حالتهاي درميكند
ميشود پنهان و وسيع (غيرقانوني و) غيررسمي فرهنگ نوعي
آسيب تدريج به را رسمي فرهنگ زيربناي موريانه چون كه
فرهنگهاي صاحبان و طرفداران انسجام دوم ، .ميرساند
ميتواند گاه كه فرهنگي ، غيررسمي گروههاي در معارض
فرهنگي ابزارهاي يا كالاها مبادله.باشد نيز جرمزا
عرف ، حتي و ديني احكام با مغاير پوششهاي غيرمجاز ،
ميان در متداول موارد جمله از...و خاص نمادين رفتارهاي
.است گروهها قبيل اين
و فرهنگ روانشناختي و جامعهشناختي خصوصيات شناسايي
و علمي شيوههاي به خردهفرهنگها و فرهنگها حاملان
ميآورد فراهم قانونگذار براي را امكان اين كارشناسانه ،
طول در كه دهد سامان بهصورتي را فرهنگي تغيير فرايند كه
نزد مردود ، فرهنگي ابزارهاي و مظاهر بهتدريج و زمان
كالاهاي و ابزارها داده ، دست از را خود اعتبار نيز عموم
.بيابد جامعه در را خود جاي نظر مورد و مطلوب
موجب قانون ، موضوع كامل شناخت فقدان كه شد گفته -8
ناقص ، قانون از منظورميشود ناقص قانونگذاري پديده بروز
مربوطه ، موضوع در آن دستورهاي ،"اولا كه است قانوني
پيشبيني اجرايي ضمانتهاي ،"ثانيا.نباشد مانع و جامع
نبود:قبيل از متعددي دلايل به قانون همان در شده
از تخلف كشف امكان عدم يا صعوبت مناسب ، اجرايي ابزارهاي
كيفر ، حد از بيش سنگيني يا عمومي پذيرش عدم يا و قانون
اندكي اجرايي قابليت از يا نبوده ، اجرا قابل "عملا
از را خود اعتبار عمل در قوانين قبيل اين.باشد برخوردار
كماثر افراد رفتاري الگوهاي تعيين در و ميدهند دست
اجرا قاطعيت فاقد عمل در قانوني چنين درواقع.ميشوند
و فروش خريد ، نگهداري ، حمل ، چند هر مثال بهعنوان ;است
ممنوع قانون با مطابق غيرمجاز ، ويدئويي نوارهاي اجاره
اين توزيعكنندگان تعداد حاضر حال در اما است ، شده اعلام
قابلتوجهي رقم آنها از استفادهكنندگان و نوارها قبيل
فرهنگي امور موارد در را مثال ، همين.ميدهند تشكيل را
غيرمتعارف لباسهاي بدحجابي ، صوتي ، نوارهاي مانند ديگري
جرم قانون با مطابق آنها از استفاده و فروش و خريد كه)
اجراي قطعيت عدم است بديهيداد ارائه ميتوان نيز (است
دستگاههاي ضعف دليل به نه مقررات ، و قوانين قبيل اين
احكام درستي عدم بر دليلي نه و انتظامي نيروي يا اجرايي
به توجه عدم نشانه بلكه است ، آنها در مندرج كلي اصول و
اجمال به اين از پيش كه است فرهنگي قانونگذاري ويژگيهاي
.شد اشاره آنها به
اجراي ضمانت حتميت عدم موجب قانون اجراي قطعيت عدم
در هنگامي كيفري ، اجراي ضمانتهاي.ميشود نيز آن كيفري
"يقينا و "دقيقا همگان كه است موءثر جامعه و افراد انظار
دستگاههاي توسط "اولا شوند ، جرم مرتكب هرگاه كه بدانند
دستگاه ازسوي "ثانيا و دستگير و شناسايي جامعه ، نظارتي
حتميت عدمميشوند محكوم قانون در مقرر مجازات به قضايي
در.ميكاهد شدت به آن اجتماعي تاثير از مجازات ، اجراي
شده پيشبيني مجازاتهاي كه است شده مشاهده موارد ، اغلب
دليل به فرهنگي ، كالاهاي و ابزارها به مربوط قوانين در
شخصيت با انطباق عدم دليل به يا جرم كشف امكان عدم
قوانين اجراي قطعيت عدم.درنميآيند بهاجرا مرتكبين
سستي موجب اجرايي ضمانتهاي اجراي در حتميت عدم و فرهنگي
.ميشود مقررات قبيل اين بيشتر تزلزل و
آن ، به مربوط مقررات و فرهنگي قوانين كلي بهطور -9
علاوه.درميآيد بهاجرا متعددي و مختلف دستگاههاي توسط
است ، ذكر قابل زمينه همين در كه موءثري و مهم نكته اين ، بر
كيفري مقررات و قوانين قانونگذاري مراجع حتي كه است اين
انقلاب شوراي اسلامي ، شوراي مجلس ;هستند متعدد نيز
اين جمله از عمومي فرهنگ شوراي اندازهاي تا و فرهنگي
مقررات ، و قوانين وضع از پس هرحال ، در.هستند دستگاهها
را مقررات اين اجراي مسئوليت عمومي يا دولتي دستگاه چند
مهمترين كه دارند برعهده غيرمستقيم و مستقيم بهطور
سازمان اسلامي ، ارشاد و فرهنگ وزارت:عبارتنداز آنها
آموزش و فرهنگ وزارت سيما ، و صدا سازمان اسلامي ، تبليغات
و "عمدتا سازمانها اين...و پرورش و آموزش وزارت عالي ،
بهعنوان عمومي خاص مقررات چارچوب در و مستقيم بهطور
انتشار و تغيير و فرهنگسازي امر به فرهنگي ، سازمانهاي
تكايا ، مساجد ، آنها ، بر علاوه.دارند اشتغال فرهنگ
دولت از مستقل اگرچه نيز جمعه نماز مصلاهاي و حسينيهها
فرهنگي نظام چارچوب در مجموع در ولي هستند ، حكومت و
فرهنگي تغيير و فرهنگسازي براي موقعيتي بهعنوان موجود
نيز خصوصي بخش به بايد اين ، افزونبر.مينمايند عمل
سينماها ، صوتي ، و ويدئويي نوارهاي توزيع شبكههاي همچون
اشاره نيز..و آزاد هنري آموزشگاههاي ناشران ، مطبوعات ،
.دارند مشاركت امر اين در كه كرد
فعاليتهاي در اجرايي دستگاههاي نقش بحث در كه آنچه
و تفسير نوع در تفرق و تكثر است ، تاكيد قابل فرهنگي
مراكز شد ، ملاحظه چنانچه.است يكسان و واحد مقررات اجراي
.دارند اشتغال فرهنگي امور به كشور در گوناگوني دولتي
بهدليل فرهنگي مقولات و فرهنگ از ادراك و فهم اگرچه
حدودي تا فرد ، اعتقادات و باورها نوع با آن عميق ارتباط
حقوقي دستورات و قواعد مقتضاي اما هست ، نيز فردي امري
و يكسان "نسبتا بهصورت حقوقي دستورات كه ميكند ايجاب
ضروري هماهنگي اين وجود ، اين با.شود اجرا و فهم هماهنگ
هر و است متزلزل بهشدت فرهنگي مقررات مجري دستگاههاي
اجرا به شخصي و دلخواه بهصورت را آن دستگاهها از يك
به را آسيب بيشترين خود بهخودي روش ، اين.ميگذارد
مثال ، بهعنوان ;ميآورد وارد فرهنگي مقررات اقتدار
سينمايي فيلمهاي ساخت درباره قانوني مقررات كه درحالي
چون دستگاههايي توسط آن اجراي نوع ولي است ، مشخص و روشن
و اسلامي ارشاد و فرهنگ وزارت اسلامي ، تبليغات سازمان
كه موسيقي نوع آن يا.است متفاوت اسلامي جمهوري سيماي
و شده شناخته مجاز اسلامي ارشاد و فرهنگ وزارت توسط
وزارت مانند مراكزي در گاه است ، كرده دريافت پخش اجازه
بهنظر همچنين ، .ميشود تلقي غيرمجاز پرورش و آموزش
از اسلامي جمهوري فرهنگي سياستهاي تصويب باوجود ميرسد
چندان مصوبه اين "عملا فرهنگي ، انقلاب عالي شوراي سوي
.نيست موردتوجه
اجرايي دستگاههاي ميان در چندگانگي و ناهماهنگي اين
كشور فرهنگي فضاي بر منفي تاثير "عملا فرهنگي ، مقررات
حتي و ميشود حقوقي بيهنجاري بروز موجب گذاشته ،
.ميكند مواجه اغتشاش با نيز را فرهنگي آثار توليدكنندگان
و مجاز حوزه كه نيست مشخص امروز كه گفت ميتوان كل ، در
.كجاست فرهنگي ابزار و كالاها توليدكنندگان قانوني
ميرسد بهنظر شد ، بيان كه مواردي به توجه با مجموع در
و ابزارها و فرهنگ مقوله حياتي و انكارناپذير اهميت
اسلامي ، ايران جامعه كنوني شرايط در فرهنگي كالاهاي
قرار توجه مورد اين از بيش مقوله اين كه ميكند اقتضا
ضعف نقاط فرهنگي ، گرايشهاي و فرهنگ مقوله شناخت.گيرد
مقررات و قوانين تنقيح فرهنگ ، مطلوب حد ترسيم فرهنگي ،
مقررات مجري دستگاههاي هماهنگسازي موجود ، فرهنگي
اصلاح "احيانا و موجود فرهنگي قوانين بررسي فرهنگي ،
و كامل پايبندي جديد ، فرهنگي قوانين تدوين يا آنها
فرهنگي موجود قوانين در بازنگري فرهنگي ، قوانين به دقيق
اساسي اقدامات از اجرا ، ضمانت حتميت و اجرا قطعيت ازنظر
ديني -ملي فرهنگ هويت از حراست بهمنظور كه است مهمي و
.مينمايد ضروري رايج ، فرهنگي تهاجم برابر در كشور
|