هاي آيين و مردم با همراه
سبزه ، بوي
;شمسي نو سال آغاز
...نوروز عطر
كتاب معرفي
و بيست آينده سال فروردين
رياضي مسابقه سومين
ميشود برگزار
دانشجويي
هاي آيين و مردم با همراه
سبزه ، بوي
;شمسي نو سال آغاز
...نوروز عطر
(ع)صادق حضرت از نيز "مجلسي العالم اسماء" كتاب در *
شد آفريده آدم حضرت فروردين ، آغاز در:كه است شده روايت
و مناجات براي است مباركي و فرخنده روز روز ، آن و
كه شده نقل ايشان از همچنين.انسان آرزوهاي شدن برآورده
است بسيار روز ، اين قدمت
نوروز.ميآيد ساله يك سفري از پس نوروز.ميآيد نوروز
با آشتي و محبت دريا ، دريا ، و كوه كوه ، .دشت دشت ، و آمد
...است ما روزه سيزده عزيز ميهمان كه نوروز.آورد خود
نگاهي با.شوق از سرشار دلي با.ميرويم استقبالش به
و است سرشوق از كه پرشتاب گامهايي با و مهر ، از مملو
...اشتياق
دلنشين و سكرآور عطر كه نوروزيميرويم استقبالش به
.است داده جاي خويش درون در را ايراني و زمين ايران فرهنگ
جشن آشكارترين و كهن روزگاران از ايرانيان ، ما جشن نوروز
تاريخ روايتهاي كه بهارانهاي نوروز.است جهان در بهاري
جهان ميراث اعياد ديگر چون آن ، شيرين پيدايش مورد در
بين ، اين در و است بسيار جشنها ، ديگر همچنين ، و كهنسال
كه ميكند نقل آن براي چند دلايلي "بيروني ابوريحان"
حكيم كه است شاه جمشيد به نوروز دادن نسبت آن ، مشهورترين
.است شده آن شهرت موجب فردوسي ، ابوالقاسم شيخ طوس ،
كه بساخت شگفت تختي شاه ، جمشيد گويند ، روايت اين براساس
سپس ، و بردند هوا به و گرفته دوش بر را تخت اين ديوان ،
با مردم.آوردند فرود بابل به دماوند كوه از روز ، يك به
خاص روز آن دليل ، همين به و شدند شگفت در عمل اين مشاهده
.خواندند نوروز يا ديگر ، روزي را ،
شروع جشن نوروز ، ديگر ، روايتي به و ديگر جايي در باز و
است "فروردگان" فصل ، اين مخصوص اصطلاح به يا و فروردين
چنان و بود ما نياكان و اجداد يادآوري جشن كه
مردگان ، طيبه ارواح متوالي ، شب پنج در كه ميپنداشتند
فرود زمين به بازماندگان احوال و زندگي وضع ديدار براي
سركشي و تماشا مشغول خويش آشيانه و خانه در و آمده
آن در حاضر افراد و پاكيزه و منور خانه اگر.ميشوند
برميگردند ، سرافراز و مسرور ارواح باشند ، شاد و راحت
منزلگاه به ناراحت و غمگين آنان اينصورت ، غير در اما
!مينشينند انتظار به آينده سال تا و برگشته خويش
نيشكر كه آمده چنين ديگر روايتي در نوروز ، پيدايش درباره
آن خاصيت و كشف از مردم و كرد پيدا روز اين در جمشيد ، را
ساختند شكر آن شهد از تا داد دستور جمشيد پس.شدند متحير
"نوروز" را روز آن رو ، اين از.دادند هديه مردم به و
.ناميدند
كره بر را قحطي و خشكسالي بلاي اهريمن ، شده روايت همچنين
و پرداخت اهريمن با جنگ به جمشيد اما فرونشانيد ، زمين
را نكبت و قحطي و خشكسالي آنگاه داد ، شكست را او عاقبت
وي ، بازگشت با.بازگشت زمين به و بخشكانيد ريشه از
را روز اين مردم پس شد ، سبز خشكي چوب و نهال هر و درختان
جو تشتي در مباركي ، و يمن به كس هر و خواندند "نوروز"
زمان آن از نوروز ، ايام در نشانيدن سبزه رسم اين و كاشت
.است مانده باقي امروز به تا
نامه نوروز در آن آمدن وجود به انگيزه و نوروز خصوص در
جمشيد ، اميري از چون كه است شده روايت گونه اين نيز خيام
ايران.آمد همي راست يكسره به او با جهان گذشت ، سال 421
بفرمود ، تا شدند او مريد و مطيع همه ايرانيان و
و برآوردند معادن از زر و سيم و ساختند بسيار گرمابههاي
.بود "حمل" اول روز روز ، آن كه بافتند ابريشمي ديباي
سال ، هر تا فرمود و نهاد نام نوروزش و ساخته برپا جشني پس
.گيرند جشن را روز آن آيد ، فرودين چو
دين و تاريخ ديدگاه از نوروز
"تقريبا روايتهاي به نيز تاريخ ديدگاه از نوروز
نوروز آنها ممتازترين.است آمده خاصي اسامي و بيشمار
نوروز و جلالي تا سلطاني نوروز -كشاورزان نوروز -معتضدي
دستورها براساس نوروزها ، اين از يك هر كه است خوارزمشاهي
.ميشد شناخته نظر ، مورد اسامي به مشخصي قوانين و
روايت (ع)صادق حضرت از نيز "مجلسي العالم اسماء" كتاب در
آن و شد آفريده آدم حضرت فروردين ، آغاز در:كه است شده
شدن برآورده و مناجات براي است مباركي و فرخنده روز روز ،
روز ، اين قدمت كه شده نقل ايشان از همچنين.انسان آرزوهاي
.است بسيار
را او تا ميگرفت پيمان بندگان از خداوند نوروز ، در
از بعضي حتي.خوانند شريك بدون را او و كنند پرستش
عيد روز كه هستند راي و عقيده براين مورخين و محققين
.است بوده مصادف فروردين اول با خم ، غدير
نقطه از نوروز درباب شد عنوان كه همانگونه مسلم ، طور به
محققين همه ولي.است آمده ميان به بسيار سخن تاريخ ، نظر
فراوان تاكيد آن بودن ايراني بر نويسان تاريخ و
ناپذير زوال فرهنگ از نوروز ، كه هم راستي بهداشتهاند
آن رسومات و آداب مجموعه و است شده زاده ايراني پرمايه و
مذهبي اجتماعي ، و ميهني و ملي فرهنگ از است باشكوهي جلوه
.زمين ايران قومهاي فلسفي و زيبا باورهاي و اقتصادي و
روزگاران در حتي ايراني اقوام سال ، هزاران و صدها طي
گوناگون اجانب سلطه زير يا نفوذ تحت كه نامباركي
جاويدان و ماندني ياد به مراسم و آئين همواره بودهاند ،
به شبي از واقع در كه مراسمي.كردهاند برگزار را نوروز
نام به شادي ، مايه و اميد پيك و "سوري چهارشنبه" نام
"سين هفت" همچون زيباتري رسم به و شده آغاز "فيروز حاجي"
.ميرسد "عيدي" و "جشن" و "نوروزي سفره" و
!من از تو سرخي تو ، از من زردي
بر ارمغاني كه ماندني بهياد و زيبا بسيار مراسم از يكي
نام سوري چهارشنبه مراسم است ، "نوروز" درآوردن جلوه به
پيروز نوروز طليعه زيباي سنتهاي از سوري چهارشنبه.دارد
.ميشود برگزار سال چهارشنبه شب آخرين در ساله همه كه است
و مراسم اجراي با همراه نو ، سال آستانه در افروزي آتش
.است انگيز سرور و شاد كه جشنهايي
از بسياري چون سوري چهارشنبه مراسم ريشه تاكنون چه اگر
طي ما مردم اما ، است مانده ناشناخته كهن دنياي رسمهاي
.نگهداشتهاند زنده را نوروزي زيباي رسم اين متمادي قرون
و ميپرند آتش روي از و ميزنند آتش بته مردم شب ، اين در
!ميدهند آن به را "من از تو سرخي تو ، از من زردي" پيام
.ميخورند سوري چهارشنبه مخصوص آجيل شب اين در همچنين
و ميروند زني قاشق به ميشكنند ، كوزه.ميايستند فالگوش
.ميپزند مخصوص آش و گذاشته آتش در بغل
يادگار به متفاوتي روايتهاي نيز سوري چهارشنبه خصوص در
آتش مراسم ايرانيان روايت ، يك اعتبار به.است مانده
آخرين در اسلام ، مبين دين قبول از پس را نو سال افروزي
روز كه اعراب عقيده از تا قراردادند سال چهارشنبه
ميدانستند نحس ، و شوم روز را "يومالاربعاء"چهارشنبه
.باشند نكرده پيروي
!شادي چهارشنبه
خسرو ناصر گفتهاند ، "سرخ" آنرا كه "سور" معناي درباره
:ميگويد قبادياني
وليكن شدم جهان سور در
سور از بازگشتم لاغر بس
رفت بيتبر زمن سور زين
شاپور و اردشير و اسكندر
:ميگويد "سور" درباره كه يزدي فرخي همينطور
دستور شاها است مثلي نيكو
سور به چه و كشند انجمن به چه را بز
است آمده "شادي" و "بزم" معناي به "سور" نيز گويشها در
"شادي چهارشنبه" را سوري چهارشنبه ميتوان ترتيب بدين كه
.ناميد
سال ، آخر چهارشنبه در رايج قديمي سنتهاي ديگر از
آن آفتاب غروب وقت در كه است كوزه در سياه پول انداختن
:ميگويند و مياندازند كوچه در بام بالاي از را
!"كوچه تو بره كوزه ، تو بره بلام و درد"
از آنرا آفتاب غروب و ميكنند آب از پر را سبويي يا و
كه نميكنند نگاه سرشان پشت به و مياندازند كوچه به بام
!برگردد دوباره بلا مبادا
!معروف سينهاي
بسيار جلوههاي از معروف سفره اين.سين هفت سفره اما و
از يكي ديگر عبارتي به يا و نوروز روحاني و زيبا
.است نوروزي آيينهاي شكوهمندترين
-سنجد -سركه" مانند مواردي از جدا سين ، هفت سفره در
است ، "هفتسين" مظهر كه سير ، و سماق -سبزي -سمنو -سوهان
قرآن نخ ، و سوزن فروزان شمعهاي با شمعدان و آينه وجود
يا رفته دست از عزيزان عكسهاي و سنبل گل سنگك ، نان كريم ،
بر و رفته كار به بركت ، و تقدس عنوان به خانواده از دور
.ميافزايد چندان صد آن ، روحانيت و زيبايي
شادي پيامآوران
نوروزي ، شاد رسمهاي گذاشتن اجرا به و يادآوري ميان از
نوروز پيامآور انگيزترين نشاط و جالبترين از يكي نقش
فيروزهاي حاجي چون پيامآوري.گرفت ناديده نميتوان را
.نوروزي
وليكم سامبولي خودم ابراب
كن بالا تو سر خودم ابراب
قندي بزبز خودم ابراب
نميخندي چرا خودم ابراب
روزه يه سالي فيروزه ، حاجي
رنگين لباسهاي با شاد ، و آهنگين جملات اين طنين هميشه
دايره صداي و الوان قندي كله قالبي كلاه و زنگولهدار
نوجوانان و بچهها براي فيروزها ، حاجي تحرك و شور و زنگي
سرورآور و خاطرهانگيز بزرگترها براي و افزا نشاط و جذاب
قشر زير در "معمولا كه نوروزي چهرگان سياه ايناست بوده
دور ، بسيار روزگاران از ميپوشانند رخ دوده ، از نازكي
شاديآفرين گشت به نوروزي جشن و شادي و خنده با همراه
.ميشدند سرگرم خود
ساسانيان ، عهد در بدانيم كه است توجه جالب بسيار طرفي از
اغلب "ميرنوروز".ميگفتند "ميرنوروز" فيروزها ، حاجي به
.ميشد انتخاب سيرت نيكو و پاكطينت جوانان ميان از
با كه اشتري برفراز سنت ، برطبق "نوروزي ميرهاي"
يافته تزيين گرانبها ترمههاي و ابريشمي الوان پارچههاي
و ساز با نوازندهها ، دنبالشان ، به و مينشستند بود ،
روستاها به شهرها از و ميافتادند راه به دهل ، و سرنا
.ميدادند خبر نوروز فرارسيدن از و ميرفتند
خود ، حاكميت مدت در تا داشت آنرا اختيار نوروزي مير
كه فرماني هر يا و دهد انجام اوست ، خواسته كه هركاري
به اطرافيانش توسط چرايي ، و چون هيچگونه بدون ميدهد ،
.شود گذاشته اجرا مورد
كنار از خود همراهان با هنگاميكه نوروزي ، مير همچنين
آنها منزل داخل به طنابي ميگذشت ، دولتمندان سراي
.ببندد طناب به هديهاي تا بود موظف خانه صاحب.ميانداخت
فال گرفتن خاطر به اينكار ، هم مواقع از پارهاي در
طناب فال ، صاحب نيت با "مير" كه ترتيب بدين.ميشد انجام
بوسيله خانه صاحب كه چيزي روي از و ميانداخت خانه به را
!ميگفت را طرف فال ميفرستاد ، او براي طناب ،
روز پنج در فقط ميرنوروزي و نوروزي مراسم اينكه ديگر
بوده ايرانيان مرزوبوم و ايران مردم خاص و ميشده اجرا
.است
شخصيتي به آن ربط شايد و جالب روايت اين ذكر سرانجام
كهوقتي اين.نيست لطف از خالي "فيروز حاجي" همچون
بر سوار اربابانشان ، همراه آفريقايي سياه بردههاي
كهن و سرسبز سرزمين به ماهها طي از پس كالا ، جهازهاي
اوقات تا يافتند مي فرصت و اجازه مينهادند ، قدم ايران
اختصاص سرور و شادي برگزاري به را استراحتشان و بيكاري
دچار عظيم ، وسعتي در شادي اين رفته رفته اينكه تا دهند
"برنشين كوسه" نام به آييني صورت به و شد تحول و دگرگوني
گذشت با اما.درآمد اجرا به كشور ، غرب مناطق در هم آن
نام ايرانيان ، كهن رسوم و آداب ديگر به توجه با و زمان
.شد نهاده آن بر "نوروزي مير"
كوه -كوه دشت ، -دشت ساله ، يك سفري از پس كه "نوروزي مير"
.ميآورد ارمغان به خود با را سرور و شادي دريا -دريا و
فروردين روز چهاردهمين صبح به رسيدن با كه دريغ بهرحال
نوروزي دلنشين عطر و سبزه بوي بوييدن براي ميبايد ماه ،
البته.كشيد انتظار روز شبانه دو و پنجاه و سيصد ديگر
...!دهد اجازه روزگار آنكه بر مشروط
رستم مشهدي فاطمه *
كتاب معرفي
بزرگ نويسنده ده و مدرن جهان
چاپ / چشمه نشر / قوجلو فرزانه :ترجمه / برادبري مالكوم
.تومان 1500/ رقعي صفحه ، 362/ نسخه 1600/ اول ، 1377
برجسته و بزرگ نويسنده ده اجمالي معرفي به كتاب ، اين
پروست ، مارسل مان ، توماس كنراد ، ايبسن ، داستايوسكي ، :جهان
وولف ويرجينيا پيراندلو ، لوئيجي اليوت ، .اس.جويس ، تي جيمز
معرفي به كتاب ، اين در كه نويسندگاني.ميپردازد كافكا و
دگرگون را جهان معاصر ادبيات چهره شده ، پرداخته آنها
اين.گذاشتهاند بنيان را مدرن پست نوين جنبش و كرده
آنان تاثير و اهميت و نشدهاند دور ما از هرگز نويسندگان
و است برخوردار خوبي ترجمه از كتاب ، .نميرسد بهسر هرگز
در مندرج مفاهيم انتقال عهده از زيبايي به آن ، مترجم
بزرگ نويسنده ده و مدرن جهان.است برآمده برادبري نوشته
و داستاني ادبيات به علاقهمندان استفاده مورد ميتواند
انگليسي و فارسي ادبيات و زبان مختلف رشتههاي دانشجويان
.شود واقع
و بيست آينده سال فروردين
رياضي مسابقه سومين
ميشود برگزار
دانشجويي
فرارسيدن مناسبت به دانشجويي رياضي سمينار دومين *
فروردين رياضي نخبه دانشجويان از تن هفت درگذشت سالگرد
ميشود برگزار سال 78
و دانشجويي رياضي مسابقه سومين و بيست :فرهنگي علمي گروه
سالگرد فرارسيدن مناسبت به دانشجويي رياضي سمينار دومين
ماه فروردين از 9 رياضي ، نخبه دانشجويان از نفر درگذشت 7
رشتههاي در تحصيل به شاغل دانشجو حضور 1000 با سال 78
شريف صنعتي دانشگاه محل در روز مدت 3 به رياضي مختلف
.ميشود برگزار
دكتر عالي آموزش و فرهنگ وزارت عمومي روابط گزارش به
صنعتي دانشگاه رياضي علوم دانشكده رئيس زنگنه ظهوري بيژن
دانشجويان آشنايي را همايش دو اين برگزاري از هدف شريف
يكديگر ، با رياضي تحصيلي مختلف مقاطع در تحصيل به شاغل
علوم در علمي يافتههاي آخرين ارائه و نظر تبادل و بحث
كشور در حاصله دستاوردهاي و رياضي دانش ارتقاي و رياضي
.دانست علوم اين در
سال 2000) رياضيات جهاني سال آستانه در:داشت اظهار وي
سومين و بيست در كارشناسي مقطع در دانشجو 900(ميلادي
به شاغل دانشجوي همچنين 100 و دانشجويي رياضي مسابقه
دومين در نيز رياضي تكميلي تحصيلات دورههاي در تحصيل
دانشجويان از نفر درگذشت 7 سالگرد ويژه دانشجويي سمينار
همكاري با سال 78 ماه فروردين تا 11 از 9 رياضي ، نخبه
ميشود برگزار شريف صنعتي دانشگاه محل در رياضي انجمن
.پرداخت خواهند علمي رقابت به و كرده شركت
رياضي مسابقه سومين و بيست در شركت فراخوان:گفت وي
دانشگاهها رياضي علوم دانشكدههاي به جاري سال شهريورماه
معدل ، و موجود مكانيزمهاي براساس دانشگاه هر و شد ارسال
در شركت براي را خود كارشناسي دوره دانشجويان از نفر 3
نهايت در كه نمود معرفي كنفرانس دبيرخانه به مسابقه اين
رقابت به عالي آموزش موءسسه و دانشگاه از 24 دانشجو 72
.پرداخت خواهند علمي
سوي از نيز علمي مقاله گفت69 همچنين زنگنه دكتر
تكميلي تحصيلات دورههاي در تحصيل به شاغل دانشجويان
كنفرانس 45 علمي هيات و است رسيده ما دست به رياضي علوم
آناليز ، جبر ، :موضوعات پيرامون دريافتي مقاله از 69 مقاله
كه است برگزيده را اعداد نظريه و هندسه رياضي ، منطق
.ميشود ارائه دانشجويان سوي از سخنراني قالب در مقالات
شده گرفته نظر در جايزه گفت7 رياضي علوم دانشكده رئيس
نخبه دانشجوياندرگذشته يادواره برگزاري ستاد سوي از كه
.شد خواهد اعطا برگزيده دانشجويان به رياضي
شده احداث بناي از عالي آموزش مسئولان حضور با همچنين
رياضي علوم دانشكده محوطه در فقيد دانشجويان يادواره
.ميشود پردهبرداري شريف صنعتي دانشگاه
|