تباهي تندباد با رودررو ;زمين
است رسيده حد بالاترين به فشار زمين براي
(بخش واپسين)
درآمد پيش
تندباد با رو در رو ما زمين نداند كه نيست هيچكس ديگر
به اكنون نيز چشماندازها دوردستترين در حتي.تباهيست
با ميشود بيماننده ايام گذر در و ميبازد رخ رنگ تدريج
موج را اينهمه.است بوده آدميان جمعي خاطره در كه آنچه
آدميان فزونخواهي حاصل خود كه شده سبب آلودگي و تخريب
افزايش قابل غير اغلب و ناپذير تجديد ثابت ، منابع از
بيلگام همچنان زمين جمعيت شمار اگر راستي به.است زمين
خواهد چگونه زمين چشمانداز ديگر سال بيست بتازد ، پيش
گزافه آيا چطور؟ ديگر سال صد چطور؟ ديگر سال پنجاه بود؟
در زيستن كه روزي نباشد دور چندان شايد كنيم گمان نيست
ممكن ميكنيم ، تصور ما كه خوشخيالي اين به هرگز زمين
نباشد؟
كاهش را خود تولد ميزان ازكشورها بعضي اينكه به توجه با
نزديك جمعيت صفر رشد نرخ به كه تفكرند اين در و دادهاند
كشورهاي و توسعه حال در كشورهاي از ديگر بسياري ولي شوند
%كه 90 چرا دارند فزايندهاي جمعيت رشد نرخ همچنان فقير
براساس كه ميكنند زندگي روستاها در كشورها اين جمعيت
به را بيشتري درآمد كسب بيشتر ، فرزند -آنان ، فرهنگ و سنت
.بيشترند فرزندان خواهان اصول اين طبق و دارد دنبال
:از است عبارت افزايش اين نتيجه لذا
و زمين زيستي ظرفيت كاهش باعث جمعيت چشمگير افزايش -1
.شد خواهد كمتر غذايي امنيت
انواع و قحطي باعث داده افزايش را فقر جمعيت افزايش -2
افزون را طبيعي محدود منابع به شديد وابستگي شده ، بيماري
.ميكند
زمينهاي از حد از بيش بهرهبرداري باعث جمعيت افزايش -3
را آبي منابع تقليل و خاك فرسايش و شده جنگلي و زراعي
.ميشود سبب
سرانه كاهش رفاهي ، خدمات كاهش سرانه ، درآمد كاهش باعث -4
بهداشت ، سرانه پرورش ، و آموزش سرانه مثل اجتماع در فرد هر
.ميشود غيره و سبز فضاي سرانه مسكن ، سرانه
شده بزرگ شهرهاي در حاشيهنشيني باعث جمعيت ازدياد -5
.ميآورند بوجود را خود به مربوط مشكلات
انرژي ، مصرف افزايش باعث جمعيت افزايش بالاخره و -6
.ميشود زيست محيط سريع تخريب و فسيلي سوختهاي
و عديده مشكلات بر جمعيت افزايش كه كرد اضافه بايد
انهدام و تخريب باعث و ميافزايد محيطي زيست روزافزون
اقليمي تغييرات آلودگيها ، از مختلفي انواع طبيعي ، منابع
بشر براي.بود خواهد جدي تهديدهاي همه ، كه ميشود...و
.آينده نسلهاي و امروز
درآمد غيرعادلانه توزيع:ب
تخريب عوامل عمدهترين از يكي درآمد غيرعادلانه توزيع
كشورهاي در حد از بيش مصرف موجب كه چرا است زيست محيط
فقير و توسعه حال در كشورهاي در فقر تداوم و صنعتي
.ميشود
انرژي ، فسيلي ، سوختهاي فراوان مصرف بخاطر صنعتي كشورهاي
زيست محيط زوال و تباهي باعث صنعتي ، كالاهاي و خام مواد
قطع بخاطر فقير ، و توسعه حال در كشورهاي نيز و شدهاند
كه...و محصولات كردن كشتي تك و دام مفرط چراي جنگلها ،
كار اين به مجبور روزانه نيازهاي كردن برآورده براي
اين افزايش و اكوسيستم و خاك انهدام باعث هستند ،
.ميشوند غيره و آلودگيها
كشورهاي در جهان جمعيت از (درصد 25) چهارم يك حدود"
اغلب ژاپن ، شوروي ، متحده ، ايالات مثل يافته توسعه
اين.ميكنند زندگي زلاندنو و استراليا اروپايي ، كشورهاي
(خرج كل يا) جهان ناخالص توليد درصد مسئول 85 كشورها
برعكس.ميكنند مصرف را جهاني منابع درصد حدود 80 و بوده
ميان در (درصد يعني 75) جهان جمعيت چهارم سه حدود
و جنوب آفريقا ، آسيا ، مثل توسعه حال در و فقير كشورهاي
مسئول 15 فقط ملل اين ميشوند يافت جنوبي امريكاي مركز
را جهان منابع %فقط 20 و بوده جهان ناخالص توليد درصد
.ميكنند مصرف
غني و فقير كشورهاي در نيز ، غذا مصرف در عمده اختلافهاي
در جهان مردم اكثر كه است حالي در اين و است مشهود
ثروتمند مردم ولي ميبرند سر به كمغذايي و بيغذايي
.سيرند اندازه از بيش بالا ، شده اشاره كشورهاي از بعضي
:سوءتغذيه و غذا كمبود -
جمعيت رشد نرخ كه گفتيم جمعيت افزايش به مربوط مبحث در
كشورهاي در ولي مييابد افزايش توسعه حال در كشورهاي در
در.ميرود پيش صفر رشد طرف به داشته ، نزول يافته توسعه
فاصله اختلاف همچنين و جمعيتي فاصله اختلاف نتيجه
.ميشود بيشتر همچنان كشورها از گروه دو اين بين اقتصادي
فنآوري بخاطر نيز غذا توليد جمعيت ، نرخ افزايش با همراه
هم باز اما است گرفته خود به صعودي سير بالا تكنولوژي و
700 حدودهستيم جهان سراسر در گرسنه ميليونها شاهد
آن از تا ندارند غذا كافي قدر به مردم از "نفر ميليون
سوءتغذيه براثر "انسان ميليون 15 ساليانه و كنند تغذيه
و ميدهند دست از را خود جان سوءتغذيه به وابسته امراض و
سوءتغذيه گرفتار جهان مردم از نفر ميليارد يك از بيش نيز
در كه حالي در.هستند پنهان و پيدا گرسنگي يعني مزمن
غذايي رژيم از همچنان يافته توسعه كشورهاي از بسياري
.ميكنند استفاده چربي از انباشته
مجبورند ندارها ويژه به جهان اكثرمردم كه است آن مشكل"
خيلي گوشت چون باشند داشته گياهي غذايي رژيم "اساسا كه
متوسط 91 بطور توسعه حال در مردم سال 1974 در.است گران
از را خود روزانه پروتئين درصد و 79 روزانه كالري درصد
بيشتر گوشت كه يافته توسعه مردم ولي ميآوردند بدست گياه
و كالري درصد متوسط 68 بطور دارند ، خود غذايي رژيم در
".ميآوردند بدست گياه از را خود پروتئين درصد فقط 44
:هدف به نيل براي -
قرنها از كه است مشكلاتي جمله از درآمد ناعادلانه توزيع
به دستيابي براي امروزه ولي است مانده باقي حال تا پيش
همت كمر بايد فقير و غني كشورهاي پاك ، و سالم زيستي محيط
.ببندند گرسنگي و فقر كردن ريشهكن به
از بسياري گرسنگي ، كردن ريشهكن و بهحذف نيل براي
تمام اگر كه عقيدهاند اين بر صاحبنظران و كارشناسان
جهان مردم بين مساوي بطور سال هر جهان در شده توليد غلات
اين بر آنها.داشت خواهند كافي غذاي شودهمه توزيع
از عمدهاي سهم گوشت ، از غني غذايي رژيم كه عقيدهاند
كه چرا ميكند غصب را زمين كشاورزي تحمل قابل ظرفيت
.است غلات كيلو چندين مصرف نيازمند گوشت كيلو هر توليد
از درصد حدود 90 كه باشيد داشته نظر در نيز را نكته اين
دوم قانون دليل به خوردن ، از بعد گوشت در موجود انرژي
فقط و ميشود رها محيط در رفته ، دست از گرما بصورت انرژي
براي همچنين.ميگردد بدن ساز و سوخت صرف آن درصد 10
كه است شده ارائه متفاوتي نظرات درآمد شكاف كاستن
جمله از":مينويسد او:كرد اشاره...نظر به ميتوان
بدهيهاي شديد كاهش يكي شكاف ، اين كاستن در مهم اعمال
ديگري و است نيافته تحقق هنوز كه است سوم جهان كشورهاي
استقراض سياستهاي و تجارت و خارجي كمكهاي ساختن معطوف
فقير كشورهاي زندگي استاندارد بهبود براي بينالمللي
".است
:فعلي راهحل و زيست محيط بر فشارها تاثير چگونگي -
مشكل دو با "معمولا فقير كشورهاي و توسعه حال در كشورهاي
رشد بعدي ، مشكل و محدود منابع اول ، مشكل.مواجهاند
مواد به دسترسي يابد افزايش جمعيت هرچه جمعيت ، فزاينده
به كشورها اين.شد خواهد بيشتر منابع تخريب و كمتر غذايي
سختي به كشاورزي براي مساعد زمينهاي دائمي كاهش علت
رشد و كنند توليد را خود نياز مورد غذايي مواد ميتوانند
.ميگذارد صحه كاهش اين بر نيز جمعيت اندازه از بيش
استعمار سلطه تحت آنان بيشتر كه توسعه حال در كشورهاي در
بدون كه چرا.است يافته فزوني بودن مصرفي فرهنگ بودند ،
مزروعي زمينهاي نيز و غذا توليد در پيشرفته امكانات
خارجي توليدات از گرانتر بسيار داخلي توليد..و محدود
ملي بودجههاي شديد كاهش باعث واردات ، زياد مصرف و است
پيشرفت از جلوگيري غذايي ، مواد توليد در ضعف كشورها ، اين
ولي.است شده اقتصادي نظام در استقلال عدم نيز و كشاورزي
به افراد تغذيه در اختلاف يافته توسعه كشورهاي در برعكس
افراد اجتماعي وضع ميزان به بلكه ندارد بستگي جمعيت رشد
دست در را فراوان غذاي توليد تكنولوژي چون و است متكي
.دهند سرويس را متعادل جمعيت رشد ميتوانند دارند
توسعه كشورهاي يوغ از بخواهند توسعه حال در كشورهاي اگر
مواد داخلي توليدات افزايش روي بايد يابند رهايي يافته
را تغذيه خود ، جمعيت متعادل رشد با و گمارند همت غذايي
.يابند رهايي فقر از رسانيده مطلوب حد به
ناگزير توسعه حال در كشورهاي" شده انجام تحقيقات براساس
مواد توليد يكم و بيست قرن ابتداي در بود ، خواهند
برابر شش را دامپروري توليدات و برابر را4 خود كشاورزي
".كنند بهتر را خود تغذيه وضع بتوانند تا دهند افزايش
غذا توليد توان ارزيابي فعلي ، جمعيت رشد نرخ با بنابراين
اجتماعي ، اقتصادي ، شرايط بنابر و اصولي بصورت بايد
در كرد برنامهريزي آن براساس گرفته ، انجام..و فرهنگي
كه شد خواهد منجر محيطي زيست خسارات به صورت اين غير
موجودات رشد و زندگي بوده طولاني و دشوار بسيار آن تعميم
.افكند خواهند مخاطره به را زنده
حيدري عمران مهندس
|