نقد پويهء در تمدنها برخورد
"بخارا" شماره سومين
نقد پويهء در تمدنها برخورد
در هانتينگتون ساموئل از "تمدنها برخورد" كتاب بر نقدي
تونسي انديشمند جعيط ، هشام با گفتگو
سال يك حدود از تونسي ، انديشمند جعيط ، هشام :جستارگشايي
كرانه در خود زيباي خانه در است ، شده بازنشسته كه پيش
روزگار كامل انزوايي در "تقريبا تونس ، پايتخت شمال مرسا ،
و خستهكننده او براي گوشهگيري ، اين.ميگذراند
انديشه ، و تلاش و شادابي به كه او ، زيرا ;نيست آزاردهنده
انديشههاي پاسخ در كتابي نگارش صدد در اينك است ، شهره
برخورد پيرامون.هانتينگتون ساموئل امريكايي ، متفكر
در ناآشنا افكار از ديگر شماري و آينده قرن در تمدنها
.است مسلمانان و اسلام مورد
او به چون اوست ، تفريح زنگ كتاب اين نگارش:ميگويد هشام
پيامبر زندگاني پيرامون خود ، كتاب تا ميدهد اجازه
ميكند ، كار آن استروي سال سه از بيش كه را (ص)اسلام
گفتگويي ميآيد ، پي از كه جستاري.سازد رها صباحي چند
در كتابي نگارش چگونگي درباره تونسي انديشمند اين با است
.اسلام جهان درباره وي اظهارات و هانتينگتون ديدگاه نقد
داريم ، قرار فرهنگي تبادلات هفته در اينكه به عنايت با
.مينماييم جلب گفتگو اين به را گرامي خوانندگان شما توجه
معارف گروه
(ص)اسلام پيامبر زندگاني پيرامون كتاب نگارش كه شد چطور *
پرداختيد؟ هانتينگتون انديشههاي پاسخ به و كرديد رها را
من كتاب كه آن جمله از ;داشت انگيزه چند تصميم اين *
و پيمان و پر است كتابي ،(ص)محمد حضرت زندگي پيرامون
درباره تاكنون كه است كتابي بزرگترين گفت بتوان شايد
بسياري تلاش كتاب اين نگارشاست شده نوشته اسلام پيامبر
در را بسيار كتابهايي شدم ناچار كه گونهاي به ميطلبيد ،
از پسبخوانم آن جز و ادبي فلسفي ، تاريخي ، مسائل زمينه
حتي و كردم احساس بيمانندي خستگي توانسوز ، كار سال سه
از كه بود چنين.داشتم وحشت خود كتابخانه به شدن وارد از
و كوچك كتابهاي خواندن به چندي و كشيدم دست كار ادامه
با هانتينگتون كه هنگامي.پرداختم كوتاه جستارهاي
صدد در شد ، پديدار تمدنها برخورد پيرامون خود انديشههاي
تا شدم برآن وي ، كتاب خواندن از پس.برآمدم او كتاب تهيه
برابر در زيرا ;بنويسم پاسخي برآن زمان ، نزديكترين در
است مسلمان انديشمندان ما مسئوليت اهميت ، با چنين كتابي
وي كه آن بويژه كشيم ، نقد بوته به را آن بيدرنگ كه
خود ، انديشه در و داده قرار اسلام بر را خود توجه كانون
شمرده تمدنها برخورد بنيادين محورهاي از يكي را آيين اين
.است
بود ، چه كتاب آن در هانتينگتون انديشههاي و افكار مگر *
واداشت؟ آن تحليل و نقد به را شما كه
و ديدگاهها انديشهها ، در و خواندم بار چند را كتاب *
حال به تا كتاب اين كه ميدانيد.كردم درنگ وي آراي
عرب و مسلمان فرهيختگان و است كرده پا به فراواني جنجال
به نيز برخي و گفتهاند سخن آن از مختلف مناسبتهاي در
اين بر من ولي پرداختهاند ، آن مباحث كنكاش و تحليل
;است نخوانده بدقت را ساموئل كتاب كسي هنوز كه باورم
آنجا و اينجا كه را كتابهايي و مقالات از شماري من زيرا
آنها در و ديدهام شده ، نوشته آن رد در غرب و شرق در و
كتاب در آنها نويسندگان تامل گواه كه نيافتهام چيزي
از برخي كه بگويم صراحت به بلكه باشد ، هانتينگتون
فراتر "تمدنها برخورد" كتابش نام از وي ، منتقدان
خواندم بارها را كتاب گفتم ، كه چنان اما من ، .نرفتهاند
فراهم بسيط انديشهاي از كه يافتم نگاشتهاي را آن بحق و
يك با تنها خواننده ، كه است پيچيده چندان بلكه نيامده ،
آن بتواند تا نميرسد كتاب كور نقاط به آن ، مطالعه بار
.كند نقد بسامان و سودمند گونهاي به را
و نميكاود را تمدنها برخورد مساله تنها هانتينگتون كتاب
ويژه رويكردي غرب و اسلام جهان رويارويي به كه اين گو
بلكه نميكند ، بررسي را برخورد اين تنها اما دارد ،
تحليل به را تمدن و دين و فرهنگ چندين ميان چالشهاي
اينك كه كهن ارتدوكسي جهان از مثال ، عنوان به ;ميگذارد
سخن تفصيل به است ، نمايان شوروي فروپاشي از پس روسيه در
و چين در عمده طور به كه كنفوسيوس آيين درباره ميگويد ،
فرهنگي روشي عنوان به ژاپن و آن همسايه سرزمينهاي در سپس
مطالب سياه آفريقاي پيرامون همچنين و است گسترده مدني و
ميرسد نتيجه اين به سرانجام هانتينگتون.آورده مبسوطي
اين از برخي كه دارد ، وجود تمدني عرصه هفت اكنون ، كه
است باور اين بر او.است پيشين تمدنهاي زاييده تمدنها ،
استوار برپايههاي فرهنگ بنياد و است فرهنگ ريشه دين كه
قرن ، اين پايان در او ، اعتقاد به زيرا ، ;است شده بنا دين
سختي در و بازميگردانند آن به را دين اعتبار بشري جوامع
دين كه يافت خواهند ايمان و ميبرند پناه بدان دشواري و
معتقد رو اين از هانتينگتون ;است آنان رهايي عامل يگانه
-يكم و بيست سده نخست سال پنج و بيست يعني - آينده كه است
غرب و است تمدنها و فرهنگها ميان نبرد سالهاي
اين دليل به ويژه به است ، رويارويي اين آماج اساسيترين
داده ، كف از را خود پيشگامي گوناگون زمينههاي در غرب كه
از است ، دانش و فنآوري پوياي كانون كه آن رغم به اينك ،
مساله حتي ترتيب ، بدين.ميبرد رنج متعدد بحرانهاي
را گريز راه تنها زيرا ;مينمايد پيچيده بسيار برخورد ،
كنار در بايد جنگ ، به بلكه جست ، جنگيدن در نميتوان
عناصر از يكي عنوان به اقتصادي ، بحرانهاي و تروريسم
و فرهنگها درون در گاه حتي اين ، از فراتر.نگريست برخورد
مثال ، عنوان به ;ميدهد رخ بستهاي درگيريهاي تمدنها ،
آن ، در و است مسيحي اروپاي قلب در اسلامي سرزميني بوسني
كرواتهاي و مسلمان بوسنياييهاي ارتدوكس ، صربهاي ميان
ديدگاه تبيين براي هانتينگتون.ميدهد رخ درگيري كاتوليك
و ميكند تحليل را گذشته دهه رخدادهاي از شماري خود ،
با افغانستان مسلمانان ميان نبرد به همه ، از بيشتر
ميان داخلي جنگ به همچنين سابق ، شوروي سرخ ارتش نيروهاي
.ميدوزد چشم سودان مسيحيان و مسلمانان
كتاب در فوكوياما مانند خود ، تحليلهاي در هانتينگتون
نوشته كمونيسم انديشه فروپاشي از پس كه "تاريخ پايان"
ميكند تكيه تاريخ فلسفه به فيلسوفان ، از پيروي به است ،
و ميپذيرد دربست باب ، اين در را هگل فلسفي ديدگاههاي و
جهان و چين ميان است ممكن كه ميگيرد نتيجه چنين سرانجام
وي كه است حالي در اين.شود بسته غرب برضد پيماني اسلام
توانمند و توانا حكومتي نيازمند اسلام جهان دارد اعتقاد
نبرد اثناي در و گردآورد را مسلمان نيروهاي همه تا است ،
مسيحيت آيين امروزه كه گونه همان.كند رهبري را آنان
روسيه در ارتدوكس مذهب امريكا ، متحده ايالات در كاتوليك
.است يافته تبلور چين در كنفوسيوس آيين و
او "شخصا من.بود هانتينگتون انديشههاي از فشردهاي اين
كه آنجا بويژه ميبينم ، صائب تحليلهايش از پارهاي در را
در ايدهاي كه آن دليل به را ، "تاريخ پايان" انديشه
ديگر و دارد تكيه غرب تاريخ بر تنها و است غرب محدوده
در اما ميداند ، نادرست است ، برده ياد از را جهان نقاط
كلي مسائل در هانتينگتون كه آنجا از اسلام ، جهان مورد
اين بر است ، نبرده راه اسلامي تمدن ژرفاي به و كرده توقف
را افتاده پا پيش بسيار و پراكنده انديشههايي كه باورم
.است كرده مطرح
را هانتينگتون ديدگاه كدام نوشت ، خواهيد كه كتابي در *
ميكنيد؟ نقد
پيرامون وي ديدگاههاي مورد در چيز هر از بيش من نقد *
حاضر حال در كه است درست ميگويم من.است اسلام جهان
چين نظير كننده ، رهبري مركزي نيروي يك فاقد اسلام جهان
است ، كاتوليك مسيحيت جهان در امريكا يا كنفوسيوس جهان در
پاكستان ، مانند بزرگ كشورهايي اسلام ، جهان در امروزه اما
هر كه دارند قرار مصر و ايران تركيه ، عربستان ، اندونزي ،
.كنند ايفا را نقش اين ميتوانند تنهايي به يك
نيز را اسلام جهان آسيبگاههاي از پارهاي هانتينگتون
اسلامي ، دولتهاي همه نمونه ، عنوان به ;است گرفته ناديده
كه ديده متحد و يكپارچه چنان را ناتوان و قدرتمند از اعم
ديدگاه ايناست شده بسته آنها ميان پولادين پيماني گويي
است كافي كشورها اين به نگاه يك زيرا ;است نادرست "كاملا
.شود روشن دولتها ميان تفاوتهاي و شكافها سرعت به تا
نزديك ، آيندهاي در كه دارد ژرف باوري همچنين او
را اسلامي كشورهاي بيشتر امور زمام افراطي ، اسلامگرايان
;نيست درست من نظر به نيز مساله اين.گرفت خواهند دست به
پيشين شعارهاي خلاف بر اسلامگرايي ، امروزه جنبشهاي چون
.هستند دموكراسي و اعتدال دگرگوني ، خواهان خود ،
در امريكا دخالت هانتينگتون كه است اين ديگر مساله
آن و ميشمارد غيرطبيعي امري را بوسنياييها از جانبداري
رهگذر اين از امريكا كه ميكند تفسير گونه اين را
اسلامي كشورهاي از برخي به را خود دوستي است ميخواسته
بلكه نيست ، قانعكننده تنها نه تفسير اين.دهد نشان
سياست كه كرده فراموش او زيرا ;مينمايد نادرست بسيار
تابع بلكه نميكند ، پيروي تمدنها برخورد نظريه از امريكا
.نگريست نيك بدان بايد كه امري ;است مقطعي مصالح
انديشمند دو اين ظهور.بود هانتينگتون از پيش فوكوياما *
نتيجه سده ، اين پايان ديدگاههاي از برخي كه ميدهد نشان
فكر آيا.ميافتد اتفاق گهگاه كه است بزرگي رويدادهاي
و ميكند بروز خاصي مقاطع در انديشهها اين كه نميكنيد
و كهن فيلسوفان آراي از بسياري همچون كه نميپايد ديري
برميبندد؟ رخت مردم ذهن از گذشته قرنهاي
را انديشهها اين هم من موافقم ، گفتيد آنچه با چرا ، *
فوكوياما كه "تاريخ پايان" ديدگاه...نميدانم ديرپا
شش پنج برخلاف ديگر و است كهنه انديشهاي اينك كرد ، مطرح
معاصر فيلسوفان از برخي.نيست بحثانگيز گذشته سال
دوران كه پيشين سده با پايان ، به رو قرن اين:ميگويند
گفته به.دارد بنيادين تفاوتي بود ، كلان ديدگاههاي
بزرگ داستانهاي عصر فرانسوي ، انديشمند ليوتار ، فرانسوا
بزرگي انديشههاي پيدايش براي زمينهاي ديگر و شده سپري
.است نمانده كند ، خانه مردم ذهن در سالها كه
تفسير چگونه را اسلام امروز جهان در انديشه خمودگي *
ميكنيد؟
بيان و انديشه آزادي فقدان اقتصادي ، ضعف زاييده را آن *
ضد بر دولتها كه ميدانم فشاري و سركوب دستاورد و
بخشي كه عرب جهان.ميكنند اعمال روشنگر انديشمندان
انديشمندان كنوني عصر در است ، اسلام جهان از گسترده
طه عبدالرزاق ، علي رضا ، رشيد عبده ، محمد مانند بزرگي ،
اوضاع ولي ميشناسد ، را ديگران و موسي سلامه حسين ،
دوره پايان از پس ،"دقيقا و پيش سال چهل از كه نابساماني
خفتن فرو انديشه ، مرگ است ، حاكم عربي كشورهاي در استعمار
.است داشته پي در را انديشمندان شدن سترون و تفكر
شماره 946 "المجله" از نقل
المصباحي حسونه:از گفتگو
مرواريد محمدرضا:ترجمه
"بخارا" شماره سومين
سومين به "دهباشي علي" پرمحتواي و وزين نشريه ،"بخارا"
نشريه - سال دوازده از بيش - قبل سالها.رسيد خود كوچه
سراسر ايراندوستان و ميشد منتشر شكل و هيئت همين با كلك
اينك.بودند آن جديد شمارههاي انتظار در همواره جهان ،
به مطبوعاتي ، تجربه دهه نيم و يك از بيش براساس بخارا
شماره اين در.است گرديده منتشر پرمحتوا بسيار صورتي
ايرانيان تاريخي دينشناسي در ذكاء يحيي از مهمي مقاله
به ;ايران فرهنگ عزيز بزرگان همچنين و گرديده منتشر
اقدام ايران فرهنگ و زبان تاريخ ، در مهمي مقالات ارائه
.ورزيدهاند
موضوعي نظم در ديگر ، شمارههاي با بخارا شماره اين تفاوت
بخش نيز فرزان كتاب متعدد نقدهاي البته و.است آن دقيقتر
شعرهاي از گزيدهاي.است گرفته دربر را آن از مهمي
از كه آمده شماره اين در دقيق گزينش و انتخاب با معاصران
اوحدي مهرانگيز خانم زيباي و ظريف شعر ميتوان جمله آن
:مطلع اين به برد نام را
مرا كن بهاران روز از روزگارانقشي
...مرا كن لالهزاران آيينهزار بهار چون
چه گذشته در كه شود اشاره تا كرديم ذكر را نكته اين
دكتر مقاله.داشت وجود كلك اشعار انتخاب در بيدقتيها
بودن ، تاريخي بر علاوه شماره اين در نيز نراقي احسان
شعر با را كلام اين.است زيادي روشنگر نكتههاي واجد
ميكنيم ختم مجتبايي فتحالله دكتر عزيز و بزرگ استاد
كردهاي چه زمان با تو:داريم عمر طول آرزوي بخارا وبراي
در كه / كردهاي گسسته هم ز / را ماه و سال سير كه /
چه زمان با تو - كردهاي؟ زنده دوباره / را بهار خزان
/ را خفته اقاقياي / خزان در كه كردهاي چه / كردهاي؟
بنفشهزار / را چشمه كرانههاي / كردهاي ، بار شكوفه
كردهاي؟ بهار از پر / چهسان مرا خزان اين در - كردهاي؟
كردهاي؟ شكار چهسان / زمانهرا بگو من به /
|